سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

1006 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3274 روز

    با سلام مجدد

    میخواستم از استاد بابت این فایل فوق العاده تشکر کنم. همین الان دیدمش. الان ساعت 2.24 دقیقه بامداد.

    استاد ی تشکر ویژه و مخصوص از طرف من و بچه های سایت از شریک زندگیتون داشته باشید. هنر توجه به نکات مثبت و زیبا کردن فیلم هایی که میگیرن عالیه.

    اون خونواده ای که ازشون فیلم گرفتین، صمیمیت، شادی و کلی چیزای باحال داشت. خندشون. کارای فانشون. همشون عالی بود

    خیلی خیلی ممنون

    خداوند برای من کافی است

    شاد باشید (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1071 روز

    سلام وصد سلام وای که هدایت زیبایی نصیبم شد خدارا شکر

    چقدر از بنز استاد لذت بردم

    چقدر خوشگل بود چرخ های ماشین وای چه زیبایی خدارا شکر

    از نشانه استاد گفت ومن این رو تایید میکنم ایمان دارم به حرف استاد خدارو شکر از این فایل عالی وهدایتی

    منم دو روز پیش نشانه ای از خدا دریافت کردم واین که ماشین لباسشویی خونه خراب شده بود واین که داشتم شکر گذاری آخر شبم را می‌نوشتم وکلی داشتم با خدای عزیزم لذت می‌بردم

    که یهو دیدم ماشین لباسشویی خود به خود روشن شد البته که لباس نداشت داخل آن من کلی با اشتیاق از جایم بلند شدم و خاموش کردم لباس کثیف هارو ریختم داخل ماشین وان به آسانی روشن شد و خیلی عالی شست وتمیز کرد لباس هارو و همانجا که روشن شد من به زانو افتادم واز خدا سپاسگزاری کردم واین که خدا این نعمت را به من داد کلی شکر گزار شدم

    واین در ذهن من بود که چه عالی خدا داره قانون را رعایت می‌کند برای من

    واین که به این فایل هدایت شدم شد تایید نشانه خدا برام که حسن این خود هدایت است که خدا برات رسانده که داره افکارت کار می‌کنه

    داره به این صورت نعمت ثروت را به من میدهد

    واین که خدا دوست داره من ثروتمند بشم

    خدارا شکر که من را دوست داره .خداجون تورا شکر بابت این همه ماشین های زیبایی که در این فایل دیدم

    خدارا شکر که سقف ماشین استاد بسته شد ومن از این آبشن ماشین کلی لذت بردم خدارا شکر

    خداراشکر که درختان زیبا دیدم

    خداراشکر که خیابان های زیبا دیدم خداراشکر بابت همه نعماتت خداجون

    در پناه خدا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام به دوستان عالی و خوب خودم در این سایت بی نظیر

    هر چه بیشتر بتوانم در زندگی خودم این نکته را رعایت کنم توجه به نکات مثبت

    از آن دسته زیبایی ها و نکات خوب بیشتر و بیشتر وارد زندگی من می شود

    این رمز پیروزی می تواند در زندگی من باشد

    به هر چیزی که توجه کنم از همان جنس بیشتر و بیشتر در زندگی من نمودار می شود

    این درس را یاد بگیرم

    به اتفاقات کوچک زندگی خودم توجه کنم

    آنها را ببینم

    از آنها درس بگیرم

    وقتی که من این اتفاقات کوچک زندگی خودم را ببینم وقایع بزرگ در زندگی من بیشتر رخ می دهد

    قدم اول نشانه های کوچک زندگی خودم را ببینم تا نشانه های بزرگ زندگی برای من رخ بدهد

    دقیقا نمونه همین اتفاقات کوچک در زندگی من

    دوستم که با دوست خودش برای من در مورد کار شهرداری صحبت کرد

    دوست دیگری که در مورد کارهایی که می خواهم آنها را انجام بدهم به من راهنمایی و مشاوره می دهد

    این آرامشی که اکنون در زندگی خودم دارم

    این راحتی که اکنون در ندگی خودم دارم و براحتی می توانم روی خودم کار کنم

    پیاده روی های روزانه ام که برایم خیلی راحت و آسوده است

    برخورد خوب دیگران با من

    همه و همه اینها را وقتی که کنار هم بگذارم از زمانی شروع شد که من روی خودم شروع به کار کردن کردم

    خدای من سپاسگذار تو هستم

    ممنون خدای خوب خودم هستم

    ممنون استاد عزیز هستم که من را به این راه آشنا کرد

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1400 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    نشانه امروز

    رزق بغیر الحساب

    یعنی نمیدونیم و روش حساب نکردیم ولی میفرسته

    خدای من چقدر لذت بردم از این فایل .ماشین قشنگتون،تیپ خوشگلتون،حرف حسابتون

    اصلا معرکه ای استاد.دقیقا دوست داشتم از خدا برام صحبت کنید.

    رب العالمین هر لحظه پاسخ ما رو میده.باید نشانه ها و نعمتهای کوچیک رو تایید کنیم

    این هدیه ها حتی اینکه قبلا اتفاقاتی یکدفعه می افتاد که هزینه میشد و الان نمیشه یعنی مسیرم درسته.

    حالا باید بیام بیشتر کار کنم ،بیشتر تمرکز کنم،بیشتر توجه کنم .

    خدای من چقدر فایل ارزشمندی

    استاد جان میخواستم کارگاهم رو بفروشم ولی بفروش نرفت و مجبور شدم دوباره شروع کنم ،همون روزهای اول کاری برام اومد ،توافق قیمت انجام شد و حدود چند ماهی است که از دستگاهی که خیلی کم درآمد داشتم ماهیانه حدود 40 تومن درآمد دارم.

    این یعنی چه،حالا بماند چه مشتری شریفی اومده و چقدر انسان خوبیه.

    در این مدت هم کار و پس از چند ماه هم ،کارگر، اصلا همه چی خودش جور شد.

    این نشانه بوده و من غافل .البته شکرگزاری میکردم ولی تو سایت ننوشتم گفتم بزار ثابت بشه بعد.

    استاد عزیزم از اینکه به من یادآوری کردی که هر لحظه از خدا بخواهم و جواب حتی کوچک گرفتم ذکر کنم سپاسگزارم.

    و اما بنعمت ربک فحدث

    آخیش قلبم باز شد ،دیروز و دیشب خیلی قلبم باز بود ولی امروز کمتر بود و الان دوباره دارم لذت میبرم از حال خوبم.

    اسناد جان فقط سپاسگزارم و دیگر هیچ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    حمید (در جستجوی سعادت) گفته:
    مدت عضویت: 2633 روز

    به نام یگانه هستی بخش

    به نام آنکه مرا آفرید

    به نام آنکه تو را آفرید

    به نام آنکه زیبایی‌ها را آفرید

    به نام آنکه من را در بهشت رها کرد و آزاد گذاشت تا از هر آنچه خودم می‌خواهم استفاده کنم و لذت ببرم

    به نام آنکه مرا اشرف مخلوقات نامید

    به نام آنکه جهان را مسخر من کرد

    به نام آنکه پس از خلقت من به خود بالید و به تمام فرشتگانش امر کرد که بر من سجده کنند

    اگر ساعتها بنشینم و بنویسم تا ذره‌ای از نعمتها، نشانه‌ها و زیبایی‌های خالق یکتایم را بنویسم، طاقت از کف خواهم داد

    اصلا چرا من

    خود خالقم فرموده که اگر دریاها مرکب شوند درختان قلم شوند باز هم نمی‌توانند صفات حق تعالی را بنگارند

    خدایا شکرت از اینکه در این مکان هستم

    خدایا شکرت از اینکه به نداهای قلبم گوش دادی و مرا پس از آنکه از درون، تو را صدا کردم و هدایت خواستم راهنمایی‌ام کردی

    خدایا شکرت از زمانی که با این بزرگوار (استاد عباسمنش عزیز) آشنا شدم جهان طور دیگری با من رفتار کرد

    جهان همان است که بود

    من تغییر کردم و دیدگانم باز تر شد

    چشم دل باز کن که جان بینی

    آنچه نادیدنی است آن بینی

    به گمانم چشم دل باز کردم و نادیدنی‌ها را کم کم دارم می‌بینم

    من نمی‌دانم این سیدحسین از کجا می‌داند چه اتفاقاتی برایمان می‌افتد که دقیقاً همان اتفاقها رخ می‌دهند

    از روز اولی که با فایلهای رایگان شروع کردم

    دقیقا همین اتفاقها افتاد

    چندین بار از همان مسیری که به سر کار می‌رفتم اسکناس پول پیدا کردم

    چندین بار سوار قطاری شهری شدم که از من کرایه نگرفتند

    از مسیری که همیشه به منزل می‌رفتم این بار پرواز دسته‌ای طوطی‌های زیبا را دیدم، باورتان می شود آن‌هم در تهران و چقدر این منظره جالب و زیبا بود و خدا را سپاس گفتم از این همه زیبایی

    در یک قرعه‌کشی که در اداره ما برگزار شد برنده شدم

    در قرعه‌کشی برای استفاده از ویلا در شمال کشور (که خیلی تعداد محدود بود) اولین نفر نام من بود و همه همکارانم متعجب بودند

    و ….

    باور کنید آنچه که من درک کردم نشانه‌ها آنقدر زیادند که از حوصله خارج است

    فقط این را فهمیدم که اگر چشمان بینا و گوش شنوایی پیدا کنیم

    آنچه نادیدنی است و آنچه ناشنیدنی‌ است خواهیم دید

    من آنقدر عجیب و غریب به این سایت هدایت شدم که خودش از آن نشانه‌هاست که همیشه سپاسگزارش هستم

    خدایا وقتی شروع به سپاسگزاری می‌کنم در همین بند انگشتانم که همین حالا در خدمت من هستند و این مطالب را تایپ می‌کنم آنقدر نشانه سپاسگزاری وجود دارد که شاید به زحمت بتوانم تا مچ دست برسم.

    هر کدام از انگشتان من در حال تایپ حروف خاصی هستند که اگر اینها نبودند چه می‌کردم ؟؟ (خدایا سپاسگزارم)

    ناخن‌هایم باعث سفت شدن سر انگشتانم شده است تا در هنگام تایپ به نوک انگشتانم فشار وارد نشود (خدایا سپاسگزارم)

    برجستگی‌های سر انگشتانم، مرا از میلیاردها انسانی که در حال حاضر در روی زمین زندگی می‌کنید و میلیاردها میلیارد انسانی که پیش از در جهان زیسته‌اند، جدا ساخته است (خدایا سپاسگزارم)

    خونی که در زیر ناخن‌هایم جاری است نشان از سلامت رگها و عملکرد صحیح قلبم دارد، خدایا سپاسگزارم

    وقتی بند انگشتانم خم می‌شوند یعنی من توانایی باز و بسته کردن انگشتانم را دارم و می‌توانم اجسام را لمس کنم یا حتی در دست بگیرم خدایا شکرت

    ….

    اینها نشانه‌هایی هستند که اگر درک و بینش خود را قدری بالاتر ببریم می‌توانیم آنها را درک کنیم و به خاطر داشتن اینها از خداوند متعال سپاسگزار باشیم

    من سپاسگزار خداوند هستم که مرا به اینجا هدایت کرد همانطور که استاد بارها گفته‌اند که من هدایت شدم

    خدایا شکرت که وقتی به اداره‌ای می‌روم و منشی آنجا با مهربانی و لطف از من استقبال می‌کند و کارم را به سرعت انجام می‌دهد یعنی اینکه تو جهان را مسخر من کردی که در خدمت من باشند و کارهایم را انجام دهند

    خدایا سپاسگزارم

    امیدوارم همه ما بیشتر نشانه‌ها را ببینیم و بیشتر خدا را به خاطر وجود این نشانه‌ها سپاسگزار باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    محمدرضا ذوالفقاري گفته:
    مدت عضویت: 3583 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم.

    استاد من باز دوباره خواب شما رو دیدم برای بار دوم و بوسیدمتون برای بار دوم.واقعا بوسیدن ادمی که تاثیر گذارترین وده تو زندگیت چقدر لذت بخشه.و چقدر خوشحالم که الان میدونم این خوابها یه نشانه س که من درگیر این راه و روشم که خواب استاد و خواسته هامو میبینم.

    هفته قبل جای همتون خالی با دوستام رفتیم قشم.من از همون ب بسم الله مسافرت فقط دنبال نشونه های خوب و مثبت بودم تو این مسافرت.بلیط قطاری که گرفتیم رفت و برگشت حدود 50 هزار بهمون تخفیف خورد که منم اخرش نفهمیدم این تخفیفه اصلا واسه چی خورد.

    وقتی رسیدیم قشم بجای هتل یه اپارتمان شیک و لاکچری پیدا کردیم که میگفت شبی 150 تومن و ما تونستیم شبی 100 ازش بگیریم.اصلا خودمونم توش مونده بودیم و تا اخر مسافرتم دوستام مرتب میگفتن عجب خونه ای و با چه قیمت توپی گیرمون اومدا….

    یه روزم که از سیتی سنتر قشم اومدیم بیرون و داشتیم پیاده قدم زنون میرفتیم طرف دریا تو پیاده روی پاساژ دوستام جلوتر از من میرفتن. اونا تا رد شدن پشت سرشون من یه حلقه ازدواج پر از برلیان پیدا کردم.واقعا مات مونده بودم.گفتم خدایا پس دارم مسیر رو درست میرم چقدر نشونه تو این مسافرت دیدم.دوباره لب ساحلم یه کارت بانکی پیدا کردم.تو راه برگشتم تو پیاده رو یه اب نبات چوبی پیدا کردم.خخخخ…. یکی دوستام فریاد براورد…. لامصب نکنه تو جیب بری و ما نمیدونیم و هی میگی پیدا کردم؟….خخخخخخخ…

    البته خداروشکر بعدا صاحب اون قطعه طلا با کمک بچه های انتظامات پاساژ پیدا شد…

    من انقدر حس خوبی گرفته بودم که کار روی تغییر باورام به بار نشسته و نشونه ها اینجوری خودشونو نشون میدن.

    خدایا بازم سپاس سپاس سپاس

    خدایا تویی وهاب و قهار و رزاق

    خدایا تویی رحمان و رحیم

    خدایا تویی قدرت شماره یک

    خدایا تویی سمیع و علیم و درخواستهای بنده هات رو حاضری بشنوی

    یه دعا نویسی دیشب تو اینستا تبلیغ مدد از دیو رو تبلیغ کرده بود…مدد از دیو…

    من به دعانویس خرده نمیگیرم چون اون اینجوری بلده از حماقت ادما پول دربیاره… ولی اینکه یه ادم به عنوان اشرف مخلوقات دست به چنین حماقتی میزنه که مثلا پول بده از دیو مدد بگیره………..واقعا نمیدونم چی بگم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    ملیحه خمر گفته:
    مدت عضویت: 3564 روز

    نشونه هایی که من تو این مدت دیدم:

    *دیشب دو تا تخفیف کفش دیدم که قیمتاش خیلی خوب بود. یکیشونم کفشای با کیفیتی رو 50 درصد آف زده بود

    *دوستی که بهم 60 تومن بدهکار بود خودش زنگ زد و کلیی اصرار کرد و پولمو ریخت به حسابم

    *یک گیگ اینترنت رایگان هدیه گرفتم

    *یک ساعت مچی خوشگلو که 290 بود، 260 تومن خریدم . و بعدش فهمیدم که این ساعت با این قیمت، خیلییی خوب گرفتم.

    *کفشی که دوست داششتمو قیمتش 128 تومن بود، 110 خریدم

    *دوستم بهم تلفن کرد و گفت میخوای سپر ماشینو عوض کنی، یه جا آشنا دارم که با قیمت خوب بخری. بدون اینکه من بهش بسپرم، خودش پیگیر این کار شد ?

    *میخواستم برم پی زندگی رویاییم و از کاری که دوستش نداشتم، استعفا دادم ، و با حال خوب شروع کردم به انجام کارای مورد علاقم ، اما بعد حدوددا 3 ماه که خیلییی ناامید شده بودم، تصمیم گرفتم برم سر یه کاری که دوستش نداشتم که خیلی جالب بود مدیرعامل بهم گفت بذار با مدیر مهندسی هماهنگ میکنم که فردا بیای سر کار، اما هر چی زنگ زد نتونست پیداش کنه و بهم گفت من باهاش هماهنگ میکنم امشب بهت زنگ میزنم که فرداش بیای سر کار . شبش زنگ نزد . تو دلم این بود که برم یا نرم، اینستا گرامو باز کردم دیدم نوشته : “گاهی فکر میکنی یک قرارداد بسته شده اما این طور نیست”. این متن برای من بود. فرداش که بهم زنگ زدن که برم سر کار، خیلیی احساس استرس داشتم. اصلا دوست نداشتم برم سر اون کار، اومدم و نوشتم که دو راه دارم یا انجام کارهای مورد علاقمو فراموش میکنم و به زندگی معمولی تن میدم و در عوض احساس امنیت میکنم، یا اینکه میرم پی علایقم و چیزایی که میخوامو از نو میسازم. این اتفاق و فشار ناشی از زنگ اون مدیر عامل کارخونه، برای من خیر بود که از بلاتکلیفی دراومدم

    *یک مسیری که کمی طولانی بود و راننده ی معدودی حاضر بودن منو ببره، یک راننده برام نگه داشت و سوارم کرد، و جالب اینکه من اول که سوار شده بودم ، تو ذهنم این بود که گفتم فلان چهار راهیی که تا خونمون فاصله داره، میخوام برم، اما انگار آدرس نزدیک خونمونو داده بودم و خودم حواسم نبوده و اون راننده ام با اینکه دور بود و من به صورت خطی سوار شده بودم و نه در بست، قبول کرد. و باز نکته جالب ترش اینکه ازم پول نگرفت و گفت من خودم یک خواهر دارم و وقتی دیدم شما کنار خیابون واستادین دلم خواست شما رو سوار کنم

    * توسط دوستانم با آدم های کتاب خون و اهل هنر اشنا شدم ودر فضاهایی که اونا هستن قرار گرفتم و فهمیدم که این فضاها چقدرر شبیه همون جاییه که من میخوام باشم

    *دارم دوره جهان بینی توحیدی رو میگذرونم و دیدک که چه جالب به طور اتفاقی چند تا آدمو دنبال میکنم که ایرانی های مقیم امریکا هستن و جالب اینکه دوتا از کسایی که فالو میکردم هر دو ساکن فلوریدای امریکا هستن

    *وااااااای همین حالا که دارم این متنو مینویسم 50 مگ اینترنت رایگان دریافت کردممم. این خودش نشونه در نشونسسس. یعنی چون هم در مسیر درستی هستم داره این نشونه ها اتفاق میوفته و هم چون داشتم تمرکز میکردم روی نشونه ها همین الان این هدیه رو گرفتمم

    *میخواستم برای خودم لباس زیر بخرم، دیشب دوستم اومد کلی لباس زیر خوشگل بهمون نشون دادو گفت که از تولیدی که خواهرش اونجا کار میکنه خریده وگفت اگه ما هم بخوایم برامون میاره با قیمتی تقریبا نصف قیمت بازااار. وااای چقدرر خوشحااالم

    *وای الان که دارم این متونو مینویسم میبینم که فقط همییین دیرووز چقدررر نشونه خوب دریافت کردمم . و وقتی مینویسموشن خیلی برام دارم برجسته تر میشن به نسبت زمانی که فقط بهشون تو ذهنم توجه میکردم

    *دیشب خیلیی خسته و نا امید بودم. به تنها دوستم که حرفامو میفهمه زنگ زدم و مشکلاتمو بهش گفتم، خیلی حرف های خوبی بهم زد که احتیاج داشتم بشونم و آروم بشم. جالبه که این دوستم به نسبت من مدت زمان کم تریه که با استاد آشنا شده اما بعضی حرف هایی که به من زد، استاد تو دوره جهان بینی گفته بود و این دوستم این بسته رو نداره

    و حرف های خیلی خوبی بهم زد از جمله اینکه: گفت من دارم روی خودم کار میکنم که اینو قبول کنم که اشتباه کردن یکی از ویژگی های من باید باشه. من حق دارم که اشتباه کنم و باید اشتباه کنم. وقتی که اجازه میدم به خودم که اونی که وااقعا هستمو بروز بدم و عمل کنم، اونوقت واقعا میفهمم که کی هستم، چی دوست دارم، و اشتباهاتم کجاست. و با کنترل و تنبیه کردن خودم به هیچ جا نمیرسم.

    و بهم گفت که من میتونم برم تو رشته های مورد علاقم درس بخونم و بعدشم تدریس کنم. و من به نظرم اومد که وای من به هنر علاقه دارم و عاشق صحبت کردنو بیان نظراتم هستمو تدریس میتونه این فرصتو به من بده.

    *یک نشونه دیگه اینکه حتی وقتی من به دوستم زنگ زدم گفت من طرح دارم قطع کن من بهت زنگ میزنم.

    *با دوستم در مورد کودک درونمون و نیازهاش حرف زدیم و من فهمیدم که رفتار درست با کودک درونم پاشنه آشیل منه . وقتی یکم روش کار میکنم خیلییی حالم خوب میشه و دست به کارهایی میزنم که واقعا منو خوشحال میکنه و وقتی ولش میکنم زندگیم خیلی سخت و پر از درد میشه.

    و من یه مدت کوچولو کار کردم در این زمینه و وااااقعاا حالم خیلی خوب شدو کلی از درد های روحم بر طرف شد . اما فک کردم درستش کردم و دیگه کار نکردم. با حرف های دیشب دوستم فهمیدم که باید تا اخر عمرم روش کار کنم. چون من در کودکی با سختگیری بزرگ شدم . پس نیاز دارم یاد بگیرم که با کودک درونم چطور مهربون باشم

    *از سمت دوستام به یک بیرون رفتن به خارج از شهر دعوت شدم که حسااابی خوش گذشت و خیلی خوب و با امکانات رفتم وبرگشتم و اونجا هم بچه ها همه کارا رو کردن و شاید باورتون نشه من کلا کمتر از 10 تومن خرج کردم .

    *خیلی جالبه من از وقتی از کااری دلخواهم نبود اومدم بیرون و تصمیم گرفتم فقط کارایی و انجام بدم که برام لذت بخشه، دقت کردم با اینکه کار نمیکنم، اما زندگیم خیلی با کیفیت تر شده، غذاهای بهتری میخورم، کافی شاپ های خوبی میرم، لباسای باکیفیت تری میخرم، ماشین زیر پامه یه سری جاها رو با ماشین میرم، پولم صرف کارایی میشه که بیشتر دوسشون دارم مثل کلاس رقص و کلاس زبان. و کلااا برام واقعا جالبه خیلی بیشتر از زمانی که کار میکردم احساس اینو دارم که پول هست، پول دارم، پول میرسه ، گشایش در راهه، و کلا احساس پول داری بیشتر میکنم و یه حس خیلی خوبی میده بهم. شاید این پاداش من باشه که شجاعت به خرج دادم و از کاری که نیمخواستم اومدم بیرون، و یک دلیل دیگشم میتونه این باشه که از فضای کارمون که آدم هایی بودن که همش از اوضاع مالی و اقتصادی خودشون و مملکت مینالیدن، دور شدم

    *اتقاقای جالب دیگه ای هم افتاده: مثلا اپلیکیشن های خیلی بهتری رو گوشیم نصب کردم که خیلی کار کردن باهاشون راحت تر و لذت بخش تره. مثلا اپلیکیشن جدیدم که برای کتابه، جالبه که خیلییی رابط کاربریش بهتره، و کتاب ها رو با قیمت پایین تری نسبت به اپلیکیشن قبلیم میذاره.یا اپلیکیشنی که خیلییی راحت در یک چشم برهم زدن کلا کارای بانکیمو باهاش میکنم. این ها از قبل وجود داشتن و وقتی من مدارم عوض شد اومدن تو زندگیم و جالبه که هرکدومشون به یک طریقی اومدن و من براش زحمتی نکشیدم

    *یک اتفاق جالب دیگه اینکه از خونه دوستم میخواستم اسنپ بگیرم دوستم کد تحفیفشو به بهم داد و من با کلا 2 هزار تومن اومدم خونمون در حالی قیمتش حدود 7تومنه.

    *اتفاق خوب دیگه اینکه در یک محل، با یک آقایی که برخورد جالبی نداشت بدون اینکه فکر کنم ناخود آگاه خیلی مودبانه ومحکم برخود کردم جوری که اون پسر با اینکه بهش نمیخورد یکهو حالتش عوض شد و از من عذرخواهی کرد. و بعدا دوستام خیلی تحسینم کردن و گفتن که خیلی عالیه که تونستی اون طور برخود کنی، اگه ما بودیم هیچی نمیتونستیم بگیم و من کاملا حس میکنم که از اثرات دوره عزت نفسه توی من

    من کلا الان حدودا 3 ماهیی میشه که دوره عزت نفسو تموم کردم و بچه ها آموخته های این دوره مثل غنچه هایی هستن که بعضی هاشون گل دادن و هنوزم دارن تو درون من گل میدن و من خیلیی خوب این گل دادنشونو تو وجودم حس میکنم. الان که اینو مینویسم موهای دستم سیخ شدن . خیلی احساس قشنگیه .

    *و باز از نکات خیلی خوبی که حاصل دوره عزت نفسه، از وقتی که عزت نفسم بالاتر رفته رفتار مامانم مشخصا با من خیلی بهتر شده، و خیلی بیشتر به من احترام میذاره و سعی میکنه چیزایی که برام مهمه رو بهش احترام بذاره و رعایت کنه و منم خیلیی آزاد تر شدم و خیلی بیشتر و راحت تر دارم اون جوری که خودم میخوام لباس میپوشم ، یا جایی که میخوام میرم، مثلا قبلا نمیتونستم شب خونه دوستم بمونم اما پریشب به مامانم گفتم که چون صبح جمعه میخوام با بچه ها برم بیرون، شب خونه دوستم میخوابم و اونم مخالفت خاصی نکرد . و یا همین الان که دارم این متنو مینویسم اومد ازم اجازه گرفت که تو لیوانم به آقای تاسیساتی که اومده خونمون، چایی بده

    *وای همین طوری که دارم مینویسم چقدر همش اتفاق خوب یادم میااااد: من همیشه با والدینم مشکل داستم و از جو خونه وکلا وضعیتمون اصلا راضی نبودم، اما چون کوچیک بودم نتونسته بودم ازخودم مواظب کنم و حال خودمو خوب کنم و مراقب حال و احساسم باشم. خلاصه، من یکی دو ماه پیش جرات کردم و رفتم سراغ همه اون اتفاقات بد. من برای اولین بار جرات کردم و با یکی از دوستانم راجع بهشون حرف زدم . و ازش خواستم که منو درک کنه و اونم خیلیی خوب منو همراهی کرد. من یه شب تا صبح باهاش حرف زدم و حساابی گریه کردم. از فردا صبحش خیلی احساس قدرت بیشتری میکردم و احساس کردم خودمو بغل کردم . و بعدش با دوتا از صمیمی ترین دوستام حرف زدم و همه چیزایی که از بچگیم تا الان اذیتم کرده بود حرف زدم و خالی شدم . باری که سال ها به دوش میکشیدم و خجالت میکشیدم کسی از اوضاع خانوادم بفهمه، شجاعت داشتم و به کسایی که بهشون اطمینان داشستم گفتم و ترسم ریخت و احساس کردم که ماجرا اونقدر وحشتناکم که من فکر میکنم نیس و خجالتم نداره چون هیچ کدومشون تقصیر من نیس .

    *یه چیز خیلی مهم دیگه: من فهمیدم که خیلی دلم میخواد و نیاز دارم که به خدا اطمینان مالی پیدا کنم. میدونین منظورم چیه؟ میخوام به اینجا برسم که عمیقا اینو حس و باور کنم که خدا همییییشه برای من پول میاره و من همیییشه تامینم تو زندگیم. این خیلییی احساس آرامش به من میده. میدوننین من چی میخوام؟ میخوام این طور باشه که من اگه حتی هیچ شغلی هم نداشته باشم، اصلااا نگران نباشم و خیلی خوب و عالی زندگی کنم و همه نیازامم برطرف کنم و هر کار دوس دارم بکنم. و میخوام وقتی میخوام کاری رو شروع کنم صرفا برای عشق و علاقم باشه و نه از سر اجبار و اینکه باید حتما کار کنم تا پول داشته باشم

    نکته جالب اینکه متوجه شدم دوستم که سالهاست میشناسمش همین زندگی رو داره: اون دقیقا برای پولی که من به خاطرش میرفتم سر کار، و حتی خیلی بیشتر از اون، هیییچ فعالیت اقتصادی ای نداره، اما عملا پول از راه های مختلفی میرسه دستش و خدا رو شکر هیچ وقت بی پول نمونده و جالبه بهتون بگم که این دوست من پزشکی بین الملل میخونه و بهم میگفت ملیحه من برام از بچگی اینطوری بود که همه همیشه بهم پول میدادن برای همین الان حتی اگه 40 هزارتومن فقط تو جیبم باشه، اصلا احساس نمیکنم که من فقط 40 تومن دارم ، احساس میکنم که من یه پول بزرگ دارم که مال منه و به من میرسه . بعد میگفت یه سری دوستش بهش گفته فلان جا مانتو تخفیف خورده و دوستم منم میره که نگاه کنه و از یه مانتو خوشش میاد و با اینکه پول کمی توحسابش داشته میخره و بعدشم میره کباب میخوره و کلا 30 تومن براش میمونه اما میگفت من خیلی احساس خوبی داستم و حس میکردم که پول میرسه و یکی دو روز بعدش یک کارت پیدا میکنه تو وسایلش که توش 200 تومن بوده . و از این ماجرا ها این دوست من زیاد داره. به نظرم خدا این دوستمو نشونم داد تا باور کنم که همچین ادم هایی هستن. با اینکه این دوستم همیشه چنین زندگی ای رو داشته اما من تازه متوجهش شدم چون تو مدار قرار گرفتم و و جالبه وقتی این ویژگیشو به خودش گفتم برای خودشم خیلی جالب بود چون خودشم بهش دقت نکرده بود

    دوستان عزیزم اگه شماها هم از این تجربیات داشتین که پول از راه های مختلف اومده تو زندگیتون لطفا برام بنویسین تا ایمانم قوی تر بشه

    *یه نکته خوب دیگه اینکه اقای تاسیساتی الان رفت و شاید باورتون نشه برای درست کردن سیفون دستشویی و دست شور توالت و شیرش کلا 50 تومن گرفت . در حالی که کارشم خیلییی خوبه.

    *بچه ها یه اتفاق خوب دیگه. دوستم اون لباس زیرایی که براتون گفتم، الان عکسشو برام فرستاد که انتخاب کنم ?

    *گواهی نامه رانندگیمو که گرفتم، از اون طرف ماشین هم برام حاضر بود. بدون اینکه بخوام ماشین بخرم، چون بابام خودش از ماشینش استفاده نمیکنه، بیشتر اوقات من ازش استفاده میکنم

    *یک اتفاق خوب دیگه: با دوستانم به یک کتاب فروشی رفتیم .اونجا پسری بود که از همکلاسی های کلاس عکاسی دوست منه. این آقا عااشق کتابه و خیلییی کتاب خونه و از طرف دیگه عاشق این بود که کافی شاپ داشته باشه. حالا حدس بزنین چی شده؟ این آقا تو یک کتاب فروشی خیلی خوب کار میکنه. (من برای اولین بار تو عمرم دیدم که تو یه کتاب فروشی کلی آدم مشتاق هست جوری که برای خرید کتابت وپرداخت پولش باید تو صف وامیستادی . و واقعا خوشحال شدم چون قبلا فکر میکردم که کارای هنری یا کتاب فروشی ها درآمد ندارن).و حالا یک اتفاق خیلی خوب دیگه: این دوستمون علاوه بر اینکه جاییه که دار کار مورد علاقشو انجام میده یعنی تو کتاب فروشی کار میکنه و با مشتری ها در مورد کتاب ها حرف میزنه و کمکشون میکنه که کتاب مورد دلخواهشونو پیدا کنن، طبقه بالای کتاب فروشی رو بدوووووون اینکه ازش پولی بگیرن دادن بهش تا کافه کتاب بزنه. میبینین چقدررررر عااالی شده؟؟؟ اون به هر دوتا چیزی که میخواست رسید تااازه بدون اینکه هزینه بده برای مکان کافی شاپش. تازه حضور اون کتاب فروشی باعث مشتری های بیشتر و ثابت هم میشه براش

    خدایا شکرت. دوستان عزیزم انشالا که هر روز برا هممون کلیی اتفاق خوب بیوفته

    استااد عزیزممم. میدونم که این کامنتو میخونی پس بدون که دوووستتت دااارررمم و برات از ته قلبم آرزوی خوشبختی میکنممم. و اگه روزی ببینمت حتما خیلی محکم بغلت میکنم و میبوسمت و ازت تشکر میکنمم . مااچ مااچ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 2998 روز

    بنام فانی قریب من

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته جان و تموم عشق های پاک روی زمین توی خانواده صمیمی عباس منش

    خدارو هزاران بار شکر برای این هدایت های بی نظیر خدا برای اینکه هر بار ما متعهد تر و با توکل بیشتر با عامل بودن بیشتر میخوایم ادامه بدیم خود خودش ما رو توی مسیر مستقیمش ادامه میده.

    خدارو هزاران بار برای این پیغام نشانه ها که مسیرم درسته و باید ادامه بدم تا خواسته های بیشتر وارد زندگیم بشه.

    بیشترین باگی که توی خودم پیدا کردم تازه میفهمم چقدر ریشه ای در مورد اینکه پول و خدا رو جدا از هم میبینم و توی دو تا مسیر مختلف.

    اصلا امروز که از دیشب این رو فهمیدم و امروز توی حیاط خونمون داشتم قدم میزدم یعو هوا برف ریزی شد و کل هوا تغییر کرد و همون موقع نشونه شو برای درستی مسیرم تایید کردم

    خدارو هزاران مرتبه شکر

    بعد مدتها توی غذای امشب پیاز ریخته نشده بود و کوکو سیب زمینی خیلیی خوشمزه تر از بارهای قبل بود و خیلی وقت بود البته کوکو درست نکرده بودیم. بعد امروز نشونه دیدم که برای عشقم که قرار بوده چند تا جعبه از کسی بگیره که مال جهیزیه س این در حالیکه من با عشقم میخوایم بریم سر خونه زندگی مون و از خدا بهترین و عالی ترین و با کیفیت ترین جهاز و وسایل رو میخوام. خدایا هزاران بار شکر وقتی متن این فایل فوق العاده رو خوندم گفتممممم خدااا یا چقدر واقعاا چقدر همه چیز درکش فرکانسیه

    حتی ایتکه بدونی راه بزرگ تر شدن ظرفت همین نشونه های کهباید تایید بشه وقتی تو داری روی خودت کار میکنی و وای چقدررر خدا هدایتگره

    همون لحظه که داشتم با خودم تکرار میکردم که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست یهو حسم گفت بیا سایت اومدم دیدم یکی از دوستانم برام زیر همین فایل و کامنتی که من سال 97نوشتم رو خدا الان باز یه نشونه داد که بیام بخونم و اصلا گفتم خدایا خدایا خدایا شکرت چقدر تو بی نظیری اخه اینم نشونه درستی مسیره و کامنت خودم که نسونه درستی برای ادامه دادن مسیره که آقا برو ادامه بده ادامه بده.

    خدایا هزاران بار شکر که دیروز گل دیفن باخیا اومد توی اتاقم یه مشکلی براش پیش اومد و من هدایت شدم اصلا بیارم توی فضای داخلی اتاق گرمتره و رنگ و روش انروز باز تر شده بودو حتی توی آشپزخونه وایستی خیلی قشنگ میتونی گل خوشگل دیفن خانونی رو بیینی.

    خدایا شکرت شکرت چطوری میتونم از این لحظه به بعد نشانه هات رو تایید نکنم و ذوق نکنم براش که این خود رشده و رفتن به مدار بالاتره.

    عاشقتم وای اونجایی که گفتی استاد هر چقدر به نعمت های کوچک تر اهمیت بدی نعمت های بیشتری هم به تو اهمیت میدهند

    خدا وکیلی این جمله چقدر برجانم نشست

    عاشقتونم خیلی تحسینت میکنم استاد عباسمش برای عشق و زیبایی تعهدی و تمرکزی که روی خودت میذاری همیشه عاشق این تعهدتم برای زندگی براساس قوانین جهان.

    اون روز من یه نشونه دیدم که یه شاهین دیدم که اصلا تا حالا ندیده بودم

    یا اینکه شکلاتی رو که دوس داشتم روی دفترام گذاشته شده بود یا کبابی که دیشب درخواست دادم و رها بودم برام جور شد

    یا اینکه خیلی نرم و راحت کبابه درست شد

    خدارو هزاران بار شکر

    امروز میخواستم یه فیلتر شکن بخرم پولشم دادم ولی هنوز جور نشده که بخرم و ایمان دارم خیریتی توشه برام که الان نمیدونم

    امروز تا پنجا تومن خرج کردم پنجاه تومن اومد به حسابم.

    خیلی اتفاقات زیبا و نشونه های که داره میگه ظرفت بزرگتر میشه فقط توجه کن و تایید کن

    یا اینکه دوس دارم ناخن هام و موهام رو درست کنم و نشونه هاش داره داده میشه که افراد اون رو دارن و تجربه میکنند.

    خدایا هزاران بار شکر خدایا هزاران بار شکر

    عاشقتم عاشقتم خدا جونم من عاشقتم

    استاد عاشقتم خانم شایسته عاشقتونم

    اینقدر این رو سه روزه نشونه اومده

    یه مسیری رو دو سه روزه واردش شدم ولی کامنت تبریک و تحسین دارم میشم و این خودش نشونه ی درستی مسیرمه خدایاا شکر شکرت

    یا حرف مامانم درباره خواستگاری اینا همش نشونه س خدایا ادم واقعا فراموش کار میشه

    من میخوام با ذوق ادامه بدم و نشونه هاتو تحسین کنم عاشقتم

    استاد چند ماهه که من متعهدتر و عامل تر شدم و هر روز ستاره قطبیم رو مینویسم و با هدایت توکل به خود خدا داره بهترین ها برام رخ میده.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    واقعااا که مسیر درسته و اقعا میخوام ادامه بدم

    خدایا خیلی دوستت دارم.

    استاد خیلی عاشقتم خیلی دوستت دارم

    خانم شایسته جانم دوستت دارم

    بچه ها همتون بی نظیرید

    14٠٠1/11/9

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سعید یوسف نژاد گفته:
      مدت عضویت: 951 روز

      سلام خانم مرادی

      شما تو این فایل تاریخ 25 مهر 97 هم کامنت گذاشتی الان هم اومدی دوباره مطلب نوشتی.

      آیا در این مدت که تو سایت و برنامه های استاد هستین موفقیت های بزرگ داشتین لطفا بنویسید

      خوبه که عزیزانی که سالهاست تو برنامه های استاد هستن دستاوردهاشون رو بنویسن.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    اسما گفته:
    مدت عضویت: 3133 روز

    سلام به استاد عباس منش و همه دوستان و گروه تحقیقاتی عباس منش

    من تازه دارم به نشانه هایی که هر لحظه در زندگی من هست توجه می کنم .استاداز وقتی با سایت شما اشنا شدم زندگی ام خیلی عوض شده و بی نهایت ارامش پیدا کردم می دونید تازه ترین نشانه ها مربوط به همین چندروز اخیر بود که من برای چکاپ هر ساله باید ازمایش خون می دادم و همیشه هزینه های بی شماری پرداخت می کردم ولی این بار در همان ازمایشگاه زمانیکه می خواستم پول پرداخت کنم هزینه را صفر عنوان کرد , این یک نشانه …. بعد از اون نتیجه ازمایش ام بهترین نتیجه همه ازمایش هایی که تا به حال داده بودم ,بود این یک نشانه دیگه در صورتیکه تا قبل از این دکترم نظرش به عمل مجدد ولی من براساس درس هایی که در این سایت و از شما یاد گرفته بودم و در زندگی ام عملی به کار بردم نتیجه هاد عالی رو دیدم و جالب تر اینکه زمانی که پیش دکترم بودم دکترم گفت با حالت تعجب که همه چیز عالی و نرمال و برو زندگی کن …این هم یک نشانه دیگه و فقط سپاس گزار خداوندم هستم و سپاس گزار خداوندم هستم که من در مداری که شما و سایت شما هست راهنمایی کرد… ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    علی یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3781 روز

    سلام حسین جان

    چیکار کردی با من که دوباره اشک شوق و خواسته های خدا برای من ، دوباره در من جاری شد…

    دست مریزاد پسر دست مریزاد به تو

    این فایل ها مثل آپدیت هایی است که هر از گاهی همونطور که اپلیکیشنهای موبایلمونو آپدیت میکنیم ، بهش نیاز داریم برای سرعت بیشتر به خواسته ها

    باز هم تحت تاثیر هماهنگی بیشتر با خودت قرار گرفتم.

    حسین جان خداوند تو را حفظ کنه برای همه مردم جهان

    مسیر زندگی منو خیلی تغییر دادی

    خدا را در همه صحبتها و فایل هات دیدم و بیشتر عاشقش شدم

    ترسهام از قبل کمتر شده

    نگرانی هام کمتر شده

    ایمانم اگر به ذره ای هم بوده بیشتر شده و نتایجم بهتر

    و این اول راهمه

    هیچوقت تو و راهت را فراموش نمیکنم

    اینجا نوشتم تا بخونی چون اینجا فعلا پل ارتباطی من با تو هس

    دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: