عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 71
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند یکتا
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
روز 128
استاد عزیزم اولین چیزی از شما یاد گرفتم و تمرکزم را گذاشتم روی آنها تمرکز به نکات مثبت بود این تمرکز به نکات مثبت خییلی عالی زندگی ام را تغییر داد وختی تمرکزم را گذاشتم به زیبایی ها حتی نزدیک خانه ما آنقدر زیبایی دیدم که به خودم می گفتم چرا قبلاً اینها ها را نمی دیدم و اصلا شخصیتم را خییلی عالی تغییر داد
سال قبل همین موقع سال بود که رفتم یک مسافرت به کشور زیبای ایران تمام تمرکزم از همان کابل تا هرات به زیبایی بود این در حالی بود که داخل ماشین که میرفت پر از طالبان مسلحه بود اما من حضور جسمی آنجا نداشتم و فقط با موبایلم از راهی که میرفتیم تمرکزم روی آن زیبایی بود من خییلی از تنهایی قبل آن سفر می ترسیدم اما وختی من سفر رفتم فقط فایل های شما بود و موبایلم بود که تا از زیبایی های سفرم ضبط کنم اصلا من نفهمیدم کی رسیدیم اینقدر حالم خوب بود که نمی شد توصیف اش کرد و وختی در ایران رسیدم باز هم تمرکزم به زیبایی ها بود و هر چی را در سفر به دور آمریکا می دیدم از جنس همان مناظر را در ایران هم می دیدم و خییلی لذت بردم تا این که وختی پاسپورتم تمام شد و بعد درخواست پدر مادرم دوباره آمدم افغانستان و از وختی در افغانستان هم آمدم خییلی خوب یاد گرفته بودم که تمرکزم را به زیبایی بمانم و حالا هم تصمیم مهاجرت گرفتم این را در حال می نویسم که سایت پاسپورت بسته است اما دستان خداوند هستند که کار هایم را انجام می دهند. و به همین زودی پاسپورتم را میگیرم من به خداوند ایمان دارم و فقط از خداوند که زمین آسمان خورشید ماه ستارگان جنگل را خلق کرده دوباره هدایتم میکند به همان سمت من به خداوند بیشتر همه ایمان دارم و اصلا نگران نیستم
چند روز پیش مصاحبه یکی استاد ها افغانستان را می دیدم که فقط همان جای باید می دیدم را دیدم در آنجا می گفت اگر نگران هستی می ترسی یعنی خدا را نمی پرستی و اگر آرام هستی نمی ترسی یعنی خدا را عبادت می کنی
منم همانجا به خودم گفتم چرا بترسم چرا نگران باشم در حالی که خدای من مهربانتر چیزی هست که من تصور میکنم خییلی مهربانی و لطف در زندگی من کرده چرا نگران باشم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو کمک و یاری می خواهم
به نام خدا
سلام درود به استاد گرامی عباس منش وبانو مریم شایسته عزیز
و سلام به دوستان عزیز هم فرکانسی
من کلن چند وقت هست که دارم فقط در این سایت هستم
به زیبایی های هست تو این سایت وفقط ا زیبایی های سایت استفاده می کنم ولذت میبرم
من با نوشتن حالم خوب میشه خوب خوبتر میشه
وخوشحالم این جا هستم در جمع با عشق شما دوستان هستم
ودارم حال میکنم عشق میکنم
واقعا به این همه زیبایی حس خوب
خدا سپاس به این همه زیبای
خدایا شکرت به این همه زیبایی
خدایا ب به این همه عزیمت بزرگی خدا
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم…
دو روزه روی این فایل موندم وهی پلی میکنم هم زمان که دارم کارهامو انجام میدم صوتیشو گوش میکنم وقتی می تونم بشینم تو تایمی که کاری ندارم تصویری وصوتی رو باهم می بینم ومیشنوم…
اصلا دلم نمیخواد که تمرکزم از روی این فایل برداشته بشه…
چون این اگاهیها همین اگاهی های این فایل به زیبایی وشیرینی وراحتی اصل واساس وقانون جهان آفرینش رو برام می تونه خیلی قوی به اثبات برسونه….
والبته یاد آوری شیرینی باشه برای من که به یاد بیارم اون اتفاقات لذت بخش ومثبت وعالی که با توجه کردن به زیبایی ها وموارد دلخواه توی زندگیم خلقشون کردم…
اوایل که وارد سایت میشی وبا این مباحث آشنا میشی هی میگی پس کی اتفاق میفته پس کی شروع میشه، اون اتفاقات ونتایجی که استاد وبچه ها دارن ازش حرف میزنن تواین سایت…
اصلا نمیدونی که چطور باید خلقشون کنی…
چون توی گذشته انقدر ساده وسرسری از زیباییها ونعمتها و داشته هات عبور کردی وانقدر لطف ورحمت خداوند ونعمتهاش برای عادی و معمولی جلوه میکرده که نمی تونی درک کنی که کجاها غرق در نعمت وبرکت وشادی وسلامتی وآرامش وعشق و پول و ثروت وعزت بودی، اماااااا با جهالت وناسپاسی اونهارو از خودت دور کردی!!!
اولین کاری که اون اوایل بهم کمک کرد تا قانون ر. باور کنم، فلش بک زدن به گذشته ام بود، اگر چه به یاد اوری گذشته برای من اون اوایل همیشه با اشک حسرت وپشیمانی و درد همراه بود، اما اینکارو میکردم تا به یاد بیارم کجاها با ظلم به خودم حس خوشبختی رو از خودم گرفتم واین برای من قدم بزرگی محسوب میشد، منی که عادت نداشتم در زمان حال ویا گذشته بتونم زیبایی ها ونعمت ها رو ببینم وبشمرم و بابتشون سپاسگزار باشم…
چون عادت داشتم به پیدا کردن منفی ها وادامه دادن به گله ها وشکایت ها، حتی توی خلوت خودم و در ذهن خودم…
وقتی سفر به گذشته رو با این نییت شروع کردم که دنبال برکات ونعمتهایی که خداوند شامل حالم کرده بود بگردم، به الله قسم جز زیبایی هیچی ندیدم، سهم خدا ونقش خدا همیشه توی زندگیم انقدر پررنگ و زیبا و باشکوه بود که با هربار یاد اوری اون لطفها ورحمتهاش سربه سجده میذاشتم وخون گریه میکردم از اینکه چقدر ناسپاس ونادان بودم….
هرجا که توی ذهنم چیزی رو که دلخواهم بود تصور کرده بودم و آرزوش رو داشتم همرو خداوند بهم عطاء کرده بود ولی من اونهارو نمی تونستم که ببینم وبشنوم ودرک کنم، متاسفانه….
یا شانس خودم می دیدم یا اتفاقی میدونستم یا مثلا میگفتم چه عجب ما یه چیزی خواستم خدا بهمون داد سریع….
اما بعد اون یاد آوری ها، جوری تمرین کردم وسعی کردم که بتونم قدردان داشته هام باشم و لطف ورحمت خداوند رو ببینم که از ساده ترین چیزها تا مهمترین وبزرگترین شرایط وموقعییت ها واتفاقات شگفت انگیز ودل انگیزی که برام پیش میومد رو با تک تک سلولهام درک میکنم وبابتش سپاسگزارم و همه اش رو لطف خداوند می بینم…
دیگه قرار نبودکه مثل گذشته زجری بکشم وخودم رو به اب وآتیش بزنم، فقط کافی بود دست از حرص وطمع و عجله و دودی و باور کمبود و حسادت و خشم و ناسپاسی بردارم، کافی بود همون سهم کوچیکی که بر عهده داشتم که اونم انجام درست کارهای روزانه ام و سپردن بار به دست خداوند بود رو بدرستی انجام بدم…
خدارو هزاران بار شکر که به چشمهام نوری عطاء کرد تا لطف ورحمتش رو ببینم و گوشهام رو شنوا کرد تا پیامهاشو بشنوم وقلبم رو با نورعشقش صفا داد تا رحمت و بخشندگی هر لحظه ای وهمیشگیش رو بتونم درک کنم وبابتش قدردان باشم….
خودش وعده داده وگفته، هرکسی به درگاه رو کنه، با نور خودش هدایتش میکنه والحق که خداوند تنها کسی هست که همیشه سر عهد وپیمونش میمونه وبسیار بردبار وبخشنده هست در برابر فراموشکاری ما برای سپاسگزار وقدردان وبه یادش نبودنهای ما….
استادمهربونم استاد قشنگم، ان شالله هر لحظه وهمیشه کنار مریم جان در پناه امن خداوند باشید
که به لطف خداوند منو از مسیر اعتقادات وباورهای پوچ و از جهالت به مسیر نور اگاهی های زندگی وآخرت ساز به مسیر دست یابی به سعادت وخیر دنیا و اخرت رهنمون وهدایت کردید.
سلام مینای عزیزم.چقد حس خوب گرفتم از کامنتتون و چقد تلنگرهای عالی داشت برام.خیلی قشنگ گفتی ک برگشتی به عقب به نیت سپاسگزاری منم کلیدهای کامنتتون رو یادداشت کردم ک اجراییش کنم.مینای عزیزم ممنون میشم منی که تازه اول راهم رو راهنمایی کنی تا بتونم زودتر و بهتر برسم
به نام خداوند بخشنده ی مهزبان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به شما لطیفه جان عزیزم..
خدا رو شاکرم که می بینم هر روز افراد زیادی مثل که سالها ره گم کرده بوند به این مسیر پربرکت هدایت شدند.
لطیفه جانم، بهت پیشنهاد میکنم فقط وفقط روی سایت متمرکز باشی، یعنی 80 درصد تایم بیداریت اینجا باشی، سعی کن تمام فایلهای توحیدی سایت رو بارها وبارها گوش کنی، کامنت بخونی زیاااااد، فایلهای سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت رو ببینی که ذهنت کم کم تربیت بشه بره سمت دیدن زیبایها ویه سبک جدید ودرست زندگی، فعلا فقط سعی کن ببینی وبشنوی و کار خاصی یعنی فکر وخیال خاصی در مورد چطور رسیدن به خواسته هات وتغییر سریع رو نداشته باشی، چون تغییر کم کم اتفاق میفته…
فک کن شما یه نهال گل سرخ زیبا هستی که خداوند از اون زمین خشک و بی آب و علف کندتت، وآورده کاشته توی یه مزرعه پراز گل و گیاه و آب و نور….
حالا تا ریشه هات توی خاک جا بگیره و دوباره برگات سبز و غنچه هات شکوفا بشه یه کم زمان میبره..
منکه میگم 6 ماه تا 1 سال، اینجا باشی خصوصا اگر روی دوره 12 قدم کار کنی نتایج عالی همراه تغییر شخصییتت کم کم برات اتفاق میفته
جوریکه بعد یکسال برگردی زندگیتو نگاه کنی می بینی که چقدر نتایج شگفت انگیزه…
بریز دور هرچی فکر وباور وعقیده توسرت بوده و(( به خدا بگو خدایا من میخوام از بهترین وراحترین ونزدیکترین راه وروش خودت وقوانین جهانت و خودم رو بشناسم تا بتونم با رضایتمندی درونی و داشتن رضایت وخشنودی شما زندگی کنم…))
این دعای هر روز وهر لحظه ات باشه هر وقت یادت اومد…
انوقت دیگه خداوند که قربونش برم حی وحاضره همیشه، میاد و میبردت اونجاها که حتی تو خوابتم نمی دیدی…
از نظر سلامتی و عاطفی و خانوادگی، اجتماعی، کاری و معنوی و پولی ومالی ….
اماااااا به شرط صبر وتوکل و ایمان و البته صداقت و درستکاری و پاکی دل، به شرط تسلیم بودن در برابرش…
طوریکه از صمیم قلب عاجز وتسلیم وخسته باشی دیگه از خودت و ذهنت و ونجواهات و از تکیه بر هر کسی وهر عامل بیرونی به غیر از خداوند
و امیدت تنها بر خودش باشه و خدا رو تنها صاحب اختیار و مالک خودت بدونی….
جوریکه خودش بیادو همه چیز وهمه کس رو در خدمتت قرار بده تا آسان زندگی کنی…
منی که دارم این حرفها رو بهت میزنم هنوز گاهی پیش میاد که نمی تونم ذهنمو کنترل کنم
نمی تونم متوکل باشم.
نمی تونم صبر کنم
نمی تونم دست از خودمحوری وعجله و دودلی بردارم..
امااااا این بی خدایی بونم شاید به چند ساعت و به یک شبانه روز نرسه….
چون از بی خدا بودن به شدت می ترسم و گریزانم و حالم بد میشه…
انقدر از حضورش و با وجودش خیر وخوشی دیدم که دیگه نمی تونم دست از این درگاه الهی بکشم….
چون در چشم بهم زدنی نابود میشم…
چون میدونم که نمی تونم نمی دونم و قدرتش رو ندارم که به تنهایی وبدون توکل وخواستن ازش حتی بلند بشم به امورات زندگیم برسم…
لطیفه جانم هر روز به خودت بگو، هر لحظه به خودت بگو، خدایا من تسلیم درگاهت هستم من خودم رو تقدیم تو میکنم تا از من چیزی بسازی که می پسندی….
حتی اگه درد داشت اگر برات سخت بود، بپذیر، مثل سنکی که بعد تراش تبدیل به یاقوتی زیبا میشه….
ان شالله در پناه امن خدا باشی دوست عزیزم
سلام به استاد مهربانم ک همچون پیامبر امروزمان درخشید و مریم بانوی مهربان و مینای عزیزم ک کلمه ب کلمه ی نوشته هات چه قشنگ بر جانم نشست.مینا بانوی نازنینم چقدددددد قشنگ توصیف کردی.بسیار سپاسگزارم و خالق قدرتمند جبار میخام به پاس این مهربونیت هزاران برابر برات جبران عزیزم. آمین. کلمه ب کلمه ی کامنتت مو بر بدنم سیخ میکنه بس ک قشنگ و حقیقت محضه .ممنونم ازت.بابت وقتی ک گذاشتین.بابت فرکانسی ک برام فرستادین.بابت انرژی ک ب قلبم فرستادی.سپاس بابت این حس خوب.سپاس بابت وجودت.سپاس بابت این سایت .سپاس بابت تک تک اعضا.سپاس بابت وجود استاد عزیزم جناب عباس منش
روز 128 سفرنامه
چگونه میتوانیم ذهن خود را شرطی سازی کنیم برای دیدن زیبایی ها.؟؟؟
چقدر توی بچگی به ما گفتن که فلان کار رو انجام بده تا فلان جایزه رو برات بگیریم.؟
چقد یه چیزی رو خواستیم و بهمون گفتن گه اگه درس هات رو خوب بخونی یا اگه زود بخوابی.یا اگه مرتب حمام کنی یا اگه لباست رو کثیف نکردی ما فلان چیز رو که دوست داری برات میخریم
امروزه هم همه ی ما خواسته هایی داریم،اعم از زندگی در نقاط زیبای جهان.داشتن ثروت های کلان.سلامتی جسمی همیشگی.یا ارتباط با بهترین انسان ها.رولبط عاشقانه با همسر و فرزندان و غیره.
حالا ما میتونیم بیایم با خودمون و ذهنمون مثل کودک برخورد کنیم و بگیم که مگه خواسته ها این نیست؟؟؟
پس مادامی که بتوانی به زیبایی ها توجه کنی.و راجع به زیبایی ها حرف بزنی و بیشتر اون ها رو بُلد تر کنی،تو به تمام اون خواسته ها میرسی.
مثل چی میمونه؟؟؟
مثل این میمونه که من یه سری خواسته ها دارم و یه نفر بیاد به من بگه که اقا شما فقط و فقط به زیبایی ها و اتفاقات خوب توجه کن و اگر این کار رو همیشه انجام بدی و مرتب راجع به اتفاقات زیبا حرف بزنی با خودت و با دیگران و یا بنویسی به گونه ای که آگاهانه توجه وجودت رو بزاری روی این داستان،من تک تک خواسته هات رو برات خلق میکنم.
بگه اقا شما فقط به زیبایی ها توجه کن و دیگه کارِت نباشه و من تمام خواسته هات رو توی زندگیت خلق میکنم و تو رو به زیبایی های بیشتر هدایت میکنم.
همینه اقل.
بخدا همینه.
خداوند هم همچین قولی به ما داده.اون فردی که من الان مثالش رو زدم فقط وجود خارجی ندارد،ولی خداست خدا خدا خدا خدا خدا.خالق تمان جهان هستی.
اقا جات.فرشاد جان.فرشاد عزیز.چرا جدی نمیگیری همیشه این قضیه رو؟؟؟؟چون خدا وجود فیزیکی نداره؟؟؟؟
و چرا روی قول انسان ها زیاد حساب باز میکردی؟؟؟چون وجود فیزیکی دارن؟؟؟؟؟؟
نه اقا نه.
من به پشتوانه نیرویی دارم نفس میکشم که جهان رو خلق و داره مدیریت میکنه.اون وقت نتونه خواسته های من رو برآورده کنه؟؟؟؟؟
بابا اون خداست.
اون خالق همون انسان هاییه که میان به من و شما قول میدن.
روی هیچکس حساب باز نکنیم.
فقط روی خدا حساب باز کنیم.
خدایا سپاسگزارم ازت بخاطر این سلامتی.بخاطر این همه ثروت که در جهان افریدی بخاطر این همه فرصت هایی که برای کسب ثروت برای من افریدی.خدایا شکرت بخاطر این مسیری که من رو توش هدایت کردی.
عاشقتم خدای وهابم.
شاد باشید و ثروتمند
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 128 روز هشتم فصل پنجم
زیبایی فقط و فقط زیبایی در این فایل و قسمت بعدش وجود داره از شن های اردی نرم گرفته تا رنگ ابی بیکران دریا و اب و هوای عالی و…
«اگه من بتونم در هر شرایطی که هستم هرکجا هستم زیبایی ببینم هدایت میشم به زیبایی بیشتر »
«اگه زیبایی ها رو ببینی سپاسگزار باشی لذت ببری راجع بهش با بقیه صحبت کنی بنویسی اونوقت نتیجه شومییبینی که به زیبایی های بیشتر هدایت میشی ذهنت و برای دیدن زیبایی شرطی کن»
«اگه حتی اکثریت بین هزاران زیبایی یک نکته منفی میبینن و بهش توجه میکنن تو راه زیبایی ها رو در پیش بگیر »
«جهان به تضادها نیاز داره از بین این تضاد ها توجه تو بهت نعمت و برکت و نشون میده انتخاب با توهست تو تصمیم میگیری »
«اگه من بدونم که اتفاقات زندگی به چه شکل رقممیخوره خیلی مراقب ورودی هام هستم»
«ذهن راحت منفی ها رو پیدا میکنه اما کار من اینه که دنبال مثبت ها باشم»
اینا نکات طلایی و ارزشمندی بود که باید بارها و بارها تکرار بشه که ملکه ذهنم بشه ممنونم ازتون استاد
در رابطه به پیشنهاد تمرکز به زیبایی اخیرا گفتم تو کامنتا بخاطر یسری چیزها که لازم بود اینستا نصب کردم و داشتم سر میخوردم مثل قبل تو باتلاقش که کنترلش کردم و حتی تصمیم گرفتم برای اینکه اکسپلور منو وسوسه نکنه همش میرم تو پیج های گردشگری و سفر و دیدن مکان های زیبای دنیا سرگرمی بازی لباس که پیجم از حاشیه بیاد بیرون انصافا هم خیلی منفی واردش نمیشد اما یبار یه بخش خصوصی زندگی یه سلبریتی رو دنبال کردم دیگه اکسپلورم پر شد ازین خاله زنک بازیا برای همین زودتر بدادش رسیدم حتی یبار تو اکسپولرم مصاحبه ایلان ماسک اومد و کلی خوشحال شدم ازینکه قانون و مرکز توجه همه جوره جوابه دیگه فضای مجازی که براش سوسکه خخخ اها حتی دوستان و اشنایانم و هم فالو نکردم چون دنبال کردن و لایک کردن اونا تو پیج های پابلیک هم تو نوتیفکیشن یا اکسپلور من میومد برای همین تا جایی که میشد درها رو برای ورود منفی ها بستم
یا از وقتیکه هررروزم بیشتر تو سایتم و کامنت میزارم کن فیکون شده زندگیم هربحظه زیبایی های بیشتر سفر به دور امریکا هم که کامنت گذاشتم گفتم هدیه ش بمن یه سفر سوپر لاکچری با بهترین امکانات و هدایتی ترین شیوه خداوند صورت گرفت برامجوری که من فقط و فقط لذت بردم وسپاسگزاری کردم هنوز ک هنوز عکس و فیلمهاش و میبینم لذت میبرم
خدایا شکرت که قانونت هربار که روی خودم کار میکنم راحت تر از قبله و خدایا شکرت بابت حضور استاد عزیزم و عزیز دلشون توزندگیم از هردوی شما نازنینان و بچه هایی که با کامنتاشون کلی لذت بردم و به سوی زیبایی بیشتر هدایت شدم سپاسگزارترینم ممنون مریم جان که برامون فیلم گرفتی (قلب)
ممنون استاد تصمیم داشتم فایل گوش بدم بخوابم اما انقدر ذهنم بیدار کرد که پاشدم بیام تمرین کنم و بیخیال خواب شدم
تمرکزم مثبت و منفی میشد این مدت و هم روی زیبایی ها هم نا زیبایی ها توجه کردم پس تصمیم گرفتم باز تمرین کنم که ذهنم کنترل کنم
تمرینی که موقع تمرکز ذهنی و کنترل ذهنی من انجام میدم
اول فایلهای شما از هر چیزی بگید مثلا یکبار میزنم نشانه من، یکبار سوالات عقل کل، یکبار فایلهای دانلودی و هربار یکفایل متفاوت گوش میدم ذهنم اروم تر میشه
بعد که ارومتر شد حالا شروع میکنم به تمرکز بر زیبایی ها و خواسته هام
…
تمرینات روزانه ام که ثابته
ستاره قطبی شب و صبح
صبح نوشتن شکر گزاری
دیدن یک فایل سفر به دور امریکا نوشتن کامنت که توجهم بیشتر باشه چون اگع ننویسی دقت ادم کمه
بعد دعای نادعلی برای نیتم
بعد یک قسمت از فایل تکمیلی در قسمت دانلود ها که چون تعهد، دادم برای دیدن خونه ها سرچ خونه ها و نوشتن در موردشون
بعد یک فایل داتلودی دیگه که الان صلح با خود را هم شروع کردم
بعد فایل های دوازده قدم و انجام کارهای خانه
همزمان
کامنت خوندم دوره دوازده قدم
کلا اگه من در حال تمرین نباشم ذهنم منفیه چون متاسفانه انقدر منفی فکر کردم اصلا ولش میکنم منفیه و خیلی خیلی دارم تلاش میکنم مثیت فکر کنم و خیلی بهتر شدم اما هنوز من اون ادم مثبت گرا نیستم با کوچکترین اتفاقی همه چیز برمیگرده به تنظیمات کارخونه و باز از اول ذهنمو باید با خودم بکشونم
علتیکه زیاد فایل و… گوش میدم همینه
دقیقا من از اون ادمهاییم که این دعا مصداق منه خدایا ما را یک لحظه هم به حال خودمون رها نکن
من همینم یک لحظه رها بشم از دست میرم و الان تمام تلاشم اینه اروم اروم ذهنم انقدر مثبت شه که به منفی ها فکر نکنه و نبینه
خانم جمشیدیان سلام
بسیار سپاسگزارم از کامنت زیبا و پرمحتوات
خیلی لذت بردم از برنامه ای روزانه انجام میدی احسنت بر شما
انشالله که به امید خدا بتونی با قدرت ادامه بدی
قطعا تو این مسیر به جاهایی دلسرد میشی منظورم این که افکار منفی خیلی بهت غالب میشن یا جهان برنامه ای رو برات میچینه که از این برنامه ات بیای بیرون
البته خانم جمشیدیان اینها تجربیات خودمم هست
میخوام بگم فقط ادامه دادن مسیر مهمه
انشالله که همیشه حال خوب و آرامش تو لحظه به لحظه زندگی جریان داشته باشه
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا
روز 128 ام و تعهد من!
از جمله کارهایی ک من برای برداشتن تمرکز از نازییایی ها یا تضادها انجام میدم،یکی گریه کردنه
اونقدر گریه و اشکها منو اروم میکنه ک احساس خلصه ،احساس رهایی ،احساس قطع شدن رابطم با کل جهان و موضوعاش بهم دست میده
دومین کار ،رفتن به دل طبیعت و کنار اب نشستن و سکوت کردن
زمانهایی ک به تضادی بر میخورم،ساکت بودن خیلی بهم ارامش میده
دوس ندارم با کسی حرف بزنم،ازونجایی ک خیلی ادمه شوخو پر انرژیی هم هستم،وقتی ساکت میشم اصرار اطرافیان برای کنجکاویشون ک چرا ساکتی،اذیتم میکنه و ترجیحا تلاش میکنم تنها بزنم دل طبیعت
رانندگی مسافت های طولانی و گوش دادن به موزیکای بیکلام ،خیره به جاده و بازهم رها شدن از هر موضوعی
نوشتنو نوشتنو نوشتن
نوشتن در مورد موضوعی ک تضاده واسم،چه چیزهایی منو ناراحت کرده و جز به جز با تمام مشخصات و اینک کم کم خودمو مخاطب قرار میدمو باهاش حرف میزنمو میگم اشتباهاتت در این تضاد،این رفتارا بوده
اگه یهو خودمو سرزنش کنم ،ذهن میاد دفاع کنه و همه چی بدتر میشه
اول از موضوع تضاد مینویسم
بعد، ویژگی های خوبه قبل از بوجود اومدنه تضاد،
بعد کم کم دنبال ریشش توی رفتارام و با مهربونی با خودم صحبت کردن
ورزش کردن یا پیاده روی سریع
گاهی صحبت کردن با کسی که احساس خوبی داشته باشم بهش البته کم پیش میاد و ترجیحم سکوته
بعد ازینک این اقداماتو انجام دادم و حالم بهتر شده،به دلیل تغییر فرکانسام،اتفاقات به شکل دیگه ای دلخواهه منم باشه پیش رفته!
من همین چند وقته پیش از دوستی،رفتاری دیدم ک خیلی احساس بد و غم بهم دست داد
البته ناگفته نماند،گوش دادن فایل ها و بودن در سایت،در زمان تضاد خیلی بهم کمک میکنه تا احساسم بهتر باشه
ولی گاها به قدری این فرکانس میاد پایین در زمان تضاد،که حتی در مدار بودن در سایت هم قرار نمیگیرم و نمیخوام در سایت باشم
در ادامه ی رفتار اون دوست،من از اگاهی های دوره ی احساس لیاقت استفاده کردم و شروع کردم به تکرار باورها،و البته در دفتر ستاره قطبی نوشتمو به خودم گفتم امروز میخوام ذهنم یک لوح پاک و عاری از گذشته و تحربیات باشه و انسانها و هرکسی ک امروز با من در ارتباطه،از رفتار دیشب و پریشب قضاوت نکنم و ناظر باشم بر ذهنم و البته ک من انسان ارزشمندیم و ادمها دوست دارن با من در ارتباط باشن و رفتار محترم و عالی داشته باشن
و اگاهانه تلاش کردم ذهنمو معطوفه داشته های زندگیم کنم و هنگ درام زدمو لذت بردم از شجاعت های خودم،از کارهایی ک برای حال خوبم میکنم و مرور نتایجم
تا اینک همون شخص بمن پیام داد و کاملا نادم بود از رفتارش،و من چون متعهد بودم به نوشته ی ستاره قطبیم،دیگ کشش ندادم و بخودم گفتم من اگاهانه این مدل رفتاره محترمانه رو ساختم و اعتبارشو دادم به احساس لیاقت خودم و همین باعث شد از یک تضاد و نازیبایی برسم به زیبایی
البته ک همون رفتارهم،بعد از احساس ارامشم،کنکاش کردم و بازهم رسیدم به باگهای خودم و باز طبق همین روند صعودی ،یک مرحله به شناخته خودم نزدیکتر شدمو لول اپ کردم شخصیتمو و برای این دستاورد،یک جایزه دادم به خودم و اونم رفتن به کلاس موتور سواری بود و دوروزه کامل ،موتور سواری یاد گرفتمو چیزی ک 31سال همیشه ناظرش بودم ولی به شدت دلم میخواست تجربش کنم و همزمانی هایی رخ داد ک بازهم این هدیه به خودم،یک هدیه دیگ جذب کرد و مبلغ دوره بخاطر روز زن،نیم بها محسوب شد و این هم یعنی باز ورود ثروت
همه ی اینا بهم وصله،یعنی راهشو پیدا کنی ک چجوری احساستو بهتر کنی،مثل بهمن،لذتو ثروتو ارامش سرازیر میشه نکته اصلی ، تلاش برای،دیدن زیبایی هاست
خدایا صد هزار بارشکرت
سلام و هزاران سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته
الله اکبر از این همه زیبایی و نعمت
خدای من اینجا چقدر زیبا و جذاب است
این همه آب فراوان که نشانه نعمت الهی است
من این فایل را قبلاً دیده بودم و لی این چنین برایم جذاب نبود
اما این بار وقتی نگاهش کردم محو این همه زیبای و نعمت خداوند شده بودم
واقعا این حرف شما قشنگ است که آیا همه این آدمهای که اینجا هستند این حس عالی و قشنگ را دارد که ما داریم
چقدر رنگ آب قشنگ و جذاب بود
چقدر انسانها اینجا هم خوشحال بودند
اینها احساس خوبی داشتند
چقدر اینها اینجا راحت و ریلکس بودند
چقدر اینجا آرامش و امنیت بود
چقدر این شن ها زیبا و عالی بود
چقدر افراد در داخل آب خوشحالی می کردند
هر کسی به هر پوشیشی اینجا راحت بود
چقدر این توجه داشتن به زیبایی ها در زندگی ما تاثیر گذار است
من تازه از سر کار آمدم
وقتی رسیدم اتاق اول شروع کردم به تمرین ستاره قطبی
و این ستاره قطبی چقدر خوب برای من جواب می دهد و تمرکز من را روی زیبایی ها می گذارد
و من هر شب یک صفحه را از نکته های زیبایی که در ایام روز تجربه کردم یا مشاهده کردم می نویسم
و این را در قالب خدایا شکرت انجام می دهم
و هر روز خلی نعمت ها و ثروت های بشتر را مشاهده کرده و تجربه می کنم
من از زمان که با شما به صورت جدی کار را شروع کردم و در سایت وزین شما عضو شدم خلی مسیر زندگیم جذاب و قشنگ شده
چون از شما یاد گرفتم که فقط تمرکزم روی قشنگی ها و زیبایی ها باشد
من در آشپزخونه تالار کار می کنم
امشب ما مهمان های زیادی داشتیم و غذا های خوشمزه و عالی را تهیه کردیم
من وقتی می بینم که مراسم های داریم و به غذای اینها نگاه می کنم و چقدر این افراد را تحسین می کنم که خدارا شکر آدمهای هستند که توانای تهیه این چنین غذا ها را دارد
هر مجلسی شاید دوصد یا سه صد نفر مهمان داشته باشد و پول غذای این تعداد خلی زیاد می شود و من خلی اینها را تحسین می کنم وخداوند شکر گذاری می کنم
در حالیکه بعضی همکارانم از اینکه مجلس گرفته می شود کمی ناراحت می شود چون باید کار های بشتری انجام دهد
اما من آگاهانه سپاسگذاری می کنم وخوشحال می شوم
و مبلغ پول که این افراد برای غذا پرداخت می کند را با خودم حساب می کنم و کلی در ذهنم سپاسگذاری می کنم که اینها شکر خدا چقدر خوب ثروت فراوان دارد
و این عادت ها را در گذشته نداشتم اما حالا به هر نحوی تلاش می کنم که روی ثروت نعمت برکت و فراوانی متمرکز باشم
و افرادی که ثروت و نعمت در زندگی شأن دارد و من می بینم خلی خوشحال می شوم و سپاسگذاری می کنم
من خودم کلا با نوشتن راحت هستم چون این عادت را حالا مدت زمان بشتری می شود که دارم
و من فقط با نوشتن بشتر متمرکز می شوم و حال می کنم
من وقتی به جاهای لوکس و قشنگ می روم جدای از اینکه در آن لحظه تلاش می کنم به زیبایی ها نگاه کرده سپاسگذاری کنم بشتر این نعمت ها در ذهنم می ماند و شب اینها را یاد داشت می کنم وخلی لذت می برم
من با دیدن این فایل داشتم پرواز می کردم
این جنس از آرامش و لذت
این جنس از احساس خوب و قشنگ
این جنس از هوای رویایی و قشنگ
این جنس از انسانهای در صلح بودن با خودشان
این جنس از فراوانی و نعمت های خداوند
این جنس از حس ملکوتی و روحانی
خدای خوبم خلی سپاسگذارت هستم که من را در این چنین یک مسیر عالی و ملکوتی هدایت کردی
استاد خوبم از شما و بانو شایسته خلی ممنون هستم که این چنین به مکان های زیبایی هدایت شده و در لحظه لذت برده و این قشنگی و زیبایی را با ما هم شریک می سازید.
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم
از روزیکه معنی این آیه قرآن را درک کردم خلی لذت می برم هر باری که به ذهنم می آید و یا خودم در. زبان جاری می سازم بشتر به حظور خداوند در زندگیم ایمان پیدا می کنم
خدایا صد هزار بار شکرت
با سلام و درود خدمت استاد عزیز و همراهان هم دل این سایت، من اگر بخوام بر اساس تجربه خودم از چگونگی تمرکز و دیدن فقط نکات مثبت بگم باید به این نکته مهم اشاره کنم که بهترین شیوه این هستش که قبل از هر چیزی ورودی ها رو به چشم و گوش خودمون کنترل کنیم ورودی های سمی و این راه رو برامون هموار میکنه و بعدش اینکه کافیه یه مدتی ولو با کمی زور و فشار سعی کنیم صرفا نکات مثبت رو حتی در اشخاص یا اتفاقاتی که داشتن حس خوب در بارشون کمی سخته ببینیم و باور کنید خیلی زود این شیوه رفتار برامون به یک عادت تبدیل میشه و دیگه زحمتی هم برامون نداره. با آرزوی بهترین احساسها برای شما عزیزان
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 127
من از زمانی که متوجه شدم میتونم ذهنم و با توجه کردن به زیباییها بهتر کنترل کنم از زمانی که عضو سایت شدم و به این آگاهی رسیدم تصمیم گرفتم شخصیت خودم با توجه کردن به زیباییها آرام آرام تغییر بدم تا بتونم زندگی سرشار از آرامش و داشته باشم کاری که هر روز اول صبح قبل از اینکه از خونه بزنم بیرون انجام میدم نوشتن سپاسگزاری و توجه کردن به داشته هام و زیباییهای که تو زندگی و اطرافم هست حتی وقتی که رو به پنجره نشستم و دارم مینویسم اون پرنده ای که از جلو چشمم رد میشه رو هم توجه میکنم و بابتش سپاسگزاری میکنم و چون نمیشه در طول روز بنویسم با کلامم ذهنم و کنترل میکنم همیشه برای اینکه ذهنم و در گیر کنم سوال میکنم من الان باید سپاسگزار چی باشم و ابن سوال و از ذهنم میپرسم و شروع به گشتن به اطرافم میکنم و هدایت میشم به زیباییها و بابتش سپاسگزاری میکنم و شده که جایی بودم و نتونستم زیبایی پیدا کنم شروع به تحسین خودم کردم و تا جایی که تونستم از نازیبایی روی برگردونم و بابتش سعی کردم حرفی نزنم اگه کسی هم همراهم بوده نزاشتم که تمرکزش به نازیبایی باشه و در رابطش هم حرفی نزدیم من خیلی سریال سایت و نگاه میکنم بگم بالای 90% سریالها رو نگاه کردم فقط بابت کنترل ذهنم و تمرین خوب زندگی کردن الگوی من استاد و خیلی دوست دارم که مثل استاد عمل کنم و امیدوارم بتونم خوب تو مسیر استاد حرکت کنم من پارسال که تمرکزم روی سریالهای سفر به دور آمریکا بود که کل سفرنامه رو دانلود کرده بودم و نگاه میکردم فقط بابت کنترل ذهنم و مدت زمان بیشتری در روز و تو احساس خوب باشم هدایت شدم با خانواده به غار علی صدر جایی که هیچ وقت نرفته بودم و برای اولین بار یه اکیپ 20 نفری با فامیلا رفتیم و چقدر برامون لذت بخش بود و وقتی وارد غار شدم تمام اون فایلایی که استاد از غار گرفته بودن اومدن جلوی چشمم تمام زیباییهای که تو فایل دیده بودم برام طلایی شد یا وقتی که رفتیم رامسر که تا به حال من تلکابین رامسر نرفته بودم ولی اونجا هدایت شدیم رامسر و رفتیم تلکابین سوار شدیم وقتی که تلکابین بالا رفت من برگشتم سمت دریا رو نگاه کردم چقدر شباهت داشت با فیلمهایی که استاد با درون گرفته بود یادمه به دختر گفتم یه فیلم خوب بگیر برامون یادگار بمونه و دخترم اون فیلم و با آهنگ ملکای محسن چاوشی میکس کرد وقتی نگاش میکنم کاملا حس خوب سفر به دور آمریکا آبشار نیاگارا با اون چشمه های آب گرم برام طلایی میشه چقدر خوب خداوند هدایتم کرد وقتی من توجه ام به زیباییها بود و الآنم قشنگ میدونم که وقتی هدایت میشم به جاهای زیبا که اصلا تو عمرم ندیده بودم با آگاهی میدونم که این خواست خودمه و خداوند هدایتم میکنه و با این دیدگاه چقدر رو باورام تأثیر مثبت ی گذاشته که این من هستم که زندگیمو رقم میزنم با توجه کردن به هر چیزی که میخوام اساس اونو وارد زندگیم میکنم ولی کار زیاد دارم و خیلی باید روی خودم کار کنم و بیشتر و بهتر بتونم ذهنمو کنترل کنم با توجه کردن به نکات مثبت زندگی و اطرافم و اینکه مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانم من هر وقت رفتم نشانه زدم برام کنترل ذهن و توجه به نکات مثبت و احساس خوب اومده یعنی به من میگه اگه میخوایی تو زندگیت موفق بشی باید توجه ات به زیباییهای اطرافت و زندگیت باشه و چقدر نسبت به دوسال گذشتم زندگیم تغییر کرده اخلاقم رفتارم برخوردم طرز صحبت کردنم و هر جا بی مقدمه حرف نزدم و با آگاهی زندگی کردنم و دونستن اینکه من با تمرکز کردن روی هر چیزی اساس اونو وارد زندگیم میکنم پس بسیار سعی کردم که از چیزهای ناجالب اعراض کنم و تا حدود خیلی زیادی موفق هم شدم و توجه ام گذاشتم روی نکات مثبت زندگی و اطرافم و آرامشی که هیچ وقت نداشتم حاصل همین تمرکزمه و به اندازه ای که موفق بودم تو کنترل ذهنم نتیجه هم گرفتم هم از لحاظ درآمدم و سلامتی و خوشبختی خیلی نسبت به قبلم بهترم ولی خیلی هم جا دارم تا بیشتر کار کنم و این و مدیون استادم هستم که دستی از دستان خداوند شد و وارد زندگی من شد رد پای امروزم چقدر زیبا بود