صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 31

677 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1625 روز

    بنام خدای مهربان

    روز سی ام سفرنامه

    ما قادر به شناسایی فرکانس های خود هستیم و این برای ما کافی است تا بتوانیم با نتایج عالی برسیم ما قادر هستیم با تغییر ورودی های ذهنی ،فرکانس خود را تغییر دهیم ،تمر کز بر داشته ها ،نعمت ها ،برکتها،و زیبایی‌های زندگی باعث می‌شود هم فرکانس با خداوند باشیم این عادت کلید هدایت به مسیر نعمت های بیشتری است .

    یکی از ترمزهای خیلی قوی که هرکسی را می‌تواند در مسیر موفقیت نا امید کند ترمز مقایسه خود با دیگران هستش ،باید از مسابقه تمام نشدنی با دیگران خارح شویم و وارد مسیر هدفهایمان شویم و فکر خود را برای انجام کار مورد علاقه و لذت بردن از تکاملی که طی میکنیم معطوف کنیم.

    وقتی این رفتار در ما نهادینه شد ایده ها و نشانه ها خود را نشان می‌دهند و به شکل اتفاقات خیلی عادی وارد زندگی ما می‌شوند باید عادت کنیم فقط زیبایی هارو ببینیم و زیبا زندگی کنیم ،ما آمده ایم تا جهات را جای بهتری برای زندگی کنیم و وظیفه‌ی هر کس این است که زیبا ببیند و زیبا زندگی کند..آن وقت جهانی متحول خواهد شد زیبایی های بیشتری بسویت سرازیر خواهد شد ،آن وقت به خداوند وصل خواهی شد و قدرت تو خواهی شد و هیچ چیز در برابرت نخواهد توانست مقاومت کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فردین زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    سلام دوستان. طبق تعهدم برای تک تک فایل های سفرنامه ام ردپای خودم رو مینویسم که همیشه بتونم تغییر فرکانسم رو چک کنم. الان یکی از چیزهایی که دوست دارم به سمتش هدایت بشم و به زودی جز داشته هام باشه خریدن دوره ها هست. دوستان از اغاز این سفرنامه بزرگترین تعهد خودم رو تغییر باورهام و شخم زدن ذهنم میدونم و چقدر دارم نشانه های تغییر باور هایم رو میبینم. اولینش ارامش هست من که دوست داشتم با همه بحث کنم و چه قدر ناراحت میشدم از دست دیگران. الان که درک کردم خالق زندگی خودم هستم واقعا اروم شدم و چقدر ارتباطم با دیگران خوب. چقدر هر روز مشتری هایی رو می بینم که دم در مغازه ام منتظر من هستن تا مغازه رو باز کنم. چقدر ایمانم قوی تر شده و الان هر کسی از اوضاع وشرایط پیشم گله کنه من در دلم به حرف هاش میخندم و میدونم اگاهانه چه مسیری رو دارم میرم. واقعا دوباره زنده شدم. ممنون از همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1735 روز

    خدایا شکرت

    رسیدم به آخرین روز این سفر از فصل اول

    برگ 30 سفرنامه

    .

    واقعا یکی از معجزات این سفر این بود که به صورت مداوم روی خودمون کار میکردیم یکی از پاشنه های آشیل من و اینکه خیلی روی من تاثیر گذاشت و در همه ی ابعاد زندگی من آدم بهتری شدم خدارو شکر که در این مسیر قرار گرفتم و خدا همیشه یار و یاور من هست توی این مسیر

    خر روز سعی میکنم برم و توی مناطق شمالی شهر یکم با خودم قدم بزنم و فکر کنم و باور فراوانی رو درخودم تقویت کنم و به نتیجه های عالی رسیدم

    خدایا شکرت در مورد مغازه گفتین من چون فعلا در خوابگاه دانشجویی هستم خوابگاه ما در منطقه جنوبی شهر منطقه ای هست که آدم های ثروتمندکمتری داره نسبت به شمال شهر و دانشکده ما نزدیک یه منطقه شمالی شهر هست که خیلی خوبه و این کنتراستی که هر روز من میبینم بیشتر بهم یادآوری میکنه که چی میخوام

    بزارید از امروز بگم یه خاطره جالب توی مسیر داشتم با اتوبوس واحد میومدم که نزدیک ایستگاهی بود که من پیاده شدم دو نفر راجب همین که مثلا فلان چیز قیمتش رفته بالا حرف میزدند و یه جوون تقریبا 30 ساله بود با یه پیر مرد که میگفت جوان ها گدایی میکنند و…. همون لحظه من توی ذهنم کلی افراد رو به یاد آوردم که توی سنین پایین مثلا نوجوانی به درآمد های چند ده و حتی چند صد میلیونی توی همین ای ان رسیدن

    و چقدر آدم تفاوت داره اون بنده خدا پیرمرد هم میگفت ما که تموم شد ولی جوان های الان…… که خودتون بهتر از من این حرف های بیهوده رو گوشتون پره انقدر که جامعه ما مسموم هست که از کارگر و کارمند و رئیس دانشکده و استاد و حتی دزد ها ‌‌و معتاد ها هم همه مینالند

    همیشه سوال من این بود که اینکه همه حزف میزنند و انتقاد دارند پس کی قراره کار کنه ؟

    توی مسیر یه دستفروش هست که نزدیک یه چهار راه اصلی شهر بساط پهن میکنه بارتون میشه صف کشیده بودند که جنس هاش رو بخرند؟ مغازه هایی هم تو بهترین نقاط شمال شهر دیدم که هیچ‌ فروشی ندارند و مغازه هایی هم دیدم که تو همون مناطق شمال شهر مردم جلوش صف میبندن و از همه جالب تر

    یه مغازه دیدم تو همین منطقه جنوب شهر فرنی میفروخت هر وقت رد شدم حداقل ۷،۸ نفر تو صف بودند و فقط فرنی داره هیچ چیز دیگه ای نداره و اگه بخوام اغراق آمیز بگم ابعاد مغازش ۲×۵ هست یعنی جمعا ده متر و در مغازش هم چوبیه

    با همین راحتی پول میسازه یا یه ساندویچی کنارش هست با همین ابعاد اونهم خیلی شلوغه همیشه و همون نزدیکی یک رستورانی هست که کیفیت غذای بالا تری داره و قیمتاش هم بالاتره از مناطق شمال شهر افراد میان اونجا غذا بخورند هر دفعه از جلوش رد میشم کلی ماشین خفن جلوش پارک هست

    و این نشون میده فراوانی رو و اینکه کارت درست باشه خدا برات میفرسته رستورانش یه رستوران تز و تمیز هست خیلی هم وسایل گران قیمتی داخلش نیست مثل بعضی رستوران ها تابلو هم نداره روی شیشه نوشته این اتفاقی نیست ۶۴ سال گذشت همین و هیچ تبلیغی هم نداره اما به شدت شلوغ

    یا اینکه توی محله های بالاشهر قدم میزنم میبینم که عهههه پسر کلی خونه جدید داره ساخته میشه خونه هایی که فقط پول نمای ساختمان و نور پردازیش از قیمت خونه خودمون بیشتره این نشون میده که ملت پول دارند و ثروتمند هستند

    یا افرادی رو میبینم که کشاورزی انجام میدن توی شهرمون و هزینه های چند صد میلیونی انجام میدن در طی سال چه برای خودشون و چه برای همون بیزینس خودشون و این نشون میده از هر کاری میشه پول ساخت از هر کاری

    واقعا خدا رو شکر که میتونم ذهن خدا رو بخونم تو خیابون میزنم بعضی وقتا مثلا میگم نگا الان یه ماشین پشت سر من میاد صداش بلند میگم نگاه کن ببین که یک فرد ثروتمند نیست و ماشینش زیر این قیمت هست و بر میگردم و هی یاورم تقویت میشه

    یا اینکه از جلوی بیمارستان یا داروخانه یا جاهای اینچنینی رد میشم میگم بگرد یه ماشین خارجی اینجا پیدا کن و میبینم که بابا اصلن ثروتمندها مریض نمیشن اگر هم ماشینی توی پارکینگ بیمارستان هست احتمالا مال دکتر یا افرادی هست که اونجا کار میکنند

    و کلی از این نکاتی که همش آدم های خوب و خیری که میبینم ثروتمند هستند و این درسته و اصلشه به قول استاد وقتی نداری احاره خونت رو بدی چیو میخوای ببخشی؟ که به قول قرآن یه نیکی و بر برسی پس تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدنه بقیه راه ها چیت و تقلبه دنبالش نباش

    خدایا شکرت الان ساعت ۳.۳۰ دقیقه صبح ۵/۱۱/۱۴۰۰ هست یه پرنده هم صداش میاد نزدیک پنجره نشستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    MM گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    سلام

    به نام رب العالمین وقتی کلمه رب رامی نویسم یا میگم نمی تونم براتون وصف کنم چه حالی دارم البته این حس بعد یادگرفتن معنای واقعی رب که استاد دریکی ازفایلهاشون توضیح دادن به وجود امد ازهمین استاد بزرگ از شما ممنونم

    سفرنامه روز سیم

    خدایاشکرت که به من توفیق دادی تا این سفرنامه را به پایان برسانم وهرچند فایلهایش راقبلا گوش داده بودم اما خودتان درک کرده اید که تکرارتکرارتکرار دراین قانون چقدرنقش دارد

    بطوری که اگر تو حس جالبی نباشم قانون یاد اورم می شود وسریع فرکانس ام راعوض می کتم ومدام به خودم می گویم مریم باورهای درست بساز تازندگی رویایی داشته باشی

    هرچند شرایطم نسبت به قبل خیلی بهتر است اما می دانم هرروز اگر روی باورهام کار کنم وایمان ام به خدا را افزایش دهم بهتر بهتر خواهد شد خدایا شکرت

    مطمعن هستم ایده های فوق العده ای به سراغم می اید که ثروت ونعمت فراوانی راوارد زندگی ام می کند هر چند خدارا هزاران بار شکر الان هم نعمتهای فراوانی دارم ازجمله سلامتی پول خانه ماشین فرزندان وروابط اما می تونم همه را به حدی برسانم که دوست دارم چون بزرگترین وظیفه من استفاده از بهترین نعمتهای خداوند است

    من می رسم ودرهمین سایت می نویسم که به قول استاد سن یاهر عامل بیرونی دیگری مانع رسیدن انسان به خواسته هایش نیست

    خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    خدا یاور من است گفته:
    مدت عضویت: 2304 روز

    رد پای سی ام:

    بنام خداوند بخشنده.

    استاد تا چند ماه قبل خودم داشتم حرص می زدم تا با تغییر دادن شغلم، یا با انجام دادن یک کار جانبی درآمدم رو بیشتر کنم که فکر می کنم دوستانی که اینطوری خالی خالی و بدون تغییر باورها، مثل من سعی کردند و صد البته استاد خود شما خیلی خوب می فهمید که حال آدم چقدر بد میشه.

    همین دیشب داشتم به این فکر می کردم که این باورهایی که الان در خودم و باورهام شناسایی کردم که دست و پای من رو میبندن و حال خوشم و به دنبال اون انگیزه و اعتماد به نفسم رو می گیرن، سال های سال مثلا تا همین پنج سال پیش فکر می کردم همین ها اصول درست و ارزش های من هستند، در حالیکه دائما از این فکرهام رنج می بردم سعی می کردم خودم رو اینطوری قانع و راضی کنم که در حال هر چیز درستی سخته و انجام دادن کارهای بی نظیر و انسان موفقی شدن سخته و نیازمند دیسیپلین و نظم شخصیه و من متاسفانه فکر می کردم که نظم شخصی به معنی کشتن احساسات و و آزار و اذیت خودم و انجام دادن کارهایی که دوست ندارم هست.

    فکر می کردم باید برای موفقیت درجه لذت بردن از زندگیم رو خیلی خیلی کم کنم که این هم از همون باورهای محدود کننده ام بود که اگر من سه سال قبل این اشتباه رو شناسایی نمی کردم، هنوز هم در خم اندر یک کوچه بودم و ذره ای از این موفقیت هایی رو که میخواستم رو نمی تونستم به دست بیارم و گیج می زدم.

    همینطوری که فکر می کنم به خودم میگم ببین تو تنها زمانی که باورهات رو تغییر دادی دیگه خیلی از اون اتفاقای بد رخ نمیدن و محیط پیرامونت رو آدمایی گرفتن که به تو آرامش میدن و باعث رشد و پیشرفت تو میشه.

    اتفاقا همزمان با فایل امروز دارم به فایل های اصول کسب و کار رو گوش می کنم و واقعا ازتون ممنونم بخاطر این دوره.

    چون من رو نجات داد از اون باورهای اشتباهم که میخواستم بزنم همه چیز رو خراب کنم و خدا رو خیلی شاکرم که از طریق بخش من را به سوی نشانه ام هدایت کن سایت به این محصول هدایت شدم.

    الان با توجه به حرف های شما، نه تنها دیگه اون ناراحتی و احساس خفقان بهم دست نمیده بلکه با عشق و علاقه هر روز میام سر کار و اصلا بازدهی کارم هم فوق العاده رفته بالا و مطمئنم خودم هدایت میشم به موقعیت هایی که پول عزیز و دوست داشتنی ام به دنبالم میاد و دیگه با حال بد دنبال این نمی گردم که چطوری ثروتمند بشم.

    و صد البته که مطمئنم الان دارم به ثروت نزدیک میشم چون درآمد و کسب ثروت و پول توی اطرافیانم چند برابر شده و اون ها همش از لذت کسب پول بیشتر صحبت می کنن و من هم از ته دل تحسینشون می کنم و انقدر خوشحالم که انگار خودم اون پول زیاد رو کسب کردم و هر روز منتظرم در مورد حس خوبشون از این کسب درآمد بیشتر صحبت بکنن.

    من با تمام وجود و با تمام وجدانم کار می کنم و توجهم رو هم نه تنها روی نکات مثبت شغلم بلکه روی نکات مثبت همه چیز میارم و مطمئنم مثل همیشه توی مسیر رشد و سعادتم، شتابم میره بالاتر.

    هزاران بار ازتون ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1362 روز

    به نام خدای مهربان

    درود و سپاس بی نهایت خدمت استاد عزیزم و تیم بی نظیرش

    و درود خدمت تمام دوستان عزیزم.

    خدا رو شکر‌میکنم که برگ ۳۰ از سفرنامه هم آغاز شد و تونستم به لطف الله این فصل رو با آموزه ها و نکات خوب خانم شایسته و دیدگاه های تمام دوستان هم فرکانسی ام جلو بیام.

    واقعیتش اگه بخوام بگم که چقدر از زمانی که با روزشمار اومدم جلو همه چی عالی پیش رفت کلی باید بنویسم.

    واقعا خدا رو بی نهایت شکر میکنم‌ که این فرصت و راه عالی برای من اوکی شد تا بتونم بهتر‌ از سایت استفاده کنم .

    خدا رو شکر‌که هر‌روز یک‌فایل و یک دیدگاه داشتم .

    چقدر اتفاق ها و احساس های عالی تجربه کردم و چقدر تونستم بهتر‌به زندگی نگاه کنم.

    و مطمن هستم‌فصل ۲ هم من رو با آگاهی ها و احساس های عالی جلو خواهد برد.

    چقدر کلام استاد در مورد قوانین عالی هستش

    چقدر خوب قانون رو بیان میکند و کامل اجرا میکند و نتایج عالی بدست می آورد.

    چقدر‌ امید در من زنده میشود که اگه استاد توانسته منم میتونم بیشتر از آنچه فکرش رو بکنم برسم.

    دوست دارم قوانین رو درک‌کنم‌و لذت ببرم ازشون.

    چقدر‌ دوست دارم‌با طی کردن تکاملم بتونم دوره بخرم‌و کار کنم.

    چقدر درک میکنم‌قوانین یکی هست در هر زمینه ای

    دوست دارم بیام در این سایت از نتایجم بگم.و از خدای خودم تشکر کنم.

    قوانین ثروت رو بیاموزم و ثروت آفرینی بکنم.

    از خدا ممنونم و از استاد عزیزم بی نهایت متشکرم.

    ❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Amir Mirdehghan گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    سلام

    سی امین جلسه سفرنامه

    و البته پایان فصل اول این سفر لذت بخش

    تک تک جلسات این سفر از خودم رد پا بجا گذاشتم و خدا میدونه همین رد پا گذاشتن و کامنتا چقدر باورای مثبت و قدرتمندی بهمون یاد داده

    البته ناگفته نمونه گه تو این فصل تنبلی های خودمم داشتم و هر روز با سفر نامه پیش نرفتم ولی واسه فصل بعد قطعا همه روزه پایه ثابت سفرنامه خواهم بود و بعد از پایان سه فصل قراره دوره ثروت 1 رو تهیه کنم و از الان چقدر ذوق دارم برای شروع دوره

    منی که وقتی دوران قبل از آشنایی خودم رو با سایت و مفهوم فرکانس و باور با الان خودم مقایسه میکنم میبینم چقدر واقعا از همه لحاظ پیشرفت داشتم و قبلا در مورد همه پیشرفتام از خودم رد پا گذاشتم

    و خدا میدونه با شروع دوره ثروت 1 قراره چقدر تغییر کنم و از لحاظ مالی پیشرفت کنم

    و خدا رو شاکرم به خاطر هدایتم به این سایت و جمع عالی

    و هدایتم به شروع این سفر نامه

    و این که قراره هدایت بشم برای تهیه دوره ثروت 1

    عاشقونم🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1721 روز

    بنام الله بی همتا

    روز ۳۰ سفرنامه ام…

    باور باور باور

    باید باور بسازیم برای خودمون چون کس دیگه ای اینکارو برامون نمیکنه من مرکز زندگیم هستم و خالق زندگیمم..چطور باور ساخته میشه؟؟! با ورودی های مناسب. ورودی مناسب چی هست ؟! دیدن الگوهایی که به هدف رسیدن ،دیدن زیباییها ، توجه به نعمات ، زیبایی و خوبی و هر چیز مثبتی ….

    در این مدت زمانی که در سایت عضو بودم هر وقت هر فایل یا مقاله ای اینجاخوندم و شنیدم ، چکیده اش این بود که “باور” باید درست باشه . اینو خیلی شنیدم اما حالا برام سوال شده که باور چطور ساخته میشه ؟؟ ایا اگه باور ساخته بشه همه چی حله ؟؟ یعنی همه چی خود به خود جور میشه ؟؟ بله …چون کار جهان کبوتر با کبوتر باز با بازه..!پذیرفتن اینها ایمان صددرصدی میخواد که بپذیری و عمل کنی

    حالا که به زندگیم نگاه میکنم میبینم تو مسیر رسیدن به خواسته ام بخاطر باورهایی که داشتم به راه های سخت کشیده شدم و چون احساس لیاقت نمیکردم دیر تر به مسیر درست هدایت شدم و برای رسیدن به خواسته ای که میتونست در حد یه چشم به هم زدن برام اتفاق بیفته دو سال زمان برد !! یعنی قدرت باور در این حده ..

    یکی از دوستانم برام الگوی کامل و زنده ایه . پارسال در حال شروع کسب و کاری بود ، من هم در کنارش بودم و منم فعالیت میکردم و روزهایی رو کنار هم فعالیت داشتیم . یه روزی همونروزا درحال انجام نمونه کار بود و از من خواست که ازش فیلم بگیرم تا در پیج اینستاش بزاره ..حالا بعد گذشت یکسال اون کلللللی موفقیت مالی و چیزای دیگه بدست اورده . من بوصوح تغییرات شخصیتیش و دیدم . از اول باورهای مناسبی درباره کارش و پول داشت و خودش و هنرشو که کارش هست رو بسیار ارزشمند و قابل احترام میدونست و بابت کاری که انجام میداد ارزش قایل بود و لایق پول میدونست چون میدونست با این هنر چه ارزشهای زیادی درجهان خلق میکنه .الان او به ثروت بی نهایت دست پیدا کرده و هر روز پول درمیاره ….. و بوضووووح کاااامل تفاوت خودم با او رو میبینم تفاوت فرکانسی تفاوت روحیه تفاوت اخلاق تفاوت نگاه ونگرش و نوع عکس العمل نشون دادنا چون اون از هیچ شروع کرد و این الگو کاملا برام منطقیه و چون اون تونست حتما منم میتونم فقط باید باور درست بسازم .

    ادما تو شهر های مختلف زندگی نمیکنن ؛ اونا در مدار های مختلف زندگی میکنن !! تفاوت اونا در مغز اونهاست نه در عواملی مثل اینکه در چه خانواده ای بزرگ شدن یا مدرک دانشگاهی یا میزان زیبایی ووو ..

    با همه اینها بازم ذهنم بیکار ننشسته و میگه اون ادما عزو نفس دارن تو که نداری !!! وقتی نداریش پس هیچ کاری نمیتونی بکنی .. منم بهش میگم شما بکش کنار بزار باد بیاد😉باور میسازم چون من اشرف مخلوقاتم و قدرت انتخاب دلرم و با تصمیمم بهترین باورهارو میسازم و البته که عزت نفسو اعتماد بنفسمو بیشتر میکنم

    بیخیال نمیشم و ادامه میدهم چون من لایق بهترینها هستم .خدا هم برای مابهترینهارو میخواد ؛ هرکس به کمتر ازبهترینها قانع بشه ، تقصیر خودشه

    🍃

    🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نگین اخباری گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    💖سفرنامه روز سی‌ام💖

    سلااااااام به همسفران عزززززززیزم😃

    خداروشاکرم بابت اینکه این فصل از سفرنامه رو نگاه کردم و به اتمام رسید

    چون یه باور قوی ذهنم اینه من هر کاری شروع کنم نصفه رهاش میکنم و این یک تلنگر بر ذهن و باورم بود

    البته که این مسیر ادامه داره و می‌خوام فصل بعد سفرنامه رو شروع کنم

    واقعا این حد از عملکردی که استاد دارید از یک ایمان و باور و انگیزه قوی درونی نشات میگیره

    من راستش یه مدت از فضا دور شده بودم و نجواهای ذهنم خیلی زیاد بود یعنی هر کاری می‌کنه تا به مسیر ادامه ندم و امروز حسم گفت نگین این اهداف بزار و دلایلش بنویس و برا خودت مرور کن

    و خیلی انگیزه گرفتم انگار خداوند باهام صحبت کرد

    یک باوری که تازگیا دارم میبینم اینه که یک روزی میرسه که همه چیز عالیه و دیگه هیچ مشکلی نیست و انگار گاها ناخودآگاه منتظر همچین روزیم و برام سوال بود این باور از کجا من دارم

    و اون روز یک انیمیشن نگاه میکردم که میان آدم بد هارو شکست میدن و دیگه زندگی خیلی خوب و قشنگ میشه

    و دیدم همیشه این ورودی هارو به ذهنم دادم که یکسری عوامل بیرونی و آدم ها هستن که مانع هستند و اگه اینا از زندگیم بیرون برند همه چیز حل میشه اما واقعیت واقعا خلاف اینه

    و خداروشکر که هر روز دارم خودم و باورهام رو بیشتر میشناسم

    وقتی یه مدت تازه شروع کرده بودم روی باورهام کار کنم ذهنم خیلی مقاومت داشت واقعا با کلمات قابل توصیف نیست و یکم ناامید شدم و حرف استاد برام آرامش بخش بود که استاد که سالها روی خودشون کار کردن و در این جایگاه هستن بعضی جاها ذهنشون مقاومت می‌کنه چه برسه به من که یه ماه نیست شروع کردم

    از خدا می‌خوام کمکم کنه در مسیر پایدار باشم و با انگیزه و ایمان و امید جلو برم و یه مطلبی امروز میخوندم که می‌گفت از مسیر لذت ببرید و واقعا از مسیرم لذت ببرم نچسبم به اون نتیجه و هدف از لحظه لحظه زندگیم لذت ببرم

    و درمورد تهیه دوره ها خب واقعا خیلی دوست دارم داشته باشم اما شرایطش رو ندارم و با حرف استاد و دوستان به این درک رسیدم که این رو بسپرم به خدا تا زمان مناسبش دوره لازم رو سر راهم قرار بده طوری که به راحتی تهیه کنم

    و وقتی نتایج دوستان از فایل های رایگان رو میشنوم امید میگیرم که میشه از همین فایل ها نتیجه گرفت به شرط باور و عملکرد

    ممنونم از استاد عزیز و خانم شایسته🙏💓

    شاد باشید💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Asal Banoo گفته:
    مدت عضویت: 1326 روز

    سلام استاد

    سفر روز سی ام

    خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چی ، خدایا شکرت ، این صحبت‌ها خیلی آرامش بخشه، اینکه بدونی ثروتمند شدن هیچ ربطی به عامل بیرونی نداره و همش باورته، ذهنته ، افکارته در مورد ثروت در مورد پول درآوردن ، در مورد کارت‌، چه فکری داری چه باوری داری افکار غالبم در مورد کار و پول چیه و تغییرشون بدم ، راستش بسته ثروت رو داداشم و خواهرم با هم خریدن و اما من فعلا تو مدارش نبودم و از سفرنامه شروع کردم و میدونم به زودی تو مدارش قرار میگیرم، واقعا وقتی میخوام شروع کنم که ولش نکنم که متعهد باشم و ادامه بدم طوری که جزئی از زندگیم بشه جزئی از وجودم بشه ، الان سلامتی و آرامشم رو به دست آوردم عجله ندارم خداوند هدایتم میکنه به مسیر ثروت ، اما سعی میکنم هر روز متعهد تر باشم و ادامه بدم اگه لحظه ای تو روزمرگی میوفتم و با دیدن تضادها حالم گرفته میشه این زمان زیاد طول نکشه و حالم رو سریع خودآگاه تغییر بدم و پیش برم چون من مسیر بهشتی رو تو این دنیا میخوام ببینم اگه قبلا مثلا یک هفته طول کشیده الان شده مثلا دو ساعت و داره کم‌تر هم میشه و سریع خودم رو نجات میدم و میدونم اگه پیش برم اتفاقات نادلخواه خیلی برام میوفته، بیشتر وقتها به خودم میگم این مسیرته مجبوری پیش بری و مطمئن باش ادامه بدی خیلی اتفاقات عالی برات میوفته خیلی زندگی برات بهشتی و راحت میشه خدایا سپاسگزارم خدای عزیزم هدایتم کن ، این نوشته ها رو برای خودم مینویسم که یه روزی بیام ردپامو بخونم که از کجا به کجا رسیدم و قانون کائنات رو بیشتر بفهمم و یادم بیوفته که الان درآمدی نداشتم اما پیش رفتم …💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💖💖💖💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: