در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم
لحظه به لحظه زندگیتون پر از شادی و عشق و سلامتی و ثروت بی پایان باشه
استاد عزیزم چه قدر این دیدگاهها و طرز فکری شما رو دوست دارم و در تک تک اتفاقات زندگی رد پای این قوانینی که بیان می کنید رو می بینم.
با هرچه بجنگی از جنس همان چیز بیشتر و بیشتر وارد زندگی ات می شود. چرا که توجه ما روی ناخواسته هست و طبق قانون توجه و تمرکز، به سمت همون ناخواسته ها و نازیبایی های بیشتر هدایت میشویم.
شاید تنها قطب نمای درونمون که نشون میده به چه چیزی توجه میکنیم همون احساسمون باشه.
اونجاهایی که تونستیم احساسمون رو خوب نگه داریم و به نعمت هایی که خداوند بهمون داده، به سلامتی به زیبایی های اطرافمون و هر چیز کوچکی که در زندگیمون هست توجه کنیم و سپاسگزارشون باشیم به همون شکل اتفاقات خوب هم برامون رخ داده.
خیلی وقت ها شده که در شرایط سخت قرار گرفتیم و اتفاقاتی به ظاهر نامطلوب برامون رخ داده ولی با کنترل ذهنمون و با سپاسگزاری و با توجه به زیباییها، تونستیم نتیجه رو در اخر سر به نفع خودمون رقم بزنیم.
این قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب همین امروز خیلی واضح برای من پیش اومد…
چند ساعت پیش بود که با مادرم برای خرید فرش به نمایشگاه رفته بودیم.
نمایشگاه نسبتا بزرگی بود و با تنوع بالا در محصولات ولوازم خانگی.
متاسفانه کمی بی حوصله بودم و این بی حوصلگی من باعث شد شرایط کمی سخت جلو بره و زمان زیادی رو برای انتخاب بذاریم و بعد از انتخابمون از نظر جنس و کیفیت هم خیلی مورد پسند ما نبود.
موقع پرداخت فاکتور بود که تصمیم گرفتم از این احساس بی حالی خارج بشم و حس و حالم رو خوب کنم.
با کمی سپاسگزاری در ذهنم و با تغییر حالت فیزیکیم در زمان کوتاهی تونستم به احساس نشاط و شادابی بیشتری برسم.
چند دقیقه نگذشته بود ناگهان غرفه ای رو دیدیم که همون فرشی که مورد نظر ما بود رو داشت. با همون کیفیت و جنس، و با همون طرح و نقشی که ما میخواستیم.
همون احساس خوبی که در خودم ساخته بودم، باعث شد خیلی راحت از مسئول اونجا درخواست کنم لطفا فاکتور ما رو باطل کنه و فرش ما رو دوباره به انبار برگردونه، تا ما فرش مورد نظرمون رو مجددا در این غرفه انتخاب کنیم و مسئول اونجا بسیار راحت درخواست ما رو قبول کرد.
با خودم گفتم کنترل ذهن و داشتن احساس خوب روی تصمیمات ما بسیار تاثیر گذار هست
این غرفه از قبل هم وجود داشت ولی ما نمی دیدیم و این احساس خوبی که درونم ساختم باعث شد به این قسمت از نمایشگاه توجه کنم و این احساس نشاط من بود که باعث شد درخواست کنم فاکتور ما رو مجددا صادر کنند.
از این جور اتفاقات بسیار زیاد برای تک تک ما رخ داده ولی ما همیشه فراموش میکنیم و سعی میکنیم اتفاقات ناجالب زندگیمون رو به دیگران و عوامل بیرون ارتباط دهیم و این باعث میشه از خودمون و دنیای درونمون غافل شویم.
انشاالله همیشه بتوانیم از ناخواسته ها و موارد ناجالب اعراض کنیم و ساعات زیادی رو در روز در احساس خوب و ارامش و لذت سپری کنیم.
خدایا شکرت که همراه استادم در این مسیر زیبا هستم