روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 35
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-27 10:19:542025-02-25 20:09:04روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روز پنجاه و ششم از سفرم
خدارو شکر به خاطر هدایتم و تین که تونستم پنجاه و شش روز رو طی کنم. فایل امروز در مورد مساله ای بود که روش کار کرده بودم و خدا روشکر نتایج خوبی گرفتم. من در یک سال گذشته که پاندامیک بود علی رغم دیگران که تمرکزشون روی آمار جهانی و مرگ و میر و این حرف ها بود. من کانال یوتیوب درست کردم و شروع به آموزش کردم در مورد کاری که بلد بودم و البته که بازخوردهای خیلی حوبی گرفتم. علاوه بر اون برند خودم رو درست کردم و در طول سه ماهی که محصولاتم رو ارایه کردم پنج تا از محصولاتم فروش رفته که به نظر خودم موفقیت خیلی خوبی هست. خلاصه که از فعالیت یک سال گذشته خیلی راضی هستم و این رو هم به خاطر این میدونم که فایل ها رو مرتب گوش دادم وتمام تلاشم رو کردم که تمرکزم رو چیزهای مثبت باشه و کنترل ذهنم را بگیرم البته که خیلی راه هست انا همین چند قدم هم برای من نتایج فوق العاده ای داشت. باید مراقب باشم که همینطور که استاد از تجربه دیگران تعریف کرد غره نشم و با قوت بیشتر راهم رو ادامه بدم تا به ثروت لایتناهی دست پیدا کنم و این ثروت همه جانبه وارد زندگیم بشه.
سلام
روز پنجاه و پنجم از سفرم
این فایل امروز یادآوری خیلی خوبی بود برای اینکه همیشه توکلم به خدا باشه و دست خدارو توی کارهام ببینم. بدونم که آدم ها می یان و می رن هیچ کس موندنی نیست که بخوای روش حساب کنی و زندگی و کارت رو به امید دیگران ببندی. یادآوری بود برای اینکه بدونم فقط و فقط باید روی خود خدا حساب کنم و همه چیز رو از خودش بخوام اون خودش آدمها و شرایط مناسب رو جلوی روی من و راه و هدفم قرار میده. باید به حودش توکلم کنم و از خودش بخوام که همه چیز رو فراهم می کنه.
سلام
روز پنجاه و چهارم از سفرم
امروز روزی هست که من بعد از مدت ها دچار تردید شدم از ادامه راهم. الان دارم سه چهارتا کار می کنم دو تا کار پارت تایم دارم. کراوات ها رو طراحی می کنم و جز اون طراحی هم می کنم. ولی عمیقا می دونم که باید دو تا از این ها حذف بشه باید یک کار داشته باشم به جای دوکار و از بین طراحی و کار روی کراوات ها هم یکی رو انتخاب کنم اگه بخوام توش عمیق بشم.
چیزی که از این دوره یاد گرفتم و درس امروز هم هست اینه که خودم رو عمیقا به وست خدا بسپارم تا من رو هدایت کنه.
خدایا ازت می خوام من رو هدایت کنی تا اون جیزی که برام مفید و پایدار هست رو انتخاب کنم. نشانه هات رو سر راهم قرار بده و قدرت درکشون رو هم بهم بده.
خدایا دستم توی دستات هست محکم بگیر.
سلام
روز پنجاه و سوم از سفرم
خیلی این عقیده رایج هست بین همه که نابرده رنج گنج میسر نمی شود. این تفکر از بچگی درون همه ما نهفته شده. من خودم البته خیلی به این حرف اعتقاد نداشتم منتها وقتی می دیدم که دیگران انقدر قوی این مساله رو بیان می کنند و روش تاکید دارند روی من هم تاثیر می گذاره. اما خوشحالم که حداقل تو این یک مورد خیلی مثل دیگران فکر نمی کنم.
الان که برمیگردم و عقب رو نگاه می کنم می بینم که من هم خیلی در راه به دست آوردن خواسته هام زجر نکشیدم. البته که تلاش کردم و وقت و انرژی برای رسیدن به خواسته ام صرف کردم اما اصلا زجر نبوده بلکه از طول سفر و تلاشی که می کردم لذت هم بردم
و این رو می دونم که هرچه تمرگز بیشتر روی خواسته ام باشه و زمام بیشتری صرف کنم و دقت بیشتری داشته باشم بهتر و با کیفیت بیشتر به خواسته ام دست پیدا می کنم. این رو می دونم و الان هم قلبم تند تند می زنه از هیجان دونستن این مسیله. پس باید بدونم کار درست رو انجام بدم تا در آینده خودم رو سرزنش نکنم.
خدایا دستم رو محکم بگیر که جز تو پناهی نیست.
سلام
روز پنجاه و دوم از سفرم
خدارو شکر که من هم با تمام مسایلی که داشتم کسب و کار خودم رو راه انداختم. البته که الان کار پاره وقت دارم و تمام تمرکزم رو کار خودم نیست اما مطمینم که پنج سال دیگه صد در صد درآمدم از کسب و کار و عشق خودم هست. این رو می نویسم اینجا به یادگار تا پنج سال دیگه برگردم و ببینم به آرزوی امروزم رسیدم و شاد مفتخر هستم به خودم.
سلام روز اول نه بهتره بگم شب اول از سفرم.خدایا شکرت که تا اینجا کنارم بودی و من با قلبم وجود و حضورت رو حس میکنم.در این لحظه از شب ودر این سکوت بینظیر و ملکوتی با تک تک ذرات وجودم سر تعظیم بر این همه شکوه و نظم و نظام جهانی که خلق کردی میارم و به خودم افتخار میکنم که بنده خداوندی هستم که تا این حد تواناست و عادل.
قلبم گواه منه که زمانی که در سخترین دوره زندگیم قرار داشتم و با تمام وجودم ازت کمک خواستم تو منو آروم کردی و تو دلم بهم نوید دادی وقتی خبر بارداری فرزند چهارمم رو بهم دادن.
درست وقتی که ورشکستگی همسرم و وجود سه فرزندم در اوج شرایط سخت مالی برام بزرگترین ندای درونی رو شکل داد که دیگه باید استقلال مالی پیدا کنم و دیگه خانه دار بودن و مادر سه فرزند بودن تنها بهانه نداشتن پشتوانه مالی نمیتونه باشه واز همه مهمتر من در چهلمین سال زندگیم بودم و این ها همه یعنی میدونم که برام برنامه ویژه ای داری.
خداجونم من عااااشقانه میپرستمت
من آماده ام
من اینجام
من منتظرم
من مشتاقم
برای دیدن و لمس خواسته هام
خدایا شکرت که تورو دارم که به اینجا هدایت کردی
سلام
روز پنجاه و یکم از سفرم
این فایل رو دو بار گوش دادم. به نظرم این یک نشانه است و باید جدی تر بگیرم. من رو خودم سرمایه گذاری کردم. مهاجرت کروم به شهر کوچکی که هیچ فرصت شغلی توش برای من نبود. پس من دست به کار شدم و برند خودم رو راه انداختم و الان کراوات طراحی می کنم. خوب اولش مثل هر کسب و کار دیگه ای بالا و پایین داره. اما نکته مهم اینه که الان چند وقته که فکر می کنم شاید اشتباه کردم و افکار شیطانی می یاد سراغم که حالا اولش کارت گرفت دایمی که نیست همیشه که شانس نمی یاری و از این حرف ها تا اشتیاقم برای ادامه کار کم بشه.
اما من می دونم که باید با قدرت ادامه بدم و اینکه این فایل رو دوبار گوش دادم. یکبار هفته پیش گوش کردم و می خواستم بنویسم که نشد. امروز دوباره اومدم سراغ روزشمارم که دیدم این فایل رو باید گوش بدم. پس به فال نیک می گیرم و با قدرت بیشتر ادامه میدم.
خدایا حمایتم کن. 🙏
سلام
روز پنجاهم از سفرم
به به عجب فایل خوب و به موقعی. کیف کردم از شنیدنش. واقعا درست و به موقع بود. من خودم الان تقریبا سه سال خست که با گروه عباسمنش همراه هستم . یک سال اول که فقط فایل ها رو گوش میدادم و تو هپروت بودم از دوسال پیش که دارم روی ذهنم و ورودی های ذهنم کار می کنم واقعا دارم نتایجی رو می بینم. می بینم که آروم آروم دارم تبدیل به آدم شادتری میشم. میشم همون سعیده ای که قبلا بود. آروم آروم تمام خواسته هام برام به وقوع می پیوندند. آروم آروم اعتماد به نفسم بیشتر و بیشتر میشه توانمند تر از قبل شدم و آرزوهایی که سه سال پیش فکر کردن بهشون برام مسخره بود دارند به رویاهای جذابی برام تبدیل میشوند که بهشون فکر می کنم و باهاشون زندگی می کنم و مطمین هستم که یه روزی که خیلی دیر نیست به وقوع نی پیوندند. اون روز حتما می یام و این جا شادی رو از ته دل فریاد می زنم. البته که الان هم خیلی شادم.
خدایا شکرت دستام توی دستات هست محکم بگیر که محتاجت هستم
سلام به همگی
روز چهل و نهم از سفرم
این فایل پنجم در مورد سلامتی رو که امروز گوش دادم توجه ام به بدنم و جسمم جلب شد. در تمام این مدت که همراه گروه عباسمنش هستم تمام توجه ام به رشد ذهنی و مالی در زندگی ام بود غافل از اینکه ذهن سالم در بدن سالم هست و برعکس.
من باید امروز قدردان خداوند باشم برای بدن قوی و جسم سالمی که دارم از وقتی یادم می یاد با اینکه ادم ظریف جثه و لاغری هستم ولی همیشه قوی بودم هیچ وقت در طول این چهل سال زندگیم بیماری نداشتم هیچوقت قرص نخوردم و همیشه سالم بودم.
خداوندا سپاسگزارم به خاطر جسم سالمی که به من دادی تا با نهایت توانم بتونم در این دنیا تلاش کنم و بهانه ای نداشته باشم.
دوستت دارم.
سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم
چقدر این فایل زیبا بود وپر از اگاهی بود
یه لحظه که این فایل شنیدم یاد خودم افتادم گفتم روزهایی بوده که گدایی محبت و عشق از دیگران کردم نگو عشق جان جانانه
روزهایی بوده طلب پول از دیگران کردم دریغ از اینکه پول و ثروت و عشق همه وهمه خود جان جانان بوده
ولی نمیدونم چیکار کردم که خدا هدایتم کرد گفت هر چی میخوای از خودم بخواه عشق میخوای میدم بهت
پول میخوای میدم بهت هرچی که از خوشی های دنیا میخوای میدم بهت به یه شرط که فقط از خودم بخوای ذهنتو کنترل کنی پشت سر نجوای ذهنت راه نیفتی چون من در ذهن و قلب ارام جای دارم
داشتم مینوشتم این شعر یادم اومد
خداوندا …
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
…
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترین تنهام؛ انسانم
خدا گوید :
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن …
یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من