صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 16

677 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    بنام خدایی که عاشقشم

    ۳۰مین روز از سفر شگفت انگیز م

    خداروشکر میکنم ک تونستم سی روز پشت سر هم بیام اینجا و ب تعهدم عمل کنم من ک تنبلی و پشت گوش اندازی پاشنه اشیلم بود تونستم تا حدودی درستش کنم

    چقد عالی بود این فایل چقد کمک میکنه بیشتر توجه کنیم ب افکارمون

    امروز فهمیدم چقد باور ساختن سخته تو عمل

    چند روزه تصمیم گرفتم تو عمل اجرا کنم این قانون باور ساختن رو بخاطر همین رو یکی از باورهای مخربم شروع کردم ب کار کردن

    من سالهاست ک باور دارم اگ تو روز بخوابم شب دبگه خوابم نمیبره و دیر میخابم و بعد صبم دیر بیدار میشم

    تو این مدت ک صبا فایل سفرنامه رو گوش میدم دوست دارم اول وقت این کارو بکنم تا وقت داشته باشم تا شب بهش فکر کنم و رو اونا کار کنم بخاطر همین وقتی دیر بیدار میشم و این روند مختل میشه از دست خودم عصبانی میشم ک چرا بازم دیر بیدار شدم چرا فک میکنم حتما باید هشت ساعت بخوابم تا سرحال باشم خلاصه این تضاد باعث شد ک بفهمم چی میخام

    با خودم گفتم من میخام شبا تا سرم روی بالش میره خوابم ببره فارغ از اینکه روز خوابیده باشم یا نه من میخام صبا زود بیدار بشم فارغ از اینکه هشت ساعت خوابیده باشم یا نه

    اومدم باورهای درست رو جایگزین باورهای مخرب قبلی کردم اما هنوز اتفاقی نیفتاده و بازم شبا دیر خوابم میبره تازه فهمیدم استاد میگه باور ساختن زمان لازم داره یعنی چی

    واقعا ی شبه نمیشه باورهای چند ساله رو تخریب کرد و از نو ساخت اما خدا رو شکر ک بالاخره ساخته میشه حالا ی کم زمان ببره اشکال نداره در عوض بعدش ی عمر راحت زندگی میکنیم

    خداروشکر ک استاد هدایت شد ب مسیر درست تا بتونه بعدها راهنما و هادی هزاران نفر باشه ک دنبال هدایت شدن هستن

    چقد لذت بخشه وقتی میتونی کمک کنی تا زندگی دیگران رو نجات بدی از فلاکت و بدبختی و چراغی باشی تا بقیه بتونن جلو پاشونو ببینن تا راه رو طی کنن و ب نور برسن یاد حدیثی افتادم ک یادم نیست از کدوم امامه ولی قشنگه میگه خداوند وقتی کسی را دوست داشته باشد گره زندگی دیگران را ب دست او می گشاید

    ب نظرم خیلی قشنگه

    درست مثل استاد ک داره از زندگی خیلی ها گره گشایی میکنه

    خدایا شکرت بخاطر این آگاهی های نابی ک از زبان بنده دوست داشتنی ت ب ما میرسه

    امیدوارم ما هم لیاقت عمل کردن ب اونا رو داشته باشیم ک اگر بعد از دانستن بازهم مثل نادان ها رفتار کنیم مصداق خسر الدنیا و الاخره هستیم

    امیدوارم همواره در صلح باشید هم با خودتان و هم جهان پیرامون تان

    شاد باشید و ثروتمند

    یا حق🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1698 روز

    سلام ممنون میشم جواب من رو بدید

    من 21 سالمه و دانشجوی روانشناسی هستم

    و فعلا شغلی ندارم اما میتونم با جمع کردن پولی که از خونواده میگیرم هزینه دوره روانشناسی ثروت1 رو بخرم با این شرایط که شغلی ندارم میتونم کسب و کاری برای خودم داشته باشم و پول بسازم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2260 روز

    به نام خدای عشق ورحمت وبازتاب

    چه درس بزرگی در مورد اینکه هیچ وقت چیزی رو قرضی نخریم حتی اگر اون چیز بسته روانشناسی ثروت یک باشه, چون تکاملش رو طی نکردیم وممکنه حتی درکش هم نکنیم وبگیم خوب من که ثروتمند نشدم!

    اما دنیا دنیای تکامله دنیای استدراجه,الهی شکر

    منم که به لطف خدای یکتا بسته روانشناسی ثروت یک رو خریدم ولی هنوز دلم نیومده ازش استفاده کنم😂 تا از فایلهای ارزشمند رایگان چون این فایل غافل نشمواونها رو کامل ببینم وبشنوم وبرای استفاده از بسته هم آماده تر بشم.الهی بینهایت شکر

    چه راه جالب وطولانی رو طی کردین استاد جان در مورد شناخت باورها وتشخیص اصل از فرع وپیدا کردن وجوه مشترک این باورها…

    خیلی جالبه سحر خیزی وبرنامه ریزی درظاهر ممکنه اصل باشه برای ثروت اما در عمل ودر سبک زندگی الگوهای واقعی چنین چیزهایی جایگاه فرع رو به خودشون اختصاص میدن وآنچه اصل وپایه هست فقط وفقط بحث باورهاست.خدارو شکر بخاطر این درک عمیق.

    از تمرینی هم که اینجا دادین خیلی خوشم اومد ,راستش تا حالا این کارو نکردم که برم پیش کسی ودر مورد اصول ثروت وباورهاش ازش بپرسم وگبا وجودی که میدونم خیلی مفید وموثر میتونه باشه اما عمیقا میخوام که در اولین فرصت این کارو بکنم ولااقل به خودم ثابت کنم که از عهده اش برمیام وتاثیری روی فرکانس وارتعاشات خودم بگذارم.

    بهترینهای خداوند برازندتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    محمد مهدی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    بنام خدا

    روز٣۰ام روزشمارتحول زندگی من.

    سلام به همه دوستان.تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء حاصل باورهای ماست.یعنی هر جایی که هستی هرچیزی که داری یا نداری هر کاری که انجام میدی هرشغلی که داری همگی وهمگی نتیجه باورها وفرکانسهایی هست که به جهان ارسال کردی.پس نگران نباش ومطمئن باش که بادرک قوانین وتغییر نوع نگاه وباورهات به هرجایی که بخوای میرسی. وقتی نگران نباشی وهمه چیز رو به خدا بسپاری حالت خوب میشه احساست خوب میشه واتفاقات خوب برات میفته وآرام آرام به تمامی خواسته هات میرسی.خدایاهزاران بار شکرت بابت هدایت من به این مسیرزیبا سپاسگذارتم که استاد عباسمنش رو دستی گذاشتی برای رسوندن این اگاهیها به من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Ss گفته:
    مدت عضویت: 1747 روز

    خوشحالم که میتونم از راهنمایی های شما استفاده کنم ،

    چند روزی هست که احساس میکنم باید کاری بکنم باید خودم و به فرکانس بالاتری ببرم ، باید پام و فراتر از منطقه ی امنم بذارم ، باید برم ،

    از خدای وجودم طلب کمک میکنم ، ازش میخوام که یک نشونه برام بفرسته ، تا راهم و پیدا کنم ،

    استاد ، از اینکه شما رو دارم واقعا خوشحال و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ناهید زرین گفته:
    مدت عضویت: 2024 روز

    سلام استاد واقعا با تمام وجودم از شما و خدای خودم سپاسگزارم که منو به این فایل هدایت کرد خیلی خیلی لذت بردم از اینهمه انرژی که برای باورسازی ما گذاشتید چقدر باورم قوی تر شد وقتی با تمام وجود با تمام انرژی با حالتی که کلمات هم نمیتونستن اون حد از باور و یقین قوی تون رو نشون بدن وقتی گفتید میخواستید به ثروت برسید که به بقیه بگید”اگه خدارو باور کنید هر چی رو که بخواید بهتون میده” دقیقا به این حد از باور نیاز داشتم

    منو یاد روزایی انداخت با تمام وجود زندگیمو سپرده بودم به خدا و امیدمو از همه بریده بودم وقتی برای فرار از تنهایی گفته بودم خونه پدری رو خواهر برادرام بفروشن و ناچارا رفته بودم با خانواده برادرم زندگی کنم اون روزا بخاطر امیدی که داشتم خیلی حالم خوب بود و با اطمینان میدونستم که خدا سهم منو از زندگیم بهم میده و همش با خودم میگفتم خدا از هر طرف آدمو تنها نمیذاره اگه پدر و مادرم نیستن فوت شدن حتما یه ادم خوب با خانواده خوب سر راهم قرار میده که ازدواج کنم که خانواده داشته باشم و تنها نباشم که دقیقا بعد از ۳ ماه همین اتفاق هم افتاد.خیلی وقت بود دوس داشتم بعد از نتایجی که از کار کردن روی فایل های رایگان در مورد مغازه جین فروشی که با همسرم کار میکردیم دوس داشتم خودم درآمد مستقل داشته باشم تا بتونم محصولاتو بخرم چون همسرم فعلا توی مدارش نیس و با این فایل استاد یادم افتاد که باید مثل همون موقع ها توکل کنم فقط از خود خدا بخوام و مطمئن باشم که بهم میده چون هر وقت به درآمد مستقل فک میکردم یه جورایی روی همسرم حساب میکردم و بعد از این تغییر باورم یه پولی به دستم رسید که هر چند کم بود اما میدونم نشانه ایه برای خواسته ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 104 رای:
  7. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام میکنم به استاد عزیز و تمامی دوستان

    با یاری خداوند روز ۳۰ از سفرنامه رو شروع میکنم

    از این فایل چیزی که یاد گرفتم اینه که برای موفق بودن برای تجربه ی ثروت و نعمت برای داشتن زندگی عالی در همه ی زمینه ها نیاز به تلاش فیزیکی بیشتر یا تغییر شغل یا هر فاکتوری که فکر میکردم برای موفقیت لازمه نیست تنها کاری که باید انجام بدم اینه که ببینم چه باورهایی دارم که جلوی پیشرفت و موفقیت مرا گرفته با شناخت این باورها به صورت ریشه ای و تغییر آنها به باورهای ثروت آفرین زندگی خود را از این رو به این رو کنم البته که این کار زمان میخواد تعهد میخواد که با تمام وجود روی باورهام کار کنم به همون اندازه ای که کار میکنم به همون اندازه هم نتیجه میگیرم

    حالا که همه چیز در این جهان بر اساس باور های ماست پس مهمترین کاری که باید انجام بدیم اینه که با خدا هماهنگ بشیم و قوانین و درک کنیم اون وقت هر چی از خدا بخواهید به شما داده میشه همیشه به یاد داشته باش در هر لحظه در حال ارسال چه فرکانسی به جهان هستی

    جوری باید فرکانس هامون بفرستیم که نتیجه اش احساس خوب باشه سلامتی باشه سعادت باشه هر تجربه ی خوب و عالی باشه

    خدایا کمک کن بتونم باورهای نادرستی که جلوی پیشرفت منو میگیرن و شناسایی کنم و بجای آنها باورهای درست و قدرتمند کننده ای بسازم

    به پایان روز ۳۰ از سفرنامه رسیدم

    در پناه الله یکتا ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  8. -
    بهاره پارچه باف گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سی ام روز سفر نامه

    👣من از این فایل

    این سفر یک سفر خاص و رویایی بود برای من

    با این سفر اولین چیزی ک درررررک کردم این بود ک همممممه چی باوره(و این بزرگترین تحول من بود)

    ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هستیم،در هررررررر لحظه

    اینک منننننن خالق شرایط زندگی خودم هستم همممممه چی درون منِ و چیزی بیرون از من وجود نداره

    اینک فقط فقط رو خدا حساب باز کنم و تو تمام شرایط پارتی من خداس

    اینک تسلیم بودن در برابر خدا رو باید از ابراهیم یاد بگیرم و ابراهیم رو الگو زندگی خودم قرار بدم

    اینک همین الان بهترین مکان و بهترین زمان برای شروع است

    اینک باید ب شدددددددت مراقب غذای روح ام باشم حتی حساس تر از غذای جسمم

    اینک بدونم با قدم های کوچیک شروع کنم ولی بزرگ فک کنم،فقط کافیه قدم های کوچیک ولی متوالی بردارم

    اینک باید بدونم ک تمام اتفاقات زندگی من زمانی تغییر میکنه ک درون من تغییر کنه

    پس باید روی هماهنگ کردن ذهن و روحم کار کنم

    و اینک متعهد باشم ک درمورد اتفاقات بد با هیییچکس حرفی نزنم حتی با خدای خودم

    و اینک برای احساس خوب و حال خوب دنبال عوامل بیرونی نباشم چون هیییییچ عامل بیرونی حال منو خوب نمیکنه

    و اینک ما فقط میتونیم زندگی و سرنوشت خودمون رو تغییر بدیم نه هیییییچ کس دیگه ای رو

    و اینک باور کنم رویاهام دست یافتنیه

    اینک هرررر خواسته ای قابل دسترس است اگه من باور داشته باشم

    اینک برای خودم ارزش قائل شم

    اینک بدونم خداوند برای من کافیه،اگه خدارو تو زندگیم پیدا کنم ثروت سلامتی خوشبختی خودش خود ب خود وارد زندگیم میشه

    و اینک خدای من این قدرت داده ک هر جور ک میخام زندگیمو خلق کنم

    و من برای این همه آگاهی های بینظیر واقعا از استاد عزیزم سپاسگزارم

    ک هیچ کجای دنیا و هیچ کتابی انقد ساده و واضح این همه اگاهی کنار هم وجود نداره

    و با تمرین و عملی کردن و دررررک همین دوره ۳۰ روزه زندگی آدم از این رو ب اون رو میشه

    و خدارو سپاسگزارم ک منو ب این سفر زیبا هدایت کرد

    با آرزوی خوشبختی و ثروتمندی برای همه عزیزان🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 74 رای:
  9. -
    moghadam گفته:
    مدت عضویت: 2334 روز

    30

    مهری

    به نام خالق بی همتا

    سلام به استاد گرانقدر و مریم عزیز و همه دوستان همسفر

    روز سی ام این سفر نامه رویایی

    چه قدر سریع قطار به این بخش از آخرین ایستگاه روز شمار تحول من رسید .چه زیبا و پر از آگاهی بود این بخش از سفر .

    برای من اولین سفری بود که قبل از سوار شدن شرط گرفتن بلیط اون ،تعهد به انجام تمرینات ، تفکر و تعمق بود .چه قدر بهم خوش گدشت .علاوه بر خودشناسی درس زندگی رو به صورت جذابی اموختم . شیرینی اون به خاطر عمل به تعهدم بود . روز اول به خودم قول دادم از این سفر خاطره ای متفاوت خلق کنم .خدایا هزاران سپاس که منو به این مسیر هدایت کردی .مسیری که استاد و معلم اون اصل و پایه کلاسش ،توحید بود .همسفرانم همگی بدون هیچ توقعی همواره با قرار دادن تجربیاتشون ،نتیجه هاشون ، شور و هیجان رو در دلم زنده می کردند .مریم عزیز راهنما ی این تور توحیدی چه عاشقانه و مهربانانه دستم رو قدم به قدم گرفت و همراه و هم قدم بذر امید رو در دلم کاشت.

    در این سفر آموختم توحیدی زندگی کردن ،توحیدی فکر کردن

    وقتی دستت رو در دست خدا قرار دادی ،باورش کردی ،او فقط زیباییها رو بهت نشون میده . زمانی که چشمت به زیباییها عادت کرد هر روز بیشتر و بیشتر باورهای زیبایت ، قویتر میشه .دیگه قلبت آروم میشه .دیگه عجله نداری .میدونی و مطمئن هستی که هر چیزی ،هر کاری در زمان خودش اتفاق میفته. چون به خدا اعتماد داری ،در همه حال و در همه زمان صداشو می‌شنوی ،راهنماییها شو درک میکنی . آدمها و اتفاقاتی وارد زندگیت میشه که منتظر ورودشون بودی . از در و دیوار برات ثروت و خوشبختی می باره .

    وای که چه قدر لذت بخش هست درک قانون هستی .

    درک این که باورهای توست که ذهنت رو برنامه ریزی میکنه .اگه ورودی که به ذهنت میدی ثروت باشه خروجی اون ثروته .اگه ورودیش فقر باشه تو فقر رو تجربه میکنی .

    ما موجوداتی فرکانسی هستیم که وارد جهانی شده ایم که کار بی وقفه اش پاسخ دادن به فرکانس های ماست .

    تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورهای خودمان است .

    جمله ای که باید با گوش جان شنید و با تمام وجود به آن عمل کرد .

    این یعنی زندگی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    علیرضا جلالی گفته:
    مدت عضویت: 2037 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار

    روز سی ام چله نشینی من

    امروز در روز سی ام سفرم به یک تضاد برخوردم یاد استاد افتادم که مثل زمانهای قدیم او شدم آخه منم یک پیکان دارم که چند روزی است خراب است و هرروز یک جوری درگیرم میکند و امروز اوج درگیری و هرج تراشیش بود.به لطف آگاهیهای که تا الان داشتم سعی کردم ذهنم را کنترل کنم وحالم را خوب نگه دارم و دنبال نشانه ها و تقویت باورها باشم آخر شب آمدن ردپایی بگذارم سایت برایم باز نمیشه رمز عبور اشتباه است خدایا چه چیزی را میخواهی به من نشان بدهی تا الان متوجه نشدم نمیداند چقدر دلم گرفت که امشب نمیتوانم کاپوت بنویسم و به تعهدم عمل کنم که خداروشکر رمز را درست وارد کردم و الان اینجا هستم

    احساس میکنم باید یک تغییر دگرگونی بزرگ در زندگی ام اتفاق بیفتد نمیدانم چیست اما حس عجیبی دارم

    استاد امروز در میان مشغله ای که داشتم یکی از پاشنه آشیلهایم برایم دوباره تداعی شد وآن مظلوم نمایی و برانگیختن حس ترحم بود که ریشه در عزت نفسم داشت هنوز خیلی باید روی آن کار کنم اما شاید این تضادها هم ناشی از همان مظلوم واقع شدن باشد اما این هم بگم که امروز به خودم افتخار هم کردم که توانستم ورودیهای ذهنم رو کنترل کنم و این تضاد نتوانست حالم رو زیاد بد کند نمی دانم شاید زیاد وابسته به این ماشین شدم آخه به دلیل مشکلات که داشتم ماشینم را فروختم و این ماشین را امانت از پدرم گرفتم و همش در ذهنم می گفتم اگر پدرم بگوید ماشین را نیاز دارم چکارکنم شاید وابسته شدم

    نمی دانم شاید اینکه امشب نمیتوانستم به سایت وارد شوم هم نشانه وابستگی ام باشد که نمیدانم خوب است یا بد

    خدای هدایتگر خودت هدایتم کن و راه درست را نشانم بده

    شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: