روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 41
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-27 10:19:542025-02-25 20:09:04روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روز چهل و دوم
استاد فرمودن راز خوشبختی،آسان گرفتن کارهاست..
به نظرم راز باایمان بودن هم آسان گرفتن کارهاست..
ایمان یعنی چی؟!یعنی اطمینان به خدا،یعنی تکیه کردن به خدایی که خوش همهی کارها رو انجام میده
آسان گرفتن هم همینه،من وقتی میتونم آسان بگیرم که خیالم راحت باشه..
وقتی میتونم حرص نخورم و مضطرب نباشم که ایمان بالایی داشته باشم، که بدونم خدا هست، بدونم کارم رو انجام میده،بدونم تنهام نمیذاره…
ممنونم استاد عزیزم،ممنون بابت این همه آگاهی های ناب
روز چهل و یکم
احساس خوب=اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
ساده تر از این دوتا فرمول داریم آیا؟!
اما وقت عمل که میشه یادمون میره..خیلی وقت ها غرق میشیم تو احساس بد و همینجور فرو میریم..
همه مون هم قطعا بارها تجربهش کردیم،اما بازم فراموش میکنیم ..
وقتی فکر میکنم میبینم چه قدر قوانین ساده هست، چه قدر خدا همه چیز رو ساده توضیح داده و ساده کرده برامون..ولی ما بازم گمراه میشیم،بازم فراموش میکنیم..
تنها راه نجات و خوشبختیمون تمرین و جدی بودنه ..اینکه کوتاهی نکنیم و مدام روی کانون توجه و تمرکزمون کار کنیم،مدام ورودی های ذهنمون رو بررسی کنیم..
و واقعا چی بهتر از توجه به زیبایی ها و حال خوب وجود داره؟!
خدایا بینهایت سپاسگزارم که من رو با استاد عباسمنش( یکی از دستان بزرگت روی زمین) آشنا کردی..😍
بینهایت سپاسگزارم خانم شایستهی عزیز که این قدر هوشمندانه این فایل ها رو دسته بندی کردید و آگاهی ها رو طبقه بندی شده در اختیارمون قرار دادید🥰
روز سی و یکم
سلام استاد،مریم جان و دوستان عزیز
تکامل،تکامل،تکامل…
یه کلمهی به ظاهر پنج حرفی ساده اما دنیایی از معنی و قانون..
من خیلی سعی میکنم تکامل رو در نظر بگیرم
یه زمانی در نظرش نمیگرفتم و همه ش دنبال موفقیت های عجیب بودم،دنبال ایده های خاص!اما فهمیدم چیزی به نام ایده ی خاص وجود نداره،ایده ها هم تکامل دارن..ایده ها هم مرحله مرحله میان و عملی میشن و ما رو به موفقیت میرسونن..فقط کافیه تو مسیر باشیم،فقط کافیه قوانین رو رعایت کنیم این جوری میتونیم سرعت تکامل رو هم زیاد کنیم
سلام استاد و خانم شایسته و دوستان
من روی گزینه هدایت زدم و به این متن خانم شایسته رسیدم یه چیزهایی هی یادم میره مثل کانون توجه مثل باور و با خوندن یا گوش کردن فایلها یهو یادم میاد
رد پای خودم رو باید بذارم اینکه امروز با اینکه یکم شرایط برام پیچیده است و به تضاد زیاد برخوردم اما خدا رو شکر نسبت به یک ماه قبل و حتی قبل از آشنایی با سایت استاد کمتر بهم ریختم صدای استاد میاد که احساس خوب اتفاقهای خوب و حس بد مثل دست کردن تو شعله آتیش هست
فعلا به پایداری نرسیدم تا میام برسم یه اتفاقی می افته که کاری که بدست آوردم از دستش میدم در مورد کارم دارم صحبت میکنم البته میدونم اول به خاطر کمبود حس لیاقت داره این اتفاق میافته و اقداماتی که باید صبر میکردم بعدا انجام میدادم یعنی یواش یواش به حس لیاقت بهتر و فرکانس بهتر میرسیدم بعد خودش حل میشد ولی عجله کردم
ولی خب الان که تصمیم گرفتم به خاطر شرایط پیش اومده کارم رو رها کنم باید توجه امو رو به کاری که دوست دارم داشته باشم معطوف کنم یا فعلا ذهنم رو باز بذارم برای هر چیز حتی کوچک که زیبا باشه تا ذهنم درگیر نجواهای بد نشه
حتما در این اتفاقها خیری برای من هست و چیز بهتر و ارزشمندتر و موقعیت مناسب تر نصیب من خواهد شد و از خدا میخوام که این جریانات رو به سمتی هدایت کنه که برای من خیر و شادی ثروت به همراه داشته باشه و حس لیاقت بالاتر، من از خدا یاری میخوام و انتظار دارم کمکم کنه منتظر کمک خدا هستم منتظرم و باورهامو رو به قول خانم شایسته بشناسم بعد عوضشون کنم تا هدایت خدا رو بشنوم
اما از خدا میخوام خیر و برکت رو وارد زندگیم کنه
الان تصمیم دارم یکم بنویسم ببینم باورهای من چیه یه زمان بزارم برای تغییر
و باور دارم خیر و برکت در راه هست
استاد ممنون
خانم شایسته ممنون
سپاس فرمانروایی را که اول و آخر اوست
سپاس فرمانروایی را که عاشق بندگان ش هست
دوستان گلم سلام 🌷
روز اولی که روزشمار تحول زندگی فصل یک را شروع کردم گفتم یا علی … سی روووز ، خیلی طول میکشه تمام شه
اما تمام شد ، خیلی زود هم تمام شد ، اصلا نفهمیدم این سفر پر برکت کی تمام شد . این سفر خیلی آگاهی داشت و به قول خانم شایسته نسخه آرام تر ، عاشق تر ، خوش اخلاق تر ، پر انگیزه تر ، خلاق تر و در یک کلام نسخه توحیدی تری از ما ساخت . مهم ترین دستاورد هایی که داخل این سفر پر برکت بهشون رسیدم را دوست دارم براتون تعریف کنم :
۱-خداوند قوانینی را بر جهان مون حاکم کرد که میتونیم با فرکانس هامون اون جوری که میخواهیم زندگی مون را خلق کنیم . و به هیچ چیز دیگه ای نیاز نداریم
۲-اشتباهاتم را دوست داشته باشم . درواقع این باور را برای خودم ساختم که اشتباهات مقدس هستند ، چون کل علم بشریت نتیجه اشتباهات هست
۳-بی نهایت فرصت برای پول ساختن وجود داره و هرچقدر جلو تر میریم ، ایده ها و راهکار ها برای پول ساختن بیشتر میشه . بی نهایت جای دیدنی برای لذت بردن وجود داره . واقعا بی نهایت اصلا تمام شدنی نیستند . بی نهایت خوراکی و غذای خوشمزه برای آشامیدن ما نهادینه شده و …
۴-یاد گرفتم که خودم را دوست داشته باشم و عاشق خودم باشم . یاد گرفتم که چه جوری میتونم فرکانس هام را کنترل کنم
۵-یاد گرفتم که هر خواسته ای دارم تنها راه رسیدن بهش این هست که باور های هماهنگ با اون خواسته را بسازم ، اون باور ها خودشون من را به خواسته م هدایت خواهند کرد
۶-یاد گرفتم که بهترین موقع برای شروع کردن همین لحظه هست . اگر میخوام کسب و کاری را شروع کنم همین الان باید دست به کار بشم و با هرچیزی که دارم کار را شروع کنم
و
.
.
.
یه تجربه هم که کسب کردم از این سفر و خیلی نکته مهمی هست :
اینکه دوستان ما تا وقتی نتیجه کسب میکنیم که قانون را رعایت میکنیم و به محض اینکه شروع به رعایت نکردن قانون میکنیم ، نتایج نیز کمرنگ و کمرنگ تر میشوند …
پس مهم ترین کار زندگی من کار کردن روی قوانین جهان هستی هست
تا کی ؟تا ابد ….
به امید دیدار تا پایان فصل سوم ❤️❤️❤️
روزسی وهشتم سفرنامه
مریم جانم ممنوناز این متن های زیبایی که روی فایل ها میزارید این نشون از باورها و آگاهی های عالی شماست
اونجایی که استاد میگن توتنها وقتی سقوط میکنی که از اصل خودتدور میشوی از بادیت خمودت دور میشی و لایتنهاهی بودنت را گم میکنی چقد زیبا بود چقد دلم لرزید برای این آگاهی ها خدایا شکرت
یعتنی تنها وقتی من از تو دور بشم بدی ها سراغم میاد ولی با توبودن یعنی در بهشت بودن یعنی پادشاهی کردن خدایا دوستتدارم برای این قوانین جهان
خدایا شکرت برای استادم که من رو به تو نزدیک کرد با این سایت من به خداشناسی رسیدم به حقیقت وجودی ام به ماهیت بزرکتری که دارم نه فقط مادی نگر بودن.
خداجونم تویی آرامش دهنده ی قلبم
دوستون دارم استاد
سلام به استاد و مریم عزیزم و تمام اعصای خانواده عباسمنش
من سه ساله عضو این سایت ارزشمند هستم ولی شاید دو یا سه بار دیدگاه گذاشته باشم
من حدود ۳۵ روزه ک دارم روز شمار تحول من رو شروع کردم و الان شصتمین روز هستم
و تو همین ی ماهو خورده ای ی عالمه اتفاقای عجیب قریب باحال برام افتاده ک یکیشو تعریف میکنم
من خیلی عاشق مسافرتم و از هر فرصتی برای مسافرت استفاده میکنم
من یک ماه بود ک هوس دریای جنوب و حالو هواشو کرده بودم و راستش اون موقع پول دستم نبود .من تو کار املاک هستم و داشتم هرکاری میکردم ک مشتری و فروشنده رو ب هم وصل کنم و جور در نمیومد دلیلشو میدونم چون اولا ک خیلی چسبیده بودم به این موصوع دوم اینکه دستای دیگه خدارو بسته بودم و اینکه قانون رهایی رو رعایت نکردم و ی سری رفتارهای شرک امیزم داشتم
تا اینکه ب خودم اومدم دیدم وای چقدر از قانونهای جهان دور شدم و…
نشستم چندروز با خودم خلوت کردم نشانه های هروزمو چک میکردم و همون موقع هم این فایلای روزشمارو شروع کردم
و به خدا گفتم خدایا من دلم دریای جنوب میخاد به شدت خودت ی کاریش کن برام هرکاری ک لازمه هدایتم کن من کلا ۱۰ هزارتومن پول دارم ولی دلم جنوب میخاددد
باورتون نمیشه انگار ی حسی بهم گفت برو اگهی های دیوارو سرچ کن
حدس هم نمیزنید ک چ اگهی ای دیدم
نوشته بود به یک خانم همراه برای رفتن به قشم و اوردن اسباب بازی نیازمندیم تازه ۵۰۰ تومنم پول میداد به اضافه هزینه اسکان خوردو خوراک و…
اصلا چیزی رو ک دیدم باور نمیکردم
تا اینکه زنگ زدم پرسیدم و گف بله صحت داره گفتم کی میخواید برید گفت هروقت ک شما اماده باشید
به یکی از دوستام گفتم اونم با کلی حیرت قبول کرد ک اونم همراه ما بیاد
ای جریانو سپردیم به خدا.وما پس فردای اون روز ی جا قرار گذاشتیم با ۱۰ هزار تومن رفتیم قشم .با ماشین شخصی اون اقا خیلی ادم خوبی بود چقدر متین و شریف بود چقدر مودب بود چقدر شوخ و پایه بود مسیر فوق العاده لذت بخشی بود کلی باهم خوندیم و اهنگ گوش دادیم و رقصیدیم و عکس انداختیم از مناظر فوق العاده زیبا ستاره های زیبا اسمون زیبا ماه درخشان کویر پر از سکوت و زیبایی
واقعا زبونم قاصره انقدر خداروشکر کردم تا قشم ک حد نداره وقتی هم رسیدیم قشم و دریای خوشکلش رو دیدیم ک دیگه نگو.مرغای دریایی زیبا دریا مواج زیباتر بارون رحمت هم داشت میبارید خیلی رویایی و زیبا بود هنوزهم باورم نمیشه ما با ۱۰هزارتومن بدون اینکه کاری بکنیم رفتیم قشم .سوار کشتی هم شدیم .بعد این اقای فوقالعاده خوب هم ی سوییت با دوتا اتاق گرفته بود ک ما راحت باشیم .اونجا هم پولمون داد و رفتیم حتی خرید هم کردیم بعد دوروز اونجا بودیم و بار اسباب بازی رو زدیم و برگشتیم و اینو نگفتم ک مسیر ۱۷ ساعته رو ما تو ۱۳ ساعت رفتیم همه چیز فوق العاده عالی بود مسیر برگشت هم مناطر زیبا و خوردن شاورما (یک نوع کباب ترکی)هم خیلی لذت بخش بود .انقدر احساس خوبی داشتم و دارم همچنان نمیدونم تونستم تا ی جایی اتفاقات و حسمو منتقل کنم یا نه ولی فقط خواستم بنویسم
و فهمیدم ک ما نباید کار شاقی بکنیم ما فقط باید با تمام وجود بخوایم و با تمام وجود به خدا بسپریم و بهش اعتماد داشته باشیم و دستاش رو باز بزاریم و فقط به راههایی ک خودمون فک میکنیم بسنده نکنیم ک قطعا راه خدا بهترین راهه.
بازم ممنونم از استاد و این همه اگاهی ناب ک رایگان در اختیار ما قرار داده
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
روز شصتم سفر رویاییم
باید به این باور برسیم که زندگی لحظه به لحظه دریافت و ارسال فرکانسه، هر کلام و شرایط و اتفاقی که برای ما پیش میاد نتیجه و پاسخ افکار و احساسات و ورودی های ماست. درصورتی میتونیم اونها رو کنترل کنیم و دستمون بگیریم که باور داشته باشیم همش دست خودمونه. ایمان داشته باشیم و درک کرده باشیم که جهان چقدر دقیق و قانونمند عمل میکنه.
تفسیر و نگاه ما نسبت به اتفاقات خیلی مهمه، بدونیم این اتفاق در نتیجه کدوم ارتعاش ما پاسخ داده شده.
آیه ای که توی قرآن اومده که میگه چه بسا چیزی باشه که نسبت به اون احساس خوبی ندارین کراهت دارید اما برای شما بهتره و همچنین برعکس.
اتفاقاتی هستن که به ظاهر بد هستن ولی در مسیر رسیدن به خواسته هامونه. بار معنایی نگاه ما باید مثبت باشه.
چجوری مثبت باشه؟
اگه یه اتفاق به ظاهر بد میوفته بگیم اگه پاسخ فلان ارتعاش منفی منه پس اینکه متوجه شدم عالیه و تغییرش میدم، و قشنگتر از اون اینه که اگه پاسخ ارتعاش مثبت منه پاسخ تغییر باورهای منه پس به ظاهر بده و شروع اتفاقات بزرگ و تغییرات بزرگ زندگی منه.
در هر صورت شکرگزار باشیم که شکرگزاری بالاترین مدار مثبت و رسیدن به خواسته هاست.
خدایا متشکرم…
روز پنجاه و نهم سفر رویایی من
چقدر قشنگ گفتین که بهترین سرمایه گذاری زندگیم رو اون قسمتی دادم که محصولات رو خریدم، و بها پرداختم.
متعهد شدن، شور و اشتیاق برای وارد شدن به مدار جدید.
جملاتی که استفاده میکنین خانم شایسته عزیز چقدر به من انگیزه و جاذبه میده برای اینکه با قدرت برای دوره مورد علاقم بها بدم. من میخوام از عزت نفس شروع کنم و متعهد شم جمله به جمله اون رو عمل کنم.
برای اینکه این دوره رو جذب کنم اول خودم رو نسبت به فایل های به ظاهر رایگان که گنج عظیمی از آگاهی و ورود به مدار قدرت و تعالی هست لایق نشون میدم و اون هم تکرار و تمرین هرچه بیشتر اونها هست.
من بارها نتایج کوچیک دیدم و این نشونه ها رو پیگیر میشم. من فایل گوش میدم و تکرار میکنم و میبینم یه اتفاق هایی دارن خود به خود وارد زندگیم میشن! و زمانهایی که کمی عقب نشینی کردم و فرکانس دلسردی دیدم اون اتفاق ها متوقف شدن و این یعنی نمایش عینی قانون جلوی چشمام…
خدایا هزار بار متشکرم…
روز پنجاه و هشتم سفر رویاییم
تغییر در هر لحظه…
ما برای داشتن بدن سالم یک بار یا مثلا یک ماه در عمر ورزش نمی کنیم یا غذای سالم نمی خوریم. روح ما هم نیاز به رسیدگی و مراقبت همیشگی داره، و غذا و ورزش روح ما افکار و احساسات هستن، باورها و ورودی ها هستن.
وقتی خودمون و مدار فکریمون رو تغییر بدیم خود به خود شرایطمون تغییر میکنه.
🔴 تمرکزمون رو بذاریم بر کار کردن روی خودمون، یکم از مسیر دور بشیم نشونه هاش رو دریافت میکنیم و نتیجه رو واضح میبینیم.
🔴 تعهد بدیم که با تعهد مواظب ورودی هامون باشیم
🔴 همینطور که ما برای غذا خوردن هزینه هم میدیم، برای آگاهی های درست هم باید هزینه بدیم، چه هزینه مالی چه هزینه زمانی و… .و نتیجه این هزینه دادن موفقیت و شادی و حال خوبه.
و چقدر این افکار خوب و توجه به نکات مثبت تغییر بزرگی در زندگی ما ایجاد میکنن. در واقع شاخصه ی انسانهای بزرگ و قدرتمند تفاوت نگاه اونها با دیگران در شرایط یکسانه.
و این تفاوت نیاز به تمرین داره و یک شبه بوجود نمیاد.
🔴 نکته ی به ظاهر ساده ای که توجهم رو جلب کرد این بود که چندین بار درباره آگاهی های مفاهیم قرآن فایلها و مطالب استاد رو خیلی سطحی و گذرا گوش داده بودم اما امشب متوجه شدم که خدایی که جهان با عظمتی رو خلق کرده، میلیاردها موهبت و مخلوق و زیبایی و فراوانی و ثروت در جهان قرار داده و گفته همگی اون ها رو برای انسان مسخر کردم چطور ما فکر میکنیم داشتن این نعمت ها فقط برای جهان دیگره؟ آیا واقعا خلق اونها فقط و فقط برای این بوده که ما اونها رو نشونه های وجود یک خالق بزرگ و تواناست؟ همین؟ یعنی خدا اونها رو خلق کرده که فقط ما ایمان بیاریم؟ باید از ترس اینکه در نعمتهای دنیوی غرق نشیم سمتشون نریم؟ آیا خدا دوس نداره ما از این نعمتها بهره مند شیم و استفاده کنیم؟
گاهی این تمرین رو برای خودم میذارم که یک موقعیتی که توش هستم رو درنظر بگیرم و بگم بهترین فکر و نگاه و احساسی که در این زمان و مکان قرار دارم چی میتونه باشه؟
خدایا متشکرم…