عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 24

به نام خالق زیبایی ها سلام ‌‌به استاد و مریم جان و همه اعضای خانواده ام .

خداجونم متشکرم متشکرم برای دیدن این زوج دوست داشتنی در مقابل دریایی آبی رنگ همراه ساحل سفید رنگ بی نظیرش .

هر دفعه که فایلی رو میزارید روی سایت بعد از خواندن تیرش عکس بزرگ میکنم و غرق در زیبایی اون عکس میشم خصوصا عکس های دونفرتون که نگم دیونه ام میکنه از اون همه عشق و زیبایی که درش در جریان هست .

سرتیتر فایل امروز به شدت من مشتاق دیدنش کرد و فقط منتظر زمانی بودم که بتوانم این فایل ببینم استاد دو سه روز که فایل ها رو میبینم به شدت دوست دارم درموردش بنویسم خیلی بهم احساس خوبی میده درست مثل الان .

1. چه راهکاری بیشتر بهت کمک میکنه آیا نوشتن درموردش یا حرف زدن تمرکزت بیشتر روی زیبایی ها میبره ؟ نوشتن خیلی کمک میکنه موقع نوشتن نکاتی به چشمم میخوره و به یاد میارم از زیبایی ها که در صحبت کردن نه در واقع موقع نوشتن تمرکزم به شدت بیشتر هست .

2. اگر در شرایطی قرار بگیری که زیبایی های کم تری داره چه طور میتوانی همون زیبایی های کم ببینی و به نازیبایی ها توجه نکنی ؟ یه تجربه جالب چند وقت پیش تو ماشین داشتم غروب زیبای خورشید میدیدم که راجب اتفاقات داخل کشور و سیاست و این ها صحبت میشد رسیدیم به پلیس راه با دیدن دستگاه های اسکن بزرگ ناخودآگاه گفتم چقدر این دستگاه جالب و استاد پدرم حرفش نصفه شکر خدا ول کرد و راجب اون دستگاه و کاربردش در گمرک شروع کرد صحبت کردن بعدا فهمیدم من به طور ناخواسته بدون این که بخواهم جهت بحث عوض کنم یا اعتراضی کنم با هدایت رب یک جمله از دهانم بیرون اومد و جهت حرف به سمت زیبایی ها رفت و تازه بعدشم در یک مکان به شدت زیبا توقف کردیم و کلی لذت بردم میخواهم بگم وقتی روی زیبایی ها تمرکز میکنیم وقتی نسبت به نازیبایی هایی که می‌بینیم واکنشی نشان نمی دیم احساس بدی در ذهنمون ایجاد نمیشه و شروع نمی‌کنیم به تحلیل کردن آنها و تمام تمرکزمون گفت و گوهامون حول زیبایی ها میچرخه خداوند هم به بینهایت طریق هدایتمون میکنه به زیبایی های بیشتر به ندیدن و نشنیدن از نازیبایی ها از این نوع اتفاقات بسیار زیاد برام افتاده و ربم شکر گزارم که این چنین من هدایت میکنه حامی من و هوام داره خداجونم متشکرم و بینهایت دوست دارم چند تا باور هم که به من در استفاده از این قانون کمک میکنه : + من بیمه ربمم هر اتفاقی که بیافته به نفع من تمام میشه ربم هوام داره ( چرا میگم بیمه چون وقتی تو بیمه هستی هر خسارتی مثلا به ماشینت بشه بیمه پرداخت میکنه بر اساس قوانینی که دارند حالا من بیمه ربم هستم که تنها قدرت و نیرو اونم خیر در جهان هست که تنها با بودن در احساس خوب =اتفاقات خوب ورق برای من برمیگردونه درواقع هیچ اسیب و زیانی به من نمیرسه چرا که ربم جبار به معنی اصلاح کننده و جبران کننده ) و به یاد میارم که چه طور زمین های خشک در این چند سال با بارش های امسال سرسبز و زیبا کرد . قنات های کم آب چه طور پر کرد بعد خودش بهم زیبایی هارو از دل نازیبایی ها نشان میده . +ربم همیشه هدایتم میکنه به شرطی میتوانم بشنوم که احساسم خوب باشه + جهان کاری نداره حق با تو هست یا نه وقتی احساست بد لاجرم اتفاق بد برات میافته این یک قانون + من تنها نیستم ربی دارم که همیشه با من هست و هوام داره من به اون تکیه میکنم اون خودش کارها رو انجام میده

3. چه راهکاری براش داری ؟ چه طور میتوانی از این قانون استفاده کنی ؟ در روابطم با خانوادم به خصوص مادرم این طوری استفاده کردم که در لحظه دوستش دارم به گذشته فکر نکردم به اینده هم سعی میکنم فکر نکنم و از گذشته تمام سالهایی که من بزرگ کرده و بهم شیر داده و لحظاتی که من در آغوش گرفته با عشق و راه رفتن و …. یادم داده باهم بازی کرده و ….. به یاد اوردم و تجسم کردم و به شدت احساس عالی نسبت به مادرم پیدا کردم الانم به این فکر میکنم که من باید جوری برخورد کنم و رفتار کنم که بعدا پشیمون نشم یعنی از الان که در کنار هم هستیم لذت ببرم و عشق بورزم به مادرم به پدر و برادرم و اطرافیانم چرا که من فقط همین لحظه رو دارم من نمیدونم تا کی زنده ام یا تا کی در کنار خانوادم هستم و زمانی تصمیم گرفتم این طوری فکر کنم که دیدم وقتی به اینده فکر میکنم که از خانوادم دورم پر از حسرت و افسوس میشم که چرا وقتی در کنارشون بودم اون طور که باید و شاید دوست شون نداشتم عشق نورزیدم و در آغوش نکشیدمشون و این شد نقطه عطف من برای عوض کردن طرز فکرم در روابطم نمیگم عالیم اما سعی میکنم که در این زمینه بهتر بشم فهمیدم اگه میخواهم از نظر عاطفی رشد کنم و مستقل باشم باید در لحظه به اطرافیانم عشق بورزم و ربم به خاطر داشتنشون شکر گزار باشم

4. کجا ها از این قانون به درستی استفاده کردی و نتایج فوق العاده گرفتی ؟ همین امروز صبح برای این که حالم بهتر بشه و افکار منفی افکاری که به دنبال ایراد گرفتن هست رها بشم این برای یادآوری میگم بهت مریم تو صبح از اون جا که شرایط دلخواهت نبود وقتی میخواستی بیدار بشی ناراحت شدی اما وقتی فهمیدی توجهت روی خواسته ات نیست اومدی نسبت به موقعیتی که درش بودی نگاهت عوض کردی بعدش به جای سرزنش کردن خودت اومدی گفتی اشکال نداره تمرکزت گذاشتی به بودن در لحظه به دیدن درخت ها و یک لبخند خوشگل گذاشتی روی لبت( متوجه شدم وقتی لبخند میزنم حتی اگه حالم خوب نباشه و تمرکزم میزارم روی لبخندم و به یاد میارم احساس شادی و خوش حالی رو حالم به شدت خوب میشه و راحت تر میتوانم زیبایی های اطرافم ببینم و ازشون لذت ببرم ) رب جونم هدایتمون کرد به سمت یک پارک به شدت دوست داشتنی و مورد علاقه من بعدشم به سمت این جمله با خودم گفتم بفرما اینم یک نشونه از ربم که میگه امروز روز فوق‌العاده ای هست و همین طور م شد تو دوساعتی که در پارک بودیم کلی خندیدم از ته دلم و لذت بردم و کیف کردم وقتی هم اومدیم خونه پشت در خونه با خودم میگفتم خدایا چقدر عالیه وقتی همیشه تو زندگیم اتفاقات فوق العاده و زیبا مثل امروز بیافته آخه از اول سال تاحالا بینهایت اتفاقات زیبا و دوست داشتنی تو زندگیم افتاده پس میخواهم همین طوری ادامه بدم چون خیلی لذت بخش این مسیر . چند وقت پیشم برای یک پروژه پیشنهاد دادم و ازم نمونه کار خواستند فرستادم اما جوابی نیومد با خودم گفتم این پروژه خیلی بابرکت بوده چرا که باعث شد من خیلی راحت به خانوادم بگم که میخواهم فیلینسری به عنوان گوینده رو انجام بدم بر ترسم مقابل صحبت در برابر دوربین بشدت غلبه کردم و کلی امید و ایمان در قلبم زنده شدو تجربه های زیادی در این زمینه پیدا کردم و باعث شد من بخواهم به طور اصولی با تهیه یک دوره آموزشی در این زمینه روی خودم کار کنم و همین طور به خودم یاداوری کنم که آقا من میتوانم از هر کاری که دوست دارم کسب درآمد کنم و ببینم افرادی که دارند پول می‌سازند از این حرفه به راحتی و افراد بیشماری که نیاز دارند به این خدمات و حاضرند بهاش بپردازند . و همین طور انگیزه ای شد تا من بیام بهتر و متمرکز تر روی درک قانون و عمل به آن کارکنم و فصل 4 کتاب رویاهایی که رویا نیست بگیرم و شروع کنم به دیدن فایل ها و نوشتن کامنت راجبش اونم باعشق اینم بگم اولش میترسیدم به این کار فکر کنم اما با جمله حرکت کن بهت گفته میشه با خواندن مقاله رسالت و عوض شدن باور هام در زمینه رسالتم قدم هارو یکی پس از دیگری دارم برمیدارم . من تنها با یک پیشنهاد که دادم این همه نعمت دریافت کردم خدامیدونه وقتی یک پروژه بگیرم دنیای بی انتهای نعمت که الان فکرشم نمیکنم وارد زندگیم میشه . خدایا شکرت شکر .

استاد درسته حرفتون این که میگید ذهن به دنبال دیدن نازیبایی هاست و هزار تا نازیبایی میتوانه پیدا کنه و واقعا آلان که خودم نگاه می کنم میبینم چقدر باید بیشتر روی ذهنم کار کنم تا نتایج بزرگ تر و بیشتری بگیرم اصلا همین چند وقت پیش رفتیم یک جای تفریحی بین راهی خیلی زیبا بود درخت های نخل مقابل ورودی و چراغ های مقابل درب ورودی به همراه نسیم خنکی که می اومد عالی بود داخلشم حوضه چه تقریبا مستطیلی شکل آبی رنگ فیروزه ای که دورش درخچه و گیاه های سبز و زیبا پوشونده بود وجود داشت و پر بود از غرفه های مختلف در طبقه پایین و بالا غرفه های غذا بود . و سرویس بهداشتی های به شدت تمیز و مرتب . و کلی زیبای دیگه داشت اون جا موقع برگشت از سیستم هوشمند اون جا از خدمات خوبش داشتم میگفتم و تعریف میکردم که بقیه گفتند آره قشنگ بود و بلافاصله گفتند اینها مایه هزینه هست البته برای ما که بیایم بخوایم استفاده کنیم من گفتم طرف باهوش بوده ذهن خلاق و ثروت سازی داشته اما دیدم فایده که نداره بلکه حال خودمم بدتر میشه اونجا بود که فهمیدم بهترین راه برای این که تمرکزم به زارم روی زیبایی ها در این مواقع در ذهنم تصدیقش کنم و وقتی میبینم طرف همچین نگاهی داره نخواهم نگاهش عوض کنم در واقع من قانون از یادبرده بودم و هیچ چیز بهتر از سکوت در چنین مواقعی نیست .

5. چه راهکاری داری که ذهنت شکارچی دیدن زیبایی ها بکنی در هر حالتی که هستی ؟ قبلا چه طور این کار انجام دادی ؟ چه ایده هایی داری ؟ تا دیروز هر شب اتفاقات خوب می‌نوشتم به صورت موردی اما امروز ربم بهم نشون داد که باید بهتر از این عمل کنم باید تلاشم بکنم که با جزئیات بیشتری از احساسی که داشتم از چیز هایی که دیدم از نعمت هایی که داشتم و دارم بنویسم تا بتوانم راحت تر زیبایی ببینم تا ذهنم تبدیل کنم به یک شکارچی قدرتمند که زیبایی رو در ریز ترین و کوچک ترین چیز ها میبینه امروز به یک آگاهی بزرگ تر به یک مدار بالاتر هدایت شدم و ایمان دارم با اجرایی کردن این الهام درهای بیشماری از نعمت وارد زندگیم میشه خدایا شکرت

هر جا هستید در پناه رب العالمین صاحب فضل عظیم شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید . یاحق