https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/عکس-فصل-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-02-25 06:26:362024-12-27 06:15:52روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 4
160نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
۱- آدمهایی که اصلا تغییر نمیکنن و در نهایت زیر حرکت چرخهای جهان له میشن مثل معتادی که در نهایت در جوب میمیره
۲- آدمهایی که در فشار زیاد تغییر میکنن مثل معتادی که همه چیشو باخته و دیگه چاره ای نداره جز تغییر
۳- آدمایی که با کوچکترین نشانه میفهمن که باید تغییر کنن مثل معتادی که با اولین اخراج از محل کار تغییر میکنه
۴-آدمایی که قبل از اینکه مجبور باشن یعنی وقتی شرایطشون ایده آله تغییر میکنن اینا آدمای موفقی هستن که به معنای واقعی طعم خوش خوشبختی رو میچشن
من جزء کدوم دسته هستم؟
اولش جزء دسته دوم بودم یعنی انقدر فشار بهم وارد شد که من مجبور شدم واقعا مجبور شدم تغییر کنم اما الان بعد از چند سال جزء دسته سوم شدم زودتر از قبل متوجه نشانه ها میشم و سعی میکنم تغییر کنم و هنوز به شرایط ایده آل نرسیدم که بخوام وقتی که همه چی عالیه تغییر کنم. خیلی دوست دارم جزء گروه چهارم باشم و گول ظاهرو نخورم و همیشه برای خودم چالش درست کنم و خیلی از شما استاد عزیز ممنونم برای این نکته مهم چون مطمئنم اگر شرایط زندگیم یه کم بر وفق مرادم بود هیچ‌وقت به فکر تغییر نمیافتادم و مثل قورباغه توو جای خودم میمردم اما این خیلی مهمه که فهمیدم همیشه باید به فکر پیشرفت باشم و با تکاپوی زندگی حرکت کنم
بازی جهان یک قاعده ای داره و اون اینه که هیچ چیز اتفاقی نیست و هرکسی که به دنبال شانس باشه و زندگیشو بر مبنای شانس بگذرونه از جهان چک و لگد میخوره
هیچ چیزی در جهان شانسی کار نمیکنه مثلا اینجوری نیست که خورشید یه روز شانسی نتابه
همه چیز طبق قوانین جهان پیش میره و چقدر خوبه که با اولین ضربه ای که از جهان میخوری درستو بگیری و دیگه اشتباهتو تکرار نکنی
هر وعده ای مثل ترفند پونزی که بهت میگه تو میتونی یهو پولدار شی یک تله ست هیچ وقت باورش نکن
استاد عزیز من قبل از آشنایی باشما شدیدا به شانس اعتقاد داشتم و بدتر از اون شدیدا خودم رو آدم بد شانسی میشناختم و این خیلی منو اذیت میکرد که میدیدم توی هرجایی بدترین چیزها نسیب من میشه مثلا توی اتوبوس بدترین صندلی به من میوفتاد یا توی مسافرت بدترین همراه به من میوفتاد یاتوی مدرسه و دانشگاه سختترین سوالا به من میوفتاد یا توی بازی های معمولی اصلا شیش نمیوردم وهیچ وقت توی بازیها نمیبردم و اینجوری خیال خودمو راحت کرده بودم که آره دیگه من بدشانسم و این دست خودم نیست کاریشم نمیشه کرد همیشه هم میگفتم خوش به حال کسایی که شانس دارن هر کسی هم بهم میگفت چیزی به اسم شانس وجود نداره میگفتم چرت میگه و از بدشانسی های خودم براش تعریف میکردم تا بهش ثابت کنم که شانس وجود داره و منم هم نمونه یک آدم بدشانسم
واقعا خدارو شکر میکنم که من چقدر از اون طرز فکر و از اون آدم بدشانس فاصله گرفتم حقیقتش اینه که بله درسته که اتفاقات نامناسب برای من میوفتاد ولی همه اتفاقا رو خودم خلق کرده بودم با هزار فکر خرابی که در ذهنم داشتم با نامهربونی هایی که با خودم داشتم با تمرکز کردن و قر زدن روی اتفاقات ناخواسته اونارو بیشتر و بزرگترشون میکردم واقعا خدارو شکر میکنم که الان به لطف آموزهای شما دیگه اصلا اتفاق های ناخواسته رو مثل گذشته و به اون شکل فاجعه بار جذب نمیکنم و دارم سعیمو میکنم که همواره در بهترین زمان و بهترین مکان باشم 😍
یکی از مهم ترین باورهای توحیدی که موجب هدایت ما به مسیر صحیح می شود و کمک می کند تا همواره در زمان مناسب در مکان مناسب باشیم، استفاده از نیروی هدایت گر درونی مان است. همان نیرویی که به قول خداوند، خیر و شرمان را به ما الهام می کند.
اولین قدم برای ارتباط با این نیرو، این است که: فارغ از اینکه چقدر انسان مذهبی ای هستید، وجود چنین نیرویی را در درون خود باور کنی.
ذهن منطقی ما همواره سعی دارد تا با دلایل منطقی و عقلانی ای که فقط حاصل تجارب انسانی است، مانع اتصال ما به این نیرو و دریافت هدایتش شود. نیرویی که قادر به مدیریت همه چیز در زندگی مان است. به همین دلیل، به اندازه ای که می توانیم به این نیرو اعتماد کنیم و به جای دلایل و شواهد به ظاهر منطقی انسانی مان، روی این نیرو حساب کنیم، به همان اندازه نیز الهامات و هدایت این نیرو را دریافت می کنیم و به همان اندازه زندگی مان در تمام جنبه هایش با کیفیت تر می شود. تنها راه موفقیت در این امر، توانایی کنترل نجواهای ذهن است.همه نتایج ما در هر جنبه های از زندگی مان، قطعاً به اندازه ای است که می توانیم ذهن مان را کنترل و به صدای قلب مان که جایگاه الهامات خداوند است، توجه کنیم. مهم ترین کار زندگی ما ساختن رابطه مان با این نیرو است و به اندازه ای که این رابطه ساخته می شود ، به همان اندازه به سمت دریافت نعمت ها و موهبت ها هدایت می شویم.خواه رونق در کسب و کار و تجربه استقلال مالی باشد، یا ورود به روابط و شرایط دلخواه، سلامتی جسمانی و …
استاد عزیزم شاید اگر من شاعر نبودم هیچ وقت صحبتهای شمارو درباره الهام باور نمیکردم اما من قدرت الهام رو در شعر باور کردم. حقیقتش اینه که من هیچ گونه علمی درباره شعرو شاعری ندارم حتی شعرهای شاعرهای دیگه رو هم نمیخونم و واقعا هیچ ادعایی ندارم که من شعر میگم چون من نیستم که شعر میگم من فقط میشینم یه موضوعی انتخاب میکنم و ابیات خودش میاد و به طرز شگفت انگیزی وزن و قافیه درش رعایت میشه و حاضرم قسم بخورم که من این شعرهارو نمیگم به من گفته میشه و من فقط روی کاغذ مینویسم و من هیچ گونه شکی ندارم به هدایت های الله این بستگی به ما داره که هدایتهارو بگیریم و یا نگیریم
روز ۱۰۹ (پاسخ به سوالاتتان درباره سریال زندگی در بهشت۲)
سلام بر عزیزانم
هدف از زندگی لذت بردنه، لذت بردن از زندگی و در لحظه زندگی کردن باعث میشه به هدفت برسی نه اینکه منتظر بمونی به هدفت برسی تا خوشحال شی
چقدر خوبه که در زندگیت با کسی در مسابقه نباشی و سرت تو کار خودت باشه و‌خودتو در این زندگی تجربه کنی
احساس عجله از باور کمبود میاد
در روابط وقتی روی باورهات کار میکنی هدایت میشی به سمت کسی که خیلی باهات هم‌جهته
موضوع این نیست که تو بخوایی روی. رابطه دو نفره ت کار کنی موضوع اینه که روی خودت کار کنی در این صورته که مثل در و تخته با طرف مقابلت جور میشی
توی رابطه در مورد هر موضوعی بهتره تصمیم نهایی رو کسی بگیره که درمورد اون موضوع باورهای بهتری داره یعنی ترس کمتری داره نسبت و آرامش بیشتری داره نسبت به اون موضوع و نباید اینطوری باشه که فقط یک نفر تصمیم بگیره
استاد جان و خانم شایسته عزیز ممنون از این فایل واقعا که توضیحاتتون درباره روابط بسیار ارزشمند بود🙏
مهمترین ویژگی عزت نفس که می توان آن را بالاترین درجه از عزت نفس نامید، توانایی کنترل ذهن نام دارد.
توانایی کنترل ذهن یعنی، رسیدن به مرحله ای از اعتماد و توکل به خداوند که قادر بود به واسطه ایمان بی قید و شرط به وعده ی «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»، خداوند را برای تکیه کردن و پشت و پناه دانستن کافی دانست و مصداق آدمهایی شد که با تکیه کردن به این پیشنهاد خداوند– به عنوان سیستمی که مقرر کرده هر فردی فقط نتیجه ی باورها، فرکانس ها، هماهنگی یا ناهماهنگی، اعتماد یا عدم اعتماد خودش با این سیستم را تجربه کند- باور کرده اند.
و در یک کلام، تنها و فقط تنها این فکر را در ذهن چسباند و بر نگه داشتنش در ذهن ممارست ورزید و در لحظات حساس نجواها به آن پناه جست که می گوید:
و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع باشد!
فردی که به این مرحله از عزت نفس و توانایی در کنترل ذهن برسد، می تواند به جایی برسد که فارغ از حرف مردم، فارغ از تایید یا عدم تایید شدن توسط آدمهای مهم زندگی اش، می تواند شیوه ای را برای زیستن انتخاب و تجربه کند که خودش با فکر و ادراک به آن رسیده و به درستی اش اعتقاد دارد.
اینجا همان مرحله ای است که فرد می تواند، با برداشتن ماسک ها، سبکبال شود و آرامش حقیقی را تجربه کند.
اینجا همان مرحله ای است که تمرکز و انرژی اش را به جای تلاش های طاقت فرسا و بیهود برای اثبات برحق بودنش یا راضی کردن دیگران، صرف راضی کردن خودش می کند.
چنین فردی قطعا مشمول هدایت خداوند در مسیر نیکی ها و آسان شدن برای آسانی هاست.
تنها چنین فردی به واسطه ی روی برگرداند از حاشیه های بی فایده؛ فرصت پیگیری علایقش و شناختن اهداف واقعی اش دارد و فضای بروز توانایی های وجودش برای تحقق آن خواسته ها را آزاد گذاشته و راه اتصال به هدایت خداوند را باز نگه داشته است.
به همین دلیل و تحقق آنها، ظرف وجودش را بزرگتر و پذیرای نعمت های بیشتر می کند.
زیرا این همان مسیری است که خواسته ها تحقق می یابد و ظرف وجودمان پذیرای نعمت های بیشتری می شود که خداوند وعده ی بی برو برگشت اش را در این مسیر داده است.
این همان مدار وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی است و افرادی که برای بیشتر ماندن در این مدار و کنترل هر لحظه ای ذهن شان، از دیروزٍ خود سبقت می گیرند و بر این مسیر مداومت می ورزند، برخورد با نعمت های بیشتر در هر لحظه، پاداشی قطعی است که خداوند تضمینش را داده است.
خداوند هر لحظه داره مارو هدایت میکنه
اگر به جایی برسی که انتقادهای مردم برات مهم نباشه موفقیتها پشت سر هم برات میاد
راهی که بهش رسیدی و میدونی که درسته رو ادامه بده فارق از اینکه دیگران چه نظری دارن
چیزی که در تغییر باورها مهمه اینه که ادامه بدی و تکاملت رو طی کنی
پایه رابطه عاطفی باید عشق باشه
نباید هیچ چیز رو در این دنیا دائمی کنی باید بدونی که این دنیا محل گذره
استاد عزیزم بی نهایت سپاس گذارم برای توضیحاتی که درباره ازدواج و روابط دادین بسیار تاثیر گذار بود🙏
روز ۱۰۶(فایل تصویری معرفی بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم دوره ۱۲ قدم)
سلام بر عزیزانم
محدود کننده ترین باورها باورهایی هستن که از مذهبمون به ارث بردیم
تمام ایرادها و سوء برداشتهای ما از قوانین جهان به خاطر نگاه انسانی داشتن به انرژی است که آن را خدا نامیده ایم
تفکر غالب جامعه خدارا مثل انسانی خردمند و بسیار قدرتمند میداند که طبق برنامه ای مشخص افرادی را به عنوان پیامبر آفریده تا پیامهای او را به گوش زمینیان برساند . که این نوع نگاه به خداوند اشتباه است
این خداوند نیست که پیامبر را انتخاب کرده بلکه این پیامبر است که خداوند را انتخاب کرده .
ایمان و یقین پیامبر به این سیستم بوده که او را در مدار دریافت آگاهی هایی با عنوان قرآن قرار داده است
وقتی قدرت را به دست عوامل بیرونی از خود میدهی و فکر میکنی به آخر خط رسیده ای و هیچ قدرتی برای تغییر شرایطت نداری به خودت ظلم میکنی پس به دنبال ظالمی جز باورهایت نگرد. وقتی به ناخواسته ها توجه میکنی و کنترل بر ذهنت را از دست میدهی و در اظطراب و ترس قرار میگیری به خودت ظلم میکنی پس به دنبال ظالمی غیر از کانون توجه خودت نگرد . وقتی به خاطر ترسهایت قدمی برنمیداری و تغییری در شیوه های قبلی ات ایجاد نمیکنی فرصتهایی را از دست میدهی که در اختیارت قرار داده شده و به خودت ظلم میکنی پس تا زمانی که با آن ترسها مانده ای منتظر فرصتهای جدید و هدایت خداوند هم نباش . وقتی به خاطر ترس و بی ایمانی از محله شهر و کشوری که در آن هستی به جای بهتری مهاجرت نمیکنی به خودت ظلم میکنی و به قول قرآن فردی که نشانه های خداوند را تکذیب میکند کذب بالحسنی میشود کفر و شرک میورزد به خودش ظلم کرده است و جزایش حتما تجربه دوزخ است .
اولین قدم برای اینکه فکر خدارا بخوانیم این است که نگاه سیستمی به خداوند داشته باشیم که هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای برای هیچ‌کسی حتی پیامبرش ندارد
جهان اطراف ما به صلاح خداوند درباره ما بستگی ندارد بلکه به نگاه ما به خداوند به عنوان انرژی بستگی دارد که به فرکانسها و باورهای ما واکنش نشان میدهد .
مهمترین موضوع قرآن به عنوان یک کتاب فرکانسی توحید است به همین دلیل است که مهمترین سختگیری خداوند درباره شرک است زیرا شرک چیزی نیست جز قدرت دادن به عواملی غیر از خودمان و باورهایمان و توحید چیزی نیست جز به یاد آوردن این اصل که تمام اتفاقات زندگی مان به وسیله باورهای خودمان رقم میخورد
دنیای مادی را گذرا دانستن و نچسبیدن به هیچ چیز کلید اجرای توحید در عمل است کلید زندگی در لحظه کلید در صلح قرار گرفتن با خودمان و با تمام هستی و دریک کلام کلید رسیدن به درجه لعلک ترضی است
چقدر جالب امروز سفرنامه من برابر شد با قسمت ۸۰ سفر به دور امریکا و اون خانومی که دوست پسرش ازش خاستگاری کرده بود و سرچ خودم در عقل کل با عنوان معرفی الگوهای موفق در ازدواج و حالا هم این فایل فوق العاده
ویژگی های رابطه درست:
تمرکز کردن در روابط برای تغییر دادن طرف مقابل یکی از بزرگترین اشتباهاته کسی که در حال هدایته میگه من روی خودم کار میکنم روی عزت نفسم روی ایمانم روی لیاقتم و جهان فردی رو وارد زندگیم میکنه که با تمام ویژگی های من اکیه و نمیخواد منو تغییر بده و منم با تمام ویژگی های اون اکیم و نمیخوام اونو تغییر بدم
نگرانی در روابط برابره با وابستگی و خلا عاطفی ،کسی که به خدا ایمان داره دیگه نگران کسی نمیشه چون میگه خداخودش حواسش به همه کس و همه چیز هست .افرادی که در روابطشون نگران هم میشن و فکر میکنن عاشق هم هستن اشتباه میکنن چون این نگرانی نشانه عاشقی نیست نشانه ضعفه . رابطه درست باید سرشار از توامندی باشه سرشار از استقلال باشه سرشار از عزت نفس باشه سرشار از احترام متقابل به علایق هم باشه
اگر در رابطه تت داری چیزی رو پنهون میکنی بدون اون رابطه درست نیست
رابطه درست رابطه ای که اگر به هر دلیلی با طرف مقابلت اکی نبودی به راحتی از هم جدا شید
زندگی فرصت کوتاهیه که باید تا وقتی زنده هستی به بهترین شکل ممکن ازش استفاده کنی و لذت ببری
اگر تو آدم مناسبی باشی خداوند آدمهای مناسب رو به سمتت میفرسه بدون شک به شرط اینکه شش خودتو لایق بدونی و ایمان داشته باشی به درستی خداوند که وقتی من تغییر کنم تمام جهانم تغییر میکنه
غرور باید مولد باشه و در خدمت خواسته هات باشه نه تعصباتت:
اگر غرور درست باشه باعث میشه آدم به کسی باج نده ( توحیدی عمل کنه) غرور مولد غروریه که باعث میشه از منطقه امنت بیرون بیایی حرکت کنی و استعدادهاتو بشناسی.
زندگی رو بر اساس معیارهای خودت چیدن یعنی تمرکز بر روی خودت:
معیارهای زندگی چیزهایی هستن که خودت بهشون رسیدی و میدونی که درست هستن که باید خودت رو طبق اون معیارها بسنجی نه اینکه ببینی مردم چی کار میکنن تو هم اون کارو کنی .
وقتی به ایده های کارساز درباره خواسته هات هدایت میشی که تمرکزت روی خدا باشه نه شیوه ای که دیگران رو به موفقیت رسونده:
هرکسی با توجه به مداری که توشه هدایت میشه و این هدایت واسه هرکسی مثل اثر انگشت یونیکه ، اگر مسیر دیگران رو کپی کنی به موفقیت نمیرسی مسیری که بهت الهام میشه رو طی کن و کاری به مسیر دیگران نداشته باش
اگر کسی نمیدونه عاشق چی هست یعنی خودشو نشناخته
احساس لیاقت و ارزشمندی باعث میشه تمرکزت روی خودت باشه نه دیگران .
مسیر آسان مسیری هست که توسط هدایت الهی باشه ،اگر باورهای مناسب داشته باشی برای رسیدن به خواسته هات به مسیرهای آسان هدایت میشی.
یادت باشه همیشه کارهارو طوری انجام بدی که نخوایی دوباره برگردی و انجامش بدی حتی اگر لازم باشه وقت و انرژی زیادی بذاری
استاد عزیزم چقدر این آرچ زیبا بود شبیه چشم بود چه عظمتی داشت اصلا فکرشو نمیکردم در آمریکا چنین مکانهایی هم وجود داشته باشه شبیه آثار باستانی بود و چقدر من در اون تیکه آخر فیلم که روی موتور فیلم گرفتین زیبایی این مکانو بیشتر درک کردم به قول خودتون احساس غریبی داشتم .
استاد جان ممنون برای اینهمه نکات فوق العاده ای که در این فایل گفتین مخصوصا اون قسمتی که درباره تکامل توحید و توکل صحبت کردین اینکه باید با درخواستهای کوچک از خداوند شروع کنیم و وقتی به خواسته هامون رسیدیم کم کم اعتماد و ایمانمون به خداوند بیشتر میشه و اینطوری درخواستامون بزرگتر میشه
درمورد خوندن کتاب که واقعا همین سایت برای من با ارزش تر از میلیاردها کتابه فعلا تنها کتابی که میخونم قرآنه که فکر میکنم اگر تا آخر عمرمم بخونمش بازم کمه .
خدا مثل فرکانسهای رادییوییه همه جا هست ولی ما نمیبینیم اما اگر بخواییم میتونیم هر کدوم از موجهارو که میخواییم بگیریم اصلا موضوع خدا نیست موضوع ماییم خدا همیشه و همه جا هست این ما هستیم که باید دریافتش کنیم
روز ۱۱۲( میخواهی جزء کدام گروه باشی؟)
سلام بر عزیزانم
آدمها۴ دسته اند
۱- آدمهایی که اصلا تغییر نمیکنن و در نهایت زیر حرکت چرخهای جهان له میشن مثل معتادی که در نهایت در جوب میمیره
۲- آدمهایی که در فشار زیاد تغییر میکنن مثل معتادی که همه چیشو باخته و دیگه چاره ای نداره جز تغییر
۳- آدمایی که با کوچکترین نشانه میفهمن که باید تغییر کنن مثل معتادی که با اولین اخراج از محل کار تغییر میکنه
۴-آدمایی که قبل از اینکه مجبور باشن یعنی وقتی شرایطشون ایده آله تغییر میکنن اینا آدمای موفقی هستن که به معنای واقعی طعم خوش خوشبختی رو میچشن
من جزء کدوم دسته هستم؟
اولش جزء دسته دوم بودم یعنی انقدر فشار بهم وارد شد که من مجبور شدم واقعا مجبور شدم تغییر کنم اما الان بعد از چند سال جزء دسته سوم شدم زودتر از قبل متوجه نشانه ها میشم و سعی میکنم تغییر کنم و هنوز به شرایط ایده آل نرسیدم که بخوام وقتی که همه چی عالیه تغییر کنم. خیلی دوست دارم جزء گروه چهارم باشم و گول ظاهرو نخورم و همیشه برای خودم چالش درست کنم و خیلی از شما استاد عزیز ممنونم برای این نکته مهم چون مطمئنم اگر شرایط زندگیم یه کم بر وفق مرادم بود هیچ‌وقت به فکر تغییر نمیافتادم و مثل قورباغه توو جای خودم میمردم اما این خیلی مهمه که فهمیدم همیشه باید به فکر پیشرفت باشم و با تکاپوی زندگی حرکت کنم
اینه زندگی درست😍
روز۱۱۱( گفتگو با دوستان قسمت ۱۳)
بازی جهان یک قاعده ای داره و اون اینه که هیچ چیز اتفاقی نیست و هرکسی که به دنبال شانس باشه و زندگیشو بر مبنای شانس بگذرونه از جهان چک و لگد میخوره
هیچ چیزی در جهان شانسی کار نمیکنه مثلا اینجوری نیست که خورشید یه روز شانسی نتابه
همه چیز طبق قوانین جهان پیش میره و چقدر خوبه که با اولین ضربه ای که از جهان میخوری درستو بگیری و دیگه اشتباهتو تکرار نکنی
هر وعده ای مثل ترفند پونزی که بهت میگه تو میتونی یهو پولدار شی یک تله ست هیچ وقت باورش نکن
استاد عزیز من قبل از آشنایی باشما شدیدا به شانس اعتقاد داشتم و بدتر از اون شدیدا خودم رو آدم بد شانسی میشناختم و این خیلی منو اذیت میکرد که میدیدم توی هرجایی بدترین چیزها نسیب من میشه مثلا توی اتوبوس بدترین صندلی به من میوفتاد یا توی مسافرت بدترین همراه به من میوفتاد یاتوی مدرسه و دانشگاه سختترین سوالا به من میوفتاد یا توی بازی های معمولی اصلا شیش نمیوردم وهیچ وقت توی بازیها نمیبردم و اینجوری خیال خودمو راحت کرده بودم که آره دیگه من بدشانسم و این دست خودم نیست کاریشم نمیشه کرد همیشه هم میگفتم خوش به حال کسایی که شانس دارن هر کسی هم بهم میگفت چیزی به اسم شانس وجود نداره میگفتم چرت میگه و از بدشانسی های خودم براش تعریف میکردم تا بهش ثابت کنم که شانس وجود داره و منم هم نمونه یک آدم بدشانسم
واقعا خدارو شکر میکنم که من چقدر از اون طرز فکر و از اون آدم بدشانس فاصله گرفتم حقیقتش اینه که بله درسته که اتفاقات نامناسب برای من میوفتاد ولی همه اتفاقا رو خودم خلق کرده بودم با هزار فکر خرابی که در ذهنم داشتم با نامهربونی هایی که با خودم داشتم با تمرکز کردن و قر زدن روی اتفاقات ناخواسته اونارو بیشتر و بزرگترشون میکردم واقعا خدارو شکر میکنم که الان به لطف آموزهای شما دیگه اصلا اتفاق های ناخواسته رو مثل گذشته و به اون شکل فاجعه بار جذب نمیکنم و دارم سعیمو میکنم که همواره در بهترین زمان و بهترین مکان باشم 😍
روز ۱۱۰( مصاحبه با استاد قسمت ۱۰)
سلام بر عزیزانم
یکی از مهم ترین باورهای توحیدی که موجب هدایت ما به مسیر صحیح می شود و کمک می کند تا همواره در زمان مناسب در مکان مناسب باشیم، استفاده از نیروی هدایت گر درونی مان است. همان نیرویی که به قول خداوند، خیر و شرمان را به ما الهام می کند.
اولین قدم برای ارتباط با این نیرو، این است که: فارغ از اینکه چقدر انسان مذهبی ای هستید، وجود چنین نیرویی را در درون خود باور کنی.
ذهن منطقی ما همواره سعی دارد تا با دلایل منطقی و عقلانی ای که فقط حاصل تجارب انسانی است، مانع اتصال ما به این نیرو و دریافت هدایتش شود. نیرویی که قادر به مدیریت همه چیز در زندگی مان است. به همین دلیل، به اندازه ای که می توانیم به این نیرو اعتماد کنیم و به جای دلایل و شواهد به ظاهر منطقی انسانی مان، روی این نیرو حساب کنیم، به همان اندازه نیز الهامات و هدایت این نیرو را دریافت می کنیم و به همان اندازه زندگی مان در تمام جنبه هایش با کیفیت تر می شود. تنها راه موفقیت در این امر، توانایی کنترل نجواهای ذهن است.همه نتایج ما در هر جنبه های از زندگی مان، قطعاً به اندازه ای است که می توانیم ذهن مان را کنترل و به صدای قلب مان که جایگاه الهامات خداوند است، توجه کنیم. مهم ترین کار زندگی ما ساختن رابطه مان با این نیرو است و به اندازه ای که این رابطه ساخته می شود ، به همان اندازه به سمت دریافت نعمت ها و موهبت ها هدایت می شویم.خواه رونق در کسب و کار و تجربه استقلال مالی باشد، یا ورود به روابط و شرایط دلخواه، سلامتی جسمانی و …
استاد عزیزم شاید اگر من شاعر نبودم هیچ وقت صحبتهای شمارو درباره الهام باور نمیکردم اما من قدرت الهام رو در شعر باور کردم. حقیقتش اینه که من هیچ گونه علمی درباره شعرو شاعری ندارم حتی شعرهای شاعرهای دیگه رو هم نمیخونم و واقعا هیچ ادعایی ندارم که من شعر میگم چون من نیستم که شعر میگم من فقط میشینم یه موضوعی انتخاب میکنم و ابیات خودش میاد و به طرز شگفت انگیزی وزن و قافیه درش رعایت میشه و حاضرم قسم بخورم که من این شعرهارو نمیگم به من گفته میشه و من فقط روی کاغذ مینویسم و من هیچ گونه شکی ندارم به هدایت های الله این بستگی به ما داره که هدایتهارو بگیریم و یا نگیریم
ممنون از شما استاد عزیز برای این فایل عالی🙏😘
روز ۱۰۹ (پاسخ به سوالاتتان درباره سریال زندگی در بهشت۲)
سلام بر عزیزانم
هدف از زندگی لذت بردنه، لذت بردن از زندگی و در لحظه زندگی کردن باعث میشه به هدفت برسی نه اینکه منتظر بمونی به هدفت برسی تا خوشحال شی
چقدر خوبه که در زندگیت با کسی در مسابقه نباشی و سرت تو کار خودت باشه و‌خودتو در این زندگی تجربه کنی
احساس عجله از باور کمبود میاد
در روابط وقتی روی باورهات کار میکنی هدایت میشی به سمت کسی که خیلی باهات هم‌جهته
موضوع این نیست که تو بخوایی روی. رابطه دو نفره ت کار کنی موضوع اینه که روی خودت کار کنی در این صورته که مثل در و تخته با طرف مقابلت جور میشی
توی رابطه در مورد هر موضوعی بهتره تصمیم نهایی رو کسی بگیره که درمورد اون موضوع باورهای بهتری داره یعنی ترس کمتری داره نسبت و آرامش بیشتری داره نسبت به اون موضوع و نباید اینطوری باشه که فقط یک نفر تصمیم بگیره
استاد جان و خانم شایسته عزیز ممنون از این فایل واقعا که توضیحاتتون درباره روابط بسیار ارزشمند بود🙏
سلام بر عزیزانم
مهمترین ویژگی عزت نفس که می توان آن را بالاترین درجه از عزت نفس نامید، توانایی کنترل ذهن نام دارد.
توانایی کنترل ذهن یعنی، رسیدن به مرحله ای از اعتماد و توکل به خداوند که قادر بود به واسطه ایمان بی قید و شرط به وعده ی «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»، خداوند را برای تکیه کردن و پشت و پناه دانستن کافی دانست و مصداق آدمهایی شد که با تکیه کردن به این پیشنهاد خداوند– به عنوان سیستمی که مقرر کرده هر فردی فقط نتیجه ی باورها، فرکانس ها، هماهنگی یا ناهماهنگی، اعتماد یا عدم اعتماد خودش با این سیستم را تجربه کند- باور کرده اند.
و در یک کلام، تنها و فقط تنها این فکر را در ذهن چسباند و بر نگه داشتنش در ذهن ممارست ورزید و در لحظات حساس نجواها به آن پناه جست که می گوید:
وَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفىٰ بِاللَّهِ وَکیلًا
و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع باشد!
فردی که به این مرحله از عزت نفس و توانایی در کنترل ذهن برسد، می تواند به جایی برسد که فارغ از حرف مردم، فارغ از تایید یا عدم تایید شدن توسط آدمهای مهم زندگی اش، می تواند شیوه ای را برای زیستن انتخاب و تجربه کند که خودش با فکر و ادراک به آن رسیده و به درستی اش اعتقاد دارد.
اینجا همان مرحله ای است که فرد می تواند، با برداشتن ماسک ها، سبکبال شود و آرامش حقیقی را تجربه کند.
اینجا همان مرحله ای است که تمرکز و انرژی اش را به جای تلاش های طاقت فرسا و بیهود برای اثبات برحق بودنش یا راضی کردن دیگران، صرف راضی کردن خودش می کند.
چنین فردی قطعا مشمول هدایت خداوند در مسیر نیکی ها و آسان شدن برای آسانی هاست.
تنها چنین فردی به واسطه ی روی برگرداند از حاشیه های بی فایده؛ فرصت پیگیری علایقش و شناختن اهداف واقعی اش دارد و فضای بروز توانایی های وجودش برای تحقق آن خواسته ها را آزاد گذاشته و راه اتصال به هدایت خداوند را باز نگه داشته است.
به همین دلیل و تحقق آنها، ظرف وجودش را بزرگتر و پذیرای نعمت های بیشتر می کند.
زیرا این همان مسیری است که خواسته ها تحقق می یابد و ظرف وجودمان پذیرای نعمت های بیشتری می شود که خداوند وعده ی بی برو برگشت اش را در این مسیر داده است.
این همان مدار وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی است و افرادی که برای بیشتر ماندن در این مدار و کنترل هر لحظه ای ذهن شان، از دیروزٍ خود سبقت می گیرند و بر این مسیر مداومت می ورزند، برخورد با نعمت های بیشتر در هر لحظه، پاداشی قطعی است که خداوند تضمینش را داده است.
خداوند هر لحظه داره مارو هدایت میکنه
اگر به جایی برسی که انتقادهای مردم برات مهم نباشه موفقیتها پشت سر هم برات میاد
راهی که بهش رسیدی و میدونی که درسته رو ادامه بده فارق از اینکه دیگران چه نظری دارن
چیزی که در تغییر باورها مهمه اینه که ادامه بدی و تکاملت رو طی کنی
پایه رابطه عاطفی باید عشق باشه
نباید هیچ چیز رو در این دنیا دائمی کنی باید بدونی که این دنیا محل گذره
استاد عزیزم بی نهایت سپاس گذارم برای توضیحاتی که درباره ازدواج و روابط دادین بسیار تاثیر گذار بود🙏
روز۱۰۷( آنچه در دوره عزت نفس می آموزی در یک نگاه)
سلام بر عزیزانم
اگر تمام عوامل موفقیت فرد رو بذاریم در یک کفه ترازو و عزت نفس رو در کفه دیگه ترازو عزت نفس هزاران برابر سنگین تر خواهد بود
وقتی عزت نفست رو بسازی زندگیت از بنیان تغییر میکنه
خودباوری پایه و اساس موفقیته
کارکردن روی عزت نفس دائمیه و کار یکی دو روز نیست
باید همواره روی احساس لیاقتت کار کنی
وقتی نگاهت به خودت عوض میشه نگاه جهان هم به تو عوض میشه
جهان بازتاب افکار خودته
به جای اینکه با هربار اشتباهی که میکنی خودتو تخریب کنی از خدا طلب آمرزش کن و اشتباهاتت رو جبران کن
باید روی خودت سرمایه گذاری کنی تو اگه آدم قوی تری بشی میتونی هرکاری انجام بدی
عزت نفس انتهایی نداره
هرچقدر هم که درگذشته اشتباه کرده باشی از هرجایی که اراده کنی میتونی تغییر کنی
اوضاع هیچ وقت اونقدر خراب نیست که نتونی درستش کنی
قدم اول برای ساخت عزت نفس از خودشناسی و باز نگری به خودت شروع میشه تا بدونی چقدر توانایی حل مسئله داری؟
چقدر توانایی غلبه بر ترسهارو داری؟
چقدر توانایی تصمیم گیری و اجرای تصمیماتت رو داری؟
چقدر تصمیمات به تعویق افتاده داری؟
چقدر درباره خودت احساس خودارزشی و لیاقت داری؟
چقدر علائقت رو ارزشمند میدونی و میتونی پتانسیل خلق ثروت رو در اونها ببینی؟
چقدر به نقاط ضعف و نقاط قوتت آگاه هستی؟
چقدر به خاطر گذشته ت احساس گناه داری؟
چقدر محتاج تایید دیگران هستی؟
چقدر به عواطفت مسلط هستی؟
چقدر احساس خوبت وابسته به حضور یک آدم خاص و یا وقوع یک اتفاق خاص در زندگیت هست؟
به صلح رسیدن با خود و بی نیاز شدن از جلب ترحم تاثیر مهمی در عزت نفس و در نتیجه بهبود کیفیت زندگیت داره
مخربترین فرکانسی که انسان میتونه ارسال کنه احساسه گناهه ماندن در احساس گناه اجازه نمیده به دریافت الهامات وصل شی
عزت نفس یعنی توانایی شناخت خودت هرچی بیشتر خودت رو بشناسی تصمیمات درست تری میگیری
کمااگرایی= ایمان بدون عمل
روز ۱۰۶(فایل تصویری معرفی بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم دوره ۱۲ قدم)
سلام بر عزیزانم
محدود کننده ترین باورها باورهایی هستن که از مذهبمون به ارث بردیم
تمام ایرادها و سوء برداشتهای ما از قوانین جهان به خاطر نگاه انسانی داشتن به انرژی است که آن را خدا نامیده ایم
تفکر غالب جامعه خدارا مثل انسانی خردمند و بسیار قدرتمند میداند که طبق برنامه ای مشخص افرادی را به عنوان پیامبر آفریده تا پیامهای او را به گوش زمینیان برساند . که این نوع نگاه به خداوند اشتباه است
این خداوند نیست که پیامبر را انتخاب کرده بلکه این پیامبر است که خداوند را انتخاب کرده .
ایمان و یقین پیامبر به این سیستم بوده که او را در مدار دریافت آگاهی هایی با عنوان قرآن قرار داده است
وقتی قدرت را به دست عوامل بیرونی از خود میدهی و فکر میکنی به آخر خط رسیده ای و هیچ قدرتی برای تغییر شرایطت نداری به خودت ظلم میکنی پس به دنبال ظالمی جز باورهایت نگرد. وقتی به ناخواسته ها توجه میکنی و کنترل بر ذهنت را از دست میدهی و در اظطراب و ترس قرار میگیری به خودت ظلم میکنی پس به دنبال ظالمی غیر از کانون توجه خودت نگرد . وقتی به خاطر ترسهایت قدمی برنمیداری و تغییری در شیوه های قبلی ات ایجاد نمیکنی فرصتهایی را از دست میدهی که در اختیارت قرار داده شده و به خودت ظلم میکنی پس تا زمانی که با آن ترسها مانده ای منتظر فرصتهای جدید و هدایت خداوند هم نباش . وقتی به خاطر ترس و بی ایمانی از محله شهر و کشوری که در آن هستی به جای بهتری مهاجرت نمیکنی به خودت ظلم میکنی و به قول قرآن فردی که نشانه های خداوند را تکذیب میکند کذب بالحسنی میشود کفر و شرک میورزد به خودش ظلم کرده است و جزایش حتما تجربه دوزخ است .
اولین قدم برای اینکه فکر خدارا بخوانیم این است که نگاه سیستمی به خداوند داشته باشیم که هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای برای هیچ‌کسی حتی پیامبرش ندارد
جهان اطراف ما به صلاح خداوند درباره ما بستگی ندارد بلکه به نگاه ما به خداوند به عنوان انرژی بستگی دارد که به فرکانسها و باورهای ما واکنش نشان میدهد .
مهمترین موضوع قرآن به عنوان یک کتاب فرکانسی توحید است به همین دلیل است که مهمترین سختگیری خداوند درباره شرک است زیرا شرک چیزی نیست جز قدرت دادن به عواملی غیر از خودمان و باورهایمان و توحید چیزی نیست جز به یاد آوردن این اصل که تمام اتفاقات زندگی مان به وسیله باورهای خودمان رقم میخورد
دنیای مادی را گذرا دانستن و نچسبیدن به هیچ چیز کلید اجرای توحید در عمل است کلید زندگی در لحظه کلید در صلح قرار گرفتن با خودمان و با تمام هستی و دریک کلام کلید رسیدن به درجه لعلک ترضی است
روز۱۰۵( عشق واقعی از دیدگاه استاد عباسمنش)
سلام بر عزیزانم
چقدر جالب امروز سفرنامه من برابر شد با قسمت ۸۰ سفر به دور امریکا و اون خانومی که دوست پسرش ازش خاستگاری کرده بود و سرچ خودم در عقل کل با عنوان معرفی الگوهای موفق در ازدواج و حالا هم این فایل فوق العاده
ویژگی های رابطه درست:
تمرکز کردن در روابط برای تغییر دادن طرف مقابل یکی از بزرگترین اشتباهاته کسی که در حال هدایته میگه من روی خودم کار میکنم روی عزت نفسم روی ایمانم روی لیاقتم و جهان فردی رو وارد زندگیم میکنه که با تمام ویژگی های من اکیه و نمیخواد منو تغییر بده و منم با تمام ویژگی های اون اکیم و نمیخوام اونو تغییر بدم
نگرانی در روابط برابره با وابستگی و خلا عاطفی ،کسی که به خدا ایمان داره دیگه نگران کسی نمیشه چون میگه خداخودش حواسش به همه کس و همه چیز هست .افرادی که در روابطشون نگران هم میشن و فکر میکنن عاشق هم هستن اشتباه میکنن چون این نگرانی نشانه عاشقی نیست نشانه ضعفه . رابطه درست باید سرشار از توامندی باشه سرشار از استقلال باشه سرشار از عزت نفس باشه سرشار از احترام متقابل به علایق هم باشه
اگر در رابطه تت داری چیزی رو پنهون میکنی بدون اون رابطه درست نیست
رابطه درست رابطه ای که اگر به هر دلیلی با طرف مقابلت اکی نبودی به راحتی از هم جدا شید
زندگی فرصت کوتاهیه که باید تا وقتی زنده هستی به بهترین شکل ممکن ازش استفاده کنی و لذت ببری
اگر تو آدم مناسبی باشی خداوند آدمهای مناسب رو به سمتت میفرسه بدون شک به شرط اینکه شش خودتو لایق بدونی و ایمان داشته باشی به درستی خداوند که وقتی من تغییر کنم تمام جهانم تغییر میکنه
ممنون از استاد عزیزم برای این فایل ارزشمند🙏😘
روز ۱۰۴( سریال زندگی در بهشت قسمت ۱۰۲)
سلام بر عزیزانم
غرور باید مولد باشه و در خدمت خواسته هات باشه نه تعصباتت:
اگر غرور درست باشه باعث میشه آدم به کسی باج نده ( توحیدی عمل کنه) غرور مولد غروریه که باعث میشه از منطقه امنت بیرون بیایی حرکت کنی و استعدادهاتو بشناسی.
زندگی رو بر اساس معیارهای خودت چیدن یعنی تمرکز بر روی خودت:
معیارهای زندگی چیزهایی هستن که خودت بهشون رسیدی و میدونی که درست هستن که باید خودت رو طبق اون معیارها بسنجی نه اینکه ببینی مردم چی کار میکنن تو هم اون کارو کنی .
وقتی به ایده های کارساز درباره خواسته هات هدایت میشی که تمرکزت روی خدا باشه نه شیوه ای که دیگران رو به موفقیت رسونده:
هرکسی با توجه به مداری که توشه هدایت میشه و این هدایت واسه هرکسی مثل اثر انگشت یونیکه ، اگر مسیر دیگران رو کپی کنی به موفقیت نمیرسی مسیری که بهت الهام میشه رو طی کن و کاری به مسیر دیگران نداشته باش
اگر کسی نمیدونه عاشق چی هست یعنی خودشو نشناخته
احساس لیاقت و ارزشمندی باعث میشه تمرکزت روی خودت باشه نه دیگران .
مسیر آسان مسیری هست که توسط هدایت الهی باشه ،اگر باورهای مناسب داشته باشی برای رسیدن به خواسته هات به مسیرهای آسان هدایت میشی.
یادت باشه همیشه کارهارو طوری انجام بدی که نخوایی دوباره برگردی و انجامش بدی حتی اگر لازم باشه وقت و انرژی زیادی بذاری
روز۱۰۳( لایو شماره ۶)
یوتا موأب آرچ
سلام بر عزیزانم
استاد عزیزم چقدر این آرچ زیبا بود شبیه چشم بود چه عظمتی داشت اصلا فکرشو نمیکردم در آمریکا چنین مکانهایی هم وجود داشته باشه شبیه آثار باستانی بود و چقدر من در اون تیکه آخر فیلم که روی موتور فیلم گرفتین زیبایی این مکانو بیشتر درک کردم به قول خودتون احساس غریبی داشتم .
استاد جان ممنون برای اینهمه نکات فوق العاده ای که در این فایل گفتین مخصوصا اون قسمتی که درباره تکامل توحید و توکل صحبت کردین اینکه باید با درخواستهای کوچک از خداوند شروع کنیم و وقتی به خواسته هامون رسیدیم کم کم اعتماد و ایمانمون به خداوند بیشتر میشه و اینطوری درخواستامون بزرگتر میشه
درمورد خوندن کتاب که واقعا همین سایت برای من با ارزش تر از میلیاردها کتابه فعلا تنها کتابی که میخونم قرآنه که فکر میکنم اگر تا آخر عمرمم بخونمش بازم کمه .
خدا مثل فرکانسهای رادییوییه همه جا هست ولی ما نمیبینیم اما اگر بخواییم میتونیم هر کدوم از موجهارو که میخواییم بگیریم اصلا موضوع خدا نیست موضوع ماییم خدا همیشه و همه جا هست این ما هستیم که باید دریافتش کنیم