سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲ - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-14 18:57:172024-07-31 12:12:21سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای مهربان و هدایت گرمن
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته خوش ذوق و مهربان و به دوست عزیزم در این سایت الهی .
میخام یه موضوعی رو اینجا تعریف کنم که اصلا چی شد من هدایتی امروز هدایت شدم به این فایل بی نظیر و صحبتهای خانم شایسته و استاد که اشک شوق بر چشمانم اورد .
من الان 8ماهی هست که کسب و کار خودمو شروع کردم اونم به برکت روانشناسی ثروت 1 و دوره دوازده قدم و دوره های دیگه
اوایل کسب و کارم خیلی همچی خوب بود تا اینکه خوردم به یه تضاد البته به یه محبت خداوند که باعث من یه ملک خیلی بزرگ و برای خدم اجاره کنم .
و کسب و کارم بصورت تکاملی داره عالی پیش میره .این کلمه تکامل و اصلا باید بخورید بچها چون خیلی زود ما ها یادمون میره و میریم تو مقایسه ها و کلا از مسیر خارج میشیم مثل خود من .
من استاد توی همین چند ماهه گذشته رفتم تو مقایسه ها و رفتم تو اون قسمت کار که تا فلان قد بهم ندن من دیگه کار نمیکنم یا تا فلان کار بزرگ و بهم سفارش ندن من نمیرم برا کار .
تا فلان مشتری بهم زنگ نزنه من نمیرم برای ادمهای معمولی وووواز این چرت و پرتها که ادم تا یکم شرایطش خوب میشه از مسیر خارج میشه .
البته اینو هم بگم استاد این قضیه من زیاد طول نکشید که جهان با پتک بزنه تو سرم و بگه برگرد درست کن مسیرو .من با یه گوش مالی کوچیک سری برگشتم بع مسیر با گوش دادن فایلهای ثروت مخصوصا جلسه 4ثروت که منو جوری تکون داد که گفتم مسعود چیکار کردی چیکار داری میکنی با خودت
استاد این جلسه 4ثروت و باید هر روز قبل از شروع زندگی بخوری بعد زندگی رو شروع کنی .
شما تو اون فایل هم از اهرم رنج و لذت میگین که جاش و باید توذهن درست کرد هم از حرکت حرکت حرکت حرکت کردن واااای واااای واااای .
این حرکت کردن این ایمان داشتن به حرکت کردن اصلا یه موضوع خیلی مهمیه بخدا که ما ها بعد یه مدت یادمون میره .
خلاصه بچها این جلسه 4ثروت 1 رو بخورین اگه میخاین ثروت وارد زندگیتون بشه براحتی .این جمله صلاییه استاد براحتی .عاااشقتم استاد .
خلاصه بخام بگم این مقایسه و این حرکت نکردن باعث یه تضادهای کوچیک شد برام که خداروصدهزار مرتبه شکر منم سری تسلیم شدم گفتم چشم چشم چشم درستش میکنم.
دیشب رفته بودم پیاده روی همینجوری داشتم تو یکی از پیاده رو های زیبای شهر شیراز قدم میزدم و با خدا صحبت میکردم که خدایا کمکم کن من و هدایتم کن من مسیرمو اشتباه رفتم میخام درستش منم چیکار کنم بهم بگو داشتم فایل الهامات و گوش میدادم استاد شما تو این فایل داشتین میگفتین خدا در هر لحظه داره با ما صحبت میکنه در هر لحظه داره داره به ما الهام میکنه .داشتین میگفتین به زنبور عسل هم وحی میشه واای واای واای .استاد چی میگین شما
این چیزی که میخام بگم استاد واای.من همونجا به خدا گفتم خدایا خب با من حرف بزن به منم بگو چیکار کنم بگو بگو من تو کسب و کارم بگو چیکار کنم .
یکسره همینو بخدا میگفتم استاد.
شب اومدم خونه و شام خوردم و خوابیدم
ساعتهای 7صبح یه لحظه بیدار شدم ساعت نگاه کردم دوباره خوابم برد .
استاد الان که دارم اینو مینوسم اشک تو چشمام جمع شده .
دوباره همین که چشمهامو بستم یدفعه یع صحنه اومد جلوی چشمم یعنی تو چند دقیقه خواب نمیدونم استاد به قول شما خواب بود بیداری بود یا بقول شما رویای صادقه بود نمیدونم نمیدونم الله واکبر
دیدم شما استاد یجا نشسته هستین تو یه فضای سبز مریم بانو هم نشسته روبرو من روبروی مریم جان نشستم وداریم انگار حرفهای شمارو گوش میدیم و شما داشتین از زمان بندرعباس و هدایتهای خداوند میگفتین و من و مریم جان هم داریم حالا گریه میکنیم گریه هااا استا به پهنهای صورت
ولی واضح مشخص بود گریه شوق و باز شدن قلب بود ارام گرفتن قلب بود
بعد من یلحظه بین بیدارشدن و خواب و گریه بودم .استاد همه اینها تو چندثانیه بیشتر نبوداااا
یک لحظه موقع بیدا شدن یکی اومد در گوشم با صدای بلند این و گفت الله واکبر
توخود پای در راه بنو و هیچ مگو
خود راه بگویدت که چون باید کرد
بعد بیدارشدم .وااای استاد
وقتی بیدارشدم چنان ارامشی در قلبم بود که انگار تو بقل خدا خواب بودم مثل یک بچه و ماتم برده بود.
همونجا گفتم بیا بیا مسعود دیدی خدا با توهم حرف زد دیدی تو هم بنده پاک خدایی
دیدی توهم انتخاب شده خدایی
تو نگران چی هستی مگه میشه تو این سایت الهی باشی و به این قانون گوش بدی و هدایت نشی .درسته مسعود درسته فقط بیا ادامه بده نگران نباش ادامه استقامت بخرج بده لذت ببر شاد باش زندگی رو زندگی کن با هر لحظش شاد باش و بخند و پایکوبی کن اتفاقهای خوب در راه هست .چون تو تعغیر کردی چون تو از خدا کمک خاستی که هدایتت کنه پس نگران نباش حال کن لذت ببر .
وبعد بلند شدم تو دفترم امروز و نوشتم که خدا با منه عاشقه منه واون از هر کسی تو این دنیا بیشتر میخاد که من به خواسته هام برسم چون با این کارم من به گسترش جهانش کمک میکنم.
و بعداز نوشتن هدایت شدم با این فایل زیبا که مریم جان باز اشک خودشو اشک منو در اورد که توجه و تحسین زیبایی ها چیکار میکنه با ادم و همین امروز تصمیم گرفتم برم بزنم به طبیعت و برم تحسین کنم زیبایی ها رو و لذت ببرم و بقیش با خدا و بقیش با خدا .من فقط میگم چشم چشم .و از امروز تصمیم گرفتم که دیدگاهم به کارم به این باشه که من میخام به این دنیا خدمت کنم و طبق قانون جهانم بمن خدمت میکنه .من دیگه نمیگم این مشتری نه اون مشتری خوبه این مشتری بده …..ووو
من میخام به جهانم خدمت کنم تمااام .جهان لاجرم ثروت و وارد زندگیم میکنه.
استاد من اهل زیاد کامنت نوشتن نیستم نه اینکه اصلا ننویسم کمتر مینویسم .ولی انصافا کامنتهای زیادی رو میخونم منم مثل شما به محض بیداری کامنت میخونم .
و اصلا نگم بچها بخدا این کامنت خودن شماهااا اصلا مثل رنگ سفیدی هست که داریم میریزیم توی رنگ سیاه و چرک و تمامه این دوره ها و فایلها رو تثبیت میکنه برا ادم .اصلا خوندن کامنت یه دنیای خاصیه که فقط و فقط با معتادش شد بخدا معجزه میکنه .
استاد جانم از شما و خانم شایسته هزاران هزاران بار سپاسگزارم بخاطر این سایت الهی بخاطر این زبان و کلام الهی شما که اصلاهیج جای دنیا این قانون الهی رو نگفتن و نمیگن .
واالی وااای
همین الان موقع نوشتن این کامنت مشتری زنگ زد بهم وااای خدا چیکار داری میکنی .
خدایا صدهزار مرتبه شکرت .خب استاد من برم که میخام به جهان خدا خدمت کنم .عاااشقتونم بخدا ️️
سلام و ادب
سپاسگزار خداوند بزرگ هستم که با بزرگی آفرینشش ، هر روز باورفراوانی را به ما یاد آوری می کند . سپاسگزارم از استاد و خانم شایسته عزیز .
این فایل نشانه امروز من بود . نکته جالبی که درین فایلهای سفر نامه نظر منو جلب کرده ، اینه که استاد دارن زندگیشونو می کنن ، مثل همه آدمها . همون قدر معمولی و ساده .
یاد خاطره ای افتادم ، تو یک کلاس زبان ، در نوجوانی . استادی داشتیم که آقا بود و بسیار شوخ طبع . یک بار تعریف کرد که : تو صف نانوایی بودم که یکی از شاگردانم آمد جلو و شروع کرد با بِر بِر منو نگاه کردن ، بدون اینکه حرفی بزنه . بعد از مدتی این سوال برام پیش اومد که: فلانی چیزی شده ؟ شاگرد همچنان خیره و متعجب منو نگاه می کرد . سوال رو تکرار کردم . بالاخره با لحنی پر از تعجب و حیرت پرسید : آقا شما اینجا چکار می کنید ؟ ؟؟!! گفتم : خوب معلومه ، اومدم نون بگیرم ! با تعجب بیشتر پرسید : آقا مگه شما نون هم می خورید ؟؟؟!!!
وقتی استاد در مورد کامنتهایی صحبت کردن که از رفتارهای عادی استاد تعریف و تمجید کرده بودن ، این خاطره یادم اومد . و به نظرم رسید که بعضی دوستان ، نگاهشون به اساتید ، یک نگاه ماوراییه و متاسفانه خیلی از ما یک حال خوبی داریم با غلوّ کردن . شایدم اونقدر در زندگی نقاب داریم و آدمهای نقاب دار دیدیم که رو راستی و صداقت رو نمی تونیم باور کنیم .
من خوشحالم که فایلهای این سفر مستند ، این احساس رو مدام به من می ده که استاد هم یک آدمه مثل خودم . البته دنیا دیده تر و دانا تر و موفق تر ، اما خالی از اشتباه یا بی نقص نیست . بلکه همون طور که خودشون هم گفتن ، مزیت مهم ایشون اینه که در مسیر رشد قرار دارند و تمام تلاششون اینه که بهتر و بهتر بشن .
ممنونم استاد عزیز که اینقدر رو راست و صادق هستید . من به شخصه این خصلت شما رو خیلی دوست دارم و خیالم راحته با کی طرفم و می تونم انتخاب کنم تا چه حدّی شما رو و آموزه هاتون رو بپذیرم یا نپذیرم .
به دوستانم هم توصیه می کنم ، هیچ کسی رو کامل ترین و والاترین نبینن . امامان ما با همه مقاماتشون هیچ ادعایی نداشتن . خوشبختانه استاد عباس منش هم همیشه در طی دوره ها اینو تذکر می دن .
خداوند درسوره یوسف می فرماید: ُ … وَ فَوْقَ کُلِّ ذِى عِلْمٍ عَلِیمٌ(76) …و برتر از هر صاحب علمى، عالمى است .
بهتره که ما هم از فرصتی که خداوند در اختیارمون قرار داده برای به دست آوردن آگاهی استفاده کنیم ، بدون قضاوت کردن و رصد کردن آدمها .
برای خودم و همراهان این سایت آرزوی اصلاح و بهبودی دارم
استاد مهربون و دوست داشتنی من سلام
مریم جوون عشق سلام
خداروشاکرم که امشب به این فایل عالی هدایت شدم
من تازه دوره 12 قدم رو خریداری کردم ، چکاپهای فرکانسیمو همه رو نوشتم ،ولی استادم .،،،،
یهو یه چیزی تو قلبم گفت اینقدر متعهدانه و مثل وحی منزل میخوام آموزه های شمارو گوش بدم ، عمل کنم ، که روزی بیام و این کامنت خودمو بخونمو و اشک شوقم مثل مریم جوون سرازیر بشه ،
امروز نقطه عطف من بود نقطه شروع محکم و با اراده من بود
استاد تعهد میدم که مثل وحی منزل تمام آموزه های شمارو انجام بدم تا همانند شما بشه جزو رفتارهای معمول زندگیم ، رفتارهای ناخودآگاه ،
من این زندگی زیبا و سرشار از شوق و ذوق رو تحسین میکنم و میخوام
خدایا شکرت که منو در مسیر آگاهی و رشد قرار دادی مسیر سایت استاد عباسمنش قرار دادی خدایا صدهزاران بار شکرت
من برای انجام تمریناتم ذوق دارم استادم
این برام نشانه است
خیلی خدارو صدا زدم
میدونم هدایتم کرده
تا خوشبختی رو لمس کنم
خیلی دوست دارم خدا
استاد مهربونم خیلی دوست دارم بمونی برامون
بنام الله هدایتگر
سلام به همگی سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی شایسته
استاد جان دقیقا منم نظر شمارو داشتم واقعا نمیشه انتخاب کنی که کدوم قسمت جذاب تر بوده چون تمام قسمت های سفر نامه پرازاتفاقات زیبا ومملو از بزرگی وعظمت خداونده.. خدایی که همه جا دیده میشد .. خدایی که تو چهره زیبا ومهربون خانم ریچل موج میزد.. خدایی که لابلای گلهای زیبای باغچه خانم بورلی بود خدایی که از پس رنگین کمان نیاگارا بما لبخند میزد خدایی که دربغض مریم جون فریاد میزنه وباهامون از عشق میگه.. خدایی که به شکل اشک شوق روی گونه هامون جاری میشه.. خدایی که درقالب آهویی زیبا میان دشت پیچک ها ظاهر میشه خدایی که مثل آبشار نیاگارا روی سرمون میباره ومارو خیس رحمت وثروت خودش میکنه.. خدایی که درتکامل یک پروانه زیباخلاصه میشه…
استاد عزیزم شمامارو با خدا آشنا کردی خدایی که تا به امروز نمیشناختیمش.. خدایی که ببنهایت زیباست وزیبایی بی حدوحصرشو روی جهان زیباش پراکنده یکجا به صورت آبشار دراومده ویکحا به صورت بالهای پرنقش ونگار پروانه.. یکجا به صورت الماسهای بارون ویکجا به صورت نسیم بهشتی… یکجا به صورت کوه وسنگهای سخت ویکجا به لطافت و نرمی برگ گلهای نرگس ولیلی..
استاد جان ومریم جان نازنینم ماباشما داریم رشد میکنیم با شما وباسفرنامه که هرروزش یک روز زیبای خداست داریم تکاملمونو طی میکنیم.. من خیلی خیلییییییییی خوشحالم ازاینکه عضو این سایت هستم از اینکه توی این دانشگاه زیر نظر استاد عباسمنش درس یاد میگیرم وخداروهزاران هزاربارشاکرم،، درهرلحظه… ازاون روزی که مریم جون نازنین فایلهای روزشمارو روی سایت گذاشتن از اون روز تعهد سخت وسفت من شروع شد من حالم عالیه بینهایت عالیم
که با شما هستم..
امروز 20 اسفند من یکبار دیگه برای باردوم چکاپ فرکانسیمو نوشتم اما اینبار میخام به روش پگاه مرجانی عزیز روی خودم کار کنم.. به روش استاد عباسمنش.. به روش مریم شایسته.. واونوقت تو قدم دوازدهم خدامیدونه که من کجاهستم من میخام یک نسخه همه چی تموم وخارق والعاده از خودم بزنم من میخام به امید الله مهربان وکارکردن لیزری روی خودم لول آپ کنم.. ان شاء الله که یه روزی منو آمریکا ببینید استاد عاشقتونم وازراه دور میبوسمتون..
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
به نام خداوند هدایتگرم
سلام به همه دوستان عزیز در این سایت بی نظیر
که در هیچ جایی از دنیا همچین سایتی وجود ندارد
خیلی خوشحالم که اینجا هستم و خداوند منو هدایت کرد به این سایت
از خداوند سپاسگزارم که هر وقت ازش هدایت خواستم کمک کرده وهدایتم رو بر عهده گرفته
صبح که بیدار شدم و دخترم رو راهی مدرسه کردم
شروع کردم با خدای خودم صحبت کردن بهش گفتم خدا جونم کمکم کن هدایتم کن
آخه چند روزی هست که متعهدتر از قبل شروع کردم به مرور دوازده قدم که مرتبا واسم نشونه میومد که ادامه بده وشروع کن ویه حسی بهم گفت کنارش عزت نفس رو چند روزی هست امروز توی ستاره قطبی به خدا گفتم آیا مسیرم درسته همین جور پیش برم بهم بگو نشونم بده حتی گفتم توی نشانه امروزم میخوام این حرفارو از استاد بشنونم
استاد وقتی که این فایل رو باز کردم نوشته بود روی خودت سرمایه گذاری کن و صحبت‌هایی که شما ومریم جون زدیمن گفتم همینه همین کارهایی که هرروز روی بهبود شخصیتم دارم انجام میدم رو ادامه میدم با توکل به خداوند توی این مسیر هدایت میشم ناامید نمیشم تکراروتکرا
مریم جون توشدی واسه من الگو وقتی صحبت میکردی وبغض کرده بودی اشکامو درآوردی نمیدونی چه حسی داشتم خیلی ازت سپاسگزارم
که این فایلها رو ضبط کردی ودراختیارمون قرار دادی واستادی رو بهمون نشون دادی که عمل میکنه به هرآنچه که به ما آموزش میدهد
استادی که به قوانین عمل کرده و در چنین جایگاهی قرار گرفته و در همچین مکان زیبایی هدایت شده من شروع کردم وهر شب سریال سفر به دور آمریکا رو میبینم امیدوارم که بتونم در زندگی عملگرا باشم واین مسیر رو ادامه بدهم
باآرزوی سلامتی و موفقیت برای همه عزیزان
به نام خالقی که زیباست و زیبایی رو برای بنده هاش می‌خواهد به نام خداوندی که منو خالق آفرید خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم
سلام به بهترین و زیباترین و توحیدی ترین استادم سلام به بهترین همراه همیشگی استاد مریم جانم
خدایا شکرت سپاسگزارتم
این سریال نه تنها زیبایی و فراوانیها و لذت سفر رو و ثروت و نعمت رو به ما نشان میدهد بلکه به ما می آموزدکه وقتی به خداوند ایمانتو نشان میدهی
و قدم برای تغییرت برمیداری خداوند هم زندگی رو برای تو بهشت می‌کند که خودت حیرت زده میمانی
حرفهای استاد رو باید بپذیریم تا قدم برای حرکت برداریم یه حرکت بی نظیر یه جهاد اکبر که خود قبلیتو نمی‌شناسی
باید رفتار و باور و افکار گذشته رو بریزی دور
اگر میخواهی زندگیی همچون زندگی استاد داشته باشیم که وقتی فکر میکنیم و می‌بینیم که از کجا به کجا رسیده و چه کارهایی رو انجام داده و چه کارهایی رو انجام نداده که به این مرحله از استقلال مالی و زمانی و مکانی رسیده جرات پیدا میکنم و می‌گویم اگر منم حرکت کنم میتوانم اگر استاد تونسته منم میتوانم چون استاد با تغییر و تعهد خودش و رسیدن به این ثروت الهی جهان رو جای زیباتری برای زندگی کردن ساخته مرحبا من تحسینتون میکنم استاد عزیزم
وقتی با ایمان به خداوند حرکت میکنی و میپذیری اشتباهاتتو جهان هم به کمکت می آید و خداوند هدایتت می‌کند قانون جهان ست
این نشانه امروز من بود که خداوند می‌خواهد بگوید بنده خوبم مسیرت درسته تعهدی که دادی برو جلو و منم کنارتم خدایا ممنونتم که کنارمی و کارهامو برام انجام میدهی
از تو حرکت از من برکت
خداوندا من از تو میخواهم که به من و خانواده ام سلامتی و خوشبختی و ثروت بدهی
خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام خدمت استادعزیزو خانوم شایسته ی مهربونم
استاد من یه پسر 11ساله دارم که وقتی پای تلویزیون میشینه تقریبا تمام حواسش رو میده به تلویزیون ،بعضی وقتا در حین دیدن تلویزیون باهاش صحبت میکنی اصلا نمیشنوه چی میگی
یک بار من در اتاق در حال گوش دادن یه فایل صوتی از شما بودم(معمولا هنس فری میزنم)ولی اونروز گفتم ولش کن پسرم که در حال دیدن تلویزیون نمیاد پیش من، پس دیگه هنس فری نزنم ولی در کمال تعجب دیدم پسرم تلویزیون و خاموش کرد و اومد پیش من و بعد از یکم گوش دادن فایل برگشت به من گفت:«مامان این اقاهه پولداره»؟؟گفتم اره ،پسرم گفت:«پس چرا اتقدر حرف اماما رو میزنه؟ اصلا ازش خوشم نمیاد ،فقط میگه امام امام» و بعدشم از اتاق رفت بیرون .
من داشتم اون فایل شما رو گوش میدادم که در مورد ایمان حضرت ابراهیم و قربانی کردن پسرش صحبت میکردید
پسرم طبق الگوهایی که قبلا دیده تصورش اینه که هر کی مذهبیه وضعیت مالی خوبی نداره و هر کس از خدا و پیغمبر حرف میزنه ادم خوبی نیست و خودش به حرفاش عمل نمیکنه
نکته جالبش اینجاس که بعد یه مدت به شما علاقمند شد و الان بعضی اوقات میاد با من میشینه فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میبینه و این برام خیلی جالب بود که حتی یه بچه 11ساله هم با دیدن فیلم های شما باورش عوض شد که میشه یه ادم که حرف خدا پیغمبر میزنه خودش ادم خوب و بقول پسرم ادم پولداری باشه
حتی پسرم هم با دیدن فایل های سفر به دور امریکا متوجه این نکته شد که شما خود خودتون هستید و اصلا نقش بازی نمیکنید و فکر میکنم بخاطر همین نظرش درباره ی شما برگشت و این نکته برای خودم هم جالب بود
وقتی تو کامنتا خوندم یکی از دوستان گفتش که مامانشون اوایل میگفتن که پسرم این اقا چرا انقد داد میزنه و بعدش مینشستن با پسرشون سفر به دور امریکا تماشا میکردن گفتم منم این ای کامنت رو اینجا به اشتراک بزارم
باز هم از شما و خانوم شایسته بخاطر این سفرنامه ی زیبا تشکر میکنم
خدایا شکرت بخاطر یه همچین سایت خوب با محتواهای عالی
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ﴿١١٩نحل﴾
آن گاه پروردگارت به کسانی که از روی نادانی کار زشت مرتکب شدند، و بعد از آن توبه کردند واصلاح نمودند، [لطف و عنایت دارد] زیرا پروردگارت پس از آن بسیار آمرزنده و مهربان است.
=======================================================================================
تمرین ستاره ی قطبی در نشانه ی امروز من:18 دی ماه 1403
روز های عجیب و غریب ولی قشنگیه،وقتی این پیچ جاده رو هم رد کنم و از ارتفاع بالاتر به این جاده ای که با کمک خدا ردش کردم نگاه کنم،خیلی به خودم افتخار میکنم.انتظار مثبتِ رسیدن روز های خوش آینده،همیشه جواب میده،خدا این همه بار سنگین رو از روی دوشم برداشته…این مسئله رو هم حل میکنه،از نظر من شاید طول کشیده،اما خدا هیچ وقت دیر نمیکنه،استاد تو جلسه 3 قدم 7 بهم یاد داده،قانون رهایی خیلی ایمان میخواد،باید بتونی توکل کنی،باید رها باشی تا جریان هدایت برسه،سخته ولی شدنیه.یا تو یک فایل دانلودی که درمورد الهامات هست استاد یک جمله ی طلایی میگه،اینکه برای دریافت الهامات،باید هر لحظه ذهنت رو پاک کنی،پیش فرض هارو بریزی دور.
این مدت که برای کنترل ذهن و گوش کردن به فایل ها میرم پیاده روی،با اینکه با جفت هندزفری دارم به صدای استاد گوش میدم باز میبینم یک جایی ذهنم داره جاخالی میده،برای همین همزمان با شنیدن صدای استاد،دونه دونه قدم هامم میشمرم.یکی یکی،دوتا دوتا،برعکس…برای اینکه هیچ راه فراری برای ذهنم نزارم،اما امروز که یاد این حرف استاد افتادم که برای اینکه الهامات رو دریافت کنی باید ذهنت رو هرلحظه پاک کنی، دیگه با هر قدممم،این عبارت رو تکرار میکردم.
clear history…
حسبی الله!
چیز خوبی از آب درومد،تا یک مدت طولانی برای ذهنم جذاب بود و دوست داشت تکرارش کنه…واین یعنی امروز هم من تا حد خوبی،بازی رو بردم.یک وقتایی هم ذهنم میخواد منو ببره توی مقایسه و احساس قربانی بودن که آقا چه جوریه تو انقدر داری برای تغییر همه چیز تلاش ذهنی و فیزیکی میکنی و بقیه از همون اول همه چیز براشون خوب پیش رفته؟!اصلا نیاز نبوده مثل تو انقدر همه چیز رو تغییر بدن!؟ولی من خیلی خوب مچش رو میگیرم.بهش میگم بخاطر اینکه من قبل از آشنایی با قانون،ناآگاهانه خیلی بلا سرخودم آورده بودم،من عزت نفس پایینی داشتم و با همون باورهای داغون،زندگیم رو ساخته بودم،مشکل از خودم بوده،حالا تغییر کردم،جهان اطرافمم میخواد تغییر کنه …من فقط باید بیشتر روی شجاعت و ایمانم کار کنم همین.هرکسی هرجایی هست جای درستشه،جایی هست که لیاقتش رو داشته،به قول یکی از بچه ها هرکسی داره وسط باورهاش زندگی میکنه،نون باورهای خودشو میخوره….پس جای هیچ مقایسه ای درکار نیست.just focus on your self!
این فایل رو امروز صوتی گوش کردم،از شروع صحبت های استاد شایسته بغضِ منم ترکید…چون بی نهایت دلم برای اون فرکانس نزدیکی به خداوند و رهایی و عشق بی قیدو شرط تنگ شده…این،اون چیزی که هر روز براش توی دفترم مینویسم،دلم برات تنگ شده خدا،دلم برات خیلی تنگ شده …دستمو بگیر و این پیک رو هم خودت ردش کن…برای اینکه من میخوام فقط به تو فکر کنم،نه به هیچ چیز دیگه …دلم برای وقتایی که مینشستم جلوی پنجره،روی میز وصندلی خودم…تا چشم کار میکرد دریای لاجوردی بود و آسمون آبی…و با نوشتن هرخط دفترم، صورتم انقدر خیس اشک میشد که دفترمم رو هم خیس میکرد،تنگ شده …
آدم مگه چی میخواد از زندگی؟!غیر از آرامش،غیر از احساس خوشبختی بی قیدو شرط؟!من میگم این بیت که میگه:آنکه به درگاه مقرب تر است،جام بلا بیشترش میدهند،درسته!نه به اون معنی که به ما گفتن…مفهومش برای من اینکه،اون آدمی که به فرکانس خداوند نزدیک میشه و اون جنس ارتباط رو تجربه میکنه،دیگه هیچ چیز به اون اندازه اون رو خوشحال و شاد و راضی نمیکنه….برای همین وقتی ارتباطش با خدا یکم کمرنگ تر میشه،واقعا درد میکشه….
اینو اصلا آدم های عادی جامعه نمیفهمند….فقط کسی این مفهوم رو متوجه میشه که در نزدیکی فرکانس خداوند قرار گرفته باشه…برای همین حافظ میگه:ما در پیاله عکس رخِ یار دیده‌ایم،ای بی‌خبر ز لَذَّتِ شُربِ مُدامِ ما… البته که منم ادعای نزدیکی ندارم،اصلا و ابدا …ولی یک جنسی از فرکانس آرامشِ ناب رو تجربه کردم که الان در به در تجربه ی دوباره ی همون احساسم….
این من و این خلق کلمه ها کنارهم برای کنترل آگاهانه ی کانون توجه …استاد مرسی که انقدر خوب قانون رو برای ما مهندسی کردی،مرسی که به جای اینکه ماهی دستمون بدی،بهمون ماهیگیری یاد دادی،تا هرکسی توی هر مرحله ای از زندگیش هست،درکی که از قانون داره رو به عمل بیاره و مسیر درست رو پیش ببره…
و خدایی هست مهربان تر از مادر…استاد من از کجا میدونستم جلسه ی34 ثروت درمورد چیه!؟من فقط این باور رو ساختم که خدا میتونه دست منو برداره و بزاره روی همون کدی که خرابه…این مدت از چپ و راست و بالا و پایین بهم میگفت برو به این جلسه گوش بده …ذهن منطقی من میگفت نه بابا،هنوز کلی جلسات قبلی رو گوش نکردم،چرا باید بپرم برم جلسه 34؟!اون میگفت گوش کن به حرف من …من جای بدی نمیبرمت…
اصلا استاد دیوانه شدم از قدرت ودقت این جریان هدایت،که چقدر دقیق دست منو برداشت وبرد همون جایی که باید من این حرف هارو از شما میشنیدم تا بتونم ذهنم رو کنترل کنم….اون خدایی که انقدر دقیق داره کد های خراب رو بهم نشون میده و میگه سعیده،روی این ها کار کن…مگه میشه بیخیالم بشه!؟مگه میشه منو رها کرده باشه!؟مگه میشه دوباره هدایتم نکنه!؟من…من باید در مدار دریافت هدایت قرار بگیرم…همین…کل بازی همینه….کل بازی که این 3 سال درک کردم…روی ایمان و توکل و باورها و عزت نفسم کار کنم،به محض دریافت جریان هدایت بهش عمل کنم….من ایمانمو خیلی وقته بهش ثابت کردم…الان وقت اینکه خدا و جهانش،خودش رو به من ثابت کنه …
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا ۖ وَسَبِّـحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ
و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو زیر نظر و مراقبت ما هستی، و هنگامی که [از خواب] برمی خیزی پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.
روزهای قشنگیه برای من،پر از درس…پر از تمرین…پر از اجرای توحید در عمل….این روز ها هم میگذره و ازش خاطره میمونه…مهم اینکه من همینجایی که هستم،زندگی رو زندگی کنم.استاد بهم یاد داده همه ی آدم های موفق،با اینکه میترسیدن حرکت میکردن…بهم یاد داده جهان به شجاعان پاسخ میده…قطعا پاسخ میده …
یک چندتا زنجیر مخفی اومده،اونارم پیدا کنم و پاره شون کنم،ازین مدار هم رد میشم و میرم بالاتر…و بعد ها برمیگردم و این کامنتم رو میخونم و از روند رشدی که داشتم لذت میبرم وباز هم مسیر موفقیت و توحید و ایمان رو ادامه میدم ….همون کاری که تموم این 3 سال انجامش دادم….
وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿٢5یونس﴾
و خدا [مردم را] به سرای سلامت و امنیت دعوت می کند و هر که را بخواهد به راهی راست هدایت می نماید.
لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَىٰ وَزِیَادَهٌ ۖ وَلَا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّهٌ ۚ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّهِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢6یونس﴾
برای کسانی که نیکی کردند، [بهترین] پاداش و افزون [بر آن] است؛ و چهره آنان را سیاهی و خواری نمی پوشاند؛ آنان اهل بهشت اند [و] در آن جاودانه اند.
خداروصدهزارمرتبه شکر برای همینجای زندگیم،همه چیز خوبه،همه چیز آرومه،روند تکاملی رشد برقراره،آزادی زمانی دارم هروقت بخوابم،هروقت بیدار شم،هروقت دلم خواست و هرچقدر دلم خواست برم پیاده روی،به درس ومشق نیلا نیکا برسم،مامانم صحیح و سلامته،همه ی کارهای خونه رو اون انجام میده،بابام سرحال وقبراقه،همه ش درحال ورزش کوهنوردیه و لذت بردن از طبیعته،داداشم خوشحاله…منتظر ویزاشه که بره اروپا…حال دلش عالیه،من یک اتاق شخصی دارم،هرچیزی که دلم بخواد اینجا هست،هیچ کس مزاحم خلوت من نمیشه…هیچ کس به من نمیگه تو داری چیکار میکنی،همه بهم احترام میزارند،همه مراقبمند.صلح برقراره،آرامش هست،نور هست،عشق هست…هرشب کلی از کامنت بچه هارو باعشق میخونم و ازشون یاد میگیرم،پروژه رو دارم گام به گام پیش میبرم…اکثرا جلساتی که از دوره ها توی پروژه پیشنهاد میشه رو دارم و به اون هام گوش میدم و آموزشم تکمیل میشه،هوا به شدت خوبه،دلپذیره،پر از اکسیژن خالصه،نیلا نیکا دخترای خوبی هستند،باهم بازی میکنند،باهم درس میخونند،درکنار هم رشد میکنند،عاشق نقاشی و کاردستی و خلاقیتن،منم سعی میکنم مادر خوبی براشون باشم،از خودم راضی نیستم اما بهرحال دارم تلاشمو میکنم هر روز بهتر از روز قبلم باشم.راستی چندتا خودکار رنگی روان نویس برای پروژه خریدم،اونارم خیلی دوست دارم…دفتر پروژه م خیلی برام جذابه …و هر روز ذوقِ گام جدید و آگاهی های جدید رو دارم….خلاصه که هرچقدر ذهن بخواد نجوا کنه،هزاران هزار نعمت توی زندگیم هست که هرکدوم جایِ صدهزاربار سپاسگزاری داره….
خدایا ازت ممنونم،ممنونم که هستی،ممنونم که هیچ وقت نمیخوابی،هیچ وقت گمراه نمیشی،هیچ وقت خطا نمیکنی،هیچ وقت نمیمیری…ممنونم که همیشه مراقبمی.دوستت دارم خدا…خیلی دوستت دارم…خیلی زیاد.
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی…
به نام خدایی که هرچه داریم از آن اوست.
سلام به مریم جان و استاد عزیز
خداروشکر میکنم که در این فایل هم فرصتی پیش اومد تا دوباره قوانین رو مرور کنیم.
هرچقدر این آگاهی ها تکرار میشن بازم جا برای تکرارشون دوباره و دوباره و دوباره وجود داره.
مثالش برای من مثل اکسیژن برای نفس کشیدن میمونه.
مگه من میتونم بگم یه روزی دیگه از نفس کشیدن بی نیاز میشم و لازم نیست دیگه شش هام به زحمت بیفتن و اکسیژن رو دریافت بکنن!؟
اگر اون روز وجود داشته باشه ، روزی که من از تکرار و تمرین اساس این آگاهی ها هم بی نیاز باشم رو خواهم دید.
این آگاهی ها رو باید انقدر تکرار کنیم تا به قول استاد در این قسمت بره تو پوست و استخونمون تا به صورت ناخودآگاه رفتارهای ما از این آگاهی ها سرچشمه بگیره.
و اونوقت میشه که کارها راحت تر میشه و نتایج بزرگ تر خودشون رو به ما نشون میدن.
تو این دنیایی که تنوع سلایق و انتخاب ها وجود داره ،من افتخارم این هست که انتخاب کردم در جمعی حضور داشته باشم که آگاهانه متعهد شده تا کانون توجهش رو متمرکز نگه داره رو دیدن زیبایی ها و نه تنها زیبایی ها رو ببینه بلکه با تکرار و تحسین آگاهانه ی اونها به موقعیت ها و شرایط دیدن و تجربه کردن زیبایی های بیشتر هدایت بشه.
همه ی جذابیت و قشنگی این مسیر اینه که هیچ انتهایی نداره و ما به همون مقدار که روی تغییر باورهامون وقت میگذاریم و متعهدانه عمل میکنیم ، میتونیم نتایج رو هم دریافت کنیم .
جهان هرکدوم از ما داره با افکارمون و باورهامون ساخته میشه و به شرط استمرار در این مسیر و بی توجه بودن به شرایط بیرونی جامعه ، نتایجی در زندگی ما خلق میشه که ما رو آسان میکنه برای آسانی ها .
زندگی هرکدوم از ما فارق از هر شرایطی که در اون هستیم میتونه تغییر کنه به شرطی که ما باورهامون رو تغییر بدیم.
تمام رمز و راز این مسیر و نتایجش همینه.
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
به نام خدای عشق و زیبایی خدای قدرت و فراوانی
سلام به استاد زیبا نگرم استاد مثبت اندیشم
سلام به مریم دوست داشتنی ام مریم مهربون و بی نظیرم
توجه بر زیباییها و تحسین کردنشون و عشق و مهربانی دلی وقتی مدام باشد کلا جزئی از شخصیتمون می‌شود و این نوع شخصیت انسان روبزرگ می‌کند مثل استاد و مریم جان
وقتی از همدیگه تشکر میکنن و کلمات عاشقانه میگن انگار نه انگار جلوی دوربین هستن چون جزئی از ذاتشون شده و تعجبی نداره چون این دو عزیز سالیان سال طبق قانون عمل میکنم و صلح درونی دارن من از ته دلم تحسینتون میکنم که الگویی به تمام برای تمام دانشجویان هستین مرحبا مرحبا بوس بهتون
این سریال سفر به دور آمریکا به ما یاد میدهد باید هر فایلی رو که می‌بینیم و گوش می‌دهیم تعهد داشته باشیم که هر اندازه مدارمون بالا میره دیگه نخوایم مثل گذشته عمل کنیم یعنی اجازه به خودمون ندیم چون اگر به گذشته برگردیم نتایج قبل رو هم میگیریم
پس وقتی امروز تونستیم این فایل رو ببینیم و در مدار دریافتش قرار بگیریم بدونیم که خداوند هدایت کرده و وقتشه که ما بدونیم و بفهمیم
خدایا شکرت سپاسگزارتم برای خوندن کامنتهای خوبه دوستانم
ودر آخر باید حرفهای استادرو وحی منزل بدونیم و بپذیریم و عمل کنیم به آنها
خدایا قدرت بده تا در مدار دریافت ایده ها و آگاهی‌های درست باشم که منو به خواسته هایم نزدیکتر کند
خدایا شکرت سپاسگزارتم
دوستتون دارم