روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 2

771 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم احدی» در این صفحه: 14
  1. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    سلام به همه

    فصل دوم از روزشمار تحول زندگی من به پایان رسید

    خیلی خوشحالم که تونستم با تعهد تااینجا بیام وزندگیمو خلق کنم

    خداروشکر امروز هم مثل همیشه پربود ازاتفاقات عالی ویکم اتفاقات نادلخواه که با کنترل ذهن تونستم ازش ردبشم

    امروز همه چیز عالی پیش رفت انگار یک نفرو خدا فرستاده داره همه چیرو برام انجام میده

    ازهدایت پروردگار که واسه هرچیزی دارم ردپاشو حس میکنم تاارامش

    جورشدن مسائل مالی که تا ماه پیش خیلی سخت پیش میرفت ولی حالا چرخ زندگیم روی روال وبه قول استاد روی غلتک افتاده

    خیلی همه چیز عالی بود وکنترل ذهن هم یادم بود تا مانعی پیش اومد اعراض کردم ودیگه عین قبل سخت نبود

    قابل حل بود فقط کافیه انقدی ازمرحله پرت نشی وحواست باشه هرجا ناخواسته بود باید اعراض کنی

    خدایا شکرت بعد خریدن دوره روان شناسی ثروت یک من غرق خوشبختی شدم

    همه چیز داره عالی پیش میره طبق گفته استاد هیچی عوض نشده جای زندگی یا شغل یا همسر همه چیز سرجاشه ومن حالم خوبه

    امروز یه پیام ناخواسته اول صبح اومد که پاکش کردم وواکنشم خنده بود چون یک نفر میخواست حالمو بدکنه کمی با همسرم راجب موضوعی حرف زدیم وبعد دیگه مشغول شدم ورزش کردم تا کامل فراموش شد دوباره چند ساعت دیگه همین طور من اعراض کردم سکوت کردم حل شد

    داشتم فکر میکردم چی باعث شده این اتفاقات انقدر بهتر پیش بره چون اتفاقی که همیشه برام میفتاد دیدم اول خدا بعد اگاهی دوره وبعد تعهدم به انجام تمرینات

    همون که استاد میگه هیچ کس جز خودم خالق زندگیم نیست خودم افکارم باورام باعث هرگونه اتفاق بد میشدم بعد میگفتم چرا

    خدایا شکرت استاد عزیزم عاشقتم دوستان با تمام قوا روی خودتون کار کنیدواقعا زندگی شیرین ولذت بخش میشه فقط کافیه باور کنید عمل کنید موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    بنام خداوند جان و خرد

    سلام استاد وهمه دوستان جآن دراین بهشت زمینی

    خداروشکر برای همه لحظات عالی وزیبای زندگیم

    برای هوای گرم تابستان برای سلامتی خوشبختی ارامش

    دیروز نتونستم بنویسم چون تا شب درگیر کاری بودم

    امروز هم همین طور اما یاد تعهدم افتادم

    خوشحالم تاامروز که پنجاهمین روز با تعهد واشتیاق دراین مسیر بودم

    واقعاً دارم تاثیر کار کردن واقعی رو روی خودم میبینم

    اینکه استاد میگفت چرخ زندگی روون میچرخه

    من دارم فصل دو رو گام به گام جلو میرم

    دارم ازمسیر لذت میبرم وجلو میرم وداره اتفاقات خوب برام میفته

    خدایا خواستم شکرکنم وبگم من ازت راضی ام ودوست دارم توهم ازمن راضی باشی

    برای همه بهترینها رو ازخدا میخام

    اینو نوشتم تا یادم نره حتی توی لحظات عالی وشاد هم سر تعهدم هستم

    همونطور که توی شرایط یکم شلوغ وناراحتی هم مدام اسمشو صدا میزنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    بنام خداوند هدایت گر

    فصل دوم روز شمار تحول زندگی من هم داره به پایان میرسه

    روزهایی پراز آگاهی وعشق وسلامتی وثروت

    کم کم حس میکنم چرخ زندگیم افتاده روی غلتک

    همون مسیری که استاد میگه قدم بزن وازمسیر لذت ببر

    دیروز نتونستم چیزی بنویسم چون مشغول بودم ولی یادم بود باید حواسم باشه تا غفلت نکنم ازاین بذری که کاشتم ودراومده باید مراقبت کنم ،نزارم علفهای هرز ذهنمو پرکنه

    امروز متوجه شدم که من نشتی انرژی زیادی داشتم چون مدام خودمو مسؤل دیگران وکمک به اونا میدونستم

    ازخدا میخام عزیزانمو هدایت کنه ،همون جور که منو هدایت کردی من تسلیمم در برابر تغییر دیگران امروز توجه وتمرکزمو میزارم فقط روی خودم ،باورام،

    خدایا شکر برای این آگاهی ها

    خدایا شکر برای این مسیر درست

    فقط برای امروز توجهمو نمیزارم بره جای دیگه

    استاد عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    بنام خداوند هدایت گر

    خدای من ،نمیدونم چی بگم ازشدت ذوق وشادی میخام ازنتیجه سپردن وایمان امروزم براتون بگم

    امروز صبح چشامو باز کردم چند تا کار مهم بود که باید انجام میشد اونم نه به وسیله من ایمانم راه گشا شد

    چکی که داشتم دقیقه نود وصول شد ومن باخودم عهد بستم به گفته استاد عمل کنم وهرگز چکی چیزی رو نخرم

    یک کار دادگاهی داشتم که نیرویی که خدا بهم داد ودوماه هیچ نتیجه ای نداشت رفتم صحبت کردم بدون دعوا فقط محکم ایستادم مجبور کردم امروز کارم انجام بشه اعتماد به نفسی که گرفته بودم هدایت الله همسرم خیلی حالش بدبود زیر فشار ولی من اروم تر بودم ولی یکم روم فشار بود ولی به همسرم گفتم امروز بشین فقط تماشاکن کار خداوند ونمایش ایمان وحق زنگ زدن به هیچ کسی رو نداری همون گزینه های پوشالی که بعدها جز حال بدی ومنت چیزی عایدم نشد

    خیلی سخت بود ،فقط باید باارامش میرفتم بانک وپول ازمبلغ چک کمتر بود گفتم تا پایان وقت اداری واریز میکنم باقیشو که همینم شد وبه شکل عجیبی این اتفاق افتاد شاید دوستان فکر کنند من دارم ازچک ووصول حرف میزنم ،

    ولی من از نمایش ایمان حرف میزنم ونگاه توحیدی که نمیدونستم قراره چی بشه فقط میرفتم جلو بدون حال بدی ،واقعا اینو نمیشه نوشت ،

    ازخدا لحظه به لحظه امروز شکر گذاری کردم ،اومدم بگم من امروز توی تمرین ستاره قطبی نوشتم خواستم اعراض کردم از ناخواسته سپردم ونتیجه همونی شد که استاد گفت

    لذت این سپردن به رنج وای حالا چیکارکنم بادنیا عوض نمیکنم ،

    نمیدونم چی بگم امروز خدارو بیشتر ازقبل صدا میکردم ولی نه با ترس وتردید امروز خدارو دیدم حضورشو که حمایتم کرد وبهم میگفت چیکار کنم

    امروز من حس خلبانی رودارم که تونست پرواز کنه ،اوج بگیره همیشه خدا منو کمک میکرد ولی من لای انبوهی از افکار وهیجانات منفی وترس اونو حس نمیکردم اخرش میشد همون چیز ولی من جون به لب میشدم ازاسترس زیاد

    امروز صددرصد اروم نبودم ولی تا حد زیادی ذهنمو کنترل کردم ،مثل قبل نبودم واخرش ازنیرویی که خدا پشتمه رفتم جلو عین کوه واستادم ونتیجه عالی بود ،

    خدایا عاشقتم ،استاد ازت ممنونم،

    ودر اخر آرام باش ،توکل کن،تفکرکن،آستین ها را بالا بزن آنگاه دستان خدا را میبینی که زودتر از تو دست به کار شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: