روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 13

771 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3257 روز

    مدار بالاتر به سادگی قابل احساس است وقتی 30 روز را با تعهد نه کامل

    بلکه با سعی بر ماندن بر تعهد و خوراک ذهن با آگاهایی های ناب و عمل به انها

    را انجام میدهی.

    آری اکنون آرامشم و احساس خوبم خیلی بیشتر شده .

    کیفیت چنبه های زندگی نیز همینطور.

    درست مانند یک پکیج و این یعنی مسیر درست . این سفر را تا اخر عمر ادامه میدهم.

    تا اخر عمر با تلاش در توحیدی ماندن و بیشتر شدن زندگیمیکنم.

    من خالق زندگی خودم هستم .

    اکنون توحید را به باورهای سلامتی ام تزریق کرده ام و اینقدر تقویت کننده است

    که هیچ نگرانی از بابت هیچ بیماری ندارم حتی بیماری که الان جهان را درگیر خود کرده.

    سیستم ایمنی بدن من با باورهای توحیدی کاملا غیر قابل نقوذ شده .

    و این است توحید اصل و اساس خوشبختی .

    و باید توحید را در تمام جنبه های زندگی ام اجرا نمایم.

    الان کمتر از نجواهای ذهنم ناراحت میشون یا می ترسم نگران میشوم.

    خیلی کمتر به انها اهمیت میدهم. خیلی بهتر میتوانم خودم را ارام و کنترل کنم.

    آری خداوند مرا نیز هدایت میکند برای من نیز هر روز نشانههای مهمی دارد

    که تنها خودم میدانم به خاطر چیست و طبیعتا شیطان ذهن نیز انرا کتمان میکند.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت هدایت هایت نشانه هایت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ارسلان کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    سلام .خداروشکر میکنم بابت اینکه کاری کرد که تنها دارای من ک فقط یک پراید بود را بدزدن و همون دزدیده شدن باعث شد ک از من ی ادم قوی مثبت سپاسگذار و خلق کننده بسازد چونکه قبل از ان من تنها امیدم و فکرم این وسیله بود ک باهاش مسافر کشی کنم.الان دوماه میگزره و من هنوز موفقیتی بدست نیاووردم ولی همینکه باور منو ذهن منو تغییر داد خودش رو ی شروعی میبینم ک الان تو سن ۳۰ سالگی پا بزارم تو چیزهایی ک میخوام خلق کنم و آرزوشو دارم.و مطمعنم ک بلخره میرسم ب خواسته هام.و از اون بهتر ک بااستاد عباسمنش عزیز اشناشدم و خدارو شکر میکنم ک حرفای ایشون رو من خیلی تاثیر گذاشت جوری ک من ی ادم کاااااملا منفی بودم ک همش حرف از نشدن و نمیشه و باهیچی نمیشه شروع کرد بودم ولی الان هم ک هیچی ندارم و همون وسیله نقلیه رو هم ندارم عوضش فکرم ذهنم تغییر کرده ک خود اینو من ی نشونه میبینم از طرف خدا…احساس میکنم هرجامیرم هرکاری میکنم خداداره منو میبینه…سپاسگذارم از خداوند یکتا که باعث شد فکر من عوض شه و مطمعنم منو رها نخواهد کرد..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    به پایان سفرنامه نزدیک هستیم و از خدای مهربونم میخوام کمکمون کنه تا با پوست و گوشت و خون خودمون باور کنیم که شرایط رو ما میسازیم، اتفاقاتی که الان تجربه میکنیم فقط و فقط به خاطر فرکانس هایی هست که قبلا فرستادیم. چقدر حرف هام شبیه استاد شده…

    چون امروز واقعا نشستم ته یه تصمیم رو درآوردم که آقا بالاخره چکارم من؟

    میخوام دوباره خودم رو بسپارم به شرایط بیرونی؟ یا نه تصمیم دارم تا اتفاقات و شرایط رو اون طور که میخوام بشینم و بسازم. براش سناریو طراحی کنم بعد سناریو خودم را با تمام وجود باور کنم و ببینم که دارمش، حسش کنم با تمام احساس هام. (که اگر هدف رو نبینم هیچ وقت براش حرکتی نمیکنم)

    اللهی شکرت یا رب العالمین بخاطر جهان قانون مندت. بابت قوانین تغییر ناپذیر.

    بابت آرامش و حس یقینی که میتونم با ایمان به تو تجربه اش کنم.

    خداجون مخلصم.

    واقعا دنیا قشنگه. واقعا جهان جای خوبیه برای زندگی.

    حالا که فکر میکنم میبینم بععععله آنچه که تجربه میکنیم واقعیت جهان نیست و واقعیت هر فردی تو ذهنش ساخته میشود.

    در پناه الله یکتا شاد، سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    خدا جونم شکرت

    بابت تک تک لحظات نابی که حست میکنم.

    برای این نشانه هایی که در نشانه هایم میبینم و در نوشتار نشانه من امروزم نشانه در نشانه ایی دیگر دیدم.

    خدایا کمکم کن…

    کمک کن تا درک کنم نشانه ها را و استفاده درست و تصمیم درست و انتخاب درست در جهت درست در مسیر اهداف و رسالت بردارم.

    آری سفری در پیش دارم برای تغییر، برای جستن برای ساختن…و چقدر عالی است که این سفر رنگ و بوی یکتا پرستی و عشق بدهد.

    عشقی راستین، عشقی ناب، عشقی برای گشودن قلب و دل خود برای دریافت آگاهی و درک قوانین هستی و خود خالق هستی…

    شروع سال 99 قراره کلی تحول در تمام جنبه های زندگی ام رقم بخورد بیشتر از پیش…

    و چه جالب که من شروع کردم ردپا بگذارم و یادمه اینو در یکی از قسمت های سفر به دور آمریکا نوشتم و الان اینجا هم خوندم که اینجا واقعا ردپا گذاشتن یک مفهوم تعریف شده بوده که من بداهه نوشته بودم و خوشحالم از این همه آشنایی های زندگی ساز و عالی که داره به واسطه حرکتی از سمت استاد عزیز و هم وطن عزیز، هم نوع عزیز، یک زمینی ناب (کلمه نمیومد بگم ایشون مال کجاست و من وابسته به مشهد، خراسان، ایران،آسیا،…. نیستم. شاید بگم یک بنده زمینی خدا) اتفاق میفته.

    نوشتن رو دوست دارم و راحت نوشتن رو در اینجا بیشتر دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    عیسی غریبلو گفته:
    مدت عضویت: 3106 روز

    وقتی قبول کنیم خدا همیشه خیر می خواهد .وقتی باور کنیم خداوند در هر لحظه کنار ما قرار دارد .وقتی جاری باشیم در کنار خداوند و نگران هیچ چیزی تاکید می کنم نگران هیچ چیزی می تونیم با آرامش وصف ناپذیری زندگی را ادامه بدیم.وقتی خالص برای خدا برای خود خودمان بدون نگرانی زندگی کنیم . به نظرم در پرتو آرامش و وبا توکل آگاهانه می توانیم در کمال خرسندی پله های ترقی رو طی کنیم و با اینکار اجازه می دیم تا الهامات بیشتر در جان و تن ما نمایان بشه و بتونیم سعادتمندانه زندگی کنیم و دنیا رو جایی خوبی برای زندگی خودمان و دیگران بکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    سلام

    این جمله چقدر به دلم نشست و یکهویی از این رو به آن رو شدم: هرجا موفقیتی را دیدی‌، ردپای توحید را در آن بجو و هرجا شکستی را دیدی‌، رد پای شرک را در آن پیدا کن.: چقدر عالی نوشتید و عالی گفتید جوری که به ذهنم آرامش داد و مرا مملو از آرام بودن و تفکر کرد. تفکری که ازعمق جانم و با ساکت کردن نجواها می آید خدا را شکر می کنم برای تمام نوشته ها؛ برنامه ای بلند مدت دارم برای تمام نوشته های شما که دارم کم کم توی کل دوره های و فایلها اجرایش می کنم. مرحبا

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3257 روز

    وقتی روی خودم متعهدانه کار میکنم حضور در مدار بالاتر و احساس بهتر

    و کنترل بهتر ذهن را حس میکنم. اکنون عزت نفسم بیشتر شده و همچنین

    توانایی کنترل ذهن. که در برابر نجواهای شیطان مقاومت میکند .

    ایمانم را باید بیشتر تغذیه کنم.

    و باید تا اخر عمر این اگاهی ها را تکرار و به انها عمل کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    سلام به استادعباس منش و خانم شایسته عزیز?

    فایل رو کامل گوش دادم و خیلی ازش لذت بردم خیلی مناسب حال امروزم بود ..امروز ی اتفاقی برام افتاد و واسه چند لحظه ای رو بنده ی خدا حساب باز کردم و ی جورایی ترس داشتم ازش اما خداروشکر زود به خودم اومدم و حالم خوب شد و یادآوری کردم به خودم که وقتی من رو خدا حساب باز کردم نیازی نیست بترسم از بندش..

    استاد عزیز ممنون از اینکه شما دست هایی از خدا هستید برای راهنمایی و آگاهی ما ..نمیدونید الان چقدر خوشحالم و سپاسگزار خدام ..خیلی جالبه برام که دقیقا همین امروز که این مسئله برام پیش اومده ، فایل امروز هم مربوط به همین بوده..

    حرف های قشنگی گفتند استاد..اونجایی که میگن اشکالی نداره درخواست داشته باشید از مردم و مراوده داشته باشید اما مهم اینه ته دلتون باور کنید که رو خدا حساب باز کردم و اگه درخواست قبول نشد به هم نمیریزم مشکلی نیست چون خدا از ی دست دیگه بهم کمک میکنه چون من رو اون حساب باز کردم..

    من بار ها این موضوع رو تجربه کردم ویادمه اون روزی رو که با ناراحتی از اتاق مشاور اومدم بیرون با خودم گفتم من امروز اومده بودم برای ی همدردی برای اینکه یکی بهم حق بده درکم کنه اما مشاور که ی غریبه بود حتی لحن صحبت هاش باهام درست نبود چطور از خانواده و بقیه به خاطر مشکلی که پیش اومده انتظار دارم…از همون روز به خودم قول دادم دیگه تا ابددد روی هیچ کس جز خدا حساب باز نکنم شروع کردم به تلاش برای تغییر حالم و باورهام تمام اهنگ های غمگین و هر چیزی که ناراحتم میکردم گذاشتم کنار عضو کاناب های انگیزیشی شدم هر لحظه با خدا حرف میزدم مدام میگفتم خدایا یادت نره من این دفعه فقط رو تو حساب کردم …باورتون نمیشه چنان من حالم خوب شده بود که همه اونایی که میشناختنم میگفتن چقدر روحیت خوب شده بعدش هم که خدا این سایت خوب رو سر راهم قرار داد ..از همه مهم تر بعد ۳یا ۴ ماه به یکی از غیرممکن ترین آرزوهام رسیدم …واقعاا نمیدونم چطور توصیف کنم حس الانم حس این روزهامو خیلی وقتها دوست دارم از ته ته دللل فریاد بزنم و بگمم خدایااا مرسی که هستییی مرسی که اینقد خوبییی کاشش زوتر از اینا روت حساب باز کرده بودم…??

    به قول استاد عزیز منم الان اصلا ادای اینو ندارم که بگم کاملا این مسئله رو رعایت میکنم.. ولی تو عمق وجودم رفته که چقدر خوبه وقتی فقط رو خدا حساب باز میکنی و امیدوارم خدا هر لحظه مواظبم باشه و کمکم کنه روز به روز بیشتر بتونم رعایت کنم این موضوع رو ..

    خدایا شکرت بابت تمام نعمت ها و مهربونی هاا..

    در پناه الله یکتا شاد،ثروتمند و سعادتمنددر دنیا اخرت ،،باشید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    یاسمن دال گفته:
    مدت عضویت: 3723 روز

    سلام

    امروز ب اینجا هدایت شدم، در مورد مسئله‌ای دچار دودلی شده بودم و مسئله درباره‌ی شرکت در یک دوره پولسازی بود!

    (این رو درحالی مینویسم ک شغلی ندارم چون پول در اوردن توسط خودم اولویتم نبود ولی مدتیه ک واسم مهم شده…)

    وقتی دیدم ک ب فصل دوم سفرنامه هدایت شدم، گفتم خب قبلن دانلود کردم، برم ببینم و دوباره مرورش کنم… ولی دیدم چ جالب، من فقط فصل اول رو دیدم و هیچوقت فصل دوم رو شروع نکرده بودم..

    مثل همیشه نشونه بجایی دریافت کردم،حس میکنم میخواد بهم بگه تو باید تمرکز کنی، انقدر این در اون در نزن، همه اون چیزی ک نیاز داریو داری…

    برم ببینم فصل دوم چی میخواد بمن بگه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    حمید شهسواری پور گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام دوستان همرهان گرامی و استاد عزیز

    امروز بیست و هشتم آذرماه نود هشت و۳۹سفرنامه هستش

    روزی که کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم را مطالعه کردم

    حس و حالی بهم دست داد که قابل وصف نبود از اینکه فهمیدم

    ۱_خدا انرژی هستش

    ۲_دنیا رو طوری آفریده که مسخره تو باشه یعنی هرآنچه را که تو بهش فکر کنی و توجه کنی و باورت بشه در اختیار تو قرار میگیره

    ۳_وقتی فهمیدم خدا همه چیزه ومن میتونم به هر شکلی که بخواهم درش بیارم

    ۴_فهمیدم که خدا احساس نداره فقط سیستمی هستش که به فرکانس های من پاسخ میده

    ۵_فهمیدم که بی نهایت نعمت و ثروت رو در اختیار من قرار داده وبه من بستگی داره که ظرفیت ظرفم چقدر

    ۶_فهمیدم که این منم که چقدر خودم رو لایق ثروت میدانم

    ۷_فهمیدم هراحساسی که به من آرامش میده

    درست در مسیر خداوند

    ۸_فهمیدم که هر احساسی که آرامش منو بهم میریزه و باعث ترس و ناامیدی میشه

    کار ذهن یا همون شیطانه

    فهمیدم که اگر تمرکزم بر روی زیبایی هاوخواسته ها باشه

    بهشت رو میبینم واگر تمرکزم بروی ناخواسته هاونازیباییها باشه جهنم رو میبینم

    خلاصه اول تا آخر فهمیدم که خدا همه چیز رو داده دست من خودم وقدرتشو به من تنفیذ کرده تا عدالتش زیر سوال نره.پس هروقت با تمام وجود بپذیرم همه چیز حاصل افکار وفرکانسهای خودمه اون موقع است که به همه چیز در زندگی میرسم

    در پناه خداوند بخشنده بی انتها پیروز وپایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: