عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 34
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-02 10:26:292023-05-02 13:35:07عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستان، خدایا شکرت منم تونستم، عضو بشم ،
خیلی خوشحالم خدایا شکرت، البته قبلش فقط میومدم سایت مطالعه میکردم اما هیچ وقت کاربری نداشتم که به لطف خدای مهربونم و داداش گلم که دستی از دستان خدا شد وبرام آدرس ایمیل درستکرد تونستم وارد بشم .خدایا شکرت بچه ها کلی حرف دارم براتون بگم، از تجربه هام، از حرفام ،از اتفاقات زندگیم از اینکه تبدیل به یک آدم دیگه شدم از روزی که با این خانواده شروع کردم به تغییر دادن زندگیه خودم، راستش بچه ها اینقدر تغییر کردم که حتی خودم خودمو نمیشناسم. میدونید من کلا آدمی بودم که حتی خودم زیاد با روحیات خودم آشنا نبودم ولی از،یک جایی به بعد تصمیم گرفتم عوض شم خیلی تلاش کردم خیلی جاها زمین خوردم ولی دوباره تلاش کردم.راستش استاد عباسمنش زندگیه منو تغییر داد بعضی اوقات به خودم میگم اگه باهاش آشنا نمیشدم معلوم نبود تو زندگیم چه اتفاقاتی میفتاد. من آدمی به شدت ترسو .منزوی با افکار خیلی منفی بودم ولی مقداری که رو خودم کار کردم دیدم اینطور نمیشه کم کم رفتم سر کار حسم رو خوب کردم با اطرافیانم مهربان تر شدمو اونا هم همینطور از لحاظ مالی پیشرفت کردم و همینطور از لحاظ کاری. و زندگیم رو با همسرم ساختیم والان خیلی خیلی خوشحال هستیم راستی اینم بگم همسرمم عباسمنشی هست و خداروشکر ما دوتا کم کم داریم روی خودمون و باورهامون کار میکنیم .این کامنتو از خوشحالی که تو سایت عضو شدم گذاشتم امیدوارم جای خوبی نوشته باشمش و نمیدونم اصلا به این فایل مربوط میشه یا نه البته این فایل رو دیدم اما به قول استاد گلم چند بار و چند بار باید نگاه کرد دوستون دارم بچه ها به خدای بزرگ میسپارمتون مهربونا راستی چه همه ی زیبایی تو این فایل هست این دریای زیبا این اسمون این همه آزادی واقعا جای سپاسگزاری از خداوند عزیزمون رو داره .عاشقتم استاد جانم ،و خیلی دوست دارم مریم جون قدرتمندم ،ازت خیلی چیزا یاد گرفتم نظم انضباط. خانه داری قدرت تفکر و ..
سلام استاد عزیز تر از جان.
من سال هاست با شما همراه هستم و به چنان درکی از قوانین رسیدم که حتی لحظه ای نمیتونم زندگی بدون قانونی که از شما دریافت کردم رو تصور کنم
در طول این هفت سال از زیر صفر به بالای نود درصد. رسیدم هرآنچه در زندگی ام در خ است کردم رو تونستم با آگاهی های شما به عنوان دستی از دستان خدا کامل و جامع دریافت کنم
این شاید اولین کامنت جری ای باشه که توی،سایت میذارم
استاد عزیز واقعا شما زندگی من و هزاران نفر مثل من رو تغییر،دادید
درآمد من نسبت به قبل از آشنایی با شما بالای سیصد چهارصد برابر شده
چندین بار مهاجرت کردم
از ی زیر زمین مستجری تا الان ده تا ملک خریدم
ویلای زیبا و خاص در شمال دارم
خودروی مورد علاقمو خریدم
ارتباطات عالی با دوستان ارزشمند دارم
و، همه این ها به سادگی. با درک عمیق از قوانین صورت گرفت
همواره شما و خانم شایسته رو بخاطر این سطح از آگاهی های نابتون تحسین میکنم
شما تنها کسی،هستین که تو این مسیر آگاهی هاتون پرکتیکاله،یعنی آدم با آموزه های شما ،قطعا به نتایج ارزشگندی دسترسی،پیدا میکنه ،
یادمه چند وقت پیش،از دوره روانشناسی،ثروت شما کلی نتایج مالی خفن گرفتم ، خیلی دلم میخواست ازتون تشکر کنم ،برای همین رفتن با ی اکانت دیگه دوباره دو تون ر. برای بار دوم تهیه کردم و با افتخار و زوق این کارو کردم
خدا بهتون برکت بده
من از جمله شاگردانی هستم که خیلی نتایج فوق العادست اما متاسفانه یا خوشبختانه کامنت زیادی تو سایت ارزشمندتون ندارم
براتون بهترین هارو آرزو میکنم
درود بر استاد عزیز مریم جان و تمامی افراد ودست اندر کاران این سایت فوق العاده
منم تجربه خودم و نتیجه هایی که عمل کردم از آموزه های این فایل باهاتون به اشتراک میزارم و تصمیمی که از کامنتهای شما برای انجام دادنش گرفتم میگم خدمتتون
اول اینکه یه مورد که خودم عالی ازش نتیجه گرفتم صحبت و توجه نکردن به بیماری هست من مدتی است به هیچ وجه در مورد درد یا بیماری گرفتم با کسی صحبت نکردم حتی همسرن مادرم وبه طرز فوقالعاده ای حدودا یه ساله هیچ بیماری دچار نشدم البته قبلا اینطور نبود و اطرافیان نزدیک اگه بیمار شدن توجه نکردم خیلی مختصر احوالشون پرسیدم وقتی باهاشون حرف نیزدن نذاشتم بحث زیاد بره سمت توضیح دادن بیماری عوض کردم سر صحبت
و اینکه به مادرای عزیز بگم که قطعا ننیجه میگیرن توجه و صحبت در مورد بیماری فرزندشون من تمام سعی ام کردم در موافعی که فرزندم بیمار شده آرامش داشته باشم اصلا بیش از اندازه بهش توجه نکنم دقیقا مثل روزهای قبل در مورد بیماریش به هیچکس حتی نزدیکترین ها همسرم ویا مادرم نگفتم اگه هم پرسیدن چرا سرفه میزنه صداش گرفته گفتم چیزی نیست و رد شدم
و نتیجه اش اینکه فرزندم به طرز فوق العاده ای خیلی زود بدون دکتر رفتن خوب شده و خیلی خیلی کمتر از قبلا بیمار میشه
دوم اینکه در مورد تجربیات شما عزیزان تمرینی که خیلی به دلم نشست و تصمیم گرفتم انجامش بدم اینکه شمارش سپاسگزاری زیبایی ها و نعمت ها و نکات مثبت روز و بازی ذهنی که هر روز یکی بیشترش کنم
و از دیروز شروع به انجام دادن کردم دیروز 17 تا و امروز تا به الان 19 تا
قطعا از نتیجه های عالی انجام دادنش مینویسم براتون
درپناه حق بدرخشید
سلام استاد عزیزم استاد بی نظیری
عجب فایل فوق العاده ای عجب نکات ارزنده ای
که منطقی برای ذهن نجواگر
خداروشکر واسه این همه زیبایی ،
واقعا میخکوب این همه زیبایی شدم میخکوب این حرفای حق
استاد جان یه جرقه ای اومد تو ذهنم از صحبت های یکی از دوست های خوبم که تعریف یه اتفاقی که برای پسرعموش افتاده بود و واکنش پسرعموش به این اتفاق که خیلی عالی بود و الان خیلیییی خوشگل درک کردم حرف اون روزش رو
البته این رو اضافه کنم پسرعموش به شدت آدم حسابیِ، توحیدی، و تومسیر درستِ
دوستم گفت برای پارتنر پسرعموم یه اتفاقی افتاد که ناجالب بود و دوستمم درجریان این اتفاق بود…
صاحب کار ،پارتنر پسر عموش به این دختر پیشنهاد دوستی واینا داده و دختره رد کرده
وچون اون مرده دراون سازمان مسئولیت داشته میخواسته حرکت ناشایست بزنه و کاری کنه دختر 100ملیون به اسم دزدی واینا به اسم دختر تموم شه
بعد دختره میاد واسه احمد(پسرعموی دوستم تعریف میکنه مشگلش رو)
به نظرتون چه جوابی به پارتنرش بده خوبه؟
گفت درکمال آرامش گفت این مشگل خودته خودت باید حلش کنی
که به ناخواسته ها توجه نکنه انقدر متعهد بوده واگاه بوده که توجه به اتفاقات بد ازجنس اون اتفاق رو وارد زندگیش میکنه
و به قول دوستمون اگر مابودیم چیکارمیکردیم؟
قطعا دعوا ووو غلط کرده و کلی غیرتی میشدیم و روزها کانون توجهمون رو میزاشتیم رو نازیبایی ها
خداروشکر میکنم که هرروز زندگیم بهتر میشه
هرروز آگاهتر از دیروز
هرروز توحیدی تر از دیروز
هرروز شادتر ازدیروز
خداروشکر که هدایت شده ام به مدار درست به مدار آنهایی که بهشون ثروت و نعمت داده
درپناه رب شاد و پرروزی باشید
سلام استاد عزیزم.
بینهایت زیبا، بینهایت زیبایی. خداروشکر بخاطر این حد از زیبایی. که دقیقا بی حد و مرز است، به هر طرف مینگری بی حد و مرز زیباست.
و استاد چه آموزه های عالی ای تو این دو فایل بیان کردید، چه نکات مهمی.
چقدر عالی دوستان عزیزم توی کامت های فایل قبلی در مورد شیوه های کنترل ذهنشون و توجه و تمرکز بر زیبایی ها استفاده میکنند. چقدر آموزنده بود و راه حل های خوبی ارائه داد.
مثلا همون صلوات شمار که میشه واس دیدن زیبایی و شاکر بودن ازش استفاده کرد. اینم خیلی عالی بود.
استاد چه رنگی داره این دریا و این ماسه های ساحل، چه رنگی داشت هوای عالی، چه ساختمان های زیبایی، چه سایه بان های خوشرنگی، چه خیابان های عریضی، چه پارکینگ های خوبی داره. خداروشکر، چقدر این جهان زیباست. استاد خدا میدونه که توی سفر به دور آمریکا سری آخر، من از بس به زیبایی ها توجه کردم وقتی برای تعطیلات نوروزی رفته بودم مازندران، ساحل کمترین میزان زباله را داشت، یعنی من باورم نمی شد که این زیبایی ها را ببینم. که مازندرانی که همیشه پر از زباله بود اینقدر تمیز شده باشه. عالی بود و چقدر ویلاهای زیبا، بزرگ، و قشنگی دیدم. خداروشکر، خداروشکر، خداروشکر. بخاطر اینکه خدا بی حد و اندازه فراوان و بزرگ و وهاب است.
خداروشکر.
استاد یه نکته که تو فایل اول دیدم و چند روزه میخوام بگم، اونجایی که شما اول ویدئو داشتید در مورد زیبایی ها صحبت میکردید و فرمودید که این جمله را به عزیز دلتون گفتید که یعنی این احساسی که ما داریم این همه آدمی که اینجا دارند، بقیه افراد هم دارند؟ و بعد خیلی جالب بود انگار شما سریعا ذهنتون بهتون گفت این چیزی نیست که بخوای بهش توجه کنی، و سریعا ذهنتون و توجهتون رفت دوباره روی زیبایی ها، این یه درس خیلی بزرگ بود واسم، این خودش بزرگترین درس بود واسم، که ببین علیرضا طاهرزاده، باید اینجوری کنترل ذهن کنی. اینجوری باید در هر لحظه ذهنتو کنترل کنی. این بزرگترین درسم بود که از رفتاری که واس الان شما دیگه به قول خودتون ناخودآگاه شده؛ گرفتم. که اینقدر تمرین کنم، اینقدر آگاهانه توجه و تمرکزم را بذارم روی زیبایی ها که ناخودآگاه فقط زیبایی را ببینم و سریعا تا یه نکته منفی میاد تو ذهنم و یا میبینم و یا میشنوم، توجهم را بذارم روی خواسته هام و زیبایی های اطرافم.
خیلی ازتون ممنونم استاد عزیزم، خیلی زیبا فرمودید، خیلی قشنگ بود.
عاشقتونم، عاشقتونم، عاشقتونم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
کلامم رو با ستایش خداوند زیبا آغاز می کنم که به این ظرافت اینهمه عظمت رو خلق کرده. چی بگم از این دریای بی انتهای هفت رنگ، از حجم احساسات مثبت و انرژی ناب این فضای بهشتی که مردم در اون قرار دارند. چقدر اون رنگ فیروزه ای آب لب ساحل رو دوست دارم وقتی که مثل تور سفید دوخته شده زیر یک دامن چیندار میشه لحظه ای که آب به ساحل میرسه. اون جایی که دوربین رفت توی ابرها دیگه اشکم سرازیر شد. خدایی که با این همه دقت این تابلوی نقاشی متحرک رو آفریده و توش روح زندگی رو جاری کرده چطور ممکنه خالق بدبختی باشه؟ این فقط و فقط ماییم که با مسدود کردن جریان نعمت و زیبایی ها برای خودمون فقر و مشکل و بیماری و نازیبایی خلق می کنیم. که این دقیقا عدل و انصافه که خدا هدایتت کنه به راهی که خودت تصمیم گرفتی بری.
استاد من از وقتی با آموزشهای شما آشنا شدم توی همین همین خونه بودم که الان هستم. ولی روز به روز بیشتر زیبا می بینمش. هر روزی که توی خیابونمون قدم میزنم برای این خیابون پهن و تمیز و آسفالت صافش خدا رو شکر می کنم. پیاده روهای پهن و سنگفرشمون رو عاشقشونم.شما توی کرج زندگی کردید و می دونید شهر چهارفصله. اصلا یه باغه که توش ساختمون هم ساختن.وای وای نگم از بوته های یاس پیچ امین الدوله که بوشون توی بهار آدمو دیوونه میکنه. هر دفعه بدون استثنا که از توی پیاده روی کوچه مون رد میشم بلند بلند خدا رو شکر میکنم و میگم این گلهای باغچه و این درختا و یاسهایی که روی نرده ساختمونای کوچه آویزونه خود خود بهشته. هی به ترانه میگم مامان بیا این گلها رو بو کنیم اونم یاد گرفته بو میکنه و میگه به به بوی خوب میده. خدای بینظیرم این گلهای یاس رو طوری آفریده که تا پایین نزدیک زمین هم میرسن طوریکه قد ترانه هم میرسه بوشون کنه. اصلا یادم میره از کجا اومدم و کجا دارم میرم. الان یهو یادم اومد که چرا من به کرج هدایت شدم. من دانشگاه کرج قبول شدم و چهار سال توی حصارک توی خوابگاه بودم. دانشگاهمون دقیقا یک باغ بزرگ بود که چهار پنج تا دانشکده توش بود. همش درخت و گل و زیبایی. انقدر من توی اون چهارسال دلبسته دم به کرج و این فضای زیبا که یادمه همیشه می گفتم احساس می کنم اینجا شهر منه خیلی بهش تعلق خاطر دارم. با اینکه ارشد رو اراک خوندم و پایان نامم هم تهران بودم ولی دلم همیشه پیش کرج بود. خلاصه درسم تموم شد و برگشتم اهواز و کار میکردم ولی همیشه می گفتم دلم میخواد با یه خوزستانی (مثل خودم) ازدواج کنم ولی بریم تهران یا کرج زندگی کنیم. دقیقا همین شد. با آقایی خوزستانی ازدواج کردم که تهران کار و زندگی میکرد. رفتم تهران ولی بعد از 5 ماهخونه خریدیم کرج و الان 5 ساله که کرجم. دنیا اینجوری میچرخه واسه احساسی که خالصانه از قلبت بیاد و حرفش رو همیشه بزنی.
الان با اینکه خونه همون خونه و کوچه و محله همونه ولی من خیلی بیشتر و بیشتر دوستشون دارم. و جالبه که توی کوچه ما دارن بیشتر از هرجای محله ساخت و ساز میکنن و ساختمونهای شیک و نورانی و مدرن ساخته میشه که اونها هم داره بیشتر توجه منو جلب میکنه و از دیدنشون لذت میبرم. مطمئنم که هدایت میشم به یه خونه شیکتر و مدرنتر با اینکه عاشق خونمون هستم.
اصلا الان دارم متوجه میشم چه تغییراتی کردم. مثلا یادمه دو شب پیش رفتم تو پارکینگ که برم واسه ترانه بستنی بخرم دیدم 4 تا از خانمهای همسایه دارن صحبت می کنند و موضوع بحثشون صاحبخونه هاشون بود. همه مستاجر بودن و وقتی من رفتم پیششون به شوخی به من گفتن تو برو مالک ما داریم حرف مستاجری میزنیم و همه با هم خندیدیم. دو سه دقیقه که موندم احساس خفگی و عذاب کردم و سریع در رفتم. دیدم واقعا روحم و ذهنم داره در مورد حرف منفی و غر و شکایت آلارم میده بخدا من قبلا اینجوری نبودم!!!!!! بعدش که با ترانه رفتیم بیرون دیدم ماه شب 14 کامله و از دیدنش اصلا میخکوب شدم. باز شروع کردم به شکرگزاری و تحسین با صدای بلند. به ترانه هم می گفتم تکرار کن. اونم قربون حرف زدنش با زبون بچگونه می گفت خدایا شکرت چه ماه قشنگی! هرچی من می گفتم تکرار میکرد. بعدش شب که ابراهیم از سرکار برگشت گفتم یه ایده دارم. بیا چای و کیکمون رو ببریم پشت بوم بخوریم ماه رو هم نگاه کنیم و دعا کنیم. اونم قبول کرد و رفتیم. ابراهیم و ترانه زودتر برگشن خونه ولی من موندم. سبحان الله هرچی بیشتر نگاه میکردم و مناجات میکردم انگار حرفام بیشتر میشد. هوا هم سرد شده بود ولی مگه من می فهمیدم. نمیدونم چقدر موندم ولی میدونم که اگه تا صبح میموندم سیر نمیشدم. روحیه ای گرفتم که احساس میکنم بمب هم تکونم نمیده. همین شد که با قدرت دارم مسیر تکاملم رو ادامه میدم و نتیجه این شد که به دوستان سطح بالایی در سایت هدایت شدم و از کامنت هاشون به پاسخ بعضی از سوالهام رسیدم . دیگه اینکه یه کار در منزل واسم جور شده که با دو ساعت کار کردن مبلغ قابل قبولی قراره گیرم بیاد. و خدا میدونه دیگه چیا در انتظارمه.
مساله ای هم که با ابراهیم خیلی مختصر داشتم و برام سوال بود که اعراض کنم یا ریشه ای حلش کنم امروز با خوندن کامنت بچه ها و دیدن دوباره این فایل ارزشمند فهمیدم که ریشه مشکل کجاست و چطوری حلش کنم. اصلا از دیشب خودش رفت به سمت حل شدن. الهی صد هزار مرتبه شکرت
راستی اینم بگم لذت بردم از موتورسواری استاد و مریم جان و نمیدونم کسی دقت کرد یا نه که وقتی از پرادایس زیبا خارج شدند در رو نبستند. چقدر باید خیالت از خدا راحت باشه که با خاطر جمع در خونه با اونهمه وسیله رو باز بگذاری و بری. الان متوجه شدم این ترمز منه چون هنوز نتونستم هضمش کنم. اگه من بودم حتما می بستم. ولی روش کار می کنم که برسم به این نقطه از اعتماد به حفاظت الهی و رها کردن…
آهان راستی دق کردم که استاد و مریم جان نپریدن توی اون آب عین آینه. دلم خنک شد وقتی اون آقا که دوست استاد بود دوید و بالاخره پرید توی آب. گفتم آخییییش !
اینم اضافه کنم من خواهری دارم که اول ایشون وارد فضای فرکانسی استاد عباسمنش شدند ولی الان دارن با استاد دیگری همین مسیر رو ادامه میدن و ما دوتا خواهر با اینکه از هم دوریم ولی هر روز تلفنی با هم راجع به پیشرفتها و جذبهای مثبتمون با هم حرف میزنیم. این یه کمک خیلی خیلی بزرگه که یک همراه مثل خواهر من داشته باشی که با شوق از دریافتها و ادراکهای جدیدت یا از پیشرفتهای فیزیکی و نتایج ملموست بگی. یا جایی که به راهنمایی نیاز داشتی بدون اینکه غر بزنی فقط تبادل نظر کنی. من و خواهرم یاد گرفتیم اصلا ناله نکنیم و به جاش دنبال راه حل باشیم.
این شده عادت همیشگیم که در حین کارهای روزمره مثل آشپزی و ظرف شستن گوشهام بیکار نباشن. یا فایل گوش میدم یا با صدای بلند تمرینها و جملات تاکیدیم رو تکرار میکنم. گاهی هم کتاب صوتیهایی که دقیقا در جهت آموزشهای استاد هست. من کتاب زیاد گوش دادم ولی فقط یکی دوتاش هست که دقیقا مثل استاد شسته رفته و بدون حاشیه مطالب اصلی رو بیان کرده. همونا رو گاهی گوش میدم. وقتی این کارها رو نکنم دقیقا ذهن نجواگرم شروع میکنه و من یهو متوجه میشم که مثلا 10 دقیقه هست که دارم به ساز ذهنم میرقصم. استاپ میکنم و میگم بسه من اقتدار جهان خودمم و اجازه نمیدم تو منو کنترل کنی. به قول استاد این اسب چموش رو کنترلش میکنم و ازش سواری می گیرم.
عاشقتونم و امیدوارم همه یه روزی دور هم جمع بشیم و با استاد برای موفقیتهامون جشن بگیریم.
با سلام خدمت استاد عزیز و بانو مریم خانم شایسته مهربان
خدای مهربانم گفتن نام زیبای تو از زبان استادم همزمان شد با دیدن ساحلی بسیار زیبا که قابل توصیف نیست این زیبایی .آبی آسمان یه رنگه .آبی دریا , ساحلی بسیار نرم و لطیف و سفید چقدر دلم میخواهد پاهایم را بر این ساحلی آردی و برفی و زیبا بگزارم و همزمان علاوه بر حس ساحل توسط پاهایم آبی آسمان و رنگهای مختلف دریا را نگاه کنم
خدایا شکرت دوباره استادم زیباییهای بیشتری به من نشان داد تا باهاش به تو خدای خوبم وصل بشم خدا جانم هرچی نزدیکتر میشیم به ساحل یه رنگ سبز زیبایی نمایان میشه که فقط دوست داری نگاهش کنی خداجانم منم دلم میخواد پاهامو تو این آب زیبا بگزارم و موجها به پاهام بخوره من دوست دارم این آب زیبا به بدنم بخوره و ازش انرژی بگیرم
چقدر این آدمها در آرامش کنار ساحل قدم میزنن یا دراز کشیدن خدایا شکرت منم میخوام آب دریا اینقدر زلال و سبز و شفافه که نمیشه پلک زد فقط باید نگاه کنی و لذت ببری خدایا شکرت برای این زیبایی برای این همه نعمت چه خونه های زیبایی همه مرتب و در کنار هم چه حیابونهای تمیز و مرتبی در نهایت زیبایی دوست دارم نگاه کنم و لذت ببرم ماشینها همه تمیز و مرتب چقدر با فاصله منظم رانندگی میکنن همه چی عالیه خدایا شکرت راست گفت استاد وقتی داری این همه زیبایی رو میبنی دیگه یادت میره حرفهای استاد رو گوش بدی .خدای مهربانم چقدر مهمه توجه به زیباییها چقدر مهمه اینکه هرلحظه حواست باشه به چی داری توجه میکنی اینکه هرلحظه دقت کنی فقط زیبایی هاو خوبیها رو شکار کنی و چه بهتر که به قول یکی از دوستان ازش عکس بگیر و بعدا همش مرور کنی این همه زیبایی اطرافت رو . باید عادت کنم باید یاد بگیرم که یادم نره در اطرافم این همه زیبایی هست گله و شکایت برای همه انساها نازیباست حتی یونس پیامبر .خدای مهربانم همیشه در اطرافم بهترینها و زیبایی های زیادی هست کمکم کن که فقط اونها رو نگاه کنم و ازت سپاسگزار باشم خدایا شکرت خدای مهربان تو بسیار بخشنده ای باری بخشش این همه نعمت و زیبایی به ما بندگانت خداجانم من و همسرم رو به کنار این دریا ببر تا از دیدنش لذت ببریم خدایا برای داشتن این استاد خوب ازت ممنونم سپاسگزارم
استاد جانم لطفا باز هم از این فایلها بگزارین برامون باز هم زیباییها رو به ما نشون بدین باز هم صحبت کنین تا لذت ببریم از این حرفهای دلنشین که قوانین رو به سادگی بیان میکنین باز هم لطف بفرمایید و برای ما صحبت کنید سپاسگزارم استاد عزیزم
سلام استاد عزیزم عباس منش و یک سلام گرم به خانم شایسته عزیز و تمام دانش جویان سایت عباس منش. استاد من این فایل رو نگاه کردم وای که چقدر این فایل بینظر بود استاد. واقعا ما به این جهان امید که ازین نعمت ازین ثروت که خداوند در اختیار مون گذاشته لذت ببریم و این نعمت رو به ما داده تا ما بتوانیم از طریق این زیبای ها تمرکز مون بداریم روی زیبای ها. من خودم این استاد یاد گرفتم که وقت نا خودآگاهم میخواد بره روی نا زیبای ها همون لحظه کوشش میکنم بروم به قدم زدن در دل طبعت و همونجا شروع میکنم به سپاسگذاری تمام نعمت های که من از خداوند دریافت کردم. و یا کوشش میکنم برونم داخل شهر هر چیز زیبای رو ببینم تحسین میکنم چی موتر زیبا و یا چی لباس زیبا و…. و واقعا بزرگترین کمک سپاسگذاری است که میتوانیم تمرکز مون رو بزازیم روی زیبای ها. استاد عزیز باز هم سپاسگذارم به خاطر این فایل زیبا یک روز من میخواهم که ان شاء الله بیام فلوریدا و اونجا شما ببینم. امید وارم همیشه جور و صحتمند باشید و در پناه الله باشید.
سلام به استاد عزیزم
این اتفاق دقیقا برای من دیروز افتاد
در جمعی که برای اولین بار باهاشون آشنا میشدیم یک دوستی از ورزشی که میکرد کمی صحبت کرد و وقتی دید که من ازش سوال بیشتر پرسیدم و تحسینش کردم که اینقدر ادامه داده، خیلی جالب بود که جاشو عوض کرد و اومد کنار من و شروع کرد از تمرینات و باشگاهش و هیکلش به من عکس نشون داد
با اینکه من خودم خیلی هیکل بهتر و ورزیده تری دارم اما بسیار تحسینش کردم و تک تک عضلاتش رو توجه کردم و بابت تمرین و تلاشش برای ساختن این عضلات بهش تبریک گفتم.
و در آخر خداحافظی میدیدم که چقدر خوشحاله از بودن در کنار من و من هم همینطور لذت بردم از اون جمع و اون روز
↔بنام خدایی که آسمانهاو زمین رو برای لذت بردن مسخر ما کرد تا بتوانیم از نعمت ها استفاده کنیم.
سلام به استاد زیبا بین و خانم شایسته تمام فن حریف و دوستان پر از آگاهی که هم باعث رشد دنیای خودشون و دیگران میشن و از همه عزیزان سپاسگزارم که وقت میزارن برای خواندن و نوشتن کامنتای پر از انگیزه و امید.
تقریبا 3 هفته پیش به یه تضادی برخوردم و از استاد یادگرفتم که این تضادا اومدن تا باعث رشد من بشن و سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم و میخوام ایده هایی که بعد ازاین تضاد به ذهنم رسید روبه خودم یادآوری کنم چون ذهنم دیگه کمتر مقاومت میکنه و این جمله استاد که غوغا میکنه” الخیرو فی ما وقع ”
1.اولین ایده ↔:
رفتن از شیراز به روستا جهت داشتن یه زندگی آروم و کارکردن تمرکزی رو خودم و خرید دوره شیوه حل مسائل.
2.دومین ایده↔:
راه اندازی یه آرایشگاه مردانه خانگی با توان مالی الانم و ورودیم فعلا روزی 400 هزارت هست خدایا سپاسگزارم.
3.سومین ایده↔:
کنار آزاد راه اصفهان به شیراز که هنوز در حال ساخت و سازه 8 هزار متر باغ داریم و ایده اومد که بفکر راه اندازی مغازه باشم و فعلا قدم های اولیه رو در اولویت گذاشتم تا دست به اقدام شم.
4.چهارمین ایده ↔کاشت مزرعه خیارسبز در حد 60 متر تو حیاط خونه و کارهای اولیه اش رو انجام دادم خدایا ازت سپاسگزارم.
↔نکات مثبت و تاثیر گذار دوفایل اخیر :
1.توجه به زیبایی و نکات مثبت اطرافم
2.کنترل ذهن بارعایت قانون کنترل توجه و کنترل ورودی.
3.اعراض از نازیبایی ها و تمرکز بر زیبایی ها برای قدم اول.
4.شکارچی زیبایی های محیط،نکات مثبت افراد و تربیت ذهن
5.صحبت نکردن در مورد نکات منفی
6.شکایت وگلایه نکردن، غیبت ممنوع،قضاوت ممنوع.
7.مهمترین قانون رسیدن به خواسته ها انجام “تمرین ستاره قطبی و سپاسگزاری” بابت سلامتیم،خانه،خواندن ،نوشتن،لباسام،ماشین،خانواده،گوشی،اینترنت،سایت عباسمنش.
8.صحبت کردن باخودم و نوشتن نعمت هایی که همین الان دارم.
خدایا بابت همه داشته هام ازت سپاسگزارم.