گفت آسان گیر کارها... - صفحه 13

569 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وحید پورتقویان گفته:
    مدت عضویت: 1814 روز

    بازم لذت بردم بازم لذت بردم همیشه لذت میبرم وای اونجایی که استاد گفت الان که داری این فایلو گوش میدی اتفاقی نیست با توجه به فرکانسی که ارسال کردی الان داری این فایلو گوش میدی دیوانه شدم شل شدم عقل از سرم پرید ما همه معشوقیم که خالقمون عاشق ماست عاشق اینکه ما به همه چیز برسیم چون با رسیدن به همه چیز به پیشرفت جهان کمک میکنیم خدایا شکرت که قوانینت بدون نقص داره عمل میکنه و عمل خواهد کرد به خدا ایمان داشته باشید سخت نگیرید مثل من که یه مدته دارم آسون میگیرم و بدون اینکه کاری کنم حرفی بزنم بقیه از طرف خداوند واسم کارایی انجام میدن و بهترم میشه اینا همه به خاطر آسون گرفتنه و آسون گرفتن از کجا آب میخوره از ایمان و اعتماد به رب خدایا بی نهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      یاسین اسدی گفته:
      مدت عضویت: 2021 روز

      بنام پروردگار مهربان

      با سلام به استاد عزیز و مهربان همه ی خانواده ی عباسمنشی عزیز و دوست عزیزمون

      چقدر قشنگ گفتید واقعا عالی بود اسون گرفتن از جایی اب میخوره دقیقا ک ایمان واعتقاد داشته باشیم به رب آن پروردگار دانا و توانای مهربان

      ان شا الله همگی همچنین ایمانی داشته باشیم

      بازم ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    استاد عزیزم سلام. مریم شایسته‌ی شایسته‌‌ام سلام. چه اسم‌ بامسمایی دارید. به هم‌فرکانسی‌های خوبم سلام می‌کنم‌ و امیدوارم سلامت باشند.

    برگ ۴۲ سفرنامه من.

    خدا رو شکر می‌کنم که ۴۲ روز رو پشت سر گذاشتم.

    استاد، چه خوشحالم که گوشم محرم شنیدن حرف‌های شده.

    استاد من چقدر راه رو‌ عوضی رفتم. اصلاً کلاً اشتباه می‌کردم. فکر می‌کردم هر چی عبوس‌تر و غمگین‌تر و جدی‌تر باشم آدم بهتر و‌ موفق‌تر و باایمان‌تری‌ام. آخ آخ که چقدر اشتباه می‌کردم.

    استاد شنیدن حرف‌های شما چقدر در من زندگی و روحیه و انگیزه ایجاد می‌کنه.

    من امروز یاد گرفتم که باید از مسیری که این همه سال می‌رفتم، برگردم. زندگی رو جدی نگیرم. سخت نگیرم.

    من بارها و بارها این غزل حافط رو خونده بودم ولی هیچ وقت این قدر زببا ندیده بودم این شعر.‌ و نغهمیده بودم.

    هیچ چیز ارزش غصه خوردن نداره.

    آسان گرفتن یعنی چی؟ بعنی بیش از حدِّ تصورات‌، منطق‌ و دو دوتا چهارتاهای ذهنم روی حمایت‌ها و هدایت‌های خداوند حساب کنم. من باید به این نیرو اعتماد داشته باشم و این اعتماد رو‌ در عمل و نه در حرف نشون بدم.

