عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند هدایتگر

سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین

سلام به همه دوستان ارزشمندم

خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت آگاهی های امروزم

استاد و خانوم شایسته عزیز واقعا ازتون سپاسگزارم برای این تصاویر بینظیر و فوق العاده زیبا

خدارو شکر برای این همه زیبایی و قشنگی که خداوند آفریده و ما میتونیم ببینیم

خدارو شکر که در مدار دیدن این زیبایی ها هستیم

خانوم شایسته عزیزم این سوالاتی که تو کپشن مینویسین و ما مجبوریم بهشون فکر کنیم و جواب بدیم خیلی عالیه خیلی باعث میشه تمرکزمون بره رو خواسته ها و نکات مثبت و آگاهی ها رو بهتر دریافت میکنیم واقعا ازتون سپاسگزارم

به نظر من اصلا همین که بتونی زیبایی ها رو ببینی وبهشون توجه کنی و تحسین کنی و بابت دیدنشون از خدا سپاسگزار باشی واقعا کار هرکسی نیست

همینکه دیدن زیبایی ها و سپاسگزاری بابتشون

برات تکراری نشه و در تو احساس شور و شوق و شعف به وجود بیاره واقعا معجزه ست

مثلا من عاشق طلوع و غروب خورشیدم و هروقت که نگاه میکنم مثل روز قبل ذوق میکنم و سپاسگزار خدا میشم طوری که انگار اولین باره که دارم میبینم

ولی دیدم افرادی رو که اصلا نمیتونن ببینن زیبایی ها رو تازه تو رو هم مسخره میکنن

و میگن حالا مگه دیدن غروب خورشید ذوق داره

خیلی ها وقتی مارو میبینن که برای حتی غذایی که پختیم و خوشمزه شد ذوق میکنیم و از خدا سپاسگزاری میکنیم مسخره میکنن میگن حالا که چی ؟ غذاست دیگه ذوق کردن داره ؟

بچه ها بخدا همینکه بتونیم زیبایی ها رو ببینیم و بهشون توجه کنیم واقعا لیاقت میخواد

وقتی زیبایی ها رو میبینیم و بهشون توجه میکنیم و سرشار از احساس سپاسگزاری و ذوق میشیم خیلی به جریان منبع نزدیک میشیم

من هرروز که چشمم رو باز میکنم اول میام تو سایت و کامنت میخونم یا میرم تو قسمت نشانه هام

بعد قبل از هرکاری تمرین ستاره قطبی رو مینویسم

و همچنین بابت نعمت هایی که دارم از خدا سپاسگزاری میکنم حتی نرمی رختخوابم

خواب راحتی که داشتم

سقف بالای سرم

هرچیزی که به ذهنم میرسه و میتونم بابتش سپاسگزار باشم

چون استاد میگن نزدیک ترین فرکانس به خداوند فرکانس سپاسگزاری هست

شب هم قبل از خواب اتفاقات قشنگ اون روزم و زیبایی هایی رو که دیدم مینویسم و سپاسگزاری میکنم

من قبلا اگه همسرم برام یه کاری انجام میداد اصلا نمیدیدم اصلا بلد نبودم سپاسگزاری کنم

اگه مثلا ظرف ها رو میشست به جای تشکر کردن و تمرکز کردن رو اون کاری خوبی که انجام داده میومدم توجه میکردم به اینکه مثلا چرا فلان ظرف و نزاشته سرجاش و ایراد میگرفتم

و واقعا تمرین کردم و هنوز هم دارم تمرین میکنم که بابت هر کاری که انجام میده سپاسگزارش باشم

و این چقدر روابط ما رو قشنگ تر کرد

چقدر احساس میکنم دارم با خودم به صلح میرسم

اصلا همین توجه کردن به زیبایی ها و تحسینشون و سپاسگزاری بابتشون و اعراض از نازیبایی ها یعنی من با خودم در صلح هستم

و وقتی با خودمون در صلح باشیم یعنی به خدا وصل شدیم

نوشتن خیلی به من کمک میکنه چون احساس میکنم خیلی به خدا وصل میشم

مثلا تو جریان اسباب کشی و پیدا کردن خونه یه روز کنترل ذهن واقعا برام سخت شد

و نمیتونستم ذهنم و کنترل کنم

شروع کردم به نوشتن برای خدا

خواسته هام و بهش گفتم

شروع کردم به نوشتن سپاسگزاری در باره هر چیزی که به ذهنم میرسید ودیدم تو زندگیم دارم

به طرز معجزه آسایی حالم عالی شد

نجواهای ذهنم ساکت شد

استاد من خیلی مینویسم و دفتر پر میکنم

بارها شده یه خواسته ای داشتم و نوشتم و بعد از چند وقت دفترم و باز کردم و دیدم من قبلا اینا رو نوشته بودم و اتفاق افتاده ولی اصلا یادم نبود که نوشتم

و اون موقع ایمانم به خدا و قوانین بیشتر میشه

و زمان هایی هم که با همسرم هستیم یا با هم میریم پیاده روی راجب خواسته هامون خیلی صحبت میکنیم و گاهی اوقات تو خانواده یا فامیل یه حرفی بوده یه ناخواسته ای بوده که ذهن خیلی تمایل داره راجبش حرف بزنه

ولی آگاهانه میایم راجب خواسته هامون و اهدافمون صحبت میکنیم

و اصلا وقتی صحبت میکنیم یه سری ایده های جدید خدا بهمون میده

استاد یه درسی که خیلی خیلی خوب ازتون یاد گرفتم و همیشه سعی میکنم بهش عمل کنم اینه که

احساس قربانی بودن نداشته باشم

وقتی احساس قربانی بودن داری یعنی داری به جهان اعلام میکنی از این مشکلات بیشتر بهم بده

دیدم از افراد نزدیکم که مثلا همیشه از خانواده همسرش گلایه و شکایت داشت

هرجا مینشست برای همه درد و دل میکرد و میگفت فلانی در حق من بدی کرده

حالا بعد چند سال و ادامه داشتن این روند من دارم میبینم که اتفاقا همسرش هم یه رفتاری انجام میده که بیاد به همه بگه همسر من فلان اخلاق بد و داره

اتفاقا دخترش هم که بزرگ شده دقیقا داره یه رفتاری میکنه که بهش احساس قربانی بودن میده و بازم میاد به همه میگه که دخترم فلان رفتار و باهام کرد

یعنی هرچی بیشتر احساس قربانی بودن داشته باشی جهان مسائلی رو وارد زندگیت میکنه که این احساس بد بیشتر و بیشتر میشه

بعد تو میگی دیدی من حق داشتم ؟

دیدی من چقدر بدختم چقدر بدشانسم ؟

استاد راجب تحسین کردن دیگران هم که گفتین

من قبلا تو روی کسی که هرگز تحسینش نمیکردم حتی اگه بعضی وقتا مجبور میشدم تحسین کنم ولی تو دلم حسودی میکردم

واقعا خوشحال نمیشدم

ولی از شما یاد گرفتم که بیام آدم ها رو تحسین کنم اگه موفقیتی میبینم ازشون بیام تحسینشون کنم

اگه میبینم چهره زیبایی داره یا لباس زیبایی پوشیده بیام تحسین کنم

تحسین واقعی نه اینکه ته دلم حسادت کنم

اولا که وقتی تحسین میکنم چون دارم تمرکز میکنم رو نکات مثبت پس از همون جنس زیبایی و نکات مثبت رو وارد زندگی خودم میکنم

و هم اینکه روابطم با آدم ها بسیار بسیار تغییر کرد و زیباتر شد

و وقتی دیگران و تحسین میکنم واقعا خوشحال میشن و خیلی باهام بهتر رفتار میکنن خیلی بیشتر دوستم دارن

و نکته اینجاست که وقتی از ته دلت و واقعا تحسین میکنی طرف فرکانس تو رو میگیره میفهمه که تو داری واقعا تحسینش میکنی

و همین تحسین کردن دیگران باعث شده دیگران هم ما رو تحسین کنن و به ما انرژی خوب بدن

من برای خودم تمرین گذاشتم که هرکسی و که میبینم بگردم و نکته مثبتش رو پیدا کنم و بهش بگم و تحسینش کنم

چقدر تو روابط من با دیگران تاثیر خوبی گذاشته

قبلا اصلا اعتماد به نفس نداشتم که حتی اگه یه نکته مثبت دیدیم بیام به زبون بیارم و به طرف بگم

ولی وقتی تحسین میکنم خودم حالم خوب میشه

مثلا بارها شده یه نفر قراره برام یه کاری انجام بده و وقتی اومدم تحسینش کردم با بیشترین دقت برام اون کار و انجام داده

یا مثلا بیشتر برام وقت گذاشته یا حتی بهم تخفیف داده

بارها شده یه نفر یه چیزی خریده و من براش خوشحال شدم و تحسینش کردم و خیلی سریع دیدم همون چیز و هدیه گرفتم یا به یه نحوی وارد زندگیم شده

همینطور وقتی کسی من و تحسین میکنه من کلی اعتماد به نفس میگیرم کلی خوشحال میشم

مثلا طرف کیفیت کارم و تحسین میکنه من سعی میکنم بهترین خودم و براش ارائه بدم

تحسین کردن واقعا معجزه میکنه

استاد ازتون سپاسگزارم که روش صحیح زندگی کردن رو بهمون یاد میدین

خدایا شکرت که بهم فرصت نوشتن دادی

خدایا شکرت برای آگاهی های امروزم

در پناه خدا باشید