سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 66 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/11/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-11-16 07:31:172024-07-17 16:10:09سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد بزرگ و خانواده عزیزم. بله من هم نشانه ای که هیچ وقت فراموش نمیکنم رو الان کاملا به یاد دارم. در اولین روزهای آشناییه من با آموزش های استاد،یه روز صبح زود مشغول مطالعه بودم، صدای یاکریم زیبایی تمام توجهمو جلب کرد چون خیلی دوس دارم صداشو، رفتم سمت پنجره، دقیقا نشسته بود رو کاشیه لب پنجره و چقدر من لذت بردم از تماشای اون عشق کوچولو، رفتم براش گندم بیارم از تو کابینت، وقتی برگشتم رفته بود..اما من گندمو ریختم براش که اگه برگشت بخورتش. بعد اون بفاصله فک کنم یک ماه کل مسیر زندگیه من عوض شد و منو اون یاکریم زیبا برای همیشه از اون خونه پر کشیدیم..
یروز باید بشینمو تو دفتر خاطراتم تو سایت همه اینارو بنویسم.. استاد من توسط شما خدا رو شناختم.. خیلی عزیزین برام.. سپاس گزارم
سلام به دوستان هم فرکانسی ام و آقای عباس منش عزیز که اگه یه روز صداش رو نشنوم گویا یه چیزی رو گمکردم من حدود ۱۰ ماهی میشه که با فایلهای استاد آشنا شدم و از همون روزای اول که با قانون آشنا شدم اتفاقای خوبی برام افتاد مثل پیدا کردن یه گوشواره ، رابطه خوبم باهمسرم و حس خوبم فروش تاباو های نقاشی ام و…..من همه اینا رو مدیون استاد هستم و امیدوارم که همواره سلامت و شاد باشند
به نام خالق زیبایی ها
به نام خالق نشانه ها
سلام به یگانه الگوی من
سلام به استاد عزیزتر از جانم
سلام به روی ماه تر ماه مریم عزیزم
خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که ثانیه ثانیه ام را پر از حس زیبای خودش میکند
پر از الله…پر از ارامش..پراز نتیجه…پر از حس خوب و لبخند و لبخند و شادی…
خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم برای ثانیه ثانیه هدایت های بی نظیرش…
که هر لحظه..هر لحظه به بهترین شکل هدایتم میکنه
خدایاشکرت که هر لحظه چقدر زیبا همسفر و هم مسیر بهترین و پاک ترین و یدونه ترین استاد روی زمینم و این مسیری که داریم طی میکنیم چقدرررر پر از نتیجه است…پر از حس عالیه پر از عشق خداوند
استاد عزیزم
به خدا قلم و کاغذ و کل مرکبات کم میارن اگه بیام بنویسم از اول اشناییم از اول هدایتم به این خونه ی بهشتیمون
به این خونه ای که خیلی وقته کل زندگیم شده
با خون و جون و وجودم عجین شده…حل شده تو خونم تو سلول سلول وجودم حل شده این قوانین زیبای خداوند..قانونی که بهم یاد میده خالقم..منم خالقم…که میتونم به بهترین شکل به سبک شخصی خودم زندگی کنم به سبک عباس منشی…
این دونه دونه کامنت های دوستان نازنینم که دونه دونشون معلمان و دستان خداوند هستن برایم😍😍
این جای جای خونه ی بهشتیمون و لحظه به لحظه که نسبت به مدارو فرکانسمون هر کدوممون در زمان مناسبش هدایت میشیم به هر نقطه اش..واییییی عالمی داره عالممممم
چقدرررررر زیبا هدایتم کرد خداوندم
درست در استانه ی ورود به ۱۲ قدم بی نظیرمون
درست در استانه ی ورود به اوج عشق…ورود به قدم به قدم لذت و شادی و اگاهی های ناب
به ۱۲ قدمی که اونقدر روحمممممم و قلب نازنینم با تمام وجود حسش میکنه و لمسش
میکنه
که با کلمات هیچ گفتنی نیستِ..
چگونه میشه اخه عشقو به کلمه اورد
چطور میشه ارامشو
چطور میشه اون هر لحظه لذتوووووو به کلمه اورد
الان که دارم همراه با خدای نازنین درونم مینویسم
داره برف میباره…مروارید میباره…همونجور که تک تک مروارید ها به زندگی من باریده…همونجور که من غرق لذت شدم غرق مروارید شدم…اونقدر احساسم عالیست که دویت دارم دونه دونه برفارو بغل کنم و ببوسمشون
همنجور که خداوند لحظه به لحظه هدایتم میکنه
من با همه ی وجودم میبینمش
من باهمه ی وجودمممممِ لمس میکنم
میشنوم هدایتش را
صدای زیبایش زا
از هزاران طریقی که هدایتم میکنه
چقدر خوبه که متفاوتمممم……چقدر خوبه که خاصم…چقدر خوبه که خدا هدایتم کرده به سمت یگانه دستان زیباش که میتونمممم متفاوت باشم میتونم متفاوت فکر کنم میتونم متفاوت نتیجه بگیرم…..چقدر خوبه که هر جا باشیم هر جای از این نقطه ی جهان زیبایش
اگر تمام تمرکزمون روی نکات مثبت باشه اگه عشق کنیم
اگه لبریز باشیم از احساس خوب…جهان مارو به خواسته هامون جهت میده
به جهان اعلام میکنیم که من میخوام…به. جهان میگی همه ی زیبایی ها و فراوانی ها و ثروت و قشنگی جهان رو میخوام به جهان اعلام میکنیم که مرا به خواسته های بیشترم برسون
به جهان اعلام میکنیم
ببین
من دیدم تک تک نشانه های خداوندمو
من دیدمممم
من تایید کردم
من لمس کردم
من شنیدمممم
من عمل میکنم
من تحسین کردم
چرا که لایق اینم که به بهترین شکل بهم بگه
باهام صحبت کنه
چرا که لایق بهترینام که نشون بده…
استاد عزیزمممممم
عاشقققققتونممممم بیشتر از همیشه
نمیتونین تصور کنین چقدرررررر نتایج تک تکمون هر روز عالی تر و عالی تر و عالی تر میشه
نمیتونین تصور کنین چقدرررررر زندگیمون از همه جهت
از همه جهت عالی تر عالی تر شده…
همه ی زندگیم فایل های شماست
همه ی زندگیم رو خودم کار کردنه…
که الانم هدایتم رو
راهم رو به فرمانروایم سپردم که هدایتم کنه و به بهترین شکل ه ایت کرده😍😍😍😍
برای خواسته ای که در راه دارم….
و رسیدم
من اونو رسیده میبینم
چون نشانه اش را دریافت کردم
چون الهاماتش را شنیدمممممم
واییییی چقدر زیبا شنیدمممممممم
چقدر واضح
خدایا شکرتتتتتت خدایاشکرتتتت هزاران بار شکرت
برای لحظه لحظه ام
عاشقتمممم خداجونم
چقدر زیبااااا هدایتم کردی به سوی نشانه ام
چقدر زیبا بهم گفتی تاییدش کن و تحسینش کن که بعدیه بیاد
نشونه ی بعدی بیاد و دونه دونه دنبالشون کن
خدایاشکرت
اره خداجونم
ممنونم که نشونم دادی
چرا که هر لحظه هدایتم میکنی
و چه عالمی داره این دنیای هدایتت خالق من…دیوانه میشم مننننن
خدایاشکرتتت
هزاران بار شکرت
همین الانم که دارم عشق میکنم تو تراسم با دونه دونه ی برف ها
همین الانم که بی نهایت در جای مناسبم و مکان مناسبم و عاشققققق این لحظه ام هستم
و بی نهایت دارم لذت میبرم…همین الان هم
در حال هدایت شدن هستم
هدایت شدن به احساس عالی تر
به سپاسگذاری
به سپاسگذاری
به سپاسگذاری….
استاد عزیزممممم عاشقتونممممم و بی نهایت سپاسگذارم ازتون برای اینقدر تلاشی که برامون انجام میدین
افتخارم شاگردی شماست…عاشقتونم مریم عزیزدلم
برای تمام زیبایی هایی که برامون به اشتراک میذاری ک برای این عشق و شور و لذتت..دیوانه وار عاشقتم
عاشق….
به زودی
و به امید روزی که در امریکا ببینمتون….
خدایاشکرت🌹🌹
سلام به استاد عزیزم
استاد باز یه درکی رسیدم همین چند دقه پیش یه هدایت یه چیزی از خودم و عملکردم فهمیدم که با خودم گفتم حتما بیام بنویسم حتما برا بقیه هم میتونه جالب باشه
یادم یه مدتی بود هر نشانه ای که اتفاق می افتاد توی دفترم مینوشتم دفترم پر شد دیگه جا نداشت
اومدم یه کار دیگه کردم توی سایت نوشتم نوشتم توی همین فایل
این فایلم بارها گوش دادم
ول نشانه ها ادامه دار نبود
ولی نشانه ایمان موقتی درم به وجود می اورذ
زور میزدم نشانه ها رو بفهمم هی میگفتم این نشونست نشونست و تأیید میکردم
ولی از اونجایی که کمالگرا باشم بعد یه مدت دیگه ول کردم و زده شدم
یا جاهایی بود که نشانه تأیید میکردم
ولی حسم خوب نمیشد و ادا در میاوردم.
دیروز چندین چندتا نشونه خوب دیدم از پیشرفت فرکانسام
حالم خوب کرد ولی خیلی خوب نه
با خودم فکر کردم هر سری که شروع میکنم و کار میکنم نشانه ها سریع اتفاق میفته منم تأیید میکنم ولی چرا تأیید من اونقدری که باید انگیزه و ایمان در من به وجود نمیاره?
چرا وقتی نشانه خواسته هام میبینم بعدش طولی نمیکشه نا پدید میشن?
واقعا چرا اونقدری که باید اون نشانه ها که پیام مستقیم خداوند هستن که مریم تو داری به مداری که خواسته هات اونجاست نزدیکتر میشی پس ادامه بده !
رو نمیتونم خوب بفهمم!
انگار یه پرده جلو چشام هست که با وجود اینکه قلبم داره بهم میگه
و میدونم که اینا چه پیامی دارن بهم میدن ولی اون نمیذاره انگیزه لازم بگیرم !
@_@
واقعا خداروشکر میکنم
واقعا خدا هدایتمون میکنه نه تنها خواسته هامون میده بهمون بلکه مسیرشم بهمون میگه تازه اشتباهاتمون هم بهمون الهام میکنه تا ما وارد مسیر صاف و رویایی اهداف و خواسته هامون قرار بگیریم
استاد واقعا عاشقتمم
وقتی که من موفقیت و تغییر رو برای خودم نمیخوام برای تأیید گرفتن و جلب نظر دیگران میخوام اون موقع دیگه واقعا قضیه فرق خواهد کرد
اعترافش کمی برام سخته ولی باید بگم که
من پیشرفت برا خودم نمیخواستم
بخاطر همین همیشه یک ضرب العجلی داشتم اصلا همین ضرب العجل آرامش رو از وجودم گرفته بود ، اینکه تغییر و کسب موفقیت رو برای خودم نمیخواستم باعث شده بود من به دنبال این باور غلط بخوام زود زود موفقیت کسب کنم
خب حرکت اول برمیداشتم یعنی کار میکردم نشانها رو میدیدم و وقتی متوجه میشدم که ادما فهمیدن من دارم تغییر میکنم یا دارم چیزی بدست میارم
خیلی برام مهم تر بود تا خود اون نشونها
در واقع اون نشانه های الهی رو از طرف خدا نمیتونستم ببینم چون الویتم جلب نظر خدا نبودش بلکه برای راضی نگه داشتن بقیه ،از اینکه پدر و مادرم بخاطر تصمیماتم در مورد زندگیم و حرکت نکردنم سرزنشم نکنن اینکه اونی که دوسش دارم پیشم بمونه …!!!#?!
چقدر خوبه وقتی اشتباهاتت میفهمی
تازه خدای درونت میاد بهت میگه
دارم کم کم میفهمم این قوانین و نشانه ها ثابتن و تحقق آفرین این من بودم که بخاطر شرکام نمیتونستم باور کنم و ببینم
خداروشکر
اینم از ردپای بعدی من واقعا کار کنم
باید روی خودم تمرکز بذارم
استاد عاشقتم
:)
سلام ووقت بخیر به استاد گرانقدرم وخانم شایسته مهربان
این فایل نشانه امروز من بود
به خاطر چند روز ی که نجواهایم زیاد بود با دیدن و گوش کرن فایلهای استا د سعی کردم مهارشون کنم اتفاقا فکر مشغولیم جنبه مالی داره که وقتی این فایل به عنوان نشانه امروز من اومد دارم سعی میکنم به نکات مثبت زندگیم توجه کنم
سپاسگذارم از خداوند وشما استاد عزیزم
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
من متاسفانه یه مدتی بود کلا از این فضا دور شده بودم ولی الان دو هفته ای هس دوباره شروع کردم و اینبار واقعا جدی میخوام روی باورهام کار کنم
دیروز در راستای کارهای خانه تکانی از ساعت 8 صبح بیدار شدم یه فرش شستم و چندتا پتو و کلی کارای دیگه
پتو ها رو توی حیاط روی بند پهن کردم و فرش رو هم که حسابی سنگین شده بود به کمک همسرم روی پشت بام پهن کردیم
خلاصه خسته و کوفته ساعت 3 شب خوابیدم
قاعدتا با وجود کسری خواب و خستگی زیاد حداقل تا ساعت 10 صبح باید یه سره میخوابیدم ولی ساعت 7 یهو بیدار شدم دیدم هوا ابری رفتم حیاط دیدم بارون قطره قطره و خیلی آروم میخواد باریدن بگیره
زودی همسرم رو بیدار کردم و دویدیم و فرش رو از پشت بوم آوردیم داخل پتوها رو هم جمع کردیم که خیس نشن
بعدش دیدم بارون اصلا نیس یعنی در حد چند ثانیه فقط چند قطره بود
به همسرم گف انگار فقط اردر ترس ( اصطلاح بورسی )
بود که الکی فرش و پتو ها رو جمع کنیم 😂😂😂
بعدش باز گرفتم خوابیدم
ساعت ده بیدار شدم دیدم شدید بارون داره میاد
خدای من
اونقدر ذوق زده شدم که صد بار از صبح تا حالا همش میگم خدایا شکرت من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم …
انگار خدا خودش اون موقع صبح بیدارم کرد که زحمات دیروزم هدر نره …
اخه همسرم ساعت 7 و نیم میره سرکار
و اگه اون موقع صبح بهم کمک نمیکرد بعدش من تنهایی نمیتونستم فرش خیس به اون سنگینی را بیارم داخل ….
واقعا از صبح روحیه و احساسم عالی هس و با شوق بیشتری به بقیه کارهای خونه میرسم هرجا رو که تمیز میکنم خداروشکر میکنم بابت اون نعمتش…
تصمیم گرفتم یه دفتر تهیه کنم به نام دفتر نشانه ها
هر نشانه ای در طول روز میبینم یادداشت کنم و سپاسگزاری کنم …
انشاءالله در این مسیر ثابت قدم باشیم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گلم و دوستان خوب از روزی که با این سایت اشنا شدم چه معجزه های در زندگیم دیدم و چه اتفاق های افتاده چند روز جلو عید من به شوهر م گفتم من برا خونه لوستر میخواهم گفت هزینه زیادی ندارم لباس بچه ها هست و بعد از عیدمیخرم من یکمی حالم گرفته شد ولی بی خیالش شدم هیچی نگفتم ولی یه نگاهی به سقف خونه انداختم گفتم خدا به خودت سپردم حالا اگرشد پولی موند میخرم همین گفتم تموم شد بخدا قسم دو روز بعد من یه لوستر میخواستم خدا خدا برام دو تا لوستر جور کرد که خودم تعجب کردم سرم را بالا بردم گفتم خدا جون شکرت من یکی درخواست کردم ولی تو برا م دوتا جور کردی خدا تو چه قدر قشنگ زمینه را جور کردی حالا هر موقع به این لوستر نگاه میکنم میگم این هدیه خداوند است وای چقدر من خداررا شکر کردم واقعا وقتی با احساس خوب و با ارامش از خدا چیزی را بخواهی خداوند برایت جور میکند چند و قت پیش از خد ا خواستم هزینه ای برایم جور کن برا توی خونه چیز ی بخرم میدونستم شوهر هزینه نداره ولی من خودم از خدا خواستم و درخواستم رابه خداوند سپردم بخدا یه ساعت بعد شوهر گفت پول به کارتت ریختم برا تو ی خونه خرید کن گفتم تو که پولی نداشتی گفت از کسی میخواستم به کارتم ریخت گفت خدا شکرت تو چقدر مهربونی تو چقدر بندهایت را دوست داری ومن روزی هزاربار خدا را شکر میکنم که با این سایت اشنا کرد که خدا را بهتر بشناسم با خدا درد دل کنم و در خواست هایم را به خدا بگویم وخداوند چقدر قشنگ برا م جور کنه مثل لوستر مثل پول و غیر خدا شکرت خدا یا سپاسگزارم خدا ممنونم استاد از تو سپاسگزارم که من را با خدایم اشنا کردی چه معجزه های هرروزدرزندگیم میبینم استاد عزیز و خانم شایسته در پناه خداوند باشید
خداروشکرو تشکر از شما …عاشق این نشانه های روزانه هستم اونقدر شیرین و لذتبخشه که فقط خوده طرف متوجه عظمت این لذت خدادی میشه ِِِِِِِِِِِِِِ… رفته بودم فروشگاه و مدتی بود منتظر بودم اون فروشگاه مواد غذایی پنجشنبه ها که تخفیف میزنه عسل بخرم ولی هفته ها بود خبری نبود یکروز دوشنبه رفتم از سمت راست یک نگاه دور و سرسری انداختم دیدم اصلا عسل نمی بینم (قفسه رو خالی دیدم) بعد تو دلم گفتم خوب خداروشکر عسل دارم چیزهای دیگه رو میخرم… موقع برگشت از سمت چپ دیدم قفسه پر از عسل چشمک میزنن با برچسب تخفیف عالی متعجب که خدایا امروز روز تخفیف فروشگاه نبود !!! بعدش یکبار دیدم حتی عسل ندیدم !!! چطور شد یکهو جلوم سبز شد اونم با تخفیف خداروشکر به قدرتت … اونقدر ذوق و شوق داشتم 3 تا شیشه خریدم از خوشحالی (عاشقتم خدا )
سلااام به استاد جانِ زندگی و مریم بانو
چندمین بار بود این فایل رو میدیدم امروز گفتم چرا نیام بنویسم تا این حس خوبم رو انتشار بدم و چیزهای خوب بیشتری به سمت خودم جذب کنم.
چقدر زیباااست اونجا آخه، چه آسمون قشنگی چه ابرای گوگولی ای داره اونجا خدای من
چقدر ماشین تون خفنه آخه
چه جاده تمیزی و سبزی
چقدر آدم ها با هم، با غریبه ها مهربونن چقدر فرهنگشون تحسین برانگیزه واقعا عااالیه
وااای استاد تیشرت تون چقدر بامزس، زبونش توو باد تکون میخورد کلی خندیدم : )))) کلا استادمون خوش تیپه تازه اونم خوش تیپی در حین راحتی خودش، عالیه این حس
استاد منم مثل شما از این اتفاق های کوچیک خیلی خوشحال میشم و ذوق میکنم باشد که این رفتار در من همیشگی بمونه، چند روز پیش (قبل عید) رفته بودم یه فروشگاه یه سری لوازم آرایش بخرم اونجا یه پلت کانتور دیدم (مریم جون و خانم ها میدونن چی میگم) مدت ها بود توو فکر خریدن همچین چیزی بودم که همه چیز رو یه جا داشته باشه، آخه من کلا خیلی استعداد خوبی توو آرایش کردن دارم اونم به شکل خیلی طبیعی و نامحسوس دارم، همیشه وقتی خواهرم و … میخوان برن عروسی اینا میان من آرایششون کنم، یه بار به خودم گفتم دختر من با این همه وسایل محدود این همه تغییر ایجاد میکنم ببین اگر وسیله هام کامل باشه چی میشه(اینجا بود که نیاز به اون پلته شکل گرفت) برگردیم فروشگاه توی فروشگاه پلت رو دیدم و قیمت رو پرسیدم در جا فروشنده از ۲۴۰ تومن به من گفت برای شما که مشتری قدیمی هستی ۱۸۰ هزار تومن میزنم! یه نگاه به موجودی کارتم کردم، همون روز میخواستم قدم ۳ رو هم بخرم یه دو دوتا چهارتا کردم، دیدم نه نخرم بهتره، پولم میرسید ها ولی با اون قولی که به خودم داده بودم که همیشه یه حداقلی توو حسابم باشه مغایرت داشت. خلاصه نخریدم و اومدم بیرون(با خوشحالی از پیدا کردن همچین چیزی نه ناراحتی از نخریدنش) ولی دلم حسابی برای پلته پر کشید هاا چون دقیقا همون چیزها و ترکیب رنگی که من میخواستم رو داشت. خلاصه گذشت.
فرداش خواهرم رو دیدم و گفتم آره بلاخره همچین چیزی پیدا کردم حالا یه روز باید برم بخرمش
گذشت و عید شد و … روز سوم عید دیدم یکی ۱۸۰ هزار تومن ریخته به حسابم هی فکر که این چیه و کیه و … تا کاشف به عمل اومد خواهرم اون پول رو برام ریخته که برم اون پالت کانتور رو بخرم!!! وااای منو میگی ذوقی کردم هااا، الان دیگه با عیدی هام میتونستم خودم برم بخرمش و اگر آدم سابق بودم کلی با خواهرم دعوا میکردم و به هر طریقی شده بود پولش رو پس میدادم و… ولی قشنگ تشکر کردم و گفتم این از طرف خدا بوده و نه خواهرم
۱۸۰ هزار تومن یا یه پلت کانتور چیزی نیست ولی واقعا این حس که درخواست کنی و به راحتی و طبیعی بهش برسی حس فوق العاده ای ااا
استاد جونم ممنون هرچی دارم از آموزش های شماست
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام و دورود بی کران خدمت استاد عزیزم
استاد عباس منش عزیز .
استاد بنده خدا رو شاکرم که جناب بهزاد مینی
سر راه و مسیر من قرار گرفت .و من به صورت ناخداگاه اومدم تو مسیر استاد عباس منش عزیز.استاد
استاد امید وارم دیدگاه من و خونده باشید.
استاد من صادق صادقی از مشهد ۲۸ سال سن
با ۳۰۰ میلیون بدهی اومدم تو تیم بزرگ عباس منش.
استاد الان هیچ استرسی ندارم . و هدفم و کنار شما دارم دنبال میکنم .استاد دوست دارم
و از خدا سپاسگزارم . بابت اتفاقات خوب.
عاشقتم.
صادق.