روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 6

771 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ویدا قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2419 روز

    سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته عزیز‌ و‌همینطور تمامی شما دوستان

    امروز اولین سفر نامم رو شروع به نوشتن کردم

    وقتی تغییرات این سه ماهی که به جمع شما وارد شدم رو نگاه میکنم

    میبینم از اونروزی که خدا رو عمیقا صدا زدم و خدای مهربون عزیزم اومد و دستمو گرفت و توی سایت عضوم کرد

    چقدر توی زندگیم تغییرات زیبایی رخ داده

    اولین اتفاقی که برای من افتاد این بود که بیشتر متوجه زیبایی های خودم شدم

    من قبلا هم زیبایی های خودمو میشناختم ولی بخاطر مهربونی هام و خوب دلایلی که توی خانواده در یه شرایط خیلی ابراز علاقه یا محبت کردن باب نبود

    یه چیزهایی در ناخوداگاه من مونده بود

    البته خوب من چون از همون اول مثبت بودم یا ادم مستقلی بودم و احساس وابستگی نمیکردم حدودا تونسته بودم برای خودم شخصیت زیبایی رو خلق کنم

    فقط موضوعی که پیش اومده بود من در وجودم احساس نیاز به محبت هنوز مونده بود

    در صورتی که خیلی ادمی بودم که برای خودم فضا خلق کرده بودم و با عشقی که در وجودم از خداوند به لطف خدا و عزیزانم شامل حالم شده بود حس بی نیازی تا حدودی میکردم

    اما نه به درستی

    وقتی با سایت شما اشنا شدم متوجه شدم که من چقدر هنوز ظرفم کوچیکه در وادی بی نیازی

    و چقدر هنوز احساس کمبود و عدم احساس لیاقت حتی دارم

    تو یه قسمت هایی در وجودم متوجه شدم که ادم ها رو بزرگ میکنم با اینکه یه همچین چیزی مشخص نبود چون خودساختگی کرده بودم

    وقتی وارد سایت شدم دیدم من چقدر تو خیلی مسائل هنوز احساس ضعف و کمبود دارم

    عزت نفسم بیشتر شد

    احساس لیاقتم بیشتر شد

    با تمام مهربونی تو قلبم بازم دیدم چقدر من نامهربونی داشتم

    مهربونیم بیشتر شد

    خدا برام نزدیک تر شد

    حتی همون ابتدایی که وارد سایت شده بودم

    صدای خدا رو به وضوح توی وجودم شنیدم

    من همیشه خدا رو در فاصله ی خیلی کمی با خودم احساس میکردم

    البته رسیده بودم تا حدی به حضور خدا در درونم اما بازم فاصله ای بود

    یکباره صدایی خیلی واضح توی وجودم گفت من اینجام من درون خودتم

    اونقدر اون لحظه شوکه شده بودم که یه مدت طولانی گریه کردم

    با یه حال عجیب احساس وصال یه حس خشم

    اون شب خدا رو توی وجودم شنیدم و حسش کردم

    سر مست بودم سر مست تر شدم عاشق بودم عاشق تر شدم

    و راهنمایی هاش بیشتر شروع شد

    دوستی منو خدا شکل جدیدی به خودش گرفت

    بعد از اون موقع کم کم رابطه من با خودم هم حتی بهتر شد علاقه ی بیشتری به خودم پیدا کردم

    توی رابطه ی بسیار زیبا و عاشقانه ای بودم و هستم اما باورم نمیشد یه همچین رابطه ی زیبایی خدا بهم هدیه داده

    فکر میکردم حتما میخواد بلایی سرم بیاد که یه نفر اینقدر زیبا عاشقمه

    و من این حس های زیبا رو دارم تجربه میکنم

    چون اگه بگم مردی که عاشقم شده کم از فرشته نداره کم نگفتم و بینهایت شبیه به مرد رویاهامه

    اما با افکاری که داشتم گاهی مانع مهر و‌محبتش به خودم میشدم مانع عشق ورزیدنش به خودم میشدم

    و رابطم رو گاهی به مرز جدایی میرسوندم اما

    خوب چون باور های زیبایی از رابطه و اقایون داشتم و‌کلی خاطره زیبا و انسانیت در وجود جفتمون بود رابطم باز مثل روز اول میشد

    الان به طرز خیلی زیبایی در رابطم با ایشون شرایط خیلی عالی و فوق العاده ای دارم به لطف خدای مهربانم

    و صحبت این هست که ایشون تشریف بیارن خونمون و با پدر و مادرم در مورد ازدواجمون صحبت کنن

    و دارم روی باورهام کار میکنم که کمبود های ذهنم رو‌پیدا کنم در رابطه با ازدواجمون

    توی این مدت تونستم وابستگی که به ایشون داشتم رو از بین ببرم و رها کنم عشقم رو و فقط زیبایی ها رو ببینم

    و خلاص بشم از اون فضایی غم الودی که گاهی برای خودم میساختم و بگم یا ایشون همین شخصه یا کسه دیگه ای حتی و این یک انقلاب بود درونم

    تو همین مدت کوتاه تونستم علاقه کاریم رو پیدا کنم

    من تو خیلی از زمینه ها خدا بهم ذوق و استعداد داده و عالی هستم بدون هیچ اموزشی کاملا خدادادی و این باعث میشد سرگردان باشم و نتونم تصمیم بگیرم که خدایا راه من کجاست کدوم شاخه رو باید ادامه بدم و واقعا برام مهم بود که پیشرفت کنم و کاری رو انجام بدم که عاشقانه دوستش داشته باشم و رسالتی رو در پیش بگیرم

    خوب به لطف خدای مهربون و‌عزیز دلم

    فهمیدم من توی نقاشی چقدر رها و بی مرزم و چقدر میتونم بدرخشم

    و الان تو همین مدت ۶ تا تابلوی زیبا کشیدم

    دوستانی داشتم که از خیلی قدیم حدود ۱۵ سال شاید سابقه دوستیمون بود و دنیایی خاطره داشتیم با تمام علاقه ای که بینمون بود بخاطر مسائلی که احساس میکردم من رشد کردم و دیگه بعضی از فضاها و افکارشون رو نمیپسندم رابطم رو‌ کم کرده بودم اما دیگه کاملا

    رابطم رو قطع کردم و تنهایی فوق العاده زیبایی دارم

    البته تو همین مدت بعد از چند سالی که مداوم ورزش میکردم و‌ دو سال بود که ورزشو کنار گذاشته بودم

    خدا هدایتم کرد حتی بدون اینکه بدونم همچین ورزشی رو دوست دارم و اصلا توی ایران هست دیدم و اصلا میتونم از پس هزینه ها بر بیام

    خدا هدایتم کرد بتونم درخواست کنم و به زیبایی هزینه ی اموزشم فراهم شد

    و ورزشی که بسیار بسیار به روحیات و شخصیتم میاد رو دارم یک ماهه کاملا حرفه ای با یه مربی فوق العاه عالی و درجه یک شروع کردم

    و جالب اینجاست که دخترهایی توی این فضای ورزشیم هستند کاملا با روحیات من هماهنگ انسان هایی با شخصیت محترم لطیف زیبا

    البته هنوز با هیچکس رابطه دوستی برقرار نکردم

    ولی بیشتر هم کلاسی هام بهم علاقه و محبت نشون میدن

    خیلی راحت تر از قبل میتونم تصمیم بگیرم و احساس شور و شعف ارامش و عشق بیشتری رو دریافت میکنم

    رابطم با خانوادم زیبا بود زیباتر شده

    فکر های ناراحت کننده ای که گاهی وارد ذهنم میشد و منو عذاب میداد ناپدید و کمرنگ شدن

    و خلاصه تمام این اتفاقات توی همین مدت کوتاه پیش اومده هنوز من اول راهم

    فقط با فایلهای رایگان استاد و صحبت های خانوم شایسته و شما عزیزان و سه تا از کتابای روی سایت به این نتایج رسیدم

    خدا رو هزاران بار شکر بینهایت ممنون خدای عزیز دلم هستم عشق شکوه مند من

    بازم میام و از نتایجم براتون میگم

    در خدا شاد و زیبا باشین

    خدا رو هزار بار شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ویدا قربانی گفته:
      مدت عضویت: 2419 روز

      سلام این اتفاق زیبا رو فراموش کردم حتی بگم

      من مدت خیلی زیادی از درد کمر داشتم سال قبل دکتری که رفته بودم برای معاینه بهم گفت باید داخل نخاع کمرت تزریق کنیم اگر خوب نشدی عمل کنی ولی من زیر بار حرف اون پزشک‌ نرفتم و گفتم با انرژی مثبت خود خدا خوبم‌ میکنه البته یه سری ماساژ کف پا همون موقع رفتم چون از داخل تحریک میکنن همون عضو بیمار بدن خودش شروع به خود ترمیمی میکنه

      و با شکرگزاری و تجسم حال خودم رو خیلی خوب کرده بودم اما بازم کمی درد و ترس اون حرفای دکتر و عکس ام ار ای اون موقع ها با من بود تا اینکه تو همین مدت موضوع ورزشم تو قلبم افتاد و من با ترسی که داشتم ولی وارد ترسم شدم و رفتم ثبت نام کلاس ورزشم رو کردم با اینکه تمامش انعطاف بود حتی از وسط کمر توی تمرینات باید تا خود پا خم بشه از پشت سر و باز من به خدا توکل کردم و گفتم خدایا تو محافظ منی و رفتم

      و در اوج زیبایی درد کمرم ناپدید شد و الان کاملا سلامتیم رو به دست اوردم و تمام ترس ها ذهنم که عذابم میدادو به چشم بیمار به خودم نگاه میکردم پاک شدن اینم یه معجزه دیگه تو همین مدت کوتاه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2423 روز

    خانم شایسته عزیزم امیدوارم این سفر هیچوقت تموم نشه امروز به روز ۳۱ رسیدم و میخوام چون سفر رو شروع کنم خدا رو شاکرم که کمک کرد تا بر سر تعهدم بمونم و آنچنان این روزها غرق لذت و آرامش و خوشی هستم که هرزمانی هم که نجوا به سراغم میاد راه کنترلش رو یاد گرفتم و سریع فراریش میدم. دوست دارم خدای خوبم

    دوستت دارم استاد بی نظیرم

    و دوستت دارم خانم شایسته

    و هر کسی که توی رشد این سایت دخیل هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حامد زاهدی منش گفته:
    مدت عضویت: 2404 روز

    سلام و خدا قوت خدمت استاد ارجمند و خانم شایسته و دوستان هم فراکانسی خوبم. وقتی استاد مرتبا یادآور میشوند بارها و بارها فایلها را گوش کنید من به تازگی متوجه شدم،مامان در عین راحتی رمزگشایی نیاز دارد و رمزش با تکرار گشوده میشود.

    احساس خوب یعنی هر لحظه احساست را بررسی کن،قبل از آنکه با جمع شدن مسایل ریز ناراحت کننده تا زمانیکه به آستانه تحمل تو برسد و اینقدر درگیرد کند که سخت بتوانی به طیف بهتر برگردی.بخدا قسم جمله به جمله کلام استاد پر از آگاهی ناب است.سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    شکیبا کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2368 روز

    به نام کردگار هفت افلاک

    که پیدا کرد آدمی از کفی خاک

    خداوندی که ذاتش بی زوالست

    خرد در وصف ذاتش گنگ و لال است

    .

    سلام بهترین استاد دنیا، سلام بهترین خانوم شایسته. سلام به همه اساتید و دوستای گلم تو سایت که کلی فعالیت دارن و اتفاقای خوبشون و باورهای عالیشون رو مینویسن و باعث خوشحالی و شادی در من و همه اعضان. خیلی خوشحالم که سفرنامه رو شروع کردم و یکم دیگه مونده تمومش کنم. چون انقد کامنتای ارزشمند و خوب تو سایت هست که آدم از خوندنشون سیر نمیشه??

    وقتی میام تو سایت همیشه دفتر تمریناتِ عباس منشیم (اسم دفترم) همراهمه و دوتا از بهترین و خوشگل ترین خودکارام. که هر باور خوبی رو میبینم و یا هرچیز خوبی رو که بچه ها مینویسن رو یادداشت میکنم برای خودم و بعدا بارها و بارها میخونمشون چون عقیده دارم قلمی که تو این سایت زده میشه و شعر و ایده و باورهایی که تو این سایت پیاده میشه ایده و نظرات و باورهای ساده نیستن بلکه مطمئنم ۷۰ درصدشون رو خدای درونشون میگه و مینویسم. و چند شب پیش داشتم به خواهرم میگفتم که چقد باحاله! ببین چقد ما بچه های سایت باهم شباهت داریم! طریقه حرف زدنمون، باورهامون، فرکانسامون و هزارتا چیز دیگه. چقد خوبه که کلی دوست هم فرکانسی دارم. سایتمون بمب انرژیه. بیشتر وقت از روزمو اینجا صرف میکنم، صرف خوندن کامنتای با ارزش، گوش دادن به فایلهای استاد جونیم، خوندن مقاله های خانوم شایسته عزیز دلم، و جواب دادن به سوالا تو بخش عقل کل.

    استاد باورتون نمیشه، بعضی وقتا انقد که از درون بهم گفته میشه و مینویسم تند تند، چه تو بخش عقل کل چه تو بخش نظرات ، بعد چند روز یا چند هفته که میام کامنتا رو بخونم (اول کامنت رو میخونم و بعد برمیگردم لایکش میکنم) چند سری کامنتای خودمو خوندم و نفهمیدم خودمم! بعد گفتم عجب کامنتی گذاشته، چه حس خوبی داشته و چه باورهای خوبی، وقتی برمیگردم امتیاز بدم اسم خودمو میبنیم و اشک تو چشمام جمع میشه و تازه میفهمم چرا تاکید میکنید که از خودمون رد پا بزاریم و حتما نظر بنویسیم. خیلی کمک میکنه سفرناممون کامل تر بشه.

    خلاصه بگم که همه‌تونو خیلی زیاد دوست دارم و از همینجا کلی براتون انرژی مثبت و بوس و بغل میفرستم با کلی عشق و شادی و آرامشششش. برای همتون آرزوی بهترین هارو دارم بچه ها???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مریم مریم گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    سلام به استادمهربانم ودوستان خوبم درخانواده ی دوست داشتنی ام وتشکرویژه ازخانم مریم گلی شایسته که چقدرجالب وقشنگ حرف میزنیدوخوش بهحال من برای داشتن دوستان عزیزی که دارم وخداروشکرکه لیاقتشودارم همفرکانس ودرمدارعزیزانم باشم که همه خداییم وهماهنگ باخدای بزرگ…چندروزبودکه فایل وسفرنامه رونمیدیدم دلم واستون تنگ شده بودخداروشکرکه سفررررردوباره جریان پیداکرد…سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    آریانا.... گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    سلام

    ممنونم بایت اینکه ب ما زندگی کردن را یاد دادی

    نگذاشتی همراه باد سرنوشت اواره شویم

    ممنونم بابت باز کردن چشم هایمان نسبت ب این دنیا

    ممنونم بابت وقتی ک برای ما میگذاری

    ممنونم بابت زحمت هایی ک شما و اعضای سایت میکشن و ما چ راحت استفاده میکنیم

    ممنونم بابت اخلاق خوبتان..

    ممنونم

    من واقعا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    صبا 1997 گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    با سلام به همسفران .قبل از آشنا شدن با این خانواده موفقیت رو در دور دست ها میدیدم .اما الان میبینم آقای عباس منش هم یکی از همین بچه های ایرانه .که با تلاشش به خواسته هاش رسیده .یه جمله رو در یکی از فایلها شنیدم که اگه ما ثروتمند نشیم پس کی قراره بشه .پس فقط تلاش و پشتکار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Galaxy Note4 گفته:
    مدت عضویت: 3013 روز

    سلام خانم شایسته واقعا این مطالبی که در 38 امین سفر نوشتید کلام خداست که در قلم شما جاری شد.من

    هم که نصفه شب بلند شدم و از خدا راهنمایی خواستم همین مطالب به من گفته شد.که آسان گیر شاد محکم بی خیال و استوار باشم. اینقدر حساس نباشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    حمید میهن گفته:
    مدت عضویت: 3981 روز

    باسلام و ارزوی موفقیت برای همه دوستان من مدتی است که دنبال فایلی از استاد هستم که در پاسخ به دکتر فرهنگ مسائلی را بیان کردند که فکر می کنم الان به مطالب آن فایل نیاز دارم در گوگل و یوتیوب هم آن را پیدا نکردم به گروه تحقیقاتی عباس منش هم ایمیل دادم و درخواست این فایل را نمودم که جوابی داده نشد. خواهش می کنم اگر کسی این فایل را دارد برای اینجانب ارسال نماید یا مرا راهنمایی نماید. باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فرخ لقا گفته:
      مدت عضویت: 2658 روز

      سلام آقای میهن

      مگه همچین فایلی هم هست؟

      استاد همیشه میفرمایند اگرکسی ازایشان بدگویی میکند درواقع به طریقی علیرغم میلش تبلیغی به نفع استاد است.

      یعنی اینکه کسی که امورش رابه خداسپرده نیازی ندارد تابه هرصحبتی پاسخ بدهد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: