اصل بقای اصلح - صفحه 51
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-02 07:22:522020-10-03 02:24:06اصل بقای اصلحشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام حاکم جهان هستی
درود فراوان به استاد عزیزموبانو شایسته گرامی
درود به خانواده عباسمنشی عزیزانم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
اصل بقای اصلح
چقدر جالبه وچقدر داره قوانین درست وعالی عمل میکنه
جهان تمام پوجودات ضعیف و ازبین میبره وفقط جای قوی ها است
ومن به خودم میبالم که چقدر انسانی هستم قدرتمندوازکجا به کجا رسیدم
منم ضعیف بودم خیلی ضعیف که براثر کوچکترین تلنگری از جهان جا میزدم ومیترسیدم
من آدمی بودم که بخاطر یه سری مسائل که الان وقتی فکرشومیکنم خودم خنده ام میگیره وخجالت میکشم دست به خودکشی زده بودم واینقدر ضعیف بودم وجهان منو زیر دست وپای خودش داشت له میکرد واونقدر فشارم دادکه در حد نابودی رسیده بودم واحساس میکردم که نبودم بهتره از بودنم وتنها راهی که به ذهنم میرسید فقط ازبین بردن خودم بود
ودرهمون تاریکی وفشارها بود که خداوند دستم رو گرفت ونجاتم دادوکم کم با طی کردن تکاملم دوباره رشد کردم وهدایتم کرد وتا اینکه ازطریق استاد عزیزم وسایت بهشتی قرارم داد دراین مسیر الهی وتونستم خودم رو قوی کنم وهرروز قدرتمند تربشم وخودم رادوست داشته باشم وعاشق خودم باشم وارزش برای خودم قائل بشوم وتمرکز کردم روی خودم وهرروزم رو بهتر کردم ازروز قبلم وتا اینکه الان اینجام وسرم بالاست وبه خودم افتخارمیکنم وبدای خودم دست میزنم وبه قدرتم مینازم
واینومیخوام بهتون بگم که دلیل اون سرشکستگی ونابودیم وله شدنم زیر دست وپای جهان هستی دلسوزی برای دیگران بود وتلاش وکمک کردن به نزدیکترین کسانم وتلاش برای تغییر دادنشون ودلسوزی وانقدر اون کارو انجام دادم که ازخودم فراموشم شد وکل تمرکزم رفت روی دیگران خواستم به ضعیف ها کمک کنم تا خودم ضعیف شدم ونابود
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
هرکس درهرجایی که هست همانجایی است که باید باشد وما نمیتوانیم کسیرو تغییر بدیم حتی فرزند خودمونو حتی پدرومادر خودمونو وفقط تمرکزروباید ببریم روی ارزسمنی خودمون ولیاقت دادن به خود
جهان هستی قوانین داره وطبق قوانین عمل نکنیم نابودیم وهیچ دلسوزیی وجود نداره
ما فقط باید بتونیم نتیجه بگیریم وبانتیجه هامون حرف بزنیم واون کسانی که قراره بنا به درخواستهاشون هدایت بشوند خودشون راهشو پیداکننو بیاند سمتت واونموقع ازت کمک بگیرن
وردرغیر اینصورت هرچقدر ماتلاش کنیم برای کمک ودلمون به حال بقیسه بسوزه در اصل خودمون رو سوزوندیم وتمام
من این تجربه بسیار تلخ روتجربه کردم وکلملا این قانون رو درک میکنم وتصمیم گرفتم که خارج ازقوانین عمل نکم تا جریمه نشوم
وخداوند راشاکرم که تونستم قوی بشوم وبه ادامه مسیرزندگیم بپردازم ولذت ببرم از اکنون زندگیم وبا خوب نگه داشتن احساساتم ،اتفاقات خوب رو درزندگیم جذب کنم وخوشحالم وباآغوش باز به استقبال تضادهای زندگیم میرم چونکه میدونم تضادها فقط برای پیشرفتم میاد والانم درگیر یک تضادی هستم همین روزها ودارم ازش استفاده بهینه میکنم ونتیجه عالیش که برام رخ دادحتما توی سایت خواهم نوشت باافتخار تا برای بقیه دوستانم هم مورد استفاده قراربگیره
خدایا شکرت که من را انسانی فوق العاده وقدرتمندی قرارم دادی ومن هرچه دارم ازپروردگارم است واز اعماق وجودم از خدایم راضی هستم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
باآرزوی روزهایی پرقدرت وشاد درزندگیتون دوستان عزیزم
استادعزیزم ومریم خانوم عزیزبسیار سپاسگذارتونم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود
اصل خود ارزشمندی و خودباوری
یعنی اینکه ما ارزش وجودی(ظاهری و باطنی) خودمون را درک کنیم و پرورش بدیم این ارزشمندی را با مطالعه،کنترل ذهن،کنترل شنیده ها،کنترل خوردن،کنترل زبان،کنترل چشم،کنترل عواطف و …
اولا و اصولی ترین اصل ما برای موفق شدن اینه که ما باید به خودباوری برسیم و خودمون را لایق موفقیت و زندگی خوب بدونیم و در خودمون اون پتانسیل را کشف کنیم.اگه نرسیم به اون مثل موج دریا میمونیم که یک روز با ستایش مردم از ما خوشحال میشیم و یک روز با انتقاد مردم ناراحت و زندگی سینوسی و یویو مانند ما تا آخر عمر شروع میشود
اصل بقای اصلح
همیشه قوی تر ها ماندگارند
اگر چه ما در زمان تولد موجودات و حیوانات ضعیف به اون کمک بیشتری نسبت به بقیه هم نوعان و هم سالانشون بکنیم اونها محکوم به فنا هستن شاید یک ماه و یا یکسال زندگی کنند ولی عاقبت رفتنی هستن شاید ما به یک جوجه ناقص کمک کنیم که یک مرغ بالغ بشه ولی در زمان بالغ شدن به وسیله مرغ های قوی تر و یا حیوانات قوی تر از بین خواهد رفت
بنام یگانه قدرت جهان
سلام خدمت استادهای عزیزتر از جانم همونهایی که زندگی منو باارزش کردن ولایق وقدرتمند بودن را به من اموختن.
وسلام به تمام همخانواده ایهای عزیزم در خانواده بزرگ وقدرتمند عباسمنش.
استاد عزیزم واقعا نمیدونم باید چطور از شما تشکر کنم فقط سعی میکنم با عمل به اموزه هاتون بتونم نتیجه بگیرم وباعث خوشحالیتون بشم.
استاد جان من از بچگی یه اخلاقی داشتم وقتی یکی چیزی بهم میگفت بجای جواب دادن اشکم در میومد وهمیشه فکر میکردم اگه چیزی بگم طرف مقابل ازم ناراحت میشه پس خودم ناراحت بشم بهتره تا کس دیگه وهمیشه هم مورد خنده خانواده بودم واین ادامه داشت که حتی همسر وفرزندانم هم به این نقطه ضعفم میخندیدند وبجای قبول اشتباهشون میگفتند بابا برو تو هم اشکت دم مشکته .خلاصه این ضعف با من بود تا به لطف الله مهربانم من با شما اشنا شدم وبا توجه به پشتکار وتعهدم که از لحظه ای که پا میشم تا موقع خواب اگه کار انجام بدم فایل گوش میدم اگه نشستم کامنت میخونم واز اون طرف دوره فوق العاده احساس لیاقت که اونم خواست خدا بود تونستم تغییرات زیادی تو خودم بوجود بیارم دیگه دوست ندارم کسی برام کاری انجام بده وحمایتم کنه بقول شما قدرتمند شدم دیگه نذاشتم اشکم در بیاد اگه هم موردی بوده که دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم نذاشتم کسی اشکمو ببینه .استاد جان همونطور که قبلا هم نوشتم همیشه ازتنهایی گله داشتم الان اینقد وقتم برام ارزش داره که حاضر نیستم یه دقیقهشو هدر بدم وبشینم حرفهای بی ارزش وتکراری گوش بدم تازه کلاس زبانم میرم وچون علاقه زیادی دارم وبه لطف ومرحمت پروردگارم خیلی عالی یاد میگیرم .
استاد جان دیروز همسرم بهم میگه چته چرا اخلاقت مثل مردا شده حس میکنم تو مرد خونه ای
خیلی قدرتمند رفتار میکنی حرفات تصمیمات یه جور دیگه شده.
حتی خواب دیدم بهم میگه توخیلی بزرگ شدی چرا اینقد تغییر کردی ومن که دلیلشو میدونم خیلی لذت میبرم.
خدا راشکر میکنم که زحمات وتلاش واستمرار درمسیر قانون خداوند بالاخره داره نتایجشو نشون میده .
استاد حتی خانوادم که عادت به قربون صدقه رفتن ندارن اینقد قربون صدقم میرن که باعث تعجب بقیه شده.
استاد دیگه نه از ناخواسته هام میگم نه از مسایلی که امکان داره برا هرکسی پیش بیاد صحبت میکنم فقط میگم خوبم خدارا شکر عالی عالی .
وواقعا چون فقط توجه ام به خوبیها وزیباییهاست جز اینها هم برام پیش نمیاد استاد جان با عمل به اموزه های شماوتحسین وشکر گذاری هام واقعا خوشبختی وزندگی خوب رو با تمام وجود حس میکنم خدایا بی نهایت شکرت که همونجور که همیشه ارزوم بود راهنمای زمانو نشونم دادی ومنو شاگرد ایشون قرار دادی ودر درگاهت ومسیر نور ورحمتت پدیرفتی اخ خدا جون چقدر خوشحالم .
دیگه مدتهای زیادیه خودمو برای کسی ناراحت نمیکنم میدونم کاری از دست من برای کسی برنمیاد وهر کس هرجاست جای درستشه وخودش باید بخواد تا تغییر کنه حالا با یه بار دو بار گفتن من هیچ تغییری ایجاد نمیشه اصلا طرف بنده خدا متوجه هم نمیشه من چیدارم بهش میگم چون ما هم به اینجا رسیدیم پله به پله تکاملمونو طی کردیم وذره ذره قانونو شنیدیم وبا تمرین وتکرار تونستیم با گوشت وپوست استخون درکش کنیم وعمل کنیم طوری که اگه الان یکم از مسیر منحرف بشیم فورا صدای الارمو میشنویم وبرمیگردیم خدایا شکرت بخاطر این توجهت به بنده هات.
استاد جان حتی بخوام رفتاری مثل قبل انجام بدم مثلا عصبانی بشم یا در جواب کسی چیزی بگم فورا حسم بهم میگه تو فرق میکنی ببین استاد چی گفته واگه اینطور باشی با گذشته هیچ فرقی نداری پس انتظار پیشرفت ونتیجه هم نداشته نباش .وباعث میشه بتونم خودمو عالی کنترل کنم
استاد جان این حس چقدر قشنگه همیشه باهامونه وهر لحظه هدایتمون میکنه این حس در جواب یاری وهدایت خواستن از خداست همیشه از خدا خواستم کمکم کنه طوری رفتار کنم که این دنیا واون دنیا درمقابلش روسفید وسربلند باشم گفتم خدا جونم من ازت هدایت میخوام حالا اگه کمکم نکنی وبراثر نادانی وناخواسته کاری بکنم یا حرفی بزنم ازت گله میکنم وناراحت میشم وتقصیری برمن نیست چون من انسانمو جایز الخطا من ازت کمک خواستمو توکمکم نکردی پس هرلحظه کمکم کن خطا نکنم.من سمت خودمو انجام میدم بقیش با تو.
استاد جان سعی کردم شاگرد خوبی براتون باشم وبنده خوبی برای خدا .انشالله در اینده خبر از پیشرفت وبهبودهای بیشتر براتون بیارم. قدرتمند قدرتمند.
درپناه الله شاد سلامت خوشبخت موفق استوار وقدرتمند وهر لحظه در حال دریافت هدایت وحمایت خواوند بی همتا باشیم .
بنام خداوند بخشنده مهربان
درود بر شما استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته و خانواده بزرگ عباس منش
گوش دادن به این فایل ذهن منو برد به 1389 زمانی که من یک باشگاه ورزشی داشتم و امکانات بسیار به روزی رو در اون زمان داشت من برای کسائی که پول نداشتند ورزش کنند هیچ شهریه ای دریافت نمیکردم چون اعتقادم و باورم بر این اساس بود که خدا وند به من سرمایه و امکانات داده من هم باید قسمتی از این داراییم را به صورت ارگان در اختیار دیگران قرار بدهم .
بعد از چند مدت کارم بجای رسید که این افراد آنقدر بیشر بیشتر شدند که اگر هم کسی که شهریه و هزینه خودشو پرداخت میکرد جا نبود که بیاد ورزش کنه و یواش یواش شرایط من از لحاظ مالی بهم ریخت و من بجای رسیدم که میرفتم پیش ادارات و ارگان های دولتی که به من کمک کنید چون مکان ورزشی من در حال فروپاشی یا ورشکستگی است و همه اون مدیران بعد از اینکه دلیل اون همه مشکل متوجه میشدند من رو بخاطر اون حس انسان دوستانه تشویق میکردند ولی هیچ کمکی به من نمیکردند ولی باز هم من در آن زمانها متوجه نشدم شاید اگر من با شما استاد عزیز آشنا نمیشدم هنوز هم در همان گمراهی با عشق و علاقه گذشته سرگردان هیران بسر میبردم و هم خودم و خانوادهم رو هروز ضعیف و ضعیف تر میشدم .
الان دیگه اون باشگاه وجود نداره ولی اون دلسوزیهای بی مورد هم دیگه خبری نیست و جاشو با قانون آفرینش و قانون اصل بقا عوض کرده خدا را هزاران بار شاکرم که من رو به این مسیر پذیرش و یاد گیری و خانواده بزرگ عباس منش آشنا نمود خدایا شکر خداراشکر خدایا شکر
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام
خداوندا
آنگونه که خودت صلاح میدانی
در زمان خودت و به روش خاص خودت
از من برای اهداف با ارزش خودت استفاده کن
خدایا شکرت که باور های کمبود رو از من دور کردی
واقعا برای این فایل و این قانون حرفی برای گفتن ندارم
کاملا واضح و مشخص
تمام
من قبل از اشنایی با استاد همیشه نقش آدم ضعیف رو بازی میکردم که ترحم بدست و به خواسته هام برسم
و کاملا مشخصه که هیچوقت به خواسته هام نمیرسیدم
و بخاطر همین انسان هارو ظالم و بی عدل میدونستم که چرا حق منه مظلوم رو نمیدادن
دیگه حرفی برای گفتن نیست
هرکی که تو شرایط من بوده و این فایل رو گوش کرده قشنگ فهمیده که داستان چی بود.
مرسی استاد عزیز
سلام خدمت استاد عباسمنش عزبزمو خانوم شایسته دوست داشتنی و مهربونم و دوستای عزیزم
خیلی خوشحالم که امروز به این فایل هدایت شدم چند روز قبل من و مامانم یکی از فایل های استادو گوش میدادیم که توی اون فایل هدایت شدیم به این فایل عالی و اسمشو روی یه برگه نوشتم که بعد از تمام شدن اون فایل اینو گوش کنیم ولی متاسفانه اون برگه رو گم گردم یادم رفت کجا گذاشتم
تا اینکه دیروز یه دوست عزیزی خونه ما بود و خیلی عالی قانون فرکانس و بلد بود و نسبت به اطرافیانمون خیلی توحیدی بود رفتاراش و از هم صحبتی باهاشون لذت بردیم
آخرای صحبتش گفت که من همیشه توی ماشینم گندم دارم و به پرنده ها غذا میدم گشنه نمونن و هر وقت گدا بیرون میبینم هرچقدر که بتونم کمک میکنم بهش و انقدر این صحبت ادامه پیدا کرد که رسید به جایی که میگفت مثلا دیشب دخترم هوس شیرینی کرده بود رفتم خریدم یه جعبه شیرینیم خریدم دادم به خانواده نیازمندی که میشناختم دادم همیشه لباسی داشته باشیم یا مثلا خرید برای خونه انجام بدم برای اونم میخرم میبرم
یه لحظه اومد تو ذهنم گفتم نه استاد گفتن که نباید کمک کنیم اون ادم باید خودش حرکت کنه و عادت ندیم به اینکه همه چیز بدون تلاش دردسترس اون ادم باشه خلاصه به اون ادم لبخند زدم و گفتم خوبه ولی منو مامانم دائما از دیشب با خودمون میگفتیم که خب حرفاش خیلی قشنگ بود ولی حرفای استاد چی؟ استاد گفت کمک نکنین
از خدا خواستم هدایتم کنه و رها کردم اون موضوع رو امروز داشتم آماده میشدم بیام دانشگاه مامانم این فایلو گذاشته بود و من شنیدم یه قسمتیشو و گفتم وای مامان جواب مارو داره میده هدایت الهی از این واضح تر؟؟؟
و انقدررررر خوشحال شدیم که با ذوق از خونه اومدم بیرون سریع این فایلو پلی کردم و گوش دادم تا برسم به دانشگاه و همش منتظر بودم برسم که بتونم این موضوع رو باشماهم به اشتراک بزارم
واقعا قوانین خدا بدون تغییره و هیچکس روی زندگی من تاثیری نداره همینطور که من در زندگی کسی تاثیری ندارم
و به این نتیجه رسیدم اطرافیان ما قرار نیست همه افکارشون مثل ما باشه و ما باید نکات مثبتی که از اونا یاد میگیریمو به کار بگیریم توی زندگیمون و اون عقایدشونو که با ما در تضاده رها کنیم و از کنار هم بودنمون لذت ببریم
این دوست عزیزمون خیلی نگاه های توحیدی خوبی داشت ولی اخر همه صحبتاش من متوجه شرک شدم یاد اون حرف شما افتادم که میگفتین شرک در دل مؤمن مانند مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه و من اینو با چشمای خودم دیدم دیشب استاد واقعا هرکسی متوجه این قوانین نمیشه.
و اینم بگم من کلا اینستاگرام و فضای مجازیو کنار گذاشتم و تمرکزمو گذاشتم روی خودم و تلوزیون ما اصلا روشن نمیشه مگه اینکه سریال زندگی دربهشت یا سفر به دور امریکارو ببینیم دیشب از طریق همین دوستامون متوجه شدم مه حلمه موشکی رخ داده و… اینا ترسیدن میگفتن سرنوشتمون چی میشه اگه جنگ بشه ما نابود میشیم استاد من اول میخواستم همراهی کنم باهاشون یهو یکی تو دلم گفت حدیث این بود توحید توحید گفتنت؟ مگه نمیگفتی هیچ چیزی خارج از خواست و اراده خداوند نیست. مگه نمیگن که هیچ برگی بدون اذن خداوند بر روی زمین نمیوفته؟ دپس نگرانی برای چیه و سکوت کردم و حس کردم از خوشحالی قلبم باز شده حتی الانم با یاد آوری قدرت به این بزرگی قلبم باز میشه
خلاصه که خیلیییییییی خوشحالم بابت اینکه خدا هدایتم کرده به این مسیر الهیی که واقعا هرکسی نمیتونه درکش کنه انشالله به لطف الله مهربانم توی این راه ثابت قدم باشیم
اول از همه از الله یکتا ممنونم که مارو در این مسیر زیبا و این جاده سرسبز قرار داده و بعد از استاد عزیزم بابت اینکه انقدر زیبا توضیح میدین و خانوم شایسته مهربونم که برای سایت و به اشتراک گذاشتن این اگاهی ها وقت میزارن و از مامانم رفیق عزیزم که باهم هم میسیرم ممنونم که داریم باهم از این مسیر زیبا لذت میبریم
در پناه الله یکتا شاد، سالم، خوشبخت، سعادتمند و ثروتمند باشیم در دنیا و آخرت
سلام
یکی از آدمهایی که قربانی ضعف و مظلوم نمایی خودش شد مادرم بود
خیلی درسها از زندگی مادرم گرفتم
همیشه خودش را قربانی بچه ها و فامیل میکرد و دیدم که چه ضربه های از اطرافیان خودش خورد
همیشه دست به سینه خواهر و برادرهایش بود و اونها هم تا جایی که میتوانستم ازش سو استفاده میکردند و همیشه مشکلاتشان را پیش مادرم نیاوردن
کارهاشون را باید مادرم انجام میداد و ایشون هم با این دید که رحم کنم تا اون دنیا جایگاه خوبی داشته باشم اما فقط زجر کشید
برادرهای خودم چقدر اذیتش کردن چون خودش را فدای بچه هایش میکرد
سال آخر عمرش جوری برخورد میکرد که من میمیرم و شما پشیمون میشی یعنی میخواست با مرگش به ما احساس گناه بده و خودش هم قربانی مظلوم نمایی بشه
و در مقابل پدرم انسانی خودساخته و قوی بود هیچ موقع احساس ضعف و قربانی بودن را انتقال نمیداد
همیشه میگفت من هیچ نیازی به شماها ندارم
همیشه خودش تو اولویت بود و بهترین غذاها را برای خودش میخرید و احساس ترحم و دلسوزی به ما نداشت و همین رفتار پدرم باعث شد که روی پای خودم پایین و از 16 سالگی برم سر کار و دستم توی جیب خودم باشه
مادرم خودش خودش را از بین برود او قربانی مظلوم نمایی خودش شد
و به خاطر همین درسهایی که یاد گرفتم الان هیچ ترحم و احساس دلسوزی حتی به بچه هام هم ندارم
و خودم هم احساس قربانی بودن را به دیگران نشون نمیدم
حتی یادمه چند سال پیش که مریض شده بودم و همسرم میخواست احساس دلسوزی بکنه که اگه کاری داری انجام بدم گفتم هیچ نیازی به کمک تو ندارم خودم خوب میشم و اصلا نمیخوام کسی بهم رحم کنه
و همین حس باعث شده از وقتی که قانون را یاد گرفتم نه مریضی داشتم نه مشکلی بوده که تحقیر بشم یا وضعیت بدی قرار بگیرم که احساس دلسوزی دیگران را برانگیزم همیشه قدرتمند و سالم و قوی بودم به لطف خدای بزرگ
استاد بزرگوار سید حسین عباسمنش این باورها را در ذهنم کاشت سپاسگزارم ازت
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب بودم
موضوع جالبی بود و خیلی نکته های عالی در این فایل یاد گرفتم
اکنون می دانم که همه چیز در دستهای من است و من خودم خالق زندگی و شرایط زندگی خودم هستم
من در زندگی دیگران هیچ تاثیری ندارم و تنها خودم هستم که می توانم برای خودم همه چیز را از نو بسازم و یا اینکه دیگر و دچار هزار و یک مشکل باشم
نکته دیگر این است که وقتی من روی خودم کار کنم و زمانی که می دانم همه چیز تنها و تنها در دستهای خدای مهربان است آنوقت بی شک من به راحتی و آسانی می توانم در مسیر خودم قدم بردارم چرا که دیگر نیازی به تایید و توجه دیگران ندارم و نخواهم داشت
همه چیز برای من از زمانی شروع می شود که بخواهم تغییر کنم
تغییر کردن یعنی نشان دادن شهامت به این موضوع که من لایق بهتر شدن هستم و جهان هم به این شهامت پاسخ
می دهد و من را هدایت می کند
زمانی من موفق هستم که طبق قانون ثابت حاکم بر این جهان رفتار کنم و عمل کنم
آنوقت بی شک دیگر نیازی به تایید دیگران ندارم
اگر حرف های دیگران درست بود باید زندگی آنها اکنون عالی و فوق العاده می بود در حالیکه اصلا اینگونه نیست
من زمانی موفق هستم که گوش به صدای قلب خودم بدهم
از خدای خودم هدایت بخواهم
روی کمک و دستهای هدایتگر او حساب باز کنم
توجه خودم را روی زیبای ها و نکات مثبت اطراف خودم بگذارم
در تمام این موارد باید قوی باشم و خودم را با این قوانین قدرت ببخشم
آنوقت من همیشه موفق و پیروز خواهم بود
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای ممکن ها
سپاس از خدای زیبای ها
سپاس از خدای فراوانی ها
1403/7/2
روز79
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد ومریم عزیز ودوستان گل
خدایاشکرت بخاطر یک روز و یک آگاهی دیگه
چقدر صحبت هاتون بی نظیر ه استاد
دقیقا دیشب داشتم قرآن میخوندم و مواجه شدم با جنگ های زمان پیامبر و چقدر این توضیحات شما درک و مفهوم آیه هارو برام روشن تر کرد ممنونم ازشما
وقتی به مفهوم دلسوزی توی زندگی خودم نگاه میکنم
میبینم چقدر دیگرانی که دلشون برای من سوخت و میخواستن منو حمایت کنند هم به من ضربه زدن و هم به خودشون الان میفهمم اگر من حمایت کسی و قبول نمیکردم قوی تر میشدم اصلا همین که ما دلمون برای کسی میسوزه یا دلسوزی کسی و قبول میکنیم شرک هست و اصلا اجازه رشد و پیشرفت به آدم نمیده وهردوطرف پشیمون میشن از دلسوزی اونی که حمایت کرده منتظره تغییره طرف هست و چون میبینه تغییری رخ نداد چون میخواد با کمک کردن دیگران و تغییر بده وشرک درونش هست اونی هم که دلسوزی و پذیرفته اصلا دیگه تلاشی برای قوی تر شدن نمیکنه و دل میبنده به اون شخص و شرک پشت شرک
الانکه فکرمیکنم به این 3ماه اخیر زندگیم میبینم چقدر قوی ترشدم چون حمایت و دلسوزی کسی و قبول نکردم و روی پای خودم ایستادم. وقتی که اخراج شدم یه دوستی بهم گفت یه مقدار پول بهت میدم تا وقتی که کارپیداکنی و لنگ کسی نشی و من خیلی قاطع گفتم نمیخوام ممنون و خدای مهربونم خودش هوامو داشت حتی توی مهارتهای شغلی هم حمایت کسی و نمیخوام خودم تلاش میکنم و یادمیگیرم و قوی میشم
خدایاشکرت
بنام خدا سلام استاد عزیزم و مریم عزیز و دوستان گلم
اصل بقای اصلح عنوانی بود که توجه منو جلب کرد
ادم هایی که شخصیت قوی دارن خویشتنداری بیشتر دارن وکمتر احساساتی هستند خیلی موفق هستند
چیزی که من دارم به شدت روی خودم کار میکنم که کمتر درگیر احساسات بشم چون به شدت ازاین موضوع ضربه خوردم وبه نظرمن انسانهایی که انضباط شخصی دارن مدیران لایق وانسانهای کارآمدتری هستند
وقتی بااحساسات تصمیم میگیری یعنی قوی نیستی وضربه را بعدها ازهمون ضعفی که داری خواهی خورد
استاد به موضوع مهمی اشاره کردین دلسوزی بدترین بلایی که میتونی سرخودت بیاری ،دلسوزی پایین ترین لول وفرکانس
اتفاقا یه موضوع روبگم که واسه خودم پیش اومده من وقتی میخواستم گواهینامه میگرفتم یک شخصی داشت ازما آزمون میگرفت که به هیچ عنوان به هیچ کسی حتی آشنا دلسوزی نمیکرد وانقدر سخت گیرانه آزمون میگرفت که همه ازش متنفر بودن ودعا میکردن بااون شخص نیفتن ومن باهمون شخص بعد پنج بار گواهینامه مو گرفتم الان که فکر میکنم میبینم چقدر عالی بود والکی به کسی دلسوزی نمیکرد
این باعث میشه افرادی که نمیتونن ماشین کنترل کنند نتونن بیان تو شهر چون واقعاً جان انسانها در خطر میفتاد ومن تحسین میکنم اشخاصی که انقدر محکم وقوی عمل میکنند
انسانهای قوی ماندگارترند ،
طبق قانون جهان هیچ وقت گیر ادم ضعیف نمیفتی تابهت شوک بده ادم قوی شوک هم بهش بدن قوی ترمیشه