    خدایا شکرت، استاد عزیزم سپاسگزام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    شایان گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    امروز به یه تضاد بزرگ برخوردم مدتهاست هر چه تلاش میکنم تا بتونم برای خودم کسب و کاری راه بندازم نمیشه و به تازگی برای گسترش کارم پول زیادی رو از دست دادم خیلی حالم بد بود خیلی . با خودم گفتم دیگه موفق نمیشم من تواناییش رو ندارم کارم تمومه. همینطور که این نجواها توی ذهنم بود با خودم گفتم حتما یه مشکلی توی افکار و باورهام هست که نتیجه نگرفتم و اومدم توی سایت سرچ کردم و رسیدم به این فایل صوتی . با اینکه دلم میخاد همیشه تصویر استاد رو هم بیبینم و این فایل فقط صوتی بود ولی گوش دادم چون از موضوعش فهمیدم که میتونه جواب سوال من باشه و بود

    مشکل من در این بیت شعر بود :

    گفت آسان گیر کارها کز روی طبع سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    اره مشکل من این بود که خیلی سخت گرفته بودم من هر جا کار خوب پیش نمیرفت غصه میخوردم نگران میشدم خودمو سرزنش میکردم بهم میریختم و همین احساسات منفی باعث شده بود که کارم همش گره بخوره باعث شده بود پشت سرهم بد بیارم . دقیقا مشکل از نقطه ای شروع میشه که با کوچکترین اتفاق بد نتونی ذهنتو کنترل کنی تا دمینو وار پشت سر هم بد بیاری این قانون دنیاست تا بهت بفهمونه توی مسیر رسیدن به خواسته هات نباید غصه بخوری تا راحتر و سریعتر بهش برسی

    دقیقا اتفاقات بد، دمینو وار میفته و هر چی میری جلو بدتر میشه اگر نتونیم ذهنمونو کنترل کنیم و دشارژ نشیم

    غصه نخوردن برای انبوهی از مشکلات کار بسیار سختیه ولی باید مثل یه مهارت یاد بگیریم باید هر روز تمرین کنیم تمرین و تمرین و تمرین تا بالاخره در این کار ماهر بشیم تا تبدیل بشیم به یه ادم ضدضربه .

    هر مشکلی که پیش میاد از بیمار شدن گرفته تا اخراج شدن و بی پولی و ناراحتی برای تلاشهای بیثمر و …. فرصتیه تا با کنترل ذهن از خودمون یه انسان بهتر بسازیم پس هر زمان که مشکلی پیش اومد نگو چرا من ؟ نگو بازم مشکل ؟ نگو چرا بازم نشد، بلکه خدارو شکر کن چون اونها اومدن تا تو رو رشد بدن . اینجاست که باید خودتو نشون بدی وگرنه توی لحظات خوب که همه حالشون خوبه مهم این لحظات بد هست که بتونی احساس خودتو خوب نگه داری

    اون موقع درهای بهشت به سمتمون باز میشه و به قول استاد هم فرکانس و هم مدار میشیم با پیغام سروش . اون موقع برای شنیدن الهامات دیگه نامحرم نیستیم . به نظرم کنترل کردن ذهن در برابر مشکلات، بیماریها ، پول از دست دادن ها و … در عین حال که کار سختیه ولی یکی از لذت بخش ترین کارها هست که میتونه از ما انسان بهتر و قویتری بسازه

    همونطور که استاد گفتن من با سوالی که از کاینات پرسیدم به این فایل هدایت شدم . خدارو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    یونس اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    سلام روز ۴۲ سفرنامه ای پر خیر برکت خداروشکر بازم این فرصت بهم داده شد ک بتونم وارد این سفر بشم و ردپای از خودم بزارم

    من شب ها قبل خواب گاهی اوقات در مورد قوانین با خودم گفتگو میکنم دیشب موضوع گفتگوی درونیم این بود که : تو این فرصت زندگی که به ما داده شده که هرچند دقیق مشخص نیس چقدره،،،،

    یکسری کار ها هست که ارزش نداره و این مثال هارو براخودم زدم مثلا ارزش نداره که بخای یک لحضه از عمرتو در احساس بد باشی و غصه بخوردی …حرص بزنی .. طمع کنی و ارزش نداره بخای پشت ترسات قایم بشی …

