«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 20

3987 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «میلاد صمیمی» در این صفحه: 207
  1. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    به نام خداوند بزرگ و مهربان.

    خداوند بزرگ را در ابتدا سپاسگزارم که هر آنچه از نیکی نصیبم میکند همه بواسطه لطف و کرم و فقل بی انتهایش است. و اعتراف میکنم که هر آنچه از بدی به من رسیده و به ندرت به لطف خودش میرسد همه از جانب خود من است.

    به لطف خداوند بزرگ و بواسطه کار بر روی باورهایم توانستم کارمندی جدید، بسیار باهوش، بسیار پر انرژی، بسیار با دست پاک و مطمئن و کاربلد و متخصص را به کسب و کارم جذب کنم که به لطف خداوند بزرگ درآمدم را در جنبه طراحی کارهای گرافیکی بسیار بهتر کرده و به من احساس بسیار بهتری از گذشته در مورد کسب و کارم میدهد.

    به یاد دارم که همیشه برادرم و پدرم به من میگفتند که حواست به کارمندت باشه تنهاش نزار شیطون ممکنه گولش بزنه دست توی دخلت بکنه و از این جور حرفا…

    ولی از همون اولین کارمندی که در کسب و کار من اومد من باور داشتم که جهان برای من کاملا امنه و هرگز از من دزدی نمیشه نه از طریق کارمندم نه هیچ کس دیگه و خداوند رو سپاسگزارم که بواسطه آشنایی با قوانین الهی هرگز کسی چیزی از من ندزدیده و خداوند جهان رو برای من بواسطه باورهام امن قرار داده.

    همیشه داداشم به من میگفت که کارمندت رو اگه بیمه نکنی حتما بعد از یه مدت میره اداره کار و ازت شکایت میکنه و بعد مجبوری مثل آقای فلان و فلان که کارمندش ازش شکایت کرد و مجبور شد جریمشو بده تو هم همین بلا سرت میاد.

    ولی من باور داشتم قانون رو باور داشتم که کارمند من تا زمانی که با من هم فرکانس هست در کسب و کار من میمونه و زمانی که من فرکانسم تغییر کنه و اون همون جور بمونه جهان به راحتی اون رو از من جدا میکنه و این عین اتفاقی بود که برای من افتاد و من بدون هیچ تلاش خاصی بعد از ایام عید کارمندم خودش خود به خود سر کار نیومد و جالب اینه که یکی از کارمندای همکارام که با اون همکارم بحثش شده بود و قبل از عید اومد پیش من و گفت که من از اون همکارم جدا شدم و میخوام جای جدیدی رو برای کار پیدا کنم و دوستش سریع منو بهش معرفی کرده بود که اقای صمیمی خیلی پسر خوبیه و منم شنیدم که دنبال نیرو جدید میگرده و باور کنید من قبل از عید که اون خانم با دوستش اومدن پیش من و تقاضای کار کردن من اصلا میخواستم که اون خانم رو بیارم توی مغازم چون باورم این بود که این خانم بخاطر روحیات پرخاشگرانه از محل کار قبلیش اخراج شده. ولی در ایام عید که به لطف خداوند تونستم با پدر و برادرم به سفر مشهد برم که اونم جور شدنش خیلی جالب بود که شاید یه جای دیگه گفتم تو اون سفر بهم الهام شد که من باید نیروی جدید بگیرم و اصلا به فکر جذب این خانوم نبودم تا اینکه با خودم فکر کردم و دیدم این اتفاقا و همزمانیهاش بی دلیل نیست اینکه من تصمیم به جذب نیروی جدید دارم و این خانوم خودش اومده و پیشنهاد کار به من داده و اینکه توجهم جلب شد به باور برانگیختگی در روابط و اینکه اگه این خانوم با همکار من به مشکل خورده دلیل نمیشه با من هم به مشکل بخوره چون من باور دارم که هر کس وارد کسب و کار من بشه عالیه بی نظیره و من فقط با جنبه خوب اون برخورد دارم. و دیدم همه چیز جوره این خانوم هم همون کسی هست که من از هوش و استعداد و زرنگی میخوام. دیگه معطل نکردم و بهش پیام دادم که بیا با هم صحبت کنیم و باور کنید انقدر از حضور ایشون در کسب و کارم راضی ام که فقط میگم خدایا شکرت واسه این کارمند باهوش و زرنگ و دست پاک. و این قدرت باورهاست که زندگی رو پیشرفت میده.

    از خداوند سپاسگزارم بخاطر این همه لطفی که به بندگان مومن به خودش داره.

    از آقای جوان عزیز هم سپاسگزارم که به من یاد داد نعمتهای زندگیتو یاد آور شو حتی کوچکترینشو. این همون چیزی هست که خداوند در قرآن هم به اون اشاره کرده که فاذکرو نعمت الله علیکم…

    راه در جهان یکیست و آن راه راستیست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    جناب آقای جوان برادر بزرگوار و ارزشمندم سلام.

    امروز متن زیبای شما را در کانال تلگرام مشاهده کردم. باید بگویم که اصلا تعجب نکردم گرچه بسیاااااااااار خوشحال شدم و مطمئن بودم همان طور که در کامنتهای قبلیم برای شما گفتم به زودی خبر موفقیتهای شما را در کانال تلگرام خواهم دید و شما انگیزاننده برتر این سایت خواهید بود. موفقیت های شما را در جنبه های مختلف به شما و همسر گرامیتان تبریک میگم و امیدوارم که روز به روز بر این موفقیتهای شما افزوده بشه و شما روشن کننده راه برای ما دوستانتان باشید. موفقیتهای بسیار زیادی انتظار شما را میکشند…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    دوستان عزیز و ارزشمندم سلام. و درود خداوند بر شما که سخنانتان ارزشمند ترین سخنانیست که انسانی میتواند بر زبان آورد.

    آیا میدانید سخنانتان، به خصوص زمانی که از پروردگارمان صحبت میکنید چقدر ارزشمند است؟؟؟ آیا میدانید سخنان استاد عزیزمان جزء ارزشمند ترین سخنانیست که یک انسان میتواند بر زبان بیاورد؟؟؟ آیا میدانید وقتی که در کلامتان از خداوند صحبت میکنید و نشانی او را به دوستانتان میدهید چقدر سخنانتان ارزشمند است؟؟؟ آیا میدانید که بهتر از این سخنی نیست که بتوانید بر دل و زبان جاری کنید؟؟؟

    وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ (فصلت 33)

    و کیست خوشگفتار تر از کسی که به سوی خداوند دعوت کند و کار شایسته انجام دهد و گوید من از تسلیم شدگان هستم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    خواهر بزرگوار و ارزشمندم سلام بر شما…

    حضور ارزشمند و پر برکت شما را در این جمع ارج مینهم و از شما بخاطر توجه و همراهیتان با این جمع صمیمی سپاسگزارم. قطعا متوجه این نکته هستم که بنا به رسالتی که در پیش گرفتید، در خود نسبت به همراهی با دوستانتان احساس مسئولیت میکنید. اجر و پاداشتان را از خداوند میستانید…

    من شک ندارم که از دل این جمع صمیمی بالاخره چیزی خود را نشان خواهد داد… ما بیهوده اینجا نیستیم… چیزی در درون ماست که باعث می شود این جمع را ترک نکنیم. به قول شما خداوند به ما نظری دارد… گذشت زمان همه را نشان خواهد داد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    آقای جوان سپاسگزارم از توجه و لطف شما. مطلب بسیار خوبی را مطرح کردید… من دوست دارم به این نکته بسیار مهم را اشاره کنم:

    به قول استاد عزیزمان که میفرمایند:

    (((((((نمیشه که یه باور رو با شک و تردید در ذهن راه بدی و انتظار داشته باشی که ازش نتیجه بگیری.))))))

    من ریشه تمام مشکلات خودمو توی نتیجه نگرفتن در جاهایی که منتظر نتیجه هستم همین نکته بسیار ارزشمند میدونم.

    برای اینکه بدونین چقدر باورهاتون در مورد یک موضوع تغییر کرده فقط یه راه حل ساده وجود داره: ((((((ببینین در عمل میتونین اون باور رو اجرا کنید یا نه؟))))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    دوست و برادر عزیزم آقای جوان سلام… خیلی خوشحالم که خبر سه برابر شدن درآمد شما را شنیدم. خیلی خوشحال شدم اما تعجب نکردم… موفقیت از آن شماست. تعجبی ندارد… داستان نتوانستن خرید محصول جدید استاد خیلی جالب بود. تلاش و عظم شما برای بدست آوردن مبلغ محصول واقعا ستودنیست. خسته نباشید… و حکمت بخشش پول شما به دوستتان…. قطعا خداوند بی نهایت دست برای یاری به بندگانش دارد شاید محصول جدید استاد این دست برای شما نبوده ولی خبر خوب اینکه بی نهایت دست وجود دارد. آقای جوان من خودم تصمیم به خرید محصول نداشتم به طرز معجزه آسایی خواب دیدم که محصول را بخرم و خریدم و هم اکنون چنان مطالب مطرح شده در آن بر من اثر گذاشته که واقعا وقت برای انجام کارهایم کم می آورم. من از طریق محصول هدایت میشوم و شما از بی نهایت طرق دیگر. مهم این است که خدا هست و هدایتگری میکند… برایتان آرزوی موفقیت و خبر های خوب دارم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    آقای جوان دوست عزیز سلام عرض ادب و احترام.

    جای شما خالیست در دوره دستیابی به آرزوها ولی دستان هدایت خداوند هرگز شما را به حال خود نگذاشته است. بسیار خوشحال و خورسندم که پاداش عمل خیر خواهانه خود را از خداوند دریافت کردید. امثال من چشم به شماها دوخته ایم تا در ایمان به دوستانمان سبقت گیریم. همیشه مرهون حمایتهای شما هستم.

    من هم حدود یک هفته پیش یه فایل صوتی تهیه کردم و برای خانم شایسته عزیز و مهربان فرستادم. به لطف خداوند ایشون خیلی خوششون اومده بود و فرمودن که این فایل به استاد عباسمنش ارجاء میشه. شنیدن این خبر برام خیلی زیاد خوشحال کننده بود. البته ماجرای اصلی زمانی برام اتفاق افتاد که فهمیدم که حکمت این همه احساسی که خداوند به دل من انداخت تا اون فایل صوتی رو تهیه کنم و خدمت خانم شایسته عزیز بفرستم این بود که ایشون یه ایمیل خیلی مفصل به من بزنن و توش با احساسات زیباشون که سراسر بوی خدا و ایمان و هدایت برای من بود، من رو راهنمایی کنن و تاثیری که من از اون صحبتها گرفتم فوق العاده زیاد بود و به لطف خداوند بزرگ قولهایی به ایشون در مورد موفقیت های مالیم دادم و ایشون گفتن دوست دارن صحبتهای من رو زمانی در کانال تلگرام قرار بدن که در زمینه مالی هم باعث انگیزه برای دوستان بشه و من صمیمانه باز هم ازشون تشکر میکنم که تاثیر صحبتهاشون مخصوصا در مورد مفهوم “ایمان و باور” برای من فوق العاده بود و این بار با ایمان و باور جدیدی به سراغ بسته ثروت رفته ام.

    امیدوارم صدای شما رو به زودی در کانال تلگرام بشنوم یا متنهاتون رو بخونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3741 روز

    جناب جوان عزیز کم سعادتی من باعث میشه که کمتر بتوانم از محضر شما دوستان ارزشمندم استفاده کنم ولی مطمئن بودم و با خود میگفتم که آقای جوان در حال پیشرفتی است که حضور مجدد خود رو بسیار پررنگتر از گذشته نشون بده و باعث انگیزه بالایی به دوستانش بشه. درست حدس زده بودم…

    آقای جوان دوست بزرگوارم این روزها خیلی زیاد مشغول کارکردن روی باورهایم هستم. باور کنید در این مدت باورهای اشتباهی را در ذهنم پیدا کردم که اگر تمام اتفاقات این روزها برایم نمی‌افتاد هرگز موفق به کشفشان نمیشدم. وقتی شما هنوز با نداشتن بسته ثروت اینقدر در حال پیشرفت هستید یعنی بسیار با اراده و جدی امر پیشرفتتان را پیگیری میکنید و این واقعا درسی است برای من که به خودم یادآوری کنم که نتایج بزرگ جرات تغییرات بزرگ میخواهد. به شما صمیمانه برای موفقیتهایتان پیشاپیش تبریک میگویم و مطمئنا شما انگیزاننده برتر در گروه تحقیقاتی عباسمنش خواهید شد. چون شما به سوی این موفقیت نشانه رفته اید.

    حضور کمرنگ مرا نشانه ای از بی معرفتی برادر کوچکتان ندانید گرچه میدانم بزرگواری شما عظیمتر از آن است…

    دعاگوی شما برادر بزرگوارم هستم و منتظر شنیدن خبرهای خوب از شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: