اصل بقای اصلح

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار محمد عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:

سلام عرض می کنم خدمت استاد گرامی و خانم شایسته مهربان و تمامی اعضای عالی سایت.

استاد دقیقا همینطوره که فرمودید یعنی با کمی اندیشیدن میشه منطق پوچ مقالات و دانشمندان رو فهمید میشه فهمید روند جهان چیه و ما داریم چطور عمل می کنیم !!!

استاد یادمه داشتم یه مستند می دیدم در مورد بقای شیرها ، اینکه هر شیر نر واسه خودش یه قلمرو داره و شیرهای نر دیگه اجازه ورود به قلمروهای شیرهای دیگه رو ندارن و اگه شیر نری به قلمرو شیر نر دیگه وارد میشد باید با شیر نر گله میزبان مبارزه می کرد و اگه شیر نر میزبان قائله رو می باخت باید اون قلمرو رو ترک می کرد …. اما نکته ای که خیلی در نگاه اول واسه من درد آور بود این بود که شیر نری که پیروز پیکار بود میومد بچه های شیر نر قبلی رو می کشت و همونجا احساساتم گل کرد و گفتم خب بی انصاف چرا توله شیرها رو می کشی تو این دوره ای که نسل شما رو به انقراضه ولی غافل از اینکه جهان اجازه نمیده یک نسل ضعیف به حیاتش ادامه بده و یک نسل ضعیف محکوم به انقراض و نابودی !!!

الان دلیلش و می فهمم که چرا هدایت شدم به سایت و دیدگاههای جهان که از زبان شما بیان شده دلیلش اینه که من هیچ وقت نمیخاستم ضعیف باشم و هدایت شدم به شما تا راه قوی بودن رو یاد بگیرم استاد یادمه زمانی که تو حوزه بودم خیلی از دوستام که ازدواج می کردن میومدن پیش مسئول حوزه ازش میخاستن که هدیه ازدواج طلبگی که یک دستگاه کولر گازی بود بهشون بدن و بارها و بارها میومدن با خواهش و تمنا از من و خیلی های دیگه که نزدیک به رئیس حوزه بودیم میخاستن که سفارش پیش رئیس حوزه داشته باشیم که یک دستگاه کولر به این زوج های جوون رو از یاد نبریم و تو صدر لیست قرار بدیم همون موقع با خودم می گفتم من هیچ وقت واسه یه کولر دستم جلوی هیچ بشری دراز نمی کنم و حالم بهم می خورد از خیلی از جوونها که وضع مالی خوبی داشتن ولی با این دید که مال مفته حالا یه کولر مال ما باشه به شدت از این نوع تفکر حالم بهم می خورد و می گفتم تو که نمی تونی از پس خرید یک کولر بر بیای چطور میخای از پس زندگیت بر بیای و با اینکه استاد اگه لب تر می کردم کلی پول خیر رو می تونستم واسه خودم جمع کنم ولی همیشه می گفتم من باید خودم بدست بیارم نه اسیر وام شدم نه در دام جذب پول خیر افتادم حتی استاد یکی از خیرهای کشور امارات از طریق یه رابط بهم گفته بود اگه محمد زارعی میخاد ازدواج کنه صفر تا صد هزینه ازدواجش رو من پرداخت می کنم ولی با خودم گفتم بدبخت اگه هزینه ازدواج رو اگه از فلانی بگیری دیگه واسه بقیه مخارج زندگیت میخای محتاج کی باشی و نگرفتم اون مبلغ رو و گفتم خودم بدست میارم و خوشحالم که هدایت شدم به این خانواده که افراد خود ساخته کنار هم گرد اومدن خوشحالم در کنار استادیم و شاگرد فردیم که شیر تربیت می کنه نه موش ، موحد تربیت می کنه نه مشرک و استاد این هم بگم همون طور که در جهان یک نوع دریبل به اسم زیدانه ، این قوانین رو خیلی ها با نام شما میشناسن و داداشم همیشه میگه طبق قوانین عباس ما نباید اینطور عمل کنیم درود به این شخصیت قوی که دارید افراد قوی مثل خودتون رو پرورش میدید !!

نه مثل خیلی از اساتید که به جای اینکه به دیگران بگن علایقتون رو دنبال کنید میگن میتونی با فلان تیک نیک یا فلان روش توی مارکت فلان یا با استفاده از فلان روش در سهام بورس میتونی به فلان موفقیت برسی ولی شما میگی اگه دنبال موفقیت شغلی هستی باید وارد علاقت بشی و در تمام کسب و کارها بی نهایت ثروت هست که هیچ به اون چیزی که اگه علاقه داری اگه هنوز شغل هم نشده تو بی نهایت از اون میتونی ثروت بسازی و خیلی ها جرات آموزش این نوع نگاه رو ندارن چون خیلی راحت تره یا عوام پسندانه تره بگی با این ترفند یا تیک نیک وارد اون شغلی بشو که ثروت سازه و میتونی ثروت بسازی ….. و این نشون از اینه که خوب روی خودتون کار کردید که نخواستید بنده علایق مردم باشید خاستید فقط بنده یک رب باشی و ثروت رو فقط از اون بخای رو و از اون ببینید نه اینکه بخاید چیزایی رو بگید که مردم خوششون میاد و این یعنی عزت و جهان عاشق چنین افرادیه و این نکات رو گفتم تا بقول قرآن مومنان نکات عالی رو برای یادآوری نعمات به همدیگه یادآوری می کنن تا باعث نفع رسوندن به هم بشن:

( وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ )

الذاریات (55) Adh-Dhaariyat

و(پیوسته) پند (وتذکر) بده, زیرا که بی گمان (پند و) تذکر مؤمنان را سود می بخشد.

و بارها دیدیم کسانی یا سازمانهایی یا کشورهایی که شعارشون حمایت از مظلومانه نه تنها کمک نکردن به پیشرفت اون افراد بلکه باعث رشد چنین تفکری شدن و مثالهاش و میتونیم توی بهزیستی ها و کمیته امدادها ببینیم!!!

و دقیقا جهان شایسته ها رو اونهایی که با عزتن و باج به شرک ها نمیدن رو به علو و تکیه بر مسندهای بالا میرسونه یا به قول شما اصل بقای اصلح .

شاد سربلند و پیروز استاد عزیز!!

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

869 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «پریسا خورسندی» در این صفحه: 2
  1. -
    پریسا خورسندی گفته:
    مدت عضویت: 2537 روز

    به نام الله یکتا

    سلامی دوباره به استاد گرام و مریم عزیز و همه ی دوستان هم فرکانسی

    من این چند روز دارم کامنت های این فایل رو میخونم و تو زندگی روزمرم برای خودم مثال میزنم.گفتم مثال های خوبین و به درد دوستانم حتمن میخورن،یکی از راهای قوی شدن اینکه ما باید تضاد ها و ترس های کوچیک زندگیمون رو حل کنیم حتی اگه گاهی برامون سخت باشه باید حلشون کنیم تا رشد کنیم و قوی تر بشیم تا بتونیم با تضادهای بزرگتر که رو به رو شدیم واندیم و استوپ نکنیم چون دنیا بدون تضادها و مسائل نمیشه چون برای بزرگتر شدن جهان باید تضاد ها باشن که هر بار حل بشن و جهان قوی تر بشه. ما برای اینکه هر بار قوی تر بشیم و رشد کنیم باید به تضاد ها بربخوریم حلشون کنیم مثلا کریس رونالدو برای اینکه بتونه کریس رونالدو بشه مطمئنن از کودکی تضادهای کوچیک زندگیش که باهاشون برخورد میکرده رو حل کرده و از اون ها فرار نکرده با هر بار حل کردن یک تضاد قوی تر شده و بیشتر رشد کرده مطمئنن تا رسیدن به بهترین فوتبالیست.دنیا کلی مسئله رو حل کرده که تونسته قوی تر بشه امروز اگر من رفتن تو دل کوچکترین ترس هام برام سخت باشه که نمیتونم مسائل بزرگتر رو حل کنم و رشد کنم چون وقتی من مسئله ی کوچک تر رو حل نکردم مطمئنن از پس حل مسئله ی بزرگتر بر نمیام چون این قانونه و همین الان همه ی ما تو زندگیمون مثال های زیادی داریم که تا نتونستیم مسئله کوچیکتر رو حل کنیم به هیچ عنوان نتونستیم مسائل بعدیش رو حل کنیم.یک مثال خیلی خوب در این باره دارم که برای خودم فوق العاده ملموس بود و این چند روز که این فایل رو گوش میدادم خداوند بهم یاداوری میکرد و هدایتم میکرد که یادم بیاد نمیدونم کیا سریال افسانه جومونگ رو دیدن ولی تو این سریال خیلی زیاد میشه قانون ها رو دید و مثال زد مخصوصن قانون تکامل و اصل بقای اصلح در این سریال شخص جومونگ از همان بچگی در ناز و نعمت و بدون سختی و حل کردن مسائل زندگیش بار اومده و در برابر دو برادر دیگش خیلی ضعیف و تو سری خوره و خوب طبق قانون آدم ضعیف یا باید قوی بشه یا نابود بشه جومونگ چون هر بار تو سری خورتر میشده و ضعیف تر جهان اتفاقات بدتری سرش میاورده ولی درس نمیگرفته و تغییر نمیکرده تا اینکه به دلیل اشتباه فاحشش که باعث سوختن اسلحه خانه میشه و پدرش و مادرش خیلی سرزنشش میکنن و با خفت و خواری از قصر بیرونش میکنن اونجا دیگه به اخر خط رسیده بوده چون یکهو از اون همه نعمت و ناز به پوچی رسیده بوده، من کوچیک که بودم فکر میکردم پدرش نباید از قصر بیرونش میکرد و گناه داشت ولی الان که با قوانین آشنا شدم میگم بهترین کار رو کرد چرا چون وقتی به پوچی رسید و حتی دیگه پولم نداشت که غذا بخوره شروع کرد در جامعه ای که متفاوت از درون قصر بود و رحمی نداشت و باید قوی میبودی وگرنه زنده نمیموندی به بزرگ شدن و خودش بود و خودش سخته که تو تو ناز و نعمت باشی توجه مادر و پدر و داشته باشی شاهزاده ی کشورم باشی و همه ی بهت احترام بذارن ولی یکهو به جایی برسی که صفر بشی همه نمیتونن از پس این بر بیان ولی جومونگ فهمید که برای اینکه فقط زنده بمونه باید قوی بشه پس آرام آرام به تضادهایی که بهشون برمیخورد یکی یکی حلشون میکرد و هر بار قوی تر میشد بعد از چندین تضاد که هر بارم سختر میشد ولی خوب چون یک عمر فقط فرار کرده بود باید تضادهای بیشتری رو حل میکرد تا قوی بشه و وقتی بعد از چند ماه با یک مساله که اون هم دوباره کار جهان بود به قصر برگشت مادرش بهش گفت تو باید امپراطور بعدی بشی وبرای اینکه بتونی به این جایگاه برسی باید قوی بشی چون تو این مسیر تضاد های بزرگتری سر راحت میان و اگر قوی نشی از پسشون بر نمیای پس در طی مسیر هر بار هر مسئله رو حل کرد و قوی تر شد و یک بار هم جانزد و اگرم ترسید و نامید شد بعد یک استوپ دوباره خودش و جمع کرد و با اراده فقط رو به جلو حرکت کرد و نه تنها امپراطور یه کشور بسیار مقتدر و بزرگ شد و بلکه کلی دستاوردهای بزرگ دیگه بدست اورد ولی اگه قوی نمیشد جهان اجازه رسیدن به چنین جایگاهی رو بهش نمیداد چون باید خیلی خیلی قوی میشد که بتونه تو همچین جایگاهی قرار بگیره و یه عالمه مثال دیگه یوسف پیامبر که از کودکی به یه عالمه مسئله ها برخورد و حلشون کرد و هر بار قوی تر شد و اینقدر بزرگ و قوی شد که بتونه عزیز مصر بشه و بر مردم حکومت کنه و ایلان ماسک ها و …. و به نظر منم درسته ما وقتی میخوایم به جایگاه های بالا برسیم باید قوی تر بشیم و جهان برای رسیدن به اون جایگاه در مسیر تضادهایی رو پیش رومون میذاره که هربار با حل اون ها ما قوی تر بشیم تکاملمون رو طی میکنیم و راحت تر به اهدافمون میرسیم.من به خودم گفتم پریسا تو برای اینکه بتونی به خواسته های بزرگت برسی باید به خواسته های کوچیکتر برسی و برای رسیدن به خواسته های کوچیکتر باید یکسری کارها رو انجام بدی و در مسیر انجام اون کارها باید یکسری مسائل رو حل کنی و با حل هر بار این مسائل تو بزرگتر میشی رشد میکنی و به ارزوهات میرسی بعد که به خواسته ی کوچکتر رسیدی ظرفت بزرگتر میشه برای رسیدن به آرزوهای بزرگتر. و برای رسیدن به آرزوهای بزرگتر باید کارهای بزرگتری انجام بدی و مسائل بزرگتری رو حل کنی و قوی تر بشی اما وقتی تو هر بار برای رسیدن به ارزوهای کوچکت مسائل رو حل کردی قوی تر شدی و راه حل کردن مسئله و رد شدن از اون رو یاد گرفتی ،دیگه حل مسئله برات راحته و کاری نداره.استاد شما در فایل ۲ یا ۳ عزت نفس میگفتین شما در حل مسئله ها براتون نباید بزرگی اون مسئله مهم باشه چون وقتی باورتون به خودتون زیاد باشه هر چقدرم مسئله بزرگ باشه حلش میکنین پس مهم اندازه مسئله نیست مهم باور شما نسبت به خودتونه و کی باور من نسبت به خودم زیاد میشه وقتی مسائل کوچکتر رو هر بار به جای فرار حل کنم و هر بار قوی تر بشم هر بار به خودم بگم در هرکاری من باید قوی بشم که به نتیجه ی عالی برسم میخوام معمار قوی بشم باید قوی کار کنم،میخوام زبان رو عالی یاد بگیرم باید قوی عمل کنم میخوام دیگران بهم احترام بذارن بیاد قوی عمل کنم و باید از کوچکترین کار ها شروع کنم و قوی عمل کنم مثلا من هنوز تو قانون تکامل مشکل دارم البته هر بار تمرین کردم و بهتر شدم ولی بازم یه جاهایی میخوام سست عمل کنم و برام سخته ولی میگم اتفاقا همین جایی که برات سخت تره باید سعی کنی بهتر عمل کنی اگه تو اینجا این مسئله رو حل کنی و قوی بشی میتونی مسائل بزرگترم حل کنی اما اگه از این یکی فرار کردی به هیچ عنوان از پس بعدی هاهم بر نمیای چون تو فرار کردی.استاد عزیزم ببین چقدر این فایل عالی هست که من بعد از تقریبا یک هفته هنوز دارم گوشش میدم و کلی چیز یاد میگیرم تازه من از وقتی که این فایل روی سایت قرار گرفته چندین بار گوشش بودم.من هر چقدر هم که خداوند رو برای آشنایی با شما و وجود نازنینتون و این سایت عالی و مریم عزیز و همه ی دوستان خوبم شاکر باشم کمه.

    در پناه الله یکتا شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    پریسا خورسندی گفته:
    مدت عضویت: 2537 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد و مریم و تمامی دوستان عزیز و هم فرکانسی

    من وقتی برای اولین بار این فایل زیبا رو پارسال گوش دادم تمامی گفته ها و نظرات عالی استاد رو قبول کردم وشکی در اون نداشتم.چون خودم هم نمیگم در همه ی موارد ولی در بعضی موارد از نظر شخصیتی همیشه قوی بودم والان که دارم فکر میکنم هیچ وقت در قسمت روابط با دیگران هیچ وقت فکر نکردم به من ظلمی شده یا میتونه بشه،همه بااحترام باهام برخورد میکردن و دوست بودن و علاوه بر اون به هیچ کسی وابستگی نداشتم و احساساتی عمل نکردم که گاهی مواقع مادرم میگفت من نمیدونم تو به کی رفتی که انقدر بی احساسی در صورتی که الان طبق قانون میدونم من بی احساس نیستم فقط به کسی وابستگی ندارم و کسی رو هیچ وقت برای خودم تو روابط بت نمیکنم که اگه رفت ناراحت بشم و اذیت بشم به صورتی که همیشه در مدرسه با همه دوست بودم و بحث انچنانی با کسی نداشتم و وقتی کسی هم ضعفی داشت خیلی اذیت میشدم و به اون شخص گله هم میکردم که تو چرا ضعیفی و از حق خودت دفاع نمیکنی اتفاقا داشتم فکر میکردم که همیشه وقتی جایی میدیدم کسی میخواد حقم رو پایمال کنه محکم در برابرش میایستادم سکوت نمیکردم و از این نظر چون قوی بودم مشکلی برام پیش نمیومد.همیشه تو مدرسه اگر با معلم ،دوستان یا کسی به مشکلی بر میخوردم از همون دبستان خودم مسئله رو همون موقع حل میکردم نه مثل یکسری از بچه ها سکوت میکردم و توی خودم میریختم نه مثل یکسری دیگه پدر و مادر رو میاوردم که مسئله ی من رو حل کنن برای همین در طول دوران تحصیلم با کسی در این مورد به مشکل بر نخوردم مثلا یکبار سر کلاس پنجم دبستان معلم حین حین درس پرسیدن حرفی به من زد که اصلن درست نبود و بچه ها خیلی خندیدن ،من هم چون کلن رک بودم و در برابر همه بدون ترس بودم سکوت نکردم و خیلی محکم جوابش رو دادم و این بار بدتر کلاس رفت رو هوا.اون موقع چون از خودم دفاع کردم و سکوت نکردم مسئله برام بسته شد و با معلمم هم دیگه مشکلی نداشتم و اون هم حرفی نزد رفتم خونه و اون مسئله برام تمام شد و اصن یادم رفت. دو روز بعد سر کلاس بودم که صدا زدن دیدم معلمم و مادرم و مدیر بیرون پشت در ایستادن من متعجب بودم که چی شده ، مادرم گفت که تو به معلمت بی احترامی کردی و متعجبم بود چون در طول این چند سال یکبارم برای هیچ موردی به غیر از درس مدرسه نیومده بود. من فکر کردم که معلمم یادش رفته و مسئله حل شده چون من مقابله به مثل کرده بودم وحرفم خیلی بدم نبود گفتم نه ایشون حرفی رو زدن که درست نبود حق نداشتن من رو مسخره کنن منم جوابشون رو دادم مدیر گفتن که نه ایشون معلم بودن و فلان تو باید سکوت میکردی برو سر کلاس ازشون در برابر همه عذر خواهی کن من اصن به این فکر نکردم که مدیر هست،به این که کارم اشتباه نبوده فکر میکردم گفتم من کار اشتباهی نکردم و الانم ناراحتی ندارم ولی اگه ایشون ناراحتن سر کلاس به خاطر حرفی که زدن عذرخواهی کنن منم عذر خواهی میکنم. من اون موقع چون محکم حرف زدم و از موضع خودم پایین نیومدم مسئله بدون بحث زیاد منطقی تمام شد چون همیشه در این موارد با همه همین طور بودم هیچ وقت با کسی به مشکل برنمیخوردم و همیشه مساله همون موقع حل میشد. در قسمت دیگه ای بود که نتیجه برعکس بود یادم میاد من در قسمت هایی که مربوط به درس نبود نترس بودم و قوی عمل میکردم مثل روابط مسئول گروه نمایش یا مسابقات ورزشی ..ولی در موارد درسی چون عزت نفس نداشتم و قوی نبودم به مشکل برمیخوردم.در درس خوندن چون قوی نبودم و فکر میکردم از پسش برنمیام همیشه به مشکل برخوردم و چون اساسی حلش نکردم و خودم به تنهایی این مساله رو ریشه کن نکردم در تایم پیش دانشگاهی به مشکل بزرگی برخوردم ونمرات من به طرز وحشتناکی پایین شدن و الان میفهمم که جهان میخواست بگه دیگه فرار کردن و کمک گرفتن از دیگران نرفتن تو دل ترس بسه.من تو اون مرحله چون ضربه ی سنگینی خوردم گفتم اینطور نمیشه و برای اولین بار بدون کمک گرفتن از بقیه یا فرار کردن از مسئولیت خودم به تنهایی شروع کردم به درس خواندن و مسائلم در رابطه با درس هر بار بهتر حل شدن و هر بار عزت نفسم بالا رفت چون تو دل این ترسی که چندین سال بود درگیرش بودم رفتم و وقتی ما تو دل ترس های واحی میریم میبینیم ترسی نبوده و ما بزرگش کردیم. هیچ وقت در روابطم با دیگران نگفتم با فلانی مشکل دارم یاچرا بابام یا مامانم از من دفاع نکردن و مشکل رو حل نکردن چون خودم همیشه این قسمت رو حل میکردم .ولی در قسمت درس من همیشه توقع داشتم از دیگران و وقتی نمراتم پایین میشدن میگفتم به خاطر مامان هست که برای من کلاس تقویتی نگرفت یا من رو فلان مدرسه نذاشت یا معلم درست درس نداد و همیشه این مشکل رو به عوامل بیرون از خودم ربط دادم .الان میفهمم وقتی که ما خودمون رو در همه ی جهات زندگی مسئول ندونیم براشون هم حرکتی نمیکنیم و یا درست و قوی حرکت و عمل نمیکنیم و در دل ترس ها نمیریم و به خدا توکل نمیکنیم و بعد میندازیم گردن اینکه من اگه فلان کار و نکردم چون خانواده اینطور کردن ،کشورم اینطوریه یا معلمم یا رییس جمهور و ……

    یه مثال دیگه چندین سال هست که کشورهای آسیا شرقی رو دنبال میکنم به خاطر تلاش و با برنامه بودنشون و رشد سریعشون و خیلی چیزها ازشون یادگرفتم و خیلی جاها از تلاششون و اینکه مستقل هستن و خودشون رو در بیشتر مواقع مسئول زندگیشون میدونن درس میگیرم.مثلا نزدیک یک ده هست که موج موسیقی کره در جهان خیلی صدا کرده و خیلی پیشرفت کردن و واقعا هم حقشون هست چون از نظر کیفیت اهنگ ، ویدیو و رقص خیلی عالی کار میکنن و خیلی از موسیقی دان ها میگن که از نظر کیفیتی در یه لول دیگه ای قرار دارن.من خیلی توی مردم خودمون میبینم که همیشه خودشون رو با دیگران و کشورهای خارجی مقایسه میکنن و میگن ما امکانات اون ها رو نداریم که به فلان جا مثل اون ها نمیرسیم مثلن در همین زمینه موسیقی(موسیقی کره الانه در لولی قرار گرفته که در بزرگترین چارت های جهانی رتبه های بالایی داره)من دیدم که جوان های خودمون میگن آره فلان گروه کیپاپ اگه به فلان جایگاه در آمریکا رسیده به خاطر امکاناتی بوده که در این سال ها داشته(گروه بی تی اس الان بهترین بوی بند جهان هست و خیلی در جهان تاثیر گذار بودن و الگوی خیلی ها شدن این گروه سال ۲۰۱۳ کارشون رو شروع کردن و من قانون تکامل رو با هر بار مثال زدن این گروه بهتر میفهمم این گروه با کمپانی های بزرگ کره ای شروع نکردن بلکه کارشون رو از یک استودیم که استودیوم هم نبود بلکه یک زیرزمین کوچک بوده شروع کردن و همونطور که اعضای گروه میگفتن گاهی انقدر فشار روشون بوده که چندین بار میخواستن دیسبند کنن(گروه رو منحل کنن)ولی هر بار بهم انگیزه دادن و تسلیم نشدن اون هارو در برنامه های کره و حتی در خیلی از مراسم دعوت نمیکردن برای همین وقتی دیدن در کره زیاد استقبالی ازشون نمیشه تسلیم نمیشن و تصمیم میگیرن به امریکا برن و شانس خودشون رو امتحان کنن با اینکه زبان انگلیسی رو فقط یکی از اعضای گروه بلد بوده و بقیه در کل چیز زیادی بلد نبودن ولی میرن و خود اعضای گروه مجانی به مردم داخل شهربلیط های مجانی میدادن که بیان و اجراشون رو ببین و حتی در یک ویدیو دیدم که اعضا میگفتن خجالت میکشن که باید برن و خودشون بگن که به کنسرتشون بیاین و فیلم هایی که در این چند سال از این گروه دیدم متوجه شدم که خیلی رو خودشون و عزت نفسشون و قوانین در طی این چند سال کار کردن و تو دل خیلی از ترس هاشون رفتن و قوی عمل کردن به صورتی که الان نزدیک ۳ سال هست که بهترین بوی بند جهان و دو سال هم هست که در کاخ سفید سخنرانی دارن و من هر بار دارم طبق قانون عمل کردن رو در این گروه میبینم و برای خودم مثال میزنم یه چیز دیگه کلن در کره یک گروه وقتی بخواد دبیو کنه خیلی از پروسه های سنگین رو باید طی کنه وحشتناک باید رو صدا و موسیقی و رقصشون کار کنن تمرین های سنگینی انجام بدن و قوی عمل کنن و فیلتر های سخت زیادی رو رد کنن وگرنه بهشون اجازه دبیو نمیدن و حتی خیلی ها زمان ورود به این عرصه براشون چندین سال طول میکشه چون ممکنه تو یه زمینه ای هنوز پرفکت نبوده باشن و البته که همین سختگیری ها زیاد باعث شده که طی یک دهه همچین پیشرفت سریعی در زمینه ی موسیقی داشته باشن و موج کیپاپ رو راه اندازی کنن. )در صورتی که ربطی به امکانات نداره من وقتی اراده کنم قوی عمل کنم و مسئولیت کار خودم رو به عهده بگیرم و به دنبال هدف برم و نترسم و هر تضادی بود برطرفش کنم جهان برای من همه چیز رو فراهم میکنه و من هم میتونم در همین ایران حتی در زمینه ی موسیقی جهانی بشم(در مورد مسئولیت کار و وظیفه ی خود را به عهده گرفتن هم بخوام از همین گروه مثال بزنم بگم که در یک ویدیو دیدم که یکی از اعضا گروه میگفت من گاهی اونقدر ناامید و خسته میشدم که میخواستم فرار کنم ولی به یاد میاوردم که من یه مسولیتی دارم و باید قبولش کنم و به عنوان عضوی از این گروه قسمت خودم رو درست انجام بدم که اعضا میگفتن گاهی میشد ساعت ها زیادی توی سالن رقص میموند و بیشتر تمرین میکرد البته همه ی اعضای گروه همین طور بودن و میخواستن همیشه قوی عمل کنن و بهترین خودشون رو ارائه بدن.)

    نوشتن یکم برام سخت شده بود و بیشتر تو سایت فقط کامنت میخوندم ولی از این به بعد سعی میکنم هر جا دیدم باید کامنت بذارم حتمن این کار و انجام میدم.استاد عزیز سپاس بی نهایت برای این فایل بی نظیر که من هر بار گوشش میدم ازش سیر نمیشم و بیشتر یاد میگیرم و سپاس از مریم عزیزم برای فیلمبرداری عالی و خفنش و سپاس از دوستان خوبم برای کامنت های عالی که میذارن.

    خدای خوبم ازت تو بی نهایت سپاسگذارم که من رو در این جمع بهشتی قرار دادی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: