سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 52

سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته . و همه هم فرکانسی های عزیز.من حدود 5 ماه است که عضو سایت شدم و داستان آشنایی من با سایت و ادامه همراهی من با این نوع آگاهی همراه با اتفاقات مختلف و گاه عجیب بود.که الان قصد صحبت راجع به آنها را ندارم .امروز می خواهم راجع نشانه ها که استاد در این فایل صحبت کردند تجربیاتم را بگم.من همیشه درسایت دنبال جواب سوالات و مسایل ام بودم و خیلی توجهی به بخش نشانه ها نداشتم.دیروز که از عدم پیشرفتم در تغییر ناراضی بودم ومشکلات زیادی هم طی چند وقت اخیر داشتم من را نامید کرده بود، تصمیم گرفتم حال خودم را خوب نگه دارم و به توصیه استادتمرین تمرکز بر نکات مثبت و تحسین کردن را جدی انجام دهم. عصر پیاده روی رفتم .

من عاشق قاصدک هستم موقع رفتن دو سه تا قاصدک زیبا جلوی پای من در خیابان می آمدند و در هوا می رقصیدند.دیدن آنها شروع پیاده روی من را زیبا کردند و با خودم گفتم این نشانه است از طرف خدا و شروع کردم به توجه کردن به تمام موضوعات کوچک و بزرگ از وزش باد خنک لابه لایی رختان ،صدای گنجشکان و پرندگان بر روی درختان،بازی بچه ها در پارک و تحسین کردن این زیبای ها و شکرگزاری برای وجود این نعمتها و نعمت سلامتی که خودم دارم.حس خوبی پیدا کردم.

امروز صبح هم وقتی دیدم هواخنک است برای پیاده روی رفتم و همسرم گفت این پارک نزدیک خانه برو با خودم گفتم نه اونجا را دوست ندارم ولی بعد با خودم گفتم شاید هدایت خداست .بهتره به این نشانه گوش کنم. به آنجا رفتم .هوا بسیار خنک ومطبوع بودوشروع کردم به نگاه کردن به مناظر ظاهرا جزیی آن پارک ، تا زیبایی ها ی آنجا کشف کنم.

پارک گلهای زیبای رنگارنگ داشت که در عین سادگی خیلی زیبا بودن و بعضی از آنها را تا حالا ندیده بودم.دیدم این پارک چقدر بید مجنون داره که باد شاخ و برگهای آن را به بازی می گرفت و می رقصاند و دیدن و تماشایی این صحنه من را به وجد آورده بود .

کمی که جلوتر رفتم دیدم یک دسته گنجشک و کبوتر 20 و30 تایی دریک قسمت چمن با سرو صدایی زیاد دانه می خوردند.به آنهانزدیک شدم و با هیا هوی و سرو صدا به سمت درخت سرو کوچکی پرواز کردند. پارک را دور زدم و رفتم دوباره کنجشکها را ببینم .با یک صحنه بسیار زیبا که همیشه در فیلمهای مستند دیده بودم مواجه شدم. باغبان پارک آب آبپاشهای پارک باز کرده بود و و کنجشکها تک تک یا دو تا می آمدند در آبی که از آبپاش به سمت یک چاله کوچک می ریخت آب تنی ِ می کردند و بعد به سمت آفتاب گوشه دیگر پارک می رفتد و آنجا خود را خشک می کردند وخیلی خیلی از این صحنه لذت بردم و این موجودات زیبای خداوند تحسین کردم و شکرگزارخداوند شدم .در راه خانه یک قاصدک زیبا از هوا به سمت من آمدو آن را گرفتم و در ظرفی گذاشتم و آن را مانند تمام زیبایی های امروز نشانه از جانب خدا دیدم . و این مطلب راا بگویم که من این فایل استاد را ندیده بودم و بعدازظهر گوش دادم ولی در فایلها و مطالب قبلی استاد به مساله تحسین و سپاسگزازی تاکید داشتند.

با این فایل بیشتر متعهد شدم که بیشتر و مداوم تر نشانه ها را ببینم تحسین کنم و سپاسگزاری را انجام دهم.

درپناه خدا باشید.