https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/عکس-فصل-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-02-25 06:26:362024-12-27 06:15:52روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 4
160نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من هنوز نتونستم دوره ای رو از استاد تهیه کنم یعنی هنوز احساس میکنم خیلی بیشتر و بیشتر باید روی باورهام کار کنم
یه چند وقتی بود که دیگه خسته شده بودم از فایلهای رایگان و فکر میکردم که دارم وقت خودمو میگیرم با اینا و دوره ها خوبه من حتما باید دوره بخرم که بتونم روی خودم کار کنم خیلی عجله داشتم واسه خریدن دوره و اینم که پولش جور نمیشد یا به سختی میافتادم اگه میخریدم ولی خدارو شکر با این محصول روزشمار چیزهایی رو یاد گرفتم و هر روز درکم از قوانین داره بیشتر میشه و خیلی خیلی خوشحالم از این بابت دیشب یه اتفاقی افتاد یعنی در واقع با خانمم توی خونه بحثمون شد و قبلش اینو بگم که قبلا اگه این حالت پیش میومد من تا حداقل دو سه روز یا شایدم بیشتر به هم میریختم احساس افسردگی میکردم احساس بی ارزشی میکردم که نتونستم اون شرایط دلخواه همسرم و فرزندم رو فراهم کنم
ولی بعد این اتفاق یدفه به خودم اومدم حرفهای استاد توی گوشم میپیچید و همش به کنترل ذهن فکر میکردم و این جمله که در شرایط به ظاهر سخته که ما باید ذهنمون کنترل کنیم فکر میکردم تا اینه بعد شاید نیم ساعت به خودم اومدم به همسرم و پسرم پیشنهاد یه شهر بازی رو دادم و اونهم قبول کردن و بعد کلی تفریح و سرگرمی فهمیدم که با چیزهایی به ظاهر کوچیک و ساده که در اختیار داریم و میتونیم ازشون استفاده کنیم میشه خوشحال بود میشه شکر گذار بود
و این خیلی برام با ارزش بود
من اول راهم ولی میدونم که این مسیر منو به بهشت میبره بهشتی که توی رویاهام ساختم از خیلی سال پیش
فقط باید استقامت کنم و با شور و شوق به آگاهی هایی که خدا بهم داده تمرین کنم که روز به روز بهتر بشم
تحسینتون میکنم که تو شرایط به قول خودتون به ظاهر بد ، کنترل ذهن داشتید وتونستید نتیجه زیبا و متفاوت تراز قبل رو رقم بزنید
من چند سال هست که هدایت شدم به این سایت توحیدی و واقعا زندگیم درتمام جنبه ها تغییر کرده
محصولات زیادی خریدم و واقعا شادم ازاین سرمایه گذاری
اما اومدم بهتون بگم که خدارو شکر ما انقدر استاد سخاوتمندی داریم که هرآنچه که در دورها یاد دادن، درست همونارو تو فایل های دانلودی هم گفتن.
درسته که تو محصولات متمرکز صحبت کردن و موضوع مورد نظر رو بسط و گسترش دادن واز مثالهای زیادی برای درک بهتر ، استفاده کردن
اما اصل و اساس قوانین توی فایل های دانلودی ارزشمندو محصولات ،یکجور توضیح داده شده چون اصل یک چیزه، اونم اینکه قدرت خلق زندگی ما، در دست کانون توجه خودمون و باورهای ماست و از همان لحظهای که ما، کنترل آگاهانهی کانون توجمان را آغاز میکنیم- بدون استثناء– جهان اتفاقات و شرایط تازهای پیرامون ما شکل میدهد که، هماهنگ با خواستههای ماست. این وعدهی بدون تغییر خداوند است”
اومدم تا بهتون بگم با تمرکز و اعتماد قوی ،روی خودتون کار کنید و فایل های دانلودی رو جدی بگیرید که همین تکرار هرروزه و تعهد در نوشتن هرروزه ،شمارو به جایی میرسونه که الان اصلا فکرشم نمیکنید .
خیلی خیلی به نکته ی درستی اشاره کردید من هم خیلی وقت نیست روی خودم کار میکنم اما وقتی دو تا از محصولات استادو تهیه کردم فهمیدم استاد عزیز ما همین نکته ها رو توی فایلهای دانلودی گفتن مثل تایید کردن و تحسین کردن که تو 12 قدم یه جلسه ی جدا داره در صورتی که استاد در فایلهای تمرکز بر نکات مثبت این موضوع را گفته بودن .
احسنت بر شما که با اگاهی تون مهر تاییدی زدین بر درک تازه ی من .
واقعا الان که دارم این پاسخ به نظر شما رو مینویسم این جمله شما رو درک کردم که ما استاد سخاوتمندی داریم و اصل موضوع که همان کانون توجه و کنترل ذهن هست رو توی فایلهای دانلودی هم توضیح دادند ،
یکی از بهترین و عالی ترین فایل هایی که من گوش دادم و از آن استفاده کردم و نتایج عالی را برای من در بر داشت فایل های روزشمار تحول زندگی من بود
هر روز با یک فایل شروع کردن
هر روز با یک فایل تمرین کردن
آنچنان برای من خوب و عالی و مفید بود که یک جورایی تمام افکار و باورهای من را در تمام ابعاد شخصیتی تغییر داد و از من یک سعید دیگری ساخت که واقعا می توان به جرات گفت که در همه جنبه های زندگی من تاثیر مثبت و خوب و عمیق داشت
دوست دارم برای مرتبه سوم این فایل ها را مرور کنم و به صحبت های استاد گوش بدهم
ممنون خدای خودم هستم که در این راه به من کمک می کند و من را هدایت می کند
من برای اولین بار که تو یه نمایشگاه ثبتنام کردم برای فروش نقاشیام و هدایتش از طرف خدا بود برام تلاشا و تمام کارایی که باید انجام میدادم انجام دادم
امروز نشانه ام رو ندیده بودم
بعد بسته بندی دو تا تابلوم که قراره فردا صبح ببرم گالری تحویل بدم و جمعه روز نمایشگاه خودمم حضور داشته باشم ،اومدم نشستم گفتم خدا بازم بهم آرامش قلبی بده از آرامشای همیشگیت که تو بهم میدی هر بار و هرلحظه که نفس میکشم آرومم میکنی
چشمامو بستم و وقتی نشانه ام رو آورد دیدم روز شمار تحول زندگی فصل 4 هست
من خودم الان تو روز 16 ام بودم که دارم هر روز پیش میرم
بعد دیدم فایلی نداره تو این قسمت تا ببینم یا توضیحاتی که بخونم اومدم قسمت نظرات
گفتم خدا هدایتم کن
به نظر شما که رسیدم اول عدد تاریخ 7 مرداد توجهمو جلب کرد وقتی شروع کردم تا بخونم
به این قسمت از حرفتون که نوشتین :
و از من یک سعید دیگری ساخت
رسیدم ته دلم یه صدایی گفت معنی اسمشو ببین نشانه توعه که خواستی
یه لحظه گفتم عید سعید ؟ سعید یعنی مبارک؟
رفتم تو گوگل نوشتم معنی اسم سعید
دیدم نوشته :
خوش اقبال
خوشبخت
سعادتمند
مبارک
نیک بخت
فرخنده و…
لبخند زدم و گفتم خدا سپاسگزارم ازت
این دومین باری بود که خدا بهم گفت معنی اسم رو ببین نشانه ات هست
و دوباره به قلبم یه آرامش عمیق داد تا قدرتمندیشو بیشتر باور و ایمان پیدا کنم
و تقویت میکنه هر لحظه این باور رو که همه زندگیمو به خدا بسپرم خدا خودش همه کارامو انجام میده
و من بهش میگم باز هم به کمک خودت خدا که هر لحظه کمکم میکنی نیاز دارم و تو یکی از نشانه هات که تو توضیحات روز شمار تحول زندگی روز 15 گفتی :
باور چنان قدرت عظیمی دارد که قادر است، هر پیش بینی و حساب و کتاب ریاضی را نیز غلط از آب درآورد
باز با این قوت قلب خدا از این همه قدرتش لبخند به لبم اومد و آرامش عمیقی به قلبم داد
وقتی داشتم تابلوهامو بسته بندی میکردم یاد چند روز پیش افتادم و سوالی که پرسیدم
خدا من برای فروش نقاشیام چه کار دیگه ای باید انجام بدم ؟
و هدایتی که خدا بهم گفت و بلافاصله جوابمو داد
یهو باز یه صدای پر از آرامش گفت تو سایت بذار
و من شروع کردم درمورد باز کردن سایت اطلاعات رو خوندن و بعد هدایت شدم به پست یه هنرمند که میشناسمش و نقاشیای خیلی با ارزشی داره دیدم که داره کل آثارشو بسته بندی میکنه
تو کپشنش نوشته بود که کل نقاشیاشو یه جا از موزه هنگ کنگ خرید کردن و داره بسته بندی میکنه و من اون لحظه که داشتم نگاه میکردم فیلم بسته بندیشو انقد ذوق داشتم براش کیف میکردم خداروشکر میکردم و براش بهترینارو خواستم و گفتم خدایا منم این خواسته رو چند وقته ازت کردم و دیدن همین فیلم بسته بندی خودش برام یه نشونه هست که برای منم میشه ، میدونم منم یه روز آثارمو به موزه ها و حراجی های کشورهای مختلف که تو هدایتم میکنی میفرستم
اینا رو گفتم تا بگم
امروز که داشتم بسته بندی میکردم نقاشیامو یه لحظه یاد بسته بندی دختر نقاشی که سال هاست میشناسمش و داشت برای موزه بسته بندی میکرد افتادم
یه لحظه احساس کردم منم دارم نقاشیامو برای یه موزه و یا حراجی هایی که نقاشیارو میلیون دلاری خریدن میفرستم انقد کیف کردم با عشق بسته بندی کردم و به خودم و نقاشیام برای چندمین بار قولی که دادم تجدیدش کردم و گفتم منم به زودی تابلوهامو برای موزه و حراجی های خاص و جاهایی که درمدار خاص و ناب هستن ارسال میکنم و ازم به بالاترین قیمت خریداری میکنن و همه این کار هارو صفر تا صدشو خدا برام انجام میده
همونجور که صفر تا صد ایده طرح و نقاشی وطرحای طلا جواهرات و خیلی ایده های دیگه رو داد و الان بسته بندی کردم
بقیه شو هم خودش برام انجام میده
شنبه هم میرم کلاس رنگ روغن ثبتنام کنم تا از این به بعد به کمک خدا شروع کنم تابلوهامو با کیفیت بالا که ماندگاری بیشتری داشته باشه رنگ کنم
و ادامه مسیرشو به خدا میسپارم
و با این هدایت که گفت معنی اسم سعید نشانه ات هست
گفتم مبارک هست و کلی کیفشو کردم و سپاسگزارم از قدرتمند ترین رب و صاحب اختیارم
که منو هدایت کرد به نظر شما تا بهم دوباره برای بینهایت بار عشقش رو بینهایت بهم بده و من بینهایت دوستش دارم که انقدر ماه و مهربونه و خاص و نابه رب یکتای من صاحب اختیار من
هرچی بگم از عظمتش از محبتش از عشقش از یکتاییش به قول خودش هرچی سپاسگزاری کنین درختارو قلم بکنین و بنویسین بازهم نمیتونین این همه نعمت رو سپاسگزاری کنید ولی من چند وقته برای هرچیزی بینهایت میذارم حس خوبی بهم میده الانم بینهایت بینهایت سپاسگزارشم هرلحظه
و بینهایت دوستش دارم
از اون بینهایت های خودش که بینهایت عشقه بینهایت بزرگه
سلام به همه دوستان عزیزم و همسفران عزیزم خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این که توفیق این را داد تا فصل چهارم را آغاز کنم خدایا شکرت در این سه فصل قبل خییلی تغییرات در زندگی من آمد مسافرت کردم دوره فوقالعاده دوازده قدم را خریدم خدایا شکرت
و مهمترین قانون جهان که حال خوب اتفاقات خوب است را فهمیدم خدایا شکرت و این شده قانون زندگی من و هر وخت خالم بد میشه سریع به خودم میگم حال بد اتفاقات بد بدتر را می آورد و با توجه به نکات مثبت و نفس عمیق کشیدن کمی حال خودم را خوبتر میکنم و همیشه سعی کردم که به نکات مثبت توجه کنم خدایا شکرت و این مسیر مرا به یک چیز رسانید که همیشه وختی تو تغییر میکنی جهان تو هم تغییر میکنه و همان لحظه میبینی تغییرات را خدایا شکرت خدایا شکرت و بعد این من فقط یک هدف دارم و اون هم لذت بردن از زندگی است خدایا شکرت
سلام به تمام دوستانی که هدایت شده اند به این سایت زیبا و پیشرفته
استاد عزیز شما از حرکت خار پستی صحبت کردید
وگفتید که خار پشت یه دونه کار برا دفاع از خودش بلده
واون یه دونه کار رو هم خیلی عالی انجام میده طوری که : حتی قویترین وسرعتی ترین شکارچی هم از شکارش عاجز تقریبا
پس من باید یاد بگیرم از این شاخه به اون شاخه پریدن
به من چیزی یاد نمیده
اولین کار من باید باور داشته باشم که این شغلی که بهش علاقه دارم صد در صد من را به موفقیت میرساند من را به ثروت میرساند .فقط و فقط باید ذهن ثروتمند م را فعال کنم .
استاد عزیزم لحظه ای که خار پشت در روبه روی شکار چی اش قرار میگیرد . اگر بترسد و فرار کند . قطعا به نتیجه ای نمیرسد پس میماند و با تمام ترسهایی که دارد از خودش دفاع میکند.
این موفقیت حاصل مقابله کردن با افکار فلج کننده ذهنی است .
حاصل احساس لیاقت هست .
حاصل امید و ایمان هست .
حاصل تکرار و استمرار هست .
من از وجود شما که این همه آگاهی رو به من آموزش میدهید سپاسگزارم .
من سالی پر از عشق و امید و آرزو را برای تک تک بچه های سایت خواستارم .
الهی که همیشه جیبمون پر از پول دلمون پر از شادی لبمون پر از لبخند.بدنمون همیشه سالم باشه .
همهی ما در پناه حق .
استاد عزیزم خیلی چیز ها یاد گرفتم .خیلی اخلاق درست جای گزین اخلاق .بد شده .ومن به خاطر این آرامشم . سپاس گزارم .از خدای منان
و شترهای چاق و فربه را (در مراسم حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم؛ در آنها برای شما خیر و برکت است؛ نام خدا را (هنگام قربانی کردن) در حالی که به صف ایستادهاند بر آنها ببرید؛ و هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخورید، و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آنها را مسخّرتان ساختیم، تا شکر خدا را بجا آورید. (36)
امروز توی قرآن زمانی که سرچ میکردم یه جایی به آیه خوردم که توش گفته بود که مظمونش این بود که شتر را برای شما مسخر کردیم برای اینکه شکر گذاری کنیم
همون موقع ذهن نجواگرم گفت
چرا خدا همش مثالهای باران و این چیزا رو واسه ی نعمت میزنه
یا همین گوشت چهارپایانو اینا
اینا که خیلی نعمت نیست
چرا مثال ماشین های گرونو نمیزنه
چرا مثال کسایی که جزایر شخصی خفن داشتن
یا حداقل اون زمانی خیلی ثروتمند بودنو برای نعمت نمیزنه؟
وقتی که یکم فکر کردم
آره درسته از نظر ما
نعمت اون پورشه و مازراتیه از نظر ما
ولی یه لحظه دنیا رو بدون گوشت تصور کنید همش باید از گیاها میخوردیم
یه لحظه دنیا رو بدون باران تصور کن
واقعا دنیایی مزخرفی میشه و آخرشم به بن بست میخوره
چون یه جورایی اینا اصل جنسه
یه جورایی انگار سلامتی ما
انگار این ک بتونیم یه زندگی معمولی هم داشته باشیم به اینا گره خورده
بدون غذای سالم تو سلامتی نداری و اصن نمیتونی بری پشت اون ماشین بشینی
یا بدون آب سالم تو اونقدر تشنه ات که اصن دیگه همه ی دنیا رو که داشته باشی بازم دنبال یه لیوان آب گوارایی
و حالا بیاین یه حالت دیگه رو بررسی کنیم
اصن خدا گفته بود مثلا خدا رو شکر کنید به خاطر اون مرکب خفنی که بهتون دادیم
ما چی میگفتیم
میگفتیم این که مخاطبش ما نیستیم که
مخاطبش اون کسی که وضعش توپه
ما که چیز خاصی برای شکر گذاری نداریم
و همین باعث شکل گیری که سیکل معیوب میشد
همین باعث میشد که اونهایی که فقیرن الان دیگه تلاشی نکنن برای اینکه ثروتمند بشن
دیپرس بشن
همین باعث یه حائل بین فقیر و ثروتمند میشد
آدما دو تا گروه بشن مثل همین چیزی که توی ذهن آدمهای فقیره
که همه چیزو پول میبینن اونم پولی که هیچ وقت نداشتنش
و از همه ی اینا گذشته
ما آدمها چه سوار پورشه باشیم چه سوار یه دونه الاغ
هممون از لحاظ نعمت از چشم خدا
یه جورایی خیلی تفاوت آنچنانی نداریم
فوقش سی درصد
نمیخام بگم ثروت بده
میخام بگم ما اصل نعمتو خدا همین الانم بهمون داده
همین که بهمون چشم داده که الان داریم این کامنتو میخونیم
همین که بهمون دست داده که بتونیم گوشی رو توی دستمون نگه داریم
همین که یه اکسیژنی هست که اطرافمون میتونیم نفس بکشیم
اگه خدایی نکرده یکی از اینا رو خدا ازمون بگیره زندگی دیگه معنی داره؟
تو اصن بهترین ماشین دنیا رو داشته باش بدون چشم معنی داره؟
و خدا همه ی اینا رو بهمون داده
انگار پیش فرض هفتاد درصد راهو رفتیم
خدا بهمون هدیه داده اینا رو
میتونس نده
مگه نداشتیم کسی رو که مادرزاد نابینا بوده؟
و تفاوت ما با مثلا استاد عباسمنش اونقدرا هم که برای خودمون گنده اش کردیم نیستا از نظر مالی
خودشم هزار بار اینو توی فایلهای مختلف گفته که
من الان احساس خوشبختی با اون موقعی که توی بندر عباس بودم تفاوت خاصی نکرده
و از اون طرف میخام بگم آخرین باری که برای چشممون از خدا شکر گذاری کردیم کی بوده؟
واقعا اینجور موقع هاس که میرسم به اون چیزی که خدا میگه
که انسان از زاتش کفوره
یعنی بسیار بسیار ناسپاس
انگار همش از خدا طلبکاره
خدایا چرا اینو به من ندادی
چرا فلان نکردی
حالا هزار تا نعمتی که شاید ده سال دیگه نداشته باشه رو گذاشته کنار
چسبیده به اونی که نداره
و همه ی ما میدونیم اگه بچسبیم به یه چیزی اون ازمون دور میشه
نمیدونه که باید روزی هزار بار خدا رو واسه ی مادرش شکر کنه که شاید چن سال دیگه تو دنیا رو داشته باشی ولی اون دیگه نباشه
اینا کم نعمتی نیست
خیلی هامون داریمش
چرا شکر گذاری نمیکنیم
حیف نیست واقعا؟
بازم میگم کم نعمت نداریما
گوش چشم دست و پا
آب شیرینی که توی دست هممون هست
این همه عذاهای خوشمزه
سلامتی خودمون
سلامتی خانواده امون
هفتاد درصد همیناس
به خدا اینا کم نیست
اینا نباشه دنیا رو داشته باشی بازم نمی ارزه
و اگه برای اینا شکر کنی اون سی درصد دیگه رو هم خدا بهت میده
قانونش اینه
از چشم اونی که اینا رو نداره
از پشت پنجره بیمارستان
پیش چشمش این نمیاد که وای فلانی نگاه داره با فلان ماشین خفنش چه عشقی میکنه
اون یکی رو نگاه بیچاره سواره پرایده
اینجوری نگاه نمیکنه
میگه نیگا کن این رو خدا
همشون سالمن
اصن ماشین به چشمش نمیاد
میگه خدایا این همه سر و مر گنده ان خوش ب حالشون
همه رو یه دست میبینه
همه رو یه گروه میبینه
فقیر و غنی رو چون توی سلامتی مشترکن همه رو یه شکل میبینه
حالا توی دید ما
ما هم خومونو با اونی که وضعش خیلی خوبه یه شکل میبینیم؟
توی یه گروه میبنیم؟
راه درست چیه
اولا اون چیزایی که بهش رسیده چیز خاصی نیست پیش قدرتی که خدا به ذهن من داده
دوما اصن اون خفن ترین آدم دنیا خدای من اون با هم متفاوت؟ اگه به اون داده به منم میده خدای ما یکیه
ما باهامون یه جور رفتار میشه
خدا که همون خداس
باورهاس که متفاوته
اونم تغیر این باورها شاخ غول شکوندن نیست
که انقدر برای خودمون گنده اش کردیم
قابل انجام
اگه قابل انجام نبود خدا اینقدر توی قرآن تاکید نمیکرد که فلانی ها تغیر نکردن همشون رو با عذاب گرفتیم
همه رو از دم هلاک کردیم
قابل انجام شدنیه
توی هر زمانی یه سری بی ایمان و بیچاره بودن
یه سری هام خودشونو تغیر میدنو و رشد میکنن بعدم وارث همون بی ایمانا میشن
باز یه آیه دیگه امشبم خوندم خیلی تاثیر گذار بود
میگفت این زمینی که الان زیر پای شماس قبلا مال یه سری آدم بوده که عذاب شدن
دقیق آیه رو یادم نیس ولی مضمونش همین بود
بعد فک کردم با خودم گفتم این خونه ای که ما الان توشیم
کی میدونه چند هزار سال پیش جای کیا بوده
و چه قدر احتمالش زیاده توی این عمر چن ده هزار سالی
چه قدر احتمالش زیاده همین جایی که منو شما الان نشستیم یه سری ها عذاب شدن و از تاریخ اصن محو شدن چون ایمان نداشتن
چون ما در برابر خدا ضعیفیم
همش میخایم خدایی کنیم
همش میخایم بگیم من بلدم
الان حسم بده نمیخام خوبش کنم با اینکه میدونی باید حستو خوب کنی ولی میگی من بلدم من میدونم این راه درسته
همش میگیم خدایا چرا فلانی رو بهش اونو دادی به من ندادی
با اینکه میدونی که مشکل از خودته ولی بازم گلایه بازم شکایت
و از اون طرفم یه سری ها هستن که توی زمان ما دارن زندگی میکنن ولی زندگی رو بردنا
ولی برنده شدنا
همونایی که ایمان دارن
همونایی که به خدا تکیه میکنن فقط ایده ای که خدا بهشون بعد از کار کردن روی باورها رو بهشون میده رو بهش عمل میکنن و دیگه میشنن یه گوشه اجازه میدن خدا خدایی شو کنه
توی وقت مناسبش خدا میگه که گام بعدی چیه
اینا کسایی ان که میبرن بازی رو
چون بلدن خودشونو کنترل کنند
چون بندگی کردنو بلدن
نمیخان خداییی کنن
میگن خود خدا بقیه راه بلده منم هدایت میکنه بار من روی زمین نمیمونه من فقط باید گوش دلمو باز بذارم تا صدای خدا رو بشنوم و بهش عمل کنم حتی اگه سختم بود این میشه ایمان
این میشه کار کردن روی خودمون
وگرنه ادا درآوردن توی تایمی که عمر مثل برق و باد داره میگذره چرنده عین اشتباهه عین باختن یه آدم توی زندگیه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
چقدر این استمرار و روند پیگیری آیه های قرآن و تفسیرش از دیدگاه خودتون رو دوست دارم و تحسینتون میکنم. این کامنت هم واااقعا خیلی فوقالعاده بود از چند منظر عالی تفسیر کردید و خیلی برام نکته داشت . باز هم تحسینتون میکنم و سپاسگزارم از این عزم راسخ و هدف والایی ک در رابطه با آیه های زندگی در پیش گرفتید و با ما ب اشتراک میگذارید.
دوست گرامی شاد و سلامت ؛ثروتمند ؛ پاینده و عزتمند باشید .
خداروشاکرم که هشتاد روز عضویت را متعهدانه به لطف الله جلو امدم
هشتاد روز متفاوت از همه زندگیم
هشتاد روز مملو از آگاهی های ناب
مملو از خالی شدنها
مملو از دریافتها
مملو از نتایح ریز و درشت شگفت انگیز
خدایا شکرت
ممنون و قدردان تو هستم
اول از هر چیز روز اولی که هدایت شدم به سمت این سرزمین پرازاگاهی بدون اینکه اطلاعی از برنامه روزشمار تحول زندگی من داشته باشم شروع کردم به ثبت روزشمارهایم و بعدتر ها متوجه شدم که چنین برنامه ای اینجاهست و برایم بسیار شگفت انگیز امد که من با هدایت الله چنین قدمی برداشتم.
خدایا شکرت
گزارشی از این هشتاد روز بزارم
دو چله پیش امدم
دوچله را به لطف الله با استمرار و استقامت وایمان و کارکردن هرروزه روی خودم جلو امدم
و همه اش به خاطر تعهدم با الله و خودم بود.
همه اش به خاطر حضور الله در وجودم بود که بارهااا به من یاداوری کرد تو بنده خاص و منحصرربه فر منی، تو لایق بهترینها هستی، به سمت من بیا تا ازهمه چیز برخوردارت کنم، ازهمه چیز و همه جا جدا شو فقط به سوی من بیا و من با عشق دوست داشتم که همراه این ندای قلبم باشم و زندگیم ارام ارام تغییر کرد.
.
انقدر خیر و برکت به شکلهای مختلف وارد زندگیم شده
انقدر محبت و عشق درزندگی ام متجلی شده که فقط باید بگویم شکر هزار مرتبه شکر
.
از نظر مالی مشتریهایم زیاد نشدن اما ورودی های ماای ام افزایش پیدا کردن
و بااینکه برخی از پولها حتی مربوط به من نیستن اما من همه را نشانه ای از بهترشدن اوضاع میبینم
همه را تاییدی بر جواب دادن قانون میبینم
و میگم خدایاشکرت که قوانین ثابتت همیشه جواب میدهند.
از نظر جنبه های دیگر زندگی خداروشکر همیشه در حالت مناسبی بوده ام
روابطم، سبک زندگیم به لطف الله همیشه با کیفیت بوده اند و به قول استاد فقط تصمیم گرفتم بازهم بهتر بخواهم بازهم با کیفیت تر بخواهم
همیشه بهتر از ان هم میشود و من میخواهمش.
.
.
در کامنتهای اولیه ام گفته بودم که سالها قبل بواسطه خواهرم با استاد اشنا شدم و خواهرم ان زمان محصول ثروت یک را خریدند و به من نیز دادن و من فقط یکبار تاکید میکنم یکبار گوش کردم و مقاومت و مخالفتی اصلا با صحبتهای استاد نداشتم و فکر میکردم فقط با گوش دادن انها تغییر اتفاق میافتد اما نه یکبارش بی فایده است انهم با توهم من که فکر میکردم من همه اینهارا میدانم… و مقاومت بزرگ من تکامل بود هیچ طوری نمیخواستم تکامل رو بپذیرم. تا اینکه سالها گذشت و من در زندگی ام از لحاظ مالی با چک و لگد روزگار روبرو شدم. وضع خراب شد. روزهای بی خانمانی، روزهای بی پولی و….
اینبار دیگه کارد به استخون رسید و من راهی جز تغییر نداشتم ازذابتدای سال جسته و. گریخته وارد سایت میشدم و فایلها رو میدیدم و تحسین میکردم استاد و زندگی اش و لذت میبردم
اما اینطوری فایده نداشت
بازهم کاری نمیکردم
.
تا اینکه هشتاد روز پیش گفتم یا مرگ یا زندگی در عزت و ثروت و سعادت و آرامش
و هرروز امدم و خواندم و نوشتم و ساعتها اینجا زندگی کردم
شب، نیمه شب، روز، در جاده، در سفر
زندگیم شد اینجا
خواب و خوراکم شد اینجا
بیش از صدو پنجاه فایل رایگان رو بارها بارها گوش کردم و نوشتم و دفتردویست برگم رو پرکردم و کامنت بچها رو خوندم
نتایج ریز ریز میومدن
با برکت پولم
با یک واریزی
با یک مشتری جدید
و….
من فقط تایید کردم میشه میشه قانون جواب میده
و
بعد از دوماه هدایت شدم به بسته ثروت یک همونی که خواهرم بم داده بود
هم قدیمیش رو داشتم هم اپدیتش
شروع کردم لیزری گوش کردن
هرفایل رو حداقل چهاربار گوش کردم
نوشتم و فکر کردم و باورهایی از خودم پیدا کردم که میگم وااااای چه کرده بودم با خودم باورهایی محدود کننده ای که در بسته به انها اشاره نشده اما من از بسته ثروت اموختم چطور انهارو پیدا کنم شاید فقط من چنین باوری داشته باشم شاید هم خیلی های دیگه، میخام بگم که از این گنج باید عمیق استفاده کرد، ثروت یک کلید راهیابی به عمق وجودت هست.
تازه تموم کردم بسته رو
و دوباره برگشتم از ابتدا دارم دفترم رو میخونمش
به قول استاد نتیجه پایدار مهمه
ومن دنبال اون نتیجه هستم
ایشاله چله سوم رو که دارم واردش میشم بازهم کار کنم و بیام از نتایج پایدار بگم
من خیلی کامنت های این آدم رو دوست دارم خواندش براستی خیلی خیلی تنظیم گر است
شکرگزاری همان کنترل احساس است
همان تقواست
همان تنظیم
نوعی تنظیم کردن خویش است
که قبل از هر اقدامی و هر عملی اگر آن را انجام دهیم
عالی ترین بازده را برای زندگی خود خواهیم داشت
اما اینکه بفهمید که شکرگزاری برای شما نتیجه داشته است
یا نتیجه نداشته است
خیلی نشانه ها وجود دارد که از اثرات شکر گذاری هستند
و هر کدام از این نشانه ها یک نتیجه است
و شکرگزاری نوعی دقت ، توجه و تمرکز به دیدگاه مثبت است به دیدگاه هایی که انسان خود آن را انتخاب میکند
و دوست دارد که مسیر زندگیاش
و نتایج زندگی اش شبیه هم این دیدگاه ها شود
هر عامل مثبتی
هر وجهه یِ مثبتی
هر حرکت مثبتی
هر نگاه و دیدگاه مثبتی در هر زمینهای
که در شما به وجود آمد ، آن خود نوعی شکر و سپاس گذاری و نوعی دقت و توجه و تمرکز به اصل و منبع خویش است شکر و سپاس گزاری به شدت باید با احساسات ما درگیر باشد وقتی که شکر سپاسگزاری با احساسات ما درگیر نمی شود
ما همیشه به نبودِ خواسته می اندیشیم
در این هنگام است که شکر و سپاسگزاری به ما احساس خوبی نمیدهد
????????????
اما اگر در لابلای شکر و سپاسگزاری ما به احساس خود دقت کنیم و بابت داراییهایی که میخواهیم یا بابت داراییها و خواسته هایی که در زندگیمان هست به اصل و ذات آنها می اندیشیم و لذت می بریم و ذهنیتمان درگیرِ فراوانی جهان شود یک شکر و سپاسگزاری تمام و کامل و تمام عیار صورت گرفته است
باورها که تقویت می شود
و یا وقتی که تصمیم می گیریم با نگرش های مثبت به جهان نگاه کنیم
همین ارتقا باورها ، موجی از شکر و سپاسگذاری اسن
تغییرات زندگی به دست تمرکز و توجه ماست
نه به دست اعمالمان
نه به دست امورات فیزیکی ما
تغییر از درون صورت میگیرد
وقتی که درون من تغییر کند
وقتی که شخصیت من تغییر کند
بازتابِ آن باعث میشود که دنیای اطراف من نیز تغییر کند
یا به مکانها و جاهایی هدایت شوم ، که متناسب با افکار و نگرش ها و فرکانسهای من باشد
وقتی شما شکرگزار یک چیزی می شوید
در واقع قدردان ماهیت آن چیزی هستید که وجود دارد
پس در زمان شکرگزاری برای اینکه تاثیر و نفوذ بیشتر شود
شکر و سپاسگذاری را توجه و تمرکز بر احساسِ خود بدانیم.
تولدتون رو 18 اسفند به مادرتون به خودم و همه بچه های سایت تبریک می گم و خدا رو رو بابت وجودتون هزاربار شاکرم.
خدایا چند ساله پیش که گیر نمیشه افتاده بودم و خب تو مدار فرکانس نمیشه ها هم بودم و هدایت می شدم به آدما و عقایدی که ببرنم تا انتهای…. استاد هزار مرتبه به خاطر وجودت سپاسگزارم. این روزا فقط با خودم می گم خدا خداست خدا خداست تو باید عوض شی و چقد دارم تغییر می کنم. از همه شرکام تهی می شم از همه وابستگی هام. همه وابستگی هام که علتش ترس و شرک بودن. استاد به خاطر همه تلاش هایی که برای تغییر خودتون کردید و این شدین و باعث شدین الان این حال دل من باشه با کلی رهایی از شرک وابستگی و….. یه دنیا ممنونم. خدایا فتبارک الله احسن الخالقین. ممنونم بابت آفرینش استادم. ممنونم بابت این استاد که استاد تغییر و روزی نیست بابتش ازت بابتش شکرگزار نباشم. گاهی تولد بعضی آدما یه تاریخ نیست یه تقویم هست.
و بیشترشان به خدا ایمان نمی آورند مگر آنکه شریک قرار می دهند. (106)
وای که چه قدر این آیه خوبه
مگه داریم از این آیه خفن تر؟
چنتا آیه قبل از این از لفظ ناس استفاده میکنه
یعنی مخاطب این آیه مردم هستن
بعد همینجوری میاد جلو تا به این آیه میرسه
من قبلا از خودم همیشه میپرسیدم که این عذاب های خدا که اینقدر توی قرآن اومده چرا توی زمان اینقدر کمه
یعنی مثلا شاید چن سال یه بار یه زلزله ای بیاد که تعداد قابل توجهی بمیرن
این که آمار این عذاب ها به نسبت قبل کاهش پیدا کرده یا نه رو من نمیدونم
ولی چیزی که حداقل از اطرافیانم از آدمهایی که توی جامعه میدیدم و باهاشون برخورد داشتم میدیدم این بود که
تقریبا همشون خدا رو قبول داشتن
هیشکی تقریبا من ندیدم که بگه خدا نیست
مثلا ندیدم کسی رو که بگه این مجسمه رو میپرستم
ولی داستان اینکه الان شرک بیشتر این شکلی شده که مخفیه
و خبر بد اینکه این شرک مخفی ام از نظر خدا حسابه
یعنی اونم قاطی بازیه
درسته درجه اش پایین تره به شدت اون بت پرستی نیست
ولی مثل تفاوت کارت ها توی فوتبال میمونه
اونی که خطای وحشی انجام بده کارت قرمز مستقیم میگیره و اخراج مثل همون بت پرستی
ولی اونی که خطای درجه پایین تر انجام بده اینجوری نیست که داوره بگه فدا سرت همین که این بازیکن که روش خطا کردی نمرد برا من کافیه
نه این شکلی نیست کارت زردی هم وجود داره
و این کارت زرد بعدا عواقب داره
برای خدا هم این شکلیه
اون شرک خفیه که توی اکثر آدمها هست به قول قرآن توی این آیه گفته اکثر مردم (مردم توی چن تا آیه قبلش آورده شده و ادامه پیدا کرده) که ایمان آوردن (مثل همه افراد جامعه که خدا رو قبول دارن) ولی مشرکن
اینجاس که با این آیه معنی ایمانو میشه فهمید
ایمان یعنی قدرت محضو بدی به خدا
یعنی همه هیچ کاره ان
من فقط با خدا در ارتباطم
اونه که برای من روابط خوب میشه
اونه که برای من سلامتی توی بدنم میشه
اونه که برای من مشتری میشه و ازم خرید میکنه
چه قدر از آدمها این شکلی به خدا قدرت میدن؟
خود من یک از هزارم نیستم
و ثمره اش خیلی واضحه
به اندازه ای که این قدرته رو از بنده های خدا بگیریم بدیم به خود خدا
به اندازه ای که خودمونو مستقیما با خدا در ارتباط بدونیم به همون اندازه نعمت وارد زندگی مون میشه
اگه بتونیم دنیایی و تصور کنیم که از صب که از خونه میزنیم بیرون فقط خدا رو با خودمون در ارتباط ببینیم اون موقع اس که با تکرار این میتونیم به خیلی چیزا برسیم
اگه کسی بهم عشق ورزید اینو در واقع خدا ببینم که داره خودش بهم عشق میورزه
خدا توی قرآن یه آیه ای هست یادم نیست کجای قرآنه
به پیامبر میگه
تو نبودی که تیر زدی من بودم
خب با اون تیرا یه سری آدم کشته شدن
خدا اینجوری میگه که انگار خودش اون آدما رو کشته
خودش عذابشون کرده
و این خیلی نگاه خوشگلیه
این که بتونیم خدا رو همه جوره با خودمون یه تیکه بدونیم
یاد اون آیه میوفتم که خدا میگه ما از رگ کردن به شما نزدیکتریم
وای که چه قدر خوبه
واقعا اگه همه چیو خدا بدونیم
اگه منبع رزقو خدا بدونیم
اگه بتونیم اینجوری نگاه کنیم که اون خدایی که بالا سرمونه از ما بیشتر میخاد که به نعمت ها برسیم
چون این نعمت ها نشانه ی ایمانه
مثل یه بازی که هرچه قدر بیشتر بتونی سکه بخوری زودتر میتونی بری مرحله ی بعد
اینجا ام هرچه قدر بیشتر به ثروت برسی به نعمت برسی نشونه از بیشتر شدن ایمانه
نشونه از پیشرفته
رقم دارایی های هرکدوم از ما بهمون میگه که چه قدر ایمان داریم
بهمون میگه چه قدر از شرک دور شدیم و به خدا نزدیک شدیم
راه راست راه اونایی که بهشون نعمت داده شده
خود خدا تقسیم بندی کرده توی قرآن
اونجایی که میاد میگه شیطان به شما وعده فقر میده و امر میکنه به فحشا
و خدا به شما وعده فضل و آمرزش میده
با یه همچین خدایی طرفیم
که طرف خودشو با فضل همراه میدونه
با فروانی همراه میدونه
با نعمت فراوان دریافت کردن همراه میدونه
یا این همه جا اومده گفته که عذابم رو به هرکس که در میشتش باشه میرسانم و رحمت همه چیز را فرا گرفته
دیگه از این واضح تر
اگه ما رقم درشت توی حسابمون نمیبینم به خاطر اینکه ایمان نداریم
قدرتو به خدا ندادیم
هنوز بابا و ننه اینو و اونو مقصر میدونیم
هنوز ته ذهنمون این شرکه هست
وگرنه به نعمت نرسیدن مثل شنا کردن خلاف جهت روده
و کل بازی اینکه ما بتونیم قدرت خدا رو باور کنیم
کل بازی اینکه بتونیم به خودش تکیه کنیم
یاد اون مثالی میوفتم که
هروقت به یکی میخایم بگی خیلی بی خیال تو اصن عقل نداری
بهش میگیم مثلا ماشینو قفل نکردی ولش کردی به امون خدا؟
درسته قطعا اون قسمت خودمونو باید انجام بدیم و ماشینو قفل کنیم
ولی اینکه تکیه کردن به خدا رو مساوی با دیوانگی میبینیم
نشون میده که ما خیلی دیگه منطقی شدیم
اونم نه با منطق درست
با منطق غلط
با منطق شیطانی
با منطق پر از شرک
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
(هرچقدربیشترثروت ونعمت داشته باشی نشون ازایمانه بیشترته)
چقدرتوی ذهن ماثروت باخدامنافات داره ….چقدرشرک
خفی هستش که فکرمیکنیم اگه
نکنه اگه ثروت بخواهیم ازخدادور
بشیم ….این باورریشه هاش خیلی خیلی عمیق ترازاونه که فکرشوبکنیم،حداقل توی ذهن من اینجوریه …روی دوره عشق ومودت که کارمیکردم خیلی حس
نزدیک بودن به خداداشتم خیلی
احساس یکی بودن باخداراداشتم
ولی روی دوره روانشناسی ثروت یک که دارم کارمیکنم این حس وندارم …الان که کامنت شمارا
می خوندم یه زنگ توی ذهنم زده
شدکه… آقا….دلیل اینکه توی دوره روانشناسی ثروت احساس نزدیک بودن به خدانمی کنی بخاطراینکه هنوزتوی وجودت این
باورهست که باثروتمندشدنت از
خدادورمیشی …به خودم گفتم فکرنکن باچندبارگوش دادن به جلسات همه چی تغییر میکنه این باورریشه ای ترازاین حرفهاست،خیلی بایدروش کاربشه
قبلامیگفتم اشکال نداره بزاراین دوره راتمرین هاش وبنویسم تموم بشه ،بعدش دوباره میرم و
روی دوره عشق ومودت درروابط
کارمیکنم دوباره احساس نزدیک بودن به خدامیکنم…ولی الان که کامنت شمارامی خوندم انگاریه باگ بزرگ توی ذهنم بازشداونم اینه که نه توبایداونقدرروی باورثروت سازت کارکنی که ثروت واردزندگیت بشه اونوقت بتونی
ازطریق ثروتمندشدن به خدابرسی
چون ثروتمندشدن معنوی ترین کاردنیاست وهیچ چیزدیگه مثل
ثروتمندشدن معنوی نیست .به خودم گفتم اگرخوب روی این دوره کارنکنی وثروتمندنشی ،اگر
خداراتوی ثروتمندشدن پیدانکنی
میشی مثل همون گربه ای که دستش به گوشت نمیرسه میگه
بومیده …یامثل اون آدمی که به
ثروت نرسیده میگه نه من خودم نخواستم …(من بایدبتوانم این باور راتغییربدم وثروتمندبشوم وخدارادرثروتمندشدن پیداکنم.)
تموم شدورفت .
سپاسگزارم دوست عزیز ازکامنت
زیبای شماکه باعث شدیه باگ بزرگ درذهنم بازبشه وباقدرت بیشترروی این باورکارکنم .
وکارکردن روی باورثروت سازیه جنگ بین ماوشیطان است .
یه فیلمی میدیدم یه فرشته ای بودتوی فیلم که میگفت کسانی که درجنگ باشیطان پیروز می شوندلایق عشق خداوندهستن.
ومابایدتوی جنگ باشیطان پیروز
بشیم چون شیطان است که احساس ناامیدی میده ومیگه اگه ثروت بخوای ازخدادورمیشی .
سلام به همه دوستان عزیز
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
من هنوز نتونستم دوره ای رو از استاد تهیه کنم یعنی هنوز احساس میکنم خیلی بیشتر و بیشتر باید روی باورهام کار کنم
یه چند وقتی بود که دیگه خسته شده بودم از فایلهای رایگان و فکر میکردم که دارم وقت خودمو میگیرم با اینا و دوره ها خوبه من حتما باید دوره بخرم که بتونم روی خودم کار کنم خیلی عجله داشتم واسه خریدن دوره و اینم که پولش جور نمیشد یا به سختی میافتادم اگه میخریدم ولی خدارو شکر با این محصول روزشمار چیزهایی رو یاد گرفتم و هر روز درکم از قوانین داره بیشتر میشه و خیلی خیلی خوشحالم از این بابت دیشب یه اتفاقی افتاد یعنی در واقع با خانمم توی خونه بحثمون شد و قبلش اینو بگم که قبلا اگه این حالت پیش میومد من تا حداقل دو سه روز یا شایدم بیشتر به هم میریختم احساس افسردگی میکردم احساس بی ارزشی میکردم که نتونستم اون شرایط دلخواه همسرم و فرزندم رو فراهم کنم
ولی بعد این اتفاق یدفه به خودم اومدم حرفهای استاد توی گوشم میپیچید و همش به کنترل ذهن فکر میکردم و این جمله که در شرایط به ظاهر سخته که ما باید ذهنمون کنترل کنیم فکر میکردم تا اینه بعد شاید نیم ساعت به خودم اومدم به همسرم و پسرم پیشنهاد یه شهر بازی رو دادم و اونهم قبول کردن و بعد کلی تفریح و سرگرمی فهمیدم که با چیزهایی به ظاهر کوچیک و ساده که در اختیار داریم و میتونیم ازشون استفاده کنیم میشه خوشحال بود میشه شکر گذار بود
و این خیلی برام با ارزش بود
من اول راهم ولی میدونم که این مسیر منو به بهشت میبره بهشتی که توی رویاهام ساختم از خیلی سال پیش
فقط باید استقامت کنم و با شور و شوق به آگاهی هایی که خدا بهم داده تمرین کنم که روز به روز بهتر بشم
ممنونم از همه دوستان عزیزم
سلام به دوست ارزشمندم آقای بیات
تحسینتون میکنم که تو شرایط به قول خودتون به ظاهر بد ، کنترل ذهن داشتید وتونستید نتیجه زیبا و متفاوت تراز قبل رو رقم بزنید
من چند سال هست که هدایت شدم به این سایت توحیدی و واقعا زندگیم درتمام جنبه ها تغییر کرده
محصولات زیادی خریدم و واقعا شادم ازاین سرمایه گذاری
اما اومدم بهتون بگم که خدارو شکر ما انقدر استاد سخاوتمندی داریم که هرآنچه که در دورها یاد دادن، درست همونارو تو فایل های دانلودی هم گفتن.
درسته که تو محصولات متمرکز صحبت کردن و موضوع مورد نظر رو بسط و گسترش دادن واز مثالهای زیادی برای درک بهتر ، استفاده کردن
اما اصل و اساس قوانین توی فایل های دانلودی ارزشمندو محصولات ،یکجور توضیح داده شده چون اصل یک چیزه، اونم اینکه قدرت خلق زندگی ما، در دست کانون توجه خودمون و باورهای ماست و از همان لحظهای که ما، کنترل آگاهانهی کانون توجمان را آغاز میکنیم- بدون استثناء– جهان اتفاقات و شرایط تازهای پیرامون ما شکل میدهد که، هماهنگ با خواستههای ماست. این وعدهی بدون تغییر خداوند است”
اومدم تا بهتون بگم با تمرکز و اعتماد قوی ،روی خودتون کار کنید و فایل های دانلودی رو جدی بگیرید که همین تکرار هرروزه و تعهد در نوشتن هرروزه ،شمارو به جایی میرسونه که الان اصلا فکرشم نمیکنید .
به نام خداوند مهربان
سلام بر ماریای عزیزم
خیلی خیلی به نکته ی درستی اشاره کردید من هم خیلی وقت نیست روی خودم کار میکنم اما وقتی دو تا از محصولات استادو تهیه کردم فهمیدم استاد عزیز ما همین نکته ها رو توی فایلهای دانلودی گفتن مثل تایید کردن و تحسین کردن که تو 12 قدم یه جلسه ی جدا داره در صورتی که استاد در فایلهای تمرکز بر نکات مثبت این موضوع را گفته بودن .
احسنت بر شما که با اگاهی تون مهر تاییدی زدین بر درک تازه ی من .
سپاس گذارم خدایا
سپاس گذارم ماریا جان.
سلام ممنون بابت راهنمایتون
واقعا الان که دارم این پاسخ به نظر شما رو مینویسم این جمله شما رو درک کردم که ما استاد سخاوتمندی داریم و اصل موضوع که همان کانون توجه و کنترل ذهن هست رو توی فایلهای دانلودی هم توضیح دادند ،
با آرزوی موفقیت برای شما و همه دوستان هم فرکانسی
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
یکی از بهترین و عالی ترین فایل هایی که من گوش دادم و از آن استفاده کردم و نتایج عالی را برای من در بر داشت فایل های روزشمار تحول زندگی من بود
هر روز با یک فایل شروع کردن
هر روز با یک فایل تمرین کردن
آنچنان برای من خوب و عالی و مفید بود که یک جورایی تمام افکار و باورهای من را در تمام ابعاد شخصیتی تغییر داد و از من یک سعید دیگری ساخت که واقعا می توان به جرات گفت که در همه جنبه های زندگی من تاثیر مثبت و خوب و عمیق داشت
دوست دارم برای مرتبه سوم این فایل ها را مرور کنم و به صحبت های استاد گوش بدهم
ممنون خدای خودم هستم که در این راه به من کمک می کند و من را هدایت می کند
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام
من برای اولین بار که تو یه نمایشگاه ثبتنام کردم برای فروش نقاشیام و هدایتش از طرف خدا بود برام تلاشا و تمام کارایی که باید انجام میدادم انجام دادم
امروز نشانه ام رو ندیده بودم
بعد بسته بندی دو تا تابلوم که قراره فردا صبح ببرم گالری تحویل بدم و جمعه روز نمایشگاه خودمم حضور داشته باشم ،اومدم نشستم گفتم خدا بازم بهم آرامش قلبی بده از آرامشای همیشگیت که تو بهم میدی هر بار و هرلحظه که نفس میکشم آرومم میکنی
چشمامو بستم و وقتی نشانه ام رو آورد دیدم روز شمار تحول زندگی فصل 4 هست
من خودم الان تو روز 16 ام بودم که دارم هر روز پیش میرم
بعد دیدم فایلی نداره تو این قسمت تا ببینم یا توضیحاتی که بخونم اومدم قسمت نظرات
گفتم خدا هدایتم کن
به نظر شما که رسیدم اول عدد تاریخ 7 مرداد توجهمو جلب کرد وقتی شروع کردم تا بخونم
به این قسمت از حرفتون که نوشتین :
و از من یک سعید دیگری ساخت
رسیدم ته دلم یه صدایی گفت معنی اسمشو ببین نشانه توعه که خواستی
یه لحظه گفتم عید سعید ؟ سعید یعنی مبارک؟
رفتم تو گوگل نوشتم معنی اسم سعید
دیدم نوشته :
خوش اقبال
خوشبخت
سعادتمند
مبارک
نیک بخت
فرخنده و…
لبخند زدم و گفتم خدا سپاسگزارم ازت
این دومین باری بود که خدا بهم گفت معنی اسم رو ببین نشانه ات هست
و دوباره به قلبم یه آرامش عمیق داد تا قدرتمندیشو بیشتر باور و ایمان پیدا کنم
و تقویت میکنه هر لحظه این باور رو که همه زندگیمو به خدا بسپرم خدا خودش همه کارامو انجام میده
و من بهش میگم باز هم به کمک خودت خدا که هر لحظه کمکم میکنی نیاز دارم و تو یکی از نشانه هات که تو توضیحات روز شمار تحول زندگی روز 15 گفتی :
باور چنان قدرت عظیمی دارد که قادر است، هر پیش بینی و حساب و کتاب ریاضی را نیز غلط از آب درآورد
باز با این قوت قلب خدا از این همه قدرتش لبخند به لبم اومد و آرامش عمیقی به قلبم داد
وقتی داشتم تابلوهامو بسته بندی میکردم یاد چند روز پیش افتادم و سوالی که پرسیدم
خدا من برای فروش نقاشیام چه کار دیگه ای باید انجام بدم ؟
و هدایتی که خدا بهم گفت و بلافاصله جوابمو داد
یهو باز یه صدای پر از آرامش گفت تو سایت بذار
و من شروع کردم درمورد باز کردن سایت اطلاعات رو خوندن و بعد هدایت شدم به پست یه هنرمند که میشناسمش و نقاشیای خیلی با ارزشی داره دیدم که داره کل آثارشو بسته بندی میکنه
تو کپشنش نوشته بود که کل نقاشیاشو یه جا از موزه هنگ کنگ خرید کردن و داره بسته بندی میکنه و من اون لحظه که داشتم نگاه میکردم فیلم بسته بندیشو انقد ذوق داشتم براش کیف میکردم خداروشکر میکردم و براش بهترینارو خواستم و گفتم خدایا منم این خواسته رو چند وقته ازت کردم و دیدن همین فیلم بسته بندی خودش برام یه نشونه هست که برای منم میشه ، میدونم منم یه روز آثارمو به موزه ها و حراجی های کشورهای مختلف که تو هدایتم میکنی میفرستم
اینا رو گفتم تا بگم
امروز که داشتم بسته بندی میکردم نقاشیامو یه لحظه یاد بسته بندی دختر نقاشی که سال هاست میشناسمش و داشت برای موزه بسته بندی میکرد افتادم
یه لحظه احساس کردم منم دارم نقاشیامو برای یه موزه و یا حراجی هایی که نقاشیارو میلیون دلاری خریدن میفرستم انقد کیف کردم با عشق بسته بندی کردم و به خودم و نقاشیام برای چندمین بار قولی که دادم تجدیدش کردم و گفتم منم به زودی تابلوهامو برای موزه و حراجی های خاص و جاهایی که درمدار خاص و ناب هستن ارسال میکنم و ازم به بالاترین قیمت خریداری میکنن و همه این کار هارو صفر تا صدشو خدا برام انجام میده
همونجور که صفر تا صد ایده طرح و نقاشی وطرحای طلا جواهرات و خیلی ایده های دیگه رو داد و الان بسته بندی کردم
بقیه شو هم خودش برام انجام میده
شنبه هم میرم کلاس رنگ روغن ثبتنام کنم تا از این به بعد به کمک خدا شروع کنم تابلوهامو با کیفیت بالا که ماندگاری بیشتری داشته باشه رنگ کنم
و ادامه مسیرشو به خدا میسپارم
و با این هدایت که گفت معنی اسم سعید نشانه ات هست
گفتم مبارک هست و کلی کیفشو کردم و سپاسگزارم از قدرتمند ترین رب و صاحب اختیارم
که منو هدایت کرد به نظر شما تا بهم دوباره برای بینهایت بار عشقش رو بینهایت بهم بده و من بینهایت دوستش دارم که انقدر ماه و مهربونه و خاص و نابه رب یکتای من صاحب اختیار من
هرچی بگم از عظمتش از محبتش از عشقش از یکتاییش به قول خودش هرچی سپاسگزاری کنین درختارو قلم بکنین و بنویسین بازهم نمیتونین این همه نعمت رو سپاسگزاری کنید ولی من چند وقته برای هرچیزی بینهایت میذارم حس خوبی بهم میده الانم بینهایت بینهایت سپاسگزارشم هرلحظه
و بینهایت دوستش دارم
از اون بینهایت های خودش که بینهایت عشقه بینهایت بزرگه
به نام خداوند مهربان . بخشنده
سلام به همه دوستان عزیزم و همسفران عزیزم خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این که توفیق این را داد تا فصل چهارم را آغاز کنم خدایا شکرت در این سه فصل قبل خییلی تغییرات در زندگی من آمد مسافرت کردم دوره فوقالعاده دوازده قدم را خریدم خدایا شکرت
و مهمترین قانون جهان که حال خوب اتفاقات خوب است را فهمیدم خدایا شکرت و این شده قانون زندگی من و هر وخت خالم بد میشه سریع به خودم میگم حال بد اتفاقات بد بدتر را می آورد و با توجه به نکات مثبت و نفس عمیق کشیدن کمی حال خودم را خوبتر میکنم و همیشه سعی کردم که به نکات مثبت توجه کنم خدایا شکرت و این مسیر مرا به یک چیز رسانید که همیشه وختی تو تغییر میکنی جهان تو هم تغییر میکنه و همان لحظه میبینی تغییرات را خدایا شکرت خدایا شکرت و بعد این من فقط یک هدف دارم و اون هم لذت بردن از زندگی است خدایا شکرت
رد پای من در آغاز فصل چهارم خدایا شکرت
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز
سلام به تمام دوستانی که هدایت شده اند به این سایت زیبا و پیشرفته
استاد عزیز شما از حرکت خار پستی صحبت کردید
وگفتید که خار پشت یه دونه کار برا دفاع از خودش بلده
واون یه دونه کار رو هم خیلی عالی انجام میده طوری که : حتی قویترین وسرعتی ترین شکارچی هم از شکارش عاجز تقریبا
پس من باید یاد بگیرم از این شاخه به اون شاخه پریدن
به من چیزی یاد نمیده
اولین کار من باید باور داشته باشم که این شغلی که بهش علاقه دارم صد در صد من را به موفقیت میرساند من را به ثروت میرساند .فقط و فقط باید ذهن ثروتمند م را فعال کنم .
استاد عزیزم لحظه ای که خار پشت در روبه روی شکار چی اش قرار میگیرد . اگر بترسد و فرار کند . قطعا به نتیجه ای نمیرسد پس میماند و با تمام ترسهایی که دارد از خودش دفاع میکند.
این موفقیت حاصل مقابله کردن با افکار فلج کننده ذهنی است .
حاصل احساس لیاقت هست .
حاصل امید و ایمان هست .
حاصل تکرار و استمرار هست .
من از وجود شما که این همه آگاهی رو به من آموزش میدهید سپاسگزارم .
من سالی پر از عشق و امید و آرزو را برای تک تک بچه های سایت خواستارم .
الهی که همیشه جیبمون پر از پول دلمون پر از شادی لبمون پر از لبخند.بدنمون همیشه سالم باشه .
همهی ما در پناه حق .
استاد عزیزم خیلی چیز ها یاد گرفتم .خیلی اخلاق درست جای گزین اخلاق .بد شده .ومن به خاطر این آرامشم . سپاس گزارم .از خدای منان
سوره حج آیه 36
سلام به همگی
امیدوارم که اشک شوق روی گونه هاتون باشه از شکر گذاری نعمت های خدا
اومده امشب یه آیه دیگه رو بنویسم
بعد همینجوری حسی شروع کردم به نوشتن
یهو دیدم یه عالمه مورد در مورده یه آیه ای که اصن خود آیه رو یادم نمیاد کجای سوره ی حج بود نوشتم
ولی رفتم بالاخره آیه رو پیدا کردمش
وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ ۖ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ ۖ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ ۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿٣۶﴾
و شترهای چاق و فربه را (در مراسم حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم؛ در آنها برای شما خیر و برکت است؛ نام خدا را (هنگام قربانی کردن) در حالی که به صف ایستادهاند بر آنها ببرید؛ و هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخورید، و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آنها را مسخّرتان ساختیم، تا شکر خدا را بجا آورید. (36)
امروز توی قرآن زمانی که سرچ میکردم یه جایی به آیه خوردم که توش گفته بود که مظمونش این بود که شتر را برای شما مسخر کردیم برای اینکه شکر گذاری کنیم
همون موقع ذهن نجواگرم گفت
چرا خدا همش مثالهای باران و این چیزا رو واسه ی نعمت میزنه
یا همین گوشت چهارپایانو اینا
اینا که خیلی نعمت نیست
چرا مثال ماشین های گرونو نمیزنه
چرا مثال کسایی که جزایر شخصی خفن داشتن
یا حداقل اون زمانی خیلی ثروتمند بودنو برای نعمت نمیزنه؟
وقتی که یکم فکر کردم
آره درسته از نظر ما
نعمت اون پورشه و مازراتیه از نظر ما
ولی یه لحظه دنیا رو بدون گوشت تصور کنید همش باید از گیاها میخوردیم
یه لحظه دنیا رو بدون باران تصور کن
واقعا دنیایی مزخرفی میشه و آخرشم به بن بست میخوره
چون یه جورایی اینا اصل جنسه
یه جورایی انگار سلامتی ما
انگار این ک بتونیم یه زندگی معمولی هم داشته باشیم به اینا گره خورده
بدون غذای سالم تو سلامتی نداری و اصن نمیتونی بری پشت اون ماشین بشینی
یا بدون آب سالم تو اونقدر تشنه ات که اصن دیگه همه ی دنیا رو که داشته باشی بازم دنبال یه لیوان آب گوارایی
و حالا بیاین یه حالت دیگه رو بررسی کنیم
اصن خدا گفته بود مثلا خدا رو شکر کنید به خاطر اون مرکب خفنی که بهتون دادیم
ما چی میگفتیم
میگفتیم این که مخاطبش ما نیستیم که
مخاطبش اون کسی که وضعش توپه
ما که چیز خاصی برای شکر گذاری نداریم
و همین باعث شکل گیری که سیکل معیوب میشد
همین باعث میشد که اونهایی که فقیرن الان دیگه تلاشی نکنن برای اینکه ثروتمند بشن
دیپرس بشن
همین باعث یه حائل بین فقیر و ثروتمند میشد
آدما دو تا گروه بشن مثل همین چیزی که توی ذهن آدمهای فقیره
که همه چیزو پول میبینن اونم پولی که هیچ وقت نداشتنش
و از همه ی اینا گذشته
ما آدمها چه سوار پورشه باشیم چه سوار یه دونه الاغ
هممون از لحاظ نعمت از چشم خدا
یه جورایی خیلی تفاوت آنچنانی نداریم
فوقش سی درصد
نمیخام بگم ثروت بده
میخام بگم ما اصل نعمتو خدا همین الانم بهمون داده
همین که بهمون چشم داده که الان داریم این کامنتو میخونیم
همین که بهمون دست داده که بتونیم گوشی رو توی دستمون نگه داریم
همین که یه اکسیژنی هست که اطرافمون میتونیم نفس بکشیم
اگه خدایی نکرده یکی از اینا رو خدا ازمون بگیره زندگی دیگه معنی داره؟
تو اصن بهترین ماشین دنیا رو داشته باش بدون چشم معنی داره؟
و خدا همه ی اینا رو بهمون داده
انگار پیش فرض هفتاد درصد راهو رفتیم
خدا بهمون هدیه داده اینا رو
میتونس نده
مگه نداشتیم کسی رو که مادرزاد نابینا بوده؟
و تفاوت ما با مثلا استاد عباسمنش اونقدرا هم که برای خودمون گنده اش کردیم نیستا از نظر مالی
خودشم هزار بار اینو توی فایلهای مختلف گفته که
من الان احساس خوشبختی با اون موقعی که توی بندر عباس بودم تفاوت خاصی نکرده
و از اون طرف میخام بگم آخرین باری که برای چشممون از خدا شکر گذاری کردیم کی بوده؟
واقعا اینجور موقع هاس که میرسم به اون چیزی که خدا میگه
که انسان از زاتش کفوره
یعنی بسیار بسیار ناسپاس
انگار همش از خدا طلبکاره
خدایا چرا اینو به من ندادی
چرا فلان نکردی
حالا هزار تا نعمتی که شاید ده سال دیگه نداشته باشه رو گذاشته کنار
چسبیده به اونی که نداره
و همه ی ما میدونیم اگه بچسبیم به یه چیزی اون ازمون دور میشه
نمیدونه که باید روزی هزار بار خدا رو واسه ی مادرش شکر کنه که شاید چن سال دیگه تو دنیا رو داشته باشی ولی اون دیگه نباشه
اینا کم نعمتی نیست
خیلی هامون داریمش
چرا شکر گذاری نمیکنیم
حیف نیست واقعا؟
بازم میگم کم نعمت نداریما
گوش چشم دست و پا
آب شیرینی که توی دست هممون هست
این همه عذاهای خوشمزه
سلامتی خودمون
سلامتی خانواده امون
هفتاد درصد همیناس
به خدا اینا کم نیست
اینا نباشه دنیا رو داشته باشی بازم نمی ارزه
و اگه برای اینا شکر کنی اون سی درصد دیگه رو هم خدا بهت میده
قانونش اینه
از چشم اونی که اینا رو نداره
از پشت پنجره بیمارستان
پیش چشمش این نمیاد که وای فلانی نگاه داره با فلان ماشین خفنش چه عشقی میکنه
اون یکی رو نگاه بیچاره سواره پرایده
اینجوری نگاه نمیکنه
میگه نیگا کن این رو خدا
همشون سالمن
اصن ماشین به چشمش نمیاد
میگه خدایا این همه سر و مر گنده ان خوش ب حالشون
همه رو یه دست میبینه
همه رو یه گروه میبینه
فقیر و غنی رو چون توی سلامتی مشترکن همه رو یه شکل میبینه
حالا توی دید ما
ما هم خومونو با اونی که وضعش خیلی خوبه یه شکل میبینیم؟
توی یه گروه میبنیم؟
راه درست چیه
اولا اون چیزایی که بهش رسیده چیز خاصی نیست پیش قدرتی که خدا به ذهن من داده
دوما اصن اون خفن ترین آدم دنیا خدای من اون با هم متفاوت؟ اگه به اون داده به منم میده خدای ما یکیه
ما باهامون یه جور رفتار میشه
خدا که همون خداس
باورهاس که متفاوته
اونم تغیر این باورها شاخ غول شکوندن نیست
که انقدر برای خودمون گنده اش کردیم
قابل انجام
اگه قابل انجام نبود خدا اینقدر توی قرآن تاکید نمیکرد که فلانی ها تغیر نکردن همشون رو با عذاب گرفتیم
همه رو از دم هلاک کردیم
قابل انجام شدنیه
توی هر زمانی یه سری بی ایمان و بیچاره بودن
یه سری هام خودشونو تغیر میدنو و رشد میکنن بعدم وارث همون بی ایمانا میشن
باز یه آیه دیگه امشبم خوندم خیلی تاثیر گذار بود
میگفت این زمینی که الان زیر پای شماس قبلا مال یه سری آدم بوده که عذاب شدن
دقیق آیه رو یادم نیس ولی مضمونش همین بود
بعد فک کردم با خودم گفتم این خونه ای که ما الان توشیم
کی میدونه چند هزار سال پیش جای کیا بوده
و چه قدر احتمالش زیاده توی این عمر چن ده هزار سالی
چه قدر احتمالش زیاده همین جایی که منو شما الان نشستیم یه سری ها عذاب شدن و از تاریخ اصن محو شدن چون ایمان نداشتن
چون ما در برابر خدا ضعیفیم
همش میخایم خدایی کنیم
همش میخایم بگیم من بلدم
الان حسم بده نمیخام خوبش کنم با اینکه میدونی باید حستو خوب کنی ولی میگی من بلدم من میدونم این راه درسته
همش میگیم خدایا چرا فلانی رو بهش اونو دادی به من ندادی
با اینکه میدونی که مشکل از خودته ولی بازم گلایه بازم شکایت
و از اون طرفم یه سری ها هستن که توی زمان ما دارن زندگی میکنن ولی زندگی رو بردنا
ولی برنده شدنا
همونایی که ایمان دارن
همونایی که به خدا تکیه میکنن فقط ایده ای که خدا بهشون بعد از کار کردن روی باورها رو بهشون میده رو بهش عمل میکنن و دیگه میشنن یه گوشه اجازه میدن خدا خدایی شو کنه
توی وقت مناسبش خدا میگه که گام بعدی چیه
اینا کسایی ان که میبرن بازی رو
چون بلدن خودشونو کنترل کنند
چون بندگی کردنو بلدن
نمیخان خداییی کنن
میگن خود خدا بقیه راه بلده منم هدایت میکنه بار من روی زمین نمیمونه من فقط باید گوش دلمو باز بذارم تا صدای خدا رو بشنوم و بهش عمل کنم حتی اگه سختم بود این میشه ایمان
این میشه کار کردن روی خودمون
وگرنه ادا درآوردن توی تایمی که عمر مثل برق و باد داره میگذره چرنده عین اشتباهه عین باختن یه آدم توی زندگیه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
سلام جناب مرادی
چقدر این استمرار و روند پیگیری آیه های قرآن و تفسیرش از دیدگاه خودتون رو دوست دارم و تحسینتون میکنم. این کامنت هم واااقعا خیلی فوقالعاده بود از چند منظر عالی تفسیر کردید و خیلی برام نکته داشت . باز هم تحسینتون میکنم و سپاسگزارم از این عزم راسخ و هدف والایی ک در رابطه با آیه های زندگی در پیش گرفتید و با ما ب اشتراک میگذارید.
دوست گرامی شاد و سلامت ؛ثروتمند ؛ پاینده و عزتمند باشید .
سلام اکرم خانم
ممنون از حسن نظرتون
ممنون از حس خوبی ک بهم دادی
دیدگاه تون بهم انرژی میده و باعث میشه محکم تر برم جلو
امیدوارم همه مون ب راه راست هدایت بشیم راه اونایی ک بهشون نعمت داده شده
باز هم ازتون سپاسگذارم
بهترین ها رو برات آرزو میکنم
سلام آقا مجید
دوست هم فرکانسیم
میخاستم بگم خیلی فوق العاده ای پسر….
واقعا تحسینت میکنم که اینقد متعهد و فوق العاده ای
خیلی قشنگ قانونو درک کردی و داری بیانش میکنی….
تو ایام عید به صورت تمرکزی داشتم رو خودم کار میکردم، که هدایت شدم به کامنت های شما
واقعا تحسینت میکنم پسر
واقعا از خدای قشنگم ممنونم که منو به این سایت توحیدی، استاد توحیدی و دوستای توحیدی هدایت کرد….
به قول یکی از دوستان همین که ما تو سایت هستیم یعنی خداوند بیشتر از ما می خواهد که ما ثروتمند بشیم….. خدایا عاشقتم….
واقعا از تون ممنونم که اینقد قشنگ مینویسین
هر موقع حالم خیلی خوبه میام کامنتهای شما رو میخونم و حالم عالی تر میشه….
واقعا که فوق العاده این……
بنام خدای هدایتگرم به سمت اسانی ها
درود براهالی سرزمین عباس منش
.
روز هشتادم روزشمار تحول زندگی من
خداروشاکرم که هشتاد روز عضویت را متعهدانه به لطف الله جلو امدم
هشتاد روز متفاوت از همه زندگیم
هشتاد روز مملو از آگاهی های ناب
مملو از خالی شدنها
مملو از دریافتها
مملو از نتایح ریز و درشت شگفت انگیز
خدایا شکرت
ممنون و قدردان تو هستم
اول از هر چیز روز اولی که هدایت شدم به سمت این سرزمین پرازاگاهی بدون اینکه اطلاعی از برنامه روزشمار تحول زندگی من داشته باشم شروع کردم به ثبت روزشمارهایم و بعدتر ها متوجه شدم که چنین برنامه ای اینجاهست و برایم بسیار شگفت انگیز امد که من با هدایت الله چنین قدمی برداشتم.
خدایا شکرت
گزارشی از این هشتاد روز بزارم
دو چله پیش امدم
دوچله را به لطف الله با استمرار و استقامت وایمان و کارکردن هرروزه روی خودم جلو امدم
و همه اش به خاطر تعهدم با الله و خودم بود.
همه اش به خاطر حضور الله در وجودم بود که بارهااا به من یاداوری کرد تو بنده خاص و منحصرربه فر منی، تو لایق بهترینها هستی، به سمت من بیا تا ازهمه چیز برخوردارت کنم، ازهمه چیز و همه جا جدا شو فقط به سوی من بیا و من با عشق دوست داشتم که همراه این ندای قلبم باشم و زندگیم ارام ارام تغییر کرد.
.
انقدر خیر و برکت به شکلهای مختلف وارد زندگیم شده
انقدر محبت و عشق درزندگی ام متجلی شده که فقط باید بگویم شکر هزار مرتبه شکر
.
از نظر مالی مشتریهایم زیاد نشدن اما ورودی های ماای ام افزایش پیدا کردن
و بااینکه برخی از پولها حتی مربوط به من نیستن اما من همه را نشانه ای از بهترشدن اوضاع میبینم
همه را تاییدی بر جواب دادن قانون میبینم
و میگم خدایاشکرت که قوانین ثابتت همیشه جواب میدهند.
از نظر جنبه های دیگر زندگی خداروشکر همیشه در حالت مناسبی بوده ام
روابطم، سبک زندگیم به لطف الله همیشه با کیفیت بوده اند و به قول استاد فقط تصمیم گرفتم بازهم بهتر بخواهم بازهم با کیفیت تر بخواهم
همیشه بهتر از ان هم میشود و من میخواهمش.
.
.
در کامنتهای اولیه ام گفته بودم که سالها قبل بواسطه خواهرم با استاد اشنا شدم و خواهرم ان زمان محصول ثروت یک را خریدند و به من نیز دادن و من فقط یکبار تاکید میکنم یکبار گوش کردم و مقاومت و مخالفتی اصلا با صحبتهای استاد نداشتم و فکر میکردم فقط با گوش دادن انها تغییر اتفاق میافتد اما نه یکبارش بی فایده است انهم با توهم من که فکر میکردم من همه اینهارا میدانم… و مقاومت بزرگ من تکامل بود هیچ طوری نمیخواستم تکامل رو بپذیرم. تا اینکه سالها گذشت و من در زندگی ام از لحاظ مالی با چک و لگد روزگار روبرو شدم. وضع خراب شد. روزهای بی خانمانی، روزهای بی پولی و….
اینبار دیگه کارد به استخون رسید و من راهی جز تغییر نداشتم ازذابتدای سال جسته و. گریخته وارد سایت میشدم و فایلها رو میدیدم و تحسین میکردم استاد و زندگی اش و لذت میبردم
اما اینطوری فایده نداشت
بازهم کاری نمیکردم
.
تا اینکه هشتاد روز پیش گفتم یا مرگ یا زندگی در عزت و ثروت و سعادت و آرامش
و هرروز امدم و خواندم و نوشتم و ساعتها اینجا زندگی کردم
شب، نیمه شب، روز، در جاده، در سفر
زندگیم شد اینجا
خواب و خوراکم شد اینجا
بیش از صدو پنجاه فایل رایگان رو بارها بارها گوش کردم و نوشتم و دفتردویست برگم رو پرکردم و کامنت بچها رو خوندم
نتایج ریز ریز میومدن
با برکت پولم
با یک واریزی
با یک مشتری جدید
و….
من فقط تایید کردم میشه میشه قانون جواب میده
و
بعد از دوماه هدایت شدم به بسته ثروت یک همونی که خواهرم بم داده بود
هم قدیمیش رو داشتم هم اپدیتش
شروع کردم لیزری گوش کردن
هرفایل رو حداقل چهاربار گوش کردم
نوشتم و فکر کردم و باورهایی از خودم پیدا کردم که میگم وااااای چه کرده بودم با خودم باورهایی محدود کننده ای که در بسته به انها اشاره نشده اما من از بسته ثروت اموختم چطور انهارو پیدا کنم شاید فقط من چنین باوری داشته باشم شاید هم خیلی های دیگه، میخام بگم که از این گنج باید عمیق استفاده کرد، ثروت یک کلید راهیابی به عمق وجودت هست.
تازه تموم کردم بسته رو
و دوباره برگشتم از ابتدا دارم دفترم رو میخونمش
به قول استاد نتیجه پایدار مهمه
ومن دنبال اون نتیجه هستم
ایشاله چله سوم رو که دارم واردش میشم بازهم کار کنم و بیام از نتایج پایدار بگم
.
خداروشکر میکنم بابت استاد
خداروشکر میکنم بابت خواهرم
خداروشکر میکنم بابت آگاهی های خالص اینجا
.
خداروشکر میکنم از ثروت یک
از استاد الهام بخشم قدردانم
شما درجه یک هستید
هرروز تحسینتون میکنم
هرروز میگم شما شایسته و سزاوار جایگاهتون هستید
.
در پناه الله همیشه بدرخشید
آیه 56 سوره اسرا
سلام به همگی
امیدوارم اول دلتون شاد باشه دوم جیباتون پر پول باشه
و شب عیدی راحت هرچی دلتون میخاد بخرید
امشبم به ایده ام عمل میکنم
یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا مینویسم
قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُمْ وَلَا تَحْوِیلًا ﴿۵۶﴾
بگو: کسانی را که به جای خدا پنداشتید، آنها نمی توانند آسیب و گزندی را از شما دفع کنند، و نه انتقال دهند. (56)
اول کلمات مشکلش:
زعم: ضمانت کردن / گمان بی خود و بدون پشتوانه
حول: پیرامون/ سال / چاره / حائل شدن مانع شدن / دگرگونی تغیر
همه ی این معانی با مصدر های مختلف برای یه دونه فعل اومده
ولی اینجا از تحویل استفاده شده به معنی دگرگونی به معنی تغیر
واضح ترین جایی ام که میشه بهش استناد کرد همون آیه ای که میگه تو در سنت خدا تغیری نخواهی یافت
این آیه رو برای این خیلی دوستش داشتم که توش از ریشه ضرر استفاده شده در کنار شرک
زمانی که این ریشه میاد
یعنی همین چالشهایی که ما داریم
تضادهایی که پیش میاد
اتفاقات به ظاهر بد
مثل مشکلات مالی
مثل کمبود سلامتی
مثل مشکلات روابطی
کلا هرچیزی که دیگه اونقدرم سنگین نیست یعنی برای هر آدمی ممکن به شکل تضاد براش پیش بیاد
بیشتر به زبون خود ضر به معنی همون تضاد خودمونه
که خدا رقم میزنه که پرتت کنه تو رو به سمت خواسته هات
آیه رو ساده اش کنم
“بگو
اونایی که برای قدرت خدا به گمان غلط خودتون شریکش قرار دادید
اونا نمیتونن از شما این تضادهایی که براتون پیش اومده رو برطرف کنن
و نمیتونن دگرگونی ایجاد کنن”
این چیزی که من با علم الانم میتونم به عنوان معنی کلمه به کلمه ای بهش رسیدم
اما داستان چیه
داستان اینکه همه ی ما بالاخره توی زندگی مون یه سری تضادها داریم
هیشکی نیست که زندگیش از اول تا آخر عمرش خوش و خرم بوده باشه
اما برخورد ما تضاد ها مهمه
یکی تضادها به سمت هدفهاش پرتش میکنه
میگه حالا که اینجوری شد من فلان میکنم
یکی ام تضادها سر خورده اش میکنن
خدا اینجا داره میگه درمون اون تضاد تو منم
نه اونایی که تو بهشون قدرت دادی
خیلی وقتها شده برای خود من
وقتی به یه مشکل مالی برمیخورم
سریع میگم بذار به فلانی زنگ بزنم پدرشو در بیارم بهش بگم چرا پول منو نریختی
یالا همین الان کارت به کارت کن
ولی سریع به خودم میام
میگم تو اون میپرستی؟
تو اون کاری که باید انجام میدادی رو انجام دادی
قسمت خودتو انجام دادی
بقیه اش دیگه کار تو نیست
بقیه اش کار خداست
و اتفاقا عیار آدمها توی یه همچین شرایطی مشخص میشه
خدا آزمایش هاش فک کردیم فقط اینجوری که مثلا تق میزنه بچه اتو جلو چشمت میکشه
نه خیلی وقت ها به صورت مشکل مالیه
نمیخام بگم اونی که فقیر این امتحان خداست
نه اون که از فرکانس بد خودش که توی اون شرایط مونده
و خدا هم سالی یکی دو بار امتحان میکنه
بازم واسه ی اینم آیه هست ولی چون دقیقشو یادم نیس نمینویسم
ولی امتحان خدا نهایتا سالی دو باره
بعدم مگه فقط فقیرا امتحان میشن
خدا مگه اصن معیارش برای امتحان فقر یا ثروته؟
اینا از کجا آوردیم که فقر امتحان خداس
این چه امتحان شبانه روزیه که تموم نمیشه؟
یاد اون مثال استاد میوفتم
اون شبی که سایتشو فیلتر کردن
من عضو سایت بودم
اصن موندم
بعد تازه خودش گفت که توی اون تایم اتفاقا خیلی براش مهم بوده که سایت سالم باشه و چه قدر توی برهه ی بدی این اتفاق میوفته
ولی کاری که کرد چی بود
پا شدن رفتن همگی باهم سوار تله کابین شدن توی شهر مادرید
توی امتحانای خدا
مهم اینکه حالمون بد نشه
خیلی وقتا میشه توی این امتحانا ما اصن کاری از دستمون بر نمیاد
دستمون بسته اس
ولی باید بذاریم بگذره
باید عیار خودمونو نشون بدیم
از بحث تضاد خودمون دور نشیم
توی این آیه
وقتی از شرک کنار ریشه ضرر استفاده شده
خیلی ساده هرچی ما میکشیم از بی ایمانی مونه
و اتفاقا اینا میاد که مار روی خودمون کار کنیم
و وقتی روی خودمون کار کردیم ایده میرسه که الان این کارو انجام بده
وقتی انجام دادی اون تضاد احتمالا برطرف میشه
اینجوری ام نیست که بگیم خب خدایا ما ایمان آوردیم و تمام
نه نیاز به اقدام عملیه
نیاز به حرکت داره
اینا رو برای خودم میگم که یاد آوری برام بشه
و یادم باشه هر اتفاقی بیرون میوفته به خاطر فرکانس های منه
قرار نیس یه عاملی توی بیرون تغیر کنه تا منم تغیر کنم
اول یه چیز از درون من تغیر میکنه
منم گوش به فرمانم
اون کاری که باید انجام بدمو انجام میدم
بقیه اش میسپارم به خدا
مشکل اینجاس که ما میخایم خدایی کنیم
صبر کردن برامون سخته بندگی کردن سخته
سپردن به خدا و خیالت راحت بودن که خدا بار منو روی زمین نمیذاره برامون سخته
و همینهاس که آدم ثروتمندو فقیرو مشخص میکنه
همین هاس که عیار آدما رو مشخص میکنه
بهشت و جهنم این دنیا و اون دنیا رو مشخص میکنه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
سلام سپاسگذارم
بابت این سایت عالی
سپاسگذارم
بابت تنظیم بودنم با سایت
سپاسگذارم
بابت خواندن کامنت های دوستانم
سپاسگذارم
واکنون کامنت دوست خوبم علی ابودردایی عزیز
من خیلی کامنت های این آدم رو دوست دارم خواندش براستی خیلی خیلی تنظیم گر است
شکرگزاری همان کنترل احساس است
همان تقواست
همان تنظیم
نوعی تنظیم کردن خویش است
که قبل از هر اقدامی و هر عملی اگر آن را انجام دهیم
عالی ترین بازده را برای زندگی خود خواهیم داشت
اما اینکه بفهمید که شکرگزاری برای شما نتیجه داشته است
یا نتیجه نداشته است
خیلی نشانه ها وجود دارد که از اثرات شکر گذاری هستند
و هر کدام از این نشانه ها یک نتیجه است
و شکرگزاری نوعی دقت ، توجه و تمرکز به دیدگاه مثبت است به دیدگاه هایی که انسان خود آن را انتخاب میکند
و دوست دارد که مسیر زندگیاش
و نتایج زندگی اش شبیه هم این دیدگاه ها شود
هر عامل مثبتی
هر وجهه یِ مثبتی
هر حرکت مثبتی
هر نگاه و دیدگاه مثبتی در هر زمینهای
که در شما به وجود آمد ، آن خود نوعی شکر و سپاس گذاری و نوعی دقت و توجه و تمرکز به اصل و منبع خویش است شکر و سپاس گزاری به شدت باید با احساسات ما درگیر باشد وقتی که شکر سپاسگزاری با احساسات ما درگیر نمی شود
ما همیشه به نبودِ خواسته می اندیشیم
در این هنگام است که شکر و سپاسگزاری به ما احساس خوبی نمیدهد
????????????
اما اگر در لابلای شکر و سپاسگزاری ما به احساس خود دقت کنیم و بابت داراییهایی که میخواهیم یا بابت داراییها و خواسته هایی که در زندگیمان هست به اصل و ذات آنها می اندیشیم و لذت می بریم و ذهنیتمان درگیرِ فراوانی جهان شود یک شکر و سپاسگزاری تمام و کامل و تمام عیار صورت گرفته است
باورها که تقویت می شود
و یا وقتی که تصمیم می گیریم با نگرش های مثبت به جهان نگاه کنیم
همین ارتقا باورها ، موجی از شکر و سپاسگذاری اسن
تغییرات زندگی به دست تمرکز و توجه ماست
نه به دست اعمالمان
نه به دست امورات فیزیکی ما
تغییر از درون صورت میگیرد
وقتی که درون من تغییر کند
وقتی که شخصیت من تغییر کند
بازتابِ آن باعث میشود که دنیای اطراف من نیز تغییر کند
یا به مکانها و جاهایی هدایت شوم ، که متناسب با افکار و نگرش ها و فرکانسهای من باشد
وقتی شما شکرگزار یک چیزی می شوید
در واقع قدردان ماهیت آن چیزی هستید که وجود دارد
پس در زمان شکرگزاری برای اینکه تاثیر و نفوذ بیشتر شود
شکر و سپاسگذاری را توجه و تمرکز بر احساسِ خود بدانیم.
????????????????????????????????????????
سلام استاد عزیزم
تولدتون رو 18 اسفند به مادرتون به خودم و همه بچه های سایت تبریک می گم و خدا رو رو بابت وجودتون هزاربار شاکرم.
خدایا چند ساله پیش که گیر نمیشه افتاده بودم و خب تو مدار فرکانس نمیشه ها هم بودم و هدایت می شدم به آدما و عقایدی که ببرنم تا انتهای…. استاد هزار مرتبه به خاطر وجودت سپاسگزارم. این روزا فقط با خودم می گم خدا خداست خدا خداست تو باید عوض شی و چقد دارم تغییر می کنم. از همه شرکام تهی می شم از همه وابستگی هام. همه وابستگی هام که علتش ترس و شرک بودن. استاد به خاطر همه تلاش هایی که برای تغییر خودتون کردید و این شدین و باعث شدین الان این حال دل من باشه با کلی رهایی از شرک وابستگی و….. یه دنیا ممنونم. خدایا فتبارک الله احسن الخالقین. ممنونم بابت آفرینش استادم. ممنونم بابت این استاد که استاد تغییر و روزی نیست بابتش ازت بابتش شکرگزار نباشم. گاهی تولد بعضی آدما یه تاریخ نیست یه تقویم هست.
آیه 106 یوسف
سلام به همگی
امیدوارم جیباتون شب عیدی پر پول باشه
اونقدری که ندونید چی کارش کنید
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم
یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو بیام اینجا بنویسم
وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ ﴿١٠۶﴾
و بیشترشان به خدا ایمان نمی آورند مگر آنکه شریک قرار می دهند. (106)
وای که چه قدر این آیه خوبه
مگه داریم از این آیه خفن تر؟
چنتا آیه قبل از این از لفظ ناس استفاده میکنه
یعنی مخاطب این آیه مردم هستن
بعد همینجوری میاد جلو تا به این آیه میرسه
من قبلا از خودم همیشه میپرسیدم که این عذاب های خدا که اینقدر توی قرآن اومده چرا توی زمان اینقدر کمه
یعنی مثلا شاید چن سال یه بار یه زلزله ای بیاد که تعداد قابل توجهی بمیرن
این که آمار این عذاب ها به نسبت قبل کاهش پیدا کرده یا نه رو من نمیدونم
ولی چیزی که حداقل از اطرافیانم از آدمهایی که توی جامعه میدیدم و باهاشون برخورد داشتم میدیدم این بود که
تقریبا همشون خدا رو قبول داشتن
هیشکی تقریبا من ندیدم که بگه خدا نیست
مثلا ندیدم کسی رو که بگه این مجسمه رو میپرستم
ولی داستان اینکه الان شرک بیشتر این شکلی شده که مخفیه
و خبر بد اینکه این شرک مخفی ام از نظر خدا حسابه
یعنی اونم قاطی بازیه
درسته درجه اش پایین تره به شدت اون بت پرستی نیست
ولی مثل تفاوت کارت ها توی فوتبال میمونه
اونی که خطای وحشی انجام بده کارت قرمز مستقیم میگیره و اخراج مثل همون بت پرستی
ولی اونی که خطای درجه پایین تر انجام بده اینجوری نیست که داوره بگه فدا سرت همین که این بازیکن که روش خطا کردی نمرد برا من کافیه
نه این شکلی نیست کارت زردی هم وجود داره
و این کارت زرد بعدا عواقب داره
برای خدا هم این شکلیه
اون شرک خفیه که توی اکثر آدمها هست به قول قرآن توی این آیه گفته اکثر مردم (مردم توی چن تا آیه قبلش آورده شده و ادامه پیدا کرده) که ایمان آوردن (مثل همه افراد جامعه که خدا رو قبول دارن) ولی مشرکن
اینجاس که با این آیه معنی ایمانو میشه فهمید
ایمان یعنی قدرت محضو بدی به خدا
یعنی همه هیچ کاره ان
من فقط با خدا در ارتباطم
اونه که برای من روابط خوب میشه
اونه که برای من سلامتی توی بدنم میشه
اونه که برای من مشتری میشه و ازم خرید میکنه
چه قدر از آدمها این شکلی به خدا قدرت میدن؟
خود من یک از هزارم نیستم
و ثمره اش خیلی واضحه
به اندازه ای که این قدرته رو از بنده های خدا بگیریم بدیم به خود خدا
به اندازه ای که خودمونو مستقیما با خدا در ارتباط بدونیم به همون اندازه نعمت وارد زندگی مون میشه
اگه بتونیم دنیایی و تصور کنیم که از صب که از خونه میزنیم بیرون فقط خدا رو با خودمون در ارتباط ببینیم اون موقع اس که با تکرار این میتونیم به خیلی چیزا برسیم
اگه کسی بهم عشق ورزید اینو در واقع خدا ببینم که داره خودش بهم عشق میورزه
خدا توی قرآن یه آیه ای هست یادم نیست کجای قرآنه
به پیامبر میگه
تو نبودی که تیر زدی من بودم
خب با اون تیرا یه سری آدم کشته شدن
خدا اینجوری میگه که انگار خودش اون آدما رو کشته
خودش عذابشون کرده
و این خیلی نگاه خوشگلیه
این که بتونیم خدا رو همه جوره با خودمون یه تیکه بدونیم
یاد اون آیه میوفتم که خدا میگه ما از رگ کردن به شما نزدیکتریم
وای که چه قدر خوبه
واقعا اگه همه چیو خدا بدونیم
اگه منبع رزقو خدا بدونیم
اگه بتونیم اینجوری نگاه کنیم که اون خدایی که بالا سرمونه از ما بیشتر میخاد که به نعمت ها برسیم
چون این نعمت ها نشانه ی ایمانه
مثل یه بازی که هرچه قدر بیشتر بتونی سکه بخوری زودتر میتونی بری مرحله ی بعد
اینجا ام هرچه قدر بیشتر به ثروت برسی به نعمت برسی نشونه از بیشتر شدن ایمانه
نشونه از پیشرفته
رقم دارایی های هرکدوم از ما بهمون میگه که چه قدر ایمان داریم
بهمون میگه چه قدر از شرک دور شدیم و به خدا نزدیک شدیم
راه راست راه اونایی که بهشون نعمت داده شده
خود خدا تقسیم بندی کرده توی قرآن
اونجایی که میاد میگه شیطان به شما وعده فقر میده و امر میکنه به فحشا
و خدا به شما وعده فضل و آمرزش میده
با یه همچین خدایی طرفیم
که طرف خودشو با فضل همراه میدونه
با فروانی همراه میدونه
با نعمت فراوان دریافت کردن همراه میدونه
یا این همه جا اومده گفته که عذابم رو به هرکس که در میشتش باشه میرسانم و رحمت همه چیز را فرا گرفته
دیگه از این واضح تر
اگه ما رقم درشت توی حسابمون نمیبینم به خاطر اینکه ایمان نداریم
قدرتو به خدا ندادیم
هنوز بابا و ننه اینو و اونو مقصر میدونیم
هنوز ته ذهنمون این شرکه هست
وگرنه به نعمت نرسیدن مثل شنا کردن خلاف جهت روده
و کل بازی اینکه ما بتونیم قدرت خدا رو باور کنیم
کل بازی اینکه بتونیم به خودش تکیه کنیم
یاد اون مثالی میوفتم که
هروقت به یکی میخایم بگی خیلی بی خیال تو اصن عقل نداری
بهش میگیم مثلا ماشینو قفل نکردی ولش کردی به امون خدا؟
درسته قطعا اون قسمت خودمونو باید انجام بدیم و ماشینو قفل کنیم
ولی اینکه تکیه کردن به خدا رو مساوی با دیوانگی میبینیم
نشون میده که ما خیلی دیگه منطقی شدیم
اونم نه با منطق درست
با منطق غلط
با منطق شیطانی
با منطق پر از شرک
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
سلام مجید جان
صبحتون زیبا و پرازلبخندخدا
آفرین به شما
افرین به این دقت و مداومت در خواندن قرآن
.
واقعااا که این کتاب کلید گنجهای بسیار است
.
مدتیه بم الهام شده خواندن قران رو عمیقااا شروع کنم
بواسطه همسرم با مفاهیم قرانی به شکلی نوین و زیباا آشنا شدم
ایشون در بررسی مفاهیم قرانی فوقالعاده هستن
همیشه به من گفتن من هم وارد این سرزمین الهی بشم اما من اماده نبودم
امیدوارم بتونم مثل شما این برنامه رو پیاده کنم
روزی یک آیه عمیق و عالی بررسی کنم
.
ممنون از نشر این آگاهی هااا
در پناه الله خوش بدرخشید
سلام الهام خانم
ممنونم ازتون
خدا رو شکر
امیدوارم بتونیم این کتاب خدا رو هم بخونیم هم بفهمیم و هم عمل کنیم
همون لایق بهترین ها هستیم
چون جانشین خدا روی زمینیم
میشه بگیم ک خدا دیگه لیاقت مثلا فلان خونه رو دیگه نداره دیگه بسش
اینجوری نیس
پس ما هم جانشینیم نباید ب کمتر از اون راضی بشیم
مرسی از انرژی ک بهم دادی
بهترین ها رو برات آرزو میکنم
سلام دوست عزیز
چقدرازخوندن کامنتتون لذت بردم
مخصوصااونجایی که گفتین
(هرچقدربیشترثروت ونعمت داشته باشی نشون ازایمانه بیشترته)
چقدرتوی ذهن ماثروت باخدامنافات داره ….چقدرشرک
خفی هستش که فکرمیکنیم اگه
نکنه اگه ثروت بخواهیم ازخدادور
بشیم ….این باورریشه هاش خیلی خیلی عمیق ترازاونه که فکرشوبکنیم،حداقل توی ذهن من اینجوریه …روی دوره عشق ومودت که کارمیکردم خیلی حس
نزدیک بودن به خداداشتم خیلی
احساس یکی بودن باخداراداشتم
ولی روی دوره روانشناسی ثروت یک که دارم کارمیکنم این حس وندارم …الان که کامنت شمارا
می خوندم یه زنگ توی ذهنم زده
شدکه… آقا….دلیل اینکه توی دوره روانشناسی ثروت احساس نزدیک بودن به خدانمی کنی بخاطراینکه هنوزتوی وجودت این
باورهست که باثروتمندشدنت از
خدادورمیشی …به خودم گفتم فکرنکن باچندبارگوش دادن به جلسات همه چی تغییر میکنه این باورریشه ای ترازاین حرفهاست،خیلی بایدروش کاربشه
قبلامیگفتم اشکال نداره بزاراین دوره راتمرین هاش وبنویسم تموم بشه ،بعدش دوباره میرم و
روی دوره عشق ومودت درروابط
کارمیکنم دوباره احساس نزدیک بودن به خدامیکنم…ولی الان که کامنت شمارامی خوندم انگاریه باگ بزرگ توی ذهنم بازشداونم اینه که نه توبایداونقدرروی باورثروت سازت کارکنی که ثروت واردزندگیت بشه اونوقت بتونی
ازطریق ثروتمندشدن به خدابرسی
چون ثروتمندشدن معنوی ترین کاردنیاست وهیچ چیزدیگه مثل
ثروتمندشدن معنوی نیست .به خودم گفتم اگرخوب روی این دوره کارنکنی وثروتمندنشی ،اگر
خداراتوی ثروتمندشدن پیدانکنی
میشی مثل همون گربه ای که دستش به گوشت نمیرسه میگه
بومیده …یامثل اون آدمی که به
ثروت نرسیده میگه نه من خودم نخواستم …(من بایدبتوانم این باور راتغییربدم وثروتمندبشوم وخدارادرثروتمندشدن پیداکنم.)
تموم شدورفت .
سپاسگزارم دوست عزیز ازکامنت
زیبای شماکه باعث شدیه باگ بزرگ درذهنم بازبشه وباقدرت بیشترروی این باورکارکنم .
وکارکردن روی باورثروت سازیه جنگ بین ماوشیطان است .
یه فیلمی میدیدم یه فرشته ای بودتوی فیلم که میگفت کسانی که درجنگ باشیطان پیروز می شوندلایق عشق خداوندهستن.
ومابایدتوی جنگ باشیطان پیروز
بشیم چون شیطان است که احساس ناامیدی میده ومیگه اگه ثروت بخوای ازخدادورمیشی .
بازم بی نهایت سپاس
امیدبه الله که بهترین هانصیبتون
بشه ودرپناه الله مهربانی همیشه
شادوپیروزوخوشبخت وثروتمندو
سعادتمنددردنیاوآخرت باشین.
سلام زهرا عزیز
چ قدر قشنگ گفتی احساس نزدیکی با خدا
شاید سالهاس تجربش نکردم
آفرین دختر
راه همین
باید ثروت بشه جزئی از ما
باید بشه حال خوب
باید بره بشینه کنار خدا
ما مومن بدون ثروت نداریم
ثروتمند بدون ایمان نداریم
اگ ام باشه یا باید هدایت بشه یا خدا نصفش میکنه
ثروتمند پایدار نیستن
ادامه بده با قدرت
مرسی از احساس خوبی ک با کامنتت بهم دادی
احساس نزدیکی با خدا
با یاد و نام خدا
سلام به آقای مرادی
کامنت شما اشک مرا سرازیر کرد
از صبح دوبار خواندم
انگار خدا باهام حرف نمیزنه از طریق کامنت شما
مشخصه که درون شما این حرف ها سرازیر شده چون جنسش از جنس دل که همون خداست میاد
خداوند. از هر راهی مارا هدایت میکنه
از طریق کامنت شما
خیلی لذت بردم
یه مدت هست که متوجه شدم همه چیز توحیده
هر وقت گفتم خدایا فقط تو کمکم کن هزاران در برام باز شد
هروقت گفتم خدایا تو رزق و روزی ام بده از طریق دستانش برام فرستادم
به قول استاد تو یه ذره ایمان نشون بده ببین خدا چکار میکنه برات
باز هم سپاس گزاری از خدایی که هدایتم کرد در این راه مستقیم واستاد عزیز واین دوستانی که حرف هاشون مثل کتاب است برام
کتاب توحید
سلام سمیه عزیز
لذت بردم از حال دله خوبت
ک حرفی ک از دل بر اومده بر دل شما هم نشسته
قطعا همینطوره
این چن وقته بارها برای من این اتفاق افتاد ک از خدا خواستم درها رو برام باز کنه و رو مو زمین ننداخته
خیلی وقتا میشه ما از ی سری ها انتظار داریم ک اصلا سر سوزن قدرتی توی زمین و آسمون ندارن
و اینجاهاس ک پس گردنی ها رو میخوریم حالمون بد میشه
ولی کافیه ب خودش تکیه کنیم همه چی برامون ردیف میشه
ب قول خداش
آیا خداوند برای بندگانش کافی نیست؟