سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 41

1006 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    با سلام من خیلی اتفاقی و از طریق لایوی که استاد عباس منش با استاد عرشیانفر داشنتد وارد این سایت شدم و پس از دیدن یکی دو تا از فایلهای تصویری استاد و فایل خوشامدگویی ایشون آنچنان حال و هوا و احساس خوبی داشتم که تا روز بعد هم همین احساس خوب ادامه داشت و روز بعد که برای پیاده روی به پارک رفتم در کمال ناباوری مردی در پارک به من پیشنهاد دوستی و رفتن به امریکا را داد و اظهار داشت که در امریکا زندگی می کند و من متعجب از اینکه چقدر سریع فرکانس من تغییر کرده و این فرد را ملاقات کردم تازه فهمیدم چقدر فرکانس های ما درست عمل می کنند و علاقمند تر به مباحث شدم ، البته از نظر سنی به هم نمی خوردیم و همه اش به این فکر می کردم که چه فرکانسی فرستاده ام که اینقدر اختلاف سنی داشتیم .درکل خیلی علاقمند به این مباحث شده ام و از فایلهای توحید عملی شروع کردم که فوق العاده بودند و دید درستی به مسایل پیدا کردم خیلی ممنونم از استاد عزیز و همکاران گرامی شون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زهرا ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    سلام و روز بخیر

    خدا را هزاران بار سپاس گزارم که از من دعوت کرده تا در مسیر درست و شناخت زندگی واقعی تر قدم بردارم.

    از شما استاد عزیز و خانم شایسته نیز سپاسگزارم که دستان زیبای خداوند شدین در زندگی من .

    خدایا از ته قلبم سپاسگزارت هستم چون هستی و وجود داری و دل من را نیز با خودت گره زدی و خواسته هایم را خواستی. فدای مهربونیت هستم و ازت سپاسگزارم که به من نعمت وجود دادی .

    و به من احساس لیاقت داشتن بهترین ها را دادی به قول استاد فقط به دلیل اینکه هستم و به من نعمت وجود داده ای.

    خیلی وقت ها رابطه ی خودم را با خدا نسبت به رابطه ی خودم با دخترم مقایسه می کنم این که فقط مرا به وجود آورده تا من را سرشار از نعمت و محبت خودش کند و به من حس آرامش و سلامتی دهد . این جوری بیشتر درک می کنم چون من خیلی خوشحالم که دخترم وجود دارد تا من محبت و هر چه دارم را نثار دخترم کنم تا لحظات شاد و خوشی اش را ببینم . حالا مقایسه کن که خدا بارها و بارها مهربانتر از مادر است چه چیزها و آسایشی برای من می خواهد.

    خدا را سپاسگزارم برای اینکه روزی ام شد دیدن سفر به دور آمریکا که واقعا محشر بود و است . و واقعا من و دختر ۶ ساله ام را سالها و سال ها به جلو پیش برد و کمک کرد تا با زندگی واقعی تر آشنا شویم و درخواست های بسیاری در وجودمان شکل بگیرد و بدون اینکه زحمت اضافه ای بکشم خیلی خیلی راحت وارد زندگی مان شد. از استاد عزیز و خانواده شان نیز سپاسگزارم که لحظات زندگی زیبایشان را با ما به اشتراک گذاشتند تا باورهای غلط و دست و پا گیر ذهنی مان شکسته شود .

    با این که همسرم شما و فایل هایتان را قبول ندارد ولی من و دخترم با شما همراه هستیم و پیش می رویم به سوی زیبایی ها و سپاسگزاری بیشتر.

    خدایا عاشقانه دوستت دارم و دوست دارم باز هم بنویسم از نشانه ها . که اکنون تمام زندگی من سرشار از نشانه ها شده است

    خدایا سپاسگزارم از اینکه همزمان با سفر به دور آمریکا شروع کردم به کار روی فایل های عزت نفس و نتایج زیبایش را نیز می بینم و دیگر اجازه ی ورود افکار حاوی احساس گناه و قربانی شدن نمی دهم و برای خودم شخصیت جدا از خانواده و همسر در نظر می گیرم و مرتب تمرین می کنم تا شخصیت خودم را بشناسم و به خودم ارج نهم .

    قبلا دیگران را بیشتر از خودم دوست داشتم و به آنها ارزشی بیشتر از خودم قایل بودم ولی اکنون تمرین می کنم تا خودم را فرد اول زندگی ام قرار دهم تا عشق به دیگران برایم بدون احساس پاسخ و توقع باشد .

    آرزومند آرزوهایتان هستم و از خداوند برایتان سلامتی و آسایش را خواستارم .

    خوشحالم که جزیی از خانواده ی عباس منش هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمدصادق صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام و دورود بی کران خدمت استاد عزیزم

    استاد عباس منش عزیز .

    استاد بنده خدا رو شاکرم که جناب بهزاد مینی

    سر راه و مسیر من قرار گرفت .و من به صورت ناخداگاه اومدم تو مسیر استاد عباس منش عزیز.استاد

    استاد امید وارم دیدگاه من و خونده باشید.

    استاد من صادق صادقی از مشهد ۲۸ سال سن

    با ۳۰۰ میلیون بدهی اومدم تو تیم بزرگ عباس منش.

    استاد الان هیچ استرسی ندارم . و هدفم و کنار شما دارم دنبال میکنم .استاد دوست دارم

    و از خدا سپاسگزارم . بابت اتفاقات خوب.

    عاشقتم.

    صادق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    شقایق مهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2118 روز

    سلااام به استاد جانِ زندگی و مریم بانو

    چندمین بار بود این فایل رو میدیدم امروز گفتم چرا نیام بنویسم تا این حس خوبم رو انتشار بدم و چیزهای خوب بیشتری به سمت خودم جذب کنم.

    چقدر زیباااست اونجا آخه، چه آسمون قشنگی چه ابرای گوگولی ای داره اونجا خدای من

    چقدر ماشین تون خفنه آخه

    چه جاده تمیزی و سبزی

    چقدر آدم ها با هم، با غریبه ها مهربونن چقدر فرهنگشون تحسین برانگیزه واقعا عااالیه

    وااای استاد تیشرت تون چقدر بامزس، زبونش توو باد تکون میخورد کلی خندیدم : )))) کلا استادمون خوش تیپه تازه اونم خوش تیپی در حین راحتی خودش، عالیه این حس

    استاد منم مثل شما از این اتفاق های کوچیک خیلی خوشحال میشم و ذوق میکنم باشد که این رفتار در من همیشگی بمونه، چند روز پیش (قبل عید) رفته بودم یه فروشگاه یه سری لوازم آرایش بخرم اونجا یه پلت کانتور دیدم (مریم جون و خانم ها میدونن چی میگم) مدت ها بود توو فکر خریدن همچین چیزی بودم که همه چیز رو یه جا داشته باشه، آخه من کلا خیلی استعداد خوبی توو آرایش کردن دارم اونم به شکل خیلی طبیعی و نامحسوس دارم، همیشه وقتی خواهرم و … میخوان برن عروسی اینا میان من آرایششون کنم، یه بار به خودم گفتم دختر من با این همه وسایل محدود این همه تغییر ایجاد میکنم ببین اگر وسیله هام کامل باشه چی میشه(اینجا بود که نیاز به اون پلته شکل گرفت) برگردیم فروشگاه توی فروشگاه پلت رو دیدم و قیمت رو پرسیدم در جا فروشنده از ۲۴۰ تومن به من گفت برای شما که مشتری قدیمی هستی ۱۸۰ هزار تومن میزنم! یه نگاه به موجودی کارتم کردم، همون روز میخواستم قدم ۳ رو هم بخرم یه دو دوتا چهارتا کردم، دیدم نه نخرم بهتره، پولم میرسید ها ولی با اون قولی که به خودم داده بودم که همیشه یه حداقلی توو حسابم باشه مغایرت داشت. خلاصه نخریدم و اومدم بیرون(با خوشحالی از پیدا کردن همچین چیزی نه ناراحتی از نخریدنش) ولی دلم حسابی برای پلته پر کشید هاا چون دقیقا همون چیزها و ترکیب رنگی که من میخواستم رو داشت. خلاصه گذشت.

    فرداش خواهرم رو دیدم و گفتم آره بلاخره همچین چیزی پیدا کردم حالا یه روز باید برم بخرمش

    گذشت و عید شد و … روز سوم عید دیدم یکی ۱۸۰ هزار تومن ریخته به حسابم هی فکر که این چیه و کیه و … تا کاشف به عمل اومد خواهرم اون پول رو برام ریخته که برم اون پالت کانتور رو بخرم!!! وااای منو میگی ذوقی کردم هااا، الان دیگه با عیدی هام میتونستم خودم برم بخرمش و اگر آدم سابق بودم کلی با خواهرم دعوا میکردم و به هر طریقی شده بود پولش رو پس میدادم و… ولی قشنگ تشکر کردم و گفتم این از طرف خدا بوده و نه خواهرم

    ۱۸۰ هزار تومن یا یه پلت کانتور چیزی نیست ولی واقعا این حس که درخواست کنی و به راحتی و طبیعی بهش برسی حس فوق العاده ای ااا

    استاد جونم ممنون هرچی دارم از آموزش های شماست

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    farshad foruzanfar گفته:
    مدت عضویت: 3886 روز

    خداروشکرو تشکر از شما …عاشق این نشانه های روزانه هستم اونقدر شیرین و لذتبخشه که فقط خوده طرف متوجه عظمت این لذت خدادی میشه ِِِِِِِِِِِِِِ… رفته بودم فروشگاه و مدتی بود منتظر بودم اون فروشگاه مواد غذایی پنجشنبه ها که تخفیف میزنه عسل بخرم ولی هفته ها بود خبری نبود یکروز دوشنبه رفتم از سمت راست یک نگاه دور و سرسری انداختم دیدم اصلا عسل نمی بینم (قفسه رو خالی دیدم) بعد تو دلم گفتم خوب خداروشکر عسل دارم چیزهای دیگه رو میخرم… موقع برگشت از سمت چپ دیدم قفسه پر از عسل چشمک میزنن با برچسب تخفیف عالی متعجب که خدایا امروز روز تخفیف فروشگاه نبود !!! بعدش یکبار دیدم حتی عسل ندیدم !!! چطور شد یکهو جلوم سبز شد اونم با تخفیف خداروشکر به قدرتت … اونقدر ذوق و شوق داشتم 3 تا شیشه خریدم از خوشحالی (عاشقتم خدا )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    اکرم طاهری گفته:
    مدت عضویت: 2404 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گلم و دوستان خوب از روزی که با این سایت اشنا شدم چه معجزه های در زندگیم دیدم و چه اتفاق های افتاده چند روز جلو عید من به شوهر م گفتم من برا خونه لوستر میخواهم گفت هزینه زیادی ندارم لباس بچه ها هست و بعد از عیدمیخرم من یکمی حالم گرفته شد ولی بی خیالش شدم هیچی نگفتم ولی یه نگاهی به سقف خونه انداختم گفتم خدا به خودت سپردم حالا اگرشد پولی موند میخرم همین گفتم تموم شد بخدا قسم دو روز بعد من یه لوستر میخواستم خدا خدا برام دو تا لوستر جور کرد که خودم تعجب کردم سرم را بالا بردم گفتم خدا جون شکرت من یکی درخواست کردم ولی تو برا م دوتا جور کردی خدا تو چه قدر قشنگ زمینه را جور کردی حالا هر موقع به این لوستر نگاه میکنم میگم این هدیه خداوند است وای چقدر من خداررا شکر کردم واقعا وقتی با احساس خوب و با ارامش از خدا چیزی را بخواهی خداوند برایت جور میکند چند و قت پیش از خد ا خواستم هزینه ای برایم جور کن برا توی خونه چیز ی بخرم میدونستم شوهر هزینه نداره ولی من خودم از خدا خواستم و درخواستم رابه خداوند سپردم بخدا یه ساعت بعد شوهر گفت پول به کارتت ریختم برا تو ی خونه خرید کن گفتم تو که پولی نداشتی گفت از کسی میخواستم به کارتم ریخت گفت خدا شکرت تو چقدر مهربونی تو چقدر بندهایت را دوست داری ومن روزی هزاربار خدا را شکر میکنم که با این سایت اشنا کرد که خدا را بهتر بشناسم با خدا درد دل کنم و در خواست هایم را به خدا بگویم وخداوند چقدر قشنگ برا م جور کنه مثل لوستر مثل پول و غیر خدا شکرت خدا یا سپاسگزارم خدا ممنونم استاد از تو سپاسگزارم که من را با خدایم اشنا کردی چه معجزه های هرروزدرزندگیم میبینم استاد عزیز و خانم شایسته در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 2818 روز

    به نشانه ها توجه کن!

    “یاد بگیر که تصویر آینده را پیشاپیش ببینی!

    سلام به سید عزیز و مریم جون و همه دوستای همفرکانسی گلم

    عید رو به همتون تبریک میگم و ازخداوند سالی پراز آگاهی و پر انرژی برا هممون خواهانم 🤗

    موقع سال تحویل اومدم داخل سایت و نشانه ام رو دیدم از اون روز تا امروز همه نشانه های من تمرکز بر نکات مثبت بوده و من از اونجایی که به نشانه ها توجه میکنم و مثل ستاره قطبی راه رو برام هموارتر میکنه تصمیم گرفتم نام امسال رو بزارم تمرکز بر نکات مثبت

    از همین روزای اول، سالی رو برا خودم بسازم که قدم هام بزرگتر بشه و خداوند بر من بیافزاید

    بزارید یه چندتا از نشونه هام برا تایید حرف های استاد هم براتون بگم ‌/روزای اول که عضو سایت شدم یه لنگه گوشواره پیدا کردم، چند وقت بعدش یه سکه پیدا کردم البته اینو تو خونه خودم پیدا کردم که اصلا یادمون رفته بود داریم یا اصلا نمیدونم کی خریدیم، الله اعلم

    در حیاط خونمون یه شب تا صبح باز بود و موتور و دوچرخه هم داخل حیاط بود صبح که از خواب پاشدیم دیدیم همه چی سر جاشه/ بیشتر وقتها در مکان و زمان درست هستم، نشانه ها خیلی زیادن که من خیلی اهل نوشتن نیستم اما به خودم قول دادم بیشتر و بیشتر بهشون توجه کنم

    عزیزان بیاید با هم بخونیم

    🎼🎵🎶🎵🎶🎼

    🎶ببین دل چی میگه: عمرو به خوشی سرکن

    🎶حرص و جوش و کمتر کن دنیاارو رها کن

    🎶زندگی به مو بنده حال بد کیلو چنده

    🎶خوش باش و صفا کن

    🎶یه مدت بسه غصه خوردن

    🎶یه مدت بسه غم شمردن

    🎶یه چند وقت خبرا رو ول کن

    🎶یه فکری واسه حال دل کن

    🎶اگه یار وعشقی نداری که سرروشونه اش بزاری

    🎶نمیخابی شب زنده داری به حرفم عمل کن!؟

    🎶 خودت رو بغل کن🎶

    🎶یه کم با خودت عشق و حال کن

    🎶تمام استرس ها رو چال کن

    🎶نشین از خودت هی سوال کن

    🎶 که بعدش چی میشه؟؟؟؟

    🎶 چون هیچی نمیشه…….

    امسال سال موفقیت هاست، سال رسیدن به خواسته هاست، سال عشق و شادی و تجربه های شیرین و حال خوب هست

    ممنونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سارا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2848 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان

    من متاسفانه یه مدتی بود کلا از این فضا دور شده بودم ولی الان دو هفته ای هس دوباره شروع کردم و اینبار واقعا جدی میخوام روی باورهام کار کنم

    دیروز در راستای کارهای خانه تکانی از ساعت 8 صبح بیدار شدم یه فرش شستم و چندتا پتو و کلی کارای دیگه

    پتو ها رو توی حیاط روی بند پهن کردم و فرش رو هم که حسابی سنگین شده بود به کمک همسرم روی پشت بام پهن کردیم

    خلاصه خسته و کوفته ساعت 3 شب خوابیدم

    قاعدتا با وجود کسری خواب و خستگی زیاد حداقل تا ساعت 10 صبح باید یه سره میخوابیدم ولی ساعت 7 یهو بیدار شدم دیدم هوا ابری رفتم حیاط دیدم بارون قطره قطره و خیلی آروم میخواد باریدن بگیره

    زودی همسرم رو بیدار کردم و دویدیم و فرش رو از پشت بوم آوردیم داخل پتوها رو هم جمع کردیم که خیس نشن

    بعدش دیدم بارون اصلا نیس یعنی در حد چند ثانیه فقط چند قطره بود

    به همسرم گف انگار فقط اردر ترس ( اصطلاح بورسی )

    بود که الکی فرش و پتو ها رو جمع کنیم 😂😂😂

    بعدش باز گرفتم خوابیدم

    ساعت ده بیدار شدم دیدم شدید بارون داره میاد

    خدای من

    اونقدر ذوق زده شدم که صد بار از صبح تا حالا همش میگم خدایا شکرت من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم …

    انگار خدا خودش اون موقع صبح بیدارم کرد که زحمات دیروزم هدر نره …

    اخه همسرم ساعت 7 و نیم میره سرکار

    و اگه اون موقع صبح بهم کمک نمیکرد بعدش من تنهایی نمیتونستم فرش خیس به اون سنگینی را بیارم داخل ….

    واقعا از صبح روحیه و احساسم عالی هس و با شوق بیشتری به بقیه کارهای خونه میرسم هرجا رو که تمیز میکنم خداروشکر میکنم بابت اون نعمتش…

    تصمیم گرفتم یه دفتر تهیه کنم به نام دفتر نشانه ها

    هر نشانه ای در طول روز میبینم یادداشت کنم و سپاسگزاری کنم …

    انشاءالله در این مسیر ثابت قدم باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مريم بیگی گفته:
    مدت عضویت: 2622 روز

    سلام ووقت بخیر به استاد گرانقدرم وخانم شایسته مهربان

    این فایل نشانه امروز من بود

    به خاطر چند روز ی که نجواهایم زیاد بود با دیدن و گوش کرن فایلهای استا د سعی کردم مهارشون کنم اتفاقا فکر مشغولیم جنبه مالی داره که وقتی این فایل به عنوان نشانه امروز من اومد دارم سعی میکنم به نکات مثبت زندگیم توجه کنم

    سپاسگذارم از خداوند وشما استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    حسین و سکینه گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    سلام به خانواده ی صمیمی عباس منش

    مدتی کمتر سر میزنم به سایت و در بخش دفترچه خاطرات من نوشته بودم که یه عزم جدی برای تغییر خودم به وجود آوردم

    مدتیه تمرکز کاملن روی بحث مالی هست

    امروز حقوقم که ۹ماهه بلوکه شده بود همش به حسابم اومد

    و حقوق دیگرم که ۳ماهه بلوکه شده اونم به فاصله ی یک ساعت واریز شد

    قبل از عید آخرین روز کاری بانک ها

    مگه داریم

    مگه میشه

    اره شد ..از جایی پول اومد برام که یک در هزار هم فکرشو نمیکردم

    در کمترین زمان ممکن فقط با زدن یک نامه به مدیر ارشد همه چیز به لطف پروردگار انجام شد

    اره دوستان اگر تمریناتو انجام بدیم و از همه مهمتر صبر داشته باشیم قطعا زندگیمون تغییر میکنه

    اگه دوش داشتین صفحه دفتر خاطرات منو نگاهی بیندازید تا کاملا متوجه باشید که سه ماهه کارم شده گوش کردن به فایل و انجام تمرینات

    این خبر داغه داغه

    همین امروز از جای که فکرشو نمیکردم پول اومد

    حقوق های بلوکه شدم

    خدایا سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: