گفت آسان گیر کارها... - صفحه 36

569 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1481 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان عزیزم

    ردپای من درفایل42سفرنامه

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت

    میگیردجهان برمردمان سخت گوش

    دقیقاامروزتوتمرین ستاره قطبی ازخداوندخواستم بانشانه هاش والهاماتش بامن حرف بزنه وبادیدن این فایل خداوندبه من پاسخ دادکه احمدرهاباش وبیخیال واینقدرزندگی روسخت نگیرواحساستوخوب نگه دارهمه چیزخودبه خوددرست میشه

    بیخیالی نه به معنای حرکت نکردن به این معناکه تواقدام کنی وبه خداوندبسپاری وتسلیم اوباشی وخیالت راحت باشه که خداوندکارهاروبرات انجام میده یعنی توسمت خودت روانجام بده بقیشوبسپاربه خداوندمتعال

    اینقدرذهنتودرگیرکارودرامدنکن ازخدابخواه وخودخدابرات مشتری پولسازمیشه

    برات ثروت ونعمت میشه

    برات سلامتی میشه

    برات دوستای خوب میشه

    سرورازخداوندشادی واحساس خوبه

    پندامروزما=ازبهردنیاغم مخور

    حالاکه من درفرکانس دریافت این اگاهی هاقرارگرفتم بایدزندگی رواسون بگیرم واجازه بدم خداوندمن روهدایت کنه وتسلیم اوباشم نه این که بشینم غصه بخورم ونگران باشم

    99درصدمردم دنیاهنوزبه این اگاهی هانرسیدند

    پس من خوشبخت ترین انسان روی کره زمینم که به این سایت واین اگاهی هاهدایت شدم

    چون خدادندعاشق منه ودوست داره من به همه خواسته هام برسم

    چون رسیدن به خواسته هامعنویترین وخداپسندانه ترین کاردنیاست

    چون باعث گسترش وپیشرفت جهانی که خداوندخلق کرده میشم وهم خودم خوب زندگی میکنم وهم جهان روجای بهتری برای زندگی کردن برای دیگران میکنم

    خدایاازت میخوام که بتونم بهتروعالی ترذهنم روکنترل کنم وهراتفاقی روبه نفع خودم بدونم وبه احساس خوب برسم

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      عاطفه عباسی گفته:
      مدت عضویت: 709 روز

      سلام اقای فردوسی عزیز من نشونه ی امروزمو از کامنت شما دریافت کردم”اینقدرذهنتودرگیرکارودرامدنکن ازخدابخواه وخودخدابرات مشتری پولسازمیشه” خدایاشکرت که با کامنت اقای فردوسی بامن حرف زدید که انقدر درگیری های ذهنی بابت این موضوع نداشته باشم و به صدای قلبم گوش بدم.

      بابت این کامنت زیباتون سپاسگذارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امیر شرفی گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    سلام روز 42 ام از سفرنامه خداروشکر که الان در این لحظه در اینجا هستم . تا نشی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش، چقدر قشنگ این بیت مفهوم فرکانس و توضیح میده که اگه تو ی فرکانس پرتی باشی نمیتونی به آگاهی ها گوش کنی و درکشون کنی، اگه میخوای این آگاهی هارو درک کنی باید اول محرم بشی باید مدار هاتو هی بیاری بالا و بالاتر و هر چقدر مدارت بیاد بالاتر آگاهی هارو بهتر و بهتر درک میکنی.همین که ما الان اینجا هستیم خودش نشونه اینه که ی فرکانسی ارسال کردیم و حداقل توی مداری هستیم که الان اینجا هستیم و گرنه ما هم نامحرم بودیم به این آگاهی ها ولی خوب خداروشکر حداقل تونستیم یک فرکانس نسبتا خوبی و به جهان ارسال کنیم که الان اینجا باشیم .گفت اسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش این بیتم فوق العادست که میگه سرشت و ذات این جهان اینه که اگر غصه بخوری نق بزنی ناله کنی و زندگی و به خودت سخت بگیری جهان هم به کام تو نخواهد بود و زندگی و به تو سخت خواهد گرفت پس باید ریلکس کرد غصه نخورد و احساس و خوب کرد که البته گفتنش راحته ولی واقعا در عمل به تمرین زیادی احتیاج داره.انشالله که هممون بتونیم این شعر و سرلوحه زندگیمون قرار بدیم و انقدر به خودمون سخت نگیریم و از زندگیمون لذت کافی و ببریم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    درودبه استادمهربانم ومریم عزیزم

    وهمه دوستان عالیم

    خدایاشکرت بابت نشانه ای طلایی که چقدرتاثیرگذاراست وبیان زیبای استادم که بامعانی شعرآن راتفسیرکرده اندوامروزآسان گرفتن شده رمزخوشبختی درهمه چیزچون باداشتن خدایی مهربان دیگرغم وناراحتی وسخت گرفتن بی معنی شده است واین معجزات رادوره کشف قوانین زندگی ازکلام شیوای استادم عالی تردرک کردم به ویژه صحبت ثروتمندان که بیان شده بودآرام باشیدو…….چقدراون فایل بی نظیربودبرایم

    چقدراین آرامش امروزولحظه به لحظه هایم رامدیون آن می دانم وچقدربی نظیراستادکلامشان لبریزازآرامش عجیبی بودبرایم واین مرابیشترتحت تاثیر قرارداد….

    خدایاشکرت که چقدرهمه چیزبرایم آسان شده،پیاده روی ،انجام ورزش های عضلانی هرروزم،غذاپختن ،انجام امورخاته که همه راباعشق ولذت خاصی انجام می دهم خدایی نمی دانم چطورمی گذردودرهمه حال هم بالب خندان انجام می شوند.این همان آرامش ذهن وقلبم است که درتمام وجودم تزریق شده ومثل خون دررگهایم جریان دارندومن هرچقدرشکرکنم کم است فقط می خواهم مثل استادبه اندازه سهم خودم بتوانم مثمرثمرباشم بامحبت کردن،کمک کردن،شادی بخشیدن،تجربه بیان کردن و…..خدایاشکرت.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم وبوس به کله تون.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    به نام خداوند معجزه ها

    یادگار 42

    سلام استاد قشنگم و مریم عزیز

    بسیار سپاس گذارم از این همه گنج طلایی که اینجا جمع شده

    خدایا هزاران بار شکرت که در مسیر رشد هستم و روز به روز بهتر میفهمم این قانون جهان هستی رو

    استاد عزیزم اصلا دقت کردین هر کلمه ای که به زبون میارین خودش شاه کلیده

    دقیقا همین آسان گرفتن و سخت نگرفتن

    همین شاد بودن

    همین حال خوب داشتن

    البته ناگفته نماند که بیس تمام این ها همان توکل و توحیدی هستش که باید به قدرت جهانی هست داشت

    تا ادم از ی جایی دلش قرص نباشه که آروم نمیگیره

    همش دست و پا میزنه که هرجور شده حل کنه مسئله رو

    و این تکیه و توکل کردن رو با گوشت و پوست و استخون فهمیدم هرچند که خیلی جاها خودم دست به کار میشم

    یعنی همین باور سیمانی که خودت باید دست به کار شی بلاهایی سرم آورده اونورش ناپیدا

    و برای من ریشه دراین داره که در خانواده ای یا در شرایطی بزرگ شدم که از بچگی گفتن خودت به داد خودت برس هرچی میخوای خودت

    کسی نیس تورو به خواسته هات برسونه

    چنان ترغیب شدم به داد خودم برسم که همیشه از خدا سبقت گرفتم و همیشه میگفتم نه خدا جون این به صلاح منه اینو میخوام اینجوری باید پیش برم

    اصلا کجا گوش من به حرفای خدا بدهکار بود که ببینم چی میگه

    از صبح تا شب فقط بدو بدو برای روزمرگی که قشنگ مردگی بود و کی میفهمید

    اصلا همیشه میگم خوب شد اون راهو رفتم و با کله خوردم زمین تا بفهمم راه اصلی چیه

    بعضی مواقع میگم حیفش چقدر دیر فهمیدم چقدر سوخت دادم اما باز میکوبم تو سر نجواهای شیطانی میگم ارزشش داشت بها بدم

    من بعد بسم الله

    دیروز دقیقا یکی شبیه گذشته ی خودم باهام حرف میزد و من بهش گفتم منکه به خدا سفارش ندادم منو خلق کنه

    خودش خلق کرده خودش هدایت میکنه خودش راه نشون میده خودش روزی میده طرف میخندید و مسخرم میکرد

    منم تو دلم میگفتم ببین خدا جون چقدر بنده هات باهات غریبه ان که فکر میکنن خودشون قدرتی برای حل مسائل دارن

    من ی لیست بالا بلند نوشتم و هر روز هم دارم بهش اضافه میکنم و با توجه به میزان درکم از قانون دارم قدم هام برمیدارم دیگه مابقیش با خودشه و منم اصلا عادت ندارم تو کارش دخالت کنم خودش میدونه و کرمش

    و خدارو هزاران بارشکر که هر روز دارم ی عالمه نشانه ازش میبینم

    اصلا من از وقتی فهمیدم سپردن کار به خدا چقدر زندگی رو راحت کرده کلا بال درآوردم و دارم نفس راحت میکشم

    چه کاریه اصلا برای هرچیزی من بدو بدو لحظه هام حروم شن

    هر روز میگم خدایا تو برام مشتری شو که انصافا سنگ تموم میزاره

    حدود دو ماه پیش هر روز زجه میزدم خدایا ارامش بهم بده که انصافا این روز ها از شادی چنان مستم که میخوام داد بزنم

    میگم خدایا تو بگو تو هدایت کن تو راه نشان بده

    خوش اینقدر شفاف هدایت میکنه انگاری دستات گرفته برده گذاشته سر اصل مطلب

    خدایا هزاران بار سپاس گذارم که اینقدر عاشقانه داری عشقتو بهم ثابت میکنی

    خدای همیشه معجزه گر من

    من عاشق تو و کارهات نباشم به کجا پناه ببرم آخه

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 975 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    روزشمار تحول زندگی من 42

    این شعر زیبای حافظ نشان میدهد قوانین خداوند از قبل بوده و همیشه خواهد بود و اینکه استاد تاکیید میکنند قانون جهان /این نشان دهنده این است عده ای هم بوده اند در گذشته زندگی خودشان را از طریق همین قوانین خلق میکردند.

    کاردان تیزهوش{خداوند} سر یا راز می فروش شادی و خوشی را به من گفت.

    هرچقدر زندگی را آسان بگیریم زندگی روی آسانی به ما نشان میدهد زیرا ما در رابطه ای بده بستانی با جهان هستی هستیم . بخند به روی دنیا دنیا به روت بخنده /

    استاد در نتایج دوستان گفتند:وقتی ما انگیزه برای حرکت داریم خداوند به ما هم انگیزه میدهد .

    آنچه را که ببخشیم به خودمان برمیگردد.اگر پول ببخشیم پول بیشتری دریافت میکنیم/اگر محصول ببخشیم محصول بیشتری دریافت میکنیم.

    تمام آنچه که در گذشته به عنوان مشکل و سختی و رنج نگاه میکردم قدم به قدم حل شد و فقط نگرانی و اضطرابش برای من ماند.

    افرادی هستند در کنار من به عینه میبینم خودشان به دست خودشان چگونه زندگی شان را جهنم میکنند و احساس بدی دارند و بعد از تمام شدن یک مشکل مشکل دیگری به سراغشان می آید و این سیکل معیوب در زندگی شان تکرار میشود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1840 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم…

    سلام به استاد عزیزم و سلام به بانو شایسته عزیز

    سلام به همه بچه های ناب خانواده عزیزم….

    دنیا گذران و کار دنیا گذران

    خوش پیر شوی ای یار جوان

    من نغمه سرای دل عاشق پسرم

    گل میگذرد موسم گل میگذرد

    ما شیشته و کاروان ز پل میگذرد

    امسال گذرد سال دیگر باز آید

    تا سال دیگر عمر جوان میگذرد……

    همیشه خدا با ما صحبت میکنه و هر لحظه داره مارو هدایت میکنه امروز تویه دفتر ستاره ام و کد نویسیم نوشتم خدا یه نشونه بهم بده دقیقااااا همینو رو بهم گفت که حسین بیخیال باش برووووووووو و نگران هیچی نباشا کارت نباش سالارررررر تو برو من باهاتم حسین غمت نباششش عشق ترین حسین دنیا

    الهی صد هزار بار شکرت رب من

    این موضوعی که من دارم بهش فکر میکنم انقدرهاممم که به نظر میرسه مهم نیستتت اصلن مهم نیستتتتتتت

    خدایا شکرت شکرتتتتتت

    مهم نیست برونش حسین بده بهشششششششششششش ایوللا

    خدایا شکرت سپاس از تووو

    یزدان عزیزم مرسی که مثال طلا رو زدی برای تضادهااا دمت گرمممممممممممممممممم….

    طلااااااااااااااااااااااااااااااااا الهی شکرت خدا جون برای همچیز برای همچیززززز الهی شکرت رب نازنینی شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت

    غصه نخورررررررررر حسین برای هیچیززززززززی هیچزززززززززززززززززززز

    خدا جون بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

    هر خیری که از تو به من برسه من فقیرمممممممممممممممممم

    دوستت دارم خدا جون رفیققققققق .

    برای احساس و حال خوبمون برای تمام قشنگیهات برای سلامتی برای ثروتمون برای تک تک ثانیه های زندگیمون الهی شکرت رب من شکرتتتتتتت

    در پناه جان جانان رب العامین شاد و سلامت و ثروتمند و با ایمان باشیممممممم الهی شکرت رب من شکرتتتت

    استاد مریم بانووو دوستت دارم اسان گرفتن یعنی به حرفای استاد و مریم بانووووو کوش دادن و عمل کردن که کلام کلام خداست الهی شکرت ممنونماز استاد و مریم بانو عزیز دوستتون دارم در پناه رب باشید……………

    وَ مَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَـمُوسَى * قَالَ هُمْ أُوْلاَءِ عَلَى أَثَرِى وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى; (طه،83و84)

    و اى موسى! چه چیز تو را (دور) از قوم خودت، به شتاب واداشته است؟ گفت: اینان در پى منند، و من {اى پروردگارم! } به سویت شتافتم تا خشنود شوى.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان سایت عباس منش

    خدایا شکرت امروز هم در این فضای عالی و پربار در فرکانس مدارها به حرف‌های شیرین استاد قرار گرفتم و درک و فهم این شعر حافظ برای من چقدر شادی‌آور است و اینکه هماهنگی من با خداوند در راستای مسیر درست زندگی هر روز به لطف خدا بهتر و شایسته تر قدم برمی‌دارم

    گوش کردن به فایل‌ها می‌تواند کنترل ذهنمان را داشته باشیم و به احساس خوب برسیم و این هدایت شدن در مدار و تغییر بنیادی برای من این را به وجود می‌آورد که از زاویه بهتری میتوانم نگاه کنم و این شعر خوب و عالی از استاد که انتخاب کردند سرتاسر درس و آگاهی‌های نابی داشت برای من

    و این آرامش و شادی و نتیجه کارهایی که من رو به حالت خوب می‌رسونه به لطف خدا از استاد و آگاهی‌های خوب ارزشمند است که می‌توان از زندگی را برای من عالی پیش ببرد بابت تمام زحمت‌هایی که برای این فایل می‌کشید از شما سپاسگزارم استاد

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    به نام خداوند مهربان

    به نام جانه جانان

    سلام به همگی عزیزانم

    خدایاشکرت وسپاس گزارم بابت بودن در این فضا و دریافت این آگاهی ها

    سپاس گزارم که هرروز مرا محرم تر به اسرارت می‌گردانی به قوانینی که سعادت و خوشبختیم را با عمل به اونهادر دوجهان رقم بزنم .

    روز 42ام از این سفر اعجاب انگیزه

    و این فایل زیبا و توضیحات فایل که با تمام وجود خواندم چند بار هرکدام را و می‌خوام راجبشون ریز بینانه تر برا خودم بنویسم تا بیشتر و بیشتر با این آگاهی ها برنامه ریزی کنم ذهنموو قلب و روح و وجودمو

    خب

    آسان گرفتن نه به معنای بها ندادن بلکه به معنای بها دادن به هر آن چیزیست که ارزشش را دارد و بها ندادن به چیزهایی است که باید نادیده گرفته شود !!ینی چی ؟؟؟ یعنی اینکه در هر لحظه بدانم چه چیزی ارزش بها دادن دارد و مهم ترین چیزی که ارزش بها دادن دارد احساس خوب است ،پس من با بها دادن به احساس خوبم و اولویت قرار دادن احساس خوبم، به هر آن چیزی بها نمیدهم و ارزش نمیدهم که نفعی برای من ندارند .

    آسان گرفتن نه به معنای بی تفاوت بودن ،بلکه به معنای جدی نگرفتن موضوعات بیش از اندازه ی واقعی شان است؟؟!!!ینی چی ؟؟؟یعنی اینکه من با جدی نگرفتن موضوعاتی که بیش از اندازه واقعی شان اهمیت دارند ،دارم ذهنمو تربیت میکنم ،اینکه من هربار با تکرار آگاهانه این کار دارم ذهنمو تربیت میکنم برای آسان گیری کارها و تلاش میکنم تا دیدگاه ذهنمو شبیه به دیدگاه روحم نمایم ،چون کار ذهن بزرگ کردن و بااهمیت نشان دادن موضوعات بیش از اندازه ی واقعی شان است و من هربار با تکرار آگاهانه این عمل و حفظ خونسردی و آرامش و تلاش برای آسان گیری کارها کارم راحتتر و تواناییم در کنترل ذهن بیشتر و بیشتر میشود .

    آسان گرفتن به معنای فرار از مسایل نیست ،بلکه به معنای اراده کردن برای روبرو شدن با آن مسعله است ، و آسان گرفتن این فرایند به خودمان است به وسیله ی عجله نکردن و برداشتن گام هایی کوچک و پیوسته است و نتیجه همواره احساس خوب است .بح بح چقدر زیبا ،این که من با آسان گرفتن کارها به خودم یعنی این دیدگاه رو دارم که اراده کنم و واردش بشم و حلش کنم، ولی من با سخت گیری در مورد هر مسعلع ای که پیش آمده ،به احتمال قوی اراده ای نخواهم داشت برای روبرو شدن با مسأله و حل اون چون آنقدر کار را دشوار و پیچیده می دانم و آنقدر ذهنم بیش از اندازه سروصدا به راه انداخته و افسارم را به دست گرفته که امیدی به حل مسأله نمی‌بینم و برایم باقی نمی‌گذارد ،پس آسان گرفتن کارها مانند احساس خوب داشتن بزرگترین هنر است چون این دوتا خیلی به هم مرتبطن.و من همواره با هماهنگی ذهن و روحم با آسان گیری کارها سعی در تربیت ذهن دارم که هر بار کمتر عجله کند و هر بار بیشتر به دیدگاه قلبم اعتماد کند که همیشه خداوند بهترین و ساده ترین راه حل را داردکه گره از کارم وا کند به شرط احساس خوب و آرامش داشتن

    آسان گرفتن نه به معنای تصمیم نگرفتن ،بلکه به معنای پیچیده نکردن فرایند تصمیم گیری به وسیله ی به تعویق نینداختند های پی در پی است .و نتیجه همواره احساس خوب است !!!بسیار زیبا

    استاد عباس منش الگوی کنه در آسان گیری کارها ،خداوند به یادم آورد همین الان که استاد تو فایلی راجب تصمیم گرفتن توضیح دادن و اونجا هم تاکید داشتن که بابا ما با گرفتن تصمیمات و نتیجه ی بازخورد اون تصمیمات رشد میکنیم و مسیرو پیدا میکنیم و به نظرم گرفتن 10 ها تصمیم اشتباه هم بهتر از به تعویق انداختن تصمیماتمان است چون با هر روز به تعویق انداختن تصمیمی که می‌خوایم بگیریم ،داریم با دست خودمون عزت نفسمونو از بین می‌بریم ،و چقدر نظر استاد زیباس و چقد ساده نگر در تمام موارد زندگی که تواون فایل تاکید میکردن که بابا تو تصمیم بگیر پاش وایسا حتی تصمیم های بزرگی مثل طلاق و هرچیز دیگه ای و نتیجش هر چی که بود باعث شده که تو بزرگتر بشی باعث شده تو خواسته هاتو بهتر بشناسی و باعث شده درسی بگیری که تو تصمیم بعدی به مراتب بهتر عمل کنی و با گرفتن تصمیمات عضله ی شجاعت و شهامت خودتو بارها و بارها بهبود دادی و بیشتر خودتو شناختی و عزت نفست کلی بالارفته و کلی از موضوعات مخصوصا حرف مردم در طی فرایند تصمیمات و گرفتن بازخوردشون برات بی اهمیت شده و واقعا رنگ باخته و تو حتی توانا شدی در تشخیص اصل از فرع و حتی تو توحیدی تر شدی و خداگونه تر و نترس تر و شجاع‌تر !!!!و پسر ببین با یه آسان گرفتن کارها و دید ساده و مثبت به مسأله چقدر تو بزرگتر شدی ازهرلحاظ و خداگونه تر.

    آسان گرفتن یعنی نبستن هر مسأله کوچک و بزرگی به اساسی ترین موضوعات زندگی .

    خب مساله هایی که باهاشون روبرو میشیم هر کدوممون متفاوته و ممکنه من با سخت گیری به خودم باعث بشم که اون مسأله انقد تو ذهنم گنده بشه که من از اساسی ترین اهداف زندگیم جا بمونم ،پس آسان گیری کارها یک الزامه برای من نه اختیار !!!!

    و یک تکنیک فوق العاده برای مواقعی که آنقدر احساسمون راجب مسأله ای به هم ریخته یا بد شده که واقعا نمی‌دونیم از چه زاویه ای بهش نگا کنیم طرح این سواله بسیار زیباس و جوابی که به این سوال میدیم : آیا این موضوع یا اتفاقی که بخاطرش دارم خودمو اذیت میکنم حالا به هر طریقی و ناراحت و عصبانیم بخاطرش ،دوسال بعد اهمیت داره ؟؟؟؟وجواب به این سوال

    و این سوال باعث میشه که ما از طبقه همکف در آن واحد برسیم به پشت بوم ساختمون یعنی چی ؟؟؟یعنی از تصویر بزرگتر ببینیم و به بی اهمیت بودنش بخندیم و آسان گیر باشیم .

    آسان گرفتن یعنی توانایی دیدن مساله هایی که مارا به اضطرار می اندازد اما از این زاویه که :این مسأله آنقدرها هم جدی نیست .

    و باز هم هماهنگی بین ذهن و روح و در فرکانس خدا بودن که باعث میشود ما همواره تصویر بزرگتر یا به قول استاد big picture رو ببینیم و یادآوری کنیم به خودمون که این چند روز زمینی در مقایسه با ابدیت حتی قطره در مقابل اقیانوس نیست !!!و چقدر این نوع نگاه مارو به آرامش میرسونه و تاکید می‌کنه که هیچ‌چیزی در این دنیا ارزش غصه خوردن نداره. هیچ چیزی .هیچ چیزی. هیچ حرفی از هیچ کسی ،هیچ ورشکستگی مالی ،هیچ ترک کردنی ، نبود هیچ کسی و یا هیچ کمبودی .

    «آسان گرفتن» یعنی برداشتن تمرکزت از مشکل و گذاشتن تمرکزت بر راه حلّ و نتیجه همواره احساس خوب است؛

    چقدر مرتبطه و کمک می‌کنه این نوع نگاه به احساس خوب داشتن ،نگاه آسان گیر به مسأله ها که واقعا لازمه ی داشتن احساس خوب و کنترل بهتر ذهنه .

    واما چند مورد آخر که داشتم می‌خوندم همگی در مورد اهمیت آسان گیری و ربطش به دریافت الهامات و هدایت های پروردگاربود.

    آه خدای من دری از آگاهی به روم باز شد

    یعنی قوانینت انقدر سادس ؟؟؟؟

    یعنی دریافت الهامات و هدایت هات و دیدن نشانه هات و شنیدن صدای تو که در سکوت فریاد میزند در گوشم ،انقد سادس ؟؟؟یعنی داشتن احساس خوب و توانا شدن در کنترل ذهن انقد سادس ؟؟؟؟یعنی اعتماد به تو و توکل و ایمان داشتن به کلامت و هدایت هات و حامی بودنت انقدر سادس ؟؟؟

    یعنی هر اتفاقی نیفته به خیر و صلاح منه انقد سادس ؟؟؟؟

    یعنی حرکت در مسیر توحید و آمدن به سمت تو و اصل خودم انقد سادس؟؟؟

    آره ؟؟؟میخوای با شعری که برقلب حافظ الهام کردی و گفتگویی که با او داشتی اینو بهم بگی ؟؟؟اصن برا همین هدایت شدم به این که کامنت رو اینجوری بخوام بنویسم؟؟؟؟ به این شیوه که برا خودم ریزشون کنم ؟؟؟؟

    خدایا میخوای بگی که واقعا رمز کار ساده گرفتن کارهاست؟؟؟؟ یعنی به همین سادگی ؟؟؟

    خدایا ؟؟؟؟ چرا انقد قوانینتو سادس بنا کردی که خیلیا اصن باور نمیشه این قوانین و و دنبال یه پیچیدگی دنبال تمرکز برروی یه مسأله خاص به جا لذت بردن از لحظه ، دنبال هزارتا تخصص و استدلال و منطق میگردن به جای آسان گیری کارها و دریافت الهاماتی که شاید راه یک ماهه رو10روزه طی کنن به وسیله عمل به اون الهام و ایده

    چرا آنقدر قوانینت سادس که ملت به جا توکل و ایمان به تو و آسوده خاطر بودن از این بابت که فقط رو توحید کار کنم و رو بهبود خودشون از درون و بقیش حله و با خداس ، سعی در تغییر عوامل بیرونی اند

    شرک میورزن و حالشون خوب نیس !!!؟؟؟به همه چی شک میکنن الا باورهای خودشون ،همه رو مقصر می‌دونن الا باورهای خودشون ؟؟؟ خدایا کمک کن تا باتمام وجود باور کنیم که :

    بیرون زتو نیست هرآنچه در عالم هست

    از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی .

    کمک کن باور کنیم که:

    آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم

    یار در خانه وما گرد جهان میگردیم .

    کمک کن باور کنیم که:

    حق تعالی گر سماوات آفرید

    از برای رفع حاجات آفرید .

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت میگیرد جهان برمردمان سخت کوش

    خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم

    اسانمان کن برای آسانی ها

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    بنام الله یکتا بهترین مدیر ،رئیس و برنامه ریز هستی

    سلااام ب تک تک عزیزان دلم

    خانواده ی قشنگم

    پاره های وجودم

    42ومین برگ سفرنامه

    خداروصدهزار بار شکرت بابت این قانون فرکانس وهمزمانی هایی ک این روزها هرروز اتفاق میفته

    چقد کامنت یزدان عزیز عالی بود دقیقا همین اتفاق برای منم افتاد درمورد فایل های سفر ب دور امریکا

    این چن روز ک عموم ب رحمت خدا رفت

    قسمت های 212و213و214 اومده بود روسایت

    چون تعهد داده بودم ب خودم ک حتما حتما باید روزشمار زندگی رو هرروز انجام بدم خداروشکر هم دیدم و هم کامنت نوشتم با چشمای خواب آلود هم

    ولی قسمت های سفر ب دور امریکا رو ی کم تاخیر افتاد

    برای قستتمت 212کامنت نوشتم ولی همه ش پرید گفتم حتما دلیلی داره

    رفتم قسمت213و ببینم دیشب، دیدم

    214هم اومده موندم سر دوراهی ک کدومو ببینم حسم گفت 214و ببین

    اگه قسمت قبلو نگاه کنی این فکر ک عقب موندی از دیدن قسمت ها جدید

    حست بد میشه و نمیتونی هم متمرکز بشی رو زیبایها فقط میخوایی بری سراغ بدی برای اینکه جا نمونی

    و چقد قشنگه این همزمانی ک یزدان عزیزهم بهش اشاره کرده بود درمورد فایل های سفرنامه

    و خداروشکر متوجه شدم تصمیم درست وگرفتم و ب حرف ندای درونم گوش دادم

    واین نشونه ی خییلی خوبی برای منه ک دارم الهامات و دریافت میکنم

    خییلی خوشحالم بابتش الحمدلله

    امروز روز سوم و سرهفته عموم بود (ب قول ما لرها)

    هوا گرم بود و منم میخواستم برم البته با لباس راحت

    حسم میگفت شومیز شلوار آزاد وخنک و بپوش چون راحتی خودت ازهمه چی مهم تره

    ولی ذهنم میگفت نننن مردم چی میگن روی آستین و قسمت بالای لباست رنگ روشنه توچشمه ،نخواد بپوشی

    کارخوبی نیست ،الان همه میگن نگا زکیه چی پوشیده اومده سر قبرا

    خلاصه درحالی ک حسم بد بود نسبت ب افکار ذهنم و غر غرهاش ک اینو نپووووش

    قلبم میگفت بپوش کاری ب حرف بقیه نداشته باش مگه مهمه بقیه چی فک میکنن

    ک بالا فاصله بلند شدم و از توکمد لباس های مد نظرو درآوردم و گفتم اگه پوشیدم پدر گفت مناسب نیست عوضش میکنم

    نشونه قرار دادم حرف پدر رو

    خلاصه پوشیدم و رفتم جلو آینه

    دیدم پدر ن تنها چیزی نگفت حس کردم ک خییلیم راضی هست

    گفتم پدر آفتاب گیرم گل گلی هست میخوام بپوشم، گفت چ اشکالی داره

    مگه آخر دنیاست

    بعد ک ی کم فک کردم دیدم این ذهن عجب چیزای بی اهمیت و بزرگ و مهم جلوه میده پس باخیال راحت رفتم بیرون

    چون کسی نبود باهاش برم امامزاده روستا ک قبرستان مون هست تصمیم گرفتم برم خونه عموم ک تا با ماشین هایی اقوام ک برای مراسم اومدن اونجا برم سرمزار

    خلاصه تو مسیر ک پیاده میرفتم خونه عمو ذهنم گفت اگه میموندی دم در خونه

    راحتتر میتونستی سوار ماشین بشی ک بری چون ماشینا از درخونه مون میگذشتن

    حسم گفت تو فقط برو خونه عمو کاری ب چیزی نداشته باش پس با حس خوب رفتم وقتی رسبدم درخونه شون دیدم دارن میان بیرون ک برن

    و دختر عموم و دیدم ک دست خدا شد برام گفت با من بیا بریم

    وقتی دنبالش رفتم رسبدم ب ماشین نوه عموم با شوهرش ک چن ساله ازدواج کردن

    چقد حس خوبی گرفتم ازشون و چقد احوال پرسی گرمی کرد باهام درصورتی ک من فقط شب عروسی شون دیده بودم شوهر شبنم و

    تو مسیر محمد از شبنم پرسبد حوله م رو طناب بود برش داشتی ،ک شبنم گفت اره

    و چقد قشنگ محمد تشکر کرد از همسرش بخاطر برداشتن حوله ش

    چقد حس خوبی گرفتم

    ی اتفاق جالب ک افتاد سر مزار دوتا بچه خوشمل ناز و گوگولی ک بغل مامان هاشون بود دوطرف من قرار گرفتن

    یعنی خداوند منو همفرکانس با دیدن این فرشته های زیبا کرد تا بهم بگه ببین من حواسم بهت هستااا همیشه کنارتم :))

    و چقدددد دوستدارم

    چقد لذت بردم امروز برعکس همه ی مراسم هایی ک تاحالا رفتم

    الهی صدهزار بارشکرت

    برای برگشت هم هیچ استرسی نداشتم میدونستم ب راحتی اومدنم بر میگردم

    اینبار درخواست دادم و ب زیبایی اجابت شد وبا ماشبن پسرعمه م و همسر و بچه هاش وعمه م برگشتم

    عمه م جلو بود ونوه ی عمه م میخواست بیاد عقب گفتم بیا بغل من و با لبخند اومد چقد انرژی گرفتم ازش

    کلاس اول بود درصورتی ک من نوزاد بوده دیدمش خخخخخ

    پس اونم انرژی و حس خوب منو دریافت کرده انگار ک خییلی وقته همو میشناسیم

    اینجاست ک یاد این آگاهی افتادم

    اون پاره ای از من است پاره ای از خدا

    ما دوقطره از دریاییم

    خود دریا

    ما خود خدایم

    آگاهی هستیم

    پاره ای از کیهان

    پاره ای ازاین جهان

    الهی صدهزار بارشکرت بابت حس نابی ک الان دارمممم

    سپاسگزارم از استاد عزبزم و مربم نازنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4002 روز

    روز 42 ام ، روز شماری که به معنی واقعی نشونه های هر روز ماست و با تکامل به ما کمک میکنه برای تغییر زندگی خودمون

    دقیقا این فایل در شرایط جمع کردن و اسباب کشی من گوش داده شد

    و دیروز گوش دادم ، امروز هم گوش دادم و امروز به دلیل عقب افتادن کار سرامیک شدن خونه ای که قرار داخلش برم ، دو الی سه روز مهاجرتمون عقب افتاد

    و همسرم سریع ذهنش مشغول شد که چرا اینطور شد ؟ چون برنامه ریزی کرده بودیم

    ولی من سریع این فایل اومده به ذهنم که سخت نگیرم ، قطعا خیر هست !

    و از جهتی نشونه هاش داره بهم میرسه که خیره این تعویق دو روزه ، چرا که جاده ها خلوت میشه و مسیری که ما باید بریم شلوغ تر از همه ی جاد هاست

    یکی از پروژه هام دو روز عقب افتاد و همین قضیه هم برای انجامش و تسویه اش باعث شد که به استرس نیفتم و مطمئن بشم که هم انجام میشه و هم تسویه میشه

    از طرفی هم میدونیم که کار سرامیک اون خونه کامل میشه و خیالمون راحته

    و بازم از این طرف خونه ای که دارم تخلیه میکنم و صاحب خونه هم فرصت داره و میدونم که پول رهن را هم قطعا آماده میشه

    واقعا اگر ذهن را کنترل کنیم ، سریع نشونه ها میاد و اگر افسار ذهن را از دست بدیم ، رنج پشت رنج ایجاد میشه

    به لطف همین فایل و کنترل ذهن هم رفتم سراغ همسرم و گفتم : چرا ناراحتی ؟! حتما خیره و کمک کردم تا اون هم سریع به احساس خوب برسه و ذهنشو مشغول نکنه

    بعدش موقعی که این تماس باهام گرفته شد و برنامه عقب افتاد ، یکی از رفیقام که مثل برادرم بهم نزدیک هست هم پیشم بود ، کلی با هم خندیدیم و به فال نیک گرفتیم ، همسرم هم که کمکش کردم و تونست ذهنش را کنترل کنه بعد سه نفری یه کم پاسور بازی کردیم و با حس خوب رفیقم رفت سر دفتر کار خودش و ماهم به کارهای دیگه رسیدیم

    در پرانترز مربوط به احساس خوب بگم که :

    ” چقدر جالب با همین رفیقم که گفتم پیشم بود ، خیلی هم فرکانس هستیم و بیشتر از من واقعا دیدم که کانون توجه خودش را کنترل میکنه ، با اینکه از بچه های سایت نیست و دیده که من فایل ها را میبینم و گوش میدم ولی به طرز عجیبی خیلی هم فرکانسه و کانون توجهش را خیلی خیلی کنترل میکنه و به هم اتفاق های خوب را میگیم و توجه میکنیم ، همین که داشتم این کامنت را مینوشتم ، اسمس داد و با حس خوب از یه مشتری خوب و یه فروش خوب برام نوشت ، منم تحسینش کردم و گفتم تا آخر شب ان شالله دوتای دیگه را هم تیک بزنی ”

    .

    امیدوارم در هر شرایط بتونیم نکته مثبت را ببینیم و احساسمون را خوب نگه داریم تا با فرکانس و احساس بد در روند طبیعی نعمت های جهان و هدایت الهی اختلال ایجاد نکنیم

    دوستون دارم و در پناه حق : )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: