موسیقی هایی برای تجسم خواسته‌ها - صفحه 18

381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرین عبّاسی گفته:
    مدت عضویت: 1709 روز

    درود بر خداوند، جهان هستی، کائنات و همهٔ دوستان عزیز

    خدا قوت آقای عباسمنش و بقیهٔ اعضای سایت

    واقعا عالی بود در طول این ۸ موسیقی کلی اشک ریختم و به تمام هداف‌ها و خواسته‌هایم فکر کردم و تمام محدودیت‌های ذهنیم را شکستم به امید‌ خدا این راه را با قدرت هر چه بیشتر ادامه میدهم تا به تمامی خواسته و اهدافم برسم و هر روز بهتر و بهتر بشم

    من در طول این ۸ سفر موسیقی همهٔ اهدافم را با چشمانی بسته و حتی با چشمانی باز ترسیم، تجسم و تصور کردم

    من بهترین میشم چون من الان هم بهترین هستم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    طلای میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان بخصوص استاد عزیز و خانم شایسته

    من و همسرم این دوره رو با هم شروع کردیم و در این سایت اسم ایشان ثبت شده ولی منم خواستم چیزهایی که در زندگی خودم و مشترکمان اتفاق افتاده رو اینجا با دوستان به اشتراک بزارم

    من قبل از ازدواج وقتی با دوستانم از دانشگاه بیرون میومدیم میرفتیم بازار طلا فروش شهرمون و اونجا یک مغازه فوق العاده شیکی بود و من همیشه به شوخی میگفتم بچه ها چقدر خوبه که شوهر آدم طلا فروش باشه و هر روز یکی برای خودش برداره الان شغل همسر من پخش طلا هست .

    دومین چیزی که خواستم و همیشه میگفتم اینکه من هرگز با کارمند ازدواج نمی کنم و دقیقا همان چیزی شد که میخواستم و حتی میگفتم با پسری که خانواده اش برای او دختر پیدا کنند ازدواج نمی کنم.دقیقا اول همسرم خودش بدون اطلاع خانواده به من زنگ زد و پیشنهاد داد و بعد از ۲ ماه به خانواده هایمان اطلاع دادیم.

    یکی از چیزهایی که بعد از گوش دادن به فایل استاد فکر کردم و به یاد آوردم این بود که در سال ۹۳ من در اوایل سال گفتم تا پایان سال ازدواج میکنم و در دی ماه من ازدواج کردم.

    بعد از ازدواج همسرم گفت بیا خانه ایی که میخواهیم رو تجسم کنیم و بنویسیم. من و همسرم نشستیم گفتیم یه خونه میخواییم ۴۰ متری با قیمت ۹۰تا۱۱۰ میلیون و در کوچه بن بست و با پارکینگ و تراس دار.از بین همه فقط و فقط تراسش نبود و الان خونه ای که ما در اون زندگی میکنیم همه اون خصوصیات رو داره جز تراس.

    من قبل از آشنایی با همسرم اصلا از این قانون زندگی هیچ اطلاعی نداشتم ولی با کمک و تشویق ایشون و بعد از آشنایی با استاد سعی بر استفاده از این قوانین در زندگیم رو دارم تا ایمانم به این قوانین بیشتر بشه .

    حتی امروز که داشتم خواسته های روزانه ام رو مینوشتم گفتم امروز حتما یک هیوندا کوپه میبنم .آخه دیروز یه رنگ قرمز اونو دیدم و جوری مجذوبش شدم که گفتم حتما میخرمت و امروز دیدم.

    با آرزوی موفقیت و سعادت و خوشبختی برای همه ای اعضای خانواده بزرگ استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    زهرا کهدویی گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    سلام روز همگی بخیر..

    ۶،۷ ماه پیش بود یه عکسی از یه کتابخونه رو دیده بودم..یادم نیست کجا بود..یکی از معروفترین و زیباترین های دنیا بود..خیلی دلم خواست!

    چون اهل کتاب خوندنم هستم..همیشه دوست داشتم با یه عالمه دوستای عالی بریم یه محفلیو بشینیم راجب مسائل قشنگ صحبت کنیم!

    این عکسو که دیدم خیلی خواسته ی قوی تری درونم شکل گرفت برای داشتنش!

    تا جایی که گفتم اصلا خودم میسازمش! با اینکه من معمار نیستم و نقشه کشی بلد نیستم،روی کاغذ یه چیزایی نقاشی کشیدم و چون رشتم زبانه و علاقه ی زیادی هم به ترجمه و اموزش دارم،یه قسمتی هم گذاشتم برای کتابایی خودم که ترجمه کردم و یه قسمت بیرونی هم گذاشتم برای کلاس زبان!

    چند روزی بهش فکر میکردم و خیلی احساس خوبی داشتم، اون روزا خیلی راجب تجسم نمیدونستم و فکر میکردم که اگه زیادی تجسم کنم یه جورایی میشه چسبیدن به خواسته و بهش نمیرسم..ولی همیشه اون گوشه ی قلبم بود و گاهی که نا امید میشدم از درس خوندن یا کلا نا امیدی می اومد سراغم،تجسمش میکرم که اونجا نشستم و کتاب میخونم یه محیط خیلی خوشکلیه و یه لیوان قهوه ام کنارم گذاشته.. خیلی احساس خوبی بهم دست میداد!

    گذشت و گذشت…تا اینکه دیروز رفته بودم کتاب بخرم،یه نیم ساعتی تا خونمون راه بود،موقع برگشت پیاده بودم،توی راه یه کتاب فروشی دیدم که خیلی دکور زیبایی داشت! رفتم داخل..یه عالمه کتاب های جور واجور از همون مدلایی که همیشه دنبالش بودم داشت!

    یه گوشه ی دیگه پر از لوازم تحریر های جور واجور و قشنگ بود!

    جالبه قیمتاشم خیلی خوب بود اخه!

    فروشنده های مهربونم داشت!

    جدای همه اونا بگین چی دیدم!

    یه راه رو بود پله میخورد میرفت پایین.

    کنارش نوشته بود” سالن مطالعه”! هنگ کردم!

    پرسیدم پایین به کجا میره؟

    جواب دادن یه سالن مطالعه اس که اگه خواستین کتابی مطالعه کنین میتونین برین پایین! حتی اگه از ماهم کتابی نخریدین میتونین به رایگان با خودتون کتاب بیارین و اینجا بخونین!

    رفتم پایین..دقیقا همونجوری بودن! همش چوب! عین همونی که فکر میکردم!

    انواع و اقسام میز و صندلی فانتزی،یه عالمه کتاب و اسباب بازی و دکوری!

    تااازه مبلم بود😅😁

    اینو دیگه بهش نه فکر کرده بودم نه توی تصوراتم بود!

    خیلیم خوشگل بود،روی دسته هاشم چوبی بود و برای مطالعه مفید و برای نوشتن عالی!

    خیلی تجربه ی خوبی بود و ایمانم قوی تر شد!

    یه نکته ای که بنظرم مهم ترینشه اینکه پیاده میتونم برم،کلا ۱۰ دقیقه راهه!

    امیدوارم شماهم انگیزه گرفته باشین..بخدا همه ی خداسته ها میان! به تجسم کردن ادامه بدین!

    ۲۳/۹/۹۹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    رکسانا گفته:
    مدت عضویت: 2181 روز

    سلام

    یادمه چند سال پیش 14ساله بودم و همسری داشتم به شدت بددل من هیچی از قانون جذب اینا نمیدونستم اما کلی مشکل داشتم با وجود این عاشق لحظه هایی بودم که خونه تنها باشم بشینم به دانشگاه رفتن ترم یکدختر پسرتفریح بیرون شهرهایی همکلاس ها و…

    فک میکردم

    تجسم میکردم تصور می‌کردم اینقدر لذت می‌بردم که حد نداشت شده بود تنها دلخوشی زندگیم اینقد حالم خوب میشد انگاری واقعا تو شرایط تصورم هستم

    به چطوری مسیر فک نمیکردم

    با اینک واقعیت حتی من اجازه رفتن سرکوچه نداشتم به اجبارمدرسه رو هم ترک کرده بودم

    3سال بعد جدا شدیم اصلا نفهمیدم چطور شد اصلا به جدایی فک نمیکردم

    خیلی راحت با این ک تو خانواده ما غیر ممکن

    بود و ما فامیل بودیم دوهفته ای جدا شدیم بعد از اون دیگ هیچ وقت ندیدمش. بعدش

    مدرسه رفتم دانشگاه قبول شدم تمام لحظه هایی ک تصور کردم در واقعیت دیدم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    مینا ثروتی گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    موسیقی هایی برای تجسم خواسته ها

    سلام خدمت همه ی هم فرکانسی های عزیزم .

    و سلام و عرض ادب محضر استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربانم

    استاد این موسیقی های تجسمی شما چند وقته من دیوانه کرده به حدی که دارم باهاش قوانین رو بیشتر درک میکنم .

    منظور حرفم چیه ؟

    من نشستم اهداف ماهانه برای خودم تعیین کردم و گفتم تا آخر ماه میخوام به این لیستی که نوشتم برسم –

    البته ناگفته نماند که خواسته ها با شرایط الانم سازگار بود و در راستای مدار و فرکانس الانم و مسیر تکاملی ام بود .

    فقط کافی بود تمرکز بیشتری رو شون بزارم ،

    یعنی سمت خودم رو درست انجام میدادم تا خداوند سمت خودش رو یعنی چگونگی خلق شون رو در زمان مناسب انجام میداد و

    من فقط باید تسلیم میشدم و به هدایت های خداوند عمل میکردم .

    به قول شما که همیشه میگین : من دوست دارم با نتایجم صحبت کنم ، منم تصمیم گرفتم الان بیام و از نتایجی که با همین موسیقی های تجسمی شما گرفتم صحبت کنم .

    استاد من شروع کردم در مورد خواسته هایی که نوشته بودم عکس جمع کردم ،

    بعد شماره گذاری کردم به ترتیب اولویت رسیدن به خواسته ،

    بعد کلیپ اش کردم ،

    بعد موسیقی شماره 1 رو روش گذاشتم (من شماره 1 و 4 رو بسیاار زیاد دوست دارم ) –

    و بعد هر روز صبح ها بعد از انجام تمرین اهرم رنج و لذتم ( در مورد کار کردن روی قوانین ) این کلیپ هم میدیدم و به چه احساس خوبی میرسیدم .

    قلبم باز میشد و با سپاسگزاری و تسلیم مطلق بودن که من نمیدونم چجوری قراره به اینا برسم ولی میدونم که لیاقت اش رو دارم و حتما میرسم بهش .

    ( کنترل ذهن اینجاست که نقش اش خیلی پررنگ درک میشه ،

    یعنی تو ذهنت رو از هر نجوایی که میاد خالی کنی و

    فقط به لحظه ی دریافت فکر کنی و نه چگونگی ؛

    یعنی تو چاله این حساب کتاب کردن های ذهن گیر نکنی که

    اگه نشه چی میشه ، اگه فلانی فلان کار بکنه یا نکنه چی ؟؟ اگه جور نشد چی ” اگه به موقع سفارش ندم چی ؟ اگه تموم بشه چی ؟ اگه افزایش قیمت بخوره چی ؟؟؟

    و ….. میلیارد ها میلیارد نجوای دیگه /

    یعنی ذهن خیلی کارش حرفه ای بلده و اگه افسارش دستت نباشه تا ناکجاآباد تو رو با خودش میبره ، پس با این تفاسیر کار ما فقط موندن تو احساس خوبه و کنترل ذهن مون جوری که به هر چیزی طوری نگاه کنیم که به احساس بهتری برسیم . )

    استاد حتما و حتما و حتما باورتون میشه که من به 80 % از اون 16 تا خواسته ای که میخواستم بهش برسم ، نه تو یکماه بلکه تو یک هفته رسیدم ، فقط یک هفته –

    با همین موسیقی تجسمی شما و همت خودم و هدایت های خداوند که من هر وقت اون کلیپ رو میدیدم قند تو دلم آب میشد ، حتی همین الان هم .

    باز هم باورتون میشه که بعد از یک هفته با دیدن دوباره ی اون کلیپ من تازه به خودم اومدم و دیدم که عععههههه ؛ این که دارم ، اینم که اومد ؛ اینم که کادو گرفتم ؛ این و این و این هم که سفارش دادم آوردم ، این هم خودم رفتم خریدم…..

    بعععلللهههههه

    من خلق کردم ؛ به صورت طبیعی خلق کردم .

    اینقدر این خلق کردنه طبیعی بوده که خودم نفهمیدم چطور شد که شد .

    و من چقدر طبیعی زندگی کردن رو و طبیعی خلق کردن رو دوست دارم .

    در مورد اون یکی دو تا خواسته ام هم حتماااا باورهای قوی تر میخوام ؛ فقط همین –

    و من رفتم برای اهدافی که قرار بود ماه بعد برنامه ریزی بشه . اما از دومین هفته ی همون ماه شروع میشد و دوباره کلیپ جدید از خواسته های جدید اما اینبار با باورهای بهتر و عزت نفس بیشتر و ایمان قوی تر و البته موسیقی شماره 4 –

    من هنوز دوره ی 12 قدم رو شروع نکردم و دارم روی دوره ی روانشناسی ثروت 1 کار میکنم و به طبع هنوز هم به قدم هشتم دوره ی 12 قدم هدایت نشدم که اونجا شما در مورد تجسم صحبت کردین و من هیچ اطلاعی ازش ندارم ؛

    اما تو این لحظه من درک کردم که برای خلق خواسته هام به قول خانم شایسته جان : وقتی قانون بفهمم دیگه در مورد کانون توجه ام خساست به خرج میدم ؛

    من تصمیم گرفتم آگاهانه تمام تمرکزم رو بزارم روی چیزهایی که به من احساس بهتری میده و باعث میشه من انگیزه ی بیشتری بگیرم و حرکت کنم به سمت اهدافم (احساس سرزندگی و شور و شوق باعث حرکت میشود – جلسه ی 4 دوره روانشناسی ثروت 1 )

    و زیبایی های بسیاری که تو این مسیر ؛ مسیر خلق خواسته هام هست رو تجربه کنم و تمام عواملی که اصل نیست و تمرکزم رو ازم میگیره و من رو به حاشیه میبره رو آگاهانه ، آگاهانه ، آگاهانه حذف کنم از زندگیم .

    استاد سپاسگزار شما هستم که هر گوشه ای از سایت تون رد پای قوانین هست و هیچ موضوع اضافه ای نیست که بخواد حتی برای لحظه ای ما رو به حاشیه ببره که اگه هم باشه شما با جسارت تمام حذف اش میکنید (مثال اش غیر فعال شدن ارسال دیدگاه در پروفایل اعضاء و دفترچه خاطرات ) .

    چقدر قشنگ شما این محیط ایزوله رو برای ما ایجاد کردین و

    سپاس و شکر الله ای که من رو هدایت کرد به این مسیر زیبا ،

    دقیقا زمانیکه به این محیط بیشتر از هر زمان دیگه ای احتیاج داشتم و

    من به زمانبندی خدای خودم ایمان دارم که کارش رو بی نقص و در پرفکت ترین حالت ممکن انجام میده و این خدای من چقدر بزرگه .

    خدایا مرسی که هستی و برایمان خدایی میکنی .

    مینا ثروتی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای:
    • -
      زهرا کهدویی گفته:
      مدت عضویت: 1944 روز

      چقدر زیبا نوشتی مینا جان

      نمیدونم فامیلیت ثروتی هست یا خودت اینو گذاشتی،ولی امیدوارم از در و دیوار برات پول فراوون بریزه!

      امشب دست مارو گرفتی،انشالله خدا دستتو انقدر محکم بگیره که تو دستاش حل بشی😂😍

      از بابت تمرین تجسمتم پیشاپیش ممنونم،هنوز انجام ندادم ولی مطمئن نتیجه هیولا خواهد شد!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مینا ثروتی گفته:
        مدت عضویت: 2236 روز

        سلام خدمت زهرای عزیزم.

        من نعمتی هستم اما از وقتی دوره ی روانشناسی ثروت ۱ رو گرفتم از مینا نعمتی به مینا ثروتی آپدیت شدم. 😊

        عزیز دلم ممنونتم که احساس زیبات با من به اشتراک گذاشتی و این درکت از قانون و این کامنتم رو تحسین میکنم.

        تحسین میکنم که تصمیم به انجام تمرین گرفتی.

        دستات هدایتگر و حمایتگر خداوند همیشه همراهت باشه ❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هما ی سعادت گفته:
      مدت عضویت: 1833 روز

      سلام مینا جان

      دوست وهمسفر مهربانم

      از نوشتن این کامنت زیبا حدود یکسال میگذره ومطمینم که تا حالا نتایج زیادی برات حاصل شده

      خیلی تحسینت میکنم وبهت تبریک میگم که متعهدانه وبا عشق تمرینهاتو انجام میدی واین رد پای زیبا رو از خودت به جا گذاشتی

      از کامنتت واقعا لذت بردم ودرس گرفتم وامروز تمرین ستاره ی قطبی و تجسم خواسته هامو باالهام از نوشته های شما باحس بهتر وباور بیشتر انجام دادم

      بینهایت ازت سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    یلدا گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیر، بابت موزیک تجسم سازی سپاسگزارم ، من دانلود کردم متاسفانه نمیتونم باز کنم و از آهنگ ها استفاده کنم همینطور کتابی که از طریق سایت به افرادی که تازه عضو شدن هدیه میکنید اونم دانلود کردم اما باز نمیشه نمی‌دونم چطور میتونم استفاده کنم محبت میکنید راهنمایی کنید سپاسگزارم،برای اینهمه خوبی شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سعيده فاضلى گفته:
    مدت عضویت: 1879 روز

    به نام خداى موسیقى که خود جهانش را به واسطه این توازن وصداهای بکر وتازه به انسان آنچه را که نمی دانست آموخت وبه او یاد داد همیشه طبیعت را الگوی رشد خود و ‌تکامل خود بداند

    سپاسگزار خدایی هستم که خالق این همه زیبایی ‌و شگفتی است سپاسگزار وجودی هستم که به من ماهیت داد سلام استاد عزیزم سلام گروه بی همتای من دوستان من وبانو شایسته جان ❤️

    خیلی خوشحالم که اینجا نشانه ی امروز من بود ‌باتوجه به اینکه همه چیز در گوشی من پاک شد احساس کردم آمدن من به این بخش فوق العاده که خیلی دوستش دارم نهایت معجزه و خلق تمام خواسته ها یم است انگار خدا بهم میگه اون برنامه ای که هر روز صبح بیدار میشدی و انجامش میدادی رو رها نکن اون تجسمها و زیبایی هایی در تمرکزت خلقشون میکردی رو رها نکن تو در یک قدمی این اتفاقات خوب هستی هر کی اومد تو زندگیت برای تو درس داشت چه خوب چه بد شونه هات لرزیدن وصورتت رنگ پریده شد ‌از من پرسیدی چی شد من کجای باورم ایراد داشت کجا قدمی رو برداشتم که تو در اون مسیر نبودی منم بهت میگم عیبی نداره اینا لازمه ی کار توئه باید این راه رو میرفتی باید اشتباه میکردی شاید هم نه ،نباید اشتباه می‌کردم !؟ فقط الان که برای نشانه ام اینجا هستم فهمیدم همه ی اون تجسم ‌،تمرکزم درست بود همه اون به خود رسیدن هام درست بود این یعنی اینکه به راهم ادامه بدم که موفقیت از آن من است که من هر چیزی رو می‌توانم خلق کنم نمیتونم بگم نا امید شده بودم چون نبودم جون پر از شور بودم من خود واقعی ام بودم وهستم وخدا رو در نظر ودر زندگیم میبینم شاید این نشانه می‌خواد بهم بگه تسلیم شرایط نشو تسلیم آدم‌های شرک زده ومغرور نشو تسلیم نشو تسلیم نجواهای ابلیس نشو شرک های خفی خودتو مهار کن وتسلیم باورهای غلط نشو به راهت ادامه بده ومنتظر بمون یک انتظار شیرین یک انتظار بهشتی ‌اتفاقات شگفت انگیز پس بدون تا حالا هرچی اینجا یاد گرفتی درست بوده اینقدر درست که نمیتونی بیخیال نتایج آن باشی اینقدر درست که نشانه ها به قلبت بشکلی نزدیک هستند که فکر میکنی استاد روبرو ات نشسته وداره صمیمانه ‌عاشقانه وبا همه ی صدق کلام ‌و عملش با تو حرف می زنه بدون که حالت خوب میشه بدون که دردت دوا میشه بدونه که روابطی که دوست داری برات محقق میشه بدون که تو لایق همه چیزهای خوب ‌عالی هستی …

    خداوند رو هزاران هزاران هزاران بار بابت این جا بودنم شکر می‌کنم شکر خدایی که از رگ گردن به من نزدیک تر هست شکر خدایی که هم همسایه ی منه هم دوست من هم استاد من هم آرامش وامنیت وآسایش منه

    ممنونم از همراهی شما ‌از اینکه تک تک این واژه ها رو مطالعه می‌کنید وقت میزارید سبپاسگزارم از همه ی شما 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    به نام الله یکتا

    سلام بر استاد شیرین تر از عسلم

    خداروشکر که من رو آفرید و اجازه داد شروع به درک این همه زیبایی و عظمت کنم

    من از کودکی شیفته موسیقی بودم و به همین دلیل خب از نوجوانی ساز زدم و آواز خوندم ولی به دلیل علاقه پدرم به موسیقی سنتی من هم پیرو ایشون هم رفتم دنبال ساز و آواز ایرانی

    و خب دوره آواز هم گذروندم و لی خب دوست نداشتم حرفه ای ادامه بدم و برای دل خودم بود و توی مهمانی های خانوادگی معمولا میخونم و ساز میزنم

    و موسیقی برای من فراتر از همه چیزه و همیشه احساس سبکی و پرواز رو بهم میده البته همیشه گلچین کردم موسیقی ها رو از کودکی و هر چیزی رو گوش ندادم

    تا اینکه با استاد عزیزم آشنا شدم و فهمیدم کلام روی ذهن چقدر میتونه تاثیر بزاره وبه همین دلیل شروع کردم به گلچین همون گلچین شده ها و هر چند سالها یک آهنگ رو شنیده بودم و خونده بودم و یه جوری باهاش خو گرفته بودم و لی به دلیل تعهدم به خودم و استادم و قانون دیگه هیچ موسیقی که توش کلام ناامیدی و غم باشه گوش نمیدم و نمیخونم

    و کاملا این چند ماهه اینو رعایت کردم و یاد گرفتم چقدر این کلمات و عباراتی که توی موسیقی میشنویم روی ذهنمون و توجهمون و فرکانسمون تاثیر داره و راستش اینو کاملا درک میکنم و سپاسگزارم از استاد عزیز و بانو مریم عزیز که تمام موسیقی هایی که انتخاب میکنندبرای فایل های دانلودی کاملا انرژی بخشه و من کلی آهنگ جدید رو باهاشون َآشنا شدم بواسطه دیدن فیلم هایی که استاد روشون موزیک گذاشتن

    راستش دیگه دلم نمیاد به جز حرف استاد چیز دیگه ای بشنوم و گوش بدم ولی موقع رانندگی و ورزش و .. ۹۰ درصد موسیقی هایی گوش میدم که استاد رو فایلاشون قرار میدن و یه آدم که رو خودش میخواد کار کنه باید همه ورودی ها رو کنترل کنه حتی اگه کسی مثل من که از ۶ سالگی یه نوع خاصی از موسیقی رو شنیده و سال های زیادی از عمرش رو صرف یادگرفتن اون کرده باید سعی کنه عادت هاشو ترک کنه

    من استاد رو الگوی خودم قرار دادم و مدام رفتار و کلام و کردار خودم رو با ایشون تا جایی که شناختم و دیدم مطابقت میدم و فکر میکنم یه شاگرد باید اینکارو بکنه و اعتماد کنه تا نتیجش رو ببینه و البته لحظه به لحظه تو زندگیم دارم میبینم اینو

    من یک لر هستم مثل استاد عزیزم و جالبه بودنید قوم لر همه چیزشون با موسیقی هست از تولد و کار تا مرگ و بسیار بسیار نغمه های شاد لری داریم که متاسفانه مهجور مونده و با شنیدنشون چنان شور و انرژی به انسان میده که میخواد زمین رو جابه جا کنه ودلیل زورمندی و قوی بودن زن و مرد لر و انرژی زیادشون به نظر من یکیش همین موسیقی هستش

    البته هر قوم از ایزان چه آذری چه کرد و خوزستانی حتما ترانه های فراوانی رو میتونه پیدا بکنه تو فرهنگش که تمام وجود انسان رو سرشار از شادی میکنه

    و الان یاد گرفتم که چه در موسیقی لری و سنتی که مورد علاقم بوده ار بچگی و چه موسیقی هایی محلی و هر موسیقی در سراسر این کره خاکی نباید تعصب داشته باشم و هر موسیقی از هر استادی که میخواد باشه ولی وقتی من رو از روحم که جایگاه سرور و شادی دور کنه – من هم باید ازش دوری کنم ومثل غذا که هر چیزی رو نمیخوریم روی موسیقی هم همینطور باید حساس باشیم به قول مولانای عزیز : مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد

    پس هر چیز که من رو از این شادی دور کنه الان فهمیدم که الهی نیست حالا میخواد از هر کسی باشه ….

    و راجع به این موسیقی های زیبا و تجسم :

    از زمان آشنایی با استاد هر روز شده چند دقیقه رو به تجسم اختصاص دادم و چه معجره ها دیدم و حتما همه دوستانی که اینکارو میکنند مثل من نشونه ها و معجزه ها رو دیدن و راستش تا همین چند ماه پیش تجسم برام مسخره ترین کار دنیا بود و البته تو تجسم منفی ها استاد بودم به صورت ناخودآگاه ولی الان خدارو هزاران مرتبه شکر به قدری لذت میبرم از این کار از هر فرصتی شده استفاده میکنم حتی در میان جمع و شلوغی و وقتی استادم توضیح میدادن چطور در بندرعباس خیس عرق میشدن از راه رفتن و تجسم کردن و نتایجشون رو الان دارم میبینم من به ایشون اقتدا کردم و به خودم گفتم امین نباید تا زنده ای این تجسم رو رها کنی ….

    من علاوه بر تجسم کردن بعدش شروع میکنم شکر گزاری برای همون چیزهایی که تو تجسم حس کردم و دریافت کردم و مدام رو کاغذ براش شکر گذاری میکنم و خدامیدونه چه لذتی میبرم و همیشه قبل از خواب و بعد از بیدار شدن تجسم کردم این چند وقته و دارم روز به روز نتایجش رو میبینم و خدارو شکر میکنم

    خدایا شکرت که من رو آفریدی و به من ذهنی دادی که هیچ قدرتی به جز خودت نمیتونه آزادی رو ازش بگیره و من هر کجا باشم میتونم با تجسم به هر جا و هر چیز و هر مکانی پرواز کنم و به دستش بیارم و به قول سهراب عزیز

    هرکجا هستم باشم

    آسمان مال من است

    پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ….

    و من توی همه تمرین های قانون با اختلاف عاشق تجسم کردنم و خداروشکر میکنم و استاد عزیم سپاسگزارم برای این همه خوبی و لطفی که در حق من کردید و من رو از اون نجواهای شیطان از اون حقارت نفس آوردید به سمت نور وشادی و عزت نفس و درک زیبایی های جدید

    استاد عزیزم آهنگ های این فایل هم بی نظیر بود و موقع گوش دادنشون بی اختیار اشک شوق ریختم ویه آرامش عالی و احساس بی نظیر همه وجودم رو فراگرفت و میشه آهنگی رو شما با اون احساس بی نظیرتون انتحاب کنید و این طوری عالی نباشه

    بی نهایت سپاسگزارم و افتخار میکنم به شاگردیتون و خدا رو شکر میکنم برای داشتن چنین استادی

    و میخوام همین لحظه به آرزوی عالی بکنم و اون اینه که امیدوارم یه وقتی بشه که اینقدر نتایجم بزرگ بشه و اینقدر فرکانسم بره بالا تا یه شب در کنار اون آتشکده زیبای پرادایس در حالی که عکس ماه زیبا و کامل افتاده باشه روی اون دریاچه بهشتی برای استاد و مریم بانو و میکاییل عزیزم ساز بزنم و بخونم

    به امید اون شب رویایی و زیبا ……………………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      مینا ثروتی گفته:
      مدت عضویت: 2236 روز

      سلام خدمت شما دوست عزیز .

      کامنت تون سراسر شادی و عشق و شور و لذت بود .

      خداوند رو شکر میکنم که قبل از اینکه بخوابم تونستم این سخنان ناب و ارزشمند رو بخونم و لذت ببرم .

      نکات فراوانی رو ذکر کردین .

      اما برای من این از همه بیشتر بولد بود که :

      مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد .

      ممنونم که احساس زیبا تون رو مکتوب کردین .

      انشاءالله شادی مهمان همیشگی خونه ی دل تون بشه

      براتون ثروت و برکت و نعمت رو آرزو میکنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1875 روز

        سلام و درود بر شما

        خدارو هزار مرتب شکر و خیلی خوشحالم که نوشته بنده با عث ایجاد حس خوب در شما اون هم قبل از خواب شده

        چون زمان بیداری و خواب دو تا زمان طلایی هستند که با احساس خوب خوابیدن و بلند شدن

        بسیار بسیار موثره در پیشرفت و ایجاد حال خوب

        و برای همینم هست استاد عزیزم کامنت بچه ها رو صبح بعد از بیدار شدن و شب قبل از خوا ب میخونن

        راستش این شعر مولانا رو هیمشه با خودم تکرار میکنم در لحظاتی که احساس بد میخواد بیاد سراغ من و به خودم یاد آوری میکنم که من عهد بستم با شادی که مال من باشه

        شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          مینا ثروتی گفته:
          مدت عضویت: 2236 روز

          سلام امین عزیز

          دقیقا درست گفتید و به تایم های طلایی اشاره کردید

          خیلی خوبه که با تجسمات فرکانس توجه ارسال میشه و ما به خواسته مون نزدیک میشیم و میتونیم با کنترل ذهن مون دریافت رو انجام بدیم

          ممنون از دیدگاه و نکته ی زیبای شما

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    شیما سیاری گفته:
    مدت عضویت: 2457 روز

    سلام بر استاد گرامی. خداوند این لطف را شامل حال من کرده است که بتوانم دوره روانشناسی ثروت یک و دوازده قدم را با هم پیش برم که احساس میکنم دقیقا دوازده قدم مکمل کاملی بر روانشناسی است . خداروشکر تمرین ستاره قطبی و باورهای دوره روانسناسی کاری با من کرده که وقتی صبح خواسته هامو تجسم میکنم و اون رویامو امکان نداره که اونا اجابت نشده باشند و از رویام هم حتما نشونه هایی میبینم یا در مکانهایی قرار میگیرم که رویای من است اما هنوز مال من نشده و من میگم خدایا ببین افکار من دارن کار میکنن خدایااا شکرت . و بیشتر اوقات وقتی به یه خواسته ای فکر میکنم همون موقع جه جوری جلوی چشمام قرار میگیره.

    از تجسمات قبلیم بگم که وقتی ۱۳ یا این حدودا سنم بود یه خونه نقلی و تجسم میکردم که طبقه دومه و یکسری از خصوصیات همسرم را تجسم میکردم و فکر میکردم که پارس سفید داره و اولین فرزند من پسره . که من الان حدود چند سالی هست که تمام اینهارو که تجسم میکردم همونهارو بدست اوردم. اما الان به تضادهایی خوردم که بیشتر میخام . قبلا فقط میخاستم اونم از همسرم و اعصابمم به هم میریخت و اصلا هم نمیتونستم تجسمشون کنم و بیشتر کلافه میشدم. اما الان با شنیدن دوره ثروت یک تا قسمت ۱۷ و دوقدم از دوازده قدم و چند روزی انجام ستاره قطبی نه تنها به راحتی میتونم رویامو تجسم کنم بلکه دارم ازشون نشونه میبینم . مثلا به ماشینم فکر میکنم یهو میبینمش .مثلا داشتم فکر میکردم که ایا میشه من راننده این ماشین خودم باشم و فرزندمم کنارم باشه یهو دیدم خانمی با پسرش که تقریبا مثل پسر من بود رفت سوار اون ماشین مورد علاقه من شد .به یکی فکر میکنم پیام میده میگه تو فکرت بودم . و خواسته های روزمرمو یعنی کارایی که میخام انجام بدم رو صبحا فقط تجسم میکنم و بعد میرم سر کار اصلا به طور اعجاب انگیز و خیلی راحت براورده میشن. یه جورایی چرخ زندگیم نرم شده و کارام خیلی راحت پیش میره . قبلا بایستی پیش همسرم التماس میکردم که یه کاری برام انجام بده فقط کافیه من تو ذهنم اون درخواستو بکنم خودش زنگ میزنه میگه بیرون کاری نداری و به راحتی برام انجام میده. اصلا عاالی شده زندگیم. قبلا پول نداشتم روز مادرو پدر برا والدینم هیچی بخرم و کلی ناراحت میشدم اما الان به لطف الله یکتا تقریبا یکسالی هست که هر روز اوضاعم بهترو بهترو بهتر میشه به لطف الله مهربان . مثلا امروز صبح تجسم کردم که شلوار سفیدی که میخاستمو خریدم . مهد کودکی که دوس دارم پسرمو ببرم تجسم کردم و چند تا چیز دیگه که یادم نمیاد چون من به محض بیدار شدن شروع میکنم کلی چیز تجسم کردن و امروز همکارم بهم پیام داد که بیا بریم بیرون و شرایط منم اتفاقا جوری پیش رفت که میتونستم همون ساعت برم بیرون و رفتیم و کلی اتفاق خوب برام افتاد کلی مغازه های قشنگ رفتیم و من کلی چیزای خوب دیدم و پسندیدم و یاد گرفتم و اتفاقا مسرش جایی بود که شلوار سفید داشت و منم رفتم خریدمو و بعدم رفتیم دنبال پسرش تو مهد که دقیقا مهد پسرش همونیه ک من خیلی دوس دارم پسرمو ببرم بعد گفت میخای بریم تو مهدو ببینیم که من پیاده شدم تو مهد رو دیدم عالی بود و کلی اتفاق عالی و مطمینم که تا شب همینجور برام خوب و عالی پیش میره انشالله .

    دوستتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مهسا نیک گفته:
    مدت عضویت: 2107 روز

    دوستان ،من بجای تابلوی آرزوها یک پیج اینستاگرام درست کردم که فالوئری ندارم و فقط خودم میتونم پستهام رو ببینم.توی این پیج عکس آرزوها و خواسته هام رو مثل خونه و ویلا و ماشین و مسافرتهایی که دوست دارم رو پست میکنم و کپشن هم به زمان حال مینویسم.طوری که انگار اون خواسته رو الان دارم و به دستش آوردم.شما هم اگر دلتون خواست انجام بدید خیلی حس خوبی داره.و به تجسم کردن کمک زیادی میکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: