اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من این نکته رو که از تضاد ها باید به پیشرفت برسیم خیلی قبول دارم .البته به این معنی نیست که هر کی با مشکلات بیشتر مواجه بشه زودتر پیشرفت میکنه .بلکه همیشه باید به نکات مثبت توجه کرد .اصلا وقتی توجهت میره رو نکات مثبت نکات منفی خیلی کم به چشمت میاد یا اصلا به چشم نمیاد.وقتی با بقیه صحبت میکنی میفهمی چقدر تغییر کردی چون اونا انقدر گله و شکایت دارن ولی تو اینجوری نیستی .با خودت میگی اینا چرا اینجججورییییین ؟؟؟ولی در اصل اونا باید از خودشون بپرسن توچرا اینجوریی ….
چون تو واقعا فرق کردی .تو دیگه با اونا همفرکا نس نیستی.
به قولی …..اونا تو باغ نیستن یا شایدم اونا تو باغ تو نیستن
شاکر خدای بزرگم که منو همفرکانس خوبیا و افراد مثبت کرده
به جای اینکه پای تلویزیون و پای کانالای تلگرام باشم یا تو مهمونیا با افراد در حال گله و شکایت از دولت باشم اینجا پشت سیستمم نشستم و دارم
انرژی میگیرم
دوست دارم دستان هدایتگر خداوند رو که در هر لحظه در حال هدایت منه
اولین موضوع راجع به طوفان بگم اینه که تر و خشک باهم نمیسوزد و کسی که تو فرکانس باشه عذاب خواهد دید
در رابطه با عذاب طوفان دو تا دسته بود کسانی که به قانون طوفان پشت کردن و خونه هاشون تخلیه نکردن و اسیب دیدن و دسته دوم کسانی که از لحاظ مالی اوکی نیستن و الان سختی و عذاب ساخت دوباره خونه دارن و وقتی به ایه های عذاب در قران فکر میکنم که گفته شده بما کسبت ایدیهم بما کانو یعملون و… یعنی بواسطه چیزهایی که پیشاپیش فرستادیم و قاعدتاً این دو تا دسته کارهایی مناسب نکرده بودن و الان شامل عذاب شده پس خدا از روی عمد کسی عذاب نمیده بلکه خودمون با رفتار افکار و فرکانس احساس باور در مدار و مشیت الهی قرار میگیریم
یک سری از کسانی که اسیب دیدن خونشون بیمه کرده بودن و چون بر اساس جبر طبیعی محل زندگیشان که در معرض طوفانه و دغدغه ذهنی برای خرابی داشتن، خونشون بیمه کردن و حداقل تونستن هزینه کمتر بدهند و به نظرم این افراد خیلی بهتر از افرادی بودن که نه فرکانس و باور درستی داشتن و نه بیمه کردن، نمیخوام بگم بیمه کردن درسته یا نه ، فقط میخوام بگم که اگه اینقدر باور رها مثل استاد نداشتن میتونستن بیمه کنن و اسیب کمتری ببینن و شک ندارم اون افراد از سر اینکه چرا باید پول بیمه بدهند بیمه نکردن که بازم ریشه فقر در میانه که باعث عذاب بیشتر شدند و به قول استاد اینقدر تکاملی روی خودم کار کنم که دغدغه مالی برای هیچی نداشته باشم تا ذهنم درگیر این مسائل نشه و اینقدر روی ذهنم کار کنم تا اصلا مثل استاد در مدار بالایی قرار بگیرم
اونجایی که استاد عنوان کردن که خونه های اطراف خونه خودتون خراب شده و خونه استاد کمی جزیی اسیب دیدن یاد این قران افتادم که تو کتاب فکر خدا استاد بیان کردید که خدا میگه تگرگ نازل کردیم انکه بخواهیم زیان میرسد انکه بخواهیم زیان برطرف میشود( سوره نور 43) که در رابطه به مشیت الهی و تو فرکانس بودن افراد صحبت میکند که استاد قاعدتاً جوری تو فرکانس مثبت قرار داری که اتفاقی برای خونه شما نیفتاده
به قول استاد طوفان میان تا قدرت ساخت و ساز بره بالاتر و خونه ها و شهرهای مستحکم تر ساخته بشه و روزی میرسه انسان انرژی این طوفان و زلزله را به تسخیر خودش در راستای بهبود به کار میگیره، زمانی که اتش هم بوجود اومد خیلی ها میترسیدن و میبینیم چقدر مزایا برای زندگی همه ایجاد کرده حالا اگه بخوام طوفان های زندگی یا همون چالش ها یا تضادهای زندگی با این موضوع شبیه سازی کنم باید عنوان کنم که چالش ها اگه میان و ما اسیب پذیر هستیم چون ما قدرت کمی در برابر انها داریم و بعد ازهر چالش اگه درسش بگیریم رشد میکنیم و قاعدتاً اون چالش دیگه قدرتی بر ما ندارن.
در رابطه با کمک نیروهای امریکا برای برگرداندن حالت اولیه در زمینه برق و جاده این موضوع به ذهنم اومد که وقتی به درستی از تکنولوژی استفاده بشه و ثروت در خدمت رشد قرار بگیره اتفاقی میفته که سریع همه چی به روال برگشته و انگار نه انگار طوفان اومده و اینجا فالو شدم و ورودی مناسب ذهنی گرفتم که چقدر ثروت خوبه چقدر میتونه باعث گسترش جهان بشه چقدر میتونن باعث پیش روی به سمت مدارهای بالاتر تکنولوژی بشه که کار برای همه اسان کنه و این باعث باور ثروت ساز ذهنی میشه
حالا راجع این همه زیبایی که استاد بهمون نشون دادن حرف بزنیم اون ابرهای خوشگل پنبه ای اسمون که انگار نقاشی شده اون خونه های رنگارنگ زیبا با سقف های شیروانی و دیواری اجری و چوبی عجب حس زندگی میده چقدر لذت بخشه و چقدر ماشین ها مرتب منظم با فاصله مشخص کنار هم پارک شدن و درنهایت اون درخت ریشه دار زیبا که از چشم خانم شایسته دور نموند عجب شاخ برگی داره عجب هیبت و عظمتی داره این همه شاخ و برگ فقط میتونه روی درختی سوار بشه که ریشه محکمی در دل زمین داره و وقتی ماها ریشه دار باشیم میتونیم با قدرت و با شکوه رشد کنیم و هیچ طوفانی نتونه یک برگمون بندازه
و خداست که کوچکترین عظمتش تو قالب طوفانی بود که استاد راجع بهش صحبت کرد و چطور وقتی این همه قدرت در خدای مالک این جهان میبینم بازم قدرت میدم دست کس دیگه ، امین که هر روز توحیدی تر از روز قبل باشیم
خدارو هزاران بار شکر امروزهم از طریق نشانه امروزم هدایت شدم به این فایل بی نظیر تا درسهای زندگیم بگیرم وانشاالله بهشون عمل کنم.
بنا بر گفته های استاد عزیزم چقدر مردم این کشور قابل تحسین هستن اینکه درچنین شرایطی،
آرامش خودشون رو حفظ کردن وبه همدیگه کمک میکنن
چقدر نعمت وفراوانی ثروت دراین کشور هستش که سریع راه ها وجاده ها را باز کردن وبه هم نوعان خود خدمات میرسونن ،جا ومکان برای استراحت مردم فراهم کردن وآب وغذا و..
چقدر قابل تحسین هستن که قبل از وقوع حادثه اینقدرحساب شده وبا اطلاعات کافی شهر رو تخلیه کردن وامکانات دراختیار مردم قرار دادن که اینکار باعث شده تا تلفات جانی نداشته باشن مگر یه تعداد کمی که به خاطر بی احتیاطی خودشون شهر رو تخلیه نکردن وآسیب دیدن
واین موضوعی که استاد عزیزم بهش اشاره کردین که موقع دادن غذا وتغذیه به مردم آسیب دیده مرم اینقدر قانع هستن واگه به غذا نیاز نداشته باشن نمیان باز غذا بگیرن یکجا کنن واسه خودشون برای دفعه بعدشون و بگن ممکنه دیه غذا بهمون نرسه،چیزی که در ایران به وضوح دیدم.اینها همه نشانه ایمانشون به خداونده در حالیکه ما ادعای مسلمانی میکنیم ولی ایمانمون ضعیف هستش
چقدر از این جمله تون درس گرفتم استاد عزیزم که ما نباید تمرکزمون رو بگذاریم روی چیزهایی که داریم وبخوام برا خودمون حفظش کنیم درصورتی که باید تمرکز بزاریم رو این مسئله که چطور میتوانیم برا خودمون ثروت بیشتری بسازیم بجای اینکه نگران داشته هامون باشیم.
انشاالله که بتوانم این آموزها رو در زندگیم عملی کنم.
سپاسگزارم استاد عزیزم هر کجا هستین سالم وتن درست باشید.
««خوب حالا خبرهای خوبی که میخوایم از این طوفان یاد بگیریم، چیه؟
یعنی نکات مثبت توی هر لحظه»»
خودِ گفتنِ این جمله، برای من خیلی درس داشت. که حتی بعد از یک طوفان هم، ذهنم باید سریع بره سراغ نکات مثبت اون ماجرا و اولین سوالی که باید از خودش بپرسه، باید یک سوال قدرتمند کننده باشه…
خیلی جالبه. این جمله رو یه جوری ناخودآگاه نوشتم… و جالبیش اینه که یه خورده پیش فایل نشانه ام رو خوندم که صفحه معرفی بخش پنجم قانون آفرینش بود، که موضوعش: مهارت در بهره برداری از توانایی های درونی بوسیله «سوالات قدرتمندکننده» است.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
قُر زدن یا قُر نزدن….مساله این است…
استاد، من دیگه به این نتیجه رسیدم که یکی از نشانه های سپاسگزاری قُر نزدنه…. یعنی حتی توی ذهنم هم نباید قُر بزنم. و هر بار که ببینم ذهنم داره مقدمه چینی میکنه که درباره یه چیزی قُر بزنه، باید توی ذهنم آلارم بزنه…
در مورد من، به خصوص در برابر رفتارها و کارهای دیگران خیلی باید مواظب باشم که اجازه ندم ذهنم قُر بزنه. و به محض اینکه خواست شروعش کنه، تمرکزم رو بزارم روی ویژگی های مثبت اون فرد و بخاطرشون سپاسگزار باشم.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
««دستشون هم جلوی دولت دراز نیست… که آقا دولت چرا برای ما یه کاری نمیکنه؟
مردم هم انتظاری ندارن از دولت… برعکس ما که هر اتفاقی که میوفته، دولت باید برای ما یه کاری بکنه…. یعنی باوره اینه… و اینا شرکه….
اینکه یه کسه دیگه ای باید زندگی منو درست کنه!
ولی تا وقتی که نگاهت اینه که یه کسی از بیرون باید زندگیت رو درست کنه، توی زندگیت به هیچ جا نمیرسی… خودت باید جمع کنی زندگیت رو… حالا هر اتفاقی که افتاده…»»
استاد، وقتی این جملات رو گفتین، یه لحظه این اومد توی ذهنم که به جای کلمه «دولت» تو هر کلمه دیگه بذاری هم همینه…. بازم شرکه. مثلا:
یعنی تمرکز روی اینه که اون چیزی که داریم از دست نره!
به جای اینکه نگران این باشم که اون چیزی که دارم از دست نره، بیایم باورهایی بسازیم که ثروت بسازیم.
ثروت بینهایته…. به جای اینکه اینقدر مواظب باشیم که اون چیزی که داریم از بین نره و بیمه¬شون کنیم، به جاش، بیام تمرکز کنم که هر اتفاقی بیوفته هم، بتونیم فیکسش کنیم. و اینقدر بیشتر از اونها ثروت ساخته باشم، که هر اتفاقی بیوفته بشه درستش کرد. به جای اینکه نگران اتفاقات باشم.
تفاوت هست بین نتایج 2 نفر که، یکیشون تمرکزش بر از دست ندادنه و دیگری تمرکزش بر به دست آوردنه…
تفاوت هست بین 2 دیدگاهی که، یکیشون تمرکزش بر حفظ کردنِ اون چیزیه که از قبل داره، و یکیشون تمرکز داره بر ساختن چیزهای جدید. نتایج اینها متفاوته…. متفاوته…
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
استاد اونجا که گفتید:
««این زیبایی این مردم رو یاد گرفتم و کمک و آرامش و آرامش رو… و نه جایی دیدم کسی عصبانی باشه و داد و بیداد کنن که: آی خدا… آی ملت… آی دولت… چرا این بلا سر ما اومد؟!
چرا کسی به فکر ما نیست؟….. و قشنگ دارن کارشون رو میکنن و درستش میکنن و زندگیشون رو میکنن و گریه و زاری هم نمیکنن»».
این اومد توی ذهنم که اینا ویژگی های افرادیه که احساس قربانی بودن ندارن. نمیدونم چرا چند وقته خیلی روی این موضوع حساس شدم و به محض اینکه یه گفتگویی توی ذهنم شکل میگیره که حس کنم نتیجه این حرف، به من حس قربانی بودن رو میده، توی ذهنم آلارم میده…
حالا هم از این جمله ای که گفتین:
و قشنگ دارن کارشون رو میکنن و درستش میکنن و زندگیشون رو میکنن و گریه و زاری هم نمیکنن، فهمیدم که این رفتار، نقطه مقابل احساس قربانی بودنه، و ما هم باید همین کارو کنیم.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
این قسمت رو که میخوام بنویسم ربطی به این فایل نداره، ولی نمیدونم چرا احساس میکنم دلم میخواد بنویسمش:
استاد، من یکی از طرفدارهای پرو پا قرص فیلمها و کتابهای هری پاتر بودم…
نمیدونم دیدنشون یا نه. توی قسمت سومش، موضوع داستان اینجوریه که هری و دوستش یه ساعت دارن که میتونن باهاش زمان رو به عقب برگردونن و همزمان با خودِ گذشتشون اون فضا یا اتفاق رو تجربه کنن و مثلا یه کارهایی رو که قبلا نتوستن رو، انجام بدن.
توی یه بخشی از داستان، هری و پدرخوندش، توسط یه سری موجودات به نام دیوانه سازها (که موجوداتی بودن که شادی رو از بقیه موجودات میگرفتن)، احاطه شده بودن و انگار داشتن لحظات آخر عمرشون رو میگذروندن و دیگه دست از تلاش برداشته بودن…
در لحظه ای که هری داشت بیهوش میشد، برای یه لحظه قبل از اینه چشماش بسته بشه، یه نفر رو میبینه که میاد و اون طلسم سختی رو که هری نتونسته بود اجرا کنه رو، با قدرت اجرا میکنه و همه دیوانه سازها از اونجا میرن… و هری احساس میکنه که اون فرد، پدرش بوده که اومده و نجاتشون داده….
وقتی برای دوم با دوستش وارد اون صحنه میشن (به وسیله همون ساعت جادویی)، و داشتن از دور ماجرا رو تماشا میکردن،
یکم که گذشت دوباره هری میگه: چند لحظه دیگه میاد….. ببین…. دقیقا اونجا پیداش میشه…
دوستش میگه: هری،…….. به من گوش کن … هیچ کس نمیاد….
هری میگه: نگران نباش… میاد…. اون حتما میاد…
و همینطور هم داشتن خودش و پدرخوندش رو تماشا میکردن که دارن بیهوش میشن…
دوستش میگه: تو داری میمیری…. هر دوتون دارین میمیرین!!!
در اون لحظه هری میدووه به سمت دیوانه سازها و چوب جادوش رو سمتشون میگیره و همون طلسم سختی و که دفعه قبل نتونسته بود اجرا کنه رو با قدرت اجرا میکنه و همه اون دیوانه سازها از اونجا دور میشن…
هریِ قبلی، از دور یه لحظه هریِ این زمان رو میبینه و بیهوش میشه…
هیچکس برای نجاتشون نیومد…
لحظه ای که مطمئن شد کسی نمیاد، خودش رفت و خودشون رو نجات داد…
استاد نمیدونم چرا این صحنه، و این جمله که ««No one’s coming….»»، بارها و بارها توی ذهن من تکرار شدن.
دقیقا یادم نیست از چه زمانی تکرار این صحنه توی ذهن من شروع شد. ولی فکر میکنم یا قبل از شروع آشناییم با این آگاهی ها بود یا اوایلش بوده.
دقیقا حس میکنم منم تمام عمرم منتظر بودم که یه کسی، یه اتفاقی، یه موضوعی پیش بیاد و بیاد همه چیزو تغییر بده، زندگیم رو درست کنه، اوضاع رو روبه راه کنه و منو نجات بده!
ولی هیچکس نیومد… هیچکس نمیاد…
خودم باید بلند میشدم…. خودم باید دست به کار میشدم…. خودم باید اون کاری رو که منتظر بودم بقیه برام انجام بدن رو انجام میدادم….
برای اینکه جملات فیلم رو درست بنویسم، الان رفتم اون تیکه از فیلم رو دوباره دیدم و باهاش های های اشک ریختم. و خودم و تکرار شدن این جمله در اون زمان، در گوشم یادم اومد و نمیدونم چطور میتونم خدارو شکر کنم که از چه طریقها و روشهایی که اصلا به ذهن ما هم خطور نمیکنه، ما رو هدایت میکنه و راه راست و راه درست رو به ما نشون میده…
روشهایی که حتی ممکنه بعدها هم نفهمیم که چطور به اون مسیر هدایت شدیم…
خدایا شکرت….
نمیدونم چطور میتونم سپاسگزار خداوند باشم….
نمیدونم چطور میتونم سپاسگزار خداوند باشم.
استاد، هنوز هم گاهی اوقات این جمله No one’s coming رو توی ذهنم میشنوم، و یاد این میوفتم که با تکرار شدن این جمله بود که من تونستم از بقیه چیزا قطع امید کنم و شروع کنم به کار کردن روی خودم….
یادآوری این موضوع، برای من این پیام رو داره که:
منتظر هیچ اتفاق بیرونی نباش…. منتظر نباش تا شرایط تغییر کنه… منتظر هیچی نباش…. منتظر هیچکس نباش….. هیچ کس نمیاد….. تنها کسی که میتونه نجاتت بده، خودت هستی… خودت باید دست به کار بشی و خودت رو نجات بدی.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
دوست داشتم دعای فوق العاده استاد رو هم آخر کامنتم بنویسم:
خدایا خودت به ما کمک کن…
خودت ما رو سپاسگزار نعمتهات کن…
خودت به ما این باور رو بده که درکت کنیم، نعمتهات رو درک کنیم، تواناییهات رو درک کنیم، تواناییهای خودمون رو درک کنیم.
نگران نباشیم…. نترسیم از آینده که چی بشه و چی نشه…
و بدونیم که تو در هر حالتی، راه حلها رو داری، توی هر شرایطی راه حل ها رو داری….
و اگر ما بهت وصل بشیم، راه حلها رو دریافت میکنیم….
و از دل این طوفانها چه خیر و برکتی وارد زندگی ما خواهد شد.
امروز این فایل ارزشمند نشانه ی روز من و هدایتی از طرف خدای مهربونم بود که بسه چقد میخای با طوفان های ذهنیت خودتو از من دور کنی چرا بنده من زیبایی ها و نکات مثبت اتفاقات اطرافتو نمیبینی من که این همه بهت نعمت دادم خانواده خوب دادم امید دادم بهت قدرت دادم بهت تا هر مسئله ای پیش اومد خودت فقط خودت از پسش بربیای نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای هیچ فرد خاصی هیچ دولتی این تویی که فقط باید اراده کنی از چیزی در اختیارت گذاشتم و استفاده کنی و بهترین انتخاب و راه حل هارو پیدا کنی
و چقد استاد عزیزم قشنگ گفت
«تفاوت داره نتایج دو نفر که یکی تمرکزشه بر روی از دست ندادن هرانچه داره و یکی که تمرکزش بر روی به دست اوردن و ساختن چیزهای جدیده»
من این الگو بسیار در اطرافم دیدم پدرم کارمند است و همیشه هر وقت اخر ماه حقوقشو میدن و من یا داداشام درخواستی داریم شروع میکنه به قرض ها و پولهایی که بدهکاره باید پرداخت کنه و از همون اول بار که پول وارد حسابش میشه میگه من پول ندارم و اینا باید بمونه برای … شاید اگه واقعا بشینی حساب کنی شاید درصد کمیش به اون چیزا میرسه مابقیش میشه بجای غر زدن صرف خوشحال کردن خودش و خانوادش کنه در حالی که با این دیدگاه طی چشم به هم زدن پولا حداکثر دو روز همشون نابود میشن و خرج میشن به هر نحوی
مادرم دقیقا برعکس پدرمه هروقت من یا کسی دگ درخواست داریم هیچ وقت غر نمیزنه از بی پولی شاید درامدش حتی کمتر از پدرمه ولی خیلی راحته و همیشه داداشم و منو تشویق میکنه به باور فراوانی و اینکه همیشه ثروت هست و حتی توی اوضاع گرونی ما میتونیم خودمون بهبود بدیم
و این نمونه ای بود از چیزی که من تو زندگیم دیده بودم پدری که بقول مامانم پولاش میگیره تو مشتش کم نشه ی وقت و همیشه سریع تموم میشه و خودش از مامانم پول میگیره و مادری ک اینقد راحته و همیشه هرچی اراده کنه میتونه به راحتی فراهم کنه بدون اینکه غر بزنه و منتظر کسی باشه وام بده
و این باور فراوانی به عنوان نشونه ای برای خودم بود که ثروت خدا بی نهایته و من میتونم به راحتی دوره دوازده قدم بخرم و با تعهد ادامه مسیرمو برم (چون چند وقت بود نگران این بودم که چطوری قدم بعدمو تهیه کنم )
و چقد تحسین میکنم اون مردمی که گفتین با ارامش به هم کمک میکنن و با منطق فقط به دنبال بهبود شرایط هستن و اینا هست که اوضاع زندگی اونارو با کسانی که همش غر میزنن متفاوت میکنه
خدای مهربونم مرسی بابت این اگاهی ها و اینکه هر روز به من درک بیشتری میدی که همچی دست منه همچی با افکار و باور های من رقم میخوره اگه ایرادی هست ازاد و رها باشم نشینم گله کنم و برای حلش فقط از تو رب العالمین کسی که قدرت برانگیختن این طوفان داره کسی که کهکشان ها و اسمان و زمینی به این وسعت خلق میکنه و اینا کافی نیست که قدرت ترو درک کنیم که تو چقد بزرگ و توانا هستی و هرچیز غیرممکنی به واسطه تو ممکن میشه!
الهی خودت بهم کمک کن خودت منو متعهد کن که شکرگزار هر لحظه از زندگیم باشه خودت بهم کمک کن که درک بیشتری داشته باشم از توانایی هایی که در اختیارم گذاشتی و نگران هر چیز کوچیکی نباشم و از آینده نترسم و ایمان داشته باشم تو از اون بالا مسیر پیش روی منو بهتر میبینی و منو به بهترین مسیر هدایت میکنی
وای خدای من تا چه حد تو از کانون توجه و فرکانسی که هرروز توش هستیم خبر داری وما رو هدایت میکنی یه همون نقطه ای که باید از اول صفحه با دقت ببینیم وبشنویم کلی پیغام ونشانه توش پبدا کنیم ??
خدااااااااااااااای من تو بی نظیری ??
خداااااای من چقدر بگم از رگ گردن هم به ما نزدیک تری??
ما کجا عقل مون می رسه که چه موقع چیکار کنیم ونکنیم
تو فقط چراغ راه مااااایی ای معبود دانا توانمند ?????
خیلی دوستان دارم پیام امروزمو گرفتم ازت خیلی فوق العاده ای دمت گرم???
امروز و این لحظه این فایل از نشانه های امروز من بود
طوفان مایکل…
خدای عزیزم همین که این فایل برای نشانه من اومد یعنی کم کم بعد از یه ماه تمام غل خوردن و دست و پازدن تو بیراهه و تلاش فراوان برای برگشتن به مدار صحیح، دارم هدایت میشم سمت نور ، که چقدر دلم براش تنگ شده ، هر چند کل این مدت زندگی در بهشت رو نگاه میکردم.کامنت میخوندم اما ثبات فرکانسی نداشتم
و از کجا شروع شد از قبول نشدن تو ازمون و از اگاهانه کنترل نکردن ذهن و پشت بندش اتفاقاتی افتاد که به عمرم ابن همه من تحت فشار و استرس نبودم.
خدای عزیزم من از طوفان زندگیم خیلی چیزها رو دریافت کردم :
که شکرگزار خواسته هات باش و سرت رو از زندگی مردم بیار بیرون تا اونجوری (….) سرت پیش نیاد و از شدت استرس لکنت نگیری .
که هر جور ی باید کنترل ذهنت رو در دستت بگیری که اگر نه میبردت به جایی که عرب نی انداخت
که کارما وجود داره و هر کاری کنی چه خوب چه بد مستقیم سمت خودت برمیگرده
که دست از سر چیزهایی که توانایی تغیرش رو فعلا نداری بردار و روی نکات مثبت فراوان دیگری که وجود داره بزار .یا بپذیر تا تغیرش بده تو برزخ نمون
که جز خودت هیچ کس نمیتونه کمکت کنه .اون مکانیسم های دفاعی منحرف کننده که در پیش گرفتی نتنها حالت رو خوب نمکنه که به بدترین نحو از همونجا ضربه میخوری
که اینفد نشین زار بزن قانون همینه خدا دلش واسه کسی نسوخته و تو رو نمیتونه فاکتور بگیره واسه همه یکیه
که اینقد نچسب به خواسته هات همونطور که تا العان نقشه های اون بهتر بوده برات بهترش رو در نظر گرفته ..توتوی این جنگل جلو پات رو میبینی اون از بالاسر راه درست رو میبینه .
که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است .
که راه درست همینه و لاغیر ..راه دیگه ای برای موفقیت جز احساس خوب ..قدم برداشتن وتلاش و عمل به ایده ها و کار روی اعتماد به نفس و باور ها نیست .
که یکم عضله تصمیم گیریت رو قویتر کن و به برنامه هات عمل کن .. یه بار تصمیم بگیر و پاش بمون .
که حواستبه فاطله ای که عامدانه دهری بین روح و ذهنت میزاری باشه .
که زود هر جور شده خودت رو جم و جور کنی و دوباره احساس خوبت رو بدست بیاری که همه چیز اول از احساس خوب شروع میشه
خدایا بابت همه چیز سپاسگذارم .مرسی که همیشه هستی .
سلام استاد عزیزم
مثل همیشه عالی بود
من این نکته رو که از تضاد ها باید به پیشرفت برسیم خیلی قبول دارم .البته به این معنی نیست که هر کی با مشکلات بیشتر مواجه بشه زودتر پیشرفت میکنه .بلکه همیشه باید به نکات مثبت توجه کرد .اصلا وقتی توجهت میره رو نکات مثبت نکات منفی خیلی کم به چشمت میاد یا اصلا به چشم نمیاد.وقتی با بقیه صحبت میکنی میفهمی چقدر تغییر کردی چون اونا انقدر گله و شکایت دارن ولی تو اینجوری نیستی .با خودت میگی اینا چرا اینجججورییییین ؟؟؟ولی در اصل اونا باید از خودشون بپرسن توچرا اینجوریی ….
چون تو واقعا فرق کردی .تو دیگه با اونا همفرکا نس نیستی.
به قولی …..اونا تو باغ نیستن یا شایدم اونا تو باغ تو نیستن
شاکر خدای بزرگم که منو همفرکانس خوبیا و افراد مثبت کرده
به جای اینکه پای تلویزیون و پای کانالای تلگرام باشم یا تو مهمونیا با افراد در حال گله و شکایت از دولت باشم اینجا پشت سیستمم نشستم و دارم
انرژی میگیرم
دوست دارم دستان هدایتگر خداوند رو که در هر لحظه در حال هدایت منه
سلام دوست هم فرکانسیم ? دیدگاهتون اموزنده بود خیلی ها تو باغ من نیستن
امید موفقیت بیشتر دارم برات
ممنون دوست عزیزم
آرزوی موفقیت برای شما دارم
دستای پر لطف خدا نوازشگر لحظه هاتون
بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت عزیزانم
چقدراین فایل ک برای اولین بارم هست میبینم پرباربود وپرازدرس هاوقوانین زیبای الهی وبخاطرهمجین باورهای قوی ودرستی این کشور الان دراینجاک هست قرارداره وثروتمندن
وقتی چشمت ب دنبال کسی نباشه وقتی فقط ب رب توکل داشته باشی وقتی هیچ عامل بیرونی رومسبب اتفاقاتت ندونی وقتی مسولیت پذیرباشی دقتی باخودت درصلح باشی وقتی آرامش داشته باشی وقتی برای اتفاقات ک افتاده غصه نخوری وازاتفاقات درس بگیری وقتی تلاش کنی مسائلتوخودت حل کنی وقتی تواناییاتوپذیرفته باشی وخودت روباورداشته باشی وقتی حالت خوب باشه وسخت نگیری وقتی اززندگی درهمه حالت ها لذت ببری وقتی نگران ازدست دادن نباشی وبجای غصه خوردن بگی خداروشکرخودم سالمم وبهترشوبسازی زندگیت میشه یه زندگی عالی درتمام جنبه ها ثروت ونعمت وفراوانی درزندگیت جاری میشه کلی پیشرفت میکنی وهمه چیزب سرعت برات ب شکل عالی اتفاق میوفته
خدایاشکرت
خداهمیشه راه حل داره فقط کافیه حالمون خوب باشه وبش وصل شیم اونوقت راه حل هارودریافت میکنیم ان معالعسریسری خدایاشکرت
بجای اینک دنبال بیمه کردن باشیم وترس ازدست دادن داشته باشیم ودنبال این باشیم ک چیزایی ک داریموازدست ندیم بیایم اونقدر مولدثروت شیم اونقدرب استقلال مالی برسیم ک دیگ پیگیراین چیزانباشیم وتایه چیزخراب شد بگیم خب حله بهترشومیسازم واینجورباجهان پیشرفت کنیم
ثروتمنوشدن معنوی ترین کاردنیاست باشکوهرترین کاردرجهان ثروتمندشدنه
خدایابخاطرنعمتهاوثروت وفراونی درجهانت بی نهایت سپاسگزارم
چقدرمن عاشق پرادایسم ومیرسه روزی ک ازداخل پرادایس خودم درکشورموردعلاقم درحال کامنت نوشتن برای سایتم وچ صحنه های زیبایی ضبط کردین باموتور بهبه لذت بردم وچ خونه های زیبایی چ خونه های بزرگی چقدرثروت ونعمت وفراوانی طبیعی الهی شکرت
دلمون واسه بچه ها پرادایسم تنگ شده ها خخخخ مخصوصا جیلی اوووووخی نازش کنیم 🤗
استادجان سپاسگزارم بخاطراین فایل عالی و خانم شایسته قشنگم مرسی از فیلمبرداری قشنگت
درپناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید😍😘🥰
با سلام خدمت عزیزانم
اولین موضوع راجع به طوفان بگم اینه که تر و خشک باهم نمیسوزد و کسی که تو فرکانس باشه عذاب خواهد دید
در رابطه با عذاب طوفان دو تا دسته بود کسانی که به قانون طوفان پشت کردن و خونه هاشون تخلیه نکردن و اسیب دیدن و دسته دوم کسانی که از لحاظ مالی اوکی نیستن و الان سختی و عذاب ساخت دوباره خونه دارن و وقتی به ایه های عذاب در قران فکر میکنم که گفته شده بما کسبت ایدیهم بما کانو یعملون و… یعنی بواسطه چیزهایی که پیشاپیش فرستادیم و قاعدتاً این دو تا دسته کارهایی مناسب نکرده بودن و الان شامل عذاب شده پس خدا از روی عمد کسی عذاب نمیده بلکه خودمون با رفتار افکار و فرکانس احساس باور در مدار و مشیت الهی قرار میگیریم
یک سری از کسانی که اسیب دیدن خونشون بیمه کرده بودن و چون بر اساس جبر طبیعی محل زندگیشان که در معرض طوفانه و دغدغه ذهنی برای خرابی داشتن، خونشون بیمه کردن و حداقل تونستن هزینه کمتر بدهند و به نظرم این افراد خیلی بهتر از افرادی بودن که نه فرکانس و باور درستی داشتن و نه بیمه کردن، نمیخوام بگم بیمه کردن درسته یا نه ، فقط میخوام بگم که اگه اینقدر باور رها مثل استاد نداشتن میتونستن بیمه کنن و اسیب کمتری ببینن و شک ندارم اون افراد از سر اینکه چرا باید پول بیمه بدهند بیمه نکردن که بازم ریشه فقر در میانه که باعث عذاب بیشتر شدند و به قول استاد اینقدر تکاملی روی خودم کار کنم که دغدغه مالی برای هیچی نداشته باشم تا ذهنم درگیر این مسائل نشه و اینقدر روی ذهنم کار کنم تا اصلا مثل استاد در مدار بالایی قرار بگیرم
اونجایی که استاد عنوان کردن که خونه های اطراف خونه خودتون خراب شده و خونه استاد کمی جزیی اسیب دیدن یاد این قران افتادم که تو کتاب فکر خدا استاد بیان کردید که خدا میگه تگرگ نازل کردیم انکه بخواهیم زیان میرسد انکه بخواهیم زیان برطرف میشود( سوره نور 43) که در رابطه به مشیت الهی و تو فرکانس بودن افراد صحبت میکند که استاد قاعدتاً جوری تو فرکانس مثبت قرار داری که اتفاقی برای خونه شما نیفتاده
به قول استاد طوفان میان تا قدرت ساخت و ساز بره بالاتر و خونه ها و شهرهای مستحکم تر ساخته بشه و روزی میرسه انسان انرژی این طوفان و زلزله را به تسخیر خودش در راستای بهبود به کار میگیره، زمانی که اتش هم بوجود اومد خیلی ها میترسیدن و میبینیم چقدر مزایا برای زندگی همه ایجاد کرده حالا اگه بخوام طوفان های زندگی یا همون چالش ها یا تضادهای زندگی با این موضوع شبیه سازی کنم باید عنوان کنم که چالش ها اگه میان و ما اسیب پذیر هستیم چون ما قدرت کمی در برابر انها داریم و بعد ازهر چالش اگه درسش بگیریم رشد میکنیم و قاعدتاً اون چالش دیگه قدرتی بر ما ندارن.
در رابطه با کمک نیروهای امریکا برای برگرداندن حالت اولیه در زمینه برق و جاده این موضوع به ذهنم اومد که وقتی به درستی از تکنولوژی استفاده بشه و ثروت در خدمت رشد قرار بگیره اتفاقی میفته که سریع همه چی به روال برگشته و انگار نه انگار طوفان اومده و اینجا فالو شدم و ورودی مناسب ذهنی گرفتم که چقدر ثروت خوبه چقدر میتونه باعث گسترش جهان بشه چقدر میتونن باعث پیش روی به سمت مدارهای بالاتر تکنولوژی بشه که کار برای همه اسان کنه و این باعث باور ثروت ساز ذهنی میشه
حالا راجع این همه زیبایی که استاد بهمون نشون دادن حرف بزنیم اون ابرهای خوشگل پنبه ای اسمون که انگار نقاشی شده اون خونه های رنگارنگ زیبا با سقف های شیروانی و دیواری اجری و چوبی عجب حس زندگی میده چقدر لذت بخشه و چقدر ماشین ها مرتب منظم با فاصله مشخص کنار هم پارک شدن و درنهایت اون درخت ریشه دار زیبا که از چشم خانم شایسته دور نموند عجب شاخ برگی داره عجب هیبت و عظمتی داره این همه شاخ و برگ فقط میتونه روی درختی سوار بشه که ریشه محکمی در دل زمین داره و وقتی ماها ریشه دار باشیم میتونیم با قدرت و با شکوه رشد کنیم و هیچ طوفانی نتونه یک برگمون بندازه
و خداست که کوچکترین عظمتش تو قالب طوفانی بود که استاد راجع بهش صحبت کرد و چطور وقتی این همه قدرت در خدای مالک این جهان میبینم بازم قدرت میدم دست کس دیگه ، امین که هر روز توحیدی تر از روز قبل باشیم
خدارو شکر برای وجودت استاد گرانقدر
سلام به همه
استادجان ممنون، سپاس از فایل خوبتون
استادجان منم پارسال در مناطق زلزله زده بودم، کمک تمام مردم ایران بود.
از جای جای ایران اومدن برای کمک کردن.
غذا، خوراکی، چادر، وسایل گرمایشی و… بماند
حتی برای بچه ها کتاب داستان و عروسک و وسایل بازی می اوردن.
من میدیدم و لذت میبردمو خداروشکر میکردم.
و اینکه به این نکته رسیدم و ایمانم خیلللللللللللللللی قویترشد که هیچوقت تر و خشک باهم نمیسوزن برخلاف عقیده اکثر جامعه
افرین استاد شما تصاویر منفیو نشون ندیدن منم نکات منفیو نمیگم براتون، خخخخ???????????
?????????????
ممنون استاد
سلام دوست عزیزم
مرسی مرسی مرسی از کامنت عالی تون.
بی اندازه از خوندنش حس عالی گرفتم٬ حالم خوب شد و عشق کردم.
خدا خیرت بده بزرگوار.
خدایا شکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررتتتتتتتتتتتت :))
در پناه خودش
به نام خالق هستی
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
سلام به شما دوست عزیزم که کامنت منو میخوانی.
خدارو هزاران بار شکر امروزهم از طریق نشانه امروزم هدایت شدم به این فایل بی نظیر تا درسهای زندگیم بگیرم وانشاالله بهشون عمل کنم.
بنا بر گفته های استاد عزیزم چقدر مردم این کشور قابل تحسین هستن اینکه درچنین شرایطی،
آرامش خودشون رو حفظ کردن وبه همدیگه کمک میکنن
چقدر نعمت وفراوانی ثروت دراین کشور هستش که سریع راه ها وجاده ها را باز کردن وبه هم نوعان خود خدمات میرسونن ،جا ومکان برای استراحت مردم فراهم کردن وآب وغذا و..
چقدر قابل تحسین هستن که قبل از وقوع حادثه اینقدرحساب شده وبا اطلاعات کافی شهر رو تخلیه کردن وامکانات دراختیار مردم قرار دادن که اینکار باعث شده تا تلفات جانی نداشته باشن مگر یه تعداد کمی که به خاطر بی احتیاطی خودشون شهر رو تخلیه نکردن وآسیب دیدن
واین موضوعی که استاد عزیزم بهش اشاره کردین که موقع دادن غذا وتغذیه به مردم آسیب دیده مرم اینقدر قانع هستن واگه به غذا نیاز نداشته باشن نمیان باز غذا بگیرن یکجا کنن واسه خودشون برای دفعه بعدشون و بگن ممکنه دیه غذا بهمون نرسه،چیزی که در ایران به وضوح دیدم.اینها همه نشانه ایمانشون به خداونده در حالیکه ما ادعای مسلمانی میکنیم ولی ایمانمون ضعیف هستش
چقدر از این جمله تون درس گرفتم استاد عزیزم که ما نباید تمرکزمون رو بگذاریم روی چیزهایی که داریم وبخوام برا خودمون حفظش کنیم درصورتی که باید تمرکز بزاریم رو این مسئله که چطور میتوانیم برا خودمون ثروت بیشتری بسازیم بجای اینکه نگران داشته هامون باشیم.
انشاالله که بتوانم این آموزها رو در زندگیم عملی کنم.
سپاسگزارم استاد عزیزم هر کجا هستین سالم وتن درست باشید.
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل پر از نکات عالی و مثبت برای من بود
واقعا حس و حال خوبی را برای من در خود داشت
از همه مهمتر اینکه من می توانم در همه کارهای خودم به خدای خودم اطمینان کنم
همیشه در همه کارهای خودم از او هدایت بخواهم
نکته دیگر این موضوع که همیشه در همه جنبه ها و اتفاقات زندگی خودم به نکته های مثبت و حال خوبی ها و زیبایی ها توجه داشته باشم
آنوقت در بدترین حالات زندگی من همه چیز برای من به بهترین شکل ممکن رقم خواهد خورد
واقعا خداوند را شاکر هستم که نوع دید و نگاه من عوض شده است
می توانم همیشه برای خودم یک روش صحیح و عالی استفاده کنم تا به آسانی بتوانم روند خوبی را در پیش بگیرم
آنوقت من در همه زندگی خودم شاد خواهم بود و همین شادی برای من کافی است
آنوقت این را همیشه باید در نظر داشته باشم که در زندگی خودم غر نزنم
شاکی نباشم
گله مند نباشم
اینها درس هایی است که من در این فایل یاد گرفتم
می توانم جوری زندگی کنم که همیشه شاد و آرام باشم و این همان رمز موفقیت و پیروزی در همه مراحل زندگی هر کسی خواهد بود
چقدر این برای من عالی است که بجای نگران بودن برای از دست دادن به آنچنان رشد و پیشرفت مالی برسم که هرگز نگران از دست دادن نباشم
بتوانم برای خودم بسازم
جهان ما جهانی پر از فراوانی است
اینها بزرگترین درس برای امروز من بود
ممنونم استاد مهربان
ممنونم از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
نکات و آگاهی هایی که من از این فایل یاد گرفتم:
این جمله استاد که گفتن:
««خوب حالا خبرهای خوبی که میخوایم از این طوفان یاد بگیریم، چیه؟
یعنی نکات مثبت توی هر لحظه»»
خودِ گفتنِ این جمله، برای من خیلی درس داشت. که حتی بعد از یک طوفان هم، ذهنم باید سریع بره سراغ نکات مثبت اون ماجرا و اولین سوالی که باید از خودش بپرسه، باید یک سوال قدرتمند کننده باشه…
خیلی جالبه. این جمله رو یه جوری ناخودآگاه نوشتم… و جالبیش اینه که یه خورده پیش فایل نشانه ام رو خوندم که صفحه معرفی بخش پنجم قانون آفرینش بود، که موضوعش: مهارت در بهره برداری از توانایی های درونی بوسیله «سوالات قدرتمندکننده» است.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
قُر زدن یا قُر نزدن….مساله این است…
استاد، من دیگه به این نتیجه رسیدم که یکی از نشانه های سپاسگزاری قُر نزدنه…. یعنی حتی توی ذهنم هم نباید قُر بزنم. و هر بار که ببینم ذهنم داره مقدمه چینی میکنه که درباره یه چیزی قُر بزنه، باید توی ذهنم آلارم بزنه…
در مورد من، به خصوص در برابر رفتارها و کارهای دیگران خیلی باید مواظب باشم که اجازه ندم ذهنم قُر بزنه. و به محض اینکه خواست شروعش کنه، تمرکزم رو بزارم روی ویژگی های مثبت اون فرد و بخاطرشون سپاسگزار باشم.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
««دستشون هم جلوی دولت دراز نیست… که آقا دولت چرا برای ما یه کاری نمیکنه؟
مردم هم انتظاری ندارن از دولت… برعکس ما که هر اتفاقی که میوفته، دولت باید برای ما یه کاری بکنه…. یعنی باوره اینه… و اینا شرکه….
اینکه یه کسه دیگه ای باید زندگی منو درست کنه!
ولی تا وقتی که نگاهت اینه که یه کسی از بیرون باید زندگیت رو درست کنه، توی زندگیت به هیچ جا نمیرسی… خودت باید جمع کنی زندگیت رو… حالا هر اتفاقی که افتاده…»»
استاد، وقتی این جملات رو گفتین، یه لحظه این اومد توی ذهنم که به جای کلمه «دولت» تو هر کلمه دیگه بذاری هم همینه…. بازم شرکه. مثلا:
بابام چرا برای من یه کاری نمیکنه؟
برادرم چرا برای من یه کاری نمیکنه؟
عموم چرا برای من یه کاری نمیکنه؟
فلانی چرا برای من یه کاری نمیکنه؟
بقیه چرا برای من یه کاری نمیکنن؟
فامیل چرا برای ما یه کاری نمیکنن؟
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پرسیدن این سوال که: خونه ات بیمه بود؟، نشون میده که:
یعنی تمرکز روی اینه که اون چیزی که داریم از دست نره!
به جای اینکه نگران این باشم که اون چیزی که دارم از دست نره، بیایم باورهایی بسازیم که ثروت بسازیم.
ثروت بینهایته…. به جای اینکه اینقدر مواظب باشیم که اون چیزی که داریم از بین نره و بیمه¬شون کنیم، به جاش، بیام تمرکز کنم که هر اتفاقی بیوفته هم، بتونیم فیکسش کنیم. و اینقدر بیشتر از اونها ثروت ساخته باشم، که هر اتفاقی بیوفته بشه درستش کرد. به جای اینکه نگران اتفاقات باشم.
تفاوت هست بین نتایج 2 نفر که، یکیشون تمرکزش بر از دست ندادنه و دیگری تمرکزش بر به دست آوردنه…
تفاوت هست بین 2 دیدگاهی که، یکیشون تمرکزش بر حفظ کردنِ اون چیزیه که از قبل داره، و یکیشون تمرکز داره بر ساختن چیزهای جدید. نتایج اینها متفاوته…. متفاوته…
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
استاد اونجا که گفتید:
««این زیبایی این مردم رو یاد گرفتم و کمک و آرامش و آرامش رو… و نه جایی دیدم کسی عصبانی باشه و داد و بیداد کنن که: آی خدا… آی ملت… آی دولت… چرا این بلا سر ما اومد؟!
چرا کسی به فکر ما نیست؟….. و قشنگ دارن کارشون رو میکنن و درستش میکنن و زندگیشون رو میکنن و گریه و زاری هم نمیکنن»».
این اومد توی ذهنم که اینا ویژگی های افرادیه که احساس قربانی بودن ندارن. نمیدونم چرا چند وقته خیلی روی این موضوع حساس شدم و به محض اینکه یه گفتگویی توی ذهنم شکل میگیره که حس کنم نتیجه این حرف، به من حس قربانی بودن رو میده، توی ذهنم آلارم میده…
حالا هم از این جمله ای که گفتین:
و قشنگ دارن کارشون رو میکنن و درستش میکنن و زندگیشون رو میکنن و گریه و زاری هم نمیکنن، فهمیدم که این رفتار، نقطه مقابل احساس قربانی بودنه، و ما هم باید همین کارو کنیم.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
این قسمت رو که میخوام بنویسم ربطی به این فایل نداره، ولی نمیدونم چرا احساس میکنم دلم میخواد بنویسمش:
استاد، من یکی از طرفدارهای پرو پا قرص فیلمها و کتابهای هری پاتر بودم…
نمیدونم دیدنشون یا نه. توی قسمت سومش، موضوع داستان اینجوریه که هری و دوستش یه ساعت دارن که میتونن باهاش زمان رو به عقب برگردونن و همزمان با خودِ گذشتشون اون فضا یا اتفاق رو تجربه کنن و مثلا یه کارهایی رو که قبلا نتوستن رو، انجام بدن.
توی یه بخشی از داستان، هری و پدرخوندش، توسط یه سری موجودات به نام دیوانه سازها (که موجوداتی بودن که شادی رو از بقیه موجودات میگرفتن)، احاطه شده بودن و انگار داشتن لحظات آخر عمرشون رو میگذروندن و دیگه دست از تلاش برداشته بودن…
در لحظه ای که هری داشت بیهوش میشد، برای یه لحظه قبل از اینه چشماش بسته بشه، یه نفر رو میبینه که میاد و اون طلسم سختی رو که هری نتونسته بود اجرا کنه رو، با قدرت اجرا میکنه و همه دیوانه سازها از اونجا میرن… و هری احساس میکنه که اون فرد، پدرش بوده که اومده و نجاتشون داده….
وقتی برای دوم با دوستش وارد اون صحنه میشن (به وسیله همون ساعت جادویی)، و داشتن از دور ماجرا رو تماشا میکردن،
دوستش میگه: خیلی وحشتناکه
هری بهش میگه که: نگران نباش … بابام میاد… اون میتونه طلسم رو اجرا کنه…
یکم که گذشت دوباره هری میگه: چند لحظه دیگه میاد….. ببین…. دقیقا اونجا پیداش میشه…
دوستش میگه: هری،…….. به من گوش کن … هیچ کس نمیاد….
هری میگه: نگران نباش… میاد…. اون حتما میاد…
و همینطور هم داشتن خودش و پدرخوندش رو تماشا میکردن که دارن بیهوش میشن…
دوستش میگه: تو داری میمیری…. هر دوتون دارین میمیرین!!!
در اون لحظه هری میدووه به سمت دیوانه سازها و چوب جادوش رو سمتشون میگیره و همون طلسم سختی و که دفعه قبل نتونسته بود اجرا کنه رو با قدرت اجرا میکنه و همه اون دیوانه سازها از اونجا دور میشن…
هریِ قبلی، از دور یه لحظه هریِ این زمان رو میبینه و بیهوش میشه…
هیچکس برای نجاتشون نیومد…
لحظه ای که مطمئن شد کسی نمیاد، خودش رفت و خودشون رو نجات داد…
استاد نمیدونم چرا این صحنه، و این جمله که ««No one’s coming….»»، بارها و بارها توی ذهن من تکرار شدن.
دقیقا یادم نیست از چه زمانی تکرار این صحنه توی ذهن من شروع شد. ولی فکر میکنم یا قبل از شروع آشناییم با این آگاهی ها بود یا اوایلش بوده.
دقیقا حس میکنم منم تمام عمرم منتظر بودم که یه کسی، یه اتفاقی، یه موضوعی پیش بیاد و بیاد همه چیزو تغییر بده، زندگیم رو درست کنه، اوضاع رو روبه راه کنه و منو نجات بده!
ولی هیچکس نیومد… هیچکس نمیاد…
خودم باید بلند میشدم…. خودم باید دست به کار میشدم…. خودم باید اون کاری رو که منتظر بودم بقیه برام انجام بدن رو انجام میدادم….
برای اینکه جملات فیلم رو درست بنویسم، الان رفتم اون تیکه از فیلم رو دوباره دیدم و باهاش های های اشک ریختم. و خودم و تکرار شدن این جمله در اون زمان، در گوشم یادم اومد و نمیدونم چطور میتونم خدارو شکر کنم که از چه طریقها و روشهایی که اصلا به ذهن ما هم خطور نمیکنه، ما رو هدایت میکنه و راه راست و راه درست رو به ما نشون میده…
روشهایی که حتی ممکنه بعدها هم نفهمیم که چطور به اون مسیر هدایت شدیم…
خدایا شکرت….
نمیدونم چطور میتونم سپاسگزار خداوند باشم….
نمیدونم چطور میتونم سپاسگزار خداوند باشم.
استاد، هنوز هم گاهی اوقات این جمله No one’s coming رو توی ذهنم میشنوم، و یاد این میوفتم که با تکرار شدن این جمله بود که من تونستم از بقیه چیزا قطع امید کنم و شروع کنم به کار کردن روی خودم….
یادآوری این موضوع، برای من این پیام رو داره که:
منتظر هیچ اتفاق بیرونی نباش…. منتظر نباش تا شرایط تغییر کنه… منتظر هیچی نباش…. منتظر هیچکس نباش….. هیچ کس نمیاد….. تنها کسی که میتونه نجاتت بده، خودت هستی… خودت باید دست به کار بشی و خودت رو نجات بدی.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
دوست داشتم دعای فوق العاده استاد رو هم آخر کامنتم بنویسم:
خدایا خودت به ما کمک کن…
خودت ما رو سپاسگزار نعمتهات کن…
خودت به ما این باور رو بده که درکت کنیم، نعمتهات رو درک کنیم، تواناییهات رو درک کنیم، تواناییهای خودمون رو درک کنیم.
نگران نباشیم…. نترسیم از آینده که چی بشه و چی نشه…
و بدونیم که تو در هر حالتی، راه حلها رو داری، توی هر شرایطی راه حل ها رو داری….
و اگر ما بهت وصل بشیم، راه حلها رو دریافت میکنیم….
و از دل این طوفانها چه خیر و برکتی وارد زندگی ما خواهد شد.
خدایا شکرت
استاد جان، خانم شایسته عزیز، سپاسگزارم.
“به نام خدای مهربان”
امروز این فایل ارزشمند نشانه ی روز من و هدایتی از طرف خدای مهربونم بود که بسه چقد میخای با طوفان های ذهنیت خودتو از من دور کنی چرا بنده من زیبایی ها و نکات مثبت اتفاقات اطرافتو نمیبینی من که این همه بهت نعمت دادم خانواده خوب دادم امید دادم بهت قدرت دادم بهت تا هر مسئله ای پیش اومد خودت فقط خودت از پسش بربیای نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای هیچ فرد خاصی هیچ دولتی این تویی که فقط باید اراده کنی از چیزی در اختیارت گذاشتم و استفاده کنی و بهترین انتخاب و راه حل هارو پیدا کنی
و چقد استاد عزیزم قشنگ گفت
«تفاوت داره نتایج دو نفر که یکی تمرکزشه بر روی از دست ندادن هرانچه داره و یکی که تمرکزش بر روی به دست اوردن و ساختن چیزهای جدیده»
من این الگو بسیار در اطرافم دیدم پدرم کارمند است و همیشه هر وقت اخر ماه حقوقشو میدن و من یا داداشام درخواستی داریم شروع میکنه به قرض ها و پولهایی که بدهکاره باید پرداخت کنه و از همون اول بار که پول وارد حسابش میشه میگه من پول ندارم و اینا باید بمونه برای … شاید اگه واقعا بشینی حساب کنی شاید درصد کمیش به اون چیزا میرسه مابقیش میشه بجای غر زدن صرف خوشحال کردن خودش و خانوادش کنه در حالی که با این دیدگاه طی چشم به هم زدن پولا حداکثر دو روز همشون نابود میشن و خرج میشن به هر نحوی
مادرم دقیقا برعکس پدرمه هروقت من یا کسی دگ درخواست داریم هیچ وقت غر نمیزنه از بی پولی شاید درامدش حتی کمتر از پدرمه ولی خیلی راحته و همیشه داداشم و منو تشویق میکنه به باور فراوانی و اینکه همیشه ثروت هست و حتی توی اوضاع گرونی ما میتونیم خودمون بهبود بدیم
و این نمونه ای بود از چیزی که من تو زندگیم دیده بودم پدری که بقول مامانم پولاش میگیره تو مشتش کم نشه ی وقت و همیشه سریع تموم میشه و خودش از مامانم پول میگیره و مادری ک اینقد راحته و همیشه هرچی اراده کنه میتونه به راحتی فراهم کنه بدون اینکه غر بزنه و منتظر کسی باشه وام بده
و این باور فراوانی به عنوان نشونه ای برای خودم بود که ثروت خدا بی نهایته و من میتونم به راحتی دوره دوازده قدم بخرم و با تعهد ادامه مسیرمو برم (چون چند وقت بود نگران این بودم که چطوری قدم بعدمو تهیه کنم )
و چقد تحسین میکنم اون مردمی که گفتین با ارامش به هم کمک میکنن و با منطق فقط به دنبال بهبود شرایط هستن و اینا هست که اوضاع زندگی اونارو با کسانی که همش غر میزنن متفاوت میکنه
خدای مهربونم مرسی بابت این اگاهی ها و اینکه هر روز به من درک بیشتری میدی که همچی دست منه همچی با افکار و باور های من رقم میخوره اگه ایرادی هست ازاد و رها باشم نشینم گله کنم و برای حلش فقط از تو رب العالمین کسی که قدرت برانگیختن این طوفان داره کسی که کهکشان ها و اسمان و زمینی به این وسعت خلق میکنه و اینا کافی نیست که قدرت ترو درک کنیم که تو چقد بزرگ و توانا هستی و هرچیز غیرممکنی به واسطه تو ممکن میشه!
الهی خودت بهم کمک کن خودت منو متعهد کن که شکرگزار هر لحظه از زندگیم باشه خودت بهم کمک کن که درک بیشتری داشته باشم از توانایی هایی که در اختیارم گذاشتی و نگران هر چیز کوچیکی نباشم و از آینده نترسم و ایمان داشته باشم تو از اون بالا مسیر پیش روی منو بهتر میبینی و منو به بهترین مسیر هدایت میکنی
من مطمئنم.
الهی شکرت️
استاد عزیزم سپاسگزارم
سلام خدمت عباس منشیهای عزیز:!
نشانه امروز من دیدن این فایل بود ?
وای خدای من تا چه حد تو از کانون توجه و فرکانسی که هرروز توش هستیم خبر داری وما رو هدایت میکنی یه همون نقطه ای که باید از اول صفحه با دقت ببینیم وبشنویم کلی پیغام ونشانه توش پبدا کنیم ??
خدااااااااااااااای من تو بی نظیری ??
خداااااای من چقدر بگم از رگ گردن هم به ما نزدیک تری??
ما کجا عقل مون می رسه که چه موقع چیکار کنیم ونکنیم
تو فقط چراغ راه مااااایی ای معبود دانا توانمند ?????
خیلی دوستان دارم پیام امروزمو گرفتم ازت خیلی فوق العاده ای دمت گرم???
سلام
امروز و این لحظه این فایل از نشانه های امروز من بود
طوفان مایکل…
خدای عزیزم همین که این فایل برای نشانه من اومد یعنی کم کم بعد از یه ماه تمام غل خوردن و دست و پازدن تو بیراهه و تلاش فراوان برای برگشتن به مدار صحیح، دارم هدایت میشم سمت نور ، که چقدر دلم براش تنگ شده ، هر چند کل این مدت زندگی در بهشت رو نگاه میکردم.کامنت میخوندم اما ثبات فرکانسی نداشتم
و از کجا شروع شد از قبول نشدن تو ازمون و از اگاهانه کنترل نکردن ذهن و پشت بندش اتفاقاتی افتاد که به عمرم ابن همه من تحت فشار و استرس نبودم.
خدای عزیزم من از طوفان زندگیم خیلی چیزها رو دریافت کردم :
که شکرگزار خواسته هات باش و سرت رو از زندگی مردم بیار بیرون تا اونجوری (….) سرت پیش نیاد و از شدت استرس لکنت نگیری .
که هر جور ی باید کنترل ذهنت رو در دستت بگیری که اگر نه میبردت به جایی که عرب نی انداخت
که کارما وجود داره و هر کاری کنی چه خوب چه بد مستقیم سمت خودت برمیگرده
که دست از سر چیزهایی که توانایی تغیرش رو فعلا نداری بردار و روی نکات مثبت فراوان دیگری که وجود داره بزار .یا بپذیر تا تغیرش بده تو برزخ نمون
که جز خودت هیچ کس نمیتونه کمکت کنه .اون مکانیسم های دفاعی منحرف کننده که در پیش گرفتی نتنها حالت رو خوب نمکنه که به بدترین نحو از همونجا ضربه میخوری
که اینفد نشین زار بزن قانون همینه خدا دلش واسه کسی نسوخته و تو رو نمیتونه فاکتور بگیره واسه همه یکیه
که اینقد نچسب به خواسته هات همونطور که تا العان نقشه های اون بهتر بوده برات بهترش رو در نظر گرفته ..توتوی این جنگل جلو پات رو میبینی اون از بالاسر راه درست رو میبینه .
که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است .
که راه درست همینه و لاغیر ..راه دیگه ای برای موفقیت جز احساس خوب ..قدم برداشتن وتلاش و عمل به ایده ها و کار روی اعتماد به نفس و باور ها نیست .
که یکم عضله تصمیم گیریت رو قویتر کن و به برنامه هات عمل کن .. یه بار تصمیم بگیر و پاش بمون .
که حواستبه فاطله ای که عامدانه دهری بین روح و ذهنت میزاری باشه .
که زود هر جور شده خودت رو جم و جور کنی و دوباره احساس خوبت رو بدست بیاری که همه چیز اول از احساس خوب شروع میشه
خدایا بابت همه چیز سپاسگذارم .مرسی که همیشه هستی .
مرسی استاد جان 🌹