روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 3 - صفحه 6
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-21.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-12-25 07:41:262024-12-27 05:54:57روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله
درود بر خانم شایسته عزیز و استاد عزیز
استاد جان من فقط گریه کردم چون خودم فرزند دارم و اعتراف میکنم که منم اگه خدا خودش هم حاضر بشه متاسفانه حاضر نیستم 🥺 وقتی در مورد ابراهیم و تسلیم شدنش صحبت کردید فقط اشک ریختم احساس کردم شما هم با حسی خیلی خاص این مطلب را بیان کردید حسی که من ازش تسلیم شدن را الهام گرفتم
من اعتراف میکنم که ایمان ندارم با حضرت ابراهیم با ایمانش هزاران هزاران مایل اختلاف دارم
ولی ناامید نمیشم مطمئن هستم که امروز وگوش دادن به حرفهااااای شما برام نشونه است که خداوند من را هدایت میکند از امروز بیشتر و بیشتر روی باورهام کار میکنم
این بار دهم که دارم فایل را گوش میدم …و هر بار برام تازگی خاص خودش را داره
خدایا شکرت بابت تمام آگاهی هایی که از راههایی که فکرش را هم نمیکنم بهم میرسونی
ممنون از خانم شایسته عزیز استاد عباس منش که پیامبر زمانه من است
سلام استاد عزیزم
اصولاً ما تا تصویری از از خواسته هامون داشته باشیم این خواسته ها در ما شکل نمی گیرند و خواسته هامون یا تضاد هایی که باهاشون برخورد میکنیم شکل میگیرند یا با دیدن و خواستن و باور کردن اینکه ما هم میتونیم چنین چیزهایی داشته باشیم
یاد روزهای اول آشنایی با شما افتادم یاد آرزوهایی که قبلاً داشتم تنها چیزی که دوست داشتم داشته باشم اینکه یک خانه شخصی از خودمان داشته باشیم و مستقل زندگی کنیم اون موقع ها خونه پدرم زندگی می کردیم یه ماشین خیلی خوبم داشته باشیم سالی یکی دو بار هم مسافرت بریم بعضی وقتا هم بعد از ظهرها بیرون بریم همین..
سقف آرزو هایم در همین حد بود و هم آنها را هم نداشتم و برایم بسیار دست نیافتنی بود
از اون روزها چهار سال می گذرد و من ۴ ساله در دانشگاه شما مشغول هستم شرایط من الان خیلی با گذشته فرق میکنه شرایط من از وقتی که روی ثروت یک کار کردم کلاً دیگه عوض شد و هیچ ربطی به گذشته نداشت البته که کم کم و تکاملی پیش رفت و الان نیز تکامل خودم رو طی می کنم الان ما یک خونه در مشهد داریم که به نام منه و یک خونه در شهر خودمون در حال حاضر دو تا ماشین خیلی خوب داریم و مطمئنم اگر خیلی بیشتر میتونستم ذهنم رو کنترل کنم خیلی بیشتر از این داشتیم و البته رابطه ای که خیلی با گذشته فرق داره و در حال بهتر شدن هست بیشترین سالها تمرکزم روی ثروت بوده و الان هم روی ثروت هم عزت نفس کار می کنم
قبلا خواستهای نداشتم و همان ذخاستعهای کوچک با تضادهایی که به آنها برخورم بوجود آمد خواسته داشتن یک خانه که مستقل باشیم که از خونه پدرم جدا زندگی کنیم اما وقتی با شما آشنا شدم و فایل های رایگان شما را دنبال کردم از نعمتهایی که شما در موردشون صحبت می کردید انگار وارد یک دنیای جدیدی شدم انگار پرده ها از جلوی چشمم کنار رفت و همه این خواستن ها را مدیون �صول اولی که از سایت شما خریدم دستیابی به رویاها میدانم
حتی از خودم یک شخصیت جدید تشکیل شد که همه اطرافیان متعجب هستند و به من میگن تو از یه جای به بعد خیلی عوض شدی خیلی با گذشت متفاوت شدی و این را مدیون آشنایی با شما هستم مدیون هدایت پروردگارم.
خواستم شغل داشته باشم و صاحب کار شدم خواستم ادامه تحصیل بدم و در مقطع بالاتر مدرکم رو گرفتم و بعد پس از ۲۵ سال تازه احساس کردم رسالت زندگیم را پیدا کردم علاقم رو پیدا کردم در حالی که خود قبلیم هرگز فکر نمی کرد که بتونه یه روزی خودش برای خودش کار کنه بتونه نیرو داشته باشه که براش کار کنن.
هیچکدام از این خواسته ها را نمی خواستم چون هیچ کدوم رو ندیده بودم چون اصلا نمی دونستم که افکار منه که زندگی منو رقم میزنه باور های من که زندگی من رقم میزنه و فرکانسهای منه که آینده منو شکل میده
درسته که الان با اونکه می خوام هنوز خیلی فاصله دارم و آرزو هام هر روز بزرگ و بزرگتر میشن ولی به نتایجی که تا الان گرفتم افتخار میکننم به بودن با شما افتخار می کنم به اینکه اینکه شاگرد شما هستم افتخار می کنم به اینکه یک راست به منبع وصل شدم. به شخصیتی که الان از خودم ساختهام به خودشناسی که در مورد خودم رسیدم افتخار میکنم
خوشحالم که بی واسطه مستقیم با شما آشنا شدم از همان اول حرفهای شما را بی چون و چرا پذیرفتم انگار از قبل اینها را می دانستم شما نفوذ کلام بسیار بسیار زیادی دارید .
سپاس از شما و مریم عزیز ز که با ساختن فایل ها و سریال ها خواسته های جدید رادر ما شکل می دهید.
سپاس که هستید استاد عزیزم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
خداروشکر میکنم بخاطر فراوانی نعمتهایش و بخاطر حضورم در این سایت و آگاهیهای ناب آن.
من فایلهای روز شمار رو چند ماه قبل تمام کردم و خدا میداند چقدر در وجود من و در باورهای من و شخصیت من تغییر ایجاد کرد و امیدوارم دوستانی که در سایت حضور دارند حتما فایلهای روز شمار رو کار کنند و ببینند چون اندازه چندین محصول ارزش دارند و در زندگی مان تاثیر گزار خواهد بود.
چقدر من با این فایلها شجاع تر شدم و چقدر باعث شد تصمیمات اساسی دز زندگی ام بگیرم و نقاط ضعف و قوت خودم رو شناختم.
با همین فایلهای روز شمار من تونستم دوباره از زیر صفر زندگی ام رو شروع کنم و امروز که عید قربان است بعد از دوسال ورشکستگی و تجربه روزهای سخت ،زندگی ام و مخصوصا زندگی مالی ام جانی دوباره گرفت .
امروز من فقط بعد از نزدیک ۵ماه درآمدم بیش از سه برابر افزایش پیداکرد و همسرم خبر واریز پولی رو به حسابم داد که این را حاصل کار کردن روی خودم و فایلهای روز شمار و فایلی مثل افزایش سه برابری درآمد میدونم و خداروبسیار بسیار سپاسگزارم .
استاد من روزهایی رو تجربه کردم که برای خرید نان پول نداشتم و دقیقا یادمه که در همون روزها نشانه های خدا رو می دیدم که مثلا نانوایی رفتم و سه تا نان به من داد و گفت یک نفر امروز نذر داشته و این قسمت شما بوده و یا درنهایت بی پولی از راههای مختلف والبته در حد فرکانسهای اون روز هام پول به حسابم ریخته میشد.
من تونستم تصمیمات سخت والبته خوبی رو بگیرم که همه شون رو مدیون ۷۴ فایل روز شمار میدونم که در سخت ترین روزهای زندگی ام من رو نجات دادند.روزهایی که من مجبور شده بودم در یک کارخانه کارگری کنم تامخارج زندگی ام رو دربیاورم و منی که زمانی مدیر یک مجموعه بودم و حالا اون باورهای فرسوده و مخرب من رو به این روزها انداخته بود و من هیچ شاکی نبودم چون میدونستم حاصل باورهای قبلی ام بوده و میبایست اینچنین با سر به زمین بخورم تا مجبور به تغییر شوم و زندگی تازه ای رو شروع کنم که با راهنمایی و هدایت استاد نازنین و مریم عزیز روز به روز بهتر شوم.
امروز عید قربان است که من به اولین نتیجه مالی ام آنهم به آسانی و نه سختی رسیده ام.
امروز روز ابراهیم است که میدانم چقدر استاد به خاطر توحیدی بودن این ابرمرد تاریخ دوستش داره و از خدا میخوام که همه ما توحیدمون در راه توحید ابراهیم باشه توحیدی که باعث بشه همه چیز رو از خدای ابراهیم بخواهیم از خدایی که همه چیز رو مسخر من وما کرده است ک کلا نمد هوالاء و هوالاء.
بغض گلویم را میگیرد وقتی از توحید و توحید ابراهیم حرف میزنم .خدایا من چقدر از تو دور بودم.
خدایا من چقدر در زندگی ام به دیگران قدرت دادم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر از دیگران و قصاوتهایشان ترسیدم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر از تصمیم گرفتن ترسیدم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر به کمبودها باور داشتم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر ترسیدم از تغییر و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر تورا و قدرت تورا ندیدم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر خودم را پشت ترسهایم پنهان کردم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر به حاشیه امن خودم عادت کرده بودم و ابراهیمت نه
خدایا من چقدر بی خدا بودم و ابراهیمت نه
این نوشته را با قلبم نوشتم و امیدوارم دوباره برای تکاملم شروعی قدرتمندانه تر داشته باشم و متعهدانه روی خودم کار کنم.
استاد من روزهای سخت رو تجربه کردم اما خدا میداند که به درستی این راه چقدر باور داشتم روزهایی که به سختی سعی میکردم احساسم رو خوب نگه دارم و گاهی وقتها هم کم می آوردم و بهم میریختم اما نهایتا ۳تا ۴ ساعت طول میکشید و دوباره خودم رو جمع و جور میکردم روزهایی که هیچ درآمدی نداشتم و صفر صفر بودم اما خداوند چنان کارهایم را آسان میکرد که دیگران متعجب میشدند از برخورد دیگران از کارمندی که خودش برایم راهکار میداد و طلبکاری که صبر میکرد و…
استاد تا الان زیاد این موضوع رو جدی نخواسته بودم ولی الان حتما میخواهم بیام فلوریدا و در پارادایس شما رو ببینم و حتما این کار اتفاق میفته به آسانی هر چه تمام تر.
استاد میدانم که باید همچنان و قوی تر از قبل روی خودم کار کنم تا بتوانم تکاملم رو طی کنم و به قول خودتون به ان اقول کن فیکون برسم.
خدایا تورا بخاطر زیباییهای جهانت شکر میکنم به خاطر فراوانی ثروت و نعمت ها یت شکر بخاطر انسانهای فوق العاده ای که با من برخورد میکنن شکر و بخاطر داشتن استاد عزیزم شکر .
قصد دارم دوباره فصل سوم روز شمار رو مرور کنم چون احساس میکنم میتونه دوباره برای طی کردن تکاملم بهشون نیاز دارم و امیدوارم مریم عزیز فایلهای بعدی روزشمار روهم روی سایت قرار بده.دوستتون دارم…
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
سلام به همگی
روز شصت و سوم از سفرم
اصل پذیرش باور و اینکه ساختن و رسیدن به آرزوها ساختن باور درست و حرکت کردن در جهتش هست، مهم ترین کاری هست که هر کسی که توی مسیر رسیدن به آرزوها هست باید بدونه و بهش انجام بده. و چقدر خوب و عالی شما این مطالب رو می گید و تاکید می کنید. تقریبا توی هر فایلی که گوش دادم تو سایت به طور مستقیم یا غیر مستقیم تین مساله بهش اشاره و تاکید شده. چون این یکی از پایه های اصلی هست که اگه نباشه قطعا یه جای کار می لنگه و نمی تونیم به خواسته هامون برسیم.
نکته مهم دیگه اینه که باید مدام روی این مساله کار بشه تا ملکه ذهنمون بشه تا بتونیم ازش نتیجه بگیریم. نه اینکه چندروز کار کنیم و پیگیر باشیم بعد ول کنیم. چون وقتی هر روز فکر می کنی و فرکانس مس فرستی بسامد فرکانس ارسال شده بیشتر و بیشتر میشه و دامنه بیشتری رو توی کاینات میگیره و در نتیجه رسیدن به خواسته سریع تر میشه. حالا فگر کنیم که یه چند روز این وسط وقفه بیوفته !! خوب دیگه ارسال فرکانسمتوقف میشه و بسامد پیدا نمی کنه.
برای همین خیلی مهم هست که هرروز به خواسته امون فگر کنیم و به باور هم راستا با رسیدن به خواستمونهم ایمان داشته باشیم.
روز و شصت و دوم از سفرم
باورهای ریز دوست و پاگیر امان ازشون. تازه دارم متوجه باورهای محدودکننده مغزم میشم. تازه شناساییشون گردم و جالب اینه که می فهمم این باورها دارند جلوی حرکت من رو می گیرند و اینکه من اصلا نمی دونستم انقدر ادم خسیس و حساسی هستم اون هم توی چنین چیزهای بی ربط و بی اهمیتی.
مثل اینکه ترجیح میدم از بشقاب استفاده شده باز هم استفاده کنم و نذارمش توی ماشین ظرف شویی تا تمیز بشه چون خسیسیم می یاد یا استفاده از لیوان. خیلی برای خودم جالب هست که توی چنین چیزهایی حساس هستم. و جالب تر این هست که می دونم این باورها دارند جلوی دست و پای من رو میگیرند و من می دونم که باید برطرف کنم این هارو. و چقدر برام سخت هست. چقدر عجیب هست که سخت هست.
ولی خدارو شکر که متوجه شدم و دارم روشون کار می کنم. خداروشکر.
سلام به همگی
روز شصت و یکم از سفرم
خدارو شکر که وارد فصل جدید از سفرم شدم خیلی خوشحالم و به خودم افتخار می کنم. یک شروع دوباره پر از انرژی و پر از شور و شوق و یادگیری. محدود کردن باورهای نادرست یکی از پاشنه های آشیل من هست و باید اقرار کنم که تازه متوجه ذهن مرموزم شدم و کنترلش رو دردستم گرفتم تازه دارم می فهمم چطوری باید ساکتش کنم. راستش قبلا فکر می کردم بلدم و می تونم ذهنم رو کنترل کنم اما هرچی جلوتر می رم تازه متوجه میشم که ذهن چقدر مرموز هست و کنترل کردنش و فکر نکردن به باورهای محدود کننده واقعا جهاد سوپر اکبر هست.
پس با قدرت هرچه تمام تر در این فصل جدید پیش به سوی حمله کردن به باورهای محدود کننده و حلق ارزش و زیبایی روز افزون.
تا الان ۷۴ روز در سفر بودم
سفری که واقعا من رو متحول کرده و از من شخصیت بهتری ساخته نسبت به قبل از شروع این سفر یا دوره.
باید بگم این تغییرات اونقدر لایت و بدیهی هستند که آدم شک می کنه نتیجه بودن و طی کردن این مسیر باشه اما خوب از خودم می پرسم چطور در ماه های قبل و قبل تر اینقدر نتایج عالی نبود و من هرروز همون فرناز روز قبل بودم با همون نتایج اما الان یکی بهتر از قبل خودم هستم.
آرام ترم. بیشتر با خودم در صلحم و البته نتایج مادی هم داشتم مثلا اینکه بدون داشتن سرمایه توسط یک استاد خوب در حوزه مورد علاقه م آموزش دیدم. الان به خاطر اینکه با جسارت و اطمینانی بیشتر از قبل شغل مورد علاقه م را انتخاب کردم با انگیزه تر و سحرخیزتر شدم و با خودم بیشتر از قبل در صلحم. یاد گرفتم منظم باشم و برای زیبایی ها ارزش قائل باشم. شاید هم این انضباط و نظم و پاکیزگی بیشتر نتیجه همین آرامشه و البته توسط یک دوست هدایت شدم به کتابی که بهم یاد بده چطور ذهنم را کنترل کنم و اهسته اهسته شلختگی ذهنیم و اطرافم را نظم دادم و عاشق حرکت کردن و قدم برداشتن شدم. و یاد گرفتم خودم به استقبال ترسهام برم و اگر می بینم زندگیم داره حالت یکنواخت می گیره خودم از خودم بپرسم الان کجا را باید بهبود ببخشم چه ترسی هست که باید برم تو دلش و یک نسخه بهتر از خودم بسازم. قبلا می ترسیدم از این که خودم به استقبال حل یک مساله و تضاد و یا حتی ترسی برم که شخصیتم رو منفعل و ضعیف نگه داشته بود، چون باور اشتباهی نسبت به خدا داشتم.
با خودم قرار داشتم که بعد این دوره روی عزت نفس کار کنم بعد از اینکه به روز شدم و به روز ۷۴ و همپای شما در این سفر رسیدم از خدا هدایت خواستم فکر کنم یکی دو روز قبل از روز ۷۴ بود از خدا خواستم که بهم بگه الان باید چه چیزی رو یاد بگیرم رو چه وجهی از وجودم باید به صورت تمرکزی کار کنم و فایل نشانه را زدم و هدایت شدم به جلسه گزارش به روز رسانی عزت نفس. و محصول رو قبلا تهیه کردم و دارم الان هم تمرکزی رو ی دوره عزت نفس کار می کنم و امروز اومدم اینجا هم کامنتم را بگذارم و رد پای سفرم را در این دفتر زیبا و پر برکت ثبت کنم.
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم
بارها این فایل رو گوش کردم ولی امشب انگار یه جور دیگه فهمیدمش! توحید برای من یعنی آرامش، خیال راحت، احساس خوب. من آدمی بودم که فکر میکردم هر کی از توحید میگه حتما یه آدم مذهبی هست و میخواد همه چی رو به دین و مذهب ربط بده و به زور آدما رو با دین کنه ولی از وقتی با استاد آشنا شدم تعریف توحید تو ذهنم عوض شد و اصلا خدا رو شناختم و فهمیدم و اتفاقا چقدر متاسف شدم برای همون آدمای مذهبیای که توحید رو کج فهمیدن.
بزرگترین نتیجهای که من گرفتم آرامشم بوده، این که فقط و فقط منتظر اتفاقات خوبم و سپاسگذاری برام عادت شده، همین برام کافیه
اتفاقی که باعث شد بعد از بارها گوش کردن این فایل، این بار بیام دیدگاهم رو بنویسم این بود که من بار اول که این فایل رو شنیدم اون متن زیبای دوستمون که استاد خوندن رو تند تند نوشتم رو یه کاغذ چرکنویس تا بعد مرتب بنویسم و بزنم به کمدم، کاغذه رو دو هفته گذاشته بودم رو میزم و وقت نمیکردم بنویسمش تا دیشب که نشستم مرتب نوشتم و زدم رو کمدم تا هر روز بخونمش و جالبه که هر چی فکر کردم من این رو از رو کدوم فایل نوشتم یادم نمیومد تا اینکه امشب دوباره هدایت شدم به این فایل و شنیدمش😍
مدتهاس میخوام شروع کنم معنی قرآن رو بخونم اما نمیشه، امشب با شنیدن این فایل قلبم داره میگه شروع کن و هرشب ده صفحه بخون ولی حواست باشه با قلبت بخونی😍
خدایا شکرت،شکرت بابت این احساس خوب🦋
سلام استاد عباسمنش عزیز 🌹🌹🌹🌹🌹. سلام خانم شایسته ی گلم و دوستانی که ندیده همتون رو ازصمیم قلب دوست دارم 💖💖💖💖
میخواستم یه تشکر ویژژژژه از تک تک شما عزیزان کنم از استاد گرفته تا بچه های سایت که از کامنتای قشنگتون کلی مطلب یاد گرفتم . من فصل 3 سفرنامه هستم و میخواستم بگم نتایجی که گرفتم انقدر زیادن که خودمم باورم نمیشه . دوست دارم انگیزه بدم به دوستانی که شاید یکمی تردید تو دلشونه نسبت به قانون و یا به فایل های رایگان. من با قاطعیت میگم که دونه دونه حرفای استاد حقیقت داره . از روزیکه تعهدنامه نوشتم که درآمدم سه برابر یا بیشتر بشه مدام پول تو حسابم در گردشه درصورتیکه یه مبلغ تقریبا مشخصی هر ماه تو حسابم بود اما الان طی یک ماه یکبار یک ونیم یکبارهم سه میلیون و شش میلیون پول به طور کاملا اتفاقی اومد توحسابم یعنی باورم نشد که تو قرعه کشی این پول به اسم ما دربیاد و ازاون عجیبتر که پدرم کل پول رو داد به من .یه خرید وسیله خونه داشتیم حدود 20میلیون ! بیشتر وسیله های اتاقم رو لباس هامو بخشیدم و فضارو خالی کردم به یک ماه نرسید که جای بیشترشون پر شد . خرید کردن برام راحت شده باحس خوب ،برخلاف گذشته که موقع پول رفتن از حسابم حس خوبی نداشتم الان ذوق کل وجودمو میگیره . استاد درست میگفتن که اولین نشونه ها اینه که تو یه قرعه کشی برنده میشی یا هدیه ای میگیری و ….. دوستان تمام این ها برای من اتفاق افتاد . هر روز پر از انرژی و حس عالی هستم . مدام زیر لب خدارو شکر میکنم به دنبالش دوباره اتفاقای خوب میفته . رابطم با خدا خیلی قشنگ شده .حسش میکنم واقعا بازبان نشونه ها باهام صحبت میکنه جواب سوالامو درخواستامو در عرض چند روز توی همین سایت یا از راهای دیگه بهم میده .زندگیم شده نشونه های کوچیک و بزرگ که قبلا اصلا همچین چیزایی نبود .
استاد من بی وقفه دارم فایلارو گوش میدم تمرین میکنم انقدر دقیق و با اشتیاق نت برداری میکنم مدام درموردشون صحبت میکنم با خودم خانوادم چون شکر خدا اوناهم بامن هم فرکانسن و علاقه دارن و کم و بیش عمل میکنن زندگیمون خیلی تغییر کرده همه چیز لذت بخش شده و . فقط از اینکه توی هر فایل کامنت نمیزارم یکم از خودم ناراضیم ولی مطمانم این رو هم اصلاحش میکنم . شاید هنوز در مدارش نیستم . من هنوز محصولات سایت رو بجز کتاب رویاها… نخریدم اما جز برنامه های اصلیمه. اگه به همین روند ادامه بدم به امید خدا دوره هارو میخرم . تا روزیکه زنده ام میخوام این سبک زندگی رو ادامه بدم . خدارو هر لحظه شکر میکنم که منو به درست ترین راه هایت کرد😍😍😍💖💖💖💖
استاد توحیدی و بینظیرم بییییییینهایت ازتون سپاسگزارم
سلام استاد عزیز سال نو مبارک خداراشکر میکنم که با شما ومریم عزیز آشنا شدم وهمچنین دوستان عزیز وهم فرکانسی خودم خداراشکر که هروزشاهدبهترینهای خداهستم وامیدفراوان برادامه زندگی خوبم دارم خدراهزارمرتبه شکر که آگاه شدم وهروز یک قدم جدیدسپاس گزارم