اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از استاد شنیدم و یاد گرفتم ک هر کسی واقعیت های زندگی خودش رو میبینه و تجربه میکنه. واقعیتهای زندگی افراد شبیه هم نیست و با هم متفاوته.
من در زمان بلایای طبیعی در ایران کمک و حمایت و همدلی و محبت دیدم. دست همدیگرو گرفتن دیدم. به هم امید و روحیه و قوت قلب دادن دیدم. یاری دیدم و غر زدن و شکایت ندیدم.
اگه غر و شکایت و نق زدن بوده توسط همون افرادی دیده میشه که واقعیتهای زندگیشون همونا بوده. بقول استاد در همین فایل همه جور آدم همه جا هست.
من و شما آقای قاسمی و خیلی های دیگه واقعیتهای زندگی خودمون رو دیدیم
و استاد عزیز و آقای بهنام ر و خیلی های دیگه واقعیتهای زندگی خودشون رو.
ایران یکی از امن ترین کشورهای دنیاست آقای بهنام. از نظر پلیس های امنیتی . تو تمام دنیا همین اتفاقاتی که داره تو ایران می افته می افته اما تو ایران چون تمرکز اکثر مردم رو اخبار بده فکر میکنن تو ایران بیشتره در حالیکه اینطوری نیست .
تو ایران اگر مردمی هستن که نذریه یه بابایی رو دو ساعته تموم میکنن . مردمی هم هستن که دارن نذری میدن
من خودم چندین نفر رو فقط دور و بر خودم می شناسم که که نذریهاشون رو می برن و بین نیازمندا پخش میکنن
می بینم مردمی رو که دارن هر ماه مقدار زیادی برای بنگاههای خیریه تو ایران کمک میکنن بنیادهای خیریه ای که واقعا دارن برای مردم نیازمند فعالیت میکنن درست و اصولی و می رسونن به دست اهلش
تو ایران نکات مثبت خیلی زیادی هست که فقط کافیه با کمی دقت بهشون نگاه کرد و از شنیددن و دیدن اخبار منفی اعراض کرد
من از وقتی مدار خودم تغییر کرده و مهربون تر از سابق شدم هر روز دارم آدم های مهربون و دوست داشتنی بیشتری می بینم هرجا که می رم برای انجام هرکاری آدم های مهربون و کار بلد کارهام رو به انجام می رسونن و کارم خیلی راحت راه می افته
من خودمم الان از صحبتهایی که استاد کردن در مورد مردم ایران دلخور شدم چون دیدم که مردم ما سر پل ذهاب چه کردن . چقدر شبیه همین مردم در فلوریدا بودن و استاد اونها رو دید و مهربونی مردم ما رو ندید و زیر سوال برد.
و شما اگر نتونی همینجا نکات مثبت رو ببینی و تمرکزت رو بر نکات مثبت کشور خودت بذاری هیچ جای دیگهء دنیا هم نمی تونی این کار رو بکنی
البته مواردی رو که فرمودین مثل کمک های مردمی ، بله قبول دارم اما این مساله در همه دنیا رایجه و ایران منحصر بفرد نیست.
چیزی که تفاوت داره اینه که کمکهایی که از خارج رسید رو به جای اینکه به مردم بدن انبار کردن و بارها شاهد این ماجرای کثیف در بحران ها بودم.
پلیس و امنیت ایران در حد زیر صفره! و اگر زیر آب زنی خودجوش مردم نباشه عملا پلیس به کشف یه جیب زنی ساده هم نمیتونه نایل بشه. پس باید ممنون مردم باشن که عین خیار همدیگرو میفروشن.
همون پلیسی که یه روز کسب و کارم رو نابود کرد، و همه لوازمم رو به تاراج برد، بدون اینکه هیچ توضیحی به من بدن، و دو سال طول کشید تا من بفهمم چه خطایی از من سر زده که همچین رفتاری با من شده و در نهایت متوجه شدن که اصلا آدم رو اشتباهی گرفتن… و ده سال من رو از زندگیم عقب انداختن.
این همون امنیتیه که ازش حرف میزنین؟
یا همون پلیسی که وقتی کیف همسرم رو که حاوی داروی مهمی بود دزد در تاریکی کوچه زد، و شخصاً دو روز بعد دزد رو پیدا کردم ، ولی هنوز پلیس تحقیق اولیه رو هم شروع نکرده بود… و بازهم من ضرر کردم به خاطر از دست دادن گوشی، و پول و مواردی که در کیف موجود بود..
همون پلیسی که وقتی برادر معتادم با قمه به من حمله کرد و خطر مرگ تهدیدم میکردم، وقتی بهشون زنگ زدیم در جواب گفتن مسایل خانوادگی به ما ربطی نداره!!؟؟
میشه بفرمایید از کدوم حس امنیت صحبت میفرمایید؟
از همونا که توی فیلمها و مستندهای خبری نمایش میدن؟
بحث ما سر قانونمندی های یک کشوره. که چقدر همه چیز سر جاشه و چقدر دست آوردهایی که بدست اومده و در اختیار مردم قرار گرفته.
اینه که درد داره.
بنده به عنوان کسی که تا بحال چندین استارت آپ رو تا مرحله اجرا پیش بردم و در نهایت یک سری دست های مافیایی اون رو ازم گرفتن، خیلی خوب میدونم که برای قشری مثل من جایی تو این مملکت نیست و اگر بخوام با قانونمندی زندگی کنم باید در جایی مثل امریکا باشم. و این خواسته امروز و دیروزم نیست. بکله از زمان طفولیت وقتی حرکت های این مردم رو در مقابل رویدادها میدیدم همیشه به خودم میگفتم خدایا، یعنی میشه من از این وحشیگری و عقب ماندگی این جماعت یه روزی رها بشم؟
شاید شما شرکت در مراسم روضه و عزا رو دوست داشته باشی.
ولی من همچین چیزی رو برنمی تابم….
شاید تقلید از یک مرجع تقلید کار درستی باشه از نظر خیلی ها!
اما من بر نمیتابم که پیرو کسی باشم که دیدگاهش نسبت به دنیا با من متفاوته
و خلاصه مطلب اینکه هرکسی زیبایی اطرافش رو در چیزی میبینه و به یک وضعیتی راضیه…
اما من چیزی رو که میخوام، همونی که سالها در پی اش هستم، همونی هست که اقای عباس منش داره به همه نمایش…
میدونید برعکس شما پلیس همیشه امنیت من رو تو این کشور حفظ کرده
من اهل روضه شنیدن نیستم و کسی هم تو ایران مجبورم نکرده روضه گوش کنم و عزاداری کنم
هیچ مرجع تقلیدی هم جز عقل و منطق و درک و شهود خودم ندارم
اما با توجه به درس های خود استاد عباس منش تو همین سایت به شما میگم که اگر تو ایران نتونستین استارت آپی رو به سرانجام برسونین هیچ جای دنیا نمی تونین تا زمانی که یه سری باورهاتون در این زمینه درست بشه
استاد خودشون هم تو ایران اول به میلیاردها تومن ثروت رسیدن بعد رفتن . ایشون اول اینجا به تمام چیزهایی که میخواستن رسیدن . تمام کارهاشون همینجا به سرانجام رسید بعد رفتن.
استاد نرفت اونجا چون نمی تونست اینجا چیزی رو به انجام برسونه
اینجا هم همه کارهاش به طور عالی پیش رفت
مساله اصلا این نیست که ادم به چیزی یه جایی راضی هست یا نه
مساله اینه که برای ثروتمند شدن باید شخصیت یک آدم ثروتمند رو پیدا کنی با افکار و ذهنیات ثروتمند که هرجای دنیا که باشی چه تو فقیرترین و بی قانون ترین کشورها چه تو ثروتمندترین و قانونمندترین کشورها بتونی پول ثروت فراوانی خوشبختی سلامتی و لذت رو به دست بیاری
خدا رو شکر یکی مث شما پیدا شد اینا رو بنویسه تا فک نکنم همه ی بچه هایی که اینجا هستن یه سره دارن تقلیدی و سطحی فقط هر چی که استاد میگه رو چشم بسته قبول میکنن.
این مدت اخیر که استاد شروع کردن توی آمریکا در مورد ایران صحبت میکنن٬ در درجه ی اول دارن 100 درصد گفته های خودشون رو درمورد تمرکز روی نکات مثبت نقض میکنن.
اوایل فک میکردم حالا یه چیز گذراییه و جدی نیست٬ اما هرچی جلو تر میره دارم مطمین میشم آقای عباس منش اخیرا در مورد نظراتی که در مورد ایران ابراز میدارن اصلا جانب انصاف رو رعایت نمیکنن و من هیچ وقت ندیدم که ایشون تا این حد درمورد موضوعی روی نکات منفیش تمرکز کرده باشن.
بنده خودم کشور های آلمان٬ سوید٬ سوییس و هلند رو دیدم و از افرادی که از نزدیک تجربه ی آمریکا رو داشتن٬ برام توضیح دادن آمریکا رو٬ این حرف منو اونایی که از نزدیک تو کشورای اروپایی و ایالات آمریکا بودن فقط میتونن صادقانه تایید کنن:
شرایط چهار فصل٬ دارا بودن تمام اقلیم های در یک سرزمین جغرافیایی٬ آب و هوای معتدل و مطبوع فقط بخشی از ویژگی هایی که هیچ کدوم از این کشورای مذکور حتی توی خواب هم نمی تونن تصور کنن که یک کشور بتونه با هم داشته باشتش.
من قبل اینکه کشورای اسکاندیناوی رو از نزدیک ببینم تو خیالم این بودش که اینا یه جاهای خیلی آروم … دوس داشتنی …. گل و بلبل… سرسبز …. و به قول حضرت استاد نعمت از زمین و زمون براشون میباره …
اما امان از اون موقعی که موسم وصال رسید ….
دیدم که همه اش فقط تبلیغات شدید و بی حد و حسابشون بود که الحق خوب هم بزک کرده بودنشون.
هیچ کدوم از این کشورا در این حدی که ما فک میکنیم زیبا نبودن. همین کشورای اسکاندیناوی که یه تصویر بهشت ازش برامون ساختن٬ فقط بگم براتون که در سال بعضا تا رکورد 90 روز دمای زیر صفر رو رد میکنن!!!!!!!!!
اصن تصورشم برای ما سخته!
اما آیا ما تصویر یخبندان از این کشورا تو ذهنمونه یا فقط کوه های سرسبز و آفتابی آلپ ؟ …
به خاطر اینکه همه ی اینا با هدف برند سازی شده برای این کشور ها…
این عزیزی که به تمسخر اون بالا برای من نوشته شما از 1001 نکته مثبت ایران یکیشو برای من بگو باید بهش بگم من اصن با آدمی که چشماشو انقد روی خوبی ها بسته و مسحور تبلیغات شده و میاد توی سایتی که مدرسش٬ یکی از اصلی ترین تاکیداتش روی تمرکز روی نکات مثبت و خواسته است٬ همچین چیزی رو می نویسته اصن حرفی ندارم.
البته که تکرار میکنم٬ برای من این رفتار آقای عباس منش یعنی این جور صحبت کردن غیر منصفانه در مورد ایران. اصلا عادی به نظر نمیرسه.
استاد عزیزم شما دارید چشمتون رو خیلی راحت روی خوبی هایی ایران می بندید و اگه میخواین حرف دلم رو بزنم احساس میکنم دارید کاملا عامدانه و با قصد این کار رو میکنید ولی نمیدونم چرا …
ذره ای شک ندارم دارین از آموزه هایی که خودتون به ما یاد دادن عدول میکنین. خاضعانه بهتون عرض میکنم نکنه این آگاهی ها را از یاد ببریم…
آدمای سطحی که ناشیانه حرف عوام رو تکرار میکردن در مورد مدینه ی فاضله و بهشت موعود بودن کشور های اروپایی و آمریکا و سیاه چال بودن ایران٬ کم ندیده بودیم. تا مدتی پیش هم برامون آقای عباس منش آدم خودساخته ی خوشناسی بود که نظراتش رو نه از سر بی انصافی بلکه از سر هدایت میدونستیم …
اما الان دیگه احساس میکنم کم کم با این روند باید اگه ایشون نمیخوان تغییر بدن این نظرشون رو من باید یه تغییری توی نظر خودم در مورد ایشون بدم…
خب من از اول که با این سایت آشنا شدم و تو اکثر حرفهای استاد اینو فهمیده بودم که استاد مهاجرت به کشورهای خوب رو جزو رویاهای دسته بالا می دونه که برآورده خواهد شد اگر فرکانس باهاش هماهنگ بشه و من مهاجرت اصلا جزو رویاهام نیست و عاشق کشور خودم هستم با اقلیم آب و هواییش و شهرهای رنگ و وارنگش جدای از دولت و حکومت و اقتصادش که اونم فرکانس من درست بشه دیگه ربطی به من پیدا نمیکنه بهترین جای دنیا برای زندگی کشور خودمه
همیشه هم اعتقادم این بوده و از اکثر کسانی که تو فامیل و دوست و آشنا که تو همه نقاط دنیا پراکنده هستن شنیده بودم که پول اگر داشته باشی بهترین جا برای زندگی همین ایرانه
برای همین از اول با این دیدگاه استاد که مخالف دیدگاه من بود کنار اومده بودم و مشکلی باهاش نداشتم
مثلا من خودم تهران به دنیا اومدم و بزرگ شدم و کار کردم اما برای آرامش داشتن و کیف کردن به شیراز مهاجرت کردم در حالیکه استاد مهاجرت به تهران رو پیشرفت به حساب میارن.
من تمرکزم رو بخش های توحیدی آموزش های استاده و اون بخش خدایی شدنه برام پررنگ تره
اما خب تو این فایل اخیر دیدم که استاد به دیده هاش تو فلوریدا تکیه کرد اما به شنیده هاش از ایران که صد درصد کذب محض بود اکتفا کرد و مطمئنم تعمدی در کار نبوده .
دوست عزیزم خیلی ها تا خودشون نرفتن و زندگی نکردن نمی تونن باور کنن اسمون همه جا همین رنگه و همه جای دنیا خوبیها و بدیهای خودش رو داره و مهم شیوهء نگاه کردن ماست.
و فراموش نکن که فرکانس استاد در اکثر سالهایی که تو ایران بود رو مدارهای فقر بود و وقتی فرکانسش بالا رفت دیگه از ایران رفت پس حق داره چیزهایی که از ایران یادش میاد قسمت منفی ماجرا باشه .
سلام.باهاتون موافقم خانم نورافکن.منم حقیقتش جدای از احترام ویژه ای ک برای آقای عباسمنش قایلم تو این زمینه مقداری تعجب کردم یا حتی دلخور شدم.شاید بودن افرادی قلیلی ک سواستفاده کردن اما افرادی ک کمک کردن بیشمار بود.همه در حد توانشون هیچ کس کم نذاشت.
خدا رو شکر میکنم که خدا همیشه من رو هدایت میکنه و شما رو به عنوان دستی از خودش فرستاده برای راهنمایی من.
امروز بعد از مدتها دارم کامنت میذارم.
باید اعتراف کنم که اوایل زیاد این قوانین رو باور نکردم که بهش عمل کنم. (البته بگم باور کرده بودم ولی به قول استاد، باور و ایمانم به این حد نبود که منجر به عمل بشه)
ولی حدودا دو سه هفته هست که بصورت عجیب و غریبی دارم روی این مطالب دوره ها و فایل های شما واقعاً کار میکنم. تصمیم گرفتم در این مرحله ترمزهای شدید مالی رو پیدا کنم و این کدهای مخرب رو با دلایل منطقی از ذهنم پاک کنم و یه حسی بهم گفت اینا رو با شما در میون بذارم و شما هم اگر دلیل منطقی برای این ترمزها داشتید بنویسید. ان شا الله به زودی نتایج این باورها رو براتون مینویسم که باور شما هم تقویت بشه.
ترمز ۱) فرصتها برای پولدار شدن من کمه.
منطق ۱) هر روز فرصت داره بیشتر میشه چون امکانات بیشتر شده و همچنین نیازهای مردم بیشتر شده و مردم راحت طلب تر شدن. هرچقدر بیشتر میگذره موقعیت و فرصت برای پولدار شدن بیشتر میشه. مثلا افراد از کسب و کار اینترنتی دارن ثروتهای عظیمی رو بدست میارن. هر روز داره راحتتر میشه ثروتمند شدن چون داره فرصت و امکانات بیشتر میشه. تازه هرچقدر پیش میریم تقاضای مردم بیشتر میشه. مثلا چقدر فروشگاه موادغذایی و رستوران و…. ایجاد شده که همشونم بسیار شلوغن. چون جمعیت و راحت طلبی زیاده برای همین تقاضا زیادتر شده و مردم دنبال هم ایده های جدید هستن و هم قدیمی. هر روز داره تنوع شغل هایی که میتونم داشته باشم بیشتر میشه. من هدایت میشم به سمت شغل مورد علاقم و موفقیت توی اون شغل. من با اکثریت جامعه و مردم فرق میکنم و میتونم به راحتی به سمت اون فرصت ها هدایت بشم و جهان همه چیز رو برام به راحتی فراهم کنه و خود به خود وارد اون مسیرها بشم. خداوند وعده فزونی داده است. خدا خلاف وعده اش عمل نمیکنه. مهران تو باید توکل داشته باشی. توکل یعنی به چیزی که نمیبینی و وعده خدا هست ایمان داشته باشی که حقیقت داره.
ترمز ۲) پول کم وجود داره که اکثر مردم وضع مالی خوبی ندارن.
منطق ۲) پول و ثروت بیشتر از نیاز من وجود داره که وارد زندگیم میشه. من میدونم که باران پول و ثروت همیشه داره میباره ولی اکثر مردم اینو نمیدونن. من نسبت به اکثریت مردم رفتارهای متفاوتی دارم. اینکه تعداد کمی پولدار هستن دلیل بر این نیست که پول کم وجود داره، بلکه داره این رو نشون میده که تعداد کمی از مردم هستن که ایمان دارن و توکل دارن و از دایره امنشون بیرون اومدن و از تضادها به نفع خودشون استفاده میکنن و اکثریت مردم عموما از یک نوع سیستم فکری استفاده میکنن و نتیجه های یکسانی از جمله پول کم و زندگی سختی دارن ولی خدا بی نهایت رزاقه. خدا بی نهایت وهابه. به قول قرآن خدا میگه رزق به غیرالحساب میدم. میگه روزی میدم که نمیتونید حساب کنید و به حساب کتاب نمیگنجه. مهران تو باید به قول قرآن جز متقین باشی. یعنی کسانی که به غیب ایمان دارند.
ترمز ۳) پول درآوردن کار سختیه.
منطق ۳) نه اتفاقا خیلی هم کار راحتیه و با کار راحت میشه پولهای کلانی ساخت. همینطور که تا الان راحت کار کردی و حتی خوابیدی ولی پول درآوردی. سرمایه گذاری ها سخت نیستن. درآمد غیرفعال مثل اجاره دادن املاک و سایت فروشگاهی و… سخت نیستن. مثلا من خیلی راحت به هرچی که میخواستم رسیدم. من با اکثریت جامعه و مردم فرق میکنم و میتونم به راحتی پول بسازم. مهران تو باید توکل داشته باشی. توکل یعنی به چیزی که نمیبینی و وعده خدا هست ایمان داشته باشی که حقیقت داره.
ترمز ۴) شرایط رکود اقتصادی شده و قدرت خریدم نسبت به درآمدم اومده پایینتر.
منطق ۴) تو همین شرایط رکود برای بعضی افراد شرایط رونق گل و بلبله! اونا دارن رشد شدیدی میکنن. مثل افرادی که سهام و طلا و ارز داشتن. پول هم همیشه بیشتر از نیاز من وجود داره. برای بعضی ها که به خداوند وصلن همیشه شرایط رونق هست. من هم میتونم مثل اقلیتی که در این شرایط هم جهان داره براشون سلسله وار اتفاقات و نعمتهای خوب و پول میاره باشم. بلکه اون شرایط رکود اقتصادی برای اون اقلیت میشه بهترین شرایط اقتصادی.
ترمز ۵) هرکاری بخوام راه بندازم نیاز به سرمایه اولیه دارم.
منطق ۵) چقدر آدمهای موفق هستن که به راه هایی هدایت شدن که بدون سرمایه اولیه پله های موفقیتشونو خیلی سریع طی کردن. مثلا آقای فتاحی رئیس کارخانه امرسان که بدون ۱ ریال سرمایه کار خودشو شروع کرد چون باور داشت میشه بدون سرمایه کار کرد به این مسیر هدایت شد. افراد دیگه ای مثل احد عظیم زاده، سید حسین عباس منش و…
ترمز ۶) فکر میکنم تخصصی که دارم به درد افراد زیادی نمیخوره و افراد زیادی هستن که مثل من یا قویتر از من باشن.
منطق ۶) طبق شناختی که از خودم دارم، من نسبت به بقیه افراد قدرت سرچ و تحلیل بالاتری دارم و همچنین چیزهایی که توش تخصص دارم رو به صورت اصولی آموزش دیدم و سعی در بکارگیری اون اصول دارم. هرکسی تو یه نقطه از تکاملشه و نباید خودمو با دیگران مقایسه کنم. همین الان کلی تخصص و نکته مثبت دارم که میتونم ازش پول زیادی بسازم. خیلی ها هستند که از همین توانایی ها دارن پول میسازن. افرادی که مثل من توانایی های من رو دارن، خیلی خیلی کم هستن ولی چون دور و بر من زیاده از این جنس افراد من فکر میکنم توانایی من رو همه دارن در صورتیکه اینطور نیست. توانایی های من رو همه بلد نیستن، من اینا رو بلدم و میتونم از اینا ثروت بسازم. (لیست توانایی هام رو بنویسم و دنبال الگو هایی بگردم که از همین توانایی ها پول زیادی میسازن) پول ساختن توانایی عجیب غریبی نمیخواد بلکه باور به توانایی های خودم میخواد. افراد بسیار زیادی هستند که حاضرن برای توانایی ها و ویژگی های من با کمال میل پول زیادی بدن.
ترمز ۷) من آدم خیلی خلاقی نیستم و ایده های خیلی خاصی ندارم و ایده هایی که دارم رو شاید هر کس دیگه میتونه اینارو بگه.
منطق ۷) من اگر تونستم حتی یک مسئله ای رو مدیریتش کنم و حلش کنم پس آدم خلاقی هستم. آدم های ثروتمند و موفق اصلا آدمهای خاصی نیستن، اونا دقیقاً مثل خودم هستن ولی اونا به این موضوع باور دارن پس منم باید باور کنم که خلاقم و پر از توانایی و ایده هستم. ضمنا ایده هایی که به ذهن من میرسه حتما خیریتی داره که به ذهنم رسیده و برای اون برهه از زمانی که من قرار دارم حکمتی داره و مهم نیست چند نفر دیگه این ایده رو دارن. خیلیا ایده های نابی دارن ولی کمتر کسی عمل کننده هست. ضمناً من به خدایی پی بردم که کمتر کسی بهش ایمان داره.
ترمز ۸) فکر میکنم اگر وارد کاری شوم، آن کار از دید اطرافیانم مورد تمسخر قرار بگیره.
منطق ۸) اطرافیان و مردم همیشه هر طور که باشم حرف برای گفتن دارن (مثال پیرمرد و پسر و الاغ). پس بهتره که من هر طور که میخوام زندگی کنم. به سبک زندگی خودم عمل کنم و هرکار که حسم میگه انجام بدم. من کلا یکبار به دنیا میام و یکبار حق زندگی دارم و استفاده از این نعمت هایی که در دنیا هست استفاده کنم و این زمان رو باید به انتخاب خودم زندگی کنم و اصلا کاری به حرفهای مردم نداشته باشم.
ترمز ۹) فکر میکنم اگه بخوام کسب و کارم رو گسترش بدم درگیری هام خیلی بیشتر میشه و باید زمان بیشتری بذارم و دیگه از زندگی لذت نمیبرم.
منطق ۹) من چون به سمت کار مورد علاقم که عشق منه هدایت میشم پس عملا این باور رد میشه. چون کار من تفریحمه. کار من عشقمه. کار من لذت بخشه و میشه با خانواده بود و این کار رو انجام داد و حتی میشه سیستم سازی کرد و کارآفرینی باشه. اگه عاشق کارم باشم پس کارم تفریح و عشق و سرگرمی و لذتمه.
دوستان لطفاً اگر دلایل منطقی دیگه ای برای این ترمزها به ذهنتون رسید بهم بگید.
وچقدر باور مردم اون منطقه عالیه که نه تنها غر نمیزننن بلکه انتخاب میکنند سازنده باشند وپیش بینی کنند دفعه بعد طوفان رو که از ش چه استفادهایی میتونن بکننن…..
واقعا چقدر انسان شگفت انگیزه خداوند چه موجودی رو خلق کرده واقعا استاد متحیر میشم از این همه خارق العاده وسازنده بودن خودمون ،که چطور میتونین اینقدر شگفت انگیز باشیم
چقدر مهمه که از همین الانی که شرایط آروم هست تمرین کنیم که روی «کنترل ذهن» مسلط بشیم تا توی هر شرایطی بتونیم تمرکز رو از روی شرایط به ظاهر بد، متمرکز کنیم روی نکات مثبت و زیبایی ها
در واقع اگه وقتی اوضاع خوبه تمرین کنیم ، قاعدتا در دل شرایط سخت میتونیم خودمون رو در مدار مناسب حفظ کنیم و تازه بشه «نقطه عطف» که از لحاظ مدار پیشرفت کنیم
وقتی هم که ما در مدار درست باشیم، هدایت میشیم به افراد مثبت و مناسب..
یعنی میخوام بگم دیدن و تجربه این شرایط ، برای همه یکسان نیس .. یه عده غر میزنن و شاکی و عصبانی و تقصیر رو گردن دولت و حکومت و .. میندازن
*بنظرم وقتی میشه اینقدر رها و آزاد بود که باورهای توحیدی قوی ای داشت
یعنی باور داشته باشی که خدا حواسش بهت هست ، تنها نیستی و این صرفا یه چالش بوده مثل بقیه چالش ها ، حالا یه خورده ظاهر متفاوتی داره وگرنه ماهیت یکسانه و البته موقت و گذرا ، پس دلیلی نداره برای این گذرا بودن به خودمون فشار عصبی بیاریم و تسلیم نجواهای شرک آلود بشیم
چقدر دید عالی ای که بجای اینکه بگیم فلان جا ثروت زیادی دارن که میتونن اون مدل امکانات داشته باشن و ایه یأس بخونیم، روی باورهامون کار کنیم که ما هم انقدر ثروت داشته باشیم که نگران از دست دادن نباشیم یا بخوایم همینی که هست رو سیو کنیم چون فک میکنیم کمبود و محدودیت هست
* یعنی تمرکز روی «بدست آوردن» بذاریم نه روی «از دست دادن»
راجب نکته های ک از این فایل یادگرفتم این بود که خداروشکر املاک استاد و حیوناشون اسیب خاصی ک ندیدن و کلی هم دارن حال میکن یعنی هرچی مسیرت درست باشه با انرژی منبع هماهنگ باشی اتفاق بدی حتی اگه طوفانم بیاد برات نمیوفته و خداوند نگهت میداره
راجب فراوانی گفته شد خ کمکا عالی بوده خداروشکر چونکه مردم موفق روی دولت حساب نمیکنند
این چند روز اتفاقای فوق العاده برام افتاد و من خ از خواسته هامو دریافت کردم
گوشی موبایل. من ی گوشی خ فول میخواستم ک باهاش راحت فایل ببینم، حافظش خوب باشه و دوربینش با کیفیت که ب لطف خداوند. دیشب خداوند برای من خرید
طلا. من خ ب طلا و ملک علاقه دارم ک دیشب با کمک خداوند یک جفت گوشواره خوب خریدم
پاورقی. اونقدر تو طافروشی ادم بود ک اومده بودن طلا بخرن ک صدا ب صدا نمیرسید ببینین چقدرمردم وضعشون خوبه چقدر پول چقدر فراوانی. ی آقای من دیدم ک 15میلیون برای همسرش النگو خرید چه روابط عاشقانه ای
هدیه. من یک میلیون ب پدرم کادو دادم
ادکلن من خ ب ادکلن علاقه دارم و امروز ی برند خوبشو خریدم و از فروشندش پرسیدم فروشتون چطوره گفت عالی، چه جمله قشنگی چقدر فراوانی دیدم خداروشکر??
چیزی ک توی این مسیر برام جالب بود احساسم بود من اصلا سورپرایز نشدم انگار همش برام عادی بود و ب کمک الله میخوام قدمای بعدیمو ور دارم
چیزیو ک خ دوس داشتم این بود ک من همه چیو نقد گرفتم این باورو ک من همه چیو نقد میخرم خ دوستت دارم
دوستون دارم استاد دوست دارم شاد و ثروتمند باشین???????
امروز این فایل، نشانه روز من بود. من قبلا این فایل رو صوتی گوش کرده بودم اما امروز تصویری دانلود کردمش و استاد مثل همیشه عالی درس هایی رو که باید به ما گفتند.
استاد من امروز اومدم خونه پدر شوهرم و چون این مدت یه مقدار شرایط برای گفتن کارگر برای تمیز کردن خونه مساعد نیست، من کمک مادر شوهرم خونش رو کلی تر و تمیز کردم یه جورایی که حال خودمم خوب شد. بعد اومدم توی سایت و دیدم این فایل، که درس اصلیش کمک کردن بدون چشمداشت هست نشانه منه و یه جورایی تقارن داشتن این دو موضوع با هم و گفتم احسنت، این دقیقا فایل خود خود منه
من دوست دارم بگم که توی این فایل:
داستان، داستان فراوانیه
داستان، داستان عشقه
داستان، داستان مهربانی بدون چشمداشته
داستان، داستان هم نوع دوستیه
داستان، داستان حال خوب در همه حاله
داستان، داستان توحیده
داستان، داستان ثروته
داستان، داستان تفاوت دیدگاهها و رسیدن به نتایج متفاوته
داستان، داستان آرامشه
داستان، داستان ایمانه
داستان، داستان ارزش تضادها در زندگیه
و
داستان، داستان هدایت دائمی خداوند به بهترین مسیرهاست
استاد میبینی چجوری خواب و خوراک و گرفتی از ما :)) روز جمعه از 6 صب که پاشدم دارم فایل گوش میدم ، قبلا عمرا من صب جمعه از خوابم میزدم:)) خودم حس میکنم به خاطر عشقیه که به مباحث توحیدی پیدا کردم هیچ وقت همچی لذتی نداشتم تو زندگیم که اینجوری به خدا نگاه کنم، تو این فایلم بود ، و لذت بردم، اتفاقا اتفاقی تو اخبار دیدم که فقط خرابی ها رو نشون میداد و یکی داشت میگفت هیچکی بهمون کمک نکرده:))) همون لحظه گفتم استاد چه فایلی از فلوریدا گذاشته بودا یه بار نمیشه زیبایی ها رو نشون بدن تو اخبار :))
انشالله به جایی برسیم که حتی یه درصد رو بقیه حساب نکنیم ، به نظرم کلمه الله یعنی عشق مطلق ، و قل هوالله احد یعنی عشق یکی ی دونه ، مثلا ادم به عشقش میگه تو یکی یه دونه منی:)) اینجا میگیم تو اون عشقی تو یکی یه دونه ای هیچکس عین تو نیست :)
به لطف خدا که با آموزه های شما آشنا شدم،، حتی در این متن کوچک، اما پر ارزشترین چند تا از باورهای محدود کننده ام رو شناسایی کردم.
میدونم بسته های روانشناسی ثروت شما عالی هستند
میدونم.
و من به خودم تعهد میدم که به لطف خدا روی باور داشتن این محصولات کار کنم.
و اما
سوالات مهم زندگیم
چرا ثروتمند و پولدار نمیشوم،، چرا به استقلال مالی خوبی نمیرسم.؟؟؟؟
جواب،: باورهای نامناسب
1_علی رغم اینکه بر روی باور فراوانی کار کرده ام ولی باور عکس این باور در من باز زمزمه میکند که کمبود هست، پول نیست، همه به سختی در این شرایط پول درمیآورند.
2_ فکر میکنم و بر این باور هستم که به هنگام پس انداز، از دوستان و فامیل از من قرض میگیرند و این قرض را پس از مدت مدید و طولانی به من برمیگردانند و حتی در برخی موارد برمیگردانند.
باور مناسب :
ما در جهانی هستیم که انتهای برای ثروت ها و فراوانی هایش نیست. اما اینکه سهم ما از این ثروت چقدر است، کاملاً بستگی به تمرکزمان و تفکرمان و باورهای ما به کل جهان دارد.
ثروت و فراوانی در جهان بیشمار است، بیشمار و هر روز با گسترش ما بر این نعمتها افزوده میشود، یعنی با پیشرفت تکنولوژی، ابعاد بزرگتری از ثروتها در جهان پدیدار میشود.
مثال، 30 سال قبل خبری از کسب درامد از :
انرژی خورشیدی
انرژی باد
انرژی آب
تفاله های میوه و سبزی
دور ریزهای شرکتهای کنسرو ماهی
کامپیوتر
اینترنت و…. نبود ولی امروزه….. همه جا پر است از فراوانی و بهانه ای برای کسب درآمد.
حتی از پهن الاغ هم درآمدزایی میکنند، میگویند درمان آسم میباشد. ?????
چه برسد به موارد دیگر.
ثروت و فراوانی همه جا هست همه جا،، آن هم به راحتی و در نهایت آرامش و راحتی.
طوری که با یکتاپرستی و اصلاح باورها و تمرکز بر روی نکات مثبت و خواسته ها با روزی 3ساعت کار سرشار از عشق و علاقه میتوان به ثروتهای بیشماری از ثروتهای الهی دست یافت.
طوری که با 1000 سال کار سخت و مداوم، به یک دهم آن هم نمیتوان رسید.
و اگر ثروتمندتر شوم
میتوانم با رسیدن به استقلال مالی که هر روز بر آن افزوده میشود، تمام خریدهایم نقدی، با بهترین کیفیت، و پایینترین قیمت، در کمال آرامش و راحتی و سربلندی باشد.
،، میتوانم شرکتم آن را گسترش دهیم، آن هم با قانون تکامل و سرعت بالا.
میتوانم حقوق و مزایای پرسنلمان را در 2هر ماه تسویه کنیم.
میتوانم خودروهای مورد علاقه خودم را بخرم و در مسافرتهای مختلف کاری و تفریحی، با لذت و امنیت و آرامش و عزت و سربلندی کارها و تفریحات و جهانبینی توحیدی خودم را انجام دهم.
میتوانم انفاق کنم. انفاق نیک و پسندیده،، نهان و آشکارا.
انفاق که خدا بر آن می افزاید و در خیلی از موارد بیشمار.
میتوانم هر آنچه دلم میخواهد و هر آنچه خانواده ام میخواهند تامین کنم.
میتوانم به لطف رب جهانیان، اگر از فامیل و دوستام کسی باشد به قرض الحسنه نیاز داشته باشد و قانون تکامل را طی کرده باشد و یا در حال طی کردن آن باشد و باورهای مناسب و مناسبتری داشته باشد، به او قرض بدهم ، یا به گفته خدا، به خدا قرض دهم. به سیستم هوشمند برای گسترش جهان هستی.
همان قرضی که خدا در قرآن فرموده و خودش فرموده که
سوره الحدید آیه 11
کیست که به خدا وام نیکو دهد، تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است!
و به خدا ایمان و باو دارم و او هررررگز خلاف وعده نمیکند
و بر نعماتی که خود صاحب آنهاست و بر من و ما ارزانی داشته، در صورتی که به او ایمان بیاوریم و اجابت کنیم چندین برابر و حتی در موردی700 برابر و حتی بیشتر می افزاید.
هر روز که میگذره با گوشت و خونم متوجه میشم که شما چقدر خوب قوانین رو درک کردید و مهمتر از اون اصل هر موضوع رو درک کردید.
همه چیز نوع نگاه و دیدگاه و توجه ماست.
و کسانی که نتیجه میگیرن مثل شما از این نوع دیدگاه بهرمند هستند،یعنی این نوع دیدگاه رو بدست اوردن.
مدتی قبل من یه انیمیشن دیدم به اسم گربه ی چکمه پوش، در طول دیدن این انیمیشن فقط و فقط شخصیت اون سگ رو مسخره میکردم و شخصیتهای دیگه مثل گربه و پنجه طلا و دختر رو تحصین میکردم، چند روزی گذشت تا در هدایتم فایل درسهایی از گربه ی چکمه پوش شد، با تعجب باز کردم و گوش دادم و به فکر فرو رفتم، باز انیمیشن رو دیدم با این تفاوت که الان با اظهار نظر شما به موضوع نگاه میکردم و همون لحظه گفتم اینه که استاد نتیجه میگیره، نوع دیدگاهش رو نگاه کن چقدر با تو متفاوته.
دوره ی 12 قدم رو تهیه کردم و شروع کردم به خوندن قران، استاد وقتی شما در مورد اون ایه ها حرف میزنید و من اونا رو خونده بودم تفاوت دیدگاه باز برام مشخص شد و اینجا بود که کلمه ی لاجرم برام معنی پیدا کرد.
وقتی دیدگاهت این باشه لاجرم ثروتمند میشی، لاجرم خوشبخت میشی و ……
یه مدتی پیش یه سری فایل گذاشتید با عنوان نتایج دوستان از اموزهای استاد.
یکی از فایلها مربوط به دوستی بود به اسم ارشیا اگه اشتباه نکنم که فایلش فیلمی از قبل و بعد زندگیش بود و صحبتهای شما با اون شخص.
یه قسمتی از فایل ارشیا به این اشاره کرد که ما اجناسی که مشتری عودت میده رو به رایگان هدیده میدیم (و فکر میکنم اون محصول پاوربانک بود) گفت ما اون محصول رو به رایگان به یه شخصی دادیم و اون شخص گفت رنگ صورتیش رو ندارید.
هنوز جمله ی ارشیا تموم نشده بود که من از ذهنم رد شد که چقدر پررو بوده که این حرف رو زده مگه دندون اسب پیش کش رو میشمارند، ولی ارشیا گفت وقتی این حرف رو اون شخص زد من گفتم ایول ما میتونیم صورتی این محصول رو سفارش بدیم و این کار رو کردیم و چقدر رنگ صورتیش رو عالی فروختیم و گفت این هدایتی از سمت خدا بوده.
من فایل رو استپ کردم و فکر کردم و فکر کردم و گفتم بخاطر همین نوع دیدگاهه که این دوست من اینقدر نتیجه گرفته و من نه .
الان در این فایل دیدگاه یعنی این من ویرانی میبینم و بدبختی و سختی و …. و شما فروانی و عشق و محبت و نعمت و ……. خب پس شما نتیجه میگیرد و هدایت میشید به همین دیدگاه و من هدایت میشم به مسیری که از جنس دیدگاهم بیشتر و بیشتر ببینم.
همیشه امیدوار باشیم منتظر دولت و دیگران نباشیم خودمان با توکل روی پای خودمان با توکل به خدا وامیدوارانه حرکت کنیم و عمل کنیم
همیشه با آرامش و صبر و با توکل به خدای متعال کارها را با احساس خوب به پیش ببریم
همیشه بدانیم که با هر سختی آسانی است و همیشه متوکلانه ادامه دهیم وبدانیم که سختیها هم پایانی دارد و برای این است که ما تجربه کسب کنیم و به موفقیتهای بیشتری برسیم
توانایی امان همیشه درخلق ثروت بیشتر باشد و خیلی به گذشته کاری نداشته باشیم از آن درس بگیریم و آن را رهایش کنیم.
همیشه دیدگاه مثبت داشته باشیم حتی در اتفاقات بد و زیباییها و خوبیها را ببینیم
هیچوقت غر نزنم و بدانم همیشه راهی هست و بخواهم حلش کنم و راهکارهای را دارم
از کسی توقع نداشته باشیم و این طوری راحت هستیم. این راه درست است
خوبیهای ثروت را بنویسم و دوباره روی آن تمرکز کنم
بلاهای طبیعی عادی است و ویژگی این جهان مادی است
تفاوت است بین کسانی که تمرکز دارن روی بدست آوردن و تمرکز کردن روی از دست دادن یعنی همه چیز دو وجه دارد این ما هستیم که می خواهیم در کدام وجه آن کار کنیم و ان را مدنظر قرار دهیم که همان نتایج را هم می گیریم یعنی این بستگی دارد که به چی توجه میکنیم واز چی تمرکز می زاریم و فرکانس می فرستیم
از این طوفان قدرت خداوند را ببینیم و این که باعث چه چیزهای خوبی خواهد شد.
خدایا شکرت که همیشه با دیدن هر فایلی از شما فراوانی بیشتری را درک میکنم
همیشه راه حلها وجود دارند کافیست که به سمت خدا بیشتر هدایت شویم و بیشتر سمت خدا برویم و به او نزدیکتر شویم
سلام.
استاد اینکه انقد تمرکزتون روی نکات مثبته آمریکاست خیلی خوبه٬ ولی اینکه تمرکزتون انقد روی نکات منفیه ایرانه چی؟ …
سلام.
از استاد شنیدم و یاد گرفتم ک هر کسی واقعیت های زندگی خودش رو میبینه و تجربه میکنه. واقعیتهای زندگی افراد شبیه هم نیست و با هم متفاوته.
من در زمان بلایای طبیعی در ایران کمک و حمایت و همدلی و محبت دیدم. دست همدیگرو گرفتن دیدم. به هم امید و روحیه و قوت قلب دادن دیدم. یاری دیدم و غر زدن و شکایت ندیدم.
اگه غر و شکایت و نق زدن بوده توسط همون افرادی دیده میشه که واقعیتهای زندگیشون همونا بوده. بقول استاد در همین فایل همه جور آدم همه جا هست.
من و شما آقای قاسمی و خیلی های دیگه واقعیتهای زندگی خودمون رو دیدیم
و استاد عزیز و آقای بهنام ر و خیلی های دیگه واقعیتهای زندگی خودشون رو.
شاد باشید و راضی و پر روزی.
دقیقا این سوال منم هست.
شما از 1001 نکته مثبت در ایران یکیش رو بگو من شخصا بهتون جایزه میدم.
ایران یکی از امن ترین کشورهای دنیاست آقای بهنام. از نظر پلیس های امنیتی . تو تمام دنیا همین اتفاقاتی که داره تو ایران می افته می افته اما تو ایران چون تمرکز اکثر مردم رو اخبار بده فکر میکنن تو ایران بیشتره در حالیکه اینطوری نیست .
تو ایران اگر مردمی هستن که نذریه یه بابایی رو دو ساعته تموم میکنن . مردمی هم هستن که دارن نذری میدن
من خودم چندین نفر رو فقط دور و بر خودم می شناسم که که نذریهاشون رو می برن و بین نیازمندا پخش میکنن
می بینم مردمی رو که دارن هر ماه مقدار زیادی برای بنگاههای خیریه تو ایران کمک میکنن بنیادهای خیریه ای که واقعا دارن برای مردم نیازمند فعالیت میکنن درست و اصولی و می رسونن به دست اهلش
تو ایران نکات مثبت خیلی زیادی هست که فقط کافیه با کمی دقت بهشون نگاه کرد و از شنیددن و دیدن اخبار منفی اعراض کرد
من از وقتی مدار خودم تغییر کرده و مهربون تر از سابق شدم هر روز دارم آدم های مهربون و دوست داشتنی بیشتری می بینم هرجا که می رم برای انجام هرکاری آدم های مهربون و کار بلد کارهام رو به انجام می رسونن و کارم خیلی راحت راه می افته
من خودمم الان از صحبتهایی که استاد کردن در مورد مردم ایران دلخور شدم چون دیدم که مردم ما سر پل ذهاب چه کردن . چقدر شبیه همین مردم در فلوریدا بودن و استاد اونها رو دید و مهربونی مردم ما رو ندید و زیر سوال برد.
و شما اگر نتونی همینجا نکات مثبت رو ببینی و تمرکزت رو بر نکات مثبت کشور خودت بذاری هیچ جای دیگهء دنیا هم نمی تونی این کار رو بکنی
سلام بابت ثبت دیدگاهتون متشکرم.
البته مواردی رو که فرمودین مثل کمک های مردمی ، بله قبول دارم اما این مساله در همه دنیا رایجه و ایران منحصر بفرد نیست.
چیزی که تفاوت داره اینه که کمکهایی که از خارج رسید رو به جای اینکه به مردم بدن انبار کردن و بارها شاهد این ماجرای کثیف در بحران ها بودم.
پلیس و امنیت ایران در حد زیر صفره! و اگر زیر آب زنی خودجوش مردم نباشه عملا پلیس به کشف یه جیب زنی ساده هم نمیتونه نایل بشه. پس باید ممنون مردم باشن که عین خیار همدیگرو میفروشن.
همون پلیسی که یه روز کسب و کارم رو نابود کرد، و همه لوازمم رو به تاراج برد، بدون اینکه هیچ توضیحی به من بدن، و دو سال طول کشید تا من بفهمم چه خطایی از من سر زده که همچین رفتاری با من شده و در نهایت متوجه شدن که اصلا آدم رو اشتباهی گرفتن… و ده سال من رو از زندگیم عقب انداختن.
این همون امنیتیه که ازش حرف میزنین؟
یا همون پلیسی که وقتی کیف همسرم رو که حاوی داروی مهمی بود دزد در تاریکی کوچه زد، و شخصاً دو روز بعد دزد رو پیدا کردم ، ولی هنوز پلیس تحقیق اولیه رو هم شروع نکرده بود… و بازهم من ضرر کردم به خاطر از دست دادن گوشی، و پول و مواردی که در کیف موجود بود..
همون پلیسی که وقتی برادر معتادم با قمه به من حمله کرد و خطر مرگ تهدیدم میکردم، وقتی بهشون زنگ زدیم در جواب گفتن مسایل خانوادگی به ما ربطی نداره!!؟؟
میشه بفرمایید از کدوم حس امنیت صحبت میفرمایید؟
از همونا که توی فیلمها و مستندهای خبری نمایش میدن؟
بحث ما سر قانونمندی های یک کشوره. که چقدر همه چیز سر جاشه و چقدر دست آوردهایی که بدست اومده و در اختیار مردم قرار گرفته.
اینه که درد داره.
بنده به عنوان کسی که تا بحال چندین استارت آپ رو تا مرحله اجرا پیش بردم و در نهایت یک سری دست های مافیایی اون رو ازم گرفتن، خیلی خوب میدونم که برای قشری مثل من جایی تو این مملکت نیست و اگر بخوام با قانونمندی زندگی کنم باید در جایی مثل امریکا باشم. و این خواسته امروز و دیروزم نیست. بکله از زمان طفولیت وقتی حرکت های این مردم رو در مقابل رویدادها میدیدم همیشه به خودم میگفتم خدایا، یعنی میشه من از این وحشیگری و عقب ماندگی این جماعت یه روزی رها بشم؟
شاید شما شرکت در مراسم روضه و عزا رو دوست داشته باشی.
ولی من همچین چیزی رو برنمی تابم….
شاید تقلید از یک مرجع تقلید کار درستی باشه از نظر خیلی ها!
اما من بر نمیتابم که پیرو کسی باشم که دیدگاهش نسبت به دنیا با من متفاوته
و خلاصه مطلب اینکه هرکسی زیبایی اطرافش رو در چیزی میبینه و به یک وضعیتی راضیه…
اما من چیزی رو که میخوام، همونی که سالها در پی اش هستم، همونی هست که اقای عباس منش داره به همه نمایش…
بقول آمریکاییها… Thats what I’m talking about
میدونید برعکس شما پلیس همیشه امنیت من رو تو این کشور حفظ کرده
من اهل روضه شنیدن نیستم و کسی هم تو ایران مجبورم نکرده روضه گوش کنم و عزاداری کنم
هیچ مرجع تقلیدی هم جز عقل و منطق و درک و شهود خودم ندارم
اما با توجه به درس های خود استاد عباس منش تو همین سایت به شما میگم که اگر تو ایران نتونستین استارت آپی رو به سرانجام برسونین هیچ جای دنیا نمی تونین تا زمانی که یه سری باورهاتون در این زمینه درست بشه
استاد خودشون هم تو ایران اول به میلیاردها تومن ثروت رسیدن بعد رفتن . ایشون اول اینجا به تمام چیزهایی که میخواستن رسیدن . تمام کارهاشون همینجا به سرانجام رسید بعد رفتن.
استاد نرفت اونجا چون نمی تونست اینجا چیزی رو به انجام برسونه
اینجا هم همه کارهاش به طور عالی پیش رفت
مساله اصلا این نیست که ادم به چیزی یه جایی راضی هست یا نه
مساله اینه که برای ثروتمند شدن باید شخصیت یک آدم ثروتمند رو پیدا کنی با افکار و ذهنیات ثروتمند که هرجای دنیا که باشی چه تو فقیرترین و بی قانون ترین کشورها چه تو ثروتمندترین و قانونمندترین کشورها بتونی پول ثروت فراوانی خوشبختی سلامتی و لذت رو به دست بیاری
این مدل شخصیت هر جا که بره ثروتمند میشه
از توضیحات زیبا و تاثیر گزارتان لذت بردیم دوست عزیز
موفق باشید
سلام خانم نورافکن
خدا رو شکر یکی مث شما پیدا شد اینا رو بنویسه تا فک نکنم همه ی بچه هایی که اینجا هستن یه سره دارن تقلیدی و سطحی فقط هر چی که استاد میگه رو چشم بسته قبول میکنن.
این مدت اخیر که استاد شروع کردن توی آمریکا در مورد ایران صحبت میکنن٬ در درجه ی اول دارن 100 درصد گفته های خودشون رو درمورد تمرکز روی نکات مثبت نقض میکنن.
اوایل فک میکردم حالا یه چیز گذراییه و جدی نیست٬ اما هرچی جلو تر میره دارم مطمین میشم آقای عباس منش اخیرا در مورد نظراتی که در مورد ایران ابراز میدارن اصلا جانب انصاف رو رعایت نمیکنن و من هیچ وقت ندیدم که ایشون تا این حد درمورد موضوعی روی نکات منفیش تمرکز کرده باشن.
بنده خودم کشور های آلمان٬ سوید٬ سوییس و هلند رو دیدم و از افرادی که از نزدیک تجربه ی آمریکا رو داشتن٬ برام توضیح دادن آمریکا رو٬ این حرف منو اونایی که از نزدیک تو کشورای اروپایی و ایالات آمریکا بودن فقط میتونن صادقانه تایید کنن:
شرایط چهار فصل٬ دارا بودن تمام اقلیم های در یک سرزمین جغرافیایی٬ آب و هوای معتدل و مطبوع فقط بخشی از ویژگی هایی که هیچ کدوم از این کشورای مذکور حتی توی خواب هم نمی تونن تصور کنن که یک کشور بتونه با هم داشته باشتش.
من قبل اینکه کشورای اسکاندیناوی رو از نزدیک ببینم تو خیالم این بودش که اینا یه جاهای خیلی آروم … دوس داشتنی …. گل و بلبل… سرسبز …. و به قول حضرت استاد نعمت از زمین و زمون براشون میباره …
اما امان از اون موقعی که موسم وصال رسید ….
دیدم که همه اش فقط تبلیغات شدید و بی حد و حسابشون بود که الحق خوب هم بزک کرده بودنشون.
هیچ کدوم از این کشورا در این حدی که ما فک میکنیم زیبا نبودن. همین کشورای اسکاندیناوی که یه تصویر بهشت ازش برامون ساختن٬ فقط بگم براتون که در سال بعضا تا رکورد 90 روز دمای زیر صفر رو رد میکنن!!!!!!!!!
اصن تصورشم برای ما سخته!
اما آیا ما تصویر یخبندان از این کشورا تو ذهنمونه یا فقط کوه های سرسبز و آفتابی آلپ ؟ …
به خاطر اینکه همه ی اینا با هدف برند سازی شده برای این کشور ها…
این عزیزی که به تمسخر اون بالا برای من نوشته شما از 1001 نکته مثبت ایران یکیشو برای من بگو باید بهش بگم من اصن با آدمی که چشماشو انقد روی خوبی ها بسته و مسحور تبلیغات شده و میاد توی سایتی که مدرسش٬ یکی از اصلی ترین تاکیداتش روی تمرکز روی نکات مثبت و خواسته است٬ همچین چیزی رو می نویسته اصن حرفی ندارم.
البته که تکرار میکنم٬ برای من این رفتار آقای عباس منش یعنی این جور صحبت کردن غیر منصفانه در مورد ایران. اصلا عادی به نظر نمیرسه.
استاد عزیزم شما دارید چشمتون رو خیلی راحت روی خوبی هایی ایران می بندید و اگه میخواین حرف دلم رو بزنم احساس میکنم دارید کاملا عامدانه و با قصد این کار رو میکنید ولی نمیدونم چرا …
ذره ای شک ندارم دارین از آموزه هایی که خودتون به ما یاد دادن عدول میکنین. خاضعانه بهتون عرض میکنم نکنه این آگاهی ها را از یاد ببریم…
آدمای سطحی که ناشیانه حرف عوام رو تکرار میکردن در مورد مدینه ی فاضله و بهشت موعود بودن کشور های اروپایی و آمریکا و سیاه چال بودن ایران٬ کم ندیده بودیم. تا مدتی پیش هم برامون آقای عباس منش آدم خودساخته ی خوشناسی بود که نظراتش رو نه از سر بی انصافی بلکه از سر هدایت میدونستیم …
اما الان دیگه احساس میکنم کم کم با این روند باید اگه ایشون نمیخوان تغییر بدن این نظرشون رو من باید یه تغییری توی نظر خودم در مورد ایشون بدم…
از ما گفتن بود٬ از استاد هم اختیار.
در پناه خدا
آقای قاسمی عزیز درود بر شما
خب من از اول که با این سایت آشنا شدم و تو اکثر حرفهای استاد اینو فهمیده بودم که استاد مهاجرت به کشورهای خوب رو جزو رویاهای دسته بالا می دونه که برآورده خواهد شد اگر فرکانس باهاش هماهنگ بشه و من مهاجرت اصلا جزو رویاهام نیست و عاشق کشور خودم هستم با اقلیم آب و هواییش و شهرهای رنگ و وارنگش جدای از دولت و حکومت و اقتصادش که اونم فرکانس من درست بشه دیگه ربطی به من پیدا نمیکنه بهترین جای دنیا برای زندگی کشور خودمه
همیشه هم اعتقادم این بوده و از اکثر کسانی که تو فامیل و دوست و آشنا که تو همه نقاط دنیا پراکنده هستن شنیده بودم که پول اگر داشته باشی بهترین جا برای زندگی همین ایرانه
برای همین از اول با این دیدگاه استاد که مخالف دیدگاه من بود کنار اومده بودم و مشکلی باهاش نداشتم
مثلا من خودم تهران به دنیا اومدم و بزرگ شدم و کار کردم اما برای آرامش داشتن و کیف کردن به شیراز مهاجرت کردم در حالیکه استاد مهاجرت به تهران رو پیشرفت به حساب میارن.
من تمرکزم رو بخش های توحیدی آموزش های استاده و اون بخش خدایی شدنه برام پررنگ تره
اما خب تو این فایل اخیر دیدم که استاد به دیده هاش تو فلوریدا تکیه کرد اما به شنیده هاش از ایران که صد درصد کذب محض بود اکتفا کرد و مطمئنم تعمدی در کار نبوده .
دوست عزیزم خیلی ها تا خودشون نرفتن و زندگی نکردن نمی تونن باور کنن اسمون همه جا همین رنگه و همه جای دنیا خوبیها و بدیهای خودش رو داره و مهم شیوهء نگاه کردن ماست.
و فراموش نکن که فرکانس استاد در اکثر سالهایی که تو ایران بود رو مدارهای فقر بود و وقتی فرکانسش بالا رفت دیگه از ایران رفت پس حق داره چیزهایی که از ایران یادش میاد قسمت منفی ماجرا باشه .
سلام.باهاتون موافقم خانم نورافکن.منم حقیقتش جدای از احترام ویژه ای ک برای آقای عباسمنش قایلم تو این زمینه مقداری تعجب کردم یا حتی دلخور شدم.شاید بودن افرادی قلیلی ک سواستفاده کردن اما افرادی ک کمک کردن بیشمار بود.همه در حد توانشون هیچ کس کم نذاشت.
سلام استاد عزیزم
خدا رو شکر میکنم که خدا همیشه من رو هدایت میکنه و شما رو به عنوان دستی از خودش فرستاده برای راهنمایی من.
امروز بعد از مدتها دارم کامنت میذارم.
باید اعتراف کنم که اوایل زیاد این قوانین رو باور نکردم که بهش عمل کنم. (البته بگم باور کرده بودم ولی به قول استاد، باور و ایمانم به این حد نبود که منجر به عمل بشه)
ولی حدودا دو سه هفته هست که بصورت عجیب و غریبی دارم روی این مطالب دوره ها و فایل های شما واقعاً کار میکنم. تصمیم گرفتم در این مرحله ترمزهای شدید مالی رو پیدا کنم و این کدهای مخرب رو با دلایل منطقی از ذهنم پاک کنم و یه حسی بهم گفت اینا رو با شما در میون بذارم و شما هم اگر دلیل منطقی برای این ترمزها داشتید بنویسید. ان شا الله به زودی نتایج این باورها رو براتون مینویسم که باور شما هم تقویت بشه.
ترمز ۱) فرصتها برای پولدار شدن من کمه.
منطق ۱) هر روز فرصت داره بیشتر میشه چون امکانات بیشتر شده و همچنین نیازهای مردم بیشتر شده و مردم راحت طلب تر شدن. هرچقدر بیشتر میگذره موقعیت و فرصت برای پولدار شدن بیشتر میشه. مثلا افراد از کسب و کار اینترنتی دارن ثروتهای عظیمی رو بدست میارن. هر روز داره راحتتر میشه ثروتمند شدن چون داره فرصت و امکانات بیشتر میشه. تازه هرچقدر پیش میریم تقاضای مردم بیشتر میشه. مثلا چقدر فروشگاه موادغذایی و رستوران و…. ایجاد شده که همشونم بسیار شلوغن. چون جمعیت و راحت طلبی زیاده برای همین تقاضا زیادتر شده و مردم دنبال هم ایده های جدید هستن و هم قدیمی. هر روز داره تنوع شغل هایی که میتونم داشته باشم بیشتر میشه. من هدایت میشم به سمت شغل مورد علاقم و موفقیت توی اون شغل. من با اکثریت جامعه و مردم فرق میکنم و میتونم به راحتی به سمت اون فرصت ها هدایت بشم و جهان همه چیز رو برام به راحتی فراهم کنه و خود به خود وارد اون مسیرها بشم. خداوند وعده فزونی داده است. خدا خلاف وعده اش عمل نمیکنه. مهران تو باید توکل داشته باشی. توکل یعنی به چیزی که نمیبینی و وعده خدا هست ایمان داشته باشی که حقیقت داره.
ترمز ۲) پول کم وجود داره که اکثر مردم وضع مالی خوبی ندارن.
منطق ۲) پول و ثروت بیشتر از نیاز من وجود داره که وارد زندگیم میشه. من میدونم که باران پول و ثروت همیشه داره میباره ولی اکثر مردم اینو نمیدونن. من نسبت به اکثریت مردم رفتارهای متفاوتی دارم. اینکه تعداد کمی پولدار هستن دلیل بر این نیست که پول کم وجود داره، بلکه داره این رو نشون میده که تعداد کمی از مردم هستن که ایمان دارن و توکل دارن و از دایره امنشون بیرون اومدن و از تضادها به نفع خودشون استفاده میکنن و اکثریت مردم عموما از یک نوع سیستم فکری استفاده میکنن و نتیجه های یکسانی از جمله پول کم و زندگی سختی دارن ولی خدا بی نهایت رزاقه. خدا بی نهایت وهابه. به قول قرآن خدا میگه رزق به غیرالحساب میدم. میگه روزی میدم که نمیتونید حساب کنید و به حساب کتاب نمیگنجه. مهران تو باید به قول قرآن جز متقین باشی. یعنی کسانی که به غیب ایمان دارند.
ترمز ۳) پول درآوردن کار سختیه.
منطق ۳) نه اتفاقا خیلی هم کار راحتیه و با کار راحت میشه پولهای کلانی ساخت. همینطور که تا الان راحت کار کردی و حتی خوابیدی ولی پول درآوردی. سرمایه گذاری ها سخت نیستن. درآمد غیرفعال مثل اجاره دادن املاک و سایت فروشگاهی و… سخت نیستن. مثلا من خیلی راحت به هرچی که میخواستم رسیدم. من با اکثریت جامعه و مردم فرق میکنم و میتونم به راحتی پول بسازم. مهران تو باید توکل داشته باشی. توکل یعنی به چیزی که نمیبینی و وعده خدا هست ایمان داشته باشی که حقیقت داره.
ترمز ۴) شرایط رکود اقتصادی شده و قدرت خریدم نسبت به درآمدم اومده پایینتر.
منطق ۴) تو همین شرایط رکود برای بعضی افراد شرایط رونق گل و بلبله! اونا دارن رشد شدیدی میکنن. مثل افرادی که سهام و طلا و ارز داشتن. پول هم همیشه بیشتر از نیاز من وجود داره. برای بعضی ها که به خداوند وصلن همیشه شرایط رونق هست. من هم میتونم مثل اقلیتی که در این شرایط هم جهان داره براشون سلسله وار اتفاقات و نعمتهای خوب و پول میاره باشم. بلکه اون شرایط رکود اقتصادی برای اون اقلیت میشه بهترین شرایط اقتصادی.
ترمز ۵) هرکاری بخوام راه بندازم نیاز به سرمایه اولیه دارم.
منطق ۵) چقدر آدمهای موفق هستن که به راه هایی هدایت شدن که بدون سرمایه اولیه پله های موفقیتشونو خیلی سریع طی کردن. مثلا آقای فتاحی رئیس کارخانه امرسان که بدون ۱ ریال سرمایه کار خودشو شروع کرد چون باور داشت میشه بدون سرمایه کار کرد به این مسیر هدایت شد. افراد دیگه ای مثل احد عظیم زاده، سید حسین عباس منش و…
ترمز ۶) فکر میکنم تخصصی که دارم به درد افراد زیادی نمیخوره و افراد زیادی هستن که مثل من یا قویتر از من باشن.
منطق ۶) طبق شناختی که از خودم دارم، من نسبت به بقیه افراد قدرت سرچ و تحلیل بالاتری دارم و همچنین چیزهایی که توش تخصص دارم رو به صورت اصولی آموزش دیدم و سعی در بکارگیری اون اصول دارم. هرکسی تو یه نقطه از تکاملشه و نباید خودمو با دیگران مقایسه کنم. همین الان کلی تخصص و نکته مثبت دارم که میتونم ازش پول زیادی بسازم. خیلی ها هستند که از همین توانایی ها دارن پول میسازن. افرادی که مثل من توانایی های من رو دارن، خیلی خیلی کم هستن ولی چون دور و بر من زیاده از این جنس افراد من فکر میکنم توانایی من رو همه دارن در صورتیکه اینطور نیست. توانایی های من رو همه بلد نیستن، من اینا رو بلدم و میتونم از اینا ثروت بسازم. (لیست توانایی هام رو بنویسم و دنبال الگو هایی بگردم که از همین توانایی ها پول زیادی میسازن) پول ساختن توانایی عجیب غریبی نمیخواد بلکه باور به توانایی های خودم میخواد. افراد بسیار زیادی هستند که حاضرن برای توانایی ها و ویژگی های من با کمال میل پول زیادی بدن.
ترمز ۷) من آدم خیلی خلاقی نیستم و ایده های خیلی خاصی ندارم و ایده هایی که دارم رو شاید هر کس دیگه میتونه اینارو بگه.
منطق ۷) من اگر تونستم حتی یک مسئله ای رو مدیریتش کنم و حلش کنم پس آدم خلاقی هستم. آدم های ثروتمند و موفق اصلا آدمهای خاصی نیستن، اونا دقیقاً مثل خودم هستن ولی اونا به این موضوع باور دارن پس منم باید باور کنم که خلاقم و پر از توانایی و ایده هستم. ضمنا ایده هایی که به ذهن من میرسه حتما خیریتی داره که به ذهنم رسیده و برای اون برهه از زمانی که من قرار دارم حکمتی داره و مهم نیست چند نفر دیگه این ایده رو دارن. خیلیا ایده های نابی دارن ولی کمتر کسی عمل کننده هست. ضمناً من به خدایی پی بردم که کمتر کسی بهش ایمان داره.
ترمز ۸) فکر میکنم اگر وارد کاری شوم، آن کار از دید اطرافیانم مورد تمسخر قرار بگیره.
منطق ۸) اطرافیان و مردم همیشه هر طور که باشم حرف برای گفتن دارن (مثال پیرمرد و پسر و الاغ). پس بهتره که من هر طور که میخوام زندگی کنم. به سبک زندگی خودم عمل کنم و هرکار که حسم میگه انجام بدم. من کلا یکبار به دنیا میام و یکبار حق زندگی دارم و استفاده از این نعمت هایی که در دنیا هست استفاده کنم و این زمان رو باید به انتخاب خودم زندگی کنم و اصلا کاری به حرفهای مردم نداشته باشم.
ترمز ۹) فکر میکنم اگه بخوام کسب و کارم رو گسترش بدم درگیری هام خیلی بیشتر میشه و باید زمان بیشتری بذارم و دیگه از زندگی لذت نمیبرم.
منطق ۹) من چون به سمت کار مورد علاقم که عشق منه هدایت میشم پس عملا این باور رد میشه. چون کار من تفریحمه. کار من عشقمه. کار من لذت بخشه و میشه با خانواده بود و این کار رو انجام داد و حتی میشه سیستم سازی کرد و کارآفرینی باشه. اگه عاشق کارم باشم پس کارم تفریح و عشق و سرگرمی و لذتمه.
دوستان لطفاً اگر دلایل منطقی دیگه ای برای این ترمزها به ذهنتون رسید بهم بگید.
ممنونم
پیروز باشید
درود خدمت استاد عباسمنش مریم جانم
درود خدمت همه همفرکانسی های نازنین ام
باور فراوانی
باور فراوانی
باور فراوانی
چقدر زیباست این کلمه
وچقدر باور مردم اون منطقه عالیه که نه تنها غر نمیزننن بلکه انتخاب میکنند سازنده باشند وپیش بینی کنند دفعه بعد طوفان رو که از ش چه استفادهایی میتونن بکننن…..
واقعا چقدر انسان شگفت انگیزه خداوند چه موجودی رو خلق کرده واقعا استاد متحیر میشم از این همه خارق العاده وسازنده بودن خودمون ،که چطور میتونین اینقدر شگفت انگیز باشیم
سپاسگزارم سپاسگزارمسپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
چقدر مهمه که از همین الانی که شرایط آروم هست تمرین کنیم که روی «کنترل ذهن» مسلط بشیم تا توی هر شرایطی بتونیم تمرکز رو از روی شرایط به ظاهر بد، متمرکز کنیم روی نکات مثبت و زیبایی ها
در واقع اگه وقتی اوضاع خوبه تمرین کنیم ، قاعدتا در دل شرایط سخت میتونیم خودمون رو در مدار مناسب حفظ کنیم و تازه بشه «نقطه عطف» که از لحاظ مدار پیشرفت کنیم
وقتی هم که ما در مدار درست باشیم، هدایت میشیم به افراد مثبت و مناسب..
یعنی میخوام بگم دیدن و تجربه این شرایط ، برای همه یکسان نیس .. یه عده غر میزنن و شاکی و عصبانی و تقصیر رو گردن دولت و حکومت و .. میندازن
*بنظرم وقتی میشه اینقدر رها و آزاد بود که باورهای توحیدی قوی ای داشت
یعنی باور داشته باشی که خدا حواسش بهت هست ، تنها نیستی و این صرفا یه چالش بوده مثل بقیه چالش ها ، حالا یه خورده ظاهر متفاوتی داره وگرنه ماهیت یکسانه و البته موقت و گذرا ، پس دلیلی نداره برای این گذرا بودن به خودمون فشار عصبی بیاریم و تسلیم نجواهای شرک آلود بشیم
چقدر دید عالی ای که بجای اینکه بگیم فلان جا ثروت زیادی دارن که میتونن اون مدل امکانات داشته باشن و ایه یأس بخونیم، روی باورهامون کار کنیم که ما هم انقدر ثروت داشته باشیم که نگران از دست دادن نباشیم یا بخوایم همینی که هست رو سیو کنیم چون فک میکنیم کمبود و محدودیت هست
* یعنی تمرکز روی «بدست آوردن» بذاریم نه روی «از دست دادن»
سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته
S:
به نام رب یکتا
سلام به دوستای گلم و استاد عزیزم
راجب نکته های ک از این فایل یادگرفتم این بود که خداروشکر املاک استاد و حیوناشون اسیب خاصی ک ندیدن و کلی هم دارن حال میکن یعنی هرچی مسیرت درست باشه با انرژی منبع هماهنگ باشی اتفاق بدی حتی اگه طوفانم بیاد برات نمیوفته و خداوند نگهت میداره
راجب فراوانی گفته شد خ کمکا عالی بوده خداروشکر چونکه مردم موفق روی دولت حساب نمیکنند
این چند روز اتفاقای فوق العاده برام افتاد و من خ از خواسته هامو دریافت کردم
گوشی موبایل. من ی گوشی خ فول میخواستم ک باهاش راحت فایل ببینم، حافظش خوب باشه و دوربینش با کیفیت که ب لطف خداوند. دیشب خداوند برای من خرید
طلا. من خ ب طلا و ملک علاقه دارم ک دیشب با کمک خداوند یک جفت گوشواره خوب خریدم
پاورقی. اونقدر تو طافروشی ادم بود ک اومده بودن طلا بخرن ک صدا ب صدا نمیرسید ببینین چقدرمردم وضعشون خوبه چقدر پول چقدر فراوانی. ی آقای من دیدم ک 15میلیون برای همسرش النگو خرید چه روابط عاشقانه ای
هدیه. من یک میلیون ب پدرم کادو دادم
ادکلن من خ ب ادکلن علاقه دارم و امروز ی برند خوبشو خریدم و از فروشندش پرسیدم فروشتون چطوره گفت عالی، چه جمله قشنگی چقدر فراوانی دیدم خداروشکر??
چیزی ک توی این مسیر برام جالب بود احساسم بود من اصلا سورپرایز نشدم انگار همش برام عادی بود و ب کمک الله میخوام قدمای بعدیمو ور دارم
چیزیو ک خ دوس داشتم این بود ک من همه چیو نقد گرفتم این باورو ک من همه چیو نقد میخرم خ دوستت دارم
دوستون دارم استاد دوست دارم شاد و ثروتمند باشین???????
به نام خداوند مهربان
سلام به همه عزیزان
امروز این فایل، نشانه روز من بود. من قبلا این فایل رو صوتی گوش کرده بودم اما امروز تصویری دانلود کردمش و استاد مثل همیشه عالی درس هایی رو که باید به ما گفتند.
استاد من امروز اومدم خونه پدر شوهرم و چون این مدت یه مقدار شرایط برای گفتن کارگر برای تمیز کردن خونه مساعد نیست، من کمک مادر شوهرم خونش رو کلی تر و تمیز کردم یه جورایی که حال خودمم خوب شد. بعد اومدم توی سایت و دیدم این فایل، که درس اصلیش کمک کردن بدون چشمداشت هست نشانه منه و یه جورایی تقارن داشتن این دو موضوع با هم و گفتم احسنت، این دقیقا فایل خود خود منه
من دوست دارم بگم که توی این فایل:
داستان، داستان فراوانیه
داستان، داستان عشقه
داستان، داستان مهربانی بدون چشمداشته
داستان، داستان هم نوع دوستیه
داستان، داستان حال خوب در همه حاله
داستان، داستان توحیده
داستان، داستان ثروته
داستان، داستان تفاوت دیدگاهها و رسیدن به نتایج متفاوته
داستان، داستان آرامشه
داستان، داستان ایمانه
داستان، داستان ارزش تضادها در زندگیه
و
داستان، داستان هدایت دائمی خداوند به بهترین مسیرهاست
خدایا شکرت، خدایا شکرت ، خدایا شکرت
امیدوارم همیشه دست خدا رو توی هدایتمون بخونیم
یا حق
به نام خدا
استاد میبینی چجوری خواب و خوراک و گرفتی از ما :)) روز جمعه از 6 صب که پاشدم دارم فایل گوش میدم ، قبلا عمرا من صب جمعه از خوابم میزدم:)) خودم حس میکنم به خاطر عشقیه که به مباحث توحیدی پیدا کردم هیچ وقت همچی لذتی نداشتم تو زندگیم که اینجوری به خدا نگاه کنم، تو این فایلم بود ، و لذت بردم، اتفاقا اتفاقی تو اخبار دیدم که فقط خرابی ها رو نشون میداد و یکی داشت میگفت هیچکی بهمون کمک نکرده:))) همون لحظه گفتم استاد چه فایلی از فلوریدا گذاشته بودا یه بار نمیشه زیبایی ها رو نشون بدن تو اخبار :))
انشالله به جایی برسیم که حتی یه درصد رو بقیه حساب نکنیم ، به نظرم کلمه الله یعنی عشق مطلق ، و قل هوالله احد یعنی عشق یکی ی دونه ، مثلا ادم به عشقش میگه تو یکی یه دونه منی:)) اینجا میگیم تو اون عشقی تو یکی یه دونه ای هیچکس عین تو نیست :)
در پناه حق
سلام استاد عزیزم.
خیلی ممنونم.
به لطف خدا که با آموزه های شما آشنا شدم،، حتی در این متن کوچک، اما پر ارزشترین چند تا از باورهای محدود کننده ام رو شناسایی کردم.
میدونم بسته های روانشناسی ثروت شما عالی هستند
میدونم.
و من به خودم تعهد میدم که به لطف خدا روی باور داشتن این محصولات کار کنم.
و اما
سوالات مهم زندگیم
چرا ثروتمند و پولدار نمیشوم،، چرا به استقلال مالی خوبی نمیرسم.؟؟؟؟
جواب،: باورهای نامناسب
1_علی رغم اینکه بر روی باور فراوانی کار کرده ام ولی باور عکس این باور در من باز زمزمه میکند که کمبود هست، پول نیست، همه به سختی در این شرایط پول درمیآورند.
2_ فکر میکنم و بر این باور هستم که به هنگام پس انداز، از دوستان و فامیل از من قرض میگیرند و این قرض را پس از مدت مدید و طولانی به من برمیگردانند و حتی در برخی موارد برمیگردانند.
باور مناسب :
ما در جهانی هستیم که انتهای برای ثروت ها و فراوانی هایش نیست. اما اینکه سهم ما از این ثروت چقدر است، کاملاً بستگی به تمرکزمان و تفکرمان و باورهای ما به کل جهان دارد.
ثروت و فراوانی در جهان بیشمار است، بیشمار و هر روز با گسترش ما بر این نعمتها افزوده میشود، یعنی با پیشرفت تکنولوژی، ابعاد بزرگتری از ثروتها در جهان پدیدار میشود.
مثال، 30 سال قبل خبری از کسب درامد از :
انرژی خورشیدی
انرژی باد
انرژی آب
تفاله های میوه و سبزی
دور ریزهای شرکتهای کنسرو ماهی
کامپیوتر
اینترنت و…. نبود ولی امروزه….. همه جا پر است از فراوانی و بهانه ای برای کسب درآمد.
حتی از پهن الاغ هم درآمدزایی میکنند، میگویند درمان آسم میباشد. ?????
چه برسد به موارد دیگر.
ثروت و فراوانی همه جا هست همه جا،، آن هم به راحتی و در نهایت آرامش و راحتی.
طوری که با یکتاپرستی و اصلاح باورها و تمرکز بر روی نکات مثبت و خواسته ها با روزی 3ساعت کار سرشار از عشق و علاقه میتوان به ثروتهای بیشماری از ثروتهای الهی دست یافت.
طوری که با 1000 سال کار سخت و مداوم، به یک دهم آن هم نمیتوان رسید.
و اگر ثروتمندتر شوم
میتوانم با رسیدن به استقلال مالی که هر روز بر آن افزوده میشود، تمام خریدهایم نقدی، با بهترین کیفیت، و پایینترین قیمت، در کمال آرامش و راحتی و سربلندی باشد.
،، میتوانم شرکتم آن را گسترش دهیم، آن هم با قانون تکامل و سرعت بالا.
میتوانم حقوق و مزایای پرسنلمان را در 2هر ماه تسویه کنیم.
میتوانم خودروهای مورد علاقه خودم را بخرم و در مسافرتهای مختلف کاری و تفریحی، با لذت و امنیت و آرامش و عزت و سربلندی کارها و تفریحات و جهانبینی توحیدی خودم را انجام دهم.
میتوانم انفاق کنم. انفاق نیک و پسندیده،، نهان و آشکارا.
انفاق که خدا بر آن می افزاید و در خیلی از موارد بیشمار.
میتوانم هر آنچه دلم میخواهد و هر آنچه خانواده ام میخواهند تامین کنم.
میتوانم به لطف رب جهانیان، اگر از فامیل و دوستام کسی باشد به قرض الحسنه نیاز داشته باشد و قانون تکامل را طی کرده باشد و یا در حال طی کردن آن باشد و باورهای مناسب و مناسبتری داشته باشد، به او قرض بدهم ، یا به گفته خدا، به خدا قرض دهم. به سیستم هوشمند برای گسترش جهان هستی.
همان قرضی که خدا در قرآن فرموده و خودش فرموده که
سوره الحدید آیه 11
کیست که به خدا وام نیکو دهد، تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است!
و به خدا ایمان و باو دارم و او هررررگز خلاف وعده نمیکند
و بر نعماتی که خود صاحب آنهاست و بر من و ما ارزانی داشته، در صورتی که به او ایمان بیاوریم و اجابت کنیم چندین برابر و حتی در موردی700 برابر و حتی بیشتر می افزاید.
استاد ازتون سپاسگزارم
به خاطر بیشمار گفته های ارزشمندتون
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته
و سلام به تمام دوستان عضو در سایت
هر روز که میگذره با گوشت و خونم متوجه میشم که شما چقدر خوب قوانین رو درک کردید و مهمتر از اون اصل هر موضوع رو درک کردید.
همه چیز نوع نگاه و دیدگاه و توجه ماست.
و کسانی که نتیجه میگیرن مثل شما از این نوع دیدگاه بهرمند هستند،یعنی این نوع دیدگاه رو بدست اوردن.
مدتی قبل من یه انیمیشن دیدم به اسم گربه ی چکمه پوش، در طول دیدن این انیمیشن فقط و فقط شخصیت اون سگ رو مسخره میکردم و شخصیتهای دیگه مثل گربه و پنجه طلا و دختر رو تحصین میکردم، چند روزی گذشت تا در هدایتم فایل درسهایی از گربه ی چکمه پوش شد، با تعجب باز کردم و گوش دادم و به فکر فرو رفتم، باز انیمیشن رو دیدم با این تفاوت که الان با اظهار نظر شما به موضوع نگاه میکردم و همون لحظه گفتم اینه که استاد نتیجه میگیره، نوع دیدگاهش رو نگاه کن چقدر با تو متفاوته.
دوره ی 12 قدم رو تهیه کردم و شروع کردم به خوندن قران، استاد وقتی شما در مورد اون ایه ها حرف میزنید و من اونا رو خونده بودم تفاوت دیدگاه باز برام مشخص شد و اینجا بود که کلمه ی لاجرم برام معنی پیدا کرد.
وقتی دیدگاهت این باشه لاجرم ثروتمند میشی، لاجرم خوشبخت میشی و ……
یه مدتی پیش یه سری فایل گذاشتید با عنوان نتایج دوستان از اموزهای استاد.
یکی از فایلها مربوط به دوستی بود به اسم ارشیا اگه اشتباه نکنم که فایلش فیلمی از قبل و بعد زندگیش بود و صحبتهای شما با اون شخص.
یه قسمتی از فایل ارشیا به این اشاره کرد که ما اجناسی که مشتری عودت میده رو به رایگان هدیده میدیم (و فکر میکنم اون محصول پاوربانک بود) گفت ما اون محصول رو به رایگان به یه شخصی دادیم و اون شخص گفت رنگ صورتیش رو ندارید.
هنوز جمله ی ارشیا تموم نشده بود که من از ذهنم رد شد که چقدر پررو بوده که این حرف رو زده مگه دندون اسب پیش کش رو میشمارند، ولی ارشیا گفت وقتی این حرف رو اون شخص زد من گفتم ایول ما میتونیم صورتی این محصول رو سفارش بدیم و این کار رو کردیم و چقدر رنگ صورتیش رو عالی فروختیم و گفت این هدایتی از سمت خدا بوده.
من فایل رو استپ کردم و فکر کردم و فکر کردم و گفتم بخاطر همین نوع دیدگاهه که این دوست من اینقدر نتیجه گرفته و من نه .
الان در این فایل دیدگاه یعنی این من ویرانی میبینم و بدبختی و سختی و …. و شما فروانی و عشق و محبت و نعمت و ……. خب پس شما نتیجه میگیرد و هدایت میشید به همین دیدگاه و من هدایت میشم به مسیری که از جنس دیدگاهم بیشتر و بیشتر ببینم.
واقعا قانون خیلی ساده است.
نمیدونم چرا برای خودم سخت و پیچیده اش میکنم.
ممنون که هستید استاد
سلام
همیشه امیدوار باشیم منتظر دولت و دیگران نباشیم خودمان با توکل روی پای خودمان با توکل به خدا وامیدوارانه حرکت کنیم و عمل کنیم
همیشه با آرامش و صبر و با توکل به خدای متعال کارها را با احساس خوب به پیش ببریم
همیشه بدانیم که با هر سختی آسانی است و همیشه متوکلانه ادامه دهیم وبدانیم که سختیها هم پایانی دارد و برای این است که ما تجربه کسب کنیم و به موفقیتهای بیشتری برسیم
توانایی امان همیشه درخلق ثروت بیشتر باشد و خیلی به گذشته کاری نداشته باشیم از آن درس بگیریم و آن را رهایش کنیم.
همیشه دیدگاه مثبت داشته باشیم حتی در اتفاقات بد و زیباییها و خوبیها را ببینیم
هیچوقت غر نزنم و بدانم همیشه راهی هست و بخواهم حلش کنم و راهکارهای را دارم
از کسی توقع نداشته باشیم و این طوری راحت هستیم. این راه درست است
خوبیهای ثروت را بنویسم و دوباره روی آن تمرکز کنم
بلاهای طبیعی عادی است و ویژگی این جهان مادی است
تفاوت است بین کسانی که تمرکز دارن روی بدست آوردن و تمرکز کردن روی از دست دادن یعنی همه چیز دو وجه دارد این ما هستیم که می خواهیم در کدام وجه آن کار کنیم و ان را مدنظر قرار دهیم که همان نتایج را هم می گیریم یعنی این بستگی دارد که به چی توجه میکنیم واز چی تمرکز می زاریم و فرکانس می فرستیم
از این طوفان قدرت خداوند را ببینیم و این که باعث چه چیزهای خوبی خواهد شد.
خدایا شکرت که همیشه با دیدن هر فایلی از شما فراوانی بیشتری را درک میکنم
همیشه راه حلها وجود دارند کافیست که به سمت خدا بیشتر هدایت شویم و بیشتر سمت خدا برویم و به او نزدیکتر شویم
بهترین خودت باش