    و گفتم در عوض یکسری کارها هست که اتفاقا ارزشش داره و این مثال هارو برا خودم زدم گفت ارزشش داره که روی خودت کار کنی و ورودی هاتو کنترل کنی و خودتو تو احساس خوب نگه داری …و از لحضه لحضه زندگیت تو هر شرایطتی با هر امکاناتی لذت ببری ،،،،ارزشش داره که هدف داشته باشی و باورهای خوب در خودت اینجاد کنی و وقتی باورات درست بشه وارد مدارش میشی که براش قدمم برداری پس ارزشش داره که با امید واسه هدفات حرکت کنی گفتم تو این فرصت کم ارزشش داره که خوب زندگی کنی و کمک کنی دنیا جای بهتری واسه زندگی کردن باشه و به خودم گفتم تا وقتی اینکارو بخای کنی خداوند و جهان هستی این فرصت در اختیارت قرار میده و انوقت که میتونی بگی من این جهان تجربه کردم و الان میخام برم اون جهان ببینم

    و مثال استاد برا خودم زدم که همه ابعاد زندگی رو تماما تجربه کردم

    اینها ☝️☝️☝️ حرف ها و گفتگو هایی بودن که دیشب قبل خواب با خودم گفتم

    و وقتی امروز صبح فایل ۴۲ سفرنامه رو باز کردم یاد گفتگو درونی دیشبم افتاد و بنظرم بی ربط به این فایل نبود

    خداروشاکرم بابت وجود این سایت و استاد عزیز خانوم شایسته گل و تمامی اعضای خانواده از خداوند میخام قدم های مارو در این مسیر استوار کنه و به این ما بیفزا تا بتونیم باور های خوب در خودم ایجاد کنیم و به طبع اون عملکرد خوبی داشته باشیم و تمامی اهدافمون برسیم ک تمامی هدف ها نرد خداوند مقدس و امکان پذیرن

    برای همگی شما سلامت ،،، ثروت و آرامش آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2174 روز

    ب نام خدا

    سلام خدمت همه در این برگ سفرنامه میخام براتون از آگاهی هایی ک فهمیدمشون بگم براتون

    تلاش کردن برا ی مسله فرق داره تا با درگیرش شدن و چسبیدن بهش باید بفهمیم و درک کنیم ک نباید وابسته ی چیزی یا کسی بشیم

    و نکته ی بعدی اینه ک تمرکزمونو ب طور خود آگاه ببریم روی نکات مثبته هر اتفاقی چ سعی کنیم همیشه احساس مون خوب باشه چون اتفاقات خوب حاصل احساس خوبه

    خدارو شکر گزارم بخاطر این آگاهی ها ک از بی نهایت مسیرو طریق ب من میرسونه

    از استاد عزیزم تشکر میکنم ک این آگاهی هارو در اختیار ما میگذارند

    از خانوم مریم شایسته ی مهربونم ک زحمت سفر نامه ی ما دانشجویان عشقو کشیدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    شیدا و مهرک گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم

    وقتی این فایل رو گوش دادم بغض کردم چون فقط چند دقیقه از چیزی که از خدا خواسته بودم بهم نشون داده شد

    من بعد از4 سال آشنایی با شما استاد عزیز تقزیبا یک هفته هست که مجددا شروع کردم به تغییر باور هام و دنبال یک نشونه بودم که تو این فایل بهم گفته شد خدارو شکر میکنم

    این بار که این دوره رو شروع کردم به خاطر وضع مالی بد نبود اتفاقا تو این 4سال با اینکه مدام رو باور هام کار نمیکردم اما زندگیم 180 درجه تغییر کرده

    الان 1 سال و نیم که مهاجرت کردم تو خونه ی خوب با آرامش با همسرم به دور از تمام آدم هایی که تو فرکانس ما نبودن زندگی میکنم و تا چند ماه دیگه میتونم تو حرفه خودم با درآمد بالا کار کنم

    میخوام بگم اگر میگم 180درجه یعنی من تا 2سال پیش حتی خونه ای برای زندگی کردن نداشتم غذایی برای خوردن نداشتم اما امروز دیگه هیچ رنگی از اون مسایل تو زندگیم نیست و برای این هزاران بار خدارو شکر میکنم

    اما این بار میخوام برای همیشه رو باور هام کار کنم این بار میخوام به آرامش مطلق برسم این بار میخوام ثروتمند باشم

    و خدا رو تو تک تک لحظاتم داشته باشم

    بعضی وقتا حس آدم جوری هست که با نوشتن و گفتن نمیتونه بیانش کنه

    به قول اون دوستمون تغییرات جوری اتفاق میوفته که ما فکر میکنیم روال عادیه زندگیمون هست

    اما با تمام وجود ایمان دارم به تغییر باور و تغییر اتفاقات

    مرسی از استاد عزیزم نفهمیدم چجوری خدا توی مسیرم قرار داد فقط میدونم خیلی ازش خواسته بودم والان خیلی خوشحال و سپاس گذارم

    دوستتون دارم و از خدا برای همه و برای استاد عزیزم بهترین ها خدا رو میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    سلام

    خیلی چیزها هست که توی زندگی من اصلا ارزش ناراحت شدن ندارند. این که دیگری چه کاری کرد؟ این که باید این کار رو می کرد.

    الان که دارم فکر می کنم به چیزها و مسائلی که بابتشون خیلی ناراحت می شم. می بینم که خیلی هاشون اصلا ارزش فکر کردن ندارند. حیف نیست خودمو با این افکار از خوشبختی دور می کنم؟

    من خیلی به خودم سختی می دم. همیشه توی ذهنم کارها رو بزرگتر از اون چیزی که هستند می بینم و این باعث میشه که استرس بگیرم و عصبی بشم. باید نجواهای ذهنمو آروم کنم و همش به خودم بگم که این کارها خیلی آسون هستند و خیلی راحت انجام میشن. کاری نداره که

    باید به موقع تصمیم بگیرم و به تعویق نیندازم تصمیماتم رو

    باید تمرکزم رو از روی مشکل بردارم و بذارم روی راه حل ها

    به جای حساب کردن روی ذهن باید به الهاماتم عمل کنم

    هر وقت احساس بدی دارم اول حالمو خوب کنم و بعد بیام سراغ حل مسئله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سیروس گفته:
    مدت عضویت: 1740 روز

    بسیاری از پرسشهایی مه در زندگی مرا رنج میداد دلایل اینکه همیشه مریض بودم را در سخنان اقای عباسمنش یافتم.ناشکری و ناسپاسی را حق خود میدانستم.با خدا مناظره میکردم و نزد خودم برنده میشدم.اما بعد از هر مناظره با خدا مریض میشدم و میگفتم چون خدا در مقابل حرف حساب من جوابی ندارد از زورش استفادهدمیکند و مرا مجازات میکند.الان به ان افکارم میخندم .خدا حاکم و پادشاهی که من تصور میکردم نیست.مناظره من با خدا فرکانسهای منفی بود که به خودم باز میگشت.من ادمی دیگر شدم.اگر چه هنوز مقداری بیمارم اما خود را بیمار نمیدانم.نتیجه فرکانسهای منفی هست.نتیجه احساس بدم در گذشته هست ولی دارد کم رنگ میشود چون ذهنم را کنترل میکنم.باورم عوض شده و این مقدار کم بیماریم که استرس و اضطراب هست از بین میرود چون باورم عوض شده.سپاسگذار شدم.بخاطر همه چیزهای خوبی مه دارم اما قبلا نمیدیدم.کلا گذشته را فراموش کردم.من هر روز صبح درخواست میکنم خدایا میخواهم امروز حالم خوب باشد و خوب است و شب میبینم یک روز زندگی را باسلامتی خلق کردم.هر فکری که حالم را بد کند اجازه نمیدهم در سرم بماند فوری با کاری فکری دیگر به ان بی توجه میشوم.روز به روز سرحال ترم.احساس رضایت دارم نمیجنگم مقاومت نمیکنم.تسلیم شدم.خدایا شکرت که حرفهای استاد عباسمنش را به گوشمن رساندی هزاران بار شکر که به موقع از شانه خاکی جاده بسوی جاده برگشتم.دیگر به خودم گاری نمیبندم.احساسم خوب است اگر هم بد شود نمیگذارم بدی احساسم ادامه پیدا کندقطع میکنم .به نجواهای شیطان گوش نمیکنم.در مسیر هستم و مواظبم از مسیر خارح نشوم.اگر چیزی هست که باید بیشتر بدانم به من بگویید تا حواسم باشد.خدایا شکرت حالم خوب است.خدایا بخاطر سلامتی جسم و روحم از تو سپاسگذارم.قانون را یاد گرفتم البته بیشتر و بیشتر علاقه به یادگیری قانون افرینش دارم تا زندگیم در دستان خودم باشد.سلامتی ثروت را با هم میخواهم.اما تسلیم هستم پ راضی.چقدر دوست دارم انچنان با انرژی برتر یکی شوم که از شوق اشک بریزم.پس اگر مطلبی را میدانید که من نمیدانم به من بگویید‌.و خدا را شکر میکنم که اینجا بیشتر راهنمایی شوم‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4004 روز

    سلام به همسفرانم واستاد عزیزم وخانوم شایسته مهربون.

    ۴۲ امین روز سفرم.

    استاد این فایل چقدر ناب بود.

    چقدر به من حس آرامش میداد.

    آسان گرفتن یعنی عجله نکنم.

    استاد اینجا که گفتین آسان گرفتن یعنی به خدا توکل کنم من واقعا این رو لمس کردم.

    در طوفانهای زندگی هر گاه آسان گرفتم یعنی تصمیم گرفتم لبخند بزنم وسعی کنم احساسم را خوب نگه دارم اون طوفان هم کم کم آروم شده.

    وبعد اومدم نتایج اون آرامش بعد از طوفان را نوشتم.

    درسهایی که ازش گرفتم نوشتم.

    ودیدم برکاتش بیشتر از خسارتهاش بوده.

    و چقدر باعث رشدم شده.

    آسان گرفتن یعنی از دیگران دل بکنم وفقط روی قدرت رب حساب باز کنم.

    امروزم تو ستاره قطبیم کارام رو نوشتم وبا خدای خوبم صحبت کردم که تا شب خواسته هامو خلق کنه ومن میدانم که این کارهارو انجام میده.

    چون من مدیریت زندگی رو به او سپردم.

    من سخت نگرفتم و میدونم با کمکم خدا وبه لطف خدا همه چی ممکنه.

    همه چی میتونه انجام بشه.

    منم که بهش اجازه دادم وخودم رو در آغوش گرم خودش رها کردم ومنتظر خبرهای خوب وشیرینش هستم.مثل قبل که برام انجام داده.

    من به معجزات الهی عادت دارم.

    آسان گرفتن یعنی حرص نخورم.

    نگران نباشم.دیروز با فرزند کوچیک خواهرم بیرون بودم.اون دو سالشه.

    دستم را گرفت وتو خیابون میگفت بریم تو خیابون.

    بریم تو کوچه هایی که تنگ وخلوت بود ومن نگران بودم.

    بریم تو مغازه ها.

    از هیچی نمیترسید.گاهی حیووناتی هم از کوچه رد میشدن ولی نمیترسید ونگران نبود اونجا گفتم اون نمیترسه چون به من تکیه کرده و روی من حساب میکنه ونمیترسه.

    از هیچی نمیترسه.

    بعد گفتم خدایا اگه من به اندازه ای که این بچه به من تکیه کرده به تو توکل میکردم وآسان میگرفتم همه کارها حل میشد.

    اگه نگران نباشم وذهنم رو کنترل کنم خدا خودش به بهترین نحو حل میکنه.

    اینو تجربه کردم که هرگاه احساسم خوب بوده کارام رو درست کرده.وردیف شده.

    هر گاه در حس بد بودم اتفاق بد رو تجربه کردم.

    نگران نباشم و سمت خودم رو انجام بدم.

    سکوت کنم و کارم رو به خدا بسپارم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: