«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 3
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستان عزیز. من هم در طی این چند روز موفقیتهایی رو بدست آوردم که دوست داشتم با شما دوستانم به اشتراک بزارم.اولین تغییری که توزندگیم تو این روزا دیدم عوض شدن رابطم با یکی از دوستام هست ایشون دوست صمیمی من هست و البته هنوز هم هست. بخاطر تغییر فرکانسم و تغییر نگاهم به زندگی و مطلقا تغییر نگاهم به خداوند و قدرتش رابطم با دوستم کم و کمتر شده منی که هر هفته پنج شنبه یا جمعه ها باهاش بودم و با هم بیرون میرفتیم الان به طرز عجیبی، نه اینکه من آگاهانه بخوام دیگه باهاش نباشم نه، اتفاقات جوری افتاده که اونی که همیشه شیراز بود و بی کار (البته فوق لیسانس رشته عمرانه و دانشجوی انصرافی دکترا) الان رفته یه شهر دیگه واسه پیدا کردن کار و من هم یه احساسی ته قلبم بهم میگفت رابطه من و دوستم تغییر میکنه و همین اتفاق هم افتاد الان دورادور باهاش در تماسم ولی جالبه مایی که همیشه با هم بودیم الان از هم دور شدیم و این اتفاق برام اصلا تعجب بر انگیز یا ناراحت کننده نیست چون حس میکنم این روند صحیح هست.
دومین اتفاق که فوق العاده بزرگه برام و واقعا نمیدونم چطوری خدا رو بخاطرش سپاسگزار باشم؟!!!!! واقعا نمیدونم اینه که وضعیت کسب و کارم بسیار زیبا تغییر کرده شروع تغییر در وضعیت کسب و کارم مصادف شد با خوندن کتاب معجزه خانم راندا برن و همزمان شد با شناخت کاملا متفاوت من از خداوند فاضل. قبلنا خیلی نگران بودم که پول بدست بیارم و معمولا پولی که بدست میآوردم با دردسرهاییی همراه بود که چون همکارام هم این دردسرها رو داشتن خب به خودم میگفتم این دردسرها هم توی کار طبیعیه دیگه تازه من همون موقش هم کمتر دردسر داشت.(من مغازه خدمات چاپ دارم) مثلا هر از چند وقتی با مشتری هام درگیری لفظی پیدا میکردم مثلا توی چاپ کارت ویزیتهام غلط املایی پیدا میشد یا توی پرینتهایی که برای مشتریهام میگرفتم بحث پیش میاومد که مثلا رنگ کار خوب در نیومده یا کارهایی که باید تحویل میدادم دیر آماده میشد و بحث پیش میومد و میدیدم که بقیه همکارام هم این مشکلات رو دارن و میگفتم خب دیگه اینا هم طبیعیه… خدا رو شاهد میگیرم الان نه تنها هیچ کدوم از این مشکلات توی کارم پیش نمیاد خدا شاهده به طرز عجیبی مشتریهای بهتری دارم همشون با پول نقد قبل از سفارش کارها رو تسفیه میکنن خیلی ازم تشکر میکنن که کارشون رو انجام میدم حس میکنم اینا مشتریهای دائمم میشن چون ازم راضین، درآمدم بیشتر شده و خدا رو شاهد میگیرم که این درآمد رو با لذت کسب میکنم نه مثل قبل با استرس. اصلا علاقم به کارم بیشتر شده و الان به لطف خدای فاضل به طور پیوسته هر روز درآمدم خوبه قبلنا یه روز خوب بود یه روز بد بود یه روز متوسط بود ولی الان 90 در صد روزا درآمدم خوبه و میدونم نباید به خدا بگم چه طور فقط باید بگم خودمو دست خودت میسپارم و مطمئنم که تو به من روزی میدی. نمیگم هر روز باید درآمدم اونی باشه که من میخوام چون میدونم این جوری کم کم ایمانم به خدا کم میشه. فقط مطمئنم که همه چیز خوب خواهد بود همیشه در روند زندگیم البته به نسبت قوی تر شدن ایمانم همه چیز بهتر میشه.
نکته سوم هم اینه که من همیشه از ازدواج میترسیدم چون آدم کمال گرایی بودم و البته هنوز هم هستم ولی با باور جدیدی که نسبت به خداوند پیدا کردم فهمیدم که که خداست که همیشه زندگی منو تامین میکنه و نگرانیم خیلی کم شده. الان میخوام که ازدواج کنم. همین که این تصمیم رو گرفتم خیلی خوشحالم. همیشه میترسیدم که پیش خانومم تو آینده کم بیارم میترسیدم نتونم خواسته های مالی خودشو و خونوادشو تامین کنم میترسیدم از اینکه نتونم توقع خودم رو از ازدواج برطرف کنم. نمیخواستم مثل اطرافیانم تو فامیل ازدواج کنم و بعد از چند ماه به این نتیجه برسم که همین!!! ازدواج ازدواج که میگفتن همین بود! همش دردسر مشکلات دعوا و درگیری و توهین و تحقیر . میدونید اینقدر از این چیزا دورورم تو فامیل و دوستا دیده بودم که از ازدواج زده شده بودم ولی الان به لطف خدا دیدم به زندگی عوض شده الان توی 10 آرزوی زندگیم که تو کتاب معجزه یادداشت کردم یکیش داشتن یه همسر زیبای خوش تیپ خداپرست هست (البته خداپرست به این مفهوم که اعتقاداتش تو حال و هوا و فرکانس خودم باشه). دوتان عزیزم من این تصمیم رو گرفتم ولی هنوز مقاومتهایی رو توی وجود خودم حس میکنم خیلی خیلی دوست دارم که لطف کنید و من رو در این زمینه راهنمایی کنید و مطمئنم که راهنمایی های شما دوستان خداپرستم خیلی زیاد بهم کمک میکنه.
خداوند بزرگ رو سپاسگزارم که من رو در مسیر جدیدم قرار داد. راستی یه چیزی هم میخواستم بگم یادم رفت الان چند روزه صبحها خود به خود قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار میشم این قبلا اصلا اتفاق نمیافتاد و اولین چیزی که اون موقع به ذهم میرسه اینه که خدا رو سپاس بگم خدا رو شکر میکنم و خوابم میبره دوباره. خودم حس میکنم که خدا ازم میخواد که بیدار شم و سپاسشو بگم. نمیدونم!!!!!
خانم یا آقای منفرد عزیز سلام.
بسیار خوشحالم و سپاسگزار از خداوند بزرگ که خودش رو به من هر روز بیشتر و بیشتر نشون میده خیلی خوشحال شدم که شما پیگیری کردین این مطلب رو و احساس خیلی خوبی دارم امیدوارم خداوند هممون رو روز به روز با خودش بیشتر آشنا کنه سپاسگزارم از خداوند از خانم شبخیز و از شما دوست گرامی.
آفرین بر شما خانم شبخیز واقعا درک عملی و کاربردی بودن این تمرینات باعث میشه ن بیشتر این تمرینات رو باور کنم وقتی میبینم دوستانم به شیوه های مختلف دارن از تمرینات نتیجه میبینن. همواره در زمان مناسب در مکان مناسب قرار داشتن یعنی خوش شانس بودن در داستان شما خیلی خوب بود. سپاسگزارم از لطف شما که تجربیاتتون رو با ما شریک میشید.
سلام خانم ارجمند داستان شما به شدت من رو یاد یکی از اقواممون انداخت. دختر عموم. به طرز عجیبی حس کردم شما شباهت بسیار زیادی به دختر عموی من دارین آخه من خودم جزء کسایی بودم که عاشق دختر عموم شده بودم و اون مثل شما نه میخواست با کسی دوست باشه و نه با کسی ازدواج کنه. همزاد پنداری عجیبی با داستان شما کردم. ولی نظرم اینه که من هم از جنس دختر عموم بودم و هنوز هم کمتر ولی هستم که در مدارش قرار گرفتم و عاشقش شدم گرچه الان اصلا احساس عشقی بهش ندارم و فقط دوست دارم کمکش کنم. ولی الان میفهمم که من خدا رو اون موقع نداشتم و به جای وابسته بودن به خدا وابسته به بهده هاش میشدم. فکر میکنم شما هم مشکل من رو داشتید و معذرت میخوام دارید. به خدا وابسته باشید. هر موقع احساس علاقه شدید مثل وابستگی به کسی داشتید بدونید که ممکنه طرفتون رو یه مدت به دست بیارید ولی بعد حتما از دستش میدید میدونید چرا؟ چون وقتی به کسی وابسته میشید اولش برای هر دو نفر جذابه ولی بعدش چون آزادی شخص گرفته میشه اون هرگز حاضر نمیشه آزادیشو با همیشه در کنار شما بودن تعویض کنه. این رو از استاد یاد گرفتم. شما رو به خدا تو زندگیتون فقط به خدا وابسته بشید اون قدر وابسته که اگه نباشه بمیرید…
پیروز و موفق باشید ممنون از داشتانی که نوشتید بسیار آموزنده بود برای من
سلام آقای جوان. بسیار آموزنده بود حرکت شما. این مدل رفتار و الگوی ذهنب باعث آرامش عجیبی در زندگی میشه. به شما تبریک میگم برای داشتن این آرامش.
خانم شب خیز گرامی سلام.
از پیشنهاد خواهرانه شما بسیار سپاسگزارم. خودم هم قبلا به خرید این بسته فکر کرده بودم گرچه باور دارم که این بسته در جزئیات به من کمک زیادی میتونه بکنه ولی واقعا الان توانایی خریدشو ندارم. گرچه واقعا دوست دارم که تهیش کنم. ای کاش مبلغش زیر یک ملیون بود که با تخفیف سایت بازم امکان خریدش برام بود ولی از اون جایی که هیچ کار خداوند بی حکمت نیست و بدون اذن خداوند برگی از درخت نمی افته و چون من قسمتهای روابط مربوط به دوره قانون آفرینش رو دیدم باور دارم که اگه به چیزایی که اونجا یاد گرفتم مطمئن باشم و عمل کنم حتما بخش مهمی از موضوع رو حل کردم. به امید لطف و نگاه خداوند میرم جلو…
خانم شب خیز گرامی عرض ادب و احترام.
همیشه وقتی پیامهای شما را در سایت میخوانم به این فکر میکنم که این قدر اعتماد و اطمینان و باور با استاد را چگونه در خود دارید!!!!! قلبم جواب میدهد شما به خاطر خواندن و درک قرآن حرفهای استاد را اینگونه عمیق در قلبتان پذیرا میشوید. به شما غبطه میخورم و آرزو دارم قرآن را آنگونه که شایسته است درک کنم تا ایمان من هم به صحبتهای استاد عزیز همچون شما قوی شود. به شدت به دنبال شکل دادن باور شما در ذهنم هستم چون شما الگوی بسیار بسیار خوبی برایم هستید. در واقع شما حلقه میانی بین من و استاد عزیزم هستید…
صمیمانه خداوند را بخاطر وجود شما و استاد عزیز و نگاه خودش سپاسگزارم… سپاسگزارم و سپاسگزارم
خانم پردیس گرامی بسیار به شما تبریک میگم به چند علت. 1- اول اینکه شما نکته خوبی به من آموختید که وقتی از استاد و حرفهاشون نتیجه گرفتید دیگه به سراغ مکتب دیگه ای نرفتید و از این شاخه به آن شاخه نپریدید. 2- تبریک میگم که علاوه بر اینکه سعادت زیارت استاد عزیز رو از نزدیک داشتین سعادت تعریف کردن ایشون از شما و ارتباط از نزدیک با ایشون اونجا که گفتین ازتون خواستن میکروفن بگیرین و صحبت کنید رو دشتید. 3 – بخاطر یادآوری شعر زیبای پروین اعتصامی.
شاد و پیروز و موفق باشید…
تبریک به شما و دختر عزیزتان که در این سن و سال پدری فرهیخته او را راهنمایی میکند.
خانم فرشیدی گرامی ازدواجتون و باورهای جدیدتون رو صمیمانه به شما تبریک میگم و میخواستم بگم که نکته جالب در مورد شما و همچنین درباره خیلی دیگه از دوستانمون اینه که اونها با آشنایی با گروه تحقیقاتی عباس منش باورهای مذهبیشون به طرز زیبایی به روز رسانی شده و خیلی از باورهای غلط مذهبی درونشون از بین رفته واقعا به خاطر این موهبت از خداوند بزرگ و سپس از استاد عزیز صمیمانه تشکر میکنم.
یه تشکر صمیمانه هم دارم از مسئول سایت خانم فرهادی گرامی که 6 دنگ، حواسشون به نظرات دوستان هست و بهشون قول میدم که دیگه کامنتام غلط املایی نداشته باشه…