قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 26

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2996 روز

    سلام به استاد عزیزم ودوستان گلم

    زمانی که بیماری کرونا همه گیر شده بود وهمه از انواع مایع ضد عفونی وماسک استفاده میکردند با اینکه شغلم طوری بود که هرروز با افراد مبتلا سروکار داشتم ولی اصلا به اخبار ،تعداد فوتی ها ،وخامت اوضاع توجهی نداشتم ودر هرشرایطی این جمله رو با خودم تکرار میکردم که سیستم ایمنی بدن من فوق العاده قدرتمند است وبدنم واندامهام محافظت میکند وجالب آنجاست با اینکه همسرم بشدت درگیر شد ومن از ایشون پرستاری میکردم خداروشکر اصلا مریض نشدم خداروشکر خیلی وقته که اصلا اخبار گوش نمیدم وخیلی وقتا اتفاقاتی می افته که من اصلا نفهمیدم وبه طبع آن حال واحساس خوبی دارم ونگرانی وترسی ندارم خداروشکر ودقیقا که به هرچه توجه کنی عین آن اتفاق را به زندگیت جذب میکنی

    ممنونم استاد جان با فایل ارزشمندت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محمد خاشعی گفته:
    مدت عضویت: 1663 روز

    به نام خداوند مهربان

    الهی صد هزارمرتبه شکر که خداوند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و چشمانی باز گوش هایی تیز و قلبی پزیرا برای درک و فهم و عمل کردن به قوانینش بهم داد

    قبل از اینکه استاد این فایل رو بزارن من داشتم به این روش عمل میکردم البته با این دیدگاه که تفاوت در دیدگاه ها و خواسته ها و کلا تفاوت در همه چیز خواست و اراده خداونده ینی در جهان ما

    هم سرد داریم هم گرم

    بالا و پایین

    چپ و راست

    مثبت و منفی

    سفید و سیاه

    شمال و جنوب

    شرق و غرب

    و همینجور حجاب و بی حجاب

    این تفاوت هاس که جهان رو زیبا کرده

    هرکسی بخواد با اراده خدا وند بجنگه یا بخواد یکی از این تفاوت ها نباشه ینی با خواست خدا داره میجنگه و صد در صد محکوم به شکسته محکوم به زجر کشیدنه

    با این دیدگاه من در صلح قرار گرفتم با این اتفاقات و به نظر همه احترام میزارم چه اونی که حجاب رو میخواد چه اونی که نمیخواد و خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که منو به این مسیر زیبا هدایت کرد

    و ایمان دارم که مسیرم درسته چون :

    أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1677 روز

    به نام خدای مهربان🪴

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت🌹

    قانون تغییر ناخواسته ها

    امروز ۲۹ سپتامبر سال ۲۰۲۲ است که ۱۲، ۱۳ روز از اون اتفاقات و مسائلی که توی ایران رخ داده داره میگذره، توی این مدت هم خیلی کامنت دریافت کردم مخصوصاً توی اینستاگرام، بالای ۲۰۰۰ که بیاید مواضعتون رو بگید، شما کجای کارید توی این داستان؟؟

    شما چه جوری میخواید اعتراض خودتون رو نشون بدید؟؟

    اون دوستانی که منو میشناسن و با برنامه من آشنا هستن میدونن که مباحث ما در چه موردی هست و مواضع من چیه توی موضوعات مختلف

    خیلی صادقانه و شفاف همیشه توضیح دادم، خیلی هم دوست ندارم که هربار یه اتفاقی توی ایران میفته بیام موضع‌گیری خودم رو توی اون اتفاق بگم🪴

    یادمه یه بار یه کشتی غرق شد کلی دوباره میومدن میگفتن شما نظرتون چیه

    یه باری هواپیمایی رو زدن، یه بار یه ساختمون پلاسکو آتیش گرفت، یعنی هر بار یه اتفاقی توی ایران افتاده و یه سری اعتراض‌ها بوده و حالا اون دوستانی که با برنامه من آشنا هستن اومدن گفتن که شما هم بیا دیدگاهت رو بگو، الان ما چیکار کنیم توی این وضعیت؟؟

    ما چه نگاهی داشته باشیم؟؟

    چه جوری بشه و الان هم که این اتفاقی که افتاده و یکی از هم وطنان عزیزمون به رحمت خدا رفته

    خوب من به زعم خودم همیشه یک موضوع مشخصی داشتم و همیشه سعی کردم که قانونی که از جهان هستی میدونم، قانونی که جهان بر طبق اون داره عمل میکنه رو درکش کنم و رعایت کنم و تو زندگیم ازش نتیجه بگیرم، به خاطر همین خیلی دوست نداشتم که هر بار هر اتفاقی میفته و هر شرایطی که توی ایران به وجود میاد، بیام در مورد اون موضوع دوباره بیام قانون رو صحبت کنم⚘

    ولی ممکنه هم من و هم شما یادمون بره قانون چیه، خیلی راحت یادمون که میره، فراموش میکنیم قانون چیه، مخصوصا وقتی که یک جمعیت زیادی متفاوت از قانون تفکر کنن و عمل کنن و حرکت کنن، شاید ما فکر کنیم که چون تعداد زیادی از مردم دارن این مسیر رو میرن حتما اون مسیره درسته، حتماً ما هم باید بریم، حالا این وسط چیکار کنیم؟؟

    میدونید که من اصلا کاری ندارم که مردم چه مسیری رو میرن، من کار دارم که قانون چطور عمل میکنه و من خودم رو با قانون هماهنگ کنم، سالهاست که به این شکل عمل میکنم، ولی خودمم قبول دارم که انسان تحت تاثیر شرایط اطرافش قرار میگیره، انسان تحت تاثیر حرف های مردم قرار میگیره، انسان تحت تاثیر شبکه های اجتماعی قرار میگیره، تحت تاثیر رسانه ها قرار میگیره، خودم اینو میدونم،🪴

    سعی کردم که کنترل کنم، سالهاست که چیزی به نام تلویزیون به معنای اینکه تلویزیونی باشه که اخبار رو نگاه کنم یا سریال های ایرانی رو نگاه کنم، این چیزها رو ندارم، چه اون موقع که ایران بودم، چه الان که اینجا هستم، اگه تلویزیون داریم برای اینه که فایل های یوتیوب رو ببینم یا گیم بازی کنم و شبکه های اجتماعی هم که من اصلاً خبر ندارم، اصلا نیستم، یک دونه صفحه من توی اینستاگرام دارم، توی یوتیوب هم دارم، ولی کلا فقط همون کاری که میام یه فایل توی صفحه خودم میزارم، چه توی یوتیوب باشه چه توی اینستاگرام باشه، و نه میرم ببینم بقیه چی مینویسن، نه نوتیفیکیشن فعاله، نه خبر دارم، در همون حدی که کار خودمه👌

    که اونم شاید هر هفته ای که یه فایلی بزارم فقط موقع آپلود شدن فایل که داره گذاشته میشه، بعدش خیلی هم کامنت هارو نگاه نمیکنم، غیر موقع هایی که نوتیفیکیشن میاد که فلان کامنت اومده یه نگاه سرسری بهش داشته باشم⚘

    ۹۹ و نه دهم درصد کامنت هایی که برای فایلهای من روی اینستاگرام اومده پاسخ ندادم و کاری نداشتم، بیشتر تمرکزمون روی سایت عباس منش هست، فایل هایی هم که روی اینستاگرام میزاریم فایل هاییه که قبلا یه مدت قبلش روی سایت قرار دادیم😊

    بنابراین خیلی هم توی این فضا نیستم که بخوام جامعه یا یه حرکتی که مردم دارن انجام میدن بخواد روی من تاثیر بزاره، ولی اینو میدونم که خیلی ها شاید این تعهد منو نداشته باشن، خیلی براشون مهم نباشه، یا شاید نفهمن که چقدر اهمیت داره که ما کنترل کنیم ورودی هامون رو، بخاطر همین اومدم یه بار دیگه قانون رو با همدیگه مرور کنیم🥀

    بچه ها من نه اصرار دارم شما حرفهای منو قبول کنید، نه میخوام که تصمیم تون رو عوض کنید، هیچ اصراری توی این داستان نیست، هرچند که دوستانی که توی اینستاگرام کامنت برای من مینوشتن که باید بیای اعتراض کنی، باید فلان کنی، باید تو هم فحش بدی، تو چرا برات مردم مهم نیستن، تو چرا فلانی

    من میدیدم که همین هایی که دارن اعتراض میکنن به دولت جمهوری اسلامی که شما آزادی ما رو گرفتی، همین ها به همون شکل دارن به من نوعی میخوان منو مجبور کنن که به شکلی عمل کنم که اینا خودشون دوست دارن، یعنی همه اونایی که این وسط چه جمهوری اسلامی، چه مخالفینش که دارن به همدیگه فحش میدن، از نگاه من میخوان مردم رو مجبور کنن که مثل خودشون عمل کنن☹

    یعنی دوستانی که معترضن به جمهوری اسلامی، اونا همون هایی هستن که اگه برن بشن یه کاره مملکت، به همین شکلی که الان کاره ای نیستن، بقیه رو میخوان مجبور کنن که اون چیزی که ما میگیم درسته و باید به شکلی که ما میگیم عمل کنی، به همون شکل اگه برن یه کاره ای بشن، همون کاری رو انجام میدن که به زعم خودشون جمهوری اسلامی همین الان داره انجام میده🤔

    اگه یه ذره دقت کنید متوجه میشید که اگه تو به آزادی اعتقاد داری و اعتقاد داری که جمهوری اسلامی آزادی تو رو گرفته و میگی که من میخوام آزاد باشم، خودت داری منو هم با چند هزار تا کامنت، میخوای مجبور کنی به شکلی که تو فکر میکنی درسته عمل کنم👏⚘

    تو که فکر میکنی آزادی خیلی مهمه، به این فکر کن که تو هم برای مقاصد خودت آزادی مهمه، تو هم تا وقتی که کسی هم نظر تو و هم عقیده توست آدم درستیه

    تو هم فرقی نمیکنی با اون کسی که داری الان برعلیه اش اعتراض میکنی

    اگه یه ذره از این زاویه نگاه کنید⚜⚘

    من اون موقعی که اومدم توی آمریکا، میخوام فقط یه ذره نگرش تون رو درمورد این جَوهایی که به وجود میاد یه ذره باز کنم، در هر صورت شما نگرش خودتون رو داشته باشید، من هم نگرش خودم رو دارم

    در هر صورت شما نتایج باورهای خودتون رو میگیرید

    من نتایج باورها و عملکرد خودم رو میگیرم نه من میتونم زندگی شما رو تاثیر خاصی داشته باشم

    نه شما میتونید تو زندگی من تاثیر خاصی داشته باشید

    تا وقتی که هر کدوممون داریم به شکل متفاوت عمل می کنیم، نتایج متفاوت میگیریم

    هرکی هم نتایجش توی زندگیش مشخص میشه👌

    موقعی که من اومدم آمریکا، گفتیم که بریم یه دوری بزنیم ببینیم بچه های ایرانی که توی فلوریدا هستن، جایی که ما بودیم قبلاً، ببینیم کجا هستن، خیلی هم اتفاقی آشنا شدیم با یک سری هاشون، بعد گفتن ما یه تجمعاتی داریم هر هفته دور هم جمع میشیم و یکسری برنامه داریم، ما هم گفتیم بریم برنامه اینا، مخصوصاً برای پسرم که گفتم فرهنگ آمریکایی رو داره توی آمریکا یاد میگیره، فرهنگ ایرانی هم یادش نره، یا اونم درگیرش باشه که دوتا فرهنگ رو با هم داشته باشیم و اونجا دیدم که ایرانی هایی که اونجا هستن سنشون بالاست و اغلب افرادی هستن که از زمان شاه اومدن آمریکا

    یعنی ۴۵ سال پیش اومدن آمریکا بیزینس دارن و فعالیت دارن

    دیدم که کلا اونجا بحث‌ها، بحث‌های سیاسیه، یعنی بحث اینه که فحش بدن به جمهوری اسلامی و مملکت اینجوریه، همه چی نابوده🙁

    بعد به من گفتن شما کی اومدی؟؟

    گفتم تازه اومدم آمریکا، گفتن دیدی مملکت فلانه، چقدر وحشتناکه، بعد من گفتم که حالا اینجوری که شما میگید مملکته گل و بلبل نیست، ولی اینجوری هم که شما میگید نیست که هر کسی توی خیابون راه بره سرش رو ببرن و در همین دو سه تا جمله گفتم که این قدر هم دیگه یه طرفه به قاضی رفتنه، من توی اون کشور زندگی کردم واقعیتش این اتفاقا برای من نیفتاده و منم ندیدم، منم توی تهران بودم، من هم کارم جوری بود که با صدها هزار نفر ارتباط داشتم، کار داشتم، سمینار داشتم، برنامه داشتم و این چیزها نبود💞

    شاید باورتون بشه یا نشه، به طرز عجیبی با خشم با من برخورد کردن که چی میگی، چرا این حرفا رو میزنی، اصلا اینطور نیست، چرا اینجوری فکر میکنی، اونا جلادن، جمهوری اسلامی اینجوریه، اینا همه رو دارن میکشن، ما باید قیام کنیم، ما باید بر علیه شون صحبت کنیم، ما باید فلان کنیم

    و من بعد اونجا فهمیدم که حتی اینایی که میگن اونا حقوق ما رو میخورن و اونا به ما آزادی نمیدن، حالا اینا که اصلاً زمان جمهوری اسلامی نبودن، اونا که زمان شاه اومدن آمریکا و نرفتن هم ایران، خبر هم ندارن، اینا همون هایی هستن که اگه اینا یه کاره ای بودن، همون جوری رفتار میکردن که میگن جمهوری اسلامی داره رفتار میکنه، همون کار رو انجام میدادن🥴🥀

    و حتی تحمل شنیدن، من که اصلا انتقادی نکردم، من فقط گفتم تجربه من توی ایران این بوده، شما که توی ایران ۴۰ سال نبودید، منی که بودم تازه اومدم اینجا تجربه ام این بوده، حتی تحمل شنیدن این حرف رو هم نداشتن و به طرز عجیب و وحشتناکی ناراحت شدن، عصبانیتشون رو ابراز کردن و کاملاً برخوردشون با من تغییر کرد، منم گفتم شما رو بخیر مارو به سلامت، از اون به بعد هم دیگه هرگز سراغ این داستان نرفتم که ببینم چی کار میکنن یا نمیکنن🍀

    ولی متوجه شدم که خیلی جالبه، اونایی که اعتراض میکنن به کسانی که آزادی شون رو محدود کردن، خودشون آدم‌هایی هستن که اگه هنوز که به جایی نرسیدن آزادی بقیه رو دارن محدود میکنن و اگه به جایی برسن خدا میدونه که چقدر بدتر عمل میکنن یا نه☹

    این از کلیت داستان، یعنی میخوام بگم که اون دوستانی که برای من کامنت میزارید و میگید تو چرا اینجوری نیستی، یا تو چرا اونجوری نیستی، شما هم دارید همون کاری رو میکنید که بخاطرش دارید اعتراض میکنید، اگه واقعا به آزادی اعتقاد داریم، هر کسی نظر خودش رو داره، عقیده خودش رو داره، ما نباید ناراحت بشیم از نظر و عقیده بقیه، اینکه من مثلاً سکوت کنم در مورد این مسئله، یا در مورد این موضوع، چرا باید شما رو ناراحت کنه؟؟

    چرا شما باید اصرار کنید و بخواهید که تو باید در مورد این موضوع واکنش نشون بدی؟؟

    تو هم باید هشتک فلان بزنی

    فقط دارم این حرفها رو میزنم به خاطر اینکه متوجه بشید که این وسط همه دارن به منافع خودشون فکر میکنن و میخوان شما وارد بازی بشید که اونا به منافع خودشون برسن، همه منظورم همه است⚘

    اینو درک کنید، اونوقت بهتر میفهمید که چرا من کاری به جامعه ندارم، چرا من کاری به مسیری که بقیه میرن ندارم، من یه مسیری رو که فکر میکنم درسته و قانون جهان در اون پایه ریزی شده به اون فکر میکنم و به اون عمل میکنم،😊

    حالا بریم ببینیم مسیر چیه؟؟

    مسیر اینه که شما با هر آنچه که بجنگید، با هر آنچه که مبارزه کنید، از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگیتون میشه، به خاطر اینکه به هر آنچه توجه میکنی بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه

    یه بار دیگه میگم

    بچه ها با هر چی که بجنگید، بر علیه هرچی که فحش بدید، بر علیه هر چی که قیام کنید، با هرچیزی که مبارزه کنید، بیشتر و بیشتر وارد زندگی شما میشه

    نقطه سر خط🤔🌹

    همه تون تجربه کردید، به همین راحتی ما فراموش میکنیم، یعنی شما کافیه که همش بر علیه آلودگی هوا صحبت کنید، مبارزه کنید، قیام کنید، باید کارخانه ها جمع بشه، آلودگی هوا و بیماری وارد زندگی شما میشه🥺

    شما کافیه بر علیه یک موضوع اجتماعی دیگه مبارزه کنید، جنگ، داد، مقاله بنویسی، بهش فحش بدی، اعتراض کنی، از همون جنسی که داری به خاطرش مبارزه میکنی بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه🥺

    شما کافیه که برای حقوق زنان، مردان، کودکان، بیماران، بری اعتراض کنی، از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه🥺

    اینکه بقیه این ارتباطه رو نمیفهمن برای من جای سوال داره،

    نمیفهمن که

    هر وقت میرن داد و بیداد میکنن،

    هر وقت میرن بحث میکنن با دیگران،

    هر وقت میرن فحش میدن

    هر وقت میرن میجنگن

    اوضاع زندگیشون بدتر میشه و مشکلی که حل نمیشه هیچی، مشکلاتشون بیشتر و بیشتر هم میشه

    من تعجب میکنم چطور ارتباط بین این دوتا رو نمیفهمن

    ولی خیلی ها اعتقاد دارن که نه

    شما یه چیزی رو نمیبینی خوشت نمیاد

    شما یه همسایه ای رو میبینی که یه رفتار نامناسبی داره، سر و صدا تولید میکنه، بی ادبی میکنه، به زعم شما کار نادرستی میکنه، میری باهاش بحث میکنی، میری به بقیه همسایه ها میگی بیایید این همسایه رو بندازیم بیرون، این گند زده به واحد ما، هر روز در موردش با بقیه صحبت میکنی، مقاله مینویسی، عکس میگیری میبری به پلیس نشونش میدی، کلی بحث میکنی و میبینی شاید اونو انداختی بیرون، ولی از اون جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر وارد زندگیت داره میشه

    از اون جنس همسایه های نامناسبِ بدرفتار بیشتر و بیشتر داره وارد زندگیت میشه☹

    یا توی رابطه عاطفی با همسرت، یه مشکلی داری صبح تا شب میشینی با بقیه صحبت میکنی، چقدر همسر من آشغاله، چقدر فلان فلان شده است، چقدر بهمانه، چقدر بیساره، میجنگی، مبارزه میکنی، خودت رو به در و دیوار میزنی، اونو به در و دیوار میزنی، بعد میرید از هم جدا میشید تموم میشه میره و بعد میبینی که یه آدم دیگه ای توی زندگیت میاد که از آدم قبلی هم بدتره

    همه این تجربه رو دارن، اصلاً چیزی نیست که من بخوام بخاطرش قسم حضرت عباس رو بخورم، همتون این تجربه رو دارید🪴

    چرا این تجربه رو همه دارن؟

    چون این یک قانونه و هیچ تغییری و به قول قرآن هیچ تبدیلی در سنت الهی نخواهی یافت، این قانونه

    ولی قبول دارم که هم من و هم شما خیلی راحت فراموش میکنیم قوانین اصلی رو

    و نیاز داره که مرور کنیم

    سختمه که هر اتفاقی توی ایران میفته من بیام جلوی دوربین فایل بزارم در مورد اون اتفاق، به خاطر اینکه من قانون رو دارم همیشه به همه شکل دارم توضیح میدم

    بچه هایی که با من هستن باید بفهمن و بتونن قانون رو درک کنن و توی همه موضوعات مختلفی که توی زندگیشون هست یا در آینده میخواد به وجود بیاد بتونن اجراش کنن💞

    ولی اینم میدونم که آدم راحت فراموش میکنه و نیاز داره که ما باهمدیگه یه بار دیگه قوانین رو مرور کنیم

    یه بار دیگه میگم

    با هر آنچه که بجنگی،

    بر علیه هر آنچه که مبارزه کنی

    بر علیه هرچی که فحش بدی

    بر علیه هر چی که اعتراض کنی

    از جنس همون بیشتر وارد زندگی خودت میشه

    چرا این اتفاق میفته؟؟

    به خاطر اینکه به هر آنچه که توجه میکنی تو زندگیت خلقش میکنی👌

    حالا از کجا بفهمیم که ما داریم به چه چیزی توجه میکنیم؟؟

    به چیزایی توجه میکنیم که توی زندگیمون اتفاقات خوب رو به وجود میاره

    یا به چیزهایی توجه میکنیم که توی زندگیمون اتفاقات بد رو به وجود میاره؟؟

    از طریق احساسمون میفهمیم، اگه حالمون خوبه، اگه داری وقتی فحش میدی، اعتراض میکنیم، مقاله مینویسیم، داد و بیداد میکنیم حالمون خوبه، یعنی داریم به چیزی توجه میکنیم که اتفاقات خوب توی زندگیمون به وجود میاره

    اگه داریم این کارها رو میکنیم، فحش میدیم، اعتراض میکنیم، مقاله مینویسیم، دری وری میگیم، حالمون بده، عصبانیم، غصه میخوریم، خشم داریم، ناراحتیم، هر چیزی که احساس بد رو تعریف میکنه، به این معناست که ما در مسیر مخالف آرزوها و خواسته هامون هستیم🥴

    اگه فکر میکنی که با فحش دادن، با عصبانی شدن، با ناراحت شدن، با غصه خوردن، به هم وطنتون کمک میکنید،

    خیلی ها این وسط میگن نه من میخوام به هم وطنم کمک کنم، به هم وطنم که مثلاً توی این اتفاق کشته شده، اگه فکر میکنید که با این کار میتونید به هم وطن تون کمک کنید، سخت در اشتباهید

    به این دلیل ساده که هزاران هزار بار این کارها رو کردید و نه تنها به هم وطن تون نتونستید کمک کنید، بلکه خودتون رو هم از خوشبختی دور کردید، این هم چیز پرواضحیه🙁

    ولی همه دوست دارن اینجوری فکر کنن که اگه من با چیزی بجنگم، میتونم از بین ببرمش

    من در مورد تروریسم یه فایلی رو دارم که سال ۲۰۱۵ ضبطش کردم در مورد اتفاقات تروریسمی پاریس بوده، که جهان فکر میکنه که با هرچی بجنگه با تروریسم میجنگیم، تروریسم رو از بین میبریم

    جهان اینجوری فکر میکنه، با بیماری میجنگیم بیماری رو از بین میبریم

    جهان، منظورم مردم جهان اینجوری فکر میکنن، ولی قانون جهان این نیست⚘

    ما به صورت مفرد، هرکدوممون به واسطه افکارمون، به واسطه باورهامون، که نتیجش در احساس خودش رو نشون میده، در احساس خوب یا در احساس بد

    ما داریم اتفاقات رو رقم میزنیم

    برای شخص خودمون

    ربطی هم نداره به خواهرمون، برادرمون، پدر و مادر و همسرمون، فرزند مون

    ربطی نداره به همسایه مون

    ربطی نداره به شهرمون و جامعه مون

    هر کدوم از ما با فکرمون، با کانون توجهمون، که خودش رو نشون میده در احساسمون

    اگه احساس مون خوب باشه، معلومه به چیزای خوب داریم فکر میکنیم، اگه احساس مون بد باشه معلومه داریم به چیزای بد فکر میکنیم، داریم اتفاقات خودمون رو رقم میزنیم، فارغ از این که خانواده مون، خواهرمون، پدرمون، برادرمون، دارن چه اتفاقاتی رو رقم میزنن🌹

    اما اگه ما همون جوری فکر میکنیم که خانواده فکر میکنن، اگه همون جوری فکر میکنیم که همسایه فکر میکنه، اگه همون جوری فکر میکنیم که جامعه فکر میکنه، ما نتیجه ای میگیریم که جامعه میگیره، نه به دلیل اینکه مجبوریم این نتایج رو بگیریم، به این دلیل که ما هم مثل اونا داریم فکر میکنیم،☹

    ولی من خیلی زود فهمیدم که من برای اینکه بیام زندگی خودم رو رقم بزنم همونجوری که دوست دارم، باید سعی کنم اونجوری که درسته فکرکنم، نه اونجوری که بقیه فکر میکنن، یا اکثریت فکر میکنن،

    اصلا کاری به اکثریت ندارم، من کاری که درسته رو انجام میدم،

    چون حالا بقیه مسیر دیگه ای میرن منم باید به همون مسیر برم؟؟

    نه من نگاه میکنم ببینم مسیر درست چیه، مسیر درست اینه که من به هرچی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه

    من با هر چی مبارزه کنم از جنس همونی که دارم باهاش مبارزه میکنم وارد زندگیم میشه🍀

    شما کافیه مثلاً با دود سیگار و افراد سیگاری مبارزه کنید، یعنی یکی سیگار میکشه برید دعوا کنید باهاش، بحث کنی، اینجا مکان عمومیه، چرا سیگار میکشی، خاموش کن، شکایت کنید، ادامه بدید و فلان کنید

    هر کجا میرید دود سیگار دنبال تون میاد همتون اینو تجربه کردید، کار راحت اینه که بری فحش بدی و مبارزه کنی، آقای سیگاری، آقای فلان فلان شده، چرا به مردم احترام نمیزاری، کار درست اینه و فکر هم میکنی که میتونی جلوی اونو بگیری و میتونی کاری کنی که اون، اون کارو انجام نده، ولی واقعیت اینه که شاید بتونی جلوی اونو بگیری، ولی نمیتونی جلوی اومدن اون تجربه نامناسب رو وارد زندگیت بگیری با این کار

    و اون چیزی که نمیخوای بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه☹

    ولی اغلب مردم جامعه اینجوری فکر میکنن، نه ما میریم با یه چیزی میجنگیم اونو از بین میبریم و مشکل حل میشه🤔

    زمان شاه هم همین فکر رو میکردن و الان هم همین فکر رو میکنن، بعضی ها میان میگن که، من دیدم توی کامنتها

    اولاً که بگم سایت عباس منش اون بچه هایی که توی سایت هستن، کامنت هاشون از زمین تا آسمون با کامنت هایی که توی اینستاگرام توی پیج من میاد تفاوت داره به خاطر همین میفهمم اونایی که توی سایت عباس منش هستن خیلی خیلی ذهنیتشون متفاوته با اونایی که توی اینستاگرامن⚘

    اونایی که توی اینستاگرام پیگیر فایل های منن یه موقع هایی میان مثلاً فایلی از من نگاه میکنن، ولی توی همون اینستاگرام میرن هزارتا فایل دیگه که متفاوت از نظر فکری با فایل های منه اون ها رو هم نگاه میکنن، آدمایی هستن که کنترل خاصی روی ذهنشون، روی ورودی های ذهن شون ندارن، ولی اونایی که توی سایت عباس منش هستن، آنایی هستن که خیلی بیشتر روی سایت فعالن و هر بار فایل ها رو میبینن😊

    ما بالای تقریباً هزار تا فایل رایگان داریم در مورد این مباحث صحبت کردیم و روی سایته، و میان اونارو میبینن، کامنت های بچه ها رو میخونن، چند صد هزار تا کامنت داریم، چند صد هزار تا سوال و پاسخ بخش عقل کل داریم در مورد مسائل مختلف که دوستان پرسیدن و جواب دادن، میان اونا رو مطالعه میکنن، افرادی هستن که خیلی کنترل بهتری دارن،

    ولی توی اینستاگرام نه، کامنت ها کاملاً جنسش فرق میکنه،

    بعد خیلی ها نوشته بودن که شما در مورد قرآن صحبت میکردی، مبارزه کنید با ظلم، قران میگه که باید بکشی، باید مبارزه کنی، نباید کوتاه بیای

    و موسی قومش رو اومد اینجوری کرد و فلان کرد و با فرعون مبارزه کرد

    اگه که شما قرآن رو میگید چرا داستان موسی رو توجه نمیکنی؟؟🤔

    خب معلومه که این افراد قرآن رو نخوندن، ببینید بچه ها داستان موسی، داستانیه که خداوند به موسی میگه که برو با زبان خوش، قَوْلًا لَیِّنًا، برو با زبان خوش با فرعون صحبت کن

    با فرعون صحبت کن نه اینکه برو با فرعون مبارزه کن، بکشش،

    برو بگو که بزار ما بریم

    نه اینکه برو بجنگ

    بزار ما بریم، ما میخواهیم بریم، تو اینجا باش، تو میخواهی ظلم کنی، میخواهی هر کاری بکنی باش، بزار فقط ما بریم، اون هم که قبول نکرد که شما برید و خدا به موسی فرمان داد که شما حرکت کنید، شبانه حرکت کنید، بنی اسرائیل رو بردار و حرکت کن برو، خدا کمکت میکنه و اونا حرکت کردن،

    اونا نجنگیدن با فرعون

    دوستان بنی اسرائیل با فرعون نجنگید

    بنی اسرائیل رفت

    فرعون هم ولش نکرد، گفت اینجوری نیست که بری من ولت کنم، دنبالت میام

    دریا برای موسی و بنی اسرائیل باز شد، اینا رد شدن، وقتی که فرعون و لشکریان اومدن دریا بسته شد و غرق شدن🌺

    بحث، بحث اینه که وقتی که شما با چیزی میجنگی اونو از بین نمیبری، شاید بتونی فرعون رو بکشی، ولی یه فرعون دیگه میاد، تو تجربه زندگی تو این اتفاق میفته، همونجوری که اونایی که توی ایران شاکی بودن وقتی میان آمریکا، آمریکا هم شاکین، دوتا حکومت کاملاً متفاوته ایران و آمریکا، اینجا دوباره دارن بر علیه چیزای دیگه ای میجنگن و ناراضی ان توی زندگیشون 💞

    شما اگه که نتونی ذهنت رو کنترل کنی، نمیتونی زندگیتو کنترل کنی،

    اینکه ما نگاه کنیم ببینیم هر روز بقیه جامعه چیکار میکنه منم بدووهم مثل اونا فکر کنم، خب منم مثل همون نتیجه میگیرم

    هر بار یه اتفاقی توی ایران میفته، یه عالمه کامنت میاد که تورو خدا در مورد این اتفاق واکنش نشون بدید، بچه ها قانون یکیه، اتفاق ها شاید متفاوت باشه، ولی واکنش ما باید ثابت باشه به اتفاقات

    واکنش ما این باشه که من به چیزی باید توجه کنم که دوست دارم از جنس همون وارد زندگیم بشه😊

    دوست داری مشکلات وارد زندگیت بشه به مشکلات توجه کن،

    توی همین داستان حجاب من یه فایلی درست کردم خیلی ها میپرسن که شما به حجاب اجباری اعتقاد داری؟

    معلومه که ندارم، من فایل درست کردم ۶ قسمت در مورد حجاب در قرآن

    ندیدم کسی اینجوری بیاد حجاب توی قرآن رو بررسی کنه

    آیا قرآن به حجابی که جمهوری اسلامی یا هر دولت دیگه ای اعتقاد داره و مجبور میکنه قرآن در مورد این موضوع به این شکل صحبت کرده؟؟

    هرگز قرآن در مورد حجاب صحبت نکرده، هرگز نگفته موهاتون باید بیرون باشه و اون چیزی هم که گفته، گفته برای اینکه به خودتون آسیبی نرسه، بنابراین من اصلاً به حجاب اجباری اعتقادی ندارم و قرآن هم اصلاً در مورد این موضوع صحبت نکرده، ۶ تا فایل هست توی سایت عباس منش به نام حجاب در قرآن، دونه دونه اومدیم تموم آیه ها رو بررسی کردیم رسیدیم به کلمه زینت و همه رو بررسی کردیم ببینیم این داستان زینت چیه،

    هرگز زینت به نام مو به عنوان موی زن نبوده که حالا بخواد پوشیده بشه و یه اتفاقی بیفته براش

    ولی آیا من اعتقاد دارم که توی جامعه ای که ممکنه اذیت و آزار کنن به خاطر پوششی که یه فردی داره، بیام یه پوششی رو داشته باشم که مورد آزار و اذیت قرار بگیرم

    نه منطق من میگه نه

    این کارو نکن🪴

    توی آمریکاش هم همینجوریه، شما ممکنه یه پوششی داشته باشی توی همین آمریکاش مورد آزار و اذیت قرار بگیری، اصلاً بحث حجاب نیست، یه پوشش خاصیه

    آدم عاقل نباید داشته باشه، هیچ کسی هم مجبورت نمیکنه که داشته باشی یا نداشته باشی

    ولی آدم عاقل که میخواد برای خودش دردسر درست نکنه نمیاد این کار رو انجام بده،

    توی فایل های حجاب در قرآن در مورد این موضوعات کاملاً صحبت کردم، ولی اینکه ما بیاییم با یه چیزی بجنگیم، اینکه بریم بر علیه چیزی مبارزه کنیم و فکر میکنیم با مبارزه کردن و با جنگیدن میتونیم مسئله رو حل کنیم، این یک خیال باطله،⚘

    اونایی که در زمان شاه مبارزه کردن، بعد از زمان شاه هم مبارزه کردن و هنوز هم دارن مبارزه میکنن، حکومت از این رو به اون رو شد ولی اونا همچنان ناراضین

    شرایط شما خوب نمیشه وقتی که تمرکزتون رو نازیبایی هاست🪴

    شرایط شما خوب نمیشه وقتی تمرکزتون بر روی مشکلاته

    نمیتونه خوب بشه

    قانون نمیتونه این کار رو برای شما انجام بده

    وقتی که تمرکزتون بر روی زیبایی هاست شما زیبایی هارو میبینی

    توی همون ایرانش موقعی که من ایران بودم، اصلا برنامه داشتیم، سمینار داشتیم، تور داشتیم، خیلی ها اصلاً روسری سرشون نمیکردن، به خدا هیچ مشکلی هم پیش نیومد،🌹

    ادامه در کامنت بعدی🪴🪴🥀🌹🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    سلام به استاد عزیزم محمد استم از کشور افغانستان از قوم هزاره و شیعه این را گفتم چون در ای موضوع ربط دارد .و مدت چند سال میشود که با برنامه های شما آشنا شدم، و بسیار کوشش میکنم که از برنامه های شما نتیجه بگیرم و نتیجه گرفتم از یک کاریگر که در ترکیه بودم هیچ برگه هم نداشتم تا حالا که در فرانسه کار میکنم وپاسپورت همه چیز دارم و یک خانه کرایه کردم و غیره که در دوره دوازده قدم روی باورای خود کار میکنم نتایج بیهترتر شود، من وقتی افغانستان بودم یکی از کسانی بودم که هر جمعه در مصلا نماز جمعه میرفتم و در روضه ها گیریه میکردم یعنی از طفریح لذد گزشته بودم تا برای امام حسین گیریه کنم که از نظر آن جامعه در بهشت بروم و امام حسین از ما راضی شود این کار را میکردم از سن ۱۷ تا سن ۲۰ و بعد مسافرت کردم ایران در شهر تهران ، و بنابراین که من هیچ برگه نداشتم یا مشکلات دیگر هیچ روز جمعه من در روضه نمیرفتم برای گیریه کردن جز محرم که در محرم میرفتم حسینیه برای سینه زنی و روضه گوش دادن گیریه کردن، در ایران یک سال ماندم کار کردم و آمدم از راه قاچاق در ترکیه استانبول و در ترکیه هم مدد یک سال بودم و در ترکیه با برنامه شما آشنا شدم فقد از یوتوب و تلگرام استفاده میکردم و نمیفهمیدم که شما سایت دارید و در ترکیه هم قوانین که در برنامه های شما است درک نکرده بودم چون در محرم به سینه زنی و عزاداری میرفتم یک مسجید شیعه بود استانبول زیتونبورونو و مدد یک سال در ترکیه کار کردم و آمدم یونان و در یونان چون من هیچ کس نداشت که از نظر مالی کمک من کند در یونان در فکر شکم سیر شدن بودم و مدد ۹ ماه در یونان بودم و از یونان هم خود را رساندم ایتالیا و بعدش هم آمدم فرانسه، بعد ٨ ماه با سایت شما آشنا شدم و حالا جیدی تر روی باور های خود کار میکنم که این ماه خوب روی باور های خود کار کنم ثروت یک را خریداری میکنم. و استاد یک سال پیش خاهر من در مکتب سیدلشهداه شهید شد در انتحاری و در افغانستان در مدت شش هفت سال میشود که در منطقه شیعه نشین یا منطقه مردم هزاره انتحاری میشود و هفته گزشته روز جمعه هم انتحاری شد بسیار دانش آموزان شهید من چون هیچ خبر را دنبال نمیکردم از کنترول خارج شودم و خبر را دنبال کردم و خیلی احساساتی شودم که در زهن من این بود باید بروم افغانستان از آنها دفاع کنم یا هر چیزی که از دستم بیاید انجام دهم و بعد به یاد حرف شما افتادم که در دوره دوازده قدم بارها گفتی که ما هیچ وقت زندگی کسی را تغیر داده نمیتوانم چی در جهد مثبت و چی در جهد منفی و یک لحظه فکر کردم و با خودم گفتم دلیل این انتحاری که در منطقه شیعه نشین یا مردم هزاره میشود چیست؟ و با خود فکر کردم و به ای نتیجه رسیدم که ما که ما مردم همیشه در محرم در روز جمعه در شب های قدر گیریه و ناله میکنیم و فرکانس بد ارسال میکنیم حتا وقتی من در اطراف زنده گی میکردم کسید آغای کافی را مردم گوش میکرد و گیریه میکرد، و بنابراین دلم آرام شد احساس گناه ازبین رفت چون با خودم گفتم من زنده گی آنهارا تغیر داده نمیتوانم و با خودم گفتم این نتیجه باور های خودم است اگر نه من هم ازون دسته آدم های که هر روز زنده گی شان تلخ میشود بودم. من در این نتیجه رسیدم که ما مردم همیشه وقت با این گیریه و باور غلط جامعه فرکانس بد ارسال میکنیم و اتفاق که روخ میدهد دلیل برای گیریه و ناله از هر در دیوار میاید به سمت ما مردم مهم نیست که مردم هزاره درس خان ترین قشر جامعه افغانستان و زحمتکش ترین قشر جامعه افغانستان است از نظر من که خودم قانون را درک کردم اصلا مهم نیست که ما چقدر زحمت میکشیم مهیم آن فرکانس و باور های ما است که زنده گی مارا رقم میزند. و مردم هزاره فقیر ترین مردم افغانستان است و در صفحات اجتماعی هر کس میگه به هشتک بی پیوندید، چون اینها قانون را درک نکرده و میخاهد از بیرون ما را تغیر بدهد که هرگز این اتفاق نخاهد افتاد تا باورهای مردم هزاره تا فرکانس های این مردم درست نشود هر روز انتحاری بیشتر میشود.استاد عزیزم اگر در این مورید حیس شما گفت یک فایل درست کن تشکر. استاد عزیزم در این چند روز قدم ششم دوره دوازده قدم را شروع کردم خیلی احساس خوب دارم هر روز اتفاق خوب در زنده گی من زیاد میشود هر ماه حساب بانکی ما بیشتر میشود خیلی احساس آرامش دارم تشکر از شما استاد عزیز که یکی از دستان خدا شدید در زنده گی ما و همیشه سپاسگزارم از خداود حالم خوب است در پناه الله باشید استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیز که در یک مسیر حرکت میکنیم❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      خانوم آذین گفته:
      مدت عضویت: 3228 روز

      سلام دوست عزیز و هم فرکانسی.

      تمام کامنتت رو با لهجه ی خودت خوندم و لذت بردم.

      هزار بار بهت آفرین گفتم، هزار بار.

      چقدر از خودگذشتگی کردی

      چقدر مهاجرت کردی

      چقدر از این کشور ب اون کشور و توکل کردی.

      و اینکه گفتی خواهرت شهید شده و الان میتونی ذهنت رو کنترل کنی واقعا خیلی خیلی باید بهت احسنت گفت.

      واقعا داری مثل استاد رفتار میکنی.

      من کلی ازت یاد گرفتم، خیلی ساله از آموزه های استاد استفاده میکنم ،اما فکر میکنم بیشتر اهل گوش دادن بودم تا عمل کردن،

      ولی شما ک تازه شروع کردی زودتر از من ب استاد میرسی.

      اینجور ک شما داری میری،سال دیگه فلوریدا هستی.

      هر خط رو ک خوندم خودم رو جای شما گذاشتم و از خودم پرسیدم اگر من بودم میتونستم؟ و جواب نه بود.

      پس این شجاعت شما رو نشون میده.

      حتما بازم برامون از وضعیت خودت بذار و خوشحالمون کن.

      امیدوارم روز ب روز نعمت های الهی توی زندگیت بباره چون واقعا شجاعت و توکل کردی ب معنای واقعی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محمد محمدی گفته:
        مدت عضویت: 1477 روز

        یک جهان تشکر از محبت شما خانوم آذین و هم فرکانسی عزیز.

        من بسیار یک داستان زنده پر خم پیچ دارم که اگر بنویسم از کجا به کجا رسیدم خیلی وقت نیاز دارد که من متاسفانه وقت ندارم دو سال میشه که فرانسه استم یک سال دو ماه میشود قبولی گرفتم، و همیشه تمرکزم به سمت یادگیری زبان فرانسوی است و فعلا هفته سه روز کار میکنم یک روز درس زبان میرم در هفته دو ساعت آموزش دریوری میرم و در غیر ازین گرفتاری، این ماه یک تصمیم گرفتم که از قدم اول دوره دوازده قدم تا قدم ششم را تمام جلسه را نکته برداری کنم و با صدای خود ضبط کنم چون تا ماه آینده به دوره روانشناسی ثروت یک آماده باشم. من در شمال فرانسه ایالت normandie زنده میکنم چون قانون فرانسه ای قیسم است که هر کس نو در فرانسه پناهنده میشود و شصت میدهد قانون این است که در هر ایالت روان کرد دولت ما اجازه نداریم که نه بگوییم اگر نرویم باز بسیار مرحله پناهنده گی به مشکل میخورد بنابراین من را در شمال فرانسه روان کرد تا کیس پناهنده تکمیل شود و سرنوشت معلوم شود که خوش بختانه من زود قبولی گرفتم اما فعلا منتظر لیسنس موتر استم بخیر دریوری من خلاص شود و امتحان بتم کامیاب شوم تا او وقت باورای خوب بسازم و تصمیم دارم که بروم پاریس چون به گفته استاد اینجاه یک نقطه امن شده برایم اینجه به همه مردم آشنا شدم و همه چیز تکراری شده و به امید الله میروم پاریس قدم میگزارم به ناشناخته ها و هر نتیجه گرفتم با شما هم فرکانسی های عزیزم در اشتراک میگزارم در پناه خدا باشید❤

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    هدیه سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به همه ی عزیزان

    خداروشکر این حرف هارو شنیدم و دوباره بهم یاد آوری شد من اون فایلی که شما روزهای قبل گذاشتید رو دیدم و گفتم حتما برای این جریانات اخیر بوده که گفتید برای چند هفته قبل این اتفاق بوده !!

    اون روز با خودم میگفتم آره اره باید روی هدفام تمرکز کنم و روی پیشرفت خودم کار کنم ووقتی که نت قطع بود من شکرگزاری می کردم درس میخوندم راجب اینکه قراره چکار کنم با جزئیات برنامه میریختم و تجسم می کردم ولی چون به فضای مجازی عادت دارم با خودم میگفتم یعنی الان چه خبره چیکار کردن به کجا رسید و با وصل نت و اینکه من نتونستم ذهنم رو کنترل کنم ساعت ها اخبار های مختلف رو دنبال کردم و با اینکه حرف های شمارو گوش کردا بودم و میدونستم هرکس در هرجایگاهی که هست مناسبشه و ما خودمون داریم زندگیمونو خلق می کنیم بازهم با دیدن ویدیوها و پیام ها کلافه و بی حوصله شده بودم و احساس خیلی بدی داشتم با اینکه میدونستم نباید اینجوری باشماااا به خودم گفتم من باید خودمو از این فضاها دور کنم ولی کنترلش خیلی برام سخت بود تا اینکه رفتم خوابگاه و اونجا گوشی نداشتم واقعا خیلی حالم عوض شد و هیلی کمتر درگیر بودم

    استاد دوست دارم انقدری کنترل ذهن داشته باشم که مثل شما با اینکه تظاهرات به اون شلوغی رو به روتون بوده توتستید اعراض کنیدمیدونم که منم میتونم اینم بگم که من پارسال کل زندگیم شده بود سیاست 😂 و کلا میخواستم همه چیو بدونم و امسال اصلا به چیزهای سیاسی اهمیت نمیدادم تا اینکه این اتفاق افتاد ولی بازهم به اندازه ی پارسال پیگیر نیستم و این یعنی پیشرفت دیگه😁 خودتون هم گفتید که اول خیلی سخته و کم کم با تمرین با توجه نکردن بر نازیبایی ها و توجه به زیبایی ها براتون راحت میشه و خداروشکر می کنم

    چند وقتیه فک کنم ۱۰روز میشه خیلی همش با خودم تکرار میکنم و حرف میزنم و فکر می کنم و میگم اخساس خوب =با اتفاق خوب و واقعا توی خوابگاه من از شرایط راضی ام با اینکه خیلی از بچه ها اونجا غر میزنن و بعدش من با خودم فکر میکنم اگه غر بزنم تاراحت باشم یعنی بیشتر از این جور چیزا میخوام پس باید احساس خودمو خوب کنم و مینشستم به نکات مثبت خوابگاه فکر می کردم و شکر میکردم و نتیجش: حال خوب، درس خوندنم بیشتر شد و اینکه دل درد نداشتم 😂اخه بیشتر بچه ها میگفتن این چه غذاهاییه دلم درد می کنه توی غذا سنگ بودیا توی خرما کرم بود نمی دونم چه و چه 😐😂 ولی برای من اصلا اینجوری نبود و من از غذای خوابگاه راضی ام و قدردان 😍

    و اینکه اتاق خوبی هم هستم تخت منم جای خوبی قرار داره 😁 و سرپرستان خوابگاه با من با احترام و مهربانی برخورد می کنندو این بخاطر توجه به زیبایی هاست

    حالا از توجه به نازیبایی ها و نتیجه ای که گرفتم دوباره همین خوابگاست من پارسال هم رفتم خوابگاه و کلا به ویژگی های منفی اون توجه میکردم نتیجش :بیشتر سرم درد میکرد یا یه موقعی بی خود و بی جهت دندونای سالمم دردمیکردند این بیماری همه گیر رو گرفتم و تختم خیلی اذیت میشدم و هرجورکه درستش میکردم نمیشد از غذاها اصلا راضی نبودم و هر هفته یه دو سه کیلویی کم میکردم تا میرفتم خونمون و در کل احساس بدی داشتم

    وای خدایا الان هی یادم میاد من چقد از پارسال تا الان تغییر کردم من خیلی منفی نگر بودماااا وای خدایا شکرت بخاطر استاد عباسمنش 😭😭عاشقتتونم

    در پناه الله شاد و موفق و ثرتمند و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    سمیه مصطفائی گفته:
    مدت عضویت: 3574 روز

    به نام رب العالمین ♥️

    سلام سلااام

    استاد جان ، دوستان عزیزم

    إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَهً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا ۚ وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ

    ۲۶ بقره

    و خدا را شرم و ملاحظه از آن نیست که به پشه و چیزی بزرگتر از آن مثل زند، پس آنهایی که به خدا ایمان آورده‌اند می‌دانند که آن مثل حق است از جانب او، و اما آنهایی که کافرند می‌گویند: خدا را از این مثل چه مقصود است؟ گمراه می‌کند به آن مثل بسیاری را و هدایت می‌کند بسیاری را! و گمراه نمی‌کند به آن مگر فاسقان را.

    این آیه رو خیلی دوستش دارم استاد ، این آیه خیلی اوقات جواب توجیه های من در زمان اشتباهات زندگیمه که انجام میدم ، انگاری خدا بهم میگه بببین من راه رو برات مشخص کردم بارها برات گفتم بارها مثال زدم ، هیچ شرمی هم ندارم بازم انواع مثال ها رو برات بزنم اما تو خودت کجای کاری ؟ خودت میخوای کدوم طرفی بری ؟

    تو میدونی نتیجه ایمان و باور هدایت هست و نتیجه کفر هم گمراهی ….

    حالا این حکایت این روزهای ماست ما خودمون میدونیم کجای کاریم ، میدونیم که اگه پیگیر این ناخواسته ها بشیم قطعا گمراه میشیم ، گمراه میشیم از مسیر رویاهامون ، از مسیر لذت بخش آسانی ها گمراه میشیم. استاد شما برامون مثال زیاد زدین واقعا حسابش از دستم در رفته که این مثالِ سمینارهای آموزشی تون توی سال ۸۸ رو توی چندین و چند فایل دانلودی و چندین دوره تکرار کردین !

    از خودم میپرسم هدف تون چی بود از تکرار این مثال که از قضا بسیار هم شبیه همین موقعیت الان هست؟!

    جوابش رو میدونم ، اگه بخوام با خودم رو راست باشم و مثل کافران مورد بحث این آیه خودمو نزنم به اون راه ، جواب خیلی هم مشخصه

    این موضوع رو میخوام وصل کنم به صحبت هاتون توی فایلی که چند وقت پیش روی سایت گذاشتین بهای رسیدن به خواسته ها !

    بهایی که من این روزها باید بپردازم اینه : اکثریتی که در شبکه های مجازی و غیر مجازی به شدت ناخواسته ها ، غم ها ، اندوه ها ، حزن ها ، نشدن ها ، بدبختی ها ، فقر و… رو فریاد میزنن و تکرار میکنن و مرور میکنن رو دنبال نکنم چرا که ؛ چرا که ما نمیتونیم جهان رو گول بزنیم ، ما نمیتونیم سر فرکانس رو شیره بمالیم ..

    قانون ، قانونه ! با من هم شوخی نداره

    ما نمیتونیم از یه طرف تمام تمرکزمون روی این مسائل باشه از یه طرف دیگه دنبال نتایجی مثل : شادی ، عشق ، آرامش ، ثروت ، رفاه باشیم.

    استاد شما همیشه گفتین ؛ مهم نیست با چه منطقی حال ات بد هست ، هر چقدر هم دلیل منطقی داشته باشی ، هر چقدر هم حق داشته باشی که ناراحت باشی مهم نیست ، تو با اینکار فقط و فقط اتفاقات ناخواسته بیشتری رو به زندگیت وارد میکنی .

    روزهای اول این اتفاقات گهگاهی میرفتم و صفحه اینستاگرام رو که باز میکردم بعضی از اخبار رو میدیدم هرچی جلوتر رفتم بیشتر و بیشتر این اخبار رو بهم نشون میداد،

    خیلی جالبه عملکرد اینستاگرام هم درست مثل جهانه، کاملا حواسش هست که تو به چی تمرکز میکنی ، به چی بیشتر نگاه میکنی و چی رو میبینی تا از همون نوع موضوعات و اتفاقات بیشتر بهت نشون بده اون برنامه میخواد مخاطب خودشو حفظ کنه پس هرچیزی که توجه مخاطب رو جلب کنه بیشتر بهش نشون میده ، چند روز که گذشت دیدم هی داره حالم بد میشه ، عصبی میشم ، کمتر سپاسگزاری میکنم و بیشتر دارم غز میزنم !

    با خودم گفتم همینطوری ادامه بدم کلا از مسیر خارج میشم و واقعا استاد کار خیلی سختی هست ولی این باید انجام بشه بخاطر همین حساب ‌کاربری ام رو نگه داشتم ولی گفتم فعلا این برنامه رو از رو گوشیم حذف کنم تا هی وسوسه نشم که برم ببینم ، الان خیلی حالم خوبه

    خداروشکر استاد که با شما آشنا شدم که وارد این سایت شدم خداروشکر که دارم تلاش میکنم برای خواسته هام دارم بها پرداخت میکنم

    ان شاء الله که خدا هدایت مون کنه به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده نه گمراهان و غضب شده گان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    سحر فدائی وطن گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گل نازنین استاد عزیزم من یکسال و نیم پیش واقعا خدایی داشتم پر از خشم و ترسناک و واقعا خدا برام چیزی نبود که بهش تکیه کنم یا عاشقش باشم روزی دلم آنقدر از خدا و جهان و زندگی بدم اومده بود و داد زدم خدا تو اصلا وجود داری ؟ تو اصلا چی هستی کجای این زندگی وجود داری ….

    خلاصه استاد چون تو شرایط مالی بد بودم همسرم تصادف شدید کرده بود دوتا بچه رو دستم بدون درآمد بدون پول بدون شادی زندگی می کردم هر روز هر روز می گفتم خدا تو کجای این زندگی هستی خسته شدم آنقدر نماز از روی ترس خوندم خسته شدم آنقدر که بهت گفتم التماس کردم گریه کردم استاد من اصلا آدم مذهبی نبودم و حجاب هم نداشتم و همیشه احساس،گناه رو حمل می کردم کار به جایی رسید که من کلا دیگه نه نماز خواندم نه دعا کردم نه گریه و نه التماس فقط هر روز می گفتم خدا تو کجای زندگی منی؟ من به طرز خیلی عجیب یه روز تو تلگرام عضو یک گروه تلگرامی شدم که تماما فایل های شما و چندین استاد دیگه توش بود تو تمام این فایل ها فایل حجاب رو دیدم شروع کردم به گوش کردن و تمام زندگی من شد گوش کردن به فایل های شما بعد هم سابت رو پیدا کردم و تقریبا یکسال و نیم هست که فقط گوش میدم تمام فایل های شما رو و امروز برای اولین بار کامنت گذاشتم تازه بعد از این همه مدت عضو شدم و کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم رو خریدم و چند کتاب دیگه خلاصه تو این ماجرای الان تمام قد دارم بیشتر فایل های شما رو گوش می کنم تمام اطافیان من به من اعتراض دارن غیر از همسرم که یکبار به من گفت نمی خوای شرکت کنی گفتم من بعد از ابنهمه مدت زحمتی که کشیدم هرگز حاضر نیستم دیگه خودم رو آگاهانه تو این جریان بندازم همه به من می گفتن تو خم تو همین مملکت زندگی می کنی باید مبارزه کنی من تنها کاری که کردم این بود سکوت کنم و بهشون می گفتم که هر کسی حق انتخاب داره من به شما احترام میزارم شما به من احترام بزارید

    استاد واقعا دوست ندارم که ورودی هایی که تا الان براش زحمت کشیدیم به همین راحتی از دست بدم استاد واقعا اولین اتفاق زیبای من آرامش قلب و روح و ذهن من بود تازه دارم معنای،نفس کشیدن رو می فهمم تازه دارم هدایت خدا رو می فهمم واقعا استاد تک تک گفته های این فایل شما عین واقعیت هست من با پوست و گوشت خودم لمس کردم بعد از ۴۰ سال عمر تازه معنای خدا رو فهمیدم معنای آرامش رو هنوز نتونستم وارد ثروت بشم ولی خیلی کارها رو دارم انجام میدم مطمئن هستم به زودی اتفاق می افته در هر کشوری همیشه همین جریانات هست ولی هر گز اتفاق بهتر از قبل رخ نداده بدتر شده بهتر نشده همه شدن گشت ارشاد و دارن همدیگه رو مجبور می کنن دقیقا همین کاری که جمهوری اسلامی می کنه

    خلاصه امروز به اندازه دریافت خودم می تونم پاسخ جهان هستی رو ببینم

    در پناه نور و عشق الهی باشید ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    امیر حسام علی اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1778 روز

    سلام و درود خدمت استاد عباسمنش و تمامی دوستان عزیز.

    ضمن تشکر از این فایل پر بار و گرانبها من هم دوست دارنم نظر خودم رو با شما به اشتراک بگذارم .

    من با بخشی از صحبت های استاد در خصوص اجبار و تحمیل عقاید دیگران در خصوص کنش گری مدنی که به واقع

    محدود کننده آزادی فردی و حق انتخاب اشخاص می باشد به شدت موافقم که برخی از ما روحیه دیکتاتوری داریم.

    ولی با بخشی از صحبت که مربوط به اعراض بود موافق نیستم آیا غیر از این می باشد که افکار و اعمال ما میتواند

    موجب پویا شدن یا بدتر شدن وضعیت جامعه گردد ؟

    آیا هر شخصی که با برخی از مسایل اجتماع مشکل دارد باید اعراض (بی تفاوتی) ورزیده تا به محیط دیگری هدایت گردد؟

    اگر شخصی به هر دلیلی شرایط یا تمایل هجرت نداشته باشد راهکار چیست ؟

    خوشحال میشوم نظرات وراهکار دوستان عزیز رو بدونم

    ممنون ( :

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محجوبه گفته:
    مدت عضویت: 2155 روز

    استاد جان یک دنیا سپاس که توضیحات کامل دادین.

    از امروز اینستامو عوض کردم پیج های منفی رو انفالو کردم.فقط و فقط پیج های طبیعتگردی جهان گردی رو فعال کردم.هر روز سعی میکنم پست و استوری مثبت بزارم تا توجهم روی خاسته هام بیشتر بشه.به دوستان عزیزم هم این پیشنهاد رو میدم.

    هر روز و هر روز که حالم بهتر و بهتر میشه گاهی همینکه از ته دلم شاد میشم خدا رد صدهزار بار به خاطر وجودتون شکر میکنم.

    نونی که در میارید از شیر مادر حلال ترتون عشق جان😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    صهبا توانمند گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    استاد عااااشقتم ، استاد من و دوباره به خودم اوردی ، من واقعا شرمنده شما هستم که مجبور میشید به خاطر شاگردانی که درسشون و هی یادشون میره به تضادها توجه نشون بدید و پاسخ بدید .

    من و از یه جهنم نجات دادید ، چقدر این مدت گریه کردم به خاطر اینکه داره در حق وطنم ظلم میشه غافل از اینکه خودم دارم در حق خودم ظلم میکنم

    ظلم پایدار نیست همین برام کافیه و من باید آگاه باشم از قوانین که یقیه من و نگیره ، چون هر کدوم از ما اگاه شیم ، وطن و جهانمون آگاه میشه

    💚

    ما رو ببخشید استاد و حقتون رو بر ما حلال کنید .🙏🌸😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: