سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 2

1006 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جواد میگلی گفته:
    مدت عضویت: 2893 روز

    به نام خدا

    ایمان دارم کامنت های این فایل غوغا کنه

    عالیه استاد

    حلالت هر چی داری

    همین دیروز برای معاینه فنی ماشینم به مرکز معاینه فنی تشریف بردم قبلش کلی نجواهای ذهنی که ماشینت خراب است و در معاینه فنی رد میشود تماس بگیر با یکی از آشناهاتون تا سفارشت رو بکند

    من بی توجهی کردم ماشینم پذیرش شد و دقیقا مصادف شد با ساعت تعطیلی مرکز معاینه فنی و چون عجله داشتند پرسنل برای رفتن به خونه فقط از ماشین بند ه عکس گرفتند و معاینه رو صادر کردند

    چند روز پیش سوال کردم از جهان و خداوند که من چه شغلی راه اندازی کنم بهتره در خواب بهم گفته شد که موبایل فروشی و دقیقا فردای همون روز مغازه همسایه ما به موبایل فروشی اجاره دادند

    به محض کار کردن روی باورهام و تغییر فرکانسم حال بهتری پیدا می کنم و مشتری طوری از در و دیوار برای مغازه ام میشود که وقت سر خارندن ندارم

    بهم گفته شد برای مغازه ام کارمند استخدام کنم من این کار را انجام دادم و چون با کارمندی که به کار گرفتم هم فرکانس بودم باعث شد این موضوع که یه رشد بسیار عالی در فروشمون داشته باشیم

    بی نهایت نشانه هست

    مرسی استاد بابت این فایل عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3376 روز

    استاد جان فراموش کردم بنویسم که با خانوادم ببر سر بعضی مسائل مشکل پیدا کردم اما بعد با کمی توجه روی نکات مثبت اخلاقیشون و سپاسگذاری از خداوند بابت داشته هام برگشتم خونه و خیلی خوشحالند از اومدنم و مطمئنم این مشکل با راه خیلی ساده ای حل میشه اصلا دنیا رنگ دیگه ای گرفته و سپاسگذارم از خداوند که اینقدر قشنگ قوانینش جواب میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3376 روز

    استاد عزیزم سلام

    واقعا چقدر زیبا توصیف میکنید واقعا درسته وقتی سپاسگذاری رو یادم رفت دوباره اتفاقات افتاد ولی نذاشتم ادامه پیدا کنه و دوباره قوی تر دارم ادامه میدم و نشانه هاشم دیدم و سپاسگذارم .واقعا اگر در مواقعی که با ناخواسته ها مواجه میشیم بتونیم سپاسگذاریکنیم و به نکات مثبت قضیه توجه کنیم چقدر اتفاقات قشنگتر رخ میده سپاسگذار خداوندی ام که شما رو سر راه ما قرار داد که رب خودمون رو جور دیگه بشناسیم اونجوری که واقعا هست نه اونجوری که برامون تعریف کردن???

    موفق و موید باشین استاد جون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مجتبی دارینی گفته:
    مدت عضویت: 3599 روز

    خدایا شکرت به خاطر رایگان بودن این فایل مهم و زیبایی که امروز صبح دیدم.اصل و اساس قانون جهان را یعنی توجه به نکات کوچیک مثبت و شکرگزاری را امروز صبح به صورت رایگان آموختم.خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سمیرا نظری گفته:
    مدت عضویت: 3051 روز

    سلام استاد عزیزم

    خدا خیلی خیلی سریع و الجواب همین یک ساعت پیش داشتم روی این باور کار میکردم ک خدا خیلی سریع جواب میده تو یه لحظه تو ذهنم گفتم کاشکی استاد یه فایل بزاره رو سایت و خدا جونم به همین سریع یی جواب داد واقعا استاد وقتی توجه میکنم به روزهای زندگی میبینم چقدر تغییر چقدر معجزه تو زندگیم داره اتفاق می افته و من همین جور سر سری از کنارشان می گذرم فکر میکنم عادی خوب برای همه همین جور هست غافل از اینکه بابا این هایی ک داره تو زندگیم اتفاق می افته یه روزی آرزو هام بوده باور کنید همین امروز ک گذشت کلی اتفاق های ریز و درشت عالی اتفاق افتاده و منم کلی براشون سپاسگزاری کردم ولی باز شیطون دست بکار شده بود ک چرا نتیجه واقعی پول و نداری چرا شرایط مهاجرت ت فراهم نمیشه داشت احساس مو بد میکرد ک بازم در زمان مناسب اون چیزی ک باید بشنوم از طرف یکی از دستان پر قدرت خداوند مهربونم شنیدم و مهر تایید شد برام ک تو مسیر درست هستم و باید هزاران بار همین چیزهای به ظاهر کوچیک ک البته العان واسم کوچیک شده همین ها قبلا برای من ارزو بود مثل اینکه تازه با قوانین اشنا شده بودم نمیدونستم الهامات چیه چطور میشه بتونم منم الهامات خدا رو دریافت کنم العان شکر خدا قدم به قدم زندگی مو با الهامات خدا زندگی میکنم انقدر واضح شده ک هر شب تو خواب خدا بهم میگه چیکار کنم بعد یادم میره ک این جزئ از ارزوهام بوده ک العان بهش رسیدم خوب با همین الهامات به خواسته های بزرگترم هم میرسم واقعا چقدر ما در واقع بهتره بگم من من من چقدر فراموشکار هستم و زود گول شیطون و میخورم این همه اتفاق خوب امروز همه رو برام هیچی جلوه داد و دست گزاشته بود رو نقطه ضعف هام چقدر موزیانه میخواد تو ذهن من نفوذ کنه از هر طریقی تا احساس مو بد کنه خدایا شکرت ک همیشه در زمان مناسب منو هدایت میکنی

    استاد بینهایت سپاسگزارم انقدر این فایل به موقع و همزمانی بود ک فقط باید همین چیزها رو در همین ساعت می شنیدم اتفاقا همین فایل خودش یه نشونه خیلی بزرگ برای من بود ک باید بنویسم و هزاران بار شکر کنم ک چقدر به موقع خدا با من از زبان شما حرف زد در پناه خدا همیشه بدرخشید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    نسیم نورافکن گفته:
    مدت عضویت: 2782 روز

    وقتی شما عظمت خود را دریابید. فقط شکوه و عظمت را در زندگی خود جذب می کنید و اگر باور شما این باشد که هرچیزی مشابه خود را جذب میکند، در این صورت بهترین راه برای جذب مهر و محبت در زندگی تان این است که:

    خودتان را آنقدر دوست داشته باشید تا وجودتان سرشار از عشق شود.

    در نتیجه فقط آن چیزی را در زندگی جذب خواهید کرد که با این باور شما در مورد خودتان هماهنگ باشد.

    من این رو به عنوان مهم ترین اصل در زندگیم پذیرفتم و باور کردم و باورهای دیگه ام رو در مورد همه چی بر این اساس می سازم

    من لایق ثروت زیاد هستم

    من اونقدر عظیم و توانمند هستم که میتونم با انجام کارهایی که بلدم به بهترین شکلش تغییر بزرگی در دنیا بدم

    هر چقدر هر روز بیشتر به خودم علاقمند میشم اتفاقات بهتری می افته و نشونه های بیشتری بهم نشون داده میشه

    آدم ها هر روز با من مهربونتر میشن

    هر روز آدم های بهتری در رابطه با همه چی تو مسیرم قرار میگیره

    مثلا تو هفته گذشته بدون هیچ تقصیری تو مسیر دادگاه و کلانتری و دادسرا و پلیس افتادم و با وجود تمام انرژیهای منفی که وجود داشت سعی کردم خودم رو اونقدر با ارزش بدونم که در آغوش خدا باشم در تمام این مسیر و شگفت انگیز بود رفتار پلیس ها و قاضی و کارکنانی که همه ازشون شاکی بودن با من . با من مثل یه آدم خاص رفتار شد همه بهم احترام گذاشتن و کارهام رو در کمترین زمان ممکن به انجام رسوندن قاضی که به بداخلاقی مشهور بود با من مثل یک پدر برخورد کرد و کارم رو ظرف دو سه ساعت راه انداخت

    و من وقتی از دل این حادثه بیرون اومدم خودم رو عزیزتر از قبل حس کردم

    باایمانی چندبرابر قبل به اینکه اگر احساست خوب باشه اتفاقات خوب برات می افته

    و این آزمایشی بود برای محک زدن ایمان من

    و من از پسش براومدم

    هر روز صبح بلند میشدم خودم رو سرشار از عشق و ایمان به خدا میکردم خودم رو به خدا می سپردم و می رفتم

    هر روز درسهایی که از استاد عباس منش گرفته بودم از وین دایر و استر هیکس هم به کار می بندم و نشونه پشت نشونه داره برام ظاهر میشه و تایید میکنه درستی مسیری که درش قرار دارم رو

    مثالها خیلی زیادن روزی چندتا برام پیش میاد

    مثلا یه روز میرم یه سوپری گردویی که همه جا کیلویی 50-60 تومنه رو میگه مال باغ خودمه بدون دلال دارم می فروشم کیلویی 30 تومن با کیفیت و طعم عالی. فرداش از یه جایی رد میشم یه باغه که درش رو باز کرده داره میوه هاش رو از توی باغش تر و تازه نصف قیمت می فروشه

    روز بعدش تو میوه فروشی میگه استثنا امروز فلفل دلمه ای رنگی قیمتش یک پنجم همیشه هست دقیقا روزی که من قصد خریدش رو کردم

    تو فروشگاهها اون اجناسی که من احتیاج دارم آف میخورن

    هر روز هر روز تعداد این ها بیشتر میشه

    و من اتفاقا چون منتظرشون هستم چون منتظر همین نشونه های کوچیک هستم تا تکاملم رو طی کنم و برسم به اون گنده گنده هاش با جون و دل می پذیرمشون و بابتش خدا رو شکر میکنم

    چون من لایق تمام این مهربونیهای جاری خداوند از طریق مردمش هستم

    چون من بندهء باشکوه خداوندم که خداوند بهترین ها رو برام در نظر گرفته و منتظره تا ارتعاشات من با اونها هماهنگ بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2613 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و دوستان هم فرکانسی ام….

    بارزترین و آخرین نشانه ای که تجربه کردم، همین اللن رخ داد.

    از خواب بیدار شدم و سراغ گوشیم رفتم و بلافاصله آلارم فایل جدید استاد رو دریافت کردم. جالب نیست؟

    میشه گفت این فایل داغه داغه! همین ده دقیقه پیش روی سایت قرار گرفت و من به عنوان اولین شخص دریافتش کردم.

    خداوندا سپاسگزارم

    امیدوارم حالتون توی تک تک لحظات خوب باشه.

    روز بخیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2938 روز

    سلام استاد نازنین

    از معدود دفعاتی ست که فقط با خوندن متن فایل دست به قلم میشم یعنی هنوز فایل را گوش نکردم ولی از اونجا که همیشه در بهترین لحظه با فایل جدیدی که متناسب با اوضاع فرکانسی من باشه در زندگیم حاضر میشی من هم رغبت شدیدی دارم که از نشانه ها بنویسم

    اول اینو بگم که ناشکر بودن یک خصلتی بود که از ابتدا همراه من بود ، ناامیدی و بی اعتمادی به خدا و دلشوره و نگرانی برای آینده و ترس از بی پولی ، ارمغان پدرم بود که در سیستم باوری من به نحو مطلوب و قوی حک شده بود تا جاییکه از سن بسیار پایین لذت و خوشی های کودکانه ام تمام شدند و جای خودشون را به افسردگی و ناامیدی و ترس دادند ، گاهی فکر میکنم هیچکس در این سایت به اندازه من نیازمند و تشنه حرفها و آموزش های شما نبود چرا که انسان های فقیر یا حتی بیماری را درطول زندگیم می دیدم که شاد بودند ، سپاسگزار بودند ، هرچی بودند از خانواده ما راحت تر زندگی میکردند ، جالبه منی که از رفتارهای پدرم که دائم خشمگین و عصبی بود و عجله و شتاب خاصی همیشه در رفتارش آشکار بود ، متنفر بودم خودم دقیقا مثل پدرم شدم بااین تفاوت که پدرم همه چیز را بروز میداد و بیرون می ریخت اما من از درون زجر می کشیدم و خودم را یکسره وقف بچه هایم میکردم ، وقف اطرافیان ، وقف هرکس و هر چیزی الاّ خودم ، انگار میخواستم جای خدا بنشینم و بقیه را خوشبخت کنم ، میخواستم کاری را که پدرم هرگز نتونست در حق خانواده ش انجام بده من انجام بدم ، هیچکس بمن نگفت که قدرت و ثروت و خوشبختی فقط و فقط در دست خداست ، ما به دنیا آمده ایم که از او بخواهیم و شاد زندگی کنیم ، کسی از انرژی و نیروی توکل بمن چیزی نگفت .

    یکی دو سال قبل از آشنایی با استاد این سوال تو ذهنم خیلی تکرار میشد ، چرا من نمیتونم مثل دوران کودکیم با خدا حرف بزنم ؟ واقعا تلاش خودم را میکردم که به خدا نزدیک بشم اما هرچی باهاش حرف میزدم حرف هام از نیم متر بالای سر خودم بالاتر نمیرفتند ، حالا میفهمم که خدا اصلا اون بالا ها نبود که صدام بهش نرسه خدا درون من بود اما من از خودم دور بودم ، او بود ، من نبودم …آه استاد عزیزم الان که دارم اینا را می نویسم هیچ ربطی به اون روزهای بد ندارم ، هیچ ربطی به بابام ندارم ، بابام الان پیر شده و میگه حرص نخور بابا ، تا میتونی بخند ، سخت نگیر بابا ، دلم میخواد بهش بگم بابا چرا گذاشتی پیر بشی تا آروم بشی ، کاش از اول همینطور آروم بودی ، کاش یادم می دادی به خدا اعتماد کنم ولی بعد میگم نه ، من به همین سرنوشت راضی ام ، سرنوشتی که منو به پدر اصلیم گره زد ، سرنوشتی که من پدرم را بعد از سی و هفت سال پیداکردم ، استاد درسته که تو همسن من هستی اما پدر واقعی من تو هستی ، اینا را میگم که بدونی چرا بعضی ها نمیتونند شکرگزار باشند ، نمیتونند نشانه ها را درک کنند ، بعضی ها کلا ناسپاس بزرگ میشند ، آدم ناشکر نه چشمی برای دیدن نشانه ها داره و نه حسی برای درک اونها ، آدم ناشکر حتی از بارون و هوای بارون زده لذت نمیبره ، آدم ناشکر فقط می دود در حالیکه مقصدش معلوم نیست من در این زمینه خیلی خوب می نویسم چرا که ناسپاسی را سالها تجربه کرده ام و میدانم چه عواقب نحسی دارد .

    استاد عزیزم در این یکسال که با تو و دوره های نفیس و کلام ارزشمندت آشنا شدم بسیار بسیار تغییر کردم ، نمیدونی از ته دل نفس کشیدن چه حالی داره ، نمیدونی وقتی از انسان هایی که یک روز خیلی از اونها عقب تر بودی ، جلو میزنی چه لذتی داره ، افتخار میکنم که فهمیدم ثروت یعنی شکرگزاری ، بخدا این بزرگ ترین دستاورد من است هر چند که خیلی زیاد از مسیر خارج میشوم اما سریع به مسیر اصلی برمیگردم و خدا را شکر میکنم نه اینکه مجبور باشم ، شکرگزاری را دوست دارم ، وقتی از ته دل شاکر خدا میشم خیلی حالم خوب میشه .

    این چند روز دوباره افکار مخرب داشتم همش با خودم می گفتم چجوری تلاش کنم ، مگه میشه خدا بدون تلاش به آدم رزق بده ، این افکار در حالی تو ذهنم می چرخیدند که تو این یکسال و نیم که آموزش های استاد را انجام میدم خدا شاهده که فقط و فقط با کارکردن روی باورهام درآمدم چندین برابر شده ، یعنی مشتری زنگ میزنه و من باهاش قرار ملاقات میذارم ، تلاش فیزیکی بعدش شروع میشه اما با علم به این موضوع تا یکم درآمدم متوقف میشه به خودم میگم حتما باید یه کار فیزیکی یه حرکتی انجام بدم ، به جاهایی برم و خودم را نشون مردم بدم ، الله اکبر از دست شیطان رجیم ، آخه من که با قدرت ذهنم اینهمه پیشرفت کردم چرا بازم ذهنم با افکارش قلبم را آلوده میکنه ، خلاصه دیروز با همین افکار از خونه خارج شدم و رفتم محل کار ، بمحض اینکه وارد شدم یکی از همکارها را دیدم ، این همکار خانم کلا بین همه شهرت داره به اینکه حتی یکروز در هفته هم تو دفترش منتظر مشتری نمیشینه ولی خیلی سرش شلوغه و مشتری ها بهش زنگ میزنند ، تازه قرارهای کاریش را خارج از دفترش میگذاره جالبه که من دیروز فهمیدم این خانم همکار من اصلا دفتر نداره ولی خیلی خوب کار میکنه ، رفتم بهش گفتم تو واقعا دفتر نمیری گفت نه نیاز نیست هم وقتم گرفته میشه هم اینکه افراد یاد گرفتند که با تماس منو پیدا کنند ، من از این نشانه مات مونده بودم ، خدا بهم نشون داد که باورهای یک آدم حتی میتونه کاری کنه که اون شخص بدون داشتن دفتری با مبلمان و میز و صندلی و تابلو و تشکیلات خیلی عالی مشتری جذب کنه و کار کنه ، دوباره یه طبقه بالاتر رفتم و بمحض اینکه از آسانسور پیاده شدم یه همکار دیگه را دیدم ، آقایی که به ثروتمند شدن از راه شغل ما معروفه سالها بدون داشتن دفتر کار میکرده و واقعا ذهن قدرتمند و ثروتمندی داره از دیروز که این دو تا نشانه را دیدم تصمیم گرفتم باور بدوبدو کردن و مشاوره های رایگان و خسته کننده و بین مردم گشتن را از ذهنم پاک کنم ، خدا را شکر از شرک فاصله گرفتم اما این باور که خدا با نشستن و روی باورها کارکردن به کسی پول نمیده بدجور تو ذهنمه تاکید میکنم با وجود اینکه تمام افزایش درآمد من در این مدت که عضو سایت شدم با نشستن تو اتاق و کارکردن روی باورها م و بدون تلاش فیزیکی اتفاق افتاد اما من بازهم یه چیزی تو مغزم هست که تا یکروز روی باورهام کار نمیکنم بجای اینکه بهم بگه روی خودت کار کن منو هل میده به سمت حرکت فیزیکی ، عجله ای نیست ، تکامل یعنی همین دیگه ، شیطانی که عمری ازش پذیرایی کردم به این آسونی جایگاهش را ترک نمی کنه ، منم یاد گرفتم که تغییرات خودم را به یاد بیارم تا بتونم با تمرکز بر داشته هام و تایید نشانه هایی که مدام در حال پیدایش هستند به پله های بالاتر صعود کنم

    ممنونم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    مهرناز شاکرین گفته:
    مدت عضویت: 3383 روز

    من بسییییییییار عاشق نشانه ها و معجزات اطرافم هستم. از اتفاق یه دفترم تهیه کردم که همین نشانه ها رو دارم توش ثبت میکنم و پایین هر کدوم هم حتما کلمه سپاسگذارم رو ذکر میکنم….اینها واقعا به زندگی ادم ایمان قوی تر و محکم تر میدن وباید به خاطرش شکر گذار بود. من که هر بار دیدمشون احساس یه خوشی غیر زمینی بهم دست داده. میدونی که یکی هست که حواسش بهت هست و فعلا میخوادواسه ادامه دادن تشویقت کنه. برای اینکه نشانه رو ببینیم باید بسیار توجه کنیم و بسیار هوشیار باشیم. من خودم نشانه های خیلی عجیبی تو زندگیم دیدم که بعدش به نعمات بسیار بزرگی رسیدم.خیلی موافقم که باید تحسین و تایید بشن باید شکر گذاری بشن تا به مرحله بعد وارد بشی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    آرامش دریا گفته:
    مدت عضویت: 2698 روز

    ?سلام به استاد بزرگوار

    مبارک باشد این اگاهیهای ناب و عمیق که هر لحظه نشانگر راهتان میشود

    آری مبارک

    براین مسیری که لذت بخش ترین لحظات را برایتان به ارمغان می اورد

    گوارای وجودتان این هماهنگی با درون

    با روح الهیتان

    وپاینده باد این رسالت نابتان

    خداروشکر هر بار با اگاهیهای عمیق تر وباخلوص خاص تجلی بخش روح خدایی مان میشوید

    سجده میکنم در محضر خدایی که هر لحظه با دستان الهی اش در زمین و جهان هستی با این اگاهیها هدایتگر راهمان میشود

    ودر مورد خود من همین آیه صدق میکند بخوانید مرا تا اجابت کنم از او خواستم وبه این مسیر زیبا فراخوانده شدم

    هر زمان با باورهای عالی و قدرتمند تر

    اجابتها را نزدیک و نزدیکتر میبینم

    خداوالله من

    همانی است که اقرب من حبل الورید است

    همانی که تاج پادشاهی جهانش را بنده اش نهاد

    و همین نشانه بس ، که فرمان سجده ی فرشتگان درگاهش را بر بندگانش نمود و در قبال مخالفت انها فرمود : من چیزی را میدانم که شما نمیدانید

    آرررری من همانم که شان منزلتم را خدا انقدر ارزشمندانه تعیین نمود که خلیفه الله شدم

    پس روح خود را در جانم به امانت نهاد

    و گفت

    ای بنده ی من به همان اندازه که باورم کنی برای تو همه چیز میشوم

    ودر این هنگام من همه ی حساب کردنهایم را در محضرش قربانی کردم همه و هیچ و او را همه دانستم

    و با ایمان و باور و یقین به او پای در راه الهی او نهادم و اوخود هدایتگرم شد

    آری من فقط اورا باور کردم

    استاد اینها همه اش درس پس دادن به شماست

    همانهایی که در عرض این یکسال در دوره ها و فایلهای شما اموخته ام ???

    اینها همان باورهای توحیدی من است شما به من اموختید

    من در این وادی قدم نهادم و خداوند شما را یر راه من گذاشت تا فطرت الهی ام را دوباره یاداورم شوید

    قلب و جانم دوباره احیا شد با اموزهای توحیدی شما

    در واپسین لحظات سقوط در پرتگاهی که تضاد بزرگ زندگیم به ارمغان اورده بود همان جایی که یک قدم یک لحظه با سقوط فاصله داشت

    و خدا با هدایتگری اش با اسباب زمینی ودستان الهی اجابتم نمود

    واکنون نتایج من اینگونه است کوچکترین خواسته هایم را هم در محضرخدایم عرضه میکنم و فقط روی او و نه هیچ کس دیگر حساب میکنم چون در کتاب الهی اش خوانده ام

    همانگونه که به موسی فرمود ای موسی نمک آشت را هم از من بخواه کوچکترینها را از او میخواهم و او اجابتم میکند چون از همه بریده ام او به اندازه ی باورم میدهد

    وباز موسی گفت اگر فرعون به جای هزاران بار از تو خواستن یکبار از من میخواست اجابتش میکردم

    شما دست خدا در زندگیم شدیدو حرفها وسخنان خداوند را یاداوری نمودید اینها همه نشانه های معجزه اسا ی زندگی توحیدی من است

    من قبل نماز میخواندم اما نه با تکیه نه با باور و یقین و نه آرامش

    اما اکنو هر لحظه در حال نمازم

    از صبح و شب با او ودر او غرق شده ام

    تکه ای از او شده ام

    چون باورهایم را تغییر داده ام

    ذهن و روحم را در نزدیکترین فاصله قرار داده ام و نتیجه اس احساس عالیست

    تمام احساسم معنای ایاک نعبد و ایاک نستعین شده

    تمام افکارم بوی اهدنا الصراط المستقیم میدهد

    من فقط از او میخواهم این را شما با عمق وجودتان تعلیم دادید که فقط از او بخواهم

    من شنیده بودم این عبارات را از گذشتگانم اما الان به مرخله درک و عمل درتمام لحظات زندگیم در امده

    به راستی که این راه چقدر شور افرین است

    چقدر زیبا ما را با روح خدایی نزدیک میکند و احساس عالی را در وجودمان بر می انگیزاند

    من هرلحظه با این اموزه ها به خدای درونم نزدیک و نزدیکتر شده ام

    و تا جایی که گاه میگویم موجود باش و میشود

    چون باورم الهی تر شده خدای درونم قدرتمندتر شده نابتر شده

    پس خالق تر شده ام و خلق میکنم به یاری خداوند بهترینها را در این مسیر زیبا

    ممنون از شما و گوارای وجودتان این راه توحیدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: