اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند

با سلام

من یه جوون ۲۶ ساله از یکی ازمحروم ترین مناطق کشور (منوجان) میخام یه چند کلمه ای خدمت بهترین بنده های خدا چون مطمانم کسایی که اینجان معنی واقعی زندگی رو در حد خودشون فهمیدن(به نظرم مثل یه چشمه است که هرچقدر ظرفت بزرگتر باشه بیشتر با خودت وارد زندگیه واقعیت میکنیشون) و قانوناشو تا حدودی بر حسب باورشون(چقد با خداشون راحتن)، شرایط زندگیشون(تو چه نقطه ای هستن شغلشون و روابط احساسیشون) و تربیت خانوادگیشون(رابطه مستقیم با شغل پدرشون و یا سطح سواد خانواده و اطرافیانش داره) یاد گرفتن(زندگی اومده دستشون ) که با چشم دلشون حرفایه عباس منشو شنیدن حرف بزنم.

میخام بهتون مژده اینو بدم که اگه باور داشته باشی به رسیدن به خواسته هات موفقیت، به سعادت این دنیا و اون دنیا اگه از همین الان واقعا بخای که عوض شی از من درونت بگذری به اون من اصلی که تو همه مون زنده است، نفس میکشه باهامون تو تمامه غم و شادی های زندگیمون شریکه اگر با اون من اصلی دوستانه ترین رابطه رو برقرار کنی به تمام آرزوهات میرسی(دیگه آرزوهات آرزو نیستن چشم و دل سیر میشین عزیزانم) به خودش قسم الان که دارم باهاتون صحبت میکنم زندگی ۱۰ ۱۵ نفر از نزدیک ترین عزیزانمو تو مدت ۲ هفته عوض کردم(معتادو ترک دادم زنگ زده بهم فقط ۲ ساعت گریه میکرده وااااااای که چه حس قشنگی بود انگار دنیارو داشتم اون لحظه و از اون لحظه از آسمون در بازشده و به من خیر میرسه از در و دیوار ) باخیلی هاشون اشک ریختم انگار گنج پیدا کردم و میخام به همه بدم این گنجو به خیلی از کسایه دیگه گفتم اما انگار آمادگیشو نداشتن نمیشنیدن اصن بعدش فهمیدم آقاااااا چه اصراری داری بزار خودشون ازت بخااان بزااار خودشون بچشن طعم زندگی رو به زور نمیتونی باوراتو به بقیه بخورونی تلاشتو بکن ولی پافشاری نکن روش بیشتر واسه خودت همون دوتایی اصلی منظورمه(من و من اصلیه) بزار تلاشتو.

اول به ۱۰۰ برسون خودتو نا خودآگاه میتونی حرفتو به تمام اطرافیانت ثابت کنی(دقیقا مثل لپ تپلی سبزه یه مهربون و دوست داشتنیمون :-) ) یعنی خودشون کنجکاو میشن…..خودشون میان تو راه…

مثل همه یه ماهایی که فکمون افتاده از این غفلتی که داشتیم … که چقد پرت بودیم از مسیر اصلی……..که دنبال خوشبختی از طریق مخلوق بودیم نه خالق(خیلی حرفه پشتش)

اگه بخام از نحوه آشناییم با سایت بگم که باورش براتون سخته:-))))

دقیقا دو هفته پیش تو اینترنت داشتم آهنگ هایه سنتی رو سرچ میکردم که قبل خاب گوش کنم ساعت ۱۱ ۱۱.۳۰ شب بود یه آهنگ اومد بالا به اسم راز دل از علیرضا قربانی توروخدا اگه حرفامو تا اینجا خوندین حتما حتما حتما برین گوشش کنین (قبلش اینقدر از خدا میخاستم کمکم کنه بهم نشونه بده امید بده راستش من خیلی خیلی ولخرجم و بی نهایت دست و دلباز م جیب خالی پز بیش از اندازه عالی :-)))اگه ۳۰ تومن داشته باشم ببینم یکی واقعا نیازمنده بدون ذره ای شک همه شو می بخشم ۵ تومنشو فقط برا خودم نگه می دارم شما منو نمیشناسین یه اسمه فقط بخاطر همین راست و حسینی با جزییات میگم براتون…اون شب که تقریبا میشه اوایل همین آذر ماه۹۸ که ۲۴ ام آذر تولدمم هست:-)))بخاطر شرایط کنونی زندگیم نیم ساعت بی وقفه اشک میریختم و به آسمون نگاه میکردم از پنجره کانکسم انگار طلبکار خدام بودم(در حال حاضر سربازم تو منطقه محروم).. که چرا اینقدر زندگیم سخت شده چه از نظر مالی چه بد بودن حال دلم و چه اذیتایی که تو خدمت سربازیم شدم و تمومی نداشتن غرورم که هر روز له میشد و یه سری مشکلات واقعا بزرگ که قابل گفتن نیست…مدرک عمران دولتی(۲۲ سال زحمت) که هیچ احترامی برام نخرید استعدادی که هر روز بیشتر تو گل فرو می رفت ….بابت همه اینا طلبکار بودم اما ته دلم میدونستم یه جایه کارم میلنگه اما بازم دو به شک بودم (اونجا که تکلیفمو با منبع انرژی تمام اتفاقایه دور و برم روشن نکرده بودم کجا ام و به کجا میخام برسم سر درگمیم)..اونشب انگار صدام شنیده شد چون کاملا از ته قلبم انگار فقط من و خدایه من بودیم آهنگ ها موسیقی ها آرامشی که داشتم….دعام مستجاب شد….بعد از اینکه با ااون آهنگ راز دل علیرضا قربانی خیلی کیف کردم خصوصا اونجاش که میگه امشب که تو در کنار منی م گسار منی سایه از سر من تا سپیده نگیر…. رفتم تو سایت آپارات کلیپایه سرگرم کنندشو میدیدم و بعضی از کامنتارو هم میخوندم واسه خنده ،که زیر یکی از کلیپا یه کامنت دیدم نوشته بود زندگیم با استاد عباس منش تغییر کرد و فلان… سرچ کردم عباس منش و الان تقریبا ۱۰ روزه عضو این جمع شریف شدم شب اول واقعا تا طلوع صبح سایه خدایه مهربونم از سرم کم نشد انگار اونشب یه جووور دیگه بنده نوازی کرد و یک ثانیه هم چشمم رویه هم نیومد اونم منی که اگه نیم ساعت خابم اینور اونور شه از سردرد میپکم:-)))

حرفایه عباس منش به دلم نشست چون اولا به صورت کاملا معنوی به سایت هدایت شدم ثانیا به قیافش نمیخورد دروغ بگه چون خودشم هیجان زده میشد بعضی وقتا از این توانایی هایی که داشته و بیخبر بوده از توانایی الانش تو خوب کردن زندگیا از این افتخاری که خدا بهش داده و الان بخاطر زیاد شدن بینشش و نزدیک تر شدنش به خدا حتی با هدایت یک بنده بیشتر به مسیر درست، بیشترم میشه…خلاصه حرفاش به دلم نشست و تو مدت یک هفته ده روز اخیر حتی اگه میشد ایمیل و پسورد خودمو میدادم که اطرافیانم برن کلیپارو ببین و بیان تو مسیر درست ۱۰ ۱۵ نفرشون به اندازه خودم عوض شدن و میدونم باید تو این راه ثابت قدم موند یعنی اینایی که میگن نفهمیدیم زندگیمون عوض نشده یا فراموش میکنیم اینا اصلا اصل قضیه رونگرفتن…

الان اینقدر از درون خوشحالم که میدونم تا اخر عمر تمومی نداره …. اسکرین شات هایه تمامی پیامام با اطرافیانم و تغییرشون کاملا موجوده در خدمت علاقه مندان عزیزم هستم…یکی معتاد بوده یکی عاشق بوده یکی بیمار بوده خیلیا سرباز بودن قدرشونو بدونین خیلی قشر کم طاقتین تحت فشار های روحی خیلی شدیدین….اینا همه به حول قوه یه الهی زندگیشون سرشار از امید شده بنظرم اول مسیر قرار گرفتن فارغ از شرایط و وضع کنونی زندگیشون امیدوارم همیشه بتونم دست بگیرم ببخشید سرتونو در اوردم البته بعید میدونم کسی خونده باشه اگه جاییشم اشکال ویرایشی داره به خوش قلبیتون ببخشین آخر شبه و اینجا بارون میاد منم عاشق بارونم:-))))مرسی خداجونم من آدمی نبودم که با کسی درد دل کنم .ممنون که چشم دلمو روشن کردی ممنون که اینقدر مطمانم کردی که تو نزدیکترین فاصله تا خوشبختی ایم که سال ها منتظرش بودم عباس منش چون بعنوان نشونه دیدمت رفیق همینجور که خودم نشونه رفیقام شدم خیلی دوست دارم یه روزی تو یه جایه بزرگ تر میبینمت مرد بزرگ.راستی تو داری پاداش زندگی هایی که به دست تو ،تو مسیر درست قرار گرفتن رومیگیری مثل چاه های آبی که حضرت علی تو راه بالا اومدن از حفرشون وقف می کرد این کارت تا جهان ها برات میبارونه:-) میدونم میخونیش شایدم وقت نکنی اما اگه قسمت شد به دستت رسید وقتی پخته تر شم میام پیشت مرد بزرگ