«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 6
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خانم میر گرامی از حضور شما در این جمع سپاسگزارم
خانم شبخیز گرامی سلام.
توجه و حضور خواهرانه شما و جملات شما در مدح و ستایش دوستان و اینجانب سرشار از انرژی مثبت است. سپاس از حضور ارزشمندتان
خانم میر گرامی سلام.
متن زیبای شما من رو به یاد اتفاق کاری امروزم انداخت و حقیقتا باعث شد که من به اتفاق به ظاهر ناخوشایند امروز کاری ام به گونه ای متفاوت نگاه کنمن و سریع احساس بهتری پیدا کنم. اصلا این متن شما نوشته شده بود برای دگرگونی حال من در همین لحظه. خدایا شکرت…
از شما سپاسگزارم.
خانم رضایی گرامی سلام.
خداوند بزرگ رو سپاسگزارم که من رو لایق دونسته تا کمکی هر چند کوچک به دوستان با ارزشم کنم و بسیار خوشحال شدم به خاطر این توفیقی که خدا به من نصیب کرده همیشه از خداوند بزرگ میخواستم و میخوام که من رو لایق بدونه که روزی رفتارف گفتار و پندارم همه از خداوند بزرگ حاکی باشه مثل افتخاری که به دیگر دوستانم در این جمع و استاد عزیزم سید حسین عباسمنش داده.
خداوندا شکرت …
خانم نامدار گرامی سلام.
قطعا تغییر فرکانسهای شما باعث شده که موفقیت جدیدتون رو بدست بیارید و بزرگی این موفقیت همون طور که خودتون هم اشاره کردید اینه که تغییر فرکانس = تغییر نتایج. این یه قانونه کلیه. جهان هم جهان تکامل تدریجی هست موفقیتها کم کم بزرگ و بزرگتر میشن و قطعا موفقیت بزرگی دفعتا روی نمیده. مسیر زیبای پیش رویتون رو به شما تبریک میگم و منتظر شنیدن موفقیتهای بعدی شما هستم.
درود خداوند بر شما و بندگان شایسته او.
خداوند بزرگ را سپاس میگویم که غبار از دلهای بندگان میشوید و حقیقت جان بر آنان آشکار کرده و نعمت بندگی صالح را به ایشان عطا میکند. حسین کسی بود که که ابراهیم وار مال و جان خود و اهل بیت خود را در راه رضای حق به طبق اخلاص گذاشت و به حق پیرو راستین دین جدش ابراهیم بود.
به یاد حرف استاد افتادم که میگفت هرگز نمیتونم تصور کنم که فرزندم رو حتی در راه خدا تقدیم کنم. نگاهی به فاصله میان خودم و استادم میندازم و نگاهی میان فاصله خودم و ایمان ابراهیمی. حتی تصور ابراهیم وار زندگی کردن برایم بس غریب است. به ایمانم مینگرم و به ایمان مولایم ابراهیم.
صلاح کار کجا و من خراب کجا، ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا…
سلام دوست عزیز. من باور فراوانی رو در صحبت های شما متوجه شدم. به شما تبریک میگم.
دوستان عزیز و گرانقدرم سلام.
امیدوترم که لحظات زندگی برای شما سرشار از امید و شادی و غرق در خدا باشد.
خیلی دوست داشتم مطلبی بنویسم و خودم را در شادی و موفقیتهای شما شریک کنم. فکر کردم، به چند روز اخیرم فکر کردم و ندای درونم گفت که این مطلب را بنویسم تا شاید همان طور که راهگشای زندگی و آرامش و امیدم بود برای دوستان عزیزم هم راهگشا باشد.
به لطف خداوند بزرگ هر شب حداقل 2 صفحه از قرآن رو میخونم بعضی از شبها انقدر مطالب قرآن برام جذابیت داره که مثل داستانی که دلت نمیاد نیمه کاره منتظر بمونی تا قسمت بعدش رو ببینی 3 تا 4 صفحه رو میخونم. شاید بگید خب این که زیاد نیست، ولی خوندن همین 2 صفحه در هر شب زمانی شاید بیش از 1 ساعت و یا بیشتر از من میگیره، مطمئن نیستم چون شیرینی مفاهیم قرآن من رو جذب خودش میکنه و متوجه گذر زمان نمیشم. نکته ای رو که خیلی دوست دارم اینجا ذکر کنم اینه که طبق گفته استادم سعی کردم همزمان با خوندن ترجمه قرآن متن عربی قرآن رو هم بخونم تا مفهوم اون رو فقط با ترجمه مترجم به ذهنم وارد نکنم و حرف استادم کاملا درست بود و من این کار رو کردم. به لطف خداوند بزرگ منی که خوندن آیه های عربی هم برام مشکل بود الان به واسطه پشتکارم نه تنها خیلی روان میتونم این ایات رو بخونم بلکه با خوندن معنی آیات و بعد خوندن متن عربی همون آیه الان وقتی برمیگردم و متن عربی رو میخونم دقیقا متن فارسی در نظرم میاد و خیلی کم نیاز دارم که متن فارسی رو به عنوان ترجمه بخونم. انگار متن عربی قرآن با وجودم داره پیوند میخوره و خیلی از جاها میشه که متوجه اختلاف مفهوم عربی قران با ترجمه اون میشم و با خودم میگم خدایا این مفهوم رو تو به دل من انداختی و خودت هم بهم کمک کن که راه رو خطا نرم. همیشه مواظبم که قرآن رو به رای خودم تفسیر نکنم که خداوند در آیه 79 سوره بقره میفرماید: وای بر انان که چیزی به دست خود مینویسند و سپس میگویند اینها از جانب خداوند است تا به بهایی اندک بفروشند وای بر آنان از چیزی که نوشته اند با دستانشان و وای بر آنان از چیزی که بواسطه آن بدست می اورند.
خداوند بزرگ را به خاطر لطف و نگاهش سپاسگزارم امید دارم از جمله افرادی باشم که نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند، آن افرادی که هیچ شرک در دل ندارند و مورچه سیاه رونده بر سنگ سیاه در دل تاریکی شب را میبینند و متوجه حضورش میشوند تا مورد لطف و رحمت و بخشایش خداوندی قرار گیرند.
قدرت فقط از آن خداست…
خانم شبخیز گرامی و بزرگوار سلام.
این روزها عطشی دارم برای رسیدن به وصال محبوبترین. با خودم میگم خدایا خودت وصالت رو بهم بده که هرگز در زندگیم چیزی با ارزشتر و شیرینتر از محبوب تو بودن و مونس و همدم تو بودن و تنها دوست تو بودن برام نیست. تشنه ام و در پی نوشیدن آب. خداوندا قسمت میدهم لطفا هر چه زودتر…
خانم شبخیز گرامی و ارجمند از حمایتهای شما بسیار سپاسگزارم. شما معلم ارزشمندی هستید.