عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

سلام به استاد عزیزم و مریم جان جانان و دوستان

چقدر معنا مفهوم هم فرکانسی قشنگه … دیشب قبل از اینکه بخوام جلسه اول روابط رو گوش داده بودم و ساعت چهار پنج صبح بیدار شدم شروع کردم به نوشتن ویژگی های مثبت دو نفر که جز آدمای انتخابی من نیستن اما میخوام مهارت کسب کنم در توجه به نکات مثبت، داشتم به صورت تکراری ویژگی هاشون رو می نوشتم و هر بار میگفتم عه من می تونم این ویژگی رو هم اضافه کنم چرا سری قبل توجه نکردم. مرحله بعد اومدم ویژگی هایی که خیلی منو به وجد میاره نوشتم. یکیش این بود که چقدر خوبه تو رابطه ی صمیمانه احترام کلامی و رفتاری وجود داشته باشه و در مرحله ی آخر برای خودم تمرین تعیین کردم که هر روز راجع برای آدمایی که اون روز دیدم و جاهایی که رفتم و جریان هایی که پیش اومده بنویسم اما با توجه به دوره ی حل مسئله بدون کمال گرایی بعد اومدم دیدم شما چه فایلی گذاشتین هم راستا با تفکرات دیشب من و اونجایی که از مریم جون پرسیدین شما اذیت نمیشین اگه راه بریم صحبت کنیم؟ مطمئنی؟ کلی تحسینتون کردم این ویژگی خیلی مهمه خط اول روابط به نظرم باید احترام باشه به اینجای کامنت که رسیدم گفتین پایه دوربین نیاوردیم که عزیز دلم اینقدر اذیت نشه…:)))

الان در مورد ترافیک و شرایط جامعه و آدما دارین میگین… من تکاملمو از صلح با خود شروع کردم تا الان فک میکنم چند تایی کامنت در مورد روابطم با استادم در گذشته گفتم از اونجایی که دوسال جواب منو نمیدادنو وعده ها بدون عمل بود الان به جایی رسیدم که در موردشون صفحه صفحه ویژگی خوب و تشکر می نویسم. آخرین بار که دیدمشون هفته ی پیش بود از جایی که تا میومدیم رو یه مقاله کار کنیم هشتصد نفر آدم میومدن و میرفتن رسیدم به جایی که از نه صبح تا دوازده با هم رو یه موضوعی کار میکردیم و هیچکسی نیومد و وقتی داشتم میرفتم بهشون گفتم خیلی خوشحالم امروز اولین باره که تمام وقت به من اختصاص داشت. و آیا فکر میکنین ایشون به من تعهدی داره؟ نه من فارغ التحصیل شدم مقاله ای هم که ایشون قول داده بود و طلسم شده بود با همین دوره ها انجام شد و چاپ شد رفت. این پیشنهاد خود ایشون بود که به من کمک کنن کار بیشتری ارائه بدم.

و الان دارن یه وقت و انرژی خیلی زیادی به من اختصاص میدن تا من به خواستم برسم دومین کارمو چاپ کنم.

از وضع اینترنت بگم اون روزی که میرم دانشگاه اینترنت و فیلتر شکن ابزار کارمونه اینترنت دانشگاه گاهی کار نمیده برای اینکه توجه منفی نکنم اینترنت ایرانسل و همراه اولمو فعال کردم که سه تا گزینه داشته باشم. جالبه که تو این دانشگاه همراه اول اصلا تعریفی نداشت حالا با همون سایفون کانکت میشه و میریم تو سایتایی که اگر اینترنت قوی نباشه هر لحظه دیسکانکت میشه.

از سایت عباس منش دات کام براتون بگم توجه کردم به کارای خوبی که خانم شایسته انجام میدن و تحسینشون کردم که چه قلم خوبی دارن چقدر کمک می‌کنند توضیحات شفاف باشه بتونم بهتر تصمیم بگیریم برای خرید دوره ها و… در ادامه این خواسته در من شکل گرفت که کاش خانم شایسته کامنتای دوره روانشناسی یک رو به روز میکردن همون دیروز رفتم دیدم به روز شده چقدر کامنتا فوق العاده بود و همینجا تشکر میکنم از خانم شایسته عزیزم. دوستان اگر نخونیدن به نظرم حتما این کارو بکنین.

اون چیزی که به من خیلی کمک کرد تا خیلی خیلی خیلی جدی تر و متمرکز و بیشتر و بیشتر به نکات مثبت توجه کنم جلسه اول دوره ی روابط بود که من هنوز قفلم رو این فایل دو بار تا آخر هر فایلی رو چندین بار گوش دادم چون گفتین تا آخر گوش بدیم بعد تصمیم بگیریم اما هنوز جلسه ی اولو دارم جذب میکنم این فایل باعث شد توجهم به فایل های دیگه به فیلم های زندگی در بهشت که صد و شش قسمتش رو تا الان دیدم و کامنتای دوستان بیشتر بشه‌.

و ابزاری که استفاده میکنم دو تاست: فیلم در موردش میبینم مثل فیلمایی که توی سایت هست. اون قسمتای اول زندگی در بهشت من خیلی توجه میکردم به اینکه چه خوبه تو مهمونیا بازی میکنین و عید همین تو مهمونیایی که من درش حضور داشتم اتفاق افتاد. الان در تکامل خودم دارم میبینم توجهم روی رابطه شما و مریم جان و خریدایی که دارین و زیبایی محیط خیلی داره بیشتر میشه. در دنیای واقعی هم خب من اصفهان زندگی میکنم که فوق العاده زیباست میبینم که تو خیابون حواسم بیشتر جمع قشنگی های شهره و پیشنهاد مسافرت هم داشتم، چون شما خیلی تصویر از دریا گذاشتین منم عاشق دریا و صدای موج دریا هستم همه ی پیشنهادات دریایی بوده. من یه ترم رشت درس خوندم وقتی میرفتیم کنار ساحل من اصلا نبودم با تصویر و صدای دریا یکی میشدم دیگه وجود خارجی نداشتم، عظمت دریا خیلی راحت منو در آغوش خودش میگیره و نفس و منمیت آدم در این عظمت ذوب میشه!

تکنیک دیگه ای که استفاده میکنم نوشتنه، نوشتن خیلی تمرکز آدمو بالا میبره و همزمان باعث گفتگوی درونی میشه… اصلا احساس میکنم وقتی می نویسم دنیا خیلی مارو جدی میگیره! و خوبیش اینکه میشه خلاقیت داشت توی فیلم هر چی هست وارد ذهن میشه اما نوشتن میتونه خلق و خلاقیت با هم باشه.

یه کار جدیدی هم که انجام میدم اینکه میگردم ببینم کی خیلی کامنت خوبی گذاشته دیشب یه کامنتی از آقای ابراهیم در عقل کل خوندم با عنوان زوج های عباس منشی و ایشون اومده بود نتیجه تمریناتش رو گذاشته بود، واقعا محشر بود پیشنهاد میکنم حتما بخونین. کامنتای مورد علاقه ی خود من اینکه ببینم کی چطوری حرفای استاد رو تمرین کرده و چطوری تغییرات دارن شکل میگیرن اینا از نظر شخص من خیلی به باور سازی ما کمک می‌کنند و حتی میتونه باعث بشه بهتر تمرین کنیم. به دلیل این جنس از توجه خود منم در قسمت پاسخ به کامنتام چند تا دوستان بهم گفتن که کامنتم براشون کمک کننده بوده. واقعا هم این کامنتا خیلی کمک کنندس من روزای اول که اومده بودم هر بار میگفتم یا خود خدا اینا کین دیگه از مریخ اومدن مگه! من تو عمرم اینقدر کامنت طولانی ندیدم نکنه فضایی هستن چرا اینقدر می نویسن اصلا چطوری بلدن بنویسن بعد کی حوصله داره بشینه بخونه:)) دو بار اولم که کامنت گذاشتم سایت قبول نکرد پیام اومد خیلی کوتاهه اما بعد به مرور اینی شد که می‌بینیم.

یکی دیگه از چیزایی که توجهمو جلب کرده همین امتیاز دادن به کامنتاس که استاد گفتن، یعنی گاهی یه کامنتایی میخونم میبینم خیلی خوبه و استاد هم امتیاز کامل دادن بعد نود درصد دوستان هم امتیاز استاد رو تکرار کردن یه دفعه یکی دو نفر اومدن یه امتیاز کمی دادن و رفتن که آدم تعجب میکنه. از دل این تعجب در من یه خواسته شکل گرفت یعنی من توجهمو بردم رو اون نود درصد که چقدر تعداد نفراتی که معنا و مفهموم این نوشته ها رو متوجه میشن زیادن و چه خوبه که مقاومت ندارن چون از نظر من امتیاز کم دادن چند تا دلیل بیشتر نداره. یک توجه به ناخواسته ها و واکنش به کامنتای ناجالب. دوم عدم درک مفهوم و زیبایی اون نوشتس ینی طرف هر چی میبینه میخواد رد کنه تا به مفهوم کاذب خفن برسه یه اشکالی مثل کمال گرایی و یا یه مقاومتی درونش هست….

بنابراین یک توجه جدیدی از همین امتیاز دهی دوستان در من شکل گرفت که دارم در آدما شکار میکنم: آفرین این آدم الان یه نکته ی خوب گفت این آدم تشکر کرد این آدم چقدر با جزئیات تشکر کرد این آدم… که نشون میده توجهش رو ویژگی های مثبته و جالبه بگم که دیروز یه ملاقات داشتم با آدمی که اصلا تو حیطه روابط نزدیک و همیشگی من نیست اما باورتون بشه که چقدر ایشون ویژگی مثبت داره.

یعنی من تو دوره ی عزت نفس ویژگی‌های خوبمو روشون تمرکز کردم از طرفیم اومدم گفتم آقا اصلا مهم نیست طرف کیه هر چی ویژگی خوب داره بکش بیرون

بعد نتیجه این شد که تا رفتم سر جلسه ایشون اشاره کرد به سه تا ویژگی اول تمرین عزت نفسم که بارها نوشتم علاوه بر اون متوجه شدم چهار تا ویژگی تپل داره که یکیش توجه به نکات مثبت دیگرانه.

توضیح شفاف اینکه؛ من راجع به این تیتر ها زیاد نوشته بودم: دو تابعیتی بودن، در آمد زیاد و استقلال مالی، استقلال فردی و فکری، تحصیلات عالی در صورتی که پولساز باشه و کارآمدی داشته باشه، یا مثلا ویژگی های خوب خودم : قدم، چهرم، اندامم، صداقتم، تکامل ویژگی های خوبم در دوره های استاد و … حالا صحبتای ما چیشدن؟!

به سلام خیلی خوشحالم میبینمتون چه چهره بانمکی دارین چه اندام زیبایی چه قد خوبی تحسینتون میکنم همکارای خانم ما اکثرا به اندامشون بی تفاوتن… خب ببینین من دو تابعیتی هستم برای ارشد و دکتری رفتم خارج از کشور تحصیل کردم اونجا یاد گرفتم ارتباط برقرار کنم و وارد بیزینس شدم و این خیلی به شرکت ما کمک میکنه چون من از کشور خارج میشم به دلار در آمد دارم و بر میگردم اینجا خیلی راحت تر خرج میکنم…. ببخشید راستش من جمعه نمی تونم فلان کارارو انجام بدم چون مستقل زندگی میکنم و جمعه ها میرم پیش پدر مادرم که با هم وقت بگذرونیم …

قانون همین قدر قشنگه!

استاد در پایان میخوام مجدد به خاطر اندام خوبتون تحسینتون کنم‌، به خاطر اینکه چقدر شما قوانینو خوب توضیح میدین چقدر خوب متوجه شدین چقدر خودتون هستین چقدر شما پشتکار دارین چقدر خوب ذهنتون رو تربیت کردین چقدر جسارت و شجاعت و اعتماد به نفس دارین.

خانم شایسته شما ویژگی خوب زیاد دارین اما الان دارم انحصاری دارم توجه میکنم به اینکه چقدر خوب مینویسین، در این کار بی نظیر هستین.