گفت آسان گیر کارها... - صفحه 15

569 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نادر محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان گرامی

    وای وای استاد

    چی داری میگی از هدایت

    و از اسان گرفتن

    استاد یک عمر بنده در زندان دقت و سخت گیری بودم

    استاد خدا ازادتر کنه که بنده از بند دقت و سختگیری که لح شده بود ازاد کردی

    و به پرواز در راه عشق خدا در اوردی

    حتی دیگر جرات ندارم راجب اون سختگیریای که نادانسته سخت گرفته بودم حرف بزنم که چطور منو لح کرده بود

    در تمام ابعاد زندگی اون سختگیری ها بودند حتی در کباب درست کردن و گوشت از قصاب خریدن

    گوشت میخریدم می اوردن خانه و خودم گوشت از استخوان جدا میکردم تمیز میکردم و میزاشتیم یخچال

    و خیلی اذیت میشدم

    با اینکه قساب مثل اب خوردن و به راحتی این کارو برای من بدون هیچ هذینه ی انجام میده

    اصلان چرا بی استوخوان گفتم راحت با امون استخوان گوشتو با دستگاه ببره و خیلی راحت

    اما منه سختگیر در حق خود بدجور ظلم کردم

    این فقط یکش بود

    در کار کردن چی کشیدم که خدا میدونه و من

    فکر میکردم بهترین بودن یعنی سخت و با دقت فراوااان تمام کار کردن و باعث میشود فرداش از کار وحشت داشته باشم

    و با زجر برم سرکار

    نگو که بهترین بودن یعنی راحت کار کردن

    راحت حرف زدن راحت غذا خوردن راحت پول در اوردن راحت به قانون عمل کردن راحت فکر کردن راحت خوابیدن راحت زندگی کردن راحت و با لذت روی باورها کار کردن و همه چیز را به خدا واگذار کردن

    من جرات نمیکنم که حتی به زبان بیارم به خاطر این باور سختگیرانه چی کشیدم

    من در یه وعده کاری تا سی یا چهل ساعت بدون استراحت کار کردم

    و بخشی از این زمان را در رانندی با خواب الودگی خیلی زیاد ماشین راندم

    چه کشیدم خدا منو ببخشی به خاطر این اعمالی که از این باور غلط سختگیری بر سر خود اورده بودم

    الته اول فکر میکردم کمالگرا هستم و با وجود کار کردن روی باور کماگرای و تکامل باز هم گیر بودم و درد میکشیدم و نمیتوانستم به احساسبهتر برسم

    تا اینکه خدا هدایتم کرد به این فایل

    خدایا شکرت

    خلاصه ازاده شدم وای استاد انشالله ازادی قسمت همه

    دوستتون دارم 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1658 روز

    باسلام به استاد عزیز وخانم شایسته جان

    سفرنامه روز چهل ودوم

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

    وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

    سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

    وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک

    زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش

    با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام

    نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور

    گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

    در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید

    زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش

    بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست

    یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

    ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد

    آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

    دیشب خدا با من صحبت کرد خدایی که پنهان و قابل دیدن نیست،

    و کاردانِ و داره جهان را هدایت میکنه

    و گفت ای حافظ من نمیخوام سرِ خوشبختی سر شادی را سرِ حس خوب را از تو پنهان کنم

    گفت تو زندگی را آسون بگیر

    تو کمتر نق بزن، تو کمتر ناسپاسی کن، تو کمتر غر بزن،

    تو جور قشنگی به مسائل زندگیت نگاه کن، تو احساس خوبی به زندگی داشته به مسائل داشته باش، تو انقــــدر این زندگی را جدی نگیر.

    جهان از روی بدی نیست، این نیست که با تو مشکل داره،این طبع جهانه که اگر سخت بگیری سخت بهت میگیره.

    تا وقتی هم فرکانس نشی این آگاهی ها بهت داده نمیشه،

    تا وقتی هم فرکانس نشی با خداوند

    تا وارد این فضای فرکانسی نشی، این اگاهی ها را نمیشنوی،

    برای اینکه الهامات را بشنوی باید هم فرکانس بشی با الهامات،

    یعنی وقتی شما روی خودت کار میکنی چیزهای جدید میشنوی،

    وقتی یوگا کار میکنی مراقبه کار میکنی وقتی شما خودشناسی را روی خودت انجام میدی

    کتاب های آرامش بخش میخوانی و خودت را به احساس خوب میرسونی،

    اون وقت چیزهای جدید میبینی چیزهای جدید میخوانی دریافت های ناگهانی داری، چون تا قبلش تو، توی فرکانسش نبودی.

    و اگر اینجایی اگر داری میشنوی این فایل را این یک نشانه است

    ونشون میده که قبلایک فرکانسی رو فرستادی واین جواب اون درخواسته

    یک پیغامی را میخوام بهت بگم که بی نهایت ارزشمنده

    اگر میخوای ازش استفاده کنی بهش گوش کن؛

    به خاطر دنیااا غم مخورررر غصه نخور، خودت را اذیت نکن!

    توی این دنیایی که داریم زندگی میکنیم مملو از ادم هایی هست که دارن غصه میخورن،

    غصه میخورن به خاطر اینکه بچه اشون درس نمیخوانه،

    غصه میخورن به خاطر اینکه درآمدشون پایینه،

    غصه میخورن به خاطر اینکه خونه اشون اونی نیست که میخوان

    غصه میخورن به خاطر اینکه درس هاشون ضعیفِ،

    غصه میخورن به خاطراینکه دوستشون ازشون جدا شده،

    غصه میخورن به خاطر اینکه بیمارن،

    غصه میخورن به خاطر اینکه از کار اخراج شدند،

    غصه میخورن به خاطر اینکه عزیزشون را از دست دادند،

    اما اگر به زندگیشون نگاه کنی به غصه هاشون نگاه کنی متوجه میشی که اونا هیچ وقت نتونستن به موفقیت برسن و اونا موفق نشدن

    و اونا همچنان غصه روی غصه زجر روی زجر را تجربه میکنن

    و اون غصه ها از جایی شروع شد که نتونستند توی اولین غصه و مسئله و تضاد زندگیشون، خیرتی توش ببینند،

    نتونستند جور دیگه ای فکر کنند،

    نتونستند احساس بدشون را خوب کنن،

    نتونستند ببخشند بیخیال بشن

    نتونستن توکل کنند به خدا

    نتونستن امیدشون را از همه ببرن وبه خدا توکل کنن

    برای همین اتفاقات بد رو تجربه میکنن

    چون قانون اینه که،

    احساس بد= تجربه ی اتفاقات بد

    احساس خوب= تجربه ی اتفاقات خوب

    سعی کنیم غصه نخوریم

    هیـــــــچ چیز توی دنیای مادی ارزشِ غصه خوردن نداره

    و اگر غصه میخوری به خاطر دیدگاه های نادرستی خودته،

    به خاطر باورهای غلطِ خودته. ما با غصه خوردن به جایی نمیرسیم

    ما با غصه خوردن فقط داریم خودمون را دور میکنیم از احساس خوب و عشق و شادی و تجربه های خوب اتفاقات خوب

    ما با غصه خوردن به جایی نمی‌رسیم وقتی که غصه می‌خوریم فقط اشتباهاتمان رو بیشتر می‌کنیم

    با غصه خوردن با رفتن به فضای ناراحتی فقط خودمون به خودمون کمک می‌کنیم که افسرده بشیم

    ناتوان بشیم

    یه آدم افسرده و ناتوان و بیمار از لحاظ فکری نمیتونه به کسی دیگه کمک کنه

    اگر می خواهی به بچه ات کمک کنی که درسش رو بخونه

    اگر میخواهی تو کارت موفق باشی باید اول روی خودت کار کنی

    اینکه احساس خوبی داشته باشی که قوی باشی

    و گرنه اگه داغون باشی نه به خودت میتونی کمک کنی نه به دیگران

    تازه یکی هم باید دستتو بگیره

    سعی کنید توی هر شرایطی و در هر موقعیتی بتونید یک نکته مثبت توی اون موقعیت پیدا کنید

    احساستون رو خوب کنید و احساس خوب داشته باشید

    و ببینید که چقدر اوضاع سریع خوب میشه و بعد می بینید که چقدر اوضاع ناموافق چقدر خوب بوده مثبت بوده و اتفاقات عالی برای شما به وجود میاره

    باسپاس از استاد عزیز وخانم شایسته جان🥰🥰🥰🙏🙏🥰🙏🥰🥰🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Afsontorbati گفته:
    مدت عضویت: 2132 روز

    سلام به فرمانروای کل کاعنات

    سپاس که دوباره بیدار شدم

    سپاس از پروردگارم که مرا افرید

    ومرا انسان افرید

    سلام به همه ی عزیزان

    نشانه ی امروز من به من دوباره اموخت که ارام باشم

    و همه چیز رو در کمال ارامش بدست بیارم

    این فایل به من اموخت که گوش من داره محرم کلام خداوند میشه

    خدارو شکرو سپاس

    این فایل به من میگه که هیچوقت ناراحت نباشم

    خداوند من و هدایت کرد که بشنوم

    و بهم میگه فسون نگران نباش هم کار

    خوب پیدامیکنی هم خونه ی فوق العاده

    پروردگارم سپاس که با من حرف میزنی سپاس که من و محرم دونستی چون من بهت ثابت میکنم که لایق شنیدن ندای تو فرمانروایم را دارم

    خداوند وهابم سپاسگزارم که انقدر مورد لطف تو هستم

    شکر گزارم که از طریق دستانت بروی زمین به من محبت میکنی ارامش میدی ولذت میدی سپاسگزارم سپاسگزارم

    در پناه فرمانروای کل هستی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مرضیه شمس گفته:
    مدت عضویت: 1639 روز

    با سلام و درود حضور مهربانِ شما .

    بسیار با کلام شما موافق و هم رای هستم که کلام خداوند هست . هر زمان آرامش داریم توکل داریم و به مفنای واقعی کلمه تسلیم حضرت دوست هستیم خیر و سعادت حقیقی ما را در بر میگیرد . همانطور که خداوند مهربان میفرماید مومن کسیست که نه غمگین میشود و نه ترسی بر او هست .. الهی بینهایت شکرگزار و تسلیم اراده ی تو هستم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    وحیده اکرامی فر گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    سلام استاد جانم و مریم جان عزیزم

    سلام دوستان عزیز همراهم

    رد پای چهل و دومین روزم

    وااااای که چقدر من ادم سخت گیر و ایده ال گرا بودم، خدایا چقدر به خودم، همسرم و دخترام سخت گرفتم، وقتی یادم میاد برای یه مهمونی ساده چقدر حرص میخوردم، برای نظافت خونه، چیدمان وسایل خونه، دکوراسیون خونه، رفتن به مهمونی و نوع لباس پوشیدن خودم و خانوادم، نوع هدیه ای که میخواستم بگیرم، مسافرت رفتن، درس خوندن و هزاران مورد دیگه که وقتی بهشون فکر میکنم حالم از خودم بد میشه ولی خدارو شکر میکنم با کار کردن و گوش دادن به فایلها و عمل کردن به درسهای استادم الان خیلی آروم هستم، دیگه اگه دخترام بخوان تو کار خونه کمکم بکنن کاری بهشون ندارم و اجازه میدم به روش خودشون انجام بدن، وقتی میخوام مسافرت برم سخت نمیگیرم که حتما خونه مرتب بشه، حتما همه کارام انجام بشه چون خیلی از کارا اصلا مهم نیست که تو اون زمان انجام بشه و من فقط با سخت گرفتن خودم و اطرافیانم رو اذییت میکردم

    با ایده ال گرا بودن پدر خودم و دراوردم، و هیچ وقت نتیجه خوبی دریافت نمیکردم ولی الان با آسان گرفتن و آروم بودن نتایج بهتری دریافت میکنم

    دیشب قرار بود بلیط بگیریم برای سفر امروزمون و تا دو ساعت قبل پرواز همسرم بلیط نگرفته بود و من برای اولین بار نه حرص خوردم و نه غر زدم در آرامش کامل کارام رو انجام دادم و بعد خوابیدم و دیدم که همسرم خودش بیدار شد و بلیط و گرفت و به بهترین شکل سفر کردیم، حتی وقتی دخترم حرص میخورد بهش گفتم اصلا به موضوع فکر نکن و بخواب هر چیزی که صلاح باشه همون میشه، خدا بهترینها رو برامون میخواد و همین طور هم شد

    و من دیدم که آسان گرفتن چه نتایج بهتر و قشنگتری داره و خدا رو شکر کردم بابت این تغییر و این حس آرامش

    استاد عزیزم ممنونم ازتون بابت این فایل عالی و این همه آگاهی

    همیشه میشنیدم که هر چقدر سخت بگیری دنیا هم بیشتر بهت سخت میگیره ولی باور نداشتم و همیشه فکر میکردم همسرم سخت گیره ولی وقتی خوب فکر کردم دیدم خودم چقدر ادم سخت گیری بودم و خوشحالم که به این موضوع آگاه شدم و شروع کردم به تغییر دادنش و میدونم موفق هم هستم

    خدا رو شکر میکنم و سپاسگزارم

    شاد و سلامت باشید استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان همراهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    داریوش جهان مهر گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    به نام خدای مهربان

    به به… عجب شعری عجب‌ سخنی ، مرسی استاد گلم مرسی واقعا چه قدر زیبا و مفید توضیح دادی البته همیشه اینطور بوده و من در تمام فایل های دانلودی شما با صحبت هاتون اشک ریختم. نه اشک ناراحتی و غم، بلکه اشکی که از روی ذوق و شوق و عشق بود، چه قدر فایل هاتون و صحبت هاتون و کامنت و نظارت دوستان، احساس خوبی میده و من خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  7. -
    مژگان ملکی گفته:
    مدت عضویت: 2141 روز

    سلام به استاد عزیر و خانم شایسته دوستداشتنی

    سلام به همسفر های خوبم .

    درپای ۴۲

    سر می فروش : جدی نگرفتن این زندگیه

    وقتی به اتفاقاتی که قبلا برام رخ داد و منو کلی ناراحت کرد و حرص داد نگاه میکنم میبینم چقدر الان همشون برام موضوعات پوچی هستن و بعضی اوقات کلی هم می خندم ،یه عالمه از پیشرفت هام زمانی رخ داد که به یه تضاد برخوردم .

    وقتی بچه بودیم بخاطر اینکه بابامون فلان چیزو برامون نخریده غصه می خوردیم بزرگتر که شدیم سر نمرات درسی و معدلم غصه می خوردیم بعدش بخاطر رفتار دوستامون غصه می خوردیم بزرگتر که شدیم بخاطر کسب و کار و ازدواج و خونه و ماشین ….. غصه خوردیم ،بعضی وقتا که به خودم و آدما نگاه میکنم میبینم ما تغییری با کودکی هامون نکردیم ما هنوز همون دختر بچه و پسر بچه هایی هستیم که با گرفتن اسباب بازیش گریه میکنه، یاد بگیریم جهان در گذران هست همه چیز در این دنیا فانیه

    هیچ اتفاقی همیشگی نیست، یاد بگیریم هیچ چیز در این دنیا ارزش ناراحتی و نداره ، هر وقت یه چیز باعث حرص خوردمون شد وقتایی و به یاد بیاریم که حرص خوردیم و هیچ اتفاق بدی نیوفتاد و همه چیز بعدش عالی شد و با توکل به خدا ادامه بدیم و به یاد داشته باشیم که اگه می خوایم به کسی کمک کنیم اول باید احساس خودمونو خوب کنیم و روی خودمون کار کنیم تا موثر باشه ،

    جدی نگیریم .

    دنیا همه هیچ است و کار دنیا همه هیچ

    ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    بنام الله یکتا💐

    رد پای روز چهل ودوم :

    میخوام در این کامنت با خدای خودم حرف بزنم . اینجا جای مناسبیه برای حرف زدن مینویسم ومطمئنم این کامنت ومیخونه .امروز حال عجیبی داشتم نمیدونم چطوری توصیفش کنم کلمات از ادای احساساتم عاجزند.

    خدایا خداجونم …

    من ..یکی از بندگانت هستم … میخوام اعتراف کنم تازه تازه دارم میشناسمت .تو یک انرژی هستی تو فرمانروای کل جهانیان هستی .. تو منو از گل افریدی وبعد از روح خودت در من دمیدی . من رو جانشین خودت برروی زمین ،اشرف مخلوقات قرار دادی . فکر میکنم به این دنیا اومدم تاخودمو تجربه کنم و به کمال برسم و دراخر به خودت بپیوندم . البته نمیدونم بعد از این دنیا ، دنیای بعدی چه شکلی خواهد بود و من چه چیزهایی رو قراره تجربه کنم .. من تسلیم توام ای ربّ العالمین .

    هنوز نتونستم اونطور که شایسته ات هست تو را بشناسم و ستایشت کنم .ادمایی که بینشون زندگی میکنم ، وجود شیطان رو خیلی پررنگ میدونن منم تا همین چند ماه پیش یعنی درست قبل از اینکه به این سایت هدایتم کنی نقش شیطون رو توزندگیم پررنگ میدیدم اما جدیدا دیدگاهم عوض شده .با قران دارم بیشتر مانوس میشم . اعتراف میکنم هیچوقت تاحالا قرانت رو یک دور کامل نخوندم .اما به خودم قول دادم در این کتاب اسمانی تفکروتامل کنم .حالا که بادیدگاه جدیدم مطالعه ش میکنم ، چیزهای جدیدی درک میکنم .من خواستم و تو اجابتم کردی پرده هااز جلوی چشمانم کنار رفت .خداجونم … خودت گفتی که شیطون هییییچ قدرتی در برابر منِ اشرف مخلوقات نداره … اخه قضیه به این مهمی..!! چرا هیچکس گوش شنوا نداره که این حرفا رو بشنوه ..؟!ده ها بار درهمین کتاب گفتی :من بخشنده ومهربانم ..هروقت خواستی توبه کنی من باتوام..گفتی از رگ گردن به من نزدیکتری ..از روح خودت در من دمیدی …ده هاو صدها ایه در مورد ویژگی ادمای مومن گفتی و هرادمی اگر کمی باهوش باشه میتونه ازهمین ایات کمک بگیره وبااستفاده از همون ها به تو نزدیک بشه ..خودت گفتی مومنان کسانی هستند که ایمان اورده وهمواره عمل صالح انجام میدهند وبه روز قیامت ایمان دارند ..تموم شد و رفت ….!!!! نمیدونم چه کسی یا چه کسانی این شیطون وکه فقط یک نجواووسوسه در گوشمون هست رو غول کرده..؟! وقتی ما باصفاتی مثل رحمان و رحیم ،غفار ،حکیم ،رئوف و … تورو میشناسیم دیگه جای بحثی نمیمونه .

    شیطون فقط و فقط نجوا در ذهنه که ما خودمون اجازه ورود بهش میدیم ! در دلهایی که تو درانها هستی ،اون جایی نداره !!

    پس مهمه که هر لحظه بتونم ذهنم وکنترل کنم تافقط تو در دلم باشی و بس !

    خداجونم

    خودت میدونی که همیشه دنبال یه نشونه یاهدایت یامعجزه بودم وتو منو به اینجا اوردی … حمد وستایش فقط مخصوص خودته ربّ مهربانم ..

    حالا که صراط مستقیم وبهم نشون دادی ،میخوام هر لحظه اینجاباشم وبیشتر رو خودم کار کنم و به تونزدیک بشم .بادونستن قوانین کیهانی که از طریق دستانت بهم گفتی ،مسیر برام لذت بخش شده .

    خدایا

    میدونم همین الان که در حال تایپ هستم تومیبینی .. کسی چه میدونه شاید این خود تو هستی که داری مینویسی …

    خودت کمکم کن بیشتر بشناسمت .چون خیلی دوسدارم یکی از بهترین بندگانت باشم .. میخوام در همه چی بهترین باشم ..پول ، روابط عالی ، سلامتی ،قدرت کلام ،نفوذ در دلها و… را فقط از تودرخواست میکنم و قول میدم روی خودم کار کنم تا هرروز بیشتر و بیشتر شبیه تو بشم .

    خدایا ممنونم که از طریق بینهایت طریق منو هدایت میکنی .. قول میدم ظرفم و بزرگ کنم و شایستگی هایم را بیشتر .. مطمئنم جوابمو میدی.

    در چندسال اخیر به تضادهای بزرگی بر خوردم وهمین هاباعث شد تا به دنبال کشف حقیقت باشم وچقدر خوب راهنماییم کردی . حالامیفهمم ندای درون در واقع الهام وسخنان تو بامن هستن و سعی میکنم تمام وکمال دریافت ودر لحظه عملی کنم قبد از اینکه ذهن ونجواها شروع کنند !!

    خدایا به استاد عزیزم وبانیان این سایت رحمت بفرست که لیاقت و وظیفه هدایت انسانها رو به وسیله خودت بر عهده دارند..🌱🙏

    👣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1691 روز

    به نام خدا🧡

    سلام به استاد نازنینم و مریم عزیزم و دوستان بهشتی ام❤️

    در مورد آسان گرفتن کارها باید بگم چند ماهه پیش که رفتم واسه ثبت نام برای گواهینامه م از همون اول با خودم میگفتم امتحان آیین نامه که آسونه اون و که به راحتی میتونم بار اول قبول شم

    وبار اولم خیلی راحت قبول شدم بدون اینکه بخوام خیلی سختی بکشم یا زیادی کتاب و بخونم اما تمام ترسم از افسر بود البته اینم بگم تو ذهن من این کار سخت بود و با اینکه مربی بهم میگفت رانندگیت خوبه مدام میگفتم افسر و که نمیشه به این راحتی قبول شد و هر روز میرفتم تمرین که مبادا رد بشم و خطا کنم من این کار برای خودم سخت کردم و هر بار میرفتم واسه امتحان انقد ذهنم میگفت سخته سخته این بارم نمیتومی واقعا همینجوریم شد و من سه بار اول و رد شدم

    تا اینکه بار چهارم که میخواستم برم واسه امتحان مدام با خودم میگفتم رانندگی من عالیه من به راحتی و بدون هیچ استرسی میتونم بشینم پشت فرمون و حرفه ای رانندگی کنم 😁

    خلاصه اون روز که از خواب بیدار شدم با احساس خیلی خوب و بدون هیچ استرس و نگرانی رفتم تا امتحان بدم و انگار اون روز اصلا برام خیلی اهمیت نداشت که رد شم یا قبول شم و یه جورایی دیگه رها کردم و به خدا گفتم اینبار همه چیز و میسپارم دست خودت و با آرامش و حال خوب رفتم واسه امتحان و به خدا سوردم تا هدایتم کنه

    و واقعا از همون اول همه چی خوب پیش رفت

    صبح که رفتم خیلی خلوت بود سریع نوبتم شد با اینکه دفه های قبل باید کلی معطل میشدم تا نوبتم بشه و خیلی استرس میگرفتم

    بعد که نوبتم شد با اعتماد به نفس خیلی بالا رفتم پشت فرمون نشستم و به خوبی رانندگی کردم بدون اینکه اذیت بشم و افسرم خیلی سریع گفت پارک کن و بعدم گفت قبول شدی واقعا باورم نمیشد و از شدت خوشحالی دستام می‌لرزید

    و تا خونه خدارو شکر کردم چون من انقد اون کار و برای خودم سخت کرده بودم که فکر نمیکردم بتونم به این راحتی قبول شم

    واقعا همه چی برمیگرده به طرز تفکر خودمون و فقط و فقط افکار و باوراهای ما هستن که زندگیمون و رقم میزنن

    و چقد خوبه اگه دنیا رو به خودمون سخت نگیریم و با خیال راحت زندگی کنیم و یقین داشته باشیم که یه خدایی هست که اگه بهش اعتماد کنیم و تو احساس خوب بمونیم خودش ما رو هدایت میکنه سمت بهترین ها تو هر شرایطی و هر اتفاقات کوچیک و بزرگی اگه حالمون خوب باشه و حتی تو شرایط به ظاهر سخت بگردیم دنبال زیبایی ها ردپای خدا رو به راحتی میبینیم

    خدایا ازت ممنونم که من و با استاد آشنا کردی و استاد از شما هم تشکر میکنم که دستی از دستان خدا شدی برام تا قانون و بشناسم و بتونم با استفاده از قانون الهی زندگیم و تغییر بدم و افکارم و درست کنم

    از وقتی تو سایتم واقعا زندگیم و دوست دارم و سعی میکنم از تک تک لحظاتم لذت ببرم و سپاس گزار الله باشم🌹🌹

    خدایا شکرت شکرت شکرت بخاطر همه چیز💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    در پی توحید گفته:
    مدت عضویت: 1867 روز

    سلام

    انگار بین این فایل از استاد وفایلی که در مورد تغییر گذاشته بودند تضاد ظاهری هست

    توجه کنید در این فایل میگه این دنیا را سخت نگیریر وبه اون سخت نگاه نکنید اهل تکلّف نباشید در حالی در فایلی پیرامون تغییر میگن

    اگر به فکر مشکلی نباشی وازش دوری کنی اون مشکل شدید تر میشه مثال دعوای مرد وزن را زدن که اگر حل نشه جدال در رابطه ی عاطفی

    روزی یک بار ساعتی یک بار و… شدید تر میشه.و دنیا مثل یک سراشیبی که باید حرکت کرد یا به سمت پایین یا به سمت بالاو…

    خب این حرف ها ظاهره تناقض داره با متن این فایل

    کدام یکی از دوستان میتونه دیدگاهی را بگه که این مطالب را ناقض یک دیگر نشان ن نَّده؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      نادر حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1769 روز

      سلام دوست عزیز من

      نظر خودم رو اعلام میکنم

      آسان گرفتن نه به معنای ول کردن یا ندیدن موانع و مشکلات بلکه اون موانع هست حالا ما چوب بر نداریم خودمون رو بزنیم و بجای سرزنش و غصه خوردن، حلش کنیم نه با سخت گیری بلکه حتما حتما حتما اون مانع درسی و نکته ای برای ما داره که باید نکته اش رو دریابیم

      در وحله ی اول باید پذیرش رو زندگی کنیم و پذیرش نه معنای قبول کردن یا رد کردن یا تسلیم شدن هست بلکه بایستی با این زاویه بهش نگاه کنیم که این مانع به شکلی که هست،هست , یعنی‌ همان طور که باید باشه مثلا ظرف اب همانطور که باید باشه هست حالا ما میتونیم چیکار کنیم اول از همه قبل از اینکه ناراحت بشیم یا غصه بخوریم خوب نگاش کنیم درسش رو بگیریم و بهترین گزینه رو برای درست کردنش که از قلب مون میاد رو اجرا کنیم و اگر مسایل رو حل نکردیم مثل امتحان دوباره باید پاسش کنیم و نمره قبولی بگیریم زمانی که نمره قبولی میگیریم میریم مرحله بعدی و بزرگتر میشیم

      خب اگر احساس خوب رو که به نظر من همان توکل هست رو داشته باشیم دیگه ناراحتی یا غصه ای نداریم الیس بکاف عبده و خداوند برای بنده اش کافیست و چقدر زندگی زیبا میشه اگه همین ی آیه رو از قرآن درک میکردیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: