سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 11

1006 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2649 روز

    سلام و درود به الهام بخش زندگی ام استاد عباس منش

    میخوام از نشونه هام بنویسم .

    * اول اینکه دوست داشتم یه خواب الهان بخش ببینم بعد خواب دیدم استا. سوار یه تابی هستن که اصلا مشخص نبود به کجا وصله انگار به ابرا وصل بود دو سر طناب ش ،بعد یه هو رفت بالا و بالاتر تا تبدیل به یه نقطه شد و از اونجا داد میزد هنوز خیلی راه داری برسی بهم ،باید انقدر روی خودت کار کنی تا برسی اینجا

    ????

    * تو مناقصه شرکت ما برنده شد و من کار پیدا کردم تو محیط عالی

    *به لطف خدا و راهنمایی استاد خیلی به کتابخوندن علاقمند شدم و اکثر کتابهای که استاد معرفی کردن از مرفی و اسکاورشین و هیل ..کارنگی رو خریدم و همه رو چند بار خوندم و نتایج خیلی عالی گرفتم

    * همین چن روز پیش میخواستم کتاب بخرم گفتم بزار بعد از نمایشگاه میخرم یه هفته بعدش بنر تبلیغ نمایشگاه کتاب ۵۰درصد تخفیف رو دیدم و کلی کتاب گرفتم با قیمت بسیارررر عالی

    * میخواستم کاری انجام بشه بعد با خیال راحت یه سفر برییم هر چی واستادم خبری نشد تعجب کردم چرا اینقدر طولانی شد گفتم ولش کن اول بریم خودش جور میشه..باورتون میشه رفتیم بعدش که اومدیم به محض اینکه رسیدم همکارم خبر انجام کار رو بهم داد ..اول ایمان م رو نشان دادم که کار م انجام شده و با خیال راحت سفرم رو رفتم و خودش انجام شد .

    *تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم ولی کنکور ارشد نداده بودم ولی چن سال پیش قبول شدم نرفتم به لطف خدا و کمک یه اشنایی که دست ی بود از دست ان خدا از اون سال فراغت از تحصیل برام رد کردن و فوری ثبت نام کردم

    *لباس اکثرا با قیمت دلخواه خودم پیدا میکنم

    * به اکثر هدف های که تو دفتر چه هدف گذاری نوشتم رسیدم ..اگرم هم نشده بهم ثابت شده به خاطر عدم توجه وتمرکز خود م بوده ..

    * اشنایی با ادم های که تو پیشرفت م خیلی کمکم میکنن و کارخام تند تر پیش میره ..دستان خداوند

    کلی نتایج ریز و درشت دیگه مثل ادمهای غیر همفرکانس که ازم دور شدن و…..

    پایدار باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    علي احساس خوب گفته:
    مدت عضویت: 3650 روز

    سلام

    اصلا این موضوع مهمترین فاکتور من در این مسیر شده خدا شاهده هر وقت از این فاکتور استفاده میکنم اتفاقهایی برام می افته که واقعا دیونم میکنه کافیه یه اتفاق در مورد فکرهام که برام افتاده رو تحسین کنم تایید کنم و بخودم بگم دیدی اتفاق افتاد دیگه اتفاقها پشت سر هم که همگی برخواسته از افکارم هست منو ول نمیکنه گاها اتفاقهایی می افته که فکر کردن من بهش و اتفاق افتادن موضوع به پنج دقیقه هم نمیرسه واسه همینه عاشق این مسیرم وقتی از ته قلبم مسیرو باورش میکنم دوس دارم تو همون حالت بمونم اصلا نمیخوام به چیزی دیگه ای فکر کنم چون میبینم بیشتر کارهام مخالف مسیر و قانونه واسه همینه که وقتی تو اون حس و حال ایمان و یقین هستم میخوام زمان متوقف بشه جلو نره و من تو اون حسو حالم بمونم اما جای خنده دارش اینجاست که من نمیتونم اون ایمانمو ثابت نگه دارم میبینی یه مدت کار نمیکنم کم کم شک و تردید میاد سراغم بخودم میگه چه جوریه من بخاطر قانون بخاطر تجربه هام یه روز پیش میخواستم از خوشحالی گریه کنم چه جوریه الان بهش شک کردم.منکه ازش نتیجه دیدم باور کنید نتیجه هایی از قانون دیدم که بخوام براتون بگم چندین صفحه میشه ولی خب هر وقت هم بهش شک میکنم زندگی برام جهنم میشه واقعا تا حد افسردگی پیش میرم الان نوسانات من شدیده یعنی نوسان بین ایمان و شک .هی رو خودم کار میکنم که این فاصله رو کم کنم یه ایراد یا همون ترمزی که پیدا کردم اینه که فکر میکنم اون ایمان و یقین گاها به سراغم میاد واسه همین وقتی تو اون حس ایمان و یقین هستم دوس دارم زمان متوقف بشه اصلا دوس دارم تو اون حس و حال از دنیا برم چون میدونم بعد چند ساعت یا چند روز باز دوباره شک به سراغم خواهد امد.

    یه نکته دیگه که برام جال بود بگم اینه که درسته استاد همیشه اسپرتی میپوشیدن ولی اون اسپرتی مد نظرم نبود چند روز پیش بود که داشتم فکر میکردم چرا استاد تمام عیار اسپرتی نمیپوشه که امروز وقتی دیدمتون فقط گفتم خدارو شکرت نه بخاطر اسپرتی پوشیدن شما بخاطر اینکه جهان هر چی میگم بحرفم گوش میکنه ولی من در حقش نامردی میکنمو باورش ندارم البته من نامردی نمیکنم باورهای خرابی که از پیشینیانم بجا مونده کارها رو خراب میکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    روح اله وطن دوست گفته:
    مدت عضویت: 2450 روز

    خدایا شکرت

    دوستی که مدتها تماس نگرفته بود قبل از دانلود همین فایل زنگ زد وفقط احوالپرسی کرد. خیلی خوشحال شدم.

    باسپاس از استاد عزیزم در پناه قادر متعال باسید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه کهزاد گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان سایت. خدارو شکر میکنم به خاطر این سایت که هر بار که میام سایتو نیگا میکنم یه تلنگر اساسی بهم میده. منم همین تخفیفی که استاد میگه برام اتفاق افتاد ولی متاسفانه بابتش شکر گزار نبودم ینی اصلا به عنوان نشانه یا هدیه ای از طرف خالقم بهش نیگا نکردم.این فایل استاد که دیدم بهم تلنگر زد که فاطمه خانم یه خورده خوبه که شکر گزار باشی.

    خداجونم شکرت و ممنونم به خاطر این همه لطفی که به منو دوستام داری????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 3261 روز

    سلام به استاد عزیزم و همراهان گرامی

    خواستم به عنوان تمرین تعدادی از نشانه ها و نتایجی که ظرف مدت 14 ماه کارکردن مداوم و مستمر روی باورهایم بوجود آمده را بنویسم

    البته شاید الان همه اونها رو یادم نیاد ولی هرچی یادم اومد مینویسم

    1- افزایش درآمد بهتر با انجام کار فیزیکی کمتر

    2- درست شدن ماشینم که نیاز به تعمیر موتور داشت و بعد خودبه خود درست شد و دوماه یک ماشین بهتر خریدم

    3- بازگرداندن پولم از فردی که مدتها امروز و فردا میکرد در بازگشت آن و خودش زنگ زد و پول رو برگردوند

    4- یک فرزند دیگر به خانواده ما اضافه شد که واقعا نعمت خداست

    5- با دریافت الهام ، زمین خریدم رشد چشم گیری داشت

    6- با دریافت الهام ، دلار خریدم گرون شد

    7- ماشین خریدم رشد چشم گیری داشت

    8- خطرهای زیادی از من دور می شد به طرز معجزه آسایی

    9-کتابم رو در حوزه تخصصم نوشتم و در حال مراحل انتشار است

    10- برای زایمان همسرم در بهترین بیمارستان تهران به طرز معجزه آسایی برامون با حداقل هزینه ممکن انجام شد( 5 میلیون تومان به نفعم شد)

    11- افراد اطرافم به طرز عجیبی تغییر کردن و افراد فوق العاده‌تری جای افراد قبلی رو گرفتن

    12- محل کار و همکارهام عوض شدند و بسیار بسیار افراد بهتری جایگزین شدند

    13- در مراجعه به ادارات مختلف برای کارهای اداری مثل هلو کارم انجام میشه بخوام مثال بزنم خیلی مورد میشه

    14- یه ماشین دیگه با یک پلاک دیگه گرفتم ( هم پلاکم زوج شد هم فرد که در ترددها راحتتر باشم)

    15-چهارده ماه هست که سلامت هستم و هیچ داروی درمانی مصرف نکردم

    16-هدف پس اندازی خودم رو انجام دادم حتی بیشتر از چیزی که تصور میکردم

    17- در موارد زیادی تخفیفات ویژه خیلی خوبی به من تعلق گرفت مثل همین چیزی که استاد گفتند مثلا صندلی کودک میخواستم بخرم همون شب در یک سایت دقیقا همون برند رو فروش ویژه گذاشتند و خریدم و کلی مثالهایی مثل همین

    18- موفقیت‌های کاری و تخصصی خیلی زیادی بدست آوردم

    19- در معامله ای که واقعا معلومه قیمت چی بوده ، فروشنده بصورت عجیبی خیلی قیمت مناسبی داد و خودم هم تعجب کردم

    20-در موارد به ظاهر کوچک زیادی بصورت عجیبی کارهام جلو می‌افته مثلا بانک میرم یه شماره خیلی جلوتر میبینم که کارم رو جلو میاندازه و آتلیه عکاسی خودش بصورت اشتباهی خدماتی رو اضافه تر برای خانواده ما انجام داد و بعد گفت اشتباه شده و پولش رو نیازی نیست بدید و کلی از این اتفاقات که بخوام بنویسم خیلی طولانی میشه

    از خدا می‌خوام که نشانه‌ها رو فراموش نکنم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2886 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه همراهان دوست‌داشتنی این سایت فوق‌العاده.

    از استاد ممنونم که این فایل رو روی سایت قرار دادن تا یک بار دیگه برای همه ما یادآوری بشه که به نشونه‌ها توجه کنیم.

    من تک تک جملات این فایل رو با تمام وجود حس کردم چون تجربیات مشابهی داشتم.

    چند ماه پیش که به شدت داشتم روی خودم کار می‌کردم اتفاقات خوب زیادی به فاصله بسیار کم برای من میفتاد که به خاطر آموزه‌های استاد خیلی از رخ‌دادنشون تعجب نمی‌کردم (چون اگر قانون رو بدونیم از هیچ چیز سورپرایز نمیشیم) اما واقعا از تجربه کردن اونها لذت میبردم و برای دیگران هم تعریف میکردم.

    این اتفاقات انقدر جالب بودن که وقتی برای دیگران تعریفشون میکردم به سختی میتونستن باورشون کنن.

    واقعاً به خاطرشون سپاسگزار بودم و خوشحال بودم که تو مسیر درست هستم. چندین بار هم خواستم تو قسمت نظرات سایت یادداشتشون کنم اما هر بار این کار رو به تعویق انداختم و بعد از گوش دادن به این فایل متوجه شدم که این پشت گوش انداختن به سه دلیل بود:

    1- با اینکه به خاطر اون نشونه‌ها شکرگزار بودم اما مقایسه کردن اونها با اهداف و آرزوهای بزرگتر خودم باعث میشد که به نجواهای شیطان توجه کنم و اونها رو به اندازه کافی بااهمیت و باارزش ندونم.

    2- وقتی اون اتفاقات رو با دستاوردهای دیگران در قسمت نظرات سایت مقایسه می‌کردم میگفتم که اصلا چه نیازی هست که بخوام این تجربیات کوچیک و بی‌اهمیت رو با دیگران به اشتراک بگذارم.

    3- کم کم احساس کردم که بعضی از افراد حرف‌های من رو باور نمیکنن یا فکر میکنن من تو تعریف کردنشون اغراق میکنم.

    در نتیجه، بعد از گذشت یه مدت این نشونه‌ها کمرنگ‌تر و کمرنگ‌تر شدن در صورتی که اون اوایل چون خیلی ذوق داشتم این اتفاقات رو برای بقیه تعریف کنم، هی بیشتر و بیشتر تجربشون میکردم.

    بعد از شنیدن صحبت‌های استاد همون حسی بهم دست داد که بعد از گوش دادن به فایل «چه زمانی به خواسته‌ام میرسم» در من ایجاد شد و میخوام با اینکه مدت زیادی از اون اتفاقات گذشته اینجا چند موردش رو برای خودم مرور کنم چرا که حالا مطمئنم تنها راه دیدن نشانه‌های بیشتر تمرکز و سپاسگزاری به خاطر همین نشونه‌های کوچیک هست.

    اینها تنها چند تا از اتفاقات خاطره‌انگیزی هست که در یک بازه زمانی دو ماهه برای من اتفاق افتاد:

    1- سال گذشته وقتی به خاطر بارش برف سنگین خیلی از جاده‌ها مسدود شده بودن و امکان دسترسی به وسایل نقلیه عمومی مخصوصاً در شب محدود شده بود، من بلافاصله بعد از پیاده شدن از مترو دویدم تا سوار یکی از معدود ماشین‌های شخصی‌ای بشم که مسافرکشی میکردن. همین که سوار شدم ماشین شروع به حرکت کرد و من دست کردم توی جیبم تا پول دربیارم اما دیدم که انقدر عجله داشتم که اصلا فراموش کردم پول نقد کافی ندارم و باید از عابربانک میگرفتم. به خاطر همین از راننده خواهش کردم که من رو پیاده کنن و به جای من یه مسافر دیگه رو سوار کنن تا من برم داخل ایستگاه و از دستگاه خودپرداز پول بگیرم. اما یه پیرمرد بامعرفتی که کنارم نشسته بودن گفتن که کرایه من رو حساب میکنم و هر چقدر من اصرار کردم که شماره کارتشون رو به من بدن تا براشون اون مبلغ رو واریز کنم قبول نکردن. حتی بخشی از کرایه رو که داشتم هم ازم نگرفتن. گفتن شما هم مثل دختر من. اگر این اتفاق توی بالاشهر تهران برام رخ میداد کمتر برام جای تعجب داشت. اما مقصد اون ماشین یکی از مناطق محروم یکی از شهرهای اطراف تهران بود که این بزرگورای رو میلیاردها برابر باارزش‌تر جلوه داد. (این رو باید بگم که بعد از استفاده کردن از دوره عزت نفس استاد تصمیم گرفتم که همیشه پول نقد اضافه‌ای رو توی کیفم داشته باشم.)

    2- من بیشتر از مترو استفاده میکنم اما یه روز که خیلی عجله داشتم و با وجود اینکه کرایه تاکسی برای مسافت بین خونه تا محل کارم زیاد بود اما تصمیم گرفتم با تاکسی برم. توی تاکسی یه آقای مسنی کنار من نشسته بودن و وسط راه از من خواهش کردن که تو راه‌اندازی اینترنت گوشی موبایلشون بهشون کمک کنم. این موضوع باعث شد که تعریف کنن که اصالتاً افغان هستن و چندین سال هست که در نیوزیلند زندگی میکنن. کلی از زیبایی‌های اون کشور تعریف کردن و گفتن که بعد از چند سال برای دیدن یکی از دوستهاشون به ایران اومدن. انسان فوق‌العاده مثبت‌نگری بودن. چون دیدم ایشون در ایران مهمان هستن، وقتی داشتیم به مقصد نزدیک میشدیم من به راننده گفتم که کرایه ایشون رو حساب میکنم. اما ایشون نه تنها قبول نکردن که با کلی اصرار کرایه من رو هم حساب کردن. امیدوارم هر جا هستن در نهایت سلامت و آرامش باشن.

    3- من توی مترو به احترام یه خانم مسن‌ صندلی خودم رو به ایشون دادم و رفتم ته مترو روی زمین نشستم. بعد از چند دقیقه یه خانمی با ظاهری بسیار آراسته اومدن سمت من و یه کارت به من دادن. من اول فکر کردم که تبلیغ هست اما بعد گفتن که پزشک هستن و به خاطر تشکر بابت اینکه من جای خودم رو به اون خانم دادم، یه کارت ویزیت رایگان رو به من هدیه دادن با اینکه اصلا نسبتی با اون خانم مسن نداشتن. بعداً که بهشون ایمیل زدم تا مجدداً ازشون تشکر کنم، گفتن که از چندین سال پیش با چند تا از دوستان متخصص خودشون تصمیم گرفتن که برای ترویج فرهنگ همیاری در جامعه به افرادی که کار زیبایی انجام میدن، هر چقدر هم کوچیک، یه کارت ویزیت رایگان هدیه بدن. از همینجا برای همشون بهترین‌ها رو آرزو میکنم.

    جدیداً دفترچه‌ای درست کردم که آخر هر روز اتفاقات خوبی که برام میفته رو توش یادداشت میکنم و بابتشون از خداوند تشکر میکنم. اتفاقاتی به سادگی لذت بردن از یک مهمانی یا فرصت انجام دادن کار مورد علاقم یا گوش دادن به یک فایل الهام‌بخش جدید یا گرفتن یک تصمیم درست.

    یه نکته دیگه‌ای که دوست دارم به خودم یادآوری کنم اینه که ما نه تنها باید به خاطر نشونه‌های مثبت شکرگزار باشیم بلکه باید به خاطر از بین رفتن نشونه‌های منفی هم تو زندگیمون سپاسگزار باشیم.

    مثلاً من یادمه قبل از آشنایی با سایت استاد عباس منش همش به افرادی برمی‌خوردم یا افرادی تو زندگیم بودن که باعث آزردگی خاطر من میشدن، از دوست گرفته تا فروشنده مترو یا همکار. علاوه بر این، اغلب شرایطی برام پیش میومد که باعث میشد یه سری تجربیات ناخوشایند داشته باشم.

    اما بعد از اینکه شروع کردم به کار کردن روی خودم، به مسیری هدایت شدم که بهم کمک کرد تا بتونم کارم رو به صورت غیرحضوری ادامه بدم برای همین نه دیگه از رفت و آمدهای طولانی و خسته‌کننده خبری هست، نه از خوردن مسکن سردرد، نه دیدن و شنیدن چیزهای منفی، نه همکاران منفی‌نگر. یه سری افراد هم به طرزی معجزه آسا از زندگی من بیرون رفتن. الان فقط خودم و خودم هستم و تنهایی لذت‌بخش خودم. از این آزادی زمانی و مکانی ای که دارم برای دنبال کردن علایقم و فکر کردن به ایده‌های جدید فکر میکنم تا به آزادی مالی برسم.

    یه تصمیم جالب دیگه‌ای هم که برای تمرکز بر نشونه‌های فراوانی و ثروت در جهان گرفتم این هست که تو یه سایت رزرو هتل و بلیط هواپیما و تور مسافرتی عضو شدم که هر چند وقت یک بار پیشنهادهای ویژه رو برای من میفرسته. من هم روش کلیک میکنم و میبینم که وجود اینکه همه از اوضاع اقتصادی و قیمت دلار شکایت میکنن، افرادی هستن که همین یه هفته پیش یا یه ماه پیش یه هتل لوکس رو مثلاً توی دبی رزرو کردن و من هم میگم اگه یه نفر از ایران تونسته این هتل زیبا رو تو این شرایط رزرو کنه پس من هم میتونم.

    تمرین دیگه من این هست که توی کانال‌های خرید بلیط تئاتر و کنسرت عضو شدم و میرم و به تعداد صندلی‌هایی که رزرو شدن نگاه میکنم. ظرفیت اکثر کنسرت‌ها و نمایش‌ها انقدر سریع تکمیل میشه که بلافاصله دوباره چندین و چند سانس‌ جدید اعلام میشه. این در حالیه که خیلی‌ها ممکنه بگن تو این شرایط اقتصادی و با این قیمت بلیط‌ها کی میتونه به رفتن به سینما و تئاتر و کنسرت فکر کنه. به نظر من که یکی از بهترین نشونه‌های فراوانی در ایران هست.

    همین الان میرم و توی دفترچم از خداوند به خاطر فایل جدید استاد سپاسگزاری به عنوان یه نشونه بسیار باارزش سپاسگزاری میکنم. علاوه بر این حتماً یادداشت میکنم که دیروز به محض اینکه از خیابون رد شدم تاکسی گیرم اومد با اینکه تو مسیری که من هستم تاکسی‌های کمی تردد میکنن.

    ممنون از همه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    ليلا كيايی گفته:
    مدت عضویت: 2882 روز

    به نام خدای مهربون و بخشنده ام

    سلام و سپاس فراوان از شما استاد عزیزم

    مثل همیشه فایلتون زیبا و آموزنده و خداروشکر میکنم که فرصت دیدن این فایل زیبا رو بهم داده ، واقعا هم همینطوره خودم از اون وقتی که با شما و سایتتون آشنا شدم و شروع کردم به گوش دادن این فایلها،سلامتی کاملم را به دست آوردم نه تنها خودم بلکه همسر و فرزندانم هم همینطور،به لطف خدا بیشتر از یه سال که دفترچه ی بیمه ی من مهر پزشک نخورده و بیشتر از یه ساله که من هیچ قرصی استفاده نکردم. خدایا شکرت شکرت شکرت??

    و در مورد معنویت و نزدیک شدن به خدا هر روز دارم رو خودم کار میکنم و این آرامش بیشتر و بیشتر میشه.خدایا شکرت شکرت شکرت??

    در مورد روابط با همسر و خانواده و اطرافیانم ،رفتارهایی را میبینم که همش لطف خداست که شامل حال من میشه و معجزاتی که متعجبم میکنه و فقط خداروشکر میکنم از اینهمه محبتی که بهم داشته، و داره بیشتر و بیشتر میشه خدایا شکرت شکرت شکرت??

    در مورد پول هم نشانه هایی از جمله پیدا کردن پول و یا اینکه واریز پول برام از طرف خانواده ام و یا فروخته شدن دست سازهای هنری ام و… که همیشه شاکر خداوند بزرگم هستم و سپاسگزارشم.خدایا شکرت شکرت شکرت ??

    خدایا شکرت بابت استاد عباسمنش عزیز فرشته ای که برام فرستادی تا نشانه های تو را بیشتر دریابم و بیشتر بیندیشم و بیشتر سپاسگزارت باشم خدایا شکرت شکرت شکرت??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    حسین شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 2496 روز

    درود بر استاد گرانقدر

    و همه دوستان گرامی و همفرکانسی عزیز

    من با تمام وجود صحبتهای استاد عزیز را میپذیرم و با بند بند وجودم احساسشون میکنم

    روزهای اول آشناییم با سایت هر لحظه و کجا که بودم به صحبتها و فایلهای رایگان استاد عزیز گوش میدادم

    و دیدگاهم واقعا نسبت به زندگی تغییر زیادی کرده بود

    و هر روز در کارم و در زندگی شخصی ام نشانه هایی از طرف جهان هستی و وجود قوانین میدیدم و درک میکردم

    و به این باور رسیدم که همه اتفاقات زندگیمونو خودمون رقم میزنیم با ارسال فرکانسهایی که از فکر و مغز ما ارسال میشود

    و باور داشتم که همه اتفاقات خوب در زندگی من از این پس در انتظارم هستند و خیلی از ترسهای پوچی که در گذشته داشتم از بین رفتند و به معنای واقعی خوشبختی را از صمیم قلب و با آرامش احساس میکردم

    دوستان عزیز و استاد دوست داشتنی ???

    خدای من شاهده که از زمانی که خودم را شناختم و از دوران کودکی خارج شدم هر گاه که میخندیدم ته دلم غمی بود و ترسی که آخر این خنده به چه ناراحتی و اتفاق بدی ختم میشه و همیشه این جمله غلط در ذهنم حکومت میکرد در زمان شادی که

    “” هرگز اینقدر بلند نخند که غم بیدار بشه “”

    ???

    و همیشه با کمی فکر و ترس و اضطراب میخندیدم در حالی که خیلی خیلی انسان شوخ طبع و شادی هستم

    ولی این غم و ترس همیشه پشت خنده های من بود که فقط خودم متوجهش میشدم

    ولی بعد از کار کردن بسیار ساده روی باورهام و توجه کردن به نشانه ها و اهمیت دادن به انها کلا غم و ناراحتی و ترس و اضطراب از وجودم خارج شده بود و واقعا خودم احساس میکردم که خنده هام خیلی فرق داره و چقدر شاد واقعی هستم بدون هیچ اضطراب و ترسی و همیشه یاد یکی از جمله های استاد عزیز می افتادم

    که شاد بودن و خوب زندگی کردن و ثروتمند بودن حق ماست و اصلا قرار نبوده که ما پوستمون کنده بشه برای زندگی کردن ولی متاسفانه به مرور سالیان سال گذشته باورهای ما با غم و اندوه و ترس امیخته شده و شادی واقعی و البته ارامش از ما فاصله گرفته

    که با تغییر در باورهای اشتباهمون میتونیم به یک زندگی سراسر شاد و با ارامش همراه با ثروت برسیم و لذت واقعی را تجربه کنیم

    من مدتی بود که از اون حال و هوا فاصله گرفتم و درگیر روزمرگی شدم و فکر میکردم که اوضاع همونطور خوب تا اخر پیش میره و متاسفانه درگیر یک سری اخبار بیهوده شدم

    و دقیقا بعد از مدتی به سادگی از مدار زیبایی که داشتم خارج شدم و به حالت بد قبلی بازگشتم

    که به لطف خدا از امروز دوباره تغییر بر روی باورهامو شروع کردم و دیگه تا ابد هیچگاه نمیذارم که از مدار خوشبختی خارج بشم و واقعا من با کار کردن روی باورهام نشانه های بسیار بسیار زیادی را دیدم و تجربه کردم

    مثل تخفیفاتی که استاد فرمودند یا خرید اجناس با کیفیت خیلی ارزان و پیدا کردن فروشگاه های بسیار مناسب از لحاظ قیمتی که ابزار و متریال کارم را از اونجا تهیه میکردم

    که با افکار اشتباه همه اون موقعیتها از من فاصله گرفتند ولی من بازهم همه اون نشانه ها را سر مشق خودم قرار میدم و با یاداوری اونها به خودم انرژی و انگیزه میدم که دوباره به همون حال و احساس زیبا برسم و به همین مسیر درست و زیبا ادامه خواهم داد

    انشالله به زودی از نتایج خوبی که میگیرم براتون مینویسم

    دوستتون دارم دوستان عزیزم

    استاد دوست داشتنی که راهنمایی هستی با پشتکار و اراده و کلام صادق و شیوا و البته خوشتیپ

    ???

    ??

    به امید روزهای بهتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    یاسمین ساسان گفته:
    مدت عضویت: 2931 روز

    سلام بر استاد گرامی،خدا قوت،از بابت همه ی فایل هاتون دستتون درد نکنه.فرمودین نشانه ها رو بگین،من از یک ماه پیش تا الان دارم نشانه های یکی از خواسته هایم که مهاجرت بوده دریافت میکنم.فرزندم پیامک همایش اپلای دریافت کردو موفق به شرکت در همایش هم شد.چند روز نگذشته بود که فرزند دیگرم دعوتنامه همایش المپیادعلمی رو آورد وروز همایش من هم باید همراهیش میکردم.اونجا چندتا از اساتید به والدین توضیحات لازم رو میدادند و من متوجه شدم که اگر رتبه ای کسب شود پذیرش گرفتن از دانشگاه های خارج از کشور خیلی راحت میشود.بعد از چند روز یک پیامک دیگه اومد که فرصت ثبت نام گرین کارت آمریکا رو به پایان است.نمیدونم چطور ولی در روزهای پایانی ثبت نام کردیم.چون من برای ثبت نام امسال هیچ برنامه ای نداشتم فقط با دریافت اون پیامک یادم اومد که همین امسال وقتشه و بچه های من دوسال دیگه باید پذیرش دانشگاه بگیرند.ما همه ی این اتفاقات همزمان رو به فال نیک گرفتیم و از فرمانروای عزیزمان سپاس گزاری کردیم.من فکر میکنم او دارد ما را به بهترین مکان و زمان ممکن هدایت میکند.برای شما و همه ی عزیزانت بهترین ها رو از رب العالمین تقاضا دارم.در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: