در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
استااااااد من عاشقتوووووونم
اول می خوام تمرکز کنم و صحبت کنم بر روی زیبایی هایی که در این تصویر زیبای فایل نمایان بود.
استاد چقدر رنگ سفید بهتون میاد و چقدر کلاهتون زیباست.
چقدر جوان تر و پرانرژی تر شدید.
استاد الان نه تنها خودتون ، بلکه قیافتون هم نشان دهنده ی یک آدم قدرتمند و موفقه. دمتووووون گرم
چه آرامشی داره این پرادایس زیبا ، این بهشت رویایی
چقدر اون نور قرمز تصویر رو قشنگ تر کرده و چقدر این کار که تصویر دور تا دور رو تار کردید و تصویر خودتون رو شفاف کردید جالبه و فوق العادست.
خدایاشکرت که تونستم این همه زیبایی ببینم و لذت ببرم.
من یادگرفتم که باید به زیبایی ها توجه کنم. من یاد گرفتم که به هرچیزی توجه کنم از همون جنس بیشتر وارد زندگیم می کنم. یادگرفتم اما باید تمرین کنم . ولی خیلیییییی نتیجه خوب گرفتم و از اینجا می تونم بفهمم که در مسیر درستم و اگر تمرین کنم توش بهتر و بهتر میشم.
من نه اینستا دارم و نه واتساپ. قبلا یک اتفاقی افتاد که واتساپ من حذف شد و من اون موقع بسیار از این اتفاق رنج می بردم ولی الان دائم خداروشکر میکنم. چرا؟ چون فرکانسم عوض شد . چون واااااااقعا یک آدم دیگه ای شدم. به خدا من اون ادم قبلیه نیستم. من یه زهرای جدیدم با یه دنیای جدید و عاااالی . با یه تفکر جدید با یه باور های جدید . وقتی واتساپ من حذف شد تمرکز من هم از روی نازیبایی ها برداشته شد . یعنی یک منبع بسیاااااااار بزرگ که دائما توی استوری های افراد و پیام ها و… از نکات منفی صحبت می شد ، از بین رفت و من الان نمی دونم چطور می تونم از خداوند بابت این اتفاق سپاسگزاری کنم.
وقتی واتساپم حذف شد اونجا همون نقطه ی شروع من و هدایت من برای تغییر زندگیم بود و دیگه به جای اینکه تا بی کار میشم برم و جزو عامه ی مردم بشم ، میومدم توی سایت و با فایل ها و کامنت های بچه ها به ذهنم ورودی مناسب میدادم و این بود که باعث شد الان انقدر آرامش داشته باشم ، انقدر زندگیم و تجربیاتم نسبت به دیگران و دوستام و… متفاوت باشه ، این بود که الان انقدر من رو به خدا نزدیک کرده و انقدر حس و حالم فوق العادست. خدایااااااااشکررررررررت
چقدرررررر این سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت بی نظیره. کل دیدگاه های منفی من رو نسبت به امریکا نابود کرد و به جاش کلی نکته ی مثبت جایگزین کرد. من اولش باورم نمی شد که این امریکا همون جایی هست که از بچگی شنیده بودیم فلانه و بهمانه. الان می بینم نه اتفاقا چقدر تمیزه ، چقدر همه چیز مرتب و منظمه ، چقدر سرسبزه ، چقدر مردمش خوبن ، چقدر امکاناتی که دولت در اختیار مردم قرار داده عالیه و هزاران نکته ی مثبت که باید کتاب ها در موردشون نوشت. به خدا همه جا همینه اگر توجه مون رو بزاریم روی خوبی ها. اگرم اونجایی که ما هستیم همفرکانس با ما نباشه هدایت می شویم به جایی که در مدار ما باشه و بهتر و بهتر باشه. دقیقا مثل هدایت شدن استاد به امریکا و هدایت شدن ما به ترکیه و در اینده نزدیک هم خدا می دونه که قراره چه اتفاقاتی برامون بیفته.
استاد ما دائما توی سریال های شما تمیزی اونجا و نکات مثبتش رو تحسین می کنیم و در موردش با مامانم صحبت می کنیم برای همین هم دائم از همون جنس اتفاقات رو تجربه می کنیم و دوباره توی تجربه کردن تحسین می کنیم . یعنی حال خوب پشت حال خوب ، اتفاقات خوب پشت اتفاقات خوب . اصلا من خیلی برام عجیبه که ایرانی هایی که اینجا هستند که خب تعداد بسیار زیادی هستند ، همش غر می زنن و نکات منفی رو میگن. من با خودم میگم ببین ما یه دونه نکته ی منفی توی این کشور پیدا نمی کنیم ، همون طور که تو ایران پیدا نمی کردیم و برعکس اینها یه دونه نکته ی مثبت برای تحسین کردن پیدا نمی کنن و همش ناله می کنن و شاکی هستن و همیشه هم براشون اتفاقاتی میفته که نظرشون رو تایید می کنه و باعث ناراحتی بیشترشون میشه.
در اخر هم می خوام یه تجربه ی خودم رو بگم که وقتی توجهم رو از روش برداشتم و گذاشتم روی نکات مثبت چقدر برام تغییر کرد.
خواهر من ۸ سالشه و من تا چند وقت پیش ، بدون اینکه بفهمم تمرکزم روی نکات منفیش بود و بعد هر روز و هر لحظه میدیدم اون چیزی که من نمی خوام و هی بهش میگم که این کار رو نکن بیشتر تکرار میشه. نه اینکه اون بخواد من رو اذیت کنه ، ناخوداگاه اتفاقاتی می افتاد که دیدگاه من رو نسبت به خواهرم تایید می کرد. مثلا می گفتم خیلی جیغ جیغ می کنه ، همون میشد همه ی حرف هاش رو با من با جیغ جیغ کردن میزد. می گفتم خیلی همه چیز رو به هم میریزه ، همون میشد دقیقا میومد اتاق من رو بدون اینکه بخواد بهم ریخته می کرد و هزار تا مثال دیگه .
یک روز نشستم و تمام نکات مثبتی که ازش به ذهنم رسید رو روی کاغذ برای خودم نوشتم و به خاطرشون خداروشکر کردم و از اون روز سعی کردم تمرکزم رو بزارم روی چیزی که می خوام و دوست دارم. خب خیلی سخت بود ، هنوزم برام سخته و خیلی تمرین می خواد چون قبلش دائم روی منفی هاش تمرکز می کردم ولی ادم وقتی بخواد و تصمیم بگیره ، می تونه. منم خواستم و تا جایی که یادم بود و تونستم انجامش دادم. می دونید چیشد؟ این آدم برای من زمین تا اسمون متفاوت شد. اصلا من باورم نمیشه این همون آجی قبلیه. الان همش دوست داره من رو خوشحال کنه ، خیلی من رو دوست داره و رابطمون با هم خیلی خوب شده . ما قبلا سر هر موضوعی با هم بحث می کردیم و دعوا می کردیم ولی الان همه چیز عوض شده. فقط به خاطر تغییر توجه من. چقدر این قانون عالیه.
امیدوارم بخوایم و هدایت شویم به سمت زیبایی های بیشتر و بیشتر.
خدایاشکرت
عااااااااااااشقتووووونم