سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲ - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-14 18:57:172024-07-31 12:12:21سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد زیبایی ها به استاد عشق به استاد قدرتمندم و ب مریم دوس داشتنی و عزیزم
سلام ب همه ی هم فرنکانسی های عشقم
سلام ب خود ارزشمندم که تا اینجا چه کند چه تند اومدم و ادامه دادم
اامروز ب این فایل هدایت شدم و ازخدا نشانه خواستم که خدایا حالا وقتشه که روی باور های توحیدی و عزت نفسم بهتر کار کنم در حالیکه 12 قدم و تا قدم 3 اومدم جلو باکلی فراز و نشیب و اشتباهاتی که تجربه کردم اما ادامه دادم تاالان و توقدم 3 هدایت شدم ب عزت نفس و خرید دوره ش و الان که دارم زوی خودم کار میکنم بشدت چند ماهیه که آرامش دارم و آگاهی و درکم خیلی بهتر شده..
من الان چون آخر ساله و کارم تولید مانتو هست اوج کارمه و چون نشونه ها رو دیدم و دیدم هیچ علاقه ای ب این کار ندارم تصمیم گرفتم که کلن کارمو که اینهمه براش سختی کشیدم تا به راحتی الان رسیدم و جمعش کنم حسسس میکنم که وقت پروازه وقت رها کردن چیزیه که از خیلی سالها پیش دوسش نداشتم و داشتم تحملش میکردم
با اومدن تو این دوره مطمئن شدم که وقتشه خودم و شکوفا کنم وقتشه برم ازین کار ازین چیزی که داره فاسدم میکنه و یه مقاومت بزرگه برای ورود نعمتها ب زندگیم. .
بااینکه اوج کارم الانه اما همش نیاز داشتم ب تنهایی به اینکه واسه روزای طولانی خونه باشم و تنهای تنها من باشم و فایلا و خدام و فقط روی خودم کار کنم فقط از دوس داشتنام بنویسم برم تورویاهام و خیلی دوس داشتم نرم کارگام و خداوند کاری برام کرد که اصن برام عجیبه..
این روزا تو قم بیماری کرونا اومده و اولین کشته رو اینجا داده درواقع همه وحشت زده شدن بعد از شنیدن این خبر و کل شهر تعطیل شده..گفتم چه جالب آنقدر فرنکاس قم منفیه که این بیماری از چین راه خودشو پیدا کرده یراست اومده قم..!!!!جلل خالق چقدر قانون داره قشنگ کار میکنه! !!
منم اولش خیلی ترسیدم بس که همه جا حرفش بود داشتم میرفتم توجریانش داشت حالمو بد میکرد اومدم تواتاقم و گفتم خدایا تو بهترین حافظ و بهترین نگه دار منی باید چکار کنم ترسم و مهار کنم میخوام ایمانمو نشون بدم میخوام خونه موندنم از روی ترس نباشه بخاطر خودم و خواسته ی خودم باشه.. قرانو که باز کردم خدا گفت اعراض کن (اگه اعراض کنی اون رحمتی که از خدا بهش امید داری بهت میرسه )پرسیدم چجوری ؟؟سریع جواب داد با فایلا با نرفتن توجمع دوستا با حرف زدنش درموردش با رجوع بخودت و استفاده ازین فرصت عالی برای تنها موندن باخودت و خدای درونت.. قبلش باخودم گفتم چرا آخه دم عیدی این بیماری باید بیاد و همه رو خونه نشین کنه و بعدش خدا جواب داد این اتفاق 100 درصد به نفع توئه. .
ماجرا اینجوری پیش رفت که هیچکدوم از نیروهام نیومدن سرکار و گفتن خاتواده هاشون اصلااجازه نمیدن بیان بیرون چه برسه سرکار. .
همین که این حرفارو شنیدم ازشون گفتم این نشونه س
بعد یادم افتاد که من چقدر می خواستم تنها باشم توخونه و باخودم باشم ..
اولش مقاومت داشتم و گفتم این کارای زیر دستمونو پس چه کنم بچه ها که نمیان مگر اینکه خودم برم پا چرخ بشینم ولی فکر شم اازارم میداد گفتم خدایا کاش میشد هم کارام تولید میشد هم خودم نمیرفتم سرکار. .همون روز تو ستاره قطبیم از خدا خواستم که بهم بگه چکار کنم و همون روزم خیلی زود شریکم ب خیاطاش زنگ زد و کارارو دادیم بیرون برام حاضر کنن. اصن این اتفاقات این مقاومت نکردن واقعا چه نعمتیه یاد حرف استاد افتادم که میگفت کار خاص لازم نیس بکنی فقط مقاومت هاتوبردار کارا ذهنی پیش میره خداکاراتو انجام میده همه ی اینا داشت توذهنم مرور میشد خدایا شکرت..
هم کارام پیش میره هم واسه خودم وقت میزارم و خودمو تواین مدت مصمم تر میکنم واسه تصمیمیکه گرفتم و میخوام درسال جدید انشالله عملیش کنم و این حوزه رو بعد از10 سال تحمل کردن کنار بزارم..
امروز اولین روزیه که با خودمم و چند ساعت پیش ازخدا کمک خواستم که بهم بگه این چند روزو که قراره باخودم عشق کنم و باورهامو قویترکنم و ازکجا باید شروع کنم و نشونه ی امروزم این فایل بود
خدا حرفشو تواین متن بهم زد گفت برو چکاپ فرنکاسی تو ببین گفتم اونقدر تغییر نکردم که ..گفت برو ببین بخونش. . خوندن چکاپ فرنکاسی که 9ماه از شروعش میگذره باعث شد که بیام کامنت بزارم
اشکم دراومد وقتی خوندمش
بااینکه دست و پاشکسته اومدم بااینکه کلی سوتی دادم خیلی جاهارو درست متوجه نشدم خیلی جاها عجله کردم و ضربه خوردم خیلی جاها شک کردم و دوباره برگشتم ب همین مسیر .. با وجود تمام اینها وقتی امروز خوندمششون وضعیت 8 ماه پیشمو باورم نمیشد که من آنقدر تغییر کردم
چقدر عصبی بودم چقدر با مامانم مشکل داشتم چقدر بانیروهام بدرفتاری میکردم و ازم فراری بودن چقدر احساس گناهم زیاد بوده چقدر رابطم باخدا افتضاح بوده چقدر ترسهام زیاد بوده چقدر ترس داشتم اگه بیماری عصبیم ادامه دار بشه چی .. نوشته بودم که هیچ آرامشی ندارم و درحدی عصبی و نا ارامم که همیشه دست و پام میلرزه و نمیتونم هیچ کاری کنم پاهام بشدت مشکل پیدا کرده بود و نمیتونستم بخوابم نمیتونستم کاری کنم همیشه ازرده بودم و اعصابم داشت ب تمام بدنم منتقل میشد خیلی سخت بیاد آوردم اون روزا رو و همش از خودم می پرسیدم واقعا من همچین مشکلاتی داشتم؟
حس کردم اونموقع بیشترین خواستم داشتن آرامش بوده اینکه این مشکل عصبیم حل بشه پام درمان بشه نوشته بودم اصلی ترین مشکلم نداشتن ارامشه و از نمره ی 100 بخودم 0 داده بودم باورم نمیشد..الانم باورم نمیشه چون الان دیگه درک نمیکنم حال اون روزامو من خییییلی وقته که آرامش دارم بااینکه ب تضادهای زیادی برخورد کردم و دارم ب خواستههام میرسم منتها دیگه بقول استاد با زجر نیس با حرص و جوش نیس و حتی تو شرایط سختم ارومم و میدونم که خدا کافیه و خودش حل میکنه برام..
الان یادم میاد اون روزا که ارزوم بود بتونم تو محیط کارم صمیمی باشم خودم باشم و رابطم عالی باشه و الان میبینم که چقدر من رابطم عالیه با همکارام و چقدر از من راضین و چقدر منو دوس دارن. . یادم افتاد که منی که حتی تو محیط کارم نمیخندیدم و همیشه عصبانی بودم چقدر الان بااون آدم غریبه هستم و چقدر خونسرد اروم و دوست و نزدیک ب روحم شدم چقدر داد زدن و یادم رفته چقدر خوب تونستم مشکل پام و ب کل مهار کنم و خودمو خودمو درمان کردم یادم افتاد که چقدر من عصبی بودم و چقدر الان ارومم و خوب میتونم خشمموکنترل کنم اصن چقدر اتفاقات و ادمایی که بخوان منو خشمگین کنن کمتر شده چقدر درکم بالاترشده چیزی که باورم نمیشد شد..
باورم نمیشد حالم خوب بشه باورم نمیشد روابطم خوب بشه باورم نمیشد یروز بیام و ازنتایجم بگم
من نتیجه های مالی و سلامتی هم داشتم اما مالی خیلبییی کار دارم تا راضی بشم و وقتی باخودم فکر کردم دیدم من رابطه معنوی م نسبت ب بقیه ابعاد خییییییلی خیلبییی رشد کرده و یجوری غریبه شدم اونموقع خودم و وقتی دلیلشو پیدا کردم ازلای نوشته هام فهمیدم که چون من بیشترین خواسته م ارامش بوده داشتن یه رابطه خوب باخودم بوده و بیشتر ازین موضوع داشتم رنج میکشیدم بیشتر هم انگار گرایش به حل اون پیدا کردم و الان به حدی باخدای خودم ارتباط خوبی دارم که به محض پرسیدن ازش جواب میگیرم بمحض حرف زدن باهام حرف میزنه بمحض گیر کردن و برخورد ب یه تضاد خیلی زود پیامشو دریافت میکنم و هر ناخواسته ای رو دارم بت کمک و هدایتش ب نفع خودم پیش میبرم و این ینی همه چیز برای من …
آنقدر تحت تاثیر این چکاپ قرار گرفتم که نتونستم کامنت نزارم مصمم تر شدم ب این مسیر و باخودم گفتم این تنها راهیه که روح من ارضا میکنه این مسیر بهترین مسیره برای من و این همون چیزیه که منو راضی میکنه ..
امروزداشتم باخدا حرف میزدم و می گفتم منو هدایت کن به علاقم به عشقم به اون چیزی که منو زنده میکنه .. و اززبان استاد بهم گفت تو فقط تو همین جریان باش تو فقط همین راه و وادامه بده و به زیبایی ها توجه کن تو فقط وو این راه باش و جایی غیر از اینجا نرو … خداوند هرچیزی که قرار باشه بشنوی ببینی و انجام بدی رو بتو خواهد گفت ..هیچ پاسخی برای من بهتر ازین نبود ..خدایا شکرت خدایا شکرت
..اولین باری که قیمت محصولاتو دیدم گفتم چقدر گرونن ولی میخوامشون ارزوم بود دوره 12قدمو بخرم ارزوم بود دوره عزت نفسوبخرم و الان این آرزو برام بدیهی شده باورم نمیشه ارزوم بود خرید دوره ها..این دوره ها خیلی ارزونن خیلی..باید به قیمت طلا فروخته بشن باید هرجلسه شو دقیقه ای روش قیمت گذاشت.
استاد عزیزم باهربار دیدنت بیشتر عاشق خدا میشم
بهت ایمان دارم
ب راهت ایمان دارم
به خدایی که دیدی و شناختیش و بهش توکل کردی ایمان دارم
همون جوری که روز اول که اومدم تو سایت صداتو شنیدم کامنتهارو خوندم دیدمت فرنکاستو دریافت کردم تمام موهای تنم سیخ شد هییییچ تحقیقی نکردم هیچ پرس و جویی نکردم وتمام وجودم داشت فریاد میزد نرگس همینه اینه خودشه ..با شنیدن فایلهای رایگانی که اصلا رایگان نیس انگار منو بردی به روزی که آگاه بودم بخودم انگار حرفاتو شنیده بودم انگار داشت یادآوری میشد بهم انگار تمام سالها دنبالت بودم دنبال این آگاهی ها بودم و خودمو گم کرده بودم .. یادم نمیره اولین باری که اومدم توسایت چقددددددر حس کردم اینجا جای منه جائیکه که دنبالش بودم جایی که باور نمی کردم واقعا هست جائیکه بشدت بوی صداقت میده بوی یکتا پرستی میده بوی اخلاص نیت میده جایی که هدفش تبلیغ و پول و کلک زدن نیس جایی که مقدسه و قابل ستایش.. جایی که میشه آرامش رو حس کرد..هیچوقت فکر نمی کردم یه سایت واسم مثل یه خونه ای بشه که فقط حال خوب و آرامش و عشق توشه
استاد از روز اول هیییییییییچ مقاومتی نداشتم روحرفات انگار سالها میشناختمت حرفاتو باور کردم وهمش حس میکنم مثل توام همش حس میکنم خیلی بهت نزدیکم وقتی اینجا تو این شهر پر از تعصب و جهل به تضادی برخورد میکنم میگم استادم اول قم بوده از همینجا هدایت شده به یه بهشتی که الان داره تجربش میکنه استاد شرایط سخت تر ازتورو داشته اما ادامه داده فقط ادامه بده ادامه بده ..
من دارم ادامه میدم و افتخارمیکنم بخودم که دارم ادامه میدم افتخار میکنم که خدا بهترین راهنما و بهترین استاد رو سرراهم قرار داد همون راهنمایی که روح من حرفاشو میخواست دانسته ها و تجربیاتشو میخواست..
خدایا نمیدونم چجوری باید شکرت کنم عاشقتم خدایا عاشقتم
سپاسگذارم به وسعت خودت به وسعت خودت تنها به وسعت حضور بی نهایتت
سلام دوست خوبم
من امشب به صورت کاملا اتفاقی هدایت شدم به سمت دیدگاه شما چقدر گفته هات برام جالب بود
ممنون که نوشتی …
خداروشکر برای رشدت برای آرامشی که به دست آوردی خیلی خوشحالم از موفقیتت
امید وارم روز به روز موفق تر باشی 🌹🍃
سلام هم فرنکاسی عزیز
خوشحالم که کامنتم تاثیر مثبتی گذاشته
به امید خوشحالی های بیشتر 💜💚❤
بهترین سلام دنیا تقدیم به استاد و مریم جون
این فایل نشانه امروز من است ،من دقیقا میدونم چرا به اینجا هدایت شدم چون باید بیشتر از قبل باید به خوبی ها قشنگی ها و داشته ها توجه کنم ، بهم یاداوری کرد برا سفری که برا نوروز دارم خودمو بسپارم به جریان اب و پارو ها رو کنار بزارم و لذت ببرم فقط باید از خدا بخوام به بهترین مکانها هدایتم کنه
این فایل هایی که ضبط شد یه دنیا درس داشت ، من قبل از این فایل ها اصلا چشمم ندیده بود این همه فراوانی و ثروت رو
جالبه استاد ؛ یکی از نزدیکام که باهاتون آشنا بود و من از طریق اون باهاتون آشنا شده بودم گفت چون استاد زندگیشو گذاشت جلو دوربین ازش،خوشم نیمد و دیگه شما رو دنبال نکرده بود ، اینو که شنیدم فهمیدم اصلا در مدار ما نیست ،من تشنه این آگاهی ها بودم که ببینم و درک کنم و باور کنم ، من واقعا این همه ثروت و فراوانی دور از قوه تخیلم بود چه برسه به اینکه میتونم بهش برسم
این عمل شما صادقانه ترین و شجاعانه ترین کاری بود که میشد انجام داد ،
بعد دیدن این فایل ها دیدم بزرگتر شده خواسته هام بیشتر شده ،از همه مهمتر باورام برای رسیدن محکم تر شده
استاد جان یکی از نشانه های تغییرم این بود یه مسابقه ایرانی داشتم میدیدم دایم داشتم ایراد میگرفتم از بینی بزرگ شرکت کننده ،بعد میخندیدم به هیکل اون یکی ، یباره به خودم اومدم دیدم دارم به نکات منفی توجه میکنم ،اینکه مشکل رو زود پیدا کردم و فهمیدم دارم از مدار فاصله میگیرم نتیجه این تکرار و توجه هرروزه به قانون هست
مدیون خدای مشترکمون هستم که هر لحظه ما رو هدایت میکنه
به امید الله آمریکا میبینمتون
درود فراوان
بسیار زیبا ،منم با شما اشک ریختم مریم خانم وقتی از زیبایی های آهوی خوشگل و مه آبشار نیاگارا و مهربانی خانم ریچیر،منم با شما عاشق زندگی شدم ،نفس کشیدم ،به خورشید به عشق سلام کردم به آمریکای زیبا ،خیلی زود میام آمریکا و شما عزیزان رو میبینم ✌🕊🕊🕊❤❤❤❤🌈🌈🌈🌈🌴🌲🏔
سلام استاد عزیز و مریم دوست داشتنی
من با دیدن و شنیدن این قسمت اشک شوق ریختم
صمیمانه ازتون سپاسگزارم ❤
جایی که استاد گفت عزیز دلم داره از چشماش اشک می یاد منم نمی تونستم جلوی اشکامو بگیرم
نمی دونم چی بگم چطور از شما دو عزیز که یکی از بهترین دستان خدا هستید تشکر کنم
فقط از خدا می خوام کمکم کنه انقدر موفق بشم خوشبخت و ثروتمند بشم که گوشه ای از زحمات شمارو جبران کرده باشم بتونم خودم خوب و عالی زندگی کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کنم
تویکی از قسمت های سفرنامه استاد به شما گفتن حالا که تو این استیت پارک هستیم بریم ازشون خرید هم بکنیم ،منم دلم می خواد حالا که این همه از فایل های رایگان شما استفاده کردم لذت بردم چیزی یاد گرفتم کاش توانایی مالیش رو داشته باشم بتونم تمام دوره های استاد رو بخرم متعهدانه بهشون عمل کنم و انسان خودساخته و موفقی از قبل بشم وبه تمام خواسته هام برسم هم استادم رو خوشحال کنم و هم خدای درونم و خودم رو راضی تر کنم
به امید اون روز …
که ایمان دارم دور نیست …
🌹🍃
به نام خدای مهربان
سلام خدمت شما استاد عزیزم
من سید محمد امین حسینی هستم. یکی از بهترین و لایق ترین و ارزشمند ترین،ثروتمند ترین، شجاع ترین، با اعتماد به نفس ترین، باحال ترین، جذاب ترین، شوخ ترین، بانمک ترین ، خوشتیپ ترین و خلاصه یکی از بهترین بنده های خداوند عزیز.
استاد عزیزم، من هم میخوام شروع کنم و از تغییرات خودم بگم؛
بگم از اینکه چه قدر با اعتماد به نفس تر شدم. میخوام بگم چقدر شجاع تر شدم.
من قبلا اگر از کسی خواسته ای داشتم، روم نمیشد خودم برم و بهش بگم.و ازکسی که بیشتر باهاش احساس راحتی میکردم میخواستم تا اون بگه. تا الان جوری به لطف الله عزت نفسم بالاتر رفته که بقیه از من درخواست میکنن تا اگه روشون نمیشه به جای اونها درخواست کنم. نمیگم کاملا الان دیگه حل شده اون مشکل ولی میتونم بگم بالای 95% بهبود پیدا کرده. در واقع لطف خدا بود که من ازش درخواست کردم و اون برام موقعیت هایی رو بوجود آورد که بتونم با تمرین کردن ، اعتماد بنفس و شجاعت خودمو افزایش بدم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر این سلامتی که اکنون دارم و همش و همش و همش به خاطر اجرای قانونه.
من همیشه روی سلامت پوستم به شدت حساس بودم و هستم. منتهی قبلا که قانون رو نمیدونستم، میخواستم با تقلا کردن و احساس بد و به دست آوردن دلسوزی خدا مشکلم رو حل کنم. ولی از زمانی که با قانون آشنا شدمو بهش عمل کردم، حدود دوسالی میگذره که سلامت پوست من کلا هیچ ربطی به گذشته نداره و خدارو شکر داره هر روز به کیفیت پوست یه بچه نزدیک تر میشه.
مثل استاد منم قبلا زمستون ها و حتی تابستون ها خیلی سرما میخوردم. و بعضا این مریضی ها در حساس ترین زمان های درسی مثل امتحانات پایانی دست و پام رو میبست و منو عقب می انداخت. از حدو دوسال پیش تاحالا، شدت این بیماریها کمتر شد و من الان به لطف الله یکتا بدنم یه جوری قوی شده که حتی با کسانیکه اساسی مریض هستن به خوبی ارتباط نزدیک دارم و بعضا دست و روبوسی هم میکنم و به بقیه هم میگم ببینید شماهام مثل من میتونید با آدم های مریض ارتباط داشته باشید و هیچ اتفاقی براتون نیفته. یا مثلا تا همین پارسال اگه یه ذره هوای سرد بهم میخورد فرداش مریض بودم ولی خدارو شکر الان دیگه اگه صبح زود که هوا سرده بدون ژاکت هم برم بیرون حتی ککم هم نمیگزه. تا وقتی روح خدا در وجود منه هیچ بیماری نمیتونه وارد بدنم بشه خدا رو شکر
روابط من تا قبل از اجرای قانون که حدودا میشه دوران راهنمایی، بسیار افتضاح و خلاصه هپل در هپو بود. همیشه با همه مشکل داشتم. با همه دعوا داشتم(البته لفظی) که چرا خوب برخورد نمیکنن. حرف ناسزا میزنن واز این جور مسائل. ولی خب همه میدونیم که قانون چیه، میدونیم که ایمانی که عمل بیاورد ایمان واقعی است. و من الان اگر کسی حتی یه ذره هم باهام مشکل داشته باشه، به لطف الله با استفاده از قانون کاری میکنم تا اون آدم از نزدیک ترین انسانها هم باهام بهتر و زیبا تر رفتار کنه. گرچه درمورد 100% افراد هنوز این کار رو نکردم ولی خب بازم اینم بالای 95% از افرادی که باهام در ازتباط هستن رو شامل میشه.
من معتقدم که کسانی که با من در ارتباطن همشون به طور کامل، موقع ارتباط با من زیبا ترین وجه شخصیتشون رو به نمایش میذارن. به بهترین وقشنگ ترین و مودبانه ترین و زیبا ترین و دوستانه ترین و محترمانه ترین شکل ممکن با بنده رفتار میکنن.
من عاشقشونم و اون ها هم عاشق من هستند. من برای اونها احترام قائلم و اونها هم متقابلا همینطور.همشون (کلهم اجمعین) دستانی از بینهایت دست خداوند هستند که اجازه دارند تا از طرف خدای مهربونم فقط وفقط توی زندگی من تاثیر مثبت بذارن و کمک کنن تا من به هر خواسته ای که دارم برسم. تمومشون دستی از دستان خدا هستند تا به من از طرف خدا عشق بورزند. حرف های خوب بزنن. دوستانه رفتار کنند .
استاد جونم، من دوتا چیز توی زندگیم فعلا اولویت عشق رو ربائیدن. گیمینگ و خودرو های سوپرلوکس. یعنی من دیوانه اینهام. هر روز و هر روز بیشتر و بیشتر و با کیفیت تر و گرون ترشون رو میبینم و از دیدنشون احساس شادی بینهایتی میکنم. جوریه که دیگه همه دوستام که با من هم مسیرند میدونن که من توی راه فقط توجهم روی خودرو های لوکسیه که هست و بعضی موقع ها میگن بسه دیگه بابا چقدر آخه ماشین میخوایی. منم میگم بیشمار. تا ابد میخوام. عشقمه دوستش دارم. یعنی هیچ چیزی تا حالا به اندازه گیمینگ نتونسته منو 10-12 ساعت مشغول خودش کنه و هیچ چیزی هم تاحالا نتونسته غیر از سوپر کارها منو عاشق خودش کنه که هیچ وقت هیچ وقت از دیدن و داشتنش سیر نمیشم. هر چقدر بیشتر دریافتش میکنم بازم میخوام. و به همین دلیل هم به لطف هدایت الهی همیشه با کسانی آشنا میشم که مثل من عاشقن و در عین حال الگو های بسیار خوبی برای رسیدن به اون خواسته ها هستند. هر روز موقعیت های بهتر و ثروت ساز تر برام بوجود میاد. هر روز باورهام و فرکانس هام برای ساختن ثروت بیشتر تقویت میشه. هر روز میتونم آسانتر ثروت بسازم. با سرعت بیشتر و در زمان کمتری ثروت بسازم.
من حدود 10 ساله که توی حوزه موسیقی و قرآن هستم و برای همین هم همیشه توی هم خوانی ها شرکت میکنم و به لطف الله مهربان همیشه اساسی ترین عضو گروه هستم، تک خوان هستم و همه هم منو برای این کار به لطف الله بهترین گزینه میدونن. خدارو شکر که لیاقتشو دارم. حتی وقتی برای اولین بار داستان سناریو رو فهمیدم نشستم برای جشنواره سرود کشوری سناریو نوشتم و به لطف الله در اولین جلسه تمرین سرود توی سال 97 پیشنهاد جشنواره کشوری بهم داده شد و به لطف خدا رفتیم و مقام هم آوردیم وخیلی هم خاطره ساختیم.
به لطف خدا هر روز موفقیت هام بیشتر میشه و همینطور توانایی هام بیشتر شکوفا میشه. هر روز همه بیشتر برای کسب عناوین مختلف بهم اعتماد میکنن و روی من از این جهت حساب میکنن.(هیچ وقت روی کسی حساب نکنید. فقط و فقط خدا. والسلام)
خدارو شاکرم که الان اینجامو بین این همه انسانهای فوق العاه و بهترین دستان خداوند قرار دارمو خدارو شکر که لیاقت و ارزششو دارم. چون من ارزشمند ترینم و جام در کنار ارزشمند ترین هاست. خدایاشکرت
ممنون که وقت گذاشتید و تونستم گوشه ای از احساساتم رو با شما در میون بذارم.
شاد باشید
خیلی زیبا و عالیییییی
سلام استاد عزیزم و مریم جان
چه قدر آخرین جمله استاد به دلم نشست، احساس میکنم چیزی در وجود من سفر به امریکا رو تجربه خواهد کرد، این خواسته شاید خیلی وقت پیش ایجاد شده ولی حس عمیقی نداشتم که تجربه ش خواهم کرد الان با تمام وجود اخساس میکنم حتما قراره این اتفاق بیوفته وگرنه استاد این جمله رو نمیگفت،
عزیزانم بابت تمام آگاهی های سفر نامه سپاسگزارم، از استاد متشکرم که اجازه دادند علی رغم میلی باطنی صحنه به صحنه زندگی شخصی و لذتهای سفرشون ضبط بشه و در دسترس اعصای سایت و همسفران قراره بگیره.
از مریم بانوی عزیز دلم سپاسگزارم که در تمام لحظات دوربین به دست گرفتی و ویدیو ضبط کردی میتونستی به تنهایی لذت ببری و در زیبایی اون لحظات غرق بشی، عزیزم ممنون که وقت میگذاری برای ادیت ، بازبینی و بارگذاری فایلها، کاملا مشخصه که سلیقه و وسواس به خرج میدی برای انتخاب موسیقی ها، واقعا سپاسگزارم ازت، مریم جان نمیدونم چرا بعضی صحنه ها احساس میکنم خیلی خیلی حسم به حست نزدیکه، در اکثر ویدیو ها اون عشقی رو که داری به اعضای سایت و اون حس نابت رو احساس و لمس میکنم کاملا حس میکنم عاشقانه و خالصانه فیلمبرداری میکنی. به جز ممنون تشکر سپاسگذارم هیچ حرف دیگه ای نمتونم به زبون بیارم.
همیشه شاد و سلامت باشید ???
به نام خدای جان و خرد
من در حال خواندن سفرنامه بودم و همه قسمتهای سفر به دور آمریکا رو ندیدم.این قسمت نشانه امروز من بود و هدایت شدم به برنده این مسابقه.پاسخ آقای خوشدل خیلی بی نظیر بود .بردل نشیند هر آنچه از دل برآید.فوق العاده زیبا بود امیدوارم که هر روز این برادر گرامی نتایج بهتری بگیرد و از نوشته های زیبایش ما ر۱ بی نصیب نگذارند.
عاشق هر دوتاتونم. شما رهبر من تو زندگی هستین و من پا به پاتون میام تا وقتیکه زنده ام.
به نام خدا
سلام
چقدر خوب شد که این سفر به دور امریکا شروع شد و همین که یک stopشد ؛ مسابقه برگزار شد و قرار شد یک بار دیگه همه رو از اول با دقت نگاه کنیم و بعد از تمام شدن این ۳۱ جلسه ؛ قسمت سی و دوم انگار منو بیدار کرد،
این سفر چیزی فراتر از سفر به دور امریکاست بلکه سفر به درون خودمونه و آشنایی با ترمز ها و باورهای غلط بوده و تصحیح آنها برای دیدن خدای مهربون و قشنگی که درون هممون هست؛ اسم این سفر به نظرم باید ماموریت پاکسازی قلب بود.
من از تماشای این سفر خیلی لذت میبرم و الان خیلی بیشتر قدرشو میدونم انگار تازه مأموریت به این سفر را درک می کنم .خیلی ممنون و سپاسگزارم از مریم خانم و هم استاد عزیز
دیدگاه من نسبت به سفر خیلی تغییر کرد و جور دیگه این فایل ها رو می بینم انگار بهترین بهترین و بهترین معلم دنیا
خوشحالم از اینکه می تونم این رابطه عاشقانه بین شما دو نفر را ببینم از اینکه اینقدر خوبین ،همو درک می کنید و…خیلی لذت میبرم از دیدن چنین رابطه ای واقعا لذت می برم و خیلی ازتون ممنون و سپاسگزارم
از اینکه میبینم وقتی حرف خدا میشه هر دوتا ۲ اینقدر لطیف میشید که بغض گلوتو میگیره و اشک میاد تو چشمتون احسنت بر شما چقدر باورهای توحیدی تون کار کردین احسنت احسنت احسنت احسنت
این که با تمام وجود تون دارین میگه بچه ها از این قوانین استفاده کنید این قوانین جواب میده و در اختیار همه میزارید واقعا معنی اشاعه توحید و الان می فهمم خیلی ممنون و سپاسگزارم
از اینکه بهم میگی بعد از مدتی که روی باورهامون آگاهانه کار کردیم به صورت ناخودآگاه همیشه جزو عادت های روزانه ما یاد می گیریم که به صورت خودکار روی زیبایی ها تمرکز کنید خیلی عالی بود خیلی ممنونم خیلی ازتون سپاسگذارم
جملاتی که ذهن منو با خودش درگیر کرد ؛ آخه چطور لذت دیدن یک آبشار بی نظیر با تعویض باتری یا آشنایی با یک فرد جدید همه به یک میزان باشه ؟و نتونی انتخاب کنی از بین آنهاو میگید که در تمام موارد به من خوش گذشت که نمیتونم انتخاب کنم . این برای من یه درس داشت که طوری زندگی کنم که لحظه مرگم نگم کاش این کار رو کرده بودم کاش این کار رو نکرده بودم از هر لحظه لذت ببرم واقعا معنی زندگی در لحظه رو درک کردم ممنون و سپاسگذارم.
چیزی که خیلی خیلی خیلی از مریم خانم یاد گرفتم اینکه با وجود اینکه استاد و غرمیزنه ولی این شخص اینقدر با خودش هماهنگه اینقدر با خودش هماهنگه که اصلاً با وجود این غر ها باز صدای قلبش بلندتر از صدای عقلشه و نیازی نداره که استاد اونو تایید کنه و به این الهام ایمان داره که با خیال راحت حرفشو گوش میکنه و نتیجه هم میگیره . واقعا یه جاهایی کلمه مناسب پیدا نمیکنم برای این که احساس ما نسبت به این موضوع بنویسم فقط میتونم بگم خدا واقعا خیرتون بده به هر سه تون
این فایل منو یاد فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است میندازه ؛ آدم و بیدار می کنه
هزار بار شکر می کنم که با شما آشنا شدم و برای این سفر و در خانواده بی نظیرم که نظراتشون فوق العاده است.
سلام به استاد عزیزم استاد عباسمنش و مریم گلی، خانم شایسته عزیزم خیلی دوستتون دارم .ممنون از این که ما رو به مسافرت بردید و می برید و زیباییهای امریکا رو به ما نشون دادید می دونم از غافله عقب افتاده ام اما خدارو شکر چون تغییرات ارزشمند زیادی در این مدت برامون اتفاق افتاد من و همسر و دخترم شاگردهای این دانشگاه شدیم هر روز منتظراتفاقهای زیبا و دلپذیر جدید هستیم
ما برنده جایزه بزرگی شدیم دخترم قهرمان استان وکشور در زمینه کاراته شدآنهم ظرف یک ماه تمرین و نیز به طور معجزه اسایی خونه بزرگی خریدیم و… فقط میتونم بگم خدا رو شکر
گفتم از قافله عقب موندم چون درگیر مسابقات دخترم شدم و باید به آن شهر ها برای تمرین می رفتیم
نتونستم بگم کدام فایل رو دوست داشتم همون که استاد به سنجابها غذا دادند و همون پیچکهای زیبا که شایسته خانم رو به وجد آورده بود و فوق العاده بود و همون بنای زیبای معماری و از همه جا زیباتر ابشار نیاگارا در چند قسمت و نیز این جای رویایی که اتراق کرده بودید ،باغ پروانه ها که بسیارتماشایی بود و فقط باید از دیدن اینهمه زیبایی سجده کرد و خدا رو شکر کرد .
استنباط من این است که شخصیت استاد بیرون دوربین هم همینطور است همینقدر بی ریا ودوست داشتنی و خانم شایسته هم یک دنیا مهربانی در قلبشان هست خیلی خدا را شکر می کنم که خداوند من را مورد لطف خودش قرار داد راستش من هم شخصیتم تا حد زیادی تغییر کرده همه لطفها رو از خدا می بینم و توکل می کنم من با دیدن هر اتفاق بدی به خودم می گویم دست اینا نیست که مالک همه چیز خداست یا اینا که نمی تونند حقمو ازم دریغ کنند ونباید از هیچ کسی توقع داشته باشم اگه لطفی می بینم میگم این خدا بودا که خواست از طریق اون شخص یا اون مورد به من لطفشو ارزانی کنه با خودم میگم هر اتفاقی می افته به قول استاد خیرم توی اون کارهست اما واقعا ایمان و توکل واقعی که ایمان به نیروی غیب هست خیلی اسون نیست ومقام صبر چه مقام بزرگی هست که امیدوارم خدا به هنه ما لطف کنند ،خدایا شکرت می دونم هنوز خیلی با دوستان فاصله فرکانسی دارم خدا رو شکر که شاهد همینها هستم.
استاد عباسمنش عزیز و مریم خانم عاشق صحبتهای عاشقانه تون هستم چقدر صمیمی و دوست داشتنی هستید ، متشکرم سلامت
و موفقیت شما ودوستانم را ارزومندم ???