روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 57

به نام خداوند هدایتگر مهربان

خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

امروز پنجاه‌وششمین روز از فصل دوم روزشمار تحول زندگی من میباشد

خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم بابت این لطفی که در خصوص ادامه دادن این مسیر زیبا به من عنایت فرموده

اگر من مثل اکثریت جامعه فکر کرده و عمل میکنم، قطعاً شبیه همان اکثریت هم نتیجه میگیرم

من وقتی که میدانم خودم هستم که با افکار و باورها و کانون توجهم، اتفاقات زندگی‌ام را رقم میزنم، نیازی نیست مطابق روند جامعه حرکت کنم و شبیه آنان شوم

آنها اونجور رفتار میکنند و به همان شکل نتیجه میگیرند ولی من به شکل دیگری رفتار کرده و نتایجم نیز متفاوت از جامعه خواهد شد چون من نمیخواهم مثل آنان نتیجه بگیرم

من اگر نخواهم با جریانی که هر روز به شکلی و طریقی کل جامعه با آن درگیر میشوند، همراه شوم باید بتوانم ذهنم را و افکارم و زندگی‌ام را کنترل کنم و دنباله‌رو جامعه نباشم

من باید توانایی ساختن آگاهانه جریان زندگی‌ام را داشته باشم نه اینکه اجازه بدهم جریان زندگی من را با خود به هرکجا خواست ببرد

اگر من میخواهم زندگی خودم را خودم بسازم باید بتوانم تحت هرشرایطی ذهنم را کنترل کرده و کانون توجهم را آگاهانه برروی خواسته‌هایم بگذارم

با هر دلیل و منطقی، اگر به چیزی که نمیخواهم در زندگی‌ام اتفاق بیفتد، توجه میکنم، من دارم با دستان خودم آن چیز را به زندگی‌ام دعوت میکنم و دلیل و منطق من بخاطر نگاه کردن به آن ناخواسته اصلا اهمیتی ندارد

و وقتی من تغییر میکنم بطور طبیعی و لاجرم، نتایج من هم تغییر میکند این یک قانون است

به نام خداوند هدایتگر مهربان

خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

امروز پنجاه‌وچهارمین روز از فصل دوم روزشمار تحول زندگی من میباشد

خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم بابت این لطفی که در خصوص ادامه دادن این مسیر زیبا به من عنایت فرموده

توحید عملی

حال دلم با شنیدن این سلسله فایلهای توحید عملی دگرگون میشه و چقدر امیدوارتر میشوم به زندگی و لذت میبرم از شنیدن آنها خدایا شکرت که در مدار شنیدن این صحبتها هستم

اصلی‌ترین اصل و اساس جهان توحید و یکتاپرستی است وقتی که من باور میکنم همه‌چیز توحید است، زندگی‌ام در تمام ابعاد به بهترین و مطلوبترین شکل ممکن به پیش میرود و همواره بهتر و بهتر میشود

اگر ایمان و توحید درون من ایجاد شود، بقیه مسائل و مواردی که بنظر من مهم می‌آید خودبخود درست میشود و نیازی نیست من نگران آنها باشم

اگر بتوانم باورهای توحیدی را در خودم تقویت کنم، همه‌چیز در زندگی‌ام درست شده و ثروت و نعمت و سلامتی و خوشبختی و سعادت بطور طبیعی و لاجرم وارد زندگی‌ام میشود

چون نعمت و ثروت روند طبیعی جهان است

خیروبرکت و فراوانی یک امر عادی و طبیعی جهان است خداوند همواره وعده رحمت و مغفرت و فزونی داده است ولی ما با نگاه شرک‌آلود و قدرت دادن به غیرخداوند، جلوی ورود این حجم از نعمت و فراوانی را به زندگی خودمان گرفته‌ایم

اگر من نگاه توحیدی داشته باشم، هر عامل بیرونی در خدمت من میشود برای رساندن من به اهداف و رویاهایم

فاکتور اصلی توحید است و این که من با افکار و باورهای خودم، زندگی خودم را رقم میزنم، اگر قدرت را از غیر خدا گرفته و بخدای خودم بدهم که این قدرت را خداوند به من عنایت فرموده است آنوقت زندگی من در تمام ابعاد بهشت خواهد شد چرا که این وعده خداوند است وقانون بدون تغییرش

به نام خداوند هدایتگر مهربان

خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

امروز پنجاه‌ودومین روز از فصل دوم روزشمار تحول زندگی من میباشد

خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم بابت این لطفی که در خصوص ادامه دادن این مسیر زیبا به من عنایت فرموده

دولت‌ها و ایجاد شغل!؟واقعاً؟!

بینهایت فرصت و موقعیت برای ایجاد شغل هست

چه سوال جالبی میشه از خودم بپرسم که:

آیا تمام کارآفرینان بزرگ دنیا و تمام کسانی که نه تنها برای خودشان شغل و فرصت پولسازی ایجاد کردند بلکه باعث شدند که هزاران نفر دیگر هم مشغول بکار گردند مثل شرکت اپل یا سامسونگ یا تسلا و…، منتظر بودند تا دولت برای آنها ایجاد شغل نمایند؟

تصور کنید ایلان ماسک در خانه منتظر مینشست تا دولت ترامپ برای او یک شغل و درآمدی ایجاد کند آیا میتوانست به ثروت چنین عظیم که خودش با تکیه بر توانایی‌ها و باورهای قدرتمند کننده‌اش ساخته، دست پیدا کند؟

آیا اگر این شعار تبلیغاتی را برای استیوجابز میگفتی خنده‌اش نمیگرفت؟

یا اگر استاد منتظر نشسته بود که دولت وقت برای او شغل ایجاد کند آیا الان در بهترین ایالت آمریکا زندگی میکرد یا اینهمه تحول در زندگی هزاران نفر ایجاد میکرد؟

پس چرا من باید منتظر باشم که شخصی غیر از خودم برای من فرصت پولسازی ایجاد نماید؟

مگر خداوند کم توانایی و قدرت در وجود من گذاشته است که من نتوانم با تکیه بر خودم و خدای خودم برای خودم و هزاران نفر دیگر فرصت و شرایط شغلی عالی فراهم کنم؟

وقتی که همچون استاد به اینکه یک شخص دیگری غیر از خودم برای من باید کاری بکند بعنوان شرک و شک و تردید و بی‌ایمانی نگاه کنم باعث میشه که من خودم برای خودم آستین‌ها را بالا زده توکل کنم به خداوند و شروع کنم و منتظر امدادی از بیرون خودم نباشم

و چقدر این نگاه که من هستم که خالق زندگی خودم و شرایط دلخواه خودم هستم توحیدی میباشد

به نام خداوند هدایتگر مهربان

خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

امروز پنجاهمین روز از فصل دوم روزشمار تحول زندگی من میباشد

خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم بابت این لطفی که در خصوص ادامه دادن این مسیر زیبا به من عنایت فرموده

مفهموم فرکانس و چگونگی تنظیم آن

و بازهم یک فایل دیگر در جهت تاکید بر این اصل و اساس جهان هستی که :

تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء بر اساس افکار وباورها و کانون توجه ما وارد زندگی ما میشود و هیچ نیروی دیگری قدرت تاثیر در زندگی ما را ندارد

من اگر نتوانم ورودی‌های مغزم را کنترل کنم مسلما نمیتوانم خروجی آنرا نیز کنترل کنم

پس باید آگاهانه توجهم بر روی نکاتی باشد که به من احساس بهتر، ایمان بیشتر، باورهای قدرتمند کننده‌تر بدهد تا در نتیجه فرکانس‌های بهتری را به جهان ارسال کرده و اتفاقات بهتری را تجربه کنم

برای امروزم و برای لحظه لحظه زندگی‌ام عمل کردن به شیوه و سبک جمله زیر مرا برای رسیدن به تمام آرزوها و خواسته‌هایم کافیست:

اگر از آنچه که تجربه می کنی، راضی نیستی، اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنی ات در جهتی است که من را به احساس آرامش برساند

و اولین گام برای این کار، کنترل ورودی های ذهن است

اگر قصد تغییر این گفتگوها را دارم، اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامونم بردارم،

فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت بدهم،

وآگاهانه فقط چیزهایی را ببینم، بشنوم و در ذهنم نگه دارم که به من احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری می بخشد

به نام خداوند هدایتگر مهربان

سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

امروز چهل‌و هشتمین روز از فصل دوم روزشمار تحول زندگی من میباشد

خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم بابت این لطفی که در خصوص ادامه دادن این مسیر زیبا به من عنایت فرموده

معلولیت ذهنی درباره ثروت

چه اسم جالب اما واقعی و تاثیرگذاری برای این فایل درنظر گرفته شده که هرچقدر بیشتر در آن تفکر و تعمق کنیم بیشتر درک میکنیم که واقعا این معلولیت ذهنی ما درباره ثروت هست که جلوی جاری شدن طبیعی ثروت و نعمت خداوند را در زندگی ما گرفته است وگرنه وقتی فکر میکنم میبینم که خیلی از نعمت‌های خداوند که از نظر ثروت، نه تنها کم‌اهمیت‌تر نیستند بلکه بعضاً ارزش بالاتری هم دارند مثل اکسیژن یا سلامتی یا کارکرد اعضاء و جوارح و اندام بدن ما، یا تپش قلب و گردش خون در بدن، اینها نعمت‌هایی هستند که به‌وفور و فراوان و آنهم رایگان توسط خداوند در اختیار ما قرار گرفته است

حال وقتی که اکسیژن که اگر چندثانیه به ما نرسد صددرصد جان خود را از دست خواهیم داد براحتی و فراوانی در اختیار ما هست، پس چرا ثروت مثل اکسیژن نباشد

چرا ثروت همانند تپش قلب ما نباشد

چرا ثروت همانند گردش خون در رگهای ما، در زندگی ما جاری نباشد

این سوالات و نمونه‌هایی از این قبیل، باید بتواند ما را بفکر فرو ببرد که آیا خداوندی که اینگونه نعمت‌های خود را به ما ارزانی داشته، ثروت را از ما دریغ کرده؟

مگر ثروت چه فرقی با دیگر نعمت‌های خداوند دارد ؟

مگر خداوند نفرموده که: هرچه در زمین و آسمانهاست متعلق به اوست؟

یعنی اکسیژن و آب و خون و قلب و همچنین ثروت،

همگی به او تعلق دارد

پس چه شده که خداوند قسمتی از نعمت‌هایش را راحت به ما عطا کرده و برای قسمتی دیگر محدودیت یا زجر و تلاش و زحمت قرار داده

این بدور از ذات رحمان و رحیم بودن خداوند است

بلکه این ما هستیم که باور کرده‌ایم که اکسیژن که براحتی در هوا موجود است و میتوانیم از آن استفاده کنیم ولی پول و ثروت که دور از دسترس است و حتما باید برای بدست آوردن آن، پدر ما دربیاید

و با همین باورها خودمان را بادستان خودمان از ثروت و نعمتی که بایستی همانند اکسیژن، براحتی در دسترس ما قرار داشته باشد محروم ساخته‌ایم

استاد من عاشق شما هستم که برای اولین بار، شما این باور را در من ایجاد کردید که هم میشود دنیا را داشت و هم آخرت را، تازه فرمودید تنها راه رسیدن به خداوند، ثروتمند شدن میباشد

یا اینکه هم میشود خدا را خواست و هم خرما را

و من باید بطور طبیعی و لاجرم شاهد ورود نعمت و ثروت و سلامتی فراوان در زندگی خودم باشم که اگر غیر از این است من دارم بصورت غیرطبیعی زندگی میکنم و باید برای خودم یک فکری بکنم و انتخاب کنم که میخواهم جزء دسته معلولین باشم یا دسته کسانی که سوت زنان در این مسیر زیبای جنگلی مشغول لذت بردن و دریافت نعمت‌ها خداوند هستند