«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 71
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلاااااااام استااااااد جااااانم
سلاااااام مریم خانوم عزیزدلم
سلااااام مایک عزیز و نازنین
سلاااااام به من جدیدم
و سلاااااام به خانواده بزرگ و فوق العاده دوست داشتنی عباسمنشیم
خداروشاکرررررم که الان اینجام و دارم برای خانواده عزیزم کامنت میذارم
اول به خودم به تبریک میگم برای نتایج ارزشمندی که بعد از نوشتن این کامنت قراره خلق کنم خداروشکرررررر
من خدیجه صالحی نیا هستم(خوشحالم که عضوی از این خانواده ی بی نظیر هستم) ۲۶ سالمه و لیسانسه رشته زمین شناسی هستم . اوایل خردادماه امسال عضو سایت شدم و این بار دوم هستش که دارم فایل های رایگان استاد رو از ابتدا تماشا می کنم و حس خیلی خوبی به نوشتن این کامنت دارم.
این نتایجی که باهاتون به اشتراک میذارم از تماشای بار اول تمام فایل های رایگان حاصل شد.
۱.افزایش چشمگیر سرعت اینترنت :
از روزی که اینترنت رو تو خونمون راه اندازی کردیم (که البته خیلی سال میشه) تا امسال از اینترنت با سرعت خیلی پایین استفاده می کردیم و رویای من شده بود استفاده از اینترنت پرسرعت که واقعا انقدر راحت و با هزینه ی بسیار مناسب تر از اینترنت قبلی اتفاق افتاد که از خودم می پرسیدم که تو این همه سال چرا به فکر این مسیر نیوفتادیم؟ البته الان واضحه که چرا
خداروشکررررر الان نتم فوق العاده عالیه و همون چیزیه که می خواستم
۲.راه اندازی کسب و کار برای خودم:
تو این سالها من دوبار برای دو فرد مختلف کار کرده بودم و در هر دوبار هم سمت مدیریت به من داده شد اما من هیچوقت حس خوبی به اینکه برای دیگران کار کنم نداشتم و البته جرأت راه اندازی کسب و کار به تنهایی برای خودم هم نداشتم که به خاطر اعتماد به نفس بسیار پایینم برای راه اندازی کارم بود اما به لطف خدای مهربونم و استفاده از فایل های استاد به این باور رسیدم که منم می تونم مثل خیلی از افراد و الگوهای دیگه و خداروشکرررر به سمت شغل موردعلاقم هدایت شدم و آموزش هاش رو دارم می بینم و انشاءالله یه کسب و کار بسیار موفق رو راه اندازی می کنم.
۳.چشیدن طعم شیرین توکل به الله
من در خانواده مذهبی بزرگ شدم و در جایگاه خودم الگوی دیگران بودم و همیشه می خواستم که بهترین الگو برای افراد باشم اما هرچی بیشتر پیش می رفتم تو مسائل دینی و رفتارهایی که می دیدم خیلی به تضاد برمی خوردم و چون در بسیاری از موارد می خواستم خودم باشم و از دیگران تأثیر نمی پذیرفتم خیلی از چیزهایی که می دیدم رو باور نمی کردم و به دنبال جواب سوال هایی که برام پیش میومد بودم که وقتی وارد سایت شدم چندتا از فایل های رایگان رو که دیدم و جواب سوال هام رو به وضوح گرفتم دریافتم این همون مسیری هست که سالها دنبالش بودم همون مسیر توحیدی که می خواستم خداروشکرررررر ، با اینکه دختر مذهبی بودم اما تا به حال از توکل هایی که داشتم آرامش کسب نکرده بودم تا همین چند وقت پیش که به تضادی برخوردم که حسم گفت باید با خلوص توکل کنم و من برای اولین بار در زندگیم با توکل به الله به آرامش بی نظیری دست یافتم و اتفاقات خوبی که بعدش برام رقم خورد خداروشکرررررررر
۳.سلاااااامتی کامل
من قبل از استفاده از این آموزه ها ناآگاهانه از قوانین استفاده کرده بودم و تو یه سری از جنبه ها از سلامتی خیلی عالی نتیجه گرفته بودم اما در چندتا مورد نه ، مثلا آلرژی حاد برای خودم ساخته بودم و بدون استفاده از هیچ داروی شیمیایی به سلامتی کامل رسیدم یا چندتا مورد دیگه اما چون ناآگاهانه بود برای قسمت های دیگه از سلامتیم این روش رو به کار نبرده بودم.
این مورد از قسمت سلامتی رو کمی بعد ازاینکه با سایت و استاد آشنا شدم کسب کردم که برای من یه موفقیت عالی و بینظیر بود داستانش رو براتون می نویسم تا اول خودم و بعد شما دوستان عزیزم ازش استفاده کنید.
چندسال پیش من با افکار و باورهایی که داشتم چهارتا دندان عقل در دهان عزیزم آفریدم.این دندان های نازنین شروع به رشد کردن بزرگ و بزرگ تر شدن تا جایی که یکی یکی در دهانم اعلام حضور می کردن ، وضعیت یکی از اونها با بقیه خیلی فرق داشت ، دکتر دندانپزشکم بعد از مشاهده عکس دندانهام بهم گفته بود که بهتره این دندان قبل از بزرگ شدن و جا باز کردن جراحی بشه …. اما اون زمان من به شدت از جراحی می ترسیدم بنابراین سعی کرده بودم نسبت به این موضوع بی تفاوت باشم. چندسال گذشت بعد از اعلام حضور هر کدام از آنها ، خیلی راحت به نوبت به دندانپزشکی مراجعه و اونو می کشیدم. حالا فقط دوتاشون باقی مونده بودن ، همونی که قراربود جراحی بشه و دندان رو به رویی اون، اعلام حضور این دندان ها هم در دهانم بیشتر از قبل شده بود. برای جراحی دندان با ترس به پزشک مراجعه کردم که بهم گفت اگه دندان رو به رویی رو بکشم هم جا برای جراحی بازتر میشه و هم از اعلام حضور اون دندان کاسته میشه ، منم همین روند رو پیش گرفتم و همان طور که دکتر گفته بود خیلی احساس بهتری نسبت به قبل داشتم و دوباره از جراحی منصرف شدم. چندماه گذشت و دوباره اعلام حضور خیلی بیشتری از اون دندان دیدم اما این دفعه دیگه فرق می کرد چون من وارد مدار شده بودم ، سعی کردم از روش هایی که یاد گرفته بودم (اعراض و بی توجهی) اونو آروم کنم ، جواب می گرفتم اما کوتاه مدت بود چون من باید به این ترس از جراحی غلبه می کردم . “ایمان داشتم حالا دیگه وقت عمل کردن رسیده بود” . رفتم پیش دکترم اما اون گفت دستگاه مربوط به این جراحی رو نداریم بعد از اون از چندتا دکتر دیگه پرسجو کردم ؛ بیشتر اونها از انجام این عمل سرباز زدن وقتی دلیل شونو می پرسیدم می گفتن این عمل سنگین و دشواری هستش یا می گفتن دستگاه رو نداریم (اینم به خاطر این بود که من از این جراحی برای خودم غول ساخته بودم) و یکی دو تا از دکترا هم هزینه خیلی بالایی برای انجامش ازم درخواست کرده بودن. این تضادها ، خواسته ی منو برام واضح تر کرد و من این درخواست رو به جهان فرستادم “دکتری این عمل رو انجام بده که در کارش زبده باشه ، این جراحی به راحتی صورت بگیره ، بهبود بعد ازعمل هم سریع باشه و در آخر اینکه با مناسب ترین قیمت انجام بشه و از خدا هدایت به سمت این درخواست رو کردم. چندروز بعد من به سمت دندانپزشک خودم هدایت شدم که دستگاه رو هم به دندانپزشکی شون افزوده بودن و من بدون وقت قبلی روی صندلی دکتر برای جراحی نشسته بودم. موقع عمل انگار که روحم جای دیگه ای پرواز می کرد، غرق صحبت با معبودم بودم (از چیزایی که گفته بودم اینارو به یاد میارم) : خدای من این جراحی به وسیله تو داره صورت می گیره به بهترین شکل ممکن، جراح من تویی و این دکتر فقط یک وسیله ست و چندتا جمله ی دیگه که مدام تکرار میشد…. من از خود عمل چیزی در خاطرم نیست اما یادمه زودتر از چیزی که فکر می کردم تموم شد. جمله ای که دکتر بعد از عمل بر زبانش جاری شد رو هرگز فراموش نمی کنم ، اون گفت : “فقط قدرت خدا بود که این کار صورت گرفت” دلم می خواست اشک بریزم از شوق، حس خیلی فوق العاده ای داشتم که نمی شد با کلمات توصیفش کنم. دکتر گفت اولش هیچ ایده ای برای شروع نداشتم اما همین که اومدم پای صندلی و به دندانها نگاهی انداختم یه ایده به ذهنم رسید و اجراش کردم و ادامه دادم. هزینه جراحی هم خیلی کمتر از مبلغی شد که بقیه دکترها ازم درخواست کرده بودن. بهبود بعد از عمل هم خیلی خیلی سریعتر از چیزی که فکر می کردم پیش رفت طوری که دکتر هم متعجب شده بود ، تازه من بهش نگفتم داروهایی رو که داده بود مصرف نکردم….این برای من همون موفقیت بزرگی بود که به وسیله تماشای فایل های رایگان کسب کردم تازه من اون موقع تمام فایل های رایگان رو هم تماشا نکرده بوده بودم
خداروشکرررررر یادآوری این موفقیت در مسیر رو به رشدم خیلی به من کمک کرد حتی همین الان دوباره منو به اون حس فوق العاده عالی برد و خدا می دونه قراره چه موفقیت هایی رو رقم بزنم خدایااااااااشکرت
استاااااد سپاسگزارم ازت و خداروشکر می کنم به خاطر آگاهی هایی که خدای بزرگ به وسیله شما به یاد ما میاره
خداااااااجووووونم عاااااااااشقتم
سلام دوست من نکات و الهامات ارزشمندی از کامنتتان دریافت کردم که گفتم حاصلش را با شما هم به اشتراک بگذارم و از شما تشکر کنم :
متشکرم
…واذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیرًا…
…پروردگارتان را بسیار یاد کنید…
گاهی اوقات واقعا نعمتهایی که الان تو زندگیمان داریم را فراموش می کنیم که داریم که زمانی آرزوی داشتنش را داشتیم ….
چه راهی بهتر است از یاد کردن خدا با شمردن نعمتهایی که همه از جانب خالق بی همتاست و سپاسگزار بودن بابت آنها !!!
هرچی بیشتر یادش میکنیم ، بیشتر بزرگتر می شویم ، بیشتر شادتر می شویم…
اما یاد کردن با عشق ……..
همه چیز به دست اوست وظیفه ما بندگیست و وظیفه خدا ، خدایی!
وقتی میگه من برای بنده ام کافی ام آیا کافی نیست …؟
آیا باز هم نگرانی و غم و حرص و عجله و طمع معنایی دارد….؟
فقط به قدرت خداست که تمام امورات جهان در حال انجام است و همین خدا برای بنده اش کافیست….!
خداوند انرژی است که منبع پیدایش جهان است ….
انرژِی و قدرتی بی همتا که کاملا قانونمند است و هیچ تغییری در سنت او نیست …!
تعریف انرژی از نظر علمی چیه ؟ توانایی انجام کار !
دقیقا خدا از هر چیزی تواناتر است و حامی رشد ماست و هرروز به ما نعمت ها و ثروت ها و خوبی ها را ارزانی می دارد باشد که سپاسگزار باشیم و بیشتر دریافت کنیم !
چه جالب هرچی بیشتر نعمتهاشو ببینیم و سپاسگزار باشیم بیشتر ارزشمند تر می شویم بیشتر لایق تر می شویم !
حالا که اینقدر آسونه بیایید همینجا تعهد بدهیم که یه بار صبح و یه بار شب بخاطر نعمت هایی که داریم سپاسگزار خداوند باشیم
بنویسیم بشماریم و و سپاسگزار باشیم
وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَهً وَأَصِیلًا(25) سوره الانسان
و صبح و شب نام پروردگارت را یاد کن.
سلام دوست عزیزم خدیجه جان💕
خیلییی لذت بردم از خوندن نتایج ارزشمندت و واقعا تحسینت میکنم که با فایلای رایگان به این نتایج رسیدی ❤
با خوندنِ اون قسمتی که جراحیتو توضیح دادی یاد ی خاطره از خودم افتادم و اون حس ناب و عالیشو دوباره حس کردم .. دوست دارم اینجا برای خودم یادآوریش کنم
من ی دخترِ ۲۰ ساله ام که وقتی چند سال پیش برای اولین بار میخواستم ابروهام رو اصلاح کنم خیلی استرس داشتم که نکنه بد بشه ، خراب بشه ، زیادی نازک بشه و و و و 😅 آخه انقدر شنیده بودم ک اصلاح اول خیلی مهمهههه اگه خوب نباشه دگ ابروهات خراب میشه!!!😶
و منم تصمیم گرفتم برم ی آرایشگاه خیلی لوکس و خفن که مسیرش هم خیلی باهام فاصله داشت و هزینه ش هم ۳ برابر آرایشگاه های دیگه بود
خلاصه چند سال همینجوری ادامه دادم تا همین چن ماه پیش ک واقعا از خدا خواستم کاش راحت تر میشد و هدایت شدم به سمت ی خانوم خیلییی با تجربه که فقط ی خیابون با ما فاصله داشت و قیمتشم ک عالی
کلی ب خودم امید دادم و وقتی داشت اصلاح میکرد ابروهامو ی لحظه ترسیدم و نجواها میگفتن ک بیا تنبلی کردی حالا ابروهاتو داره خراب میکنه و….!!!
ولی یادمه خیلی سریع یاد خدایم افتادم و گفتم این خدای منه که با دستای این خانوم داره ابروهای منو به زیباترین شکل اصلاح میکنه ، این خدای منه نه این خانوم ، خدای من ازت سپاسگزارم که انقدر راحت و آسان منو هدایت کردی تا ابروهای منو زیبا کنی ، این قدرت توست و … انقدر گفتم که حالم خیلیییی عالی شد و ابرو های منم که خیلیییی زیبا شدن واقعااا خداجووونم شکرت❤❤❤❤
ان شاالله لحظه به لحظه ی زندگیتون سرشاااااار از عشق الهی ، ثروت ، سلامتی ، روابط عالی و خوشبختی باشه💕🌸💕🌸💕🌸
خداجان سپاسگذارتم بخاطر هدایت همیشگیت.
دوست عزیزم خدیجه جان ، چقدر احتیاج داشتم که این کامنت رو بخونم و دیدگاه توحیدی ات رو مطالعه کنم.
خدایا شکرت که از طریق این دوست عزیز پیامت رو بهم رسوندی….
با قلبم حرف زدی و مسیر را برایم مشخص کردی.
سپاسگذارم بخاطر این که بدنی سالم دارم تا بتونم بگم الحمدالله رب العالمین.
موفق و موید باشی دوست همفرکانسی ام.
سلام خدیجه جان
تقریبا یکسال از کامنتی که نوشتی میگذره ولی خداروشکر من الان که خوندم برام بسیار آگاهی داشت. مطمعنم بعد ار این مدت نتیجه ها و آگاهی هایی داری شنیدنی که انشالا در بهترین زمان جاری میشه ما هم لذت میبریم از شنیدنش.
چیزی که باعث شد یه زنگ در ذهنم به صدا در بیاد این جمله ات بود
در مورد مسایلت خودم خلق کردم به کار بردی مخصوصا برای دندونات
سریع به خودم گفتم فرنوش چیارو تو خلق کردی؟
دیدم مواردی نوشتم که بهشون میگم ناخواسته یا تضاد
قدرتشون تو ذهنم کم شد من غالب شدم
من قدرتمند تر شدم
خالق میتونه نابود هم بکنه پس من علاوه بر اینکه میتونم از زندگیم حذف کنم میتونم دلخواهم را با کیفیت عالی بسازم. با وجودی که بارها برام اصل خالق بودن تکرار شده ولی انگار گاهی لازمه در بیانی نو و جدید تکرار بشه ممنونم ازت شاد باشی دوستم
به نام خدای یکتا
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و مایک دوست داشتنی و همه اعضای سایت استاد عباسمنش بنده فرید ارجمند ۲۷ سالمه که تقریبا یکساله عضو سایت استاد عباسمنش هستم میخوام با اجازه دوستای گلم یکم مختصر بنویسم و دلیل کامنتمم اینه که به خودم قول دادم بعد از تیک خوردن یکی از اهدافم بیام و کامنت بزارم تا هم به خودم و هم به دوستای عزیزم شاید کمکی کرده باشم من عمران خوندم و تقریبا بیست واحد مونده بود کارشناسیم رو تموم کنم که کلا دیگه دانشگاه نرفتم بعد از چهار سال درس خوندن چون احساس کردم درس دانشگاه به درد من نمیخوره و واقعا نتونستم ارتباط برقرار کنم و بعد از دانشگاه کارای مختلفی رو از لحاظ کسب و کار انجام دادم و تا تقریبا سه سال پیش یه سی چهل میلیونی جمع کرده بودم که اونم تو یه تجارتی کلا ضرر کردم به خاطر بی تجربگی بود و حالا تو اون مدار بودم البته نا گفته نماند که تو اون دوسال تو کاری که داشتم و ضرر کردم خیلییم تجربه ها کسب کردم و تو اون دوسال به فایلهای زیادی از اساتید موفقیت ایران و جهان گوش دادم تا اینکه بیایم برسیم به یکسال پیش که من یازده تا فایل صوتی استاد که در مورد روانشناسی ثروت تو یه جلسه ای تو ایران صحبت کردن رو از طریق خواهرم از تلگرام دریافت کردم ناگفته نماند که خواهر بنده فرد خیلی مثبتیه و پزشکم هست ولی خودش نه عضو سایت استاده نه به فیلاش گوش داده بود و نه الان گوش میده! این همون هدایت خداونده که استاد میگه هر کدومتون واسه آشنا شدن با سایت من یه داستان متفاوتی دارین که داستان مام اینجوری شد خلاصه من رفتم سایت و سرچ کردم و پیدا کردم و خلاصه عضو شدم و کل فایلهای دانلودی رو که اونموقع محبوبترین دانلودها و آرشیو بود دانلود کردم و شب و روز گوش دادم این در حالیه که من از یه بیزنس با کلی ضرر کشیدم کنار و تو یه مغازه ای واسه ماهی اول سیصد هزار تومان بعد ششصد هزار تومان کار میکردم و به قول استاد تا خط ریش تو قرض بودم و اصلا یه تومنم پول نداشتم ولی واقعا و خداوکیلی ایمانمو به خدا از دست نداده بودم و همه رویاهامو زنده نگه داشته بودم و در حالی که پیاده میرفتم و میومدم به اون مغازه داشتم به رویاهام فک میکردم خلاصه ما تو این حالت با سایت آشنا شدیم و شروع به کار کردن! اینم بگم که دلیل با تمام وجود گوش دادنم به فایلای استاد این بود که این فایلا با تمام فایلای موفقیتی که قبلا گوش داده بودم از هسته زمین تا آسمون هفتم فرق داشت که الانم میگم فرق داره و استاد عباسمنش فقط اصلها و قوانین رو میگه خلاصه من یکساله که تو این مسیرم و الان میخوام تغییرات زندگیمو تو این یکسال بهتون بگم تو معنویت و روابط که واقعا خیلی فرق کردم و تو سلامتیم که شاید باورتون نشه هرچند ماه یبار همین خواهر پزشکم بهم تا پنیسیلین شش سی سی میزد تا از زمین بلند شم که تو این یکسال خدا شاهده که یکی دو بار مختصرا سرماخوردگی داشتم ولی نه اینکه مثل قبل دو سه روز بخوابم اولا سرپا کارامو انجام دادم واصلا پنیسیلین که جوکه یدونه قرصم نخوردم که تعجب همه رو برانگیخته کرده! حالا از این سه حوزه بگذریم که خیلی مهم هستن ولی پاشنه آشیل خیلیامون حوزه ثروته که من یکسال پیش همونجور که گفتم تقریبا هفت میلیون قرض داشتم و هیچ پولی نداشتم صفره صفر البته بگیم منفی بهتره که تو این وضعیت گوش دادم به فایل چگونه درآمد خود را در عرض یکسال سه برابر کنیم۱و۲و۳ که اونجا استاد میگه تعهد بدین که تا یکسال درآمدتونو سه برابر کنین و من این تعهد رو دادم البته واسه نه برابر کردن درآمدم در یکسال و این در حالییکه من هیچ ایده ای واقعا هیچ ایده ای نداشتم و با گوش دادن فایلای استاد از اون مغازه ای هم که واسه ششصد هزار کار میکردم بنا به دلایلی اومدم بیرون و یه کسب و کاری رو البته بزارین بگم بسته بندی مواد غذایی رو با صفر شروع کردم به این ترتیب که یدونه وام ازدواج ورداشتم یعنی خریدم که حتی پانصد هزار برای خرید اون وام رو نداشتم که از برادرم قرض گرفتم و گفتم وامو وردارم بهت میدم البته اونموقع اون فایل استاد رو که از همون جایی که هستین شروع کنین و از وام و چک استفاده نکنین نشنیده بودم خلاصه این وامو ورداشتم و که بعد از دادن قرضام پنج شش میلیون برام پول موند که با اون یه عده وسایلی رو که واسه شروع این ایده و کسب وکارم نیاز بود خریدم و تو اتاق خونه پدریم شروع به کار کردم و اینم بگم یکسال پیش تو اون تعهدم که درآمدم ششصد هزار بود نوشتم که تا یکسال باید درآمدم بشه نه برابر ششصد هزار تومان یعنی پنج میلیون و چهارصد هزار تومان که الان آخر آذر ۹۸ دقیقا شد یکسال و الان من نه قرضی دارم که هیچ تو این یکسال فقط با فایلای رایگان و یدونه دوره عزت نفس که خریدم به قدری معجزات تو زندگیم رخ داد که به خدا اگه بنویسم دقیقا یه کتاب میشه هی هدایت شدم به وضعیت بهتر تو این یه سال قرضامو دادم ازدواج کردم کسب و کارمو شروع کردم و الان از اون اتق پدری رسیدم به یدونه کارگاه تقریبا چهل پنجاه متری و یه اتاق حسابداری که به غیر از خودم خانومم هم فعالیت میکنه و یکی از دوستان هم به صورت پاره وقت کمکمون میکنه و این ماه درآمدم شد پنج میلیون و هفتصد هزار تومان که از ته دل خدارو شاکرم دوستان اینم یادتون نره تازه فقط با فیلای دانلودی و یدونه دوره عزت نفس و با این وضعیت کار کردن بنده روی خودم البته راضیم ولی بازم اونجور که باید کار نکردم واقعا میشد خیلی بهتر از اینها الان پول جمع میکنم واسه دوره راهنمای عملی بعد کشف قوانین بعد ثروتها و همینجوری اگه زنده باشم همه دوره هارو میخرم و با عشق کار میکنم و خداروشکر میکنم به خاطر این دست با ارزشش که استاد عباسمنشه و البته خانوم شایسته عزیز که خدا حفظشون کنه خلاصه بچه ها عاشقتونم فقط به عشق این اومدمو کامنت گذاشتم که با تمام وجود بگم میشه میشه به هرچی که میخوای برسی فقط باورامونه که زندگیمونو میسازه همین اومدم بگم فقط به حرفهای استاد ایمان بیاریم و عمل کنیم همین دنیا میشه بهشت و اینکه همینجا تعهد میدم که تا یکسال آینده درآمدمو بازم حداقل نه برابر بکنم یعنی درآمد بالای پنجاه میلیون و این یکسال این باور و ایمان رو بهم داد و واسم یه چهارچوب مرجع قوی شد که میشه! بازم یه سال بعد مثل همین کامنت رو براتون به اشتراک میزارم فقط به خاطر طولانی شدن کامنت معجزاتی رو که تو این یکسال برام اتفاق افتاد نتونستم بنویسم که خدارو به خاطر تک تک اون هدایتها و اتفاقات عالی شکرگزارم دوستتون دارم و براتون آرزوی بهترینهارو دارم چون ما لایق بهترینها هستیم
فرید ارجمندعزیزم سلام ،سپاسگزارم که با موفق و ثروتمندتر شدنت کاری کردی که جهان رشد کنه ،سپاسگزارم که کامنت گزاشتی و من با خوندن کامنتت باورهام خالص تر شد
سلام خدمت آقای ارجمند آرزوی توفیق روز افزون براتون دارم از اینکه با فایلهای سه برابر کردن ثروت از صفر شروع کردیم وخدتروشکر نتیجه گرفتین بسیار خوشحالم و باعث شد منم امیدوار باشم چون سه روز هست که تعهدمو نوشته و اتفاقا هدفم بسته بندیه ولی نمیدونم وسایل لازمش چین وارد کجا باید تهیشون کنم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
آفرین به اینکه با فایل های رایگان به در امد رسیدید،تبریک میگم
آقای ارجمند یه سال گذشته پاشو بیا کامنت بزار بینیم امسالو چیکار کردی
کمی دیر شد اما در نظر قبلی نتایجم را نوشتم .
اما موضوعی که می خوام بگم اینه همه ما اگر با دقت نگاه کنیم و تمرکز روی مطالب خوب داشته باشیم می بینیم چقدر پیششرفت کردیم .
چون واقعا گاهی فراموش می کنیم .
من خودم بارها فراموش می کنم .
اما مهم دیر شدن یا زود شدن هدف نیست مهم اعتماد کردن به الهامات و خودمان به عنوان اصل است.
من گاهی پیش امده دیر برسم اما بعدش گفتم حتما ان زمان اماده اش هستم و یا هدف مسابقه و به رخ کشیدن به بقیه نیست .
هدف خلق کردن است . از چیزهای کوچک مثل غذای دلخواه تا هوای خوب و بارانی خواستن و باور کردن این که بقیه هم می شوند
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام استاد جان سلام به همه دوستای موفقم
من دوروزه از این صفه نمیتونم جدا بشم و دارم کامنت های بچه ها رو میخونم آنقدر قشنگ و آنقدر دقیق در مورد قانون و خدا حرف زدن که گاهی نمیتونم جلو اشکامو بگیرم و هنوز دو یا سه صفحه بیشتر نخوندم راستش من تصمیم داشتم سفرنامه رو دنبال کنم و قسمت اول اعتماد به نفس رو نگاه کردم و ردپا هم گذاشتم و داشتم کامنت هدایت میخوندم که هدایت شدم به این جا
واقعا فکر نمیکردم آنقدر این کامنت ها فوقالعاده باشه و آنقدر حال آدمو منقلب کنه
تو این چند روز یه تضادی توی زندگیم بود که فکر میکردم از درد اون تضاد دارم اشک میریزم اما خوب که به خودم نگاه کردم دیدم نه بعضی از کامنت ها آنقدر خدا توش موج میزند که نمیشه اسم نریخت آنقدر روح آدمی جلا میده که نمیشه چند لحظه روی بعضی کلمات میخ کوب نموند خیلی اشتیاق دارم بقیه کامنت هارو بخونم اما گفتم منم کامنت بزارم اول از خدا که منو هدایت کرد تشکر کنم بعد استاد خوبم و همه مسولیت سایت بخصوص عشقم مریم جان و تک تک دوستای که باعشق نتیاجشون رو نوشتن و هم من و هم هرکسی این نتایج رو بخونه مطمعنم کلی رشد و حال خوب نصیبش میشه
آنقدر که تو این کامنت ها خدا هست قانون هست ایمان هست مدار هست رشد هست باور ها ناب هست موفقیت هست توکل هست توحید هست یکتا پرستی هست فقط روی خدا حساب کردن ها هست اراده هست ادامه دادن هست درک قانون هست تمرکز برنکات مثبت هست دیدن زیباییها هست تو دل ترس ها رفتن هست به نظر من که در کل خدا هست وخدا هست و خدا هست واقعا آدم احساس بینظیری بش دست میده و فرکانس آنقدر میره بالا که به قول استاد فقط خدا میدونه که این فرکانس چه نتایج خواهد داشت که من هرچی فکر کنم به نتایج خودمو محدود کردم خدایا شکرت
و اما من خیلی با خودم کلنجار رفتم که از نتایج بگم گفتم تو که هنوز نتیجه آنچنانی نگرفتی هنوز بدهکاری هنوز کلی تضاد تو زندیگته هنوز ایمان داری که به مو بنده چی میخوای بگی ولی گفتم مینویسم برای خودم که مطمعنم به زودی میام واژ نتیاج بزرگم مینویسم
من زهرا آبلو یه خانم 38ساله و متاهل هستم با دوتا بچه من نمیدونم از چه سالی اما زمزمه های قانون جذب و قدرت ذهن رو به گوشم خورده بود و چند سالی با یه برنامه توزمینه معنویت کار میکردم تا اینکه یکی از دوستان چند تا فایل استاد رو برام فرستاد و منم دنبال تغییر زندگیم بودم با اشتیاق پیگیر شدم اون موقع حدود سه سال پیش من کارمو از تو خونه با دویست هزار تومان که مامان بم قرض داده بود شروع کردم و کم کم رشد کرد کارم اما آنقدر باور های محدود داشتم که تا به سال نتونستم سرمایه ای اضافه کنم خلاصه بعد ازیه سال دست ازدست های خدا به من پیشنهاد داد که برم تو مغازه ای که اونا هم جنس ریختن ومن جنس های خودمو بفروشم و واسه اونا رو هم بفروشم و یه سالی اونجا بود به لطف خدا کارم رشد کرد و خیلی از ترس هام ریخت اما چون قانون رو نمیدونستم عجله کردم وکلی بدهی بالا آوردم اما ادامه دادم چند تا از فایل های استاد رو شریکی خریدم با دوستان امر هیچ نتیجه ای نگرفتم بعد از یه سال که اومدم دوباره ثروت یک رو که شریکی خریدم گوش بدم رسیدم به اونجا که استاد گفت اگر بهای کاملشو پرداخت نکردی ادامه نده تمام تنم یخ کرد و گفتم به خاطر همینه نتیجه ای نمیگریم من تو فرکانسش نیستم با وجود اینکه کلی بدهی داشتم و داشتم دیونه میشدم فایل هارو پاک کردم وشروع کردم به کار کردن روی فایل های رایگان و چند جلسه قانون آفرینش و خریدم و کتاب فکر خدا و رویا هارو خریدم کلی تغییر کردم و کلی ایمانم افزایش پیدا کرد کلی قانون رو فهمیدم همون موقع گوشیم افتاد و شکست و چون نمیتونستم درستش کنم بیخیال شدم و گوشی که با سیصد هزار تومان درست میشد بعدیه سال با یه ملیون هم درستش نمبکردن خلاصه بیخیال شدم و به لطف خدا فایل های رایگان رو رو رم گوشی داشتم و شروع کردم کار کردن تو یه سالی که گوشی نداشتم گاهی برام فایل های رایگان توسط دوستان میرسید و یه بار هم لپ تاپ فامیلامون رو گرفتم و کلی فایل های مصاحبه و چندتا دیگه رو دانلود کردم و همش پلیر توی گوشم بود از محل خودمو مغازمو آوردم توی شهر فروش قسطی شد فروش نقد اون آدم ترسو شد یه کم شجاع اون آدم بی اراده شد آدمی که ادامه میده و ایمان داره رابطم با دیگران کلی تغییر کرد درسته فروش آنقدر زیاد نبود اما من کلی رشد کرده بودم و فهمید که ترمز هاست که مانع میشه بعد از یک سال به لطف خدا یه گوشی خریدم که بازم فکر میکنم چون نقد نخریدم قانون تکامل رو پیاده نکردم به هرحال از اون مغازه. اومدن تو یه پاساژ شیک و تازه تاسیس وسط شهر اما فروشم افت کرد پول نداشتم جنس جدید بیارم باز قانون زیر پا گذاشتن و قرض کردم اما اون دادم سری بعد دوباره پول نداشتم و دستی از دست های خدا این پول بم داد اما این بار من نخاستم خلاصه الان هنوز بدهی ها هست اما من امروز فهمیدم باید تمرکزم رو یکجا بزارم باید فقط روی خدا حساب باز کنم باید شهامت داشته باشم باید به خدا وابسته بشم نه به دست خدا امروز فهمیدم که اگه دارم شرایطی رو تحمل میکنم شرک و البته قانون تکامل رو باید رعایت کنم به لطف خدا دارم جواز مغازه رو میگرم که همه چی از راه درست وارد زندگیم بشه کلی از ترس ها رو کنارگذاشتم یا این کلام خدا میوفتم که میفرماید مومنین کسانی هستند که توی سختی ها به ایمانشان می افزایند و الان دارم لبخند خدارو میبینم که میگه بنده من درسته تو این مدت راه غلط رو رفتی گاهی دور شدی گاهی نزدیک اما تو هرتضاد و تو هرشرایط ایمانتو افزایش دادی و راضی ام ازت چون تو این یکی دوروزه دارم ماجزاتشو میبینم تو این سه سال گاهی ازمسیر منحرف شدم ایمانمو از دست دادم اما هربار که برگشتم خدا محکمتر بغلم کردم و بم گفت بخشیدمت و منو غرق نعمت کرد نمیدونم چقدر طولانی شد اما هنوزم حرف واسه گفتن دارم و الان با تمام وجود ازخدا میخام که منو تو مدار تهیه محصولات و قدمها قرار بده تا رشد بیشتری کنم و خودمو خدای خودمو بهتر بشناسم و ایمانم رو قوی تر کنم همون ایمان شکست ناپذیری که ابراهیم داشت مادر موسی داشت مریم داشت همون ایمانی که باعث میشه خدا همه چیز بشود برای من در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت ?
سلام خانم آبلو
از کامنت شما خوشحال شدم انشالا تا به امروز از کامنت شما که بیش از یکسال گذشته حتما نتایج فوقالعاده ای گرفته اید با توکل که شما به خدا دارید حتماً در کسب کارت و ایمانت تغییرات اساسی کرده اید امیدوارم نتایجی که گرفته اید به اشتراک بگذارید
سال ۹۷ و ۹۸
اینم نتایج
خرید گوشی اس ۹
راه اندازی کسب کار خودم و خیلی اتفاقات خوب دیگه
??من کارم تو عید شروع کردم خیلی می ترسیدم گاهی وقتا از کاری که کرده بودم پشیمون بودم نجوا میومد توی ذهنم می گفت که بر شکست میشی آبروت میره خیلی سخت بود کنترل این نجوا ها
خیلی ترسیده بودم
خلاصه پدر و داداشم دنبال مغازه خوب برای اجاره می گشتن ولی من ایمان داشتم که خدا هدایتم میکنه بجای درست بعد ۲ هفته یه مغازه خوب پیدا کردن
?استفاده از اینترنت ??
بعد این سوال اومد توی ذهنم جنس ها از کجا بخریم که دستان خداوند کمک کرد که پسر داییم یه فروشنده خوب معرفی کرد و دباره دستان خداوند کمک کرد به گروهی هدایت شدیم که تمام فروشنده ها ی که مربوط به کارم بود اونجا بودن
?حالا مرحله بعدی مشتری?
خداوند همواره پاسخ میده فقط انسان نباید عجول باشه
من تا یک ماه اول چندتا مشتری بیشتر نداشتم دستان خداوند و باور های من باعث شد که همکارانم قطعات که لازم دارن از من بخرن باعث شد ایمانم بیشتر بشه
ولی نجواهای شیطان بعضی موقع ها میومد میگفت برو تبلیغ کن دقیقا بعد از دو روز استاد فایلی در مورد تبلیغات گذاشت و در مورد اون توضیح داد من بعد از چندبار گوش دادن دیگه تبلیغ نکردم شاید فقط ۳ بار تبلیغ زدم توی برنامه دیوار
دستان خداوند باعث جذب مشتری برای کسب کار من و آدم ها برای من تبلیغ میکردن چون من خیلی روی کیفیت محصولاتم و خدماتم حساس هستم و مشتری های من بازم بیشتر شدن و خیلی اتفاقات خوب دیگه
?? یه شرایط بسیار عالی برای من فراهم شده اگر من میخواستم با تبلیغ و زنگ زدن ای شرایط فراهم کنم هزار سال طول می کشید طرف خودش زنگ میزنه میگه میخوام سرویس دستگاه بانک ها به شما بدم از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم فقط به خودم گفتم این حاصل ایمان به خدا و باورهای درسته
?دباره یک از مشتریانی که تو مغازه ای که قبلا کار میکردیم به شماره داداشم زنگ زد گفت پرینتر من خرابه بیا درستش کنید من این پرینتر درست کردم و این بنده خدا پرینتر سوزنی آورد گفت درستش کنید و منم هیچ وقت این نوع پرینتر تعمیر نکرده بودم با ایمان شروع کردم گاهی نجواهای شیطان میومد ولی به خودم گفتم خدا کمک میکنه وقتی استاد عباسمنش میتونه کاری که بلد نیست به بهترین شکل انجام بده منم میتونم (الگو)
بعد از ۲ روز به راحتی تونستم بیشتر خطای این نوع دستگاه بفهمم و تعمیر کنم و خیلی اتفاقات خوب دیگه و….
?به سایتی هدایت شدم که جنس های با کیفیت تو حوزه کسب کارم با قیمت فوق العاده پایین نسبت به بازار ارائه میده و من همیشه نسبت به همکارانم جنس ها به قیمت خیلی پایین میخرم و این یعنی سود خالص?
تمرین که خیلی روی من جواب داد نوشتن در مورد فراوانی و احساس لیاقت و توانمندی های خودم و ایمان به هدایت خداوند
خدا میدونه که معجزه میکنه این تمرین
سپاس استاد عزیز و خانم شایسته
ارمان مشایخی عزیز ممنون که تو این فایل نتایجتو ب اشتراک گزاشتی و من با خوندن نتایجت حالم بهتر شد مرسی
دوست من خیلی خوشحالم که باعث حال خوب شما شدم…تنها چیزی که میتونه شما رو نسبت به اطرافیان جلو بندازه تمرکز روی خواسته ها و حرف های استاد و احساس خوب /عمل به تمرینات
واقعا براتون خیلی خوشحال شدم احسنت به شما بااین اراده وپشتکارتون
خداوندهمیشه وهمه جا درکنارتان باشه دوست عزیز سپاسگزارم که نتایجتون روبامادرمیان گذاشتید
درپناه الله یکتا پیروزوثروتمند باشید
سلام مجدد به همه دوستان خوبم
من همیشه به همسرم گفتم که پول درآوردن خیلی راحته و پول خیلی زیاده و هر کسی که بخواد میتونه به راحتی کار پیدا کنه ولی همسرم خیلی باورای مالی ضعیفی داشت و تا وقتی که آدم خودش نخواد تغییر کنه هیچکس نمیتونه اونو عوض کنه
بعد از یک سال از ازدواجمون من باردار شدم ولی به دوماه نرسید که سقط شدومن ازاین بابت خیلی ناراحت نشدم چون میدونستم که خداهمیشه بهتریناروبرای من میخوادوالان هم میخوادبهترین فرزندروبهم بده این رو ازهمسری که بهم داده بود متوجه شدم چون واقعا خیلی ازاخلاق های بدمن روتحمل کرد
وهمیشه میگفت که یکم اعصاب خودت روکنترل کن حال خودت روخوب کن خیلی بهم کمک میکرد ولی تاوقتی که خودم نخواستم هیچی درست نمیشد
بچه دومم روبارداربودم خیلی حالم بهتربود خیلی خداروشکرمیکردم ازیه طرفم چون خواهربرادرام معلول بودن خیلی میترسیدم ولی چون خداروباورداشتم ومیدونستم که خیلی دوسم داره همیشه روی خواسته هام تمرکزمیکردم بااین که باقوانین آشنانبودم ولی میدونستم خداپیشمه وازش میخواستم که بهم یه فرزند سالم وباهوش بده وهمیشه نمازوقرآن میخوندم ودعامیکردم وفرزندم روباتمام جزئیاتش ازخدامیخواستم اون دوران خیلی حال خوبی داشتم خیلی آرامش داشتم خیلی رابطه خوبی باخداوهمسرم وبقیه داشتم واقعا عالی بود
وماصاحب یه دختر خوشگل ونازشدیم
که خداروبابتش روزی صدهزارمرتبه شکرمیکنم ولی این زیاددوام نداشت بعداز زایمان دوباره همون فرشته اول برگشت بازم عصبی میشدم بعضی وقتاهم باعث میشد که کودک ۴،۵ماهه روکتک بزنم همین جوری گذشت چندباری هم رفتم پیش روان شناس ولی فایده نداشت برای چندرورخوب بود ولی نه بیشتر
بعدهمسر با استاد آشنا شده بودند و همش می اومد به من می گفت که بیاد توی این سایت روی خودت کار کن و خودتو تغییر بده و من همش مسخره می کردم گفتم دیوونه شدی تا اینکه خودم داشتم میدیدم که همسرم چه آرامشی داره چقدخوشحاله شاده سرحاله مرتبا نمازمیخوندوخداروشکرمیکردمنودخترم مریض میشدیم سرمامیخوردیم ولی اون اصلا انگارنه انگاربعدخودم رفتم بهش گفتم میخوام فایهاروگوش بدم ناگفته نمونه من اون موقع سرکارمیرفتم وخیلی حالم بهترشده بود ولی ازوقتی که فایلا روگوش میکردم خیلی بهترشده بودم سرکارروزی حداقل ۵ ۶ ساعت فایل گوش میدادم باهمسرم صحبت میکردیم خلاصه افتادیم تواین خط خخخخخ
وامانتایج:
رابطه ی فوق العاده خوبی با همسرم ودخترم دارم
یه شغل خوب توی یه محیط خوب
درآمدم ازماهی ۷۰۰،۸۰۰هزارتومن رسیده به ۲۰۰۰۰۰۰ تومان
آآآآآآآآآرررررررررررااااااااااااااااااااااااامشی که دارم
سلامتی که دارم باورتون نمیشه وقتی که احساس میکن سرم میخواددردبگیره همون لحظه میگم خدایی که به من این جسم روداده سلامتیش روهم میده خداروشکرکه اینقدسالم وسلامتم ودرهمون لحظه خوب خوب میشم
کلا دوسالی میشه که سالم سالمیم ازهمه لحاظ
یه دخترسالم وباهوش داریم باهمون جزئیات(شکل ظاهری واخلاقی)که خواسته بودم وخداروبابت داشتنش خیلی شاکرم
خونم ازمحل کارم خیلی دوربود وخیلی اذیت میشدم واسه رفت وآمدبعدفرکانسشوفرستادم که من یه خونه میخوام نزدیک محل کارم باتمام جزئیات والان خونم تامحل کارم کمترازیه دقیقه فاصله دارم یعنی سات ۸ازخونه میرم بیرون تامیرسم سرکارمیبینم که هنوزساعت۸خخخخخ خیلی ازخداممنونم
میخواستم گواهینامه بگیرم ثبت نام کردم وبه خودم قول دادم همه روهمون اولین امتحان قبول شم وهمسرم میگفت اگه خونه روجابجاکنیم چطوری میخوای ازاونجابیای آموزشگاه ببین اگه میشه انتقالش بده گفتم نمیخوادمن تااون موقع قبول میشم ولی اون باورش نمیشد البته این باوراون بود
ومن تونستم قبل ازجابجایی وبااولین امتحان قبول شم خداروشکررررررررررررر
الانم هدفم اینه که درآمدم روسه برابرکنم که به لطف الله مطمئنم میشه ومیخوام یه ماشین تیباسفیدرنگ بخرم بعدشم یه خونه خوب وقشنگ که توی دفترم نوشتم باتمام جزئیات
واینم بگم که عاشق بازیگری ام وباپشتکاری که ازخودم سراغ دارم حتما موفق میشم ولی هنوزهیچ کاری براش نکردم
ودرآخرازخدابابت تمام نعمتهایی که بهم داده مخصوصا استادعزیزم که عاشقانه دوستش دارم بسیاربسیارسپاسگذارم
استاددوست دارم ببینمتون ودعوتتون کنم خونم براتون یه قورمه سبزی خوش مزه درست کنم که انگشتاتونم باهاش بخورین اخه من دستپختم فوق العاده عالیه
ازهمه دوستای عزیزم ممنونم که وقت گذاشتین ببخیشیدکه خیلی طولانی شد
همتون روبه عشق واقعی خودم میسپارم وازش میخوام که تمام زیبایی های جهان روتقدیمتون کنه
درپناه الله
به نام خدای عزیزم
سلام دوست عزیزم
چه آگاهی های نابی برامون به اشتراک گذاشتید سپاسگزارم آفرین با این تعهد و ایمان و باورهای که حتی از همسرتون هم جلو زدین ??????
واقعا آدم وقتی خودش و خدا رو قوانین رو باور کنه چه نتیجه ها که خلق میکنه که برای خودش دست یافتنی اما برای دیگران دست نیافتنی میشه .
خدارو صد هزار مرتبه شکر به کامنت ارزشمندتون رسیدم خیلی لحن صمیمانه و زیبایی رو تو نوشته هاتون بکار بردین .
الهی که زندگیتون غرق رحمت و ثروت زیبایی و آرامش باشه بیشتر و بیشتر که حدی نداره.
در پناه خدای زیبا
سلام دوست عزیزم
بسیاربسیار سپاسگزارم واقعا بهم انگیزه دادی
به عشق واقعی خودم میسپارمت وازش میخوام تمام زیبایی های جهان روتقدیمت کنه
سلام و درود ب شما و همسرتون
همسرتون با روی خودش کار کردن و موفق تر بودن معنوی ترین کارجهان و انجام داد و شما با اراده وعزمی که دارید زندگیتونو تغییر دادید بهتون تبریک میگم
بسیارسپاسگزارم دوست گرامی من
درپناه الله پیروزوثروتمندباشی
سلام به همه ی دوستای خوب وپرانرژی خودم وسلام به استادعزیزودوست داشتنی
من همسرآقای خدایاری هستم وباپروفایل ایشون واردشدم ومیخوام ماجرای زندگی خودم روبراتون بگم
من فرشته هستم و۲۶سالمه
من ازبچگیام اینویادم میادکه بابچها میرفتیم بیابون ازروی زمینهایی که نخودوذرت رو برداشت کرده بودن باهم میشستیم دونه دونه جمع میکردیم بعد می بردیم می فروختیم و با پولش هرچی که می خواستیم رو می خریدیم از اون موقع من از پول دراوردن خوشم اومده بود که میتونم با پولم هرچی رو که بخوام بخرم بعدش که کم کم بزرگ تر شدم دیگه این کار را نمی کردیم ولی این باور را همیشه همراه داشتم من توی خانواده هفت نفره بزرگ شدم که از وقتی که یادم میاد بابام می رفت یه شهر دیگه کار می کرد و ما خیلی کم اونو میدیم من یکی از خواهران و یکی از برادران معلول بودن و به خاطر او نا من خیلی دعوا میکردند و کتک می زدند به همین دلیل من خیلی زود عصبی میشدم و از زندگیم اصلا راضی نبودم همیشه از خدا میخواستم که منو بکشه چندبار هم میخواستم خودمو به همراه خواهر و برادرم بکشم مثلاً رفته بودم توی اتاق کوچک داشتیم انباری بود گاز و روشن کرده بودم و هر سه تامون اونجا بودیم و در را هم قفل کرده بودم میخواستم با قربانی کردن خودم پدر و مادرم بعد از اون خوب زندگی کنند ولی با سر و صدای که مامانم توی حیاط به پا کرد مجبور شدم درو باز کنم و بیام بیرون بعدش زندگی به روال عادی برگشت ولی من همچنان عصبی بودم و ناراحت از اینکه چرا اینقدر همه چی تو زندگی من مزخرفه من ناآگاهانه باورهای خوبی هم داشتم مثلاً اینکه پول همیشه هست و برای من همین طور هم بود ما از لحاظ مالی وضع خوبی داشتیم ولی فقط پول داشتیم دیگه هیچ چیز دیگه ای نداشتیم و این باعث شده بود که من برام زیاد پول اهمیتی نداشت و همیشه از خدا می خواستم که یه همسر خوش اخلاق و خوب گیرم بیاد که خیلی دوستم داشته باشه و همین طور هم شد کسی گیرم اومد که فوق العاده خوش اخلاق بود همه چیزش خوب بود فقط پول نداشت خلاصه ما به هر سختی که بود ازدواج کردیم و مهاجرت کردیم به تهران بدون هیچ پشتیبانی و از هیچ کسی هم توقع نداشتیم فقط به خدا توکل کرده بودیم زندگیمون را شروع کردیم من چون باور های مالی نسبتاً خوبی داشتم هیچ وقت دستم خالی نمی شد از هر کجا که می شد پول گیرم میومد در کل خیلی سختی پول را نکشیدم ولی توی زندگی مشترکمون خیلی باهم دعوا میکردیم و همش تقصیر من بود چون خیلی زود عصبی میشدم و خیلی بد همسرم خیلی سخت کار میکرد تا پول بسازه ولی من همیشه بهش میگفتم پولی که انقدر سخت به دست میاد ارزش نداره پول باید راحت و به آسانی به دست بیاد فعلا تا همین جا رو داشته باشید تا قسمت بعدی خداحافظ
باسلام
دوس داشتم من هم رد پابزارم
من زهراربیعی هستم ۲۶ساله درسته اززمان این فایل مدتهاگذشته اما حرفهای زیادی دارم این نوشته راباعشققق تقدیم استادبزرگوارم دست پروردگار میکنم
بنده لیسانس امارم البته فارق التحصیل شدم۸۰تومن ب دانشگاه بدهکار بودم واقعیت نداشتم اون موقع سال۹۶فارق التخصیل شدم
سال ۹۳من بازاریابی شبکه این کار کردم تا۹۶که البته هیچی درنیاوردم اما اونجا بود که لیدرم بهم فایل های قانون افرینش و روانشناسی ثروت۱به صورت رایگان هدیه داد که گوش کنم خوب کار کنم نت ورک منم گوش دادم و کلاااا گذاشتم کنار سال ۹۶اولین فایلی که گوش کردم فقط روی خداحساب باز من بود اون موقع درامدم از نت ورک ۱۰هزار تومن بود
با این پیش ضمینه کارشروع کردم شب روز من شد فایلهای قانون افرینش روابطم داغون بود خیلی تاثیر گذاش البته من هدفممالی بود شروع کردم به گوش دادنثروت۱شببب روز شببب روز من فارق التخصیل شده بودم بیکار درخانه بامن ازیه مدرسه تماس گرفتن شمارع داده بودم رفتم برای تدریس نت ورکم کلا ول کردم فقطططط زوممم کردم روثروت ۱شببب روز شب روز تدریس مدرسه ابتدایی بادرامد ساعتی۵هزار تومان و من ماهی حدود۱۰۰هزارتومن درامد داشتم ادامه پیدا کردم تااینکه من رفتم مغازه دوستم و گفت یه نفر کمک میخواد وایسه من عصراتدریس صبحها مغازه میرفتم و درامد رف بالاتر به ماهی۳۰۰رسید بازم شب روز روی باورهام کارمیکردم تو مغازه دوستم پیشرف کردم باهاش شریک شدم درامد رسید دقیقا در۹۶اسفندش۶۰۰هزارتومان و من تدربس ول کردم دیدم فایلها جواب میده توفرودین۹۷من ازدواج کردم از بس قانونافرینش گوش دادم همسرم جذب کردم ک خیلی باهام هم فرکانسه تو فرودین۹۷تعهد ۳برابری درامد نوشتم وتو تیر۹۷به درامدماهی۳ملیون رسیدم یعنی تو ۳ماه سه برابرشدنمیتونم بگم چقدررر خوشحال بودم هربار که هدفی مینوشتم میرفتم روانشناسی ثروت۱گوش میکردم و صبر میکردم هربار دستانخدا از راهای مختلف به سمتم سرازیر میشد تو شهریور ۹۷،بالاترین درامدم یعنی۴/۵ملیون تجربه کردم بازمبیشتر میخواستم رو کاغذ۶نوشتم شروع کردم ب گوش دادن بسته بعد ایده امد ازشریکت جداشو باورتون نمیشه من درعرض ۲هفته تصمیم گرفتم مغازه گرفتم و جداشدم طول ندم من دراسفند ۹۷درامدم ۸/۵ملیون بود وتو یک سال ازاون تعهداز۶۰۰هزار تواسفند۹۶به۸/۵ملیون تواسفند۹۷رسیدم. خیلییی. خوشحال بودم و تو شهریور۹۸بع ۱۲ملیون درامد ماهانه رسیدم برای کسی که تو زندگیم نبود اطرافیان درکش سخ بود بدون سرمایه یه دختر جون بدون کوچکتریننن تجربه چطور تو ۱سال۸ماه از درامدصفر به درامد۱۲ملیون برسه نمیدونن غول چراغ جادویی به نام روانشناسی ثروت۱بارهاااا پول بسته رومن دراوردم و به تیم استادبدهکارم وبدهیم پرداخت میکنم انشالله
این ۳برابر کردن درامد من بهش ایماننننن دارم
الانم تصمیم دارم درامدم۳برابر کنم
داخل پارانتز بگم(تواین مدت هربار تعهد۳برابری مینویسم اولینننننن چیزی که میرسه به ذهنم شیطان میگه ازززز کجااا بگو ببینم اخه از کجا توکه ازتمام پتانسیلت تو تعهد۳برابری قبلی استفاده کردی تو که هیچچچچچ ایده از نداری واسه چی مزخرف میگی واسع چی خیال پردازی میکنی همین قدز کع داری خدات شکر کن محکم بچسب از دستش ندی
شایدشمام بعدنوشتن این نجولرو بشنوین گوش ندین بهش من که بارهانوشتم رسیدم هنوزم هنوزه این نجواه میاد دیگ باهاش رفیق شدم بهش،میخندم هخخ میگم خواهیم دید از کجاصب من)
البته من چون اهدافم مالی بود اینارو گفتم وگرنه باقانون افرینش خیلی چیزا به دست اوردم شادباشید
به نام خدای هدایتگر
سلام زهرای ربیعی عزیزم
آفرین دختر تو با تعهد و ایمانت چه کار که نکردی واوووووو آفرین خدارو شکر هدایت شدم به کامنت پر از آگاهی و پر از عمل به قوانین آفرین که فقط با کار کردن روی قانون عمل به الهامات اینقدر نتیجه های مالی روابطی و سلامتی ووووو خیلی چیزهای دیگه گرفتی اصلا نیاز بود این الگوی عالی مثل زهرا رو ببینم آخر حرفاتم عالی بود وقتی میخوای میاد بهش میخندم میگم حالا بهت نشون میدم از کجا میاد ?????
سپاسگزارم که دوش داشتی و برامون نوشتی عشقم .
آفرین آفرین آفرین آفرین به تعهدات به ایمانت و به عمل به العاماتت .بخدا همینه کار روی خودت در مدار درست عمل به الهامات و نتیجه ها معلوم میشه .
خدایا صد هزار مرتبه شکر فقط اشک میاد از چشام بخاطر این نتایج .
زندگیت غرق نور خدا باشه عزیز دلم ?
سلام ب همه ی عزیزان سایت و خانوم شایسته و استاد عزیزم
من سمیرا نظری هستم ک در آخرهای سال ۹۵ در وضعیت خیلی خیلی بد با استاد آشنا شدم اونم چی واقعا ب طور خیلی معجزه آسا من اصلا از موفقیت و این مباحث تا قبل از آشنایی با استاد هیچ شناختی نداشتم واقعا هیچی نمیدونستم صبح تا شب من توی یوتوب چرخ میزدم وقتی ک از همه جا بریده بودم انقدر اشک ریختم ک خدایا چرا من چرا انقدر عذاب باید بکشم داشتم با خدا ی جنگ حسابی میکردم ک چرا این بدبختی ها برای من میشه وقتی آروم شدم درست چند ساعت بعد رفتم تو یوتوب ک چشمم خورد ب یکی از فایل های استاد ک در رابطه با تند خوانی بود نمیدونم ک چطوری شد ک زدم روی فایل و شروع ب دیدن کردن همانا و جذب استاد شندم همانا انقدر مجذوب حرف های استاد شده بودم ک العان ک فکر میکنم نمیدونم چی می فهمیدم چون اصلا سر در نمیاوردم فقط ی نیرویی منو پرت میکرد جلو فقط گوش میکردم مثل کسایی ک چند سال هیچ غذایی نخوردن یه دفعه ب غذا می رسند نمیدونند تو چشم شون کنند یا تو گوش شون همون جور تشنه گشنه فقط گوش میکردم تا ۳ ماه بعد ک استاد دوره روانشناسی ثروت و گزاشت رو سایت و واقعا بازم خدا برام معجزه کرد و روانشناسی ثروت و خریدم و حسابی با تمام قدرت روی این دوره کار کردم کلمه ب کلمه این دوره رو نوشتم با جون و دل بعد دوره جهان بینی توحیدی رو آنلاین با بچه ها کار کردم بازم با تمام وجودم و با قدرت روی دوره ها کار کردم توی این چند سال تقریبا چند بار از مسیر درست خارج شدم ولی بازم خدا معجزه کرد تو زندگی م و با قدرت بیشتر منو برگشتوند تو مسیر درست
العان ک ب مسیر تکاملی خودم نگاه میکنم میفهمم ک چقدر تغییر کردم من ک اومدم تو سایت نمیدونستم باور یعنی چی نمیدونستم وقتی استاد میگه ب نکات مثبت توجه کنید اصلا نمیدونستم مثبت چی هست فقط تا دلتون بخواد منفی انقدر با شیطون رفیق بودم ک نگو لحظه ب لحظه احساسات منو بد میکرد یه بار میگفت مریض میشی مریضی بد میگیری ی بار میگفت بچه هات العان ی اتفاقی براشون می افته وووو خیلی چیزهای دیگه از هر طریقی تو ذهن نجوا میکرد و منم باورش میکردم حتی از خودم نفرت داشتم ی آدم فوقالعاده بی اعتماد به نفس از نوع ی ک تو خانواده بسیار پرخاشگر و تهاجمی ولی بیرون از خانواده مثل ی موش ضعیف خودم از همه کم ارزش تر میدونستم ب همسرم توهین میکردم حتی فحش های بد میدادم اصلا کنترل کردن من خیلی سخت بود با هیچ کس نمیساختم داغون بودم از نظر سلامتی ی باور ک داشتم این بود ک وقتی اعصاب م خورد میشه شونه درد میگیرم زانو درد میگیرم و فکر میکردم مریصی ارثی چون مامان م دیسک داشت منم برای خودم ساخته بودم ک دیسک کمر دارم وهر روز کلی درد های مسخره و جور واجور داشتم از نظر معنویت ک کلا خدا رو جلاد میدونستم چون قرآن و از اول تا آخر چند بار با معنی خونده بودم ولی نمی فهمیدم ک چون با باور اینکه خدا ما رو واسه بدبختی آفریده بیکار بوده ما رو آفریده ک ب بدبختی هامون بخنده با این باورهای چرت و پرت قرآن و میخوندم فقط جهنم تو ذهنم بلد میشد ک این چه خدایی ک فقط میخواد عذاب بده و این باعث میشد بیشتر از خدا بترسم و بیشتر احساس گناه کنم همش از روی ترس خدا رو صدا میکردم از روی عجز و ناله از نظر ارتباط ک گفتم حتی با خودم هم ارتباطم خوب نبود چه برسه ب اینکه با دیگران ارتباط داشته باشم حتی ی دونه دوست هم تو زندگی م نداشتم از نظر ثروت زیر صفر واقعا زیر صفر مدام دستمون جلوی دیگران دراز بود مدام بدهکار بهره رو بهره ماشین پیکان مدل پایین می خریدم برامون ۶ برابر پول واقعی ش در میومد بعد دوباره باید ماشین و میدادیم میرفت ولی قسط هاش همچنان بود دیگه ببینید ک چقدر ما داغون بودیم دست ب طلا میزدیم خاک میشد و واقعا هم نمی فهمیدم چرا فقط با خدا میجنگیدم این چکاب قبل از آشنایی م با استاد بود
وقتی شروع کردم روی باورهام کار کردن تا همین العان کلا زندگیم از این رو ب اون رو شده اصلا قابل مقایسه نیستم با قبلا خودم من و همسرم تو فامیل معروف بودیم از دعوا و فحش و فحش کاری یعنی مثل خودمون رو تا حالا هیچ جا ندیده بودم ولی العان چهار سال ک مهاجرت کردیم و از این چهار سال سه سالش با استاد آشنا شدم برای همه حتی خانواده خودم تعجبی ک ما چطور توانستیم با هم زندگی کنیم در کمال آرامش ک حتی به غیر از اون یک سال اول هیچ کسی ی بار نشنیده ک ما دعوا کردیم اتفاقا چند وقت پیش با مامانم تلفنی صبحت میکردم میگفت یادته چقدر جنگ و دعوا داشتید چقدر خوب شد ک العان انقدر تغییر کردید البته مامانم با قانون آشناست و از فایل های استاد استفاده میکنه ولی برای بقیه فامیل خیلی تعجبی ک ما چطور تونستیم با هم زندگی کنیم توی این مدت و این نتیجه ها برای من معجزست آرامشی ک تو زندگی م هست واقعا با هیچی نمیشه عوض کرد حالا حالا خیلی کار داره ک بخوام بهتر از اینی ک هست بشم ولی از ۱۰۰ درصد واقعا ۶۰ درصد عالی عالی ک خیلی راضی هستم از نظر معنویت ک عاشق شدم حسابی عاشق خدایی ک از قبل بود ولی من نمی شناختم ش عاشقش شدم هر چی میخوام می سپارم ب خودش و خودش از بینهایت طریق جواب مو میده یه خاطره تعریف کنم قبلا یکی از فامیل های دورمون یه چیزی تعریف میکرد ک من اون موقع باور کردم و می گفتم خوش به حالش میگفت من ی همزاد نمیدونم همچین چیزی دارم ک همه کار برام میکنه میگه این کار و کن اون کار و کن خلاصه هر کاری ک می گفتم برام انجام میداد خیلی با هیجان ک اره من ی کسی یا چیزی رو دارم ک همه کار برام میکنه فقط کافیه بهش بگم چی میخوام برام انجام میده اون موقع ها من سنم خیلی کم بود تو دلم می گفتم خوش بحالش خیلی دلم خواست یه همچین چیزی داشته باشم تا دیشب ک یه دفعه یادم افتاد و گفتم خدای من نمیدونم اون راست میگفت یا دروغ ولی من دلم خواست ک منم ی چیزی داشتم ک هر چی میخوام و بهم بده و العان خدا رو شکر خدا رو دارم و خدا چقدر راحت العان هر چی ک میخوام و بهم میده فقط کافیه ک باورم در مورد اون چیز درست باشه و ایمانم قوی میگم و خدا بهم میده و جالب یه موقع ها چون بلند میخوام از خدا مثلا داریم پیاده روی میکنیم یه دفعه ب خدا میگم خدایا العان دوست دارم سایه باشه تا ما برسیم خونه و درست بعد چند دقیقه ب طرز عجیبی ابر جلوی خورشید و میگیره سایه میشه وقتی این اتفاق ها می افته همسرم میگه تو جادوگری چند بار واقعا شک شده بود ولی من کافیه ک از خدا بخوام و اون خدا عشق م سریع به من میده منو از زیر زیر صفر رسوند ب بالای صفر این خودش نتیجه ست این خودش معجزه ست این همون خدای خشن قبل هست خدایا شکرت العان ک این خدا رو پیدا کردم یعنی تمام دنیا برای منه وقتی ب دور و بری هام نگاه میکنم اصلا فکر میکنم من توی ی دنیای دیگه هستم اصلا اینا رو نمیفهمم من صواد انچنانی ندارم ده کلاس بیشتر نخوندم همیشه فکر میکردم باید خیلی درس بخونی تا بتونی با کلاس حرف بزنی علم و اگاهی داشته باشی و چون من نخونده بودم خودم و خیلی پایین میدونستم ولی العان انقدر اگاهی دارم خوب معلومه وقتی ب اگاهی کل وصل هستی معلومه ک علم همه چی رو بهت میده بهت باور میده بهت کلاس میده بهت قدرت میده بهت ارزش میده و خداروشکر همه این چیزها رو بهم داده راحت میتونم ارتباط برقرار کنم با هر کسی از ریس گرفته تا ی خدمتکار میتونم ارتباط برقرار کنم خودم و کوچیک نمیبینم بلکه خودم و با ارزش میدونم همه این ها رو خدا بهم داده رابطم با خدا عالی قبلا از خدا هم روم نمیشد درخواست کنم ولی العان راحت با هم عشق و حال میکنیم درخواست ک چیزی نیست این ها نتیجه ست نتیجه هایی ک میلیون ها بار ارزش داره از نظر سلامتی ک نگم براتون حالم عالی عالی همه اون درد های وقت و بی وقت ها از تنم رفته بیرون دیگه مریضی رو ارثی نمیدونم و خداروشکر خداروشکر بدن خیلی خیلی سالمی دارم و از بدنم از همین چیزی ک هستم لذت میبرم چون خدا برام سلامتی هم شد
از نظر ثروت هنوز ک هنوز نتونستم خودم ثروت بسازم یعنی انقدر باورهای ثروت م داغون بود ک تازه دارم تکامل و طی میکنم و خداروشکر چند وقت پیش به من الهام شد ک شروع کنم روانشناسی ثروت ۳ رو حسابی کار کردن و العان چند هفته هست ک دارم عالی روی باورهای ثروتم کار میکنم خدایی موندم من اون موقع ک آنلاین اومد این دوره و من کلمه ب کلمه نوشتم هر قسمت و من چه فهمیده بودم فکر کنم هیچی فقط گوش میکردم بدون درک هیچ درکی نداشتم فقط گوش میکردم ولی العان ک دارم روی دوره کار میکنم الهی شکر الهی شکر از این قانون قشنگ انقدر باورهای عالی درک میکنم انقدر قشنگ میفهمم ک خدا داند وقتی دوره رو تموم کنم چه شود چه ایدهایی چه ثروت هایی ک بسازم فقط خدا داند نشونه ها نشون میده دارم وارد مدار ثروت میشم ک وقتی برم تو مدار ثروت میدونم ثروت میاد پشت سر هم فقط باید با ایمان ادامه بدم و ب الهامات هم عمل کنم ک بازم الهی شکر کافیه خدا بهم ی چیزی رو الهام کنه اصلا ردخور نداره ک نخوام انجام بده سریع سریع تا میفهمم الهام از طرف خداست انجام میدم بازم این خودش ی موهبت از طرف خداست ک من انقدر عالی ب الهامات م عمل میکنم خودم ک خیلی حال میکنم انقدر تو عمل ب الهامات م سریع هستم و یه چیز خیلی مهم ک یادم رفت بگم من چند سال بود ک سیگار مصرف میکردم وقتی خدا بهم الهام کرد ک نکشم همون موقع برای همیشه سیگار مو ترک کردم این ی نشونه از اینکه چقدر سریع ب الهامات م عمل میکنم فقط کافیه خدا لب تر کنه و من انجام بدم اینا همه نتیجه های آشنایی من با استاد و کار کردن م با دورهای استاد هست ک زندگی منو از نابودی ب آبادی رسوند حالا مونده نتیجه ها فعلا تو راه رشد هستم تو راه تکامل بزار باورهای ثروتم درست بشه طبق گفته استاد گیاه و خیلی وقته کاشتم سه سال پیش منتظرم ک جوانه ها از زمین بیاد بیرون چه شود ی دوستی از گیاه بامبو نوشته بود تو سایت خیلی جالب بود میگفت وقتی بامبو رو میکارند پنج سال طول می کشه ک این گیاه سر از خاک بیرون بیاره ولی وقتی هم بیاد بیرون چند متر رشد میکنه العان من هم باورها رو کاشتم وقتی بیاد از خاک بیرون چه نتیجه هایی رو ببرم خدایا شکرت الهی صدهزار مرتبه شکرت ک توی این سایت هستم میخواستم یه نتیجه عالی از ثروت هم گرفتم بیام این جا بنویسم ولی وقتی از نشونه سایت استفاده کردم هدایت شدم ب این فایل و بهم الهام شد بنویسم منم نوشتم نوشتنی ها خیلی اگر بخوام مو ب مو معجزه های زندگی مو بنویسم واقعا باید کتاب ها نوشت ولی ی مختصری رو نوشتم برای دوستانی ک تازه وارد سایت میشند تا ایمان شون قوی بشه ک یه آدم ک انقدر داقون میاد توی ی سایتی بدون کار فیزیکی و فقط با فایل گوش کردن و البته ثابت قدم بودن ب این همه معجزه می رسه بچه ها قانون جواب میده فقط با ایمان ادامه بدید قانون جواب میده خدا همیشه آنلاین و همواره پاسخ هاش خیره
استاد امیدوارم ک عمر طولانی داشته باشید و این راه رو با قدرت هر چه تمام تر ادامه بدید و ما هم بدنبال تون جا پای قدم هاتون بزاریم و ادامه بدیم
سلااااام به سمیرای عزیزم . بخدا خوشحال شدم که الگوی خوبی مثل شما رو پیدا کردم
که اینقدر در عمل به الهاماتش سریعِ
واقعا منم خیلی دوست دارم توی این مورد خیلی قوی بشمم
واقعا بهت تبریک میگم که اینقدر توحیدی شدی و مهم ترین رابطه رو رابطه خودت با خدای خودت میدونی
برات بهترین ها رو آرزو میکنم دوست خوبم ???
سلام دوست عزیزم سمیرا جان
تو الگو فوق العاده ای هستی
خداروشکر تو به الهااماتت عمل کردی و نوشتی
و منم به الهام خدا عمل کردمو به این صفحه هدایت شدم
کامنت شما بسیار مسیر لذت بخشی رو تداعی کرد که همه ما شروع کردیم تا اینجا رسیدیم و با این نتایج
و با ایمان بیشتری ادامه میدیم
وقتی راجب رابطت با خدا خوندم یاد شعر قیصر امین پور افتادم که استاد در دوره عزت نفس میخونه
پیش از این ها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد میان ابرها
وقتی راجب آسمون و ابرها گفتی
یادم افتاد که یه روز آفتابی از خدا بارون خاستم..گفتم امروز میخام بباری
و عصر همون روز بارید??
خیلی زیبا بود
مرسی ازت که نتایجت رو نوشتی
در پناه الله یکتا ثروتمند باشی
به نام خدای هدایتگر
سلام سمیرا جان
از خوندن کامنت شما اشک از گوشه چشمم بی صدا میومد.
واقعا خوندن نظرات بچه ها فقط داره باورهای من رو قویتر میکنه فقط داره ایمانم رو بیشتر میکنه فقط داره منو در مدار اتفاقات خوب بیشتر قرار میده که باعث بشه در برابر نجواهای ذهنم این سلاح های قدرتمند رو داشته باشم .
تحسینت میکنم سمیرا جان آفرین به تو انسان توحیدی و ارزشمند خیلی لذت بردم از رابطه عاشقانه آت با خدای حقیقی .
شکر خدای من برای دنبال کردن وشناخت خدای واقعی مون .
برات بهترین ها رو آرزو دارم چون لایق بهترین ها هستی عزیز م .?????????
سلام دوست عزیز واقعا تبریک میگم بهت متنت طولانی بود ولی خیلی ارزش خوندن داشت
درود بر استاد عباس منش و گروه تحقیقاتی عالی و بینظیر عباس منش، حدود 2 ماه هست که فایل های استاد رو دنبال میکنم ،
و حدود 2 سال هست که با مشکلات مالی و رابطه ای دست پنجه نرم میکنم و استاد رو 2 سال پیش یکی از بستگانم توی بهترین شرایط زندگیم به من معرفی کردن و من توجه نکردم و فایل های استاد رو صرفا جهت احترام به ایشون توی لپتابم نگه داشتم.
قصه من و پیگیری فایل های استاد از 2 ماه پیش شروع شد که شنیدم عموی دوستم از ورشکستگی به وضعیتی عالی رسیده و حتی پروژه ای عالی گرفته ، و توی وضعیت مالی بسیار بدی بودم ناگفته نماند من با شروع تغییر مسیر همه زندگیم و شیوه ان تغییر کرد و یکی از انها وضعیت مالی من هست .
از محل کارم بیرون اومدم با بدهی به صمیمی ترین دوستم به طوری که از من شکایت کرد و باور نمیکرد من از نظر مالی مشکل دارم و خلاصه بگم از اون شکایت به بعد باورهای من خراب و خراب تر و ترس از خرج کردن تمام وجودم رو گرفت و حتی وضعیت مالی پدرم با درامد ماهیانه 20 میلیون به 0 رسید.
توی همین وضعیت مجبور به جا به جایی منزل هم بودیم و فشارهایی از طرف مقابل به ما تحمیل شد من حدود 1 ماه بود که استاد رو دنبال میکردم و صحبت هاشون و کلیپ هاشون رو میدیدم .
یک روز عصر با خواهرم برای دیدن منزلی رفتیم و همه جا به ما میگفتن 200 میلیون ماهی 4 یا 3 یا 2 که خونه های معمولی بودن و اخر سر خونه ای پیدا کردیم که به وضعیت حاضر ما میخورد و مهم مسیر و محیط بود که شرایط رو داشت .و من هر روز طبق گفته استاد که باید روی باورها کار کنیم و شرایطی که از زندگی ایشون توی سایت خوندم روی خودم تمرین میکردم ،و گفتم خدایا تو بهترین و عالی ترین خونه رو برام در نظر داری و از خونه ای که سالها توش بودم با احساسی عالی تشکر کردم و حتی دیوارهاش رو نوازش کردم، شاید باورتون نشه من توی خونه باغ زندگی میکردم حتی درختا رو بوسیدم و باهاشون حرف زدم که هر خاطره مشترکی بین من و خونه و درختا و … هست رو ببخشند، روز بعداز اینکه خونه رو میخواستیم قرارداد ببندیم، دوستم گفت مینا بیا با من بریم یجایی منم خونه ببینم و رفتیم یکی از محل های گرون تر، فقط میتونم بگم این میتونه قدرت خدا باشه ،دوست من اصلا هدفش توی اون محل نبود چون خونه هاش خیلی گرون تر بودن ولی گفت بگردیم بابا چی میشه مگه ، جلو یه املاکی وایسادیم فقط یه خونه برا اجاره داشت 4 خواب با مبلغ عجیب پایین من وقتی شنیدم گفتم حتما دخمه هست ، اقا گفت بیا برو ببین ضرر نمیکنی که فقط وقتی دیدم چشمام گرد بود یه خونه عالی با 4 خواب بزرگ سالن و امکانات خوب با قیمتی که توی پایین شهر هم خونه نمیدن سر راهم اومد، اون زمان توی کلیپ های سفرنامه استاد دستهای خدا رو شنیدم و یاد گرفتم و فقط به پدرم زنگ زدم گفتم قرارداد نبند یجا مجانی پیدا کردم .اینو گفتم تا دیگه هیچ کاری نکنه ،من میدونستم چه اتفاقی افتاده ، فقط باورهام بودن که اوضاع رو داشت خراب میکرد و ایمانم رو پایین اورده بود . دست های خدا همجا به یاری ما میان و فقط باور کن که همه ما پاره تن خدا هستیم .
سپاس فراوان از جناب عباس منش و گروهشون که باعث شدن فقط تو 1 ماه من نتیجه تغییر کوچکی از باورهام رو ببینم و بفهمم لایق زندگی خوب هستم حتی با دست خالی و ازتون میخوام باور کنید و با اعتماد جلو برید من تا الان هنوز فایل ها رو نخریدم ولی از دوستانم میشنوم که چقدر عالی هست و به زودی میخرم چون کاری عالی بدست اوردم .
البته بعد از این ماجرا تجربه های عالی تری رو داشتم .
سپاس بابت خوندن تجربه من .
دوست عزیز سلام لذت بردم
باورهام قوی تر شد به ادامه مسیر
خدا هم به من خونه ای با این شرایط بده
حتما میده