«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 53 (به ترتیب امتیاز)

3987 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسام امامی گفته:
    مدت عضویت: 3952 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز و آقای حسین عباس منش موثر ترین انسان در زندگی من

    نون به کسی قرض نمیدم و کلا انسانی نیستم که از کسی تملق کنم ولی ایشون واقعا در زندگی بنده موثر بودن اگه به بخشی از داستان زندگیم بصورت خلاصه بپردازم این صحبت ملموس تر میشه البته نمیدونم چقدر جزئیات را توضیح بدم که خسته کننده نباشه ولی سعی میکنم اون مواردی که مد نظر استاد هست و میتونه به دوستان کمک بکنه را بازگو بکنم

    من متولد سال72 هستم که در سال 80 پدرم ورشکست و در سال81 از داشتن نعمت پدر محروم شدم.ازون موقع ها دوست داشتم درآمد داشته باشم و کارهای مختلف انجام میدادم و الان حدود یک سال هست که یک شرکت تجهیزات پزشکی ثبت شده دارم که فعالیت خودشو شروع کرده .اما این مساله برای کسی که در باورهای فقر و محدود کننده بدنیا اومده و بزرگ شده به این سادگی هم نبود و من قطعا بدون رعایت قوانینی که استاد عباس منش به صراحت و روشن مشروح میکنند به این دستاورد که نمیرسیدم هیچ الان یک زندگی خیلی خیلی مشقت بار هم داشتم.

    و اما من کجا و چطوری با استاد آشنا شدم و در این مدت چه اتفاقاتی افتاد

    فکر میکنم آبان ماه سال 92 بود که توی یک تبلیغات پیامکی در جریان سمینار معارفه بسته تند خوانی استاد که در اصفهان برگزار میشد قرار گرفتم و در اون شرکت کردم و اون بسته را خریدم با این هدف که سرعت مطالعم بیشتر بشه و بتونم در روزهای جمعه که اوقات فراقتم هست بیشتر در زمینه موفقیت مطالعه داشته باشم .در اون سمینار داستان زندگی استاد که میگفتند توی بندر عباس یه راننده تاکسی بودن منو جذب کرد، تو دلم به ایشون آفرین گفتم و تونستم ازین موفقیت ایشون قدرت بگیرم.

    اون زمان من به شدت کار میکردم در کنار درسم هفته ای دو سه شب شیفت شب پذیرش یه مرکز خدماتی بودم و روزها در زمینه تجهیزات پزشکی بازاریابی میکردم، کار سخت و نتیجه کم

    خیلی آدم سخت گیری بودم زود عصبی میشدم همیشه نگران و در استرس بودم همیشه میترسیدم از غیر مرقبه های آینده دور و نزیک که هنوز اتفاق نیافتاده

    اون زمان که یه سری سوالات و شبهات بزرگ در ذهنم بود که خیلی خواستم جواب این سوالامو از کسی بگیرم و بعد از آزارهای فکری که ازین تناقض دیدم هیچ کس بجز استاد عباس منش نتونست جوابمو بده شبها از شدت استرس خوابم نمیبرد یا اون اواخر دیگه از خواب میپریدم و حس و حال خیلی بد و عجیبی داشتم فکر میکنم با مرز جنون یکم فاصله داشتم دقیقا اون روزا روانی بودن را حس کردم

    این سوال این بود که من میگفتم آقا من میخوام زندگیمو همونجوری که میخوام خودم بسازم و دنبال راهش میگشتم ولی انگار نمی شد

    وقتی این سوالو از افراد مذهبی شهرمون میکردم اونا میگفتن نمیشه، شاید به صلاحت نباشه ، شاید خدا نخواد ،نمیشه که آخه خدا صلاحتو بهتر میدونه و ازین دست صحبتا…

    بعد من میگفتم خوب بابا خدا خودش به انسان قدرت اختیار داده پس این چه قدرت اختیار و چه عقل و چه اشرف مخلوقاتیه که باید سرونشتشو از قبل نشوته باشن پس دیگه زندگی چه مفهومی داره. ولی نظر غیر قاطع و مردد اونا همونی بود که عرض کردم

    از آدمای موفق سوال میکردم یا از مدرسین موفقیت اونا میگفتن خوب ببین شانس باید بیاری دیگه باید تلاش بکنی .اونا میگفتن شانس علت اینکه که نتیجه دوتا تلاش فیزیکی برابر و عینی با هم فرق میکنه و مذهبی تراشون میگفتن خواست خداست.

    ( من امروز میفهمم که خیلی آدمای موفق هم قانون موفق شدن رو نمیدونن و اونا بخاطر شرایط زندگشون در مدار ثروت و موفقیت قرار گرفتن و اگه در گذر زمان یکی از عوامل موفقیت که استاد عباس منش میگن در اون افراد تغییر بکنه اونا علم اینکه این مورد را تشخیص بدن ندارن و این دلیل شکست خیلی افراد موفقه)

    یه موقعی دیگه جونم به لب اومد و اون شدت تناقض را نمیتونستم تحمل بکنم واقعا و از ته دل از خدا خواستم که منو هدایت بکنه

    خلاصه زمستون 93 بود که یادم اومد من پارسال یه بسته ای خریدم که مال شخصی بود بنام سید حسین عباس منش که انگار نه فقط تند خوانی بلکه در زمینه موفقیت هم کار میکرد رفتم سراغ گوگل و سرچ کردم و با سایت عباس منش روبرو شدم عنوان محصولاتی که میدیدم منو به شدت کنجکاو میکرد. فکر میکردم این عناوین چیزهایی هستن که من دنبالشونم. پیش خودم میگفتم کسی که ادعا میکنه من آینده مالی شمارا پیش بینی میکنم اگه توی فایلهاش چیزی دستگیر من نشه قطعا اگه باش تماسی بگیرم شاید بتونه در خصوص اون تناقض بزرگ من کمکم بکنه.

    که البته بعد از دانلود و مطالعه محصولات دیدم نیاز به تماس نیست توی اون فایلها جواب من وجود دارن که البته برخلاف دیگر اصول و مکاتب موفقیت که من بعد از مدتی توش مثال نقضی پیدا میکردم هنوز توی اصول استاد عباس منش مصداق نقض کننده ای پیدا نکردم.

    چیزی که به من اطمینان میداد که صحبتنهای این آقا صادقه مثال عینی خودشون بود.اون زمان سایت آمار دانلود محصولات را میداد و با یه ضرب وتقسیم ساده روی محصولات قیمت دار بطور قطع قبول کردم که یه راننده تاکسی با یه سری قوانین به دستاورد بزرگی رسیده پس اون قوانین مهر تائیدی گرفت.

    بعد گوش دادن به فایلهای رایگان یکی پس از دیگری به آرامشی رسیدم که هربار بیشتر و بیشتر گوش میدادم حال بهتر ی پیدا میکردم کم کم شب و روزم شده بود محصولات سایت عباسی منش

    تو آزمون سایت که میگفت شما چندمین ثروت مند جهان هستید شرکت کردم وقتی عدد500٫000 را زدم و سایت به من گفت میتونم از محصولات رایگان سایت استفاده بکنم به عمق فاجعه پی بردم وفهمیدم که بابا درآمد و مدار من خیلی داغونه

    بهمن 93 بود که در آمدم 500٫000بود و من تصمیم گرفتم تغییر بکنم و در یک سال3برابرش بکنم و میخوام از اینجا به بعد بیشتر به جزئیات بپردازم

    من فهیمده بودم که استقلال واسم مهم تر از امنیته و می بایست مستقل میشدم و این واسم یه آرزوی شیرین بود ولی میترسیدم.

    نکنه نشه،نکنه مجبوم بشم جمع کنم آبروم بره،نکنه کم بیارم،آخه من که پول ندارم،از کجا شروع بکنم،نکنه نتونم کارو مدیریت بکنم،آخه شرکت ثبت کنی درگیر دارایی میشی باید کلی مالیات بدی دیگه سودی نمیموهه و…

    اینها زمزمه های درونی خودم بود که مانع من بود ولی در عوض من به خودم قول داده بودم مرتب به کلیپهای استاد گوش بدم.

    کم کم توی موقعیت ها مختلف بجای نجواهای منفی و محدود کننده خودم نجوای دلگرم و قوت دهنده استاد عباسم منش را میشنیدم .

    جهان اول امتحان میگیره،ترس و در مقابل اون ایمان،ما میترسیدیم و باز هم میترسیم ولی این ترس خیالی بیش نیست،به قلب سپاه دشمن نگاه کن و پشت سرتو نگاه نکن،فاعرض عنهم و….

    دوستان من کسی هستم که احساس میکنم مدار داغون تر از اون موقع من وجود نداره الان که فکر میکنم میبینم که اگه اون موقع این نجواها عوض نشده بود من الان وضعم خیلی خراب و داغون بود.

    میخوام یه مثال عینی بزنم:

    موقعی که من تصمیم گرفته بودم مستقل بشم وقتی به مدیر شرکتی که در اونجا کار میکرم گفتم میخوام جدابشم اصلا باورش نمیشد چون اوناز اوضاع اقتصادی و دخل و خرج من خبر داشت (اون موقع چیزی در حدود1٫000٫000تومن پول داشتم)و قرارداد من تا31/6/94بود و من از اول سال گفته بودم که من برنامه دارم در سالجاری جدا بشم و ایشون ازونجایی که خیلی مطمئن بود اصلا همچین چیزی ممکن نیست به صحبت من توجه نمیکرد و میگفت باشه باشه اگه خواستی دیگه نیای بهم بگو

    ایشون به من میگفت برای کارکردن پول داری؟اعتبار داری؟میدونی چقدر سخته؟تاحال کم آودی ببینی چه طعمی داره؟جرات داری؟و هزاران صحبت ازین دست

    و منو به شک میانداخت اما من از استاد عباس منش یادگرفته بودم که از هیچ چیز و هیچ کس نترسم کارمو انجام بدم و اعراض کنم

    خدای من خوب حالا اعراض کردم به حرف اون انسان و دیگران هم گوش ندادم حالا من میخواستم کارمو شروع کنم جدای از حرف دیگران آخه مگه میشه واقعا؟آخه عباس منش جان مگه میشه نترسی و همه چیز درست بشه؟آخه من اعراض بکنم چه فایده ای داره من برای شروع کارم روی کاغد50٫000٫000 سرمایه میخواستم .

    ولی باز هم عباس منش به من چیزی یاد داده بود اینکه باید از اونچه که داری شروع کنی و روند رشدت را پله پله طی بکنی.

    گفتیم خوب باشه الان باید یه محل اجاره کنیم برای پیدا کردن محل کار در مرحله اول با پرسجو از رفقا شروع کردم سوال میکردم که من دفتر کار میخوام که مثلا3٫000٫000رهن بدم با 700٫000 اجاره(این عدد بیشتر از دارایی من بود و من پیش خودم میگفتم که دیگه کف کار این قیمته و باید یجوری جورش کنم دیگه)دوستان به اتفاق و با صراحت میگفتن شوخیت گرفته نه بابا نیست ،آخه کجا هیچین چیزی پیدا میشه،فلانی هم میخواست،بهمانی چقد گشت آخرش خیلی بالا تر این اعداد پیدا کرد،اگه بود برای ما هم بگیرو…

    و باز هم نجوای استاد که میگفت شما کافیه یک قدم جلوتونو که می بینید، بردارید قدم بعدی خودشو نشون میده.

    راه افتادم رفتم به مشاورین املاک سر بزنم پیش اولین نفر که رفتم گفتم آقا ما دفتر کار نمیخوایم اگه یه زیر راه پله هم به ما بدید یا مثلا یدونه انبار سه چهار متری هم بدید اوکیه(چون من میخواستم فقط یه میز و صندلی و تلفن بزارم اونجا)و میخوام2٫000٫000رهن بدم و 200٫000 اجاره و طرف عینا به من گفت با 200٫000 دیگه آدامس هم نمیدن

    از مغازه اومدم بیرون و میدیدم که انگار من نمیتونم مستقل بشم شاید هنوز وقتش نرسیده بابا همه عالمو آدم دارن میگن نمیشه آخه وقتی همه به اتفاق یه حرفو میزنن ، دیگه همه که اشتباه نمیگن و خلاصه تمام شواهد بر علیه هدف و تصمیم من بود.

    اومدم بیرون و به راهم ادامه دادم رفتم درب مغازه مشاورین املاک دیگه ولی حقیقتش اینه که جرات نداشتم به دیگران سربزنم و جرات نکردم برم داخل

    اون روز گذشت و شب نا امید رفتم خونه و دیگه موقعش رسیده بود که برنامه ریزی میگردم میرفتم با کارفرمام صحبت میکردم که قرارداد منو تمدید کنید(اون موقع تقریبا دوماه مونده بود به پایان قرارداد.)

    یه جرقه به ذهنم رسید گفتم بزار ببینم تو این همه محصول رایگان که از سایت عباس منش دانلود کردم چیزی هست که نسخه الان من باشه

    بله کلیپ ترس ایمان را چند مرتبه گوش کردم بعدم کلیپ نامه 31 حضرت امیر به امام حسن و چند تا کلیپ دیگه که بهم قدرت داد و ترسو ازم گرفت. نجواهای منفی ازم دور شد(نه فقط اینجا بلکه من هر موقع دیگه حالم خوب نیست و مشکلی دارم از بین کلیپهای استاد عباس منش یکیو انتخاب میکنم و چند بار گوش میدم و به شدت نتیجه مثب میگیرم)

    فرداش رفتم به بقیه مشاورین املاک سر زدم.در کمال تعجب من یه نفر یه اتاقی داشت طبقه بالای پارکینگ یه خونه قدیم که حدود1٫500٫000 رهن و350٫000 اجاره که من اینو یکم چیپ و نامناسب دیدم ولی گفتم اشکالی نداره اگه نیاز منو مرتفع بکنه هدف من مهم تر از پرستیژه محل کارمه. در اون لحظه این قیمت پائین را به منزله یه نشونه در نظر گرفتم و گفتم اگه این نمونه پیدا شد پس احتمال پیدا شدن دفتر با قیمت کمتر هم هست.

    امید وارانه به روند جستجو ادامه دادم یه مغازه با رهن1٫000٫000 و اجاره 250٫000 پیدا کردم.خیلی خوشحال بودم ولی اگه میخواستم اینو انتخاب کنم دیگه پولی برای کارهای دیگه نداشتم ولی یاد گرتفم که مداومت امید وارانه جواب میده بازهم مداومت ورزیدم ویه مغازه خیلی ایده آل پیدا کردم که خیلی بهتر از اونچیزی بود که من حاضر شده بودم انتخابش کنم . من حاضر شده بودم تو انباری یا زیر راه پله یا اتاق بالای یه پارکینگ کارکنم ولی الان یه مغازه پیدا کرده بودم توی یه مجتمع در یه نقطه نسبتا خوب با تمام امکانات با شرایط 500٫000رهن و 160٫000 اجاره

    من تونسته بودم با قوانینی که از استاد عباس منش یاد گرفتم یه مانع بزرگ سر راهمو بردارم فکر کنم ارزون ترین مغازه اصفهان را پیدا کرده بودم!!! که هیچ کس باورش نمیشد….

    ولی من باز هم میرترسیدم به شدت استرس داشتم الان برام خنده داره واقعا خجالت میکشم بگم من اون روز میرترسیدم 160٫000 اجاره بدم ولی واقعیت اینه که شبش از نگرانی و دودلی خوابم نبرد.

    ولی الان تجربه پیدا کردن محل شرکت در اوج نا امیدی واسم نمونه ای شده بود که نترسم.آره خیلی سخت بود ولی با شهامت پا گذاشتم روی ترسم.به نظر خودم اون موقع تصمیم خیل بزرگی گرفتم نه بخاطر160٫000تومان اصلا صحبت اعداد و ارقام نیست صحبت خارج شدن یه لاک پشت از لاکشه.

    بعد از اون کمتر میرتسم و این روند نترسیدن و اقدام کردن و بالا بردن مدار و فرکانس را تمرین میکنم.

    اون موقعی که تصمیم به تغییر کردم 500٫000 درآمد داشتم و الان با رعایت قوانین نتیجه جدید گرفتم. ماه گذشته حدود8٫000٫000 درآمد داشتم نمیگم این عدد خیلی بزرگ یا خیلی کوچیکه میخوام بگم این تغییر برای من تغییر خیلی خیلی بزرگی بود.

    یه نکته جالب اینکه من هنوز محصول پولی آنچنانی از آقای عباس منش نخریدم و تمام مواردی که از ایشون کسب کردم مثل آرامش،اعتماد بنفس،ایمان،شهامت،و کلا بالا بردن سطح زندگیم ،با محصولات رایگان ایشون بوده و این جوابیه به اونایی که میگن محصولات استاد عباس منش قیمت بالایی داره.الان هم برنامه دارم در اولین فرصت محصول روانشناسی ثروت را تهیه کنم.

    استاد عباس منش عزیز خواستم از همینجا از شما تشکر کنم شما واقعا روند زندگی بنده را بهبود بخشیدید و من در خیلی جهات دیگر در زندگی از شما الهامات بزرگی گرفته ام که مطرح کردنش در این مقال نمیگنجه.

    با تشکر فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    لطیف حنضلی گفته:
    مدت عضویت: 3977 روز

    سلام به استاد عباسمنش و همه دوستان

    اینجانب لطیف حنضلی ، 29 ساله و متأهل، ساکن شهر اهواز و با تحصیلات کارشناسی رشته حسابداری هستم . من دارای 4 برادر و 5 خواهر و پدر و مادر بوده و من فرزند هفتم خانواده بودم . در دوران کودکیم تنها پدرم کارگری می کرد و نون بیار خانواده بود و در شرایط سخت و فقر زندگی می کردیم پدرم به شدت کار می کرد تا بتواند حقوق بیشتری در بیاورد و به اعضای خانواده بیشتر برسد . بارهای بار پدرم زندگیش که در خرمشهر و جاهای دیگر بود را در اثر جنگ ایران و عراق و مسائل دیگر از دست داد و دوباره از صفر شروع نمودراستش من توی یک خانواده مذهبی ولی با تحریف های بسیار زیاد از سوی دیگر فامیل بزرگ شدم . یک روز که در کلاس ابتدائی بودم در حالی که مشغول چرانیدن گله بزهایمان بودم با خودم گفتم یعنی می شه یه روزی من هم مهندس بشوم و ادامه تحصیلات را بدهم و بتونم آدم موفقی باشم تا اینکه گذر زمان چه به سختی و پیچیدگی های بسیار زیاد راهم را برای رسیدن به این رویای کودکیم هموار ساخت و من توانستم ادامه تحصیل داده و مقطع کارشناسی حسابداریم را طی کنم، من در حقیقت برادر دوستم که مهندس بود را الگوی خودم قرار داده بودم .من بارها و بارها از هدفم برگشتم و می خواستم ترک تحصیل کنم چرا که با بچه ها و دوستان خیلی زیادی می گشتم که به خاطر فقر ، منحرف شده بودند و جز دعوا و کارهای خلاف دیگر در سرشان نبود ، تا اینکه یک روز در حالی که در مقطع اول دبیرستان 6 تا تشدید آوردم و رفوزه شدم و اصلاً دیگه امید به درس خواندن نداشتم . مادرم همراه من به مدرسه امد و کلی با معلم هایم صحبت کرد که به من کمک کنند و حتی خاطرم هست که بامعلم ریاضی ام حرف زد و آقای جاسمی معلم ریاضی به من و مادرم گفت که باید کمر همتم را سفت بسته و عزمم را جزم کنم و خودم درسم را بخوانم و قبول شوم ، بعدش مادرم بهم گفت که من حتماً تو را در تابستان باید ثبت نام کنم و کلاس جبرانی بروی و قبول شوی چرا که تو یعنی من تنها پسر خانواده بودم که خانواده ام انتظار داشتند درس بخوانم و ادامه تحصیل داده و موفق شوم و همش هم برای خودم و نه اینکه انها انتظاری از من داشته باشند اما ان روز این حرف مادرم برایم ملکه ذهن شده بود که حتماً در تابستان آن سال در شهر اهواز باید در گرما و در خستگی حتی کتابهای درسیم را بخوانم و قبول شوم و اینطور هم شد و من واقعاً با عزم جدی می رفتم و درس می خواندم و وقتی از مدرسه به خانه برمی گشتم کاملاً درسهایم را مرور می کردم و در آخر ، همه کتابهایم را با نمرات بالا و هیجده و نوزده و بیست قبول شدم و حتی خودم هم خوشحال شده بودم و اصلاً باورم نمی شد من هر چه بخواهم بگویم باز هم کم است ولی واقعاً خداوند است که در همه لحظات با ما است و کافی است از خدا بخواهیم و ما را کمک کند و من در بیشتر اوقات به خدا توکل می کردم و از او کمک می خواستم ، خدارو شکر مسیر زندگیم را عوض کرد و من به مقطع دبیرستان وارد شدم و در هنرستان مطهری مشغول درس خواندن شدم و پس از آن به دانشگاه رفتم و مقطع تحصیلی فوق دیپلم را شروع کردم و در آن دوسال که درس می خواندم هم با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو شدم و واقعاً خانواده ام به سختی هزینه های تحصیلیم را جور می کردن و در هر لحظه که من نا امید می شدم و با خودم می گفتم که حتماً باید سر کار بروم و هزینه های زندگیم را در بیاورم و هر بار نا امید می شدم و موفق نمی شدم ، با خودم می گفتم که باید درسم را بخوانم و زحمت خانواده ام را جبران کنم و از خدا می خواستم کمکم کند و همینطور می شد و من در بدترین شرایط موفق می شدم پس از گذراندن فوق دیپلم هم به مقطع کارشناسی رفتم و به همین شکل اتفاقات گذشت و حتی بعضی مواقع که با استاد های دانشگاه و درس ها و غیره مشکل پیدا می کردم ، هم با درخواست کمک از خداوند موفق شده و نتیجه دلخواهم را می گرفتم . خداروشکر تونستم با هزاران مشکل کوچک و بزرگ که داشتم ادامه تحصیل بدهم و دیپلم و فوق دیپلم و لیسانسم را بگیرم ، من در تاریخ 1392/08/02 ازدواج کردم و این در حالی بود که من کلاس کنکور برای ارشد رشته حسابداری می رفتم ، تا اینکه مسائل و مشکلاتم با وجودی که هر ماه حقوقم را دریافت می کردم ، ولی با این حال روز به روز بر مشکلاتم افزوده می شد . به دنبال پیشرفت توی زندگیم بودم و خیلی اتفاقی یک روز فایل صوتی استاد عباسمنش در مورد قرآن را گوش می دادم که می خواستند قران را توی دریا بیندازند ، به دستم آمد و آن را چند بار گوش کردم و خیلی خوشم آمد و امیدوار شدم سپس به آدرس سایتی که استاد عباسمنش فرموده بودند مراجعه کردم و فایل های رایگان دیگری هم دریافت نمودم از جمله یک فایل خیلی خوب دیگر که از اقای عباسمنش گوش می دادم تفسیر شعر پروین اعتصامی بود و همیشه زمانی که می خواستم صبح ها به سر کار بروم در مسیر ایستگاه سرویس شرکتم یعنی شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران آن را گوش می کردم و واقعاً لذت می بردم و امیدواریم به موفقیت و ثروتمند شدن و زندگی خوب داشتن، بیشتر و بیشتر می شد . من فایل های بسیاری از استاد را گوش می کردم و واقعاً توی زندگیم بازخورد مثبت داشت یادم نمی رود که من توی مدارهای دیگه ای غیر از فایل های استاد قرار می گرفتم و گاهی اوقات علاقه و انگیزه ای برای شنیدن صحبت های استاد نداشتم ، چرا چون از دیگران تاثیر منفی می گرفتم و حتی چند ماه مثلاً فایل های استاد عباسمنش رو فقط دانلود می کردم و اصلاً گوش نمی دادم و بعد از مدت ها متوجه می شدم یک چیزی کم دارم و باز هم فایل های استادرو گوش می دادم و تاثیر مثبت می گرفتم . قانون جذب را من در سال 1387 که در حال تحصیل در مقطع کارشناسی بودم توسط یک دوست در فیلم راز ، مشاهده کرده بودم ، شاید بارها و بارها من آن فیلم را دیده بودم و تا حدودی به آن فکر می کردم و از آن استفاده می نمودم ولی وقتی با سایت عباسمنش آشنا شدم تعریف کامل و خوبی از قانون جذب را متوجه شدم و واقعاً تأثیرگذار بود من همیشه سعی می کنم از تعاریف استاد عباسمنش در قانون جذب استفاده نمایم و واقعاً در زندگیم مفید است . قانون جذب به ما می گوید که اگر احساس و توجه ما به چیزهای خوب باشد آن چیزهای خوب را جذب می کنیم و اتفاقات دلخواه و خوبمان بوجود می آید و در حالتی که احساس و توجه ما به چیز های بد باشد ، باز هم اتفاقات و بد و چیزهای بد رخ می دهد و این قانون در قرآن و سخنان بزرگان و معصومین نیز ، بارها و بارها اشاره شده است . الان مدت یک سال بیشتر است که واقعاً فایل های استاد عباسمنش را همچون عبادت خداوند می پسندم و با ایمان قلبی به حقیقت بودن آن صحبت ها و فایل های استاد را با جان و دل گوش می دهم و گاهی اوقات نت برداری نیز می نمایم و واقعاً تاثیر خوبی در شخصیت و زندگیم گذاشته است من الان بارهای بار به خودم تعهد می دهم که به صحبت های استاد عباسمنش جامه عمل بپوشانم و با اعتقاد و ایمان به تاثیر پذیری این فایل هایاستاد عباسمنش گوش داده و با قوانین جهان آشنا می شوم . من شاید نتوانم با زبان و سخن از استاد عباسمنش تشکر نمایم ولی به خدا قسم که من بعضی مواقع به تصویر استاد و صحبت های ایشان نگاه می کنم می گویم که خدایا از تو میخوام که آن طور که باید و شاید از استاد عزیزم عباسمنش قدردانی کنی و هر آنچه در زندگی می خواهد هم در دنیا و آخرت به او عنایت فرمایی، چرا که استاد عباسمنش لایق بهترین ها توی زندگیش است و انشالله که خدا یک در دنیا و 1000 در آخرت به استاد عباس منش بدهد که اینگونه زحمت می کشد و آنقدر با احساس و ذوق و شوق این فایل ها و محصولات را آماده می نماید و در دسترس ما می گذارد من الان دیگر به این باور رسیده ام که سخن ها و قوانینی که استاد همیشه می فرمایند حقیقتی انکار ناپذیرند . من الان شاید شرایط خرید یک فایل از فایل های استاد را هم عباسمنش را ندارم ، هرچند که پول دارم ولی اولویت هایی از جمله خانه دار شدن و خرید ماشین دارم ولی اگر در اوضاع بهتری قرار گرفتم حتماً برای انتشار و خرید این محصولات استاد عباسمنش و پیشبرد اهداف زیبای استاد عباسمنش اقدام می کنم من الان در شرکتی که کار می کنم واقعاً شرایط سختی را می گذرانم و هر سه ماه یک بار حقوق می دهند و واقعاً بعضی مواقع ناراحت می شوم از این اوضاع ولی یک چراغ هدایتی که خداوند در زندگیم روشن کرده ، همین فایل های زیبا و نوشته های عزیزانعضو سایت و مراجعه به قرآن کریم و مناجات با خداوند است .و مطمئن هستم با درک بیشتر این قوانین و تغییر باورها و فرکانس ها و قرار گرفتن در مدارهای خوشبختی و ثروتمندی و موفقیت در همه جهات نائل می شوم چرا که حرف های استاد و قوانین جهان ، سند معتبری برای من هستند که من به اوضاع خیلی خوب در زندگیم دست پیدا می کنم .

    روی صحبتم باآنهایی استکهباورندارند قدرت تغییر زندگی در همه ی جوانب را ، باوراینکهبرایآنهاموانعبسیاریاستولی در واقع این فکر و فرکانسی است که خودشان به جهان هستی ارسال می کنندو جهان هم از همین جنس فرکانس ها به آنها برمی گرداند و آنها را در مدار آدم های ناموفق قرار می دهد.کافی است که فقطبخواهندورویاهای موفقیتشان را فراموش نکنندو باورها و فرکانسهایشان را عوض کرده و در مدار آدم های موفق قرار گیرند و مرتب انسانهای موفق و خودشان را در حالی که به موفقیت رسیده اند را تصویر سازی کنند ، قطعاًموفق می شوند واقعاً می شود به موفقیت در زندگی و ثروتمندی و عاقبت به خیری در دنیا و رسید .

    شاد،سالم،ثروتمندوموفق وسعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    الهی آمین یا رب العالمین

    ممنون که خوندی

    موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محمدحسین پیش بین گفته:
      مدت عضویت: 3887 روز

      لطیف جان، یک چیزی بعد از خوندن نظرت به ذهنم رسید که بهت بگم اونجا که گفتی که گله بزها رو می بردی چرا، می خواستم یک چیز رو یاد آوری کنم که محمد رسول الله و بسیاری از پیامبران و رسولان هم در قسمتی از زندگی شون گله داری می کردند اما همونجور که خودت هم دیدی باورهاشون اونها رو در جهان به موفقیت رسوند. بازم از خدا برات بهترین ها رو می خوام. دمت گرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3613 روز

    ????????

    امروز حال من عالی است

    سر به آسمان بلند می کنم

    و گرمای بوسه های خورشید را

    روی گونه هایم احساس می کنم

    چشمانم را میبندم

    و میبینم که خداوند چگونه در آسمانها

    با دستان مبارکش

    به همراه نور ، خیر و برکت و رحمت

    بر سر عالمیان میبارد

    خدای عزیزم بابت اینهمه خوشبختی

    سپاسگزارم ????

    خدایا شکرت که زندگیم پر شده از خیر برکت.. اتفاقات خوب عالی پشت سرهم برام اتفاق میوفته من کامنت یکی از کاربران خوندم که درباره دست چک جادویی گفته بود من این تمرین انجام دادم فهمیدم واقعا ما نمیدونیم با ثروتی که میخوایم بدست بیاریم چکار کنیم من الان به 26 میلیون رسیدم دیگه نمیدونم چطور ادامه بدم تمرین …….فقط بگم زندگی بسیار عالیه ..سپاس گذار باشید

    شکرت خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
        • -
          عصمت رضایی گفته:
          مدت عضویت: 3291 روز

          سلام آقای مشایخی عزیز امیدوارم هر چه زودتر به این ثروتی که میخواهید دست پیدا کنید.یک راه حل خوب برای اینکه بدانید واقعا چه میخواهید این است که از قانون وضوح از طریق تضاد استفاده نمایید.یعنی ببینید که در زندگی خود چه نمی خواهید آن موقع خواسته های واقعی شما از دل همین ناخواسته ها بیرون خواهد آمد.کمی بیشتر برای شما مسئله را باز میکنم با ذکر یک مثال :فرض کنید که شما از محله خود راضی نیستید ودوست دارید هر چه زودتر از آن جا بروید .(این یک ناخواسته است و شما می توانید از همین امر تشخیص دهید که شما یک محله ی خوب و یک خانه ی زیبامیخواهید.

          شاد، پیروز و موفق باشید و امیدوارم هر خواسته ای که در زندگی دارید به آن برسید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آلما میر گفته:
      مدت عضویت: 3393 روز

      سلام دوست خوب من آقای مشایخی عزیز

      خیلی خیلی خوشحال شدم و مطمئن هستم این موفقیت شما باعث ایجاد ایمان و باوری قوی در شما میشه و خواسته ها و موفقیت های بعدی از جانب شما در راه هست. خدایا شکرت

      پس دوستان من ,مراقب آرزوهای خود باشید چون قابلیت برآورده شدن را دارند.

      سپاسگزارم از اینکه هستید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ارمان مشایخی گفته:
        مدت عضویت: 3613 روز

        ممنونم دوست عزیز اروزی سلامتی و ثروت برای شما دارم……من فهمیدم که بجای چند هدف انتخاب کردن یک دونه انتخاب کنم و روی اون تمرکز کنم وقتی اینکار کردم معجزه رخ داد تو 2 ماه هدیه دریافت کردم که 3 میلیون قیمتش بود از خوشحالی نزدیک بود سکته کنم ….?خیلی خوشحالم تو جهانی زندگی میکنم که خودم مسئول کامل اتفاقات زندگیم هستم?…انشالا که همه دوستان به خواسته های که دارن برسن???

        دوستان تمرین دست چک جادویی جدی بگیرید انشالا که منم این بسته بدست بیارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      آزاده گفته:
      مدت عضویت: 2258 روز

      سلام آقای مشایخی امیدوارم این جریان اتفاقات عالی در زندگی شما همیشه ادامه داشته باشه واقعا خدا با این همه ثروت و نعمتی که به ما داده است چه کنیم اگر این حد از جریان خوشبختی و ثروت را به طور کامل باور کنیم من خودم به شخصه احساس می کنم قلب و مغزم از کار می افتد من این قسمت سایت خیلی دوست دارم میام میخونم از خوندن موفقیت های خانواده خوبم خوشحال می شوم و ایمان و باور قوی تر میشه ممنون از نوشتن و به اشتراک گذاشتن جریان خوش زندگیتون پاینده و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    آلما میر گفته:
    مدت عضویت: 3393 روز

    سلام به دوستان و خانم فرهادی عزیزم

    حضور خانم شبخیز عزیزم در این گروه بمن احساس آرامش و اطمینان میده , وقتی دوستان گفتن که جاشون خالیه یهو یاد این جمله ی خانم شبخیز افتادم که خدا هست و خدا هست و خدا هست .

    در هیچ چیز ننگریستم مگر آنکه خدا راقبل از آن, بعد از آن و یا با آن دیدم.

    خدایا شکرت که وقتی یاد بنده ی بااخلاص , باایمانت افتادم تو در ذهنم متجلی شدی .

    عاشقتم خداجونم, مرسی که هستی,

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3933 روز

      روزی حواریون حضرت مسیح (ع) به آن حضرت عرض کردند:

      یا روح‌الله من نجالس؟ ای روح خدا، با چه کسی رفاقت بکنیم؟»

      حضرت مسیح (ع) فرمودند: با این سه نفر :

      اول: «من یذکرکم الله رویته»؛ آن کسی که با دیدن او به یاد خدا بیفتید.

      دوم: «من یزید فی علمکم منطقه» باکسی دوست شوید که وقتی سخن می‌گوید، علم شما زیاد می‌شود.

      سوم: «مَنْ یُرَغبَُکُم فِی الآخِرَهِ عََمَلُهُ»:‌ با کسی دوست شوید که عمل او شما را نسبت به آخرت ترغیب می‌کند.

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3491 روز

      آلما جان ، عزیز دلم سلام،

      چه قدر خوب است خواهری مهربان چون شما دارم که در غیابم مرا چنین یاد می کند واقعا چه قدر من خوشبخت و سعادتمندم به داشتن دوستانی چون شما که عطر خدایی شان عالمی را پرکرده است سپاس سپاس سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        آلما میر گفته:
        مدت عضویت: 3393 روز

        آقای صمیمی دوست مهربون و عزیزم سلام

        مجبور شدم اینجا از شما تشکر کنم , قطعا استاد عزیزم به وجود شما افتخار میکنه , بخاطر تعهد ,تلاش و ایمانی که الان دارید پیشرفت شما تحسین همه رو برانگیخته و این مهم زمانی بدست اومد که با قرآن انس گرفتید و روز به روز به خداوند نزدیک تر شدید , سپاسگزارم از اینکه در این گروه توحیدی حضور دارید.

        اینم بگم من یک دوست شیرازی دارم که حرف نداره , سال گذشته باهاش آشنا شدم , یک دختر دوست داشتنی و باهوش البته اینم بگم همیشه خسته هست ولی شما خیلی فعالید .(این آخری شوخی بود ) دوستتان دارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          میلاد صمیمی گفته:
          مدت عضویت: 3760 روز

          دوست عزیز و ارزشمندم خانم میر، از لطف و توجه شما بسیار سپاسگزارم… گوهر ذات پاک شما، شما را به هر چه بخواهید خواهد رساند… شک ندارم… کامنت ارزشمند شما را در مورد خود بودن و ابراز احساسات فراموش نمیکنم… شما شایسته ستایشید…

          از خداوند بزرگ برای شما و دوست عزیزتان موفقیت در همه جنبه های زندگیتان را آرزومندم…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    لیلا شب خیز گفته:
    مدت عضویت: 3491 روز

    دوستان عزیز ، مهربان و دوست داشتنی ام ، استاد بزرگوار و ارجمندم ،خانم فرهادی خوش قلبم سلام وقت بر همگی شما ، به خیر و شادی

    ????????

    خدا می داند که چه قدر برای هریک از شما ارزش قائل هستم ، همگی شما برایم بوی خدا می دهید

    عذرخواهی می کنم مشغول برگزاری کلاس های موفقیت هستم ، راستش را بخواهید به شدت مشغول تحقیق و تفحص هستم تا مطالب جدید داشته باشم ، خدا می داند وقتی پیام های محبت آمیز شما را خواندم چه قدر انگیزه گرفتم ، خیلی شاد شدم ، چه قدر خداوند به بنده اش عزت داده است که دوستانی دارد این قدر مهربان و خوش قلب ، معرفت شما نشان از قلب عارف و درک و آگاهی الهی شما دارد ، مشخص است چه قدر با خدای درونتان هماهنگ هستید

    اما همواره به یاد شما هستم ، زیرا خدا را که یاد می کنم بندگان خاصش در نظرم می آیند ، عذرخواهی می کنم به خاطر حجم بالای کاری قادر به کامنت گذاشتن برای متن های زیبایی که می گذارید نیستم

    چه قدر شما بزرگوارید

    غیبت هدهد در مقابل سلیمانی چون شماها دلیلش این است که رفته است تا خبر خوش بیاورد

    قرآن می فرماید دو نفر ، دونفر قیام کنید تا نشان دهید رسول امت شما دچار جنون نشده است

    در پی رسالتی رفته ام تا با اعلام موفقیت هایم ، نشان دهم استاد عباس منش بنده ی برگزیده ی خداست و مانند پروانه ای گرد درگاه حق می چرخد

    باورکنید اولیای خاص خداوند رحمان هم به وجود ایشان افتخار می کنند ، و حضرت علی به خود می بالد که چنین شیعه ای دارد

    از صمیم قلب از خداوند سپاسگزارم که همگی شما در عالی ترین مدارهای نعمت ،ثروت ، آرامش و عشق الهی واقع شده اید

    خانم فرهادی مهربانم ، دوستتان دارم و به شما هم خدا قوت می گویم ، همواره روزهایی که مانند یک پیک خوش خبر , پیام های موفقیتم را به بنده دادید در ذهنم مدام طنین انداز است

    در خدا ، شاد و پیروز باشید ، مرا هم در دعاهای زیبایتان یاد کنید که خداوند عجیب استجابت می کند دعای بندگان خاصی چون شما دوستان عزیزم را

    تقدیم به شما خوبان ??????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3760 روز

      خواهر ارزشمندم سلام… خوش آمدید مقدمتان گلباران…

      خواهرم عجیب بوی خدا میدهید… اگر بگویم خداوند را به واسطه عطر شمیم شما میشناسم دروغ نگفته ام چون من خدایی را میپرستیدم که نه میشناختم نه باورش داشتم… از تک تک کلماتتان بوی عشق و خدا می آید… نبودتان بیشتر از بودنتان و بودنتان بیشتر از نبودنتان همه و همه بوی عشق خدایی میدهد… شما را که تجسم میکنم یا پیامهایتان را که میخوانم تنها و تنها “ایمان” و “خداوند” ذهنم را پر میکند…. عجیب بوی خدا میدهید…. عجیب….

      خداوندا بخاطر بنده ای چنین ارزشمند تو را سپاسگزارم… سپاسگزارم …. سپاسگزارم….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3491 روز

        آقای صمیمی برادر ارجمندم سلام ، وقت شما به خیر و شادی ، ببخشید که به خاطر دلایلی که ذکر کردم قادر نیستم برای دیدگاه ها ی زیبای شما ، پیام تشکر بگذارم ، اما همواره دعاگوی شما هستم ، و بسیار سپاسگزارم از این همه لطف و محبت شما و صد البته که خدا به شما و سایر دوستان نظر ویژه دارد ، چرا که این همه اخلاص و تواضع را در کجا می توان دید ، خوشا به حال قلبی که به عشق خداوند بتپد

        همواره شاد ، پیروز و سربلند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3794 روز

      خانم شب خیز دوست عزیز و فوق العاده ام سلام

      خیلی ممنونم بابت ابراز لطفتون.

      من نیز هنگام شکرگزاری هایم به یاد شما هستم و همواره خداوند را بابت موفقیت های شما شکر میکنم. واقعا از این کار احساس فوق العاده ای دارم و میدونم این احساسم به شما میرسد و کمک کننده راه شماست.

      امیدوارم خداوند جریان ثروت و سلامتی و سعادت بیشتری را وارد زندگی شما کنم چون شما شایسته آن هستید. ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3760 روز

      خواهر بزرگوارم چقققققققدر خوشحالم که در پی رسالتی جدید به اثبات خودتان، استاد عزیزمان و باورهایتان رفته اید…. این صبر و انتظار برای شنیدن نتایج موفقیتتان در مسیر جدیدیتان از هر چیز برایم شیرینتر است… چه صبر شیرینی… چه صبر شیرینی…. چه لحظه حال با شکوهیست در پی استاد عباسمنش رفتن و شبیه او عمل کردن و چه لحظه باشکوهیست در آینده، خبر موفقیت جدیدتان را شنیدن… چه صبر شیرینیست…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3794 روز

    سلام خدمت دوستان عزیزم??

    وقتی به چند ماهی گذشته نگاه میکنم میبینم که خیلی خیلی رشد کرده ام.رشدم به صورت تصاعدی بوده. اصلا یک انسان جدید شده ام. هر چند روز تغییر مدارم را حس میکنم.وقتی دلیل این را از خودم پرسیدم،بعد از لطف خداوند وجود گرم شما دوستان عزیزم در این صفحه واقعا به من بیشترین کمک را کرده.

    حضور شما دوستان خیلی باور هایم را قوی تر کرده

    خیلی من را به خداوند نزدیکتر کرده.

    خیلی اعتماد به نفسم را بالا برده

    خیلی احساس فوق العاده ای بهم داده.

    احساس بی نظیری که دوستان خوبی مثل شما دارم خیلی کمک کننده بوده

    این احساس که همراهان فوق العاده ای دارم که تا ته مسیر در کنارم هستند شگفت انگیز هست. خواندن نظرات شما به من خیلی بهم امید و انرژی داده و میدهد.من همه نظرات این صفحه را خوانده ام(نظر2500). اگر شما نخوانده اید توصیه میکنم که این کار را انجام بدید.وقت زیادی از شما میگیرد ولی ارزش دارم.واقعا بعضی از داستان ها اشک آدمو در میاره.داستان خانم افغانستانی که هنوز در خاطرم هست وقتی آن را برای اولین بار خواندم اشکم ناخودآگاه سرازیر شد.

    شاید باور نکنید برای اولین بار که خواستم داستان زندگی ام را در این صفحه بنویسم بالای 25-20 ساعت وقت برای اون گذاشتم.به تک تک روزای زندگی ام فکر کردم.داستان زندگی ام را در 6قسمت نوشتم با جزییات و شرح کامل برنامه ها و تک تک باور هایی که داشتم.که جزیی ترین و طولانی ترین داستان هست. و بخش هفتمی هم بعد به آن اضاف کردم.

    از زمان قبل از آشنایی ام با قوانین، کودکی و نوجوانی و دوره های راهنمایی و دبیرستان خودم تا شهریور سال 95نوشته ام که در چه جهنمی و چه تضادهای بزرگی زندگی میکردم. چی شد که تغیبر کردم و اتفاقاتی که افتاد کمک های خداوند همه و همه…

    واقعا هر کسی بخونه متوجه میشه که من واقعا به سمت در های بسته حرکت کردم. برنامه ریزی های مسخره ای که فکر میکردم منو به اهدافم میرسونه. من آن روزها فقط قدم برداشتم با ایمان… و امید داشتم درها باز خواهد شد. البته روز هایی هم ناامید و افسرده بودم، به روزمرگی می افتادم. روزهایی بود که بغض سنگینی توی گلوم بود. ولی هرگز نذاشتم ترس ها راه منو عوض کنند. شب هایی بود که تا صبح فایل انگیزشی شماره 3و4 استاد توی گوشم بود……هدایت آگاهانه افکار و احساساتم زندگی منو به سمت آنچه میخواستم هدایت کرد…تا عمر دارم مدیون خانم استرهیکس و استاد عزیزم هستم که با صوتی سازی کتاب شگفت انگیز “راهنمای درون”، رسیدن به آرامش در روزهای بسیار سخت زندگی ام را به من آموزش دادند.

    در شهریور ماه بعد از نوشتن جزییات ریز زندگی ام را در این صفحه، خودم را سرزنش کردم که چه فکری توی سرم بوده که به شرح جزیبات ریز و درشت زندگی ام پرداخته ام.و حال به این نتیجه رسیده ام که اگر کسی بخواد راه منو بیاد توی یک ماه میتونه به اندازه 18ماه من پیشرفت کنه…

    ممنونم که وقت گذاشتید و این کامنت رو خوندید. میخواستم بگم صبور باشید اتفاقات خوب رخ میدهد. حال و احساس فوق العاده این روزهای من و معجزات و ایده های نابی که به ذهنم میرسد و راه هایی که برایم باز شده حکایت از آن دارد.

    ???????????

    با اجازه از گروه تحقیقاتی عباس منش

    دوستان یک پیشنهاد خوب دارم که ما میتونیم از این کامنت به بعد در صفحه دیگه سایت مثل صفحه” نتیجه اشتراک گذاری تجربه تان” که استاد با تی شرت سبز رنگ هست نتایج خودمون رو به اشتراک بذاریم.تا با سرعت بیشتری بتونیم از صفحه و نظرات استفاده کنیم.بیشتر بتونیم نتایج ریز و درشت خودمون رو بنویسیم و این جمع صمیمی را با کیفیت بهتر ادامه بدهیم.

    عاشقانه منتظر شنیدن نتایج و موفقیت های شما هستم.???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3613 روز

    سلام کنم خدمت دوستان …بچه از وقتی که شروع کردم دوره “راهنمای عملی دستیابی به رویاها” گوش کردن و تمرینات انجام دادن واقعا فهمیدم که همه چیز باوره

    دیگه ترس از هیچکس ندارم قبلا فکر میکردم که اگر از سرکار اخراج بشم خرج شهریه دانشگاه و کرایه تاکسی از کجا بیارم ولی این دوره خیلی چیزها تو زندگیم تغییر داد

    الان بجای رسیدم که خیلی راحتر از قبل به خواسته هایم میرسم و فقط روی خدا حساب باز میکنم

    هدف جدیدم بسته روانشناسی ثروت 2 است که به امید خدا تا عید بدست میارمش و اولین کامنتی که میذارم اینه

    ( با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هرچه خواهی کن)

    برای همه ارزوی ثروت و سلامتی دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3094 روز

    یکی از نتایجم خرید محصول روانشناسی ثروت 1 همزمان با شروع آپدیت جدیدش بود .

    که البته به بقیه دوستان که نظرمو می خونم توصیه می کنم چرا که خودم نتیجه گرفتم.

    در سال 99 نسبت به سال قبلش سال 98 تونستم درآمدم رو بیش از 4 برابر کنم .

    انشالله بتونم این روند تکامل را همچنان ادامه بدهم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    یکتا پرست گفته:
    مدت عضویت: 3105 روز

    البته این هم بگم من اول از فایلهای رایگان استاد شروع کردم و دقیقا طبق فرمایشات استاددرسته که وقتی مدارت میره بالا خود به خود برات جور میشه و میتونی فایلهای گرانبهاتر رو تهیه کنی و من الان به لطف الله یکتا دروه ی عزت نفس استاد رو تهیه کردم دوره ی روانشناسی ثروت 1 رو و همه ی جلسات قانون آفرینش ها رو و همه ی کتابهای استاد رو

    خدایا باز هم سپاس باز هم سپاس و باز هم سپاس به خاطر وجود نازنین استاد

    استاد عزیزم از دور دستانت را میبوسم و برایت بهترینهای الله رو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    نسیم ۶۶ گفته:
    مدت عضویت: 3307 روز

    سلام، راستش من نمیتونم بگم که صد در صد موفقیتم رو از اینجا کسب کردم ولی خوب نکات کلیدی مهمی که بواسطه آقای عباس منش از طرف خداوند بهم الهام شد بسیار کارساز بودن. هر چند که من فقط فایل حزن در قرآن و وصیت حضرت علی (ع) و دعای کمیل رو شنیدم. و اینکه خوب بسیار کارساز بود در زندگیم و خودم شروع به جستجو و همزمان تجربه کردم،از بقیه فایلاتون بی اطلاع هستم چه بسا خیلی از نکاتی که من با ساعتها جستجو در کتابهایی به زبونای مختلف از همه جای دنیا و ترجمه و جستجوی بی وقفه شبانه روزی بدست اوردم اینجا موجود باشه . ممنون از شما …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: