رابطه «ماندن در فرکانس حسادت» و «تجربه ناخواسته‌های بیشتر» - صفحه 4

133 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید پورمهران گفته:
    مدت عضویت: 796 روز

    به نام رب پروردگارجهان هاسلام به تو دوست عزیز همه همفرکانسی ها من شمارو تحسین میکنم که این وقت روگذاشتین واین متن زیبا رو نوشتیدمن هم درونم حسادت وجود داشت به قدرت خدا وراهنمایی استاد عزیز وهمه دوستان تونستم با تحسین جایگزین حسادت این حس رو از درونم خذف کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    خاطره الهی گفته:
    مدت عضویت: 1131 روز

    سلام خدای من، رب قدرتمندم

    سلام به استاد عزیزم و عزیزدلش

    از خدای خوبم خواستم مرا هدایت کند و خداوند مرا به این صفحه هدایت کرد خدایا شکرت

    وقتی متن را خواندم دیدم یکی از ایرادات درونی من همین حس حسادت پنهان است که مرا ازار میداد و باعث میشد از خواسته هایم فاصله بگیرم

    خدایا شکرت که مرا هدایت کردی و درک کردم چگونه یک قدم خودم را اصلاح کنم تا یک قدم بسمت خواسته هایم نزدیکتر شوم

    معبود بی همتایم، رب قدرتمندم از دیشب که مرا به این صفحه هدایت کرده ای درونم ارامشی از جنس خودت را حس میکنم خدایا شکرت

    استاد عزیزم واقعا هم شما و هم مریم جان بینظیرید و من عاشقتون هستم و خداروشکر میکنم که هدایت شدم و وارد سایتتون شدم خدارو هزاران مرتبه شکر

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    شادمهر محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    به نام فرمانروا و صاحب اختیار نعمت ها و زیبایی ها و فراوانی ها

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم استاد شایسته عزیز

    با چند بار خوندن این نوشته فهمیدم که چقدر حس حسادت میتونه زندگی یک نفر رو به تباهی و نابودی بکشونه چونکه خودمم از این موضوع ضربه خوردم و دیدم کسانی رو که خیلی زیاد در این مورد مشکل دارند ، کاملا زندