«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 52

3987 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3751 روز

    به نام خداوند هدایتگر.

    دوستان عزیز سایت عباسمنش سلام.

    دوستان عزیزم همیشه یه موضوعی ذهن من رو به خودش مشغول میکنه و برام همیشه این سوال مطرح بوده که چرا افرادی هستن که همیشه در لولهای بالاتری نسبت به اطرافیانشون قرار دارن؟ این افراد رو همه جا میشه دید. توی کسب و کارهای مختلف، توی توی مسابقات ورزشی، توی رقابت های علمی و هر جایی که که افرادی جمع شدن و هدفی مشترک دارن و هدفشون موفقیت در زمینه ای هست که توش فعالیت میکنن. سوالی که توی ذهن خیلی وقت هست که وجود داره اینه که چرا دوستان عزیزی مثل خانم شب خیز و یا آقای جوان به عنوان دو نفری که همیشه اون بالان و از بقیه جلوترن ما میبینمشون و در لول بالاتری نسبت به ماها قرار دارن؟ خب خیلی فکر کردم که چرا شما دوستان از بقیه ما جلوترین؟ خیلی چیزا از جلوی چشمام رد شدن، خیلی از صحبتهای استاد، خیلی از مطالعات خودم، و همچنین ندای درونم. به این نتیجه رسیدم که 3 تا عامل خیلی مهم وجود داره که شما دوستان رو از بقیه ما جلوتر قرارا داده و با اجازه شما دوستان عزیز اونها رو ذکر میکنم:

    1 – تضادهای گذشته زندگی شما. مطمئنا تضادهایی که همه ماها در زندگی هامون داشتیم باعث شده که مخالف اون تضاد رو در زندگی بخوایم و تشنه اون باشیم. وقتی در داستان زندگی شما دوتا عزیز نگاه میکنم میبینم آقای جوان با چه مسائل و مشکلاتی روبرو بوده، ازدواج در سن پائین و مشکلات بعد از اون. بی کاریشون، رها کردن دانشگاه بدلیل مشکلات مالی، تعویض شغلهای گوناگون، مسئولیت پدری در اون سن، عدم حمایت خانواده، حتی تلاش برای به هم خوردن زندگیشون و همه این مشکلات سخت که ما نمیدونیم در بطن ماجرا چقدر سختی رو براشون به همراه داشته… و یا گذشته خانوم شبخیز و از دست دادن خواهر و خواهرزاده هاشون، رها کردن دانشگاهشون به خاطر مشکلات مادرشون، بیماری پدرشون گرامیشون، بدهکاری های همسرشون، شرایط سخت خونه ای که توش سکونت داشتن و همه اینها باعث شده که میل و اشتیاق شدیدی در این عزیزان برای موفقیت بوجود بیاد و این دوستان تشنه بدست آوردن متضاد همه تضادهایشان در زندگی بشن. به گمان من مساله تضاد چیزی هست که ما هممون در زندگی تجربه کردیم و این عامل اصلی گرایش ما به موفقیت هست…

    2 – حالا بعد از بوجود اومدن این تشنگی تلاش برای رفع اون تشنگی یا به ضم من تحقیق و تفحسص. خیلی از ماها تو این مرحله لنگ میزنیم. خیلیهامون که مشکل رو به گردن این و اون میندازیم و اصلا نمیخوایم برای حلش تلاشی بکنیم این افراد رو دور و برمون خیلی زیاد میبینیم. ولی خدا رو شکر دوستان عزیز سایت عباسمنش هیچ کدومشون این طوری نیستن. اونا قبول کردن که مشکلات برای قویتر شدنشون سر راهشون قرار گرفتن و میخوان اون ها رو در آغوش بکشن و قبول کردن که میتونن حلشون کنن. اینجا یاد صحبتهای آقای جوان می افتم که میگن از بچگی به خوندن کتاب علاقه داشتن و پولاب تغذیشون رو کتاب میخریدن و در سالهای بعد هر چی کتاب در زمینه موفقیت بوده خوندن. تقریبا حافظ موضوعی قرآن شده بودن از بس که به تحقیق در قرآن پرداخته بودن، به کلاسهای اساتید مختلف موفقیت میرفتن و مشخصا در این راه انرژی زیادی رو میزاشتن و به یاد صحبتهای خانوم شبخیز که به واسطه ندای درونیشون و کمک یکی از بستگانشون در دل مشکلات راهی سفر مشهد میشن و با باز کردن قرآن آیه ” عزیز مصر یوسف را خرید و ما اینگونه یوسف را به سلطنت و مکنت رسانیدیم” بهشون نشون داده میشه و این آیه های سوره یوسف برای آقای جوان هم تکرار میشه و همچنین آیه وصتنعتک لنفسی ” تورا برای خودم ساخته ام”. این شباهت خیلی زیباست و جای تامل داره و از اون زیباتر و قابل فکر تر اشتیاق و علاقه ای هست که در این دوستان نسبت به قرآن و کلام خداوند وجود داشته و اینکه در دل سخت ترین شرایطون به قرآن پناه بردن و به ضم من خداوند اونها رو بواسطه خواستشون هدایت میکنه و این مهمترین دلیلی هست که من رو به جستجوی خداوند وا داشته و به شما دوستان عزیزم هم توصیه میکنم که از این دوستان الگو بگیرید و در جستجوی خداوند باشید و مطمئن باشید این جستجو پایه های موفقیت شما رو استوار میکنه و شما رو از بقیه دوستانتون متمایز. در واقع این تحقیق و تفحص و جستجوی حقیقت رو من اینطوری تشبیه میکنم که فرض کنید شما یه جایی هستید که بی نهایت درهای مختلفی وجود داره و روی هر کدوم از این درها رمزگزاری شده و شما باید با رمزگشایی اونها درها رو باز کنید. باز کردن بعضی از این درها آسون تر از باز کردن بقیه درهاست و با باز کردن هر در به شما میزانی از حقیقتی که به دنبالش هستین تقدیم میشه. شما یکی از درها رو با تلاشتون باز میکنین و به اون حقیقت پشت در میرسین و باز کردن اون در برای شما تجربه ای رو بوجود میاره که درهای بعد رو هم بتونید باز کنید. این دوستانمون در های زیادی رو باز کردن به طرق مختلف و حالا تونستن به واسطه تجربیات قبلیشون دری رو باز کنن که حقیقت امروز زندگیشون رو براشون به همراه داشته. و این درها بینهایت هستن و این مسیر بی پایان ولی شرط بدست آوردن حقیقت بیشتر تاتش بیشتره. ماها شاید هنوز موفق به باز کردن اون در نشدیم ولی داریم این درها رو یکی یکی باز میکنیم. و میبینیم که استاد عزیزمون هم از همه ماها جلوتره. ماها باید به اونا نگاه کنیم و انگیزه بگیریم و باور کنیم که همه ما قادر به باز کردن این درها هستیم.

    3 – ایمان. این مرحله سوم به شدت به نظر من وابسته به مرحله دوم هست. چرا؟ مثل این میمونه که یه کسی 1000 تا در رو باز کرده و وقتی در 1001 رو باز میکنه میبینه حقیقتی رو بدست آورده که پشت اون 1000 تا در قبلی نبوده. چنین شخصی یقینی در درونش شکل گرفته برای باز کردن درهای بعدی که من اسمشو ایمان میزارم. چون بارها و بارها لذت کسب هدایتهای بیشتر رو درک کرده و این ایمان در وجودش شکل نمیگیره مگر با استمرار در این مسیر. ولی کسی که تا حالا 5 تا یا ده تا در رو بیشر باز نکرده همش به این فکر میکنه که فقط همین!!! این که باعث گشایش زندگیم نشد. باز کردن این در که منو به موفقیتی که میخواسم نرسوند و ممکنه دل سرد بشه و این مسیر رو رها کنه. پس دوستان عزیزم مطالعه، تمرین و تکرار و مهمتر از همه درخواست مستمر هدایت از خداوند هست که افراد رو به ایمان میرسونه و شما میتونید این موضوع رو درباره این دوستانمون ببینید. چرا خانوم شبخیز بارها از موفقیتهاشون برای ما نوشتن؟ چرا درآمد ایشون 10 برابر افزایش پیدا کرده؟ چرا درآمد همسرشون 20 برابر شده؟ قطعا ایشون این سه مرحله رو به خوبی طی کردن. مخصوصا مرحله دوم و سوم رو که من خودم توش لنگ میزنم. پس تضادهامون رو در آغوش بگیریم و دوستشون داشته باشم، هر روز بیشتر تحقیق کنیم و تشنه موفقیت باشیم تا ایمان درونمون شکل بگیره…

    در پایان صمیمانه از همه شما دوستان عزیزم که با حضورتون این جمع رو شکل دادین تشکر میکنم از استاد عزیزمون به شکل خاص و ویژه تشکر میکنم و از دو دوست عزیز و ارزشمندمون آقای جوان و خانم شبخیز که دستان هدایت خداوند برای من هستند تشکر میکنم و آرزوی شنیدن موفقیتهای بیشترشان را از خداوند وهاب دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      آلما میر گفته:
      مدت عضویت: 3385 روز

      آقای صمیمی عزیز سلام

      این قسمت از متنتون” در واقع این تحقیق و تفحص و جستجوی حقیقت رو من اینطوری تشبیه میکنم که فرض کنید شما یه جایی هستید که بی نهایت درهای مختلفی وجود داره و روی هر کدوم از این درها رمزگزاری شده و شما باید با رمزگشایی اونها درها رو باز کنید. باز کردن بعضی از این درها آسون تر از باز کردن بقیه درهاست و با باز کردن هر در به شما میزانی از حقیقتی که به دنبالش هستین تقدیم میشه. شما یکی از درها رو با تلاشتون باز میکنین و به اون حقیقت پشت در میرسین و باز کردن اون در برای شما تجربه ای رو بوجود میاره که درهای بعد رو هم بتونید باز کنید. این دوستانمون در های زیادی رو باز کردن به طرق مختلف و حالا تونستن به واسطه تجربیات قبلیشون دری رو باز کنن که حقیقت امروز زندگیشون رو براشون به همراه داشته.

      واقعا تحسین برانگیزه , خیلی خیلی این نظرتون رو قبول دارم و تاییدش میکنم.

      اینجای متنتون هم دوست داشتم:

      سوالی که توی ذهن خیلی وقت هست که وجود داره اینه که چرا دوستان عزیزی مثل خانم شب خیز و یا آقای جوان به عنوان دو نفری که همیشه اون بالان و از بقیه جلوترن ما میبینمشون و در لول بالاتری نسبت به ماها قرار دارن؟ خب خیلی فکر کردم که چرا شما دوستان از بقیه ما جلوترین

      آقای صمیمی در دوره عشق و مودت هم دو دوست عزیزمون, آقای علی غیاثی و خانم سمانه ام جزو افرادی بودند که درک زیادی از قوانین داشتند و دوستان رو در اون بخش راهنمایی میکردند و برای من این موضوع خیلی جالب بود که در هر دوره افرادی بودند که به درک بالایی از قوانین رسیدند و دیگران رو راهنمایی میکنند.

      بخاطر متن زیبا و تاثیرگذارتون سپاسگزارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3482 روز

      آقای صمیمی برادر ارجمند و بزرگوارم سلام و عرض ادب و احترام

      شماره 4 را هم پیرامون صحبت های زیبای شما بنده اضافه می نمایم و آن همراهی ، حمایت ها ، تشویق ها و محبت های شما و سایر دوستانم در این گروه بود که اعتماد به نفس مرا افزایش داد ، همیشه در دعاهایم همه ی شما را یاد می کنم ، راستش را بخواهید ایمان دارم همه ی ما بنا به رسالتی که داریم عضو سایت استاد بزرگوارمان شده ایم ، اما هر یک از ما بازیگر این جهان الهی خداوند هستیم که باید نقش خودمان را بیابیم

      شاید نقش بنده و آقای جوان اینگونه بوده است ، اما هر یک از شما دوستان هم یک بوم نقاشی دارید که قطعا خداوند شما را از بین این همه افراد انتخاب کرده و به این سایت راهنمایی نموده است ، وجود هر یک از شما مانند مهره های شطرنج لازم و ضروری است ، شاه بی وزیر و سربازش قدرتی ندارد و اسب سرنوشت بدون رخش قادر به حرکت نیست ، قلعه که نباشد به راحتی همه ی سربازان به تسخیر در می آیند

      به خوبی برایم واضح و روشن است که وجود هر یک از شماها ، کاملا در آین سایت مهم و ضروری بوده است

      قطعا اگر شماها نبودید ، شب خیز هم نبود

      وجود پربرکت هر یک از شما دوستان را ارج می نهم و به عنوان بزرگترین نشانه ی زندگیم می ستایم و از خداوند وهاب به خاطر بودنتان بسیار بسیار سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ارمان مشایخی گفته:
      مدت عضویت: 3605 روز

      سلام عالی بود ایول داری میلاد جان??? ….. من خداشکر پیشرفت داشتم …ولی من به این نتیجه رسیدم اگه فایل صوتی استاد هر روز گوش نکنیم خیلی از حرف های استاد فراموش میشه و دباره برمیگردیم به پله اول?مثلا تازه شما اسم تضاد اوردی این مطلب دباره تو ذهنم شکل گرفت2٫٫فایل صوتی زیاد داشتن باعث موفقیت نمیشه باید تمرینات درست انجام بدیم.. 3 یاد بگیریم که عجله کردن برای رسیدن به خواسته ها فقط باعث دور شدن اون خواسته میشه

      از همه عزیزان برای متن های فوق الاده تشکر میکنم????

      من این بخش از سایت بیشتر وقتا چک میکنم چون به جنبه های مثبت زندگی افراد اشاره میکنه و باعث خوشحالی و انگیزه میشه

      ?اقای هاشم خراسانی دوست خوبم خیلی خوشحالم که تو زندگیت این همه پیشرفت داشتی و شما الگوی منی تو بحث موفقیت?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3924 روز

      دوست نیک سیرت و بزرگ منش من سلام و سپاس

      ? شما قلبی آکنده از خلوص نیت دارید و و به فرموده قرآن این کلمه خالص است که به آسمان می رود و شما از این گروهید.

      ? شما به حقیقت هدایت یافته اید و چون پیامبران هدایت گر و برای دیگران چون سراجی منیر راهگشا و این دقیقا لطفی است که از همنشینی با کلام وحی به شما ارزانی شده است.

      ? ? ? با همه نور خدایی که تو را هست نیازی به شرر نیست / این همه معرفت از کوی خدا است نیازی به دگر نیست ?? ?

      ? تحلیل بسیار ناب و زیبا و دل انگیزی بود که حاکی از درک عالی از قوانین داشت. بنده پنج بار آن را مطالعه کردم و لذت بردم و به حال خوبتان غبطه خوردم و برای سلامتی و پیشرفت روز افزون شما برادر گلم دعا کردم و به همه دوستان هم توصیه می کنم جملات گوهر بار شما را چند بار بخوانند.

      ? مزید بر سخنان زیبای شما این باشد که فعالیت خودم در سایت و لطف و محبت شما دوستان عزیز در حق بنده و جدیت عوامل سایت در کار، انرژی و انگیزه کافی را به من هدیه می داد.

      ? بدون تعارف می گویم بنده از تمام عزیزانی که در سایت حتی با چند کلمه ساده چه مخالف و چه موافق نظر می دادند بهره می بردم و می برم و همین جا مراتب سپاسگزاری خود را اعلام می دارم و قدر دان زحمات آن ها هستم.

      ? چه با شکوه است بودن در جمع انسان هایی که خود مرواریدند ولی از روی خضوع کلامی به مهربانی لبخند فرشته ها و بوی گل های داوودی تقدیم دوستان می نمایند و شما دوستان خوبم مصداق خوبی برای این تعبیر هستید. مناعت طبع همه شما قابل تحسین است.

      ? جناب صمیمی عزیز پرواز مرغ وجودتان در باغ ملکوت مبارک وجود پر مهرتان.

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        میلاد صمیمی گفته:
        مدت عضویت: 3751 روز

        جناب جوان بزرگوار استاد عزیزم عرض ادب و احترام.

        آقای جوان شما فوق العاده اید. چه قدر دقت!!!!!! چقدر مناعت طبع!!!!! من همیشه مدیون شما هستم. هیچ کس در زندگی من به میزان شما و خانم شبخیز عزیز در موضوع شناخت خداوند تاثیر نداشته حتی استاد عزیز و این موهبت بزرگیست. قدرش را خوب میدانم. چون زمانی که همه، همه درها را بسته میدانند من دری را باز میبینم و آن در، در ایمان وجود خداست که مشکل از آن در خارج میشود و نور از آن در وارد میگردد. این بالاترین موهبتیست که شخصی میتواند در زندگی داشته باشد. موهبت ایمان. میدانم که خوب میدانید هدایتگر من به چه ارزشی شدید… آرزویی بهتر از این برایتان ندارم که هر چی آرزوی خوبه مال تو…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      .k namdar گفته:
      مدت عضویت: 3578 روز

      آقای صمصمی سلام

      خیلی خیلی ممنون بابت مطلب خیلی خوبی که نوشتین .من که باخوندن مطلب خوبتون تصمیم گرفتم (تصمصم کبری ) روی گزینه 3(ایمان )بیشتر و بیشتر کار کنم وهر روز از خداوند بخوام که بهم ایمان بیشتر برای حرکت بده امروز درمورد یه موضوع خیلی کوچک خیلی سریع نتیجه شو دیدم .واقعا خدا رو شکر .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3786 روز

      آقای صمیمی چقدر زیبا تفسیر کردید.واقعا همین طور هست. تضاد ها موهبت های زندگی هستند.

      من علاوه بر چیز هایی که شما گفتید قلب پاک و مهربان این دوراهم اضاف میکنم که واقعا در کامنت هاشون اگه دیده باشید یه عشق خاصی وجود داره.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    باسلام. من چند روزه که موفقیت بسیار عالی در زمینه روابط بدست آوردم.دوست دارم اون رو با شما به اشتراک بگذارمی. من در تابستان عاشق یه نفر شدم و خیلی خیلی وابسته اون شده بودم.حدود 70 روز مدام بهش فکر می کردم و دیگه آخر باری توهم می زدم.یه شب رفتیم مهمونی من هم خوب کارهام وابسته به کامپیوتر است و من تو اون مهمونی بیکار بودم . یه حسی بهم گفت که برو داخل سایت عباس منش یه دور بزن و که یه چیزی منتظر تو هست.رفتم در بخش عقل کل و اومدم که سوال بپرسم یهو در مطالب پیشنهادی فایل هشت عقل کل رو دیدم.اون رو با سوال و جواب های پدرم بالاخره خریدم. شب روی تخت خوابم اون رو تماشا کردم.بعد تماشای اون فیلم دیگه اصلا چراغ اون فرد بلکه همه در ذهنم خاموش شد و فقط الله روشن بود و با اون رابطه داشتم.تا اینکه دو هفته پیش من جلسه سوم قانون آفرینش رو دیدم و آهنگ و ریلکس و قواعد شو رعایت کردم.

    دیگه من به اون فکر نکردم و فقط یکبار کامل اون زن رو با مشخصات دلخواه مثل محرم بودن و اخلاق و هیکلو و مو و حتی صورت و لب و بینی و رنگ چشمو و صداشناسی وووووو تجسم کردم و دیگه بهش اصلا فکر نکردم و اصلا یادم رفته بود که من اصلا تجسم کردم و خوابیدم. دقیقا دو هفته بعدش روز چهارا شنبه 21.آبان بود که زن بابای پدرم برای نذری مارو دعوت کرد.

    من از اول مراسم یامهمونی به خونشون نرفتم چون یه سری کار داشتم.من در مغازه ای که کار میکردم رفتم تا یه سری بزنم یه مشتری اومد داخل و از اون اولش احساس کردم با همه مشتری ها فرق می کنه اینو حسم بهم گفت.قیمت پرسید و منو خیلی اون یه زن و دختر نگاه کردند و من می خواستم یه چیزی بگم بشون اما من اهل کل کل نیستم مخصوصا زنها.تا اینکه زنگ زد بهم مادرم و گفت چرا نمیایو و پاشو بیا نذری بخور و خلاصه رفتم. در راه یه حسی فوق العاده داشتم ازبس که می دوییدم .ازدر که وارد شدم بعد از احوال پرسی دیدم یه نفر بدون روسری اومد و سلامو و روبوسی و متوجه شدم که عمه ام هست . و تا دیدمش یاد تجسمم افتادم.به خودم گفتم خودشه اصلا برام آشنا بود با اینکه من 12 سال پیش وقتی 3 سالم بود اونو دیدم و دیگه هیچی ازش یادم نیومد. حس ساپاسگزاری اینقدر زیاد شده بود که وقتی به رختخواب رفتم اشک ریختم اصلا نمی تونم تو صیفش کنم واقعا عالی داره قوانین جواب میده یا رب سپاسگزارم .بعدش ادامه ماجرا رفتم داخل حال و یهو همون دو زنو دختری که در مغازه دیده بودمشون اومدن جلوم و من یه لحظه نفسم وایسا د و گفتم چقدر جهان دقیق عمل می کنه آگه من یه حرفی زده بودم اون موقع چی؟.و او نهم عمه ی دیگرم بود . من از احساس شادی و لذت همش می خندیدم و که بهم می گفتن بگو تا ماهم بخندیم چته؟. یعنی الان گردنم خشک شده اما عشق بر همه ی اینها غلبه می کنه.حتی با اینکه هر شب من ساعت 10 می خوابم برای مدرسه اون شب گفتم تا ساعت 1 بشینید. واقعا خوابم نمی یومد. و به قدرت تجسم پی بردم .این تنها خلا صه بود و آگه بخوام بگم تا صبح طول میکشه که یه سری جریانات پیش اومدن که رابطه ام پر رنگ تر شدو خصوصی اند.اما من از خدا در خواست کردم ودیگه هیچ کسو ندیدم. الان هم در تلگرام چت می کنیم و عکس می فرستیمو چون دوره با اسکایپ تماس می گیریم واین همون انگیزه ی عالی بود برای رسیدن به اهدافم.این همون چیزی بود که می خواستم حتی فرا تر از آن. سپاسگزارم الله از سیستمت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3924 روز

      دوست خوبم امیر فدائی سلام و سپاس

      از اینکه تجربه خود را با ما به اشتراک گذاشتید سپاسگزارم. خیلی جالب بود : «اما عشق بر همه ی اینها غلبه می کنه»

      پیشنهاد می کنم کتاب «قدرت» اثر «راندا برن» را اگر مطالعه نکرده اید حتما بخوانید خیلی به شما در این خصوص قدرت می دهد.

      منتظر رویدادهای زیبای زندگی شما هستیم.

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3751 روز

      امیر فدائی دوست عزیز سلام بهت تبریک میگم برای نشانه زیبایی که دریافت کردی. تشابه شخصی که تجسم کردی و عمه مهربانت خیلی تعجب بر انگیز بود… و این یه نشونست که خداوند به تصمیم تو برای همراهی با خودش و رها کردن هر چیزی و کسی جز خودش به تم نشون داده…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    سلام خانم شبخیز عزیز در طول روز بسیار کامنتهای با ارزش و موفقیتهایت را در ذهنم مرور میکنم اینقد که به یک الگوی بسیار موفق در ذهنم تبدیل شده ای به گونه ای که مشتاقانه دوست دارم در کلاسهای موفقیتت شرکت کنم و این شور حرارت و عشق درک قوانین کیهانی را از نزدیک ببینم و به عنوان یک نمونه کامل موفقیت با شما مصاحبه کنم و از شما ایده بگیرم منتظر موفقیتهای بیشتر شما و تمام دوستانم در گروه هستم و مطمنم که بهترین سخنران انگیزشی خانم در کشور و البته فراتر از کشور خواهی شد احساس میکنم سالهاست میشناسمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3482 روز

      آقای سبزوار شکر ، دوست عزیز سلام

      این ها همه از فضل پروردگار من است که دوستان آگاه و فهیمی دارم که برای نظراتم ارزش قائل‌اند و بنده هم بسیار سپاسگزارم بابت همراهانی چون شما که قلبی چون آیینه دارید

      ممنونم که نظرات بنده را می خوانید این نهایت لطف و محبت شماست ،

      در خدا شاد و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    سلام دوستان عزیز و زحمت کشان سایت عباس منش افرین بر تو اقای صمیمی این کامنت شما را ارزش چندین بار خواندن را دارد و چقدر قشنگ قوانین کیهانی و موجودیت انسان و خالق مهربان را درک نموده ای و انصافا خلاصه ای از فصل اول کتاب را فو ق العاده بیان کردی از داشتن دوستان بینظیری چون شما خوشحالم واقعا وقتی در کنار اموزه های فوق العاده استاد بزرگوار کتابهایی را که ایشان سفارش میکنند بخوانیم بسیار سریعتر قواین کیهانی را درک میکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3751 روز

    دوستان عزیز و ارزشمند سایت عباسمنش سلام.

    دیروز بر حسب کامنت آقای سبزوار شکر که از خواندن کتاب گفتگو با خدا اثر نیل دونالد والش صحبت کردند من تمایل پیدا کردم که دوباره این کتاب رو بخونم. به نظر من این کتاب یه اثر ارزشمنده. همه این کتاب در حال گفتگویی درونی ما بین انسانی که در جستجوی خداوند هست و اعتقاد داره که خداوند با بنده هاش صحبت میکنه و چیزهایی که به این شخص به گفته نویسنده حادث میشه هست. این کتاب رو استاد هم قبلا معرفی کرده بودن و پیشنهاد داده بودن که بخونیم. از اونجایی که همیشه این طوره که دفعه اول که کتابی رو میخونیم کلیاتی از کتاب رو متوجه میشیم و در خوندن دفعات بعدی کتاب هست که پی به جان کلام نویسنده میبریم و مفاهیم عمیقتری رو متوجه میشیم. از اونجایی که درک وجود خداوند و طرز فکر خداوند و نحوه نگاه خداوند به بنده هاش همیشه برای من موضوع شیرین و بسیار کنجکاوانه ای بوده من در حین خوندن این کتاب به مفاهیمی بر خوردم که خیلی برام جذاب و دوست داشتنیه. موضوع اول اینه که از اونجایی که همه ما انسانها جزئی از خداوند هستیم همه آگاهی های لازم رو برای یکی شدن با خداوند در وجودمون داریم و فقط به خواست خداوند به این جهان خاکی اومدیم تا به قول نویسنده این کتاب اون آگاهی ها رو تجربه کنیم. آقای والش میگه که خداوند در طی این گفتگو با ایشون جواب سوال آقای والش رو در مورد اینکه ایا ما به جهان اومدیم تا چیزی بیاموزیم رو این جوری میده که نه زندگی مانند یک مدرسه نیست که ما در اون چیزی که نمیدونیم رو بیاموزیم بلکه ما اینجا اومدیم که به یاد بیاریم آنچه را که میدانستیم و آگاهی هایمان را تجربه کنیم. در ادامه موضوع رو این طور توضیح میده که در ابتدا قبل از خلقت جهان هستی تنها چیز موجود در جهان خداوند بود و دیگر هیچ چیز و خداوند آگاهی مطلق بود. یا به قول قدیمی ها یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود. سپس خداوند تصمیم گرفت که خود را تجربه کند و تنها راه تجربه کردن خود را در این دید که خلق کند. پس تصمیم گرفت که خود را به واحد های جزئی تکثیر کند که این واحد های جزء همان ارواح سراسر آگاهی ما انسانها بود. خداوند این کار را کرد که بتواند از دیدگاه جزء به کل بنگرد و خود را از بیرون تجربه کند. در واقع به قول نویسنده ” منطق این گونه ایجاب میکند که هر جزئی الزاما کوچکتر از کل باشد بنابراین اگر کلبه سادگی خودش را متکثر سازد هر جزئی با توجه به کمتر بودن از یک کل میتوانست به بقیه خودش نگاه کند و عظمت و بزرگی را مشاهده نماید.” از آنجایی که خداوند عشق مطلق بود باید برای درک و تجربه خودش چیزی مخالف این عشق نیز بوجود می آورد پس تصمیم به خلق جهان نسبیت گرفت و پی از انفجار بزرگ (بیگ بنگ) جهان نسبیت را خلق کرد. تا انسان بتونه به عنوان جزئی از کل که خداوند باشه خودش رو تجربه کنه. به عنوان مثال با تجریه ترس مفهوم عشق رو تجربه کنه و با برخورد با هر چیزی که بر خلاف آگاهی های وجودی اون هست در جهان نسبیت به آگاهی های مطلق خداوندیش رو تجربه کنه. به نقل از نویسنده ” با خلق جهان هستی به عنوان بخش تکثیر یافته خداوند، خداوند از انرژی مطلق همه آنچه را اکنون وجود دارد، هم پدیده ای آشکار و هم پدیده ای پنهان را بوجود آورد.” پس نتیجه میگیریم که هر آنچه در زمین و آسمان هست همه ملک خداوند است و این با قآن هم مطابقت داره. در واقع این جمله من رو یاد حرف استاد میندازه که میگه خداوند یه انرژیه که کل جهان هستی از اون بوجود اومده و خداوند به جلوه ای مختلف در جهان هستی حضور داره. و باز این جمله به یاد من میاد که به گفته خداوند «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ»، بقره، 115٫ «مشرق و مغرب، از آن خدا است! و به هر سو رو کنید، خدا آن جا است! خداوند بى‌‏نیاز و دانا است». این جملات احساس خوبی رو در من بوجود میاره احساس درک خداوند. در قسمت دیگه ای نویسنده میگه “بنا بر این کار تو در زمین این نیست که چیزی بیاموزی بلکه این است که دوباره به خاطر بیاوری که کیستی و اینکه بیاد بیاوری که دیگران که هستند به همین دلیل بخش مهمی از کار تو این است که به دیگران یادآور شوی که آنها هم بتوانند دوباره به یاد آورند. همه سالکان همین کار را انجام داده اند تنها قصد و نیت تو همین است به عبارت دیگر مقصد روح تو همین است” به نظرم میاد که تنها هدف ما از زندگی بر روی زمین اینه که خداوند رو تجربه کنیم از طریق تجربه خودمون یا همون جمله معروف “من عرف نفسه فقد عرف ربه” کسی که خود را بشناسد خداوند را شناخته است.

    خیلی مشتاق بودم که این مطالعات جدیدم رو با شما دوستان بسیار عزیزم شریک شوم و نظر شما دوستای عزیزم رو هم بشنوم و به لطف خداوند با هم رشم کنیم. به قول قرآن لعلهم یرشدون باشد که رشد یابیم…

    ممنون که متن من رو خوندید. دوستتون دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3924 روز

      آقای صمیمی تحلیل بسیار جالبی بود. لذت بردم.

      این جمله ها را با آیات زیر تطبیق دهید :

      «زندگی مانند یک مدرسه نیست که ما در اون چیزی که نمیدونیم رو بیاموزیم بلکه ما اینجا اومدیم که به یاد بیاریم آنچه را که میدانستیم و آگاهی هایمان را تجربه کنیم»

      «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ (3) الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(4) عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ(5): بخوان به نام پروردگارت. آن که انسان را از خون بسته بیافرید. بخوان و بدان که پروردگارت بزرگوارتر از هر کسی است. پروردگارت که با قلم به مردم چیزها را تعلیم داده است. به مردم چیزهایی آموخته است که نمی دانسته‌اند».

      1 – دقت کنید خدا به انسان (پیامبر) می گوید بخوان ولی نکته اینجا است که به کسی می گویند بخوان که می داند.

      2 – آیات 3 و 4 و 5 هم با فعل ماضی(گذشته) آمده است یعنی قبلا تعلیم داده و آموخته است.

      بسیار شگفت انگیز است نه …

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ارمان مشایخی گفته:
      مدت عضویت: 3605 روز

      افرین دوست خوبم خیلی لذت بردم..

      2 روز پیش به این متن برخورد کردم خیلی برام جالب بود?????

      if you have nothing to be grateful for check your pulse

      اگر چیزی برای شکر گذاری ندارید نبضتان چک کنید

      ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3786 روز

      سلام میلاد جان

      من نیز چند روزی هست در حال خواندن و انجام تمارین این کتاب فوق العاده هستم. خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم ناخوداگاه ما یکیست و موضوع هم مدار بودن هم را بیشتر باور کردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هاله ریاحی گفته:
      مدت عضویت: 2425 روز

      حدیث قدسی

      کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف

      فخلقت الخلق لکی اعرف

      گنج پنهانی بودم دوست داشتم شناخته شوم پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم

      یار بی پرده از در و دیوار

      در تجلی است یا اولی الابصار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علی جوان گفته:
    مدت عضویت: 3924 روز

    سلام به همه نیک سیرتان

    ————————————

    واقعا به این دو بانوی عزیز و گرامی باید گفت دست مریزاد.

    بعضی وقت ها می بینم که تا پاسی از شب در حال تایید نظرهای دوستان هستند و دقت نظر ایشان واقعا ستودنی است.

    من خودم طی چند تماس که با خانم فرهادی داشته ام بسیار صبورانه پاسخگو بودند و تا حالا عوامل سایتی را ندیده ام که اینقدر در دسترس باشند.

    یادم است بعد از اولین تماسی که داشتم با آن صدای پر از انرژی که حاکی از موفقیت بود به این نتیجه رسیدم که تمام آموزه های استاد در شخصیت ایشان متجلی شده است.

    یادم نمی رود وقتی از اینکه در مسابقه عقل کل برنده نمی شدم و تماس گرفتم و راهنمایی خواستم ایشان کتاب معجزه سپاس گزاری را به بنده توصیه کردند و چه معجزه ای در وجود من رخ داد!

    به رسم سپاس قبلا شعری نو در قالب بحر طویل برای این بزرگواران گفته بودم که خانم میر مرا یاد آن انداختند.

    *مجددا تقدیم به این دو بزرگوار، انسان هایی که در خاطرات ماندنی هستند :

    ————————————

    من که مدهوش رخ دلدارم

    همه را از دل بی تاب هدایتگر یاران دارم

    آن دو بانوی فداکار

    که «شایسته» و «فرهادی» خوش نیت و پر بار

    پر از نور الهی

    همه خوبی

    همه زیبایی باطن

    همه اندیشه سبز و همه توصیف نکویی

    همه در هر دو بزرگوار شده جمع

    خدایا

    تو بزرگی و کریمی

    ز کرامت نظری بر استاد

    نظری کن که شود عمر گرانمایه او صدها سال

    با سعادت و سلامت

    چو چراغی به هدایتگری انسان ها

    در تداوم باشد

    که حسین است و حسین (ع) پشت و پناهش باشد.

    ————————————

    *و وصف خودم از خانواده صمیمی عباس منش:

    خود را در سرزمینی یافتم به نام شهر پری ها …

    شهری که در آن گیاهی به نام خودخواهی و خودبینی نمی روید …

    عطر همه گل ها یکی است …

    در کوه های سر به فلک کشیده اش پژواک خضوع و خشوع پیچیده است …

    زمان در آن جا متوقف شده است …

    آسمانش از شادی می بارد …

    و چکاوک هایش آیات قرآن و انجیل و تورات را نغمه سرایی می کنند …

    نسیم روح نوازش دم عیسی است …

    ملودی جویبارهایش رنگ ترنم های داودی دارد …

    رنگین کمان عشق مولود شبنم های دوستی است …

    فرشتگانش پر و بال می سوزانند جهت هدایت دیگران …

    بهشت ، مینو ، جنت ، فردوس ….

    هر چه می خواهند بنامند تو را ….

    ولی من می گویم : « سایت استاد گلم عباس منش »

    ————————————

    هر چی آرزوی خوبه مال تو …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      آلما میر گفته:
      مدت عضویت: 3385 روز

      آقای جوان عزیز سلام

      آقای جوان اگر دقت کنید , وقتی وارد سایت میشید نوشته “به گروه صمیمی عباسمنش خوش آمدید ”

      استاد خیلی خوب به قوانین عمل کردندو چیزی که میخاستن اجرا شد. ما اعضای سایت خیلی همدیگه رو دوست داریم و واقعا مثل یک خانواده صمیمی هستیم .

      درسته که از هم دوریم ولی قلب های ما بهم نزدیکه.

      شعر های زیبایی از شما خوندم و فرد بااستعداد و توانمندی هستید. اینم بگم قبلا که چیزی از شما نمیدونستم(قبل از نوشتن الگوهای کتاب مرجع) کامنت هاتون رو که میخوندم کلی آیه قرآنی و با دلیل و تفسیر مینوشتید با خودم میگفتم خدایا این کیه دیگه , فکر میکردم فرد 40_50 ساله هستیدبنابراین میترسیدم کامنت بزارم چون من اطلاعات زیاد نداشتم ولی خب اشتباه فکر میکردم و وقتی داستان زندگیتونو خوندم کلی جا خوردم.

      آفرین بر شما , قطعا موفقیت های بزرگی بدست میارید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        علی جوان گفته:
        مدت عضویت: 3924 روز

        خانم میر خواهر گرامی سلام و سپاس

        بسیار خرسندم از اینکه در میان چنین دوستان فرهیخته و صمیمی هستم که به جرأت می توانم بگویم هیچ کجا مانند آن را ندیده ام.

        نمی دانم از کجای زندگی بنده جا خوردید ولی در جواب این سوال که : «این کیه دیگه؟» باید بگم علی جوان، یکی از کوچکترین اعضای سایت که از راهنمایی شما دوستان عزیزم بسیار بهره برده ام و کامنت های بنده فقط نشانه درس پس دادن به اساتید خودم بوده است.

        هر چی آرزوی خوبه مال تو …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 3375 روز

      سلام جناب اقای جوان

      شعر زیبایی نوشتید لذت بردم

      یه پیشنهاد دارم براتون

      شما با این طبعی که دارید میتونید کتاب شعر داشته باشید

      بچه ها عاشق این هستند که معلمشان کتاب شعر داشته باشه و اون رو تهیه کنند و همیشه یادگار داشته باشند

      اولین مشتریان شما بغیر از دوستانتون در سایت بچه های مدرسه خواهند بود

      چرا برای بچه ها شعر نمیگید ؟ چرا در مورد طبیعت شعر نمیگید ؟ چرا از احساسهای خوبتون و دلنوشته هاتون با خدا شعر نمیگید ؟

      میتونید حتی به فکر کسب درامد از این راه باشید

      چون شما وقتی که حس خوبی دارید خیلی راحت شعر میگید کاملا از نوشته هاتون مشخصه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        علی جوان گفته:
        مدت عضویت: 3924 روز

        سرکارخانم ستاره اقبال سلام و سپاس

        از لطف شما بی نهایت سپاسگزارم.

        حضور شما را در سایت همیشه غنیمیت شمرده و از نظرات خوب شما خصوصا در عقل کل استفاده کرده ام. پیشنهاد شما را هم به دیده منت پذیرفته و در تحقق آن نهایت تلاش خود را خواهم کرد.

        موفقیت و کامیابی شما را در لحظه لحظه زندگیتان از خداوند مهربانی ها خواستارم.

        هر چی آرزوی خوبه مال تو …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ارمان مشایخی گفته:
      مدت عضویت: 3605 روز

      علی جوان

      ?واقعا منم تشکر میکنم از خانم فرهادی و گروه تحقیقاتی عباسمنش انشالا که همیشه شاد و موفق باشید.?

      اقای جوان من تو این بخش هر وقت متنی میذاشتم واسه شما میومد مثلا میخواستم از اقای عباسمنش تشکر کنم دیدم زیر پست شما کامنت گذاشتم

      خانم فرهادی بنده خدا همش پیگیر بود…

      ? خدا?:

      کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد…

      ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم…

      وقتی بر در خانه اش رسیدم

      هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!

      هر چه بود باز بود…

      گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟

      ندا آمد: این را گفتم که بیایی…

      وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!

      کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک…

      “مهربان خدایم دوستت دارم”

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3751 روز

      آقای جوان عزیز و ارجمندم سلام.

      ذوق هنری شما نشان از عشق درونی شما به انسانها به خصوص دوستانتان در این جمع و استاد عزیزمان دارد. شما نعمتی در اختیار دارید که من نامش را توانایی ابراز عشق قلبی مینامم و آن را از خداوند بخشنده ام درخواست میکنم. برای خودم و همه انسانهایی که در طلب این عشقند. به شما صمیمانه برای داشتن این نعمت تبریک میگویم…

      ضمنا جمله ” فرشتگانش پر و بال می سوزانند جهت هدایت دیگران … ” را خیلی دوست داشتم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        علی جوان گفته:
        مدت عضویت: 3924 روز

        جناب صمیم استاد گرانقدر سلام

        شما هم نعمتی دارید بسیار والا که خداوند به هر کسی عنایت نمی کند و آن هم درک دقیق و عمیق و خلوص نیت شما است. خدا می داند که چقدر مشتاق زیارت شما هستم. برایتان از صمیم قلب آرزو دارم عشق الهی هر روز در قلبتان پر فروغ تر بدرخشد.آمین…

        هر چی آرزوی خوبه مال تو …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          میلاد صمیمی گفته:
          مدت عضویت: 3751 روز

          جناب جوان همان طور که فرمودید انرژی مثبتی که از دوستان در اینجا دریافت میشود مثال و متنند ندارد. قطعا من نیز هرگز چنین احساس خوبی را به دیگر دوستانم در گذشته نداشته ام و من نیز مشتاق زیارت شما و همه دوستان عزیزم در این مجموعه هستم و یقین دارم این اتفاق خواهد افتاد…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3482 روز

      آقای جوان دوست بزرگوار سلام و عرض ادب و احترام

      شما از آن دسته اید که حضرت علی می فرمایند ، افکار و رفتار و باور های نیکو دارند و شخصیت عالی آنان نشان از خدای درونشان دارد، تبریک بابت این همه معرفت و شناخت عالی شما برادر ارجمندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3786 روز

      دوست عزیز و صمیمی ام آقای جوان

      ممنونم که اینقدر نسبت به ما لطف دارید. واقعا من نیز همین احساس را دارم در این گروه. همه شما عزیزان را از ته قلب دوست دارم و احساس خوبی در این گروه دارم. واقعا مثل یک خانواده صمیمی هستیم. ما فوق العاده ایم.ما بی نظیریم. در جهان هم چنین گروهی فکر نمیکنم باشه که اینقدر احساسات افراد به هم نزدیک باشه.

      عاشقانه مشتاق شنیدن موفقیت های بیشتراعضای این خانواده هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    سلام الما میر عزیز امدوارم در کنکور سراسری با رتبه بالا در رشته مورد نظرت قبول بشی و بتوانی به همه مردم دنیا و مردم کشورت خدمت کنی و به جایی برسی که لحظه لحظه زندگیت لبریز از عشق به الله و موفقیت باشد یادت باشد که تو لایق بهترینها هستی و خداوند پیشاپیش تو را قدرتمند و با عزت و و ثروتمند افریده است و باید انها را در درون خود جستجو کنی از متن زیبای اقای ارمان مشایخی بسیار منونم که نشانه اعتماد به نفس و خودباوری در انسان هستش پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    سلام دوستان عزیز در حال خواندن کتاب گفتگو با خدا هستم از نیل دونالد والش فوقالعاده است همش اگاهی و هر روز با خواندن مطالبش به بزرگی و بخشندگی خداوند بیشتر پی میبرم95 درصد این کتاب برگرفته از قران هستش ولی به زبان امروزی و توصیه میکنم حتما بخونید رحمانیت و زیبایی الله و مهربانیش در مورد انسان وا قعا ستودنیست و در مورد بحپ الهامات درونی بسیار درک ما را بالا میره استاد عباس منش هم خیلی ان کتاب را توصیه کردند و خودش هم خیلی ایده ازش گرفته امیدوارم همه ما هر روز به خداوند هستی نزدکتر بشویم و با ساختن باورهای درست بتوایم زندگی واقعی که خدا به همه ما هدیه داده را تجربه کنیم و همیشه سپاسگذار خداوند بزرگ باشیم بخاطر خلق این جهان با قانونهای ثابت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3751 روز

      سبزوار شکر عزیز سلام .من هم این کتاب را خوانده ام در حین خواندن آن احساس بسیار خوبی را تجربه کردم. جالب اینکه این کتاب به طور معجزه آسایی (میخواستم بگم اتفاقی یادم اومد که اتفاقی در جهان وجود نداره) به دستم رسید. یکی از مشتریهام اون رو برای کپی به مغازم آورده بود و من تا اسمشو دیدم ازش اجازه کرفتم که اون کتاب رو کپی کنم و خوندمش. یادآوری بسیار به جایی کردی حتما دوباره میخونمش. از تو سپاسگزارم دوست عزیز…..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3924 روز

      جناب سبزوار شکر سلام

      کتاب بسیار ارزنده ای است من نمی دانم نویسنده مطالعه ای در رابطه با کتاب آسمانی ما قرآن داشته است یا خیر ولی این مطالب حاکی از درک عمیق قوانین الهی است که بزرگی و عمق تفکرات نویسنده کتاب را می رساند و همه این ها نشان دهنده آن است که قوانین جهان یکی است چون خالق آن یکی است.

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3605 روز

    دوست قدرتمندم

    ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻫﺴﺘﯽ !

    ﻭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪی ﺍﯾﻦﻩ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ .

    ﺗﻮ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﯼ، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ.

    ﺗﻮ ﻗﻮﯼ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ .

    ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ .

    ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮ ﺍﻭﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ

    ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﯼ.

    ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﺼﻮﺭﺵ ﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ .

    ﺗﻮ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭﺵ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﺴﺘﯽ .

    ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﯾﮏ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ اﺕ،

    ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ﺑﺎﺵ .

    ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯼ،

    ﭘﺮ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﻭ ﻣﺸﺘﺎﻕ ﺑﺎﺵ.

    ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯼ؛

    ﺭﺷﺪ ﮐﻨﯽ، ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ، ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ، ﺷﻮﺥ ﻃﺒﻊ ﺑﺎﺷﯽ، ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺑﺎﺷﯽ،ﺷﺠﺎﻉ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ…ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ .

    ﻭ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ …”ﺗﻮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺒﺨﺸﯽ .”

    ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻘﺪﺕ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺍﺕ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ،ﺗﺤﻤﻠﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ … “.

    ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﺍﺕ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ .

    ﻗﻮﯼ ﺑﺎﺵ،ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ.

    ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ !

    ﺗﻮ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﯼ !

    تو ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰی !

    ?ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    آلما میر گفته:
    مدت عضویت: 3385 روز

    سلام دوباره

    یه چیزی تو دلم بود , نشد نگم

    خانم فرهادی عزیز من شما رو ندیدم و فقط از خوبیهاتون شنیدم , ولی یکبار از طرف گروه تحقیقاتی عباسمنش با من تماس گرفتن و فکر کنم شما بودین (توی حال و هوای خودم بودم و توی بخش عقل کل به سوال های دوستان پاسخ میدادم در همون حین با من تماس گرفتین داشتم سکته میکردمو قلبم اومده بود توی دهنم نمیدونم چجور صحبت کردم )

    میخاستم بخاطر توجه و تعهدی که به تک تک بچه ها و این گروه دارید از شما تشکر کنم و از خداوند بهترین هارو برای شما میخام.عشق , آرامش , شادی , ثروت , سلامتی و نعمت های بیکران خداوند. دوستتان دارم.

    خانم شایسته عزیز , من در مورد خوبیهای شما در دوره عشق و مودت از خانم دنیای جذاب و همچنین دوستان اینجا متن هایی رو خوندم .

    از شما واقعا سپاسگزارم و وقتی با آقای عباسمش همکار هستید یعنی فرد فوق العاده ای هستید.

    آقای عباسمنش در فایل هاشون در مورد باورهایی که درباره ی اطرافیانشون دارند صحبت کردند , افرادی باهوش , باایمان , در جهت افکار استاد و در مسیر موفقیت .

    باید توی دفترچه سپاسگزاری از شما مهربانان یاد کنم و بخاطر وجود شما از خداوند سپاسگزاری کنم.

    این پیامم دلی بود و هرچی اون بگه من میگم چشم. و دیگه سرکوبش نمیکنم. عشق و محبتی که سرکوب شود ویرانگر است .

    هرفردی رو دوست داریم بهش بگیم که چقد برامون مهمه و چقدر دوسش داریم , غرور زیاد نداشته باشیم و در مورد هم خوب فکر کنیم.

    میگن آدما 80 درصد حرفایی رو که میزنن با خودشونن , این چند جمله بالایی با خودم بودم.

    خوشحالم که شما در کنار من هستید. خدایا سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3482 روز

      آلما جان من هم با شما موافقم ، خانم فرهادی بی نظیرند ، واقعا در رسیدن به موفقیت هایم کمک بزرگی بودند ، من که خیلی دوستشان دارم ، از ایمیل های ارسالی مشخص است تا پاسی از نیمه شب بیدارند ، اصلا اخلاق محمدی ایشان زبانزد کل اعضای سایت است ، خانم شایسته را که هم که من فقط ذکر خیرشان را شنیده ام ، و بسیار مشتاقم صدایشان را بشنوم ، از همین جا صمیمانه از محبت هایشان و حمایت های همیشگی این عزیزان تشکر می کنم این کاملا به جا هست که چنین استادی ، گروه فوق العاده ای چون خانم فرهادی و خانم شایسته در سایت داشته باشند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3751 روز

      خانم میر عزیز من هم این تجربه زیبا و هیجان انگیز رو داشتم و خانم فرهادی یک بار لطف کردن و با من تماس گرفتن (البته سر این قضیه که من یه کامنت گذاشته بودم و چون سریع تایپش کرده بودم اننقدر عجیب غریب شده بوده که قابل خوندن نبوده و بنده خدا خانم فرهادی نتونستن حتی تصحیحش کنن خودشون… هههه)

      احساس شما رو میفهمم حی خوبیه که از طرف مجموعه ای حمایت بشی که خیلی برات ارزشمندن. من هم همینجا از این دوستان عزیز و ارزشمند گروه تحقیقاتی عباس منش سپاسگزاری میکنم و آرزو دارم خداوند بهترینها رو برای هممون در دنیا و آخرت رقم بزنه… با صحبتهای شما در مورد ابراز احساساتتون بسیار موافقم من خودم فردی هستم که احساساتم رو سخت بروز میدم و ارزش صحبتهای شما رو میفهمم… آفرین بر شما…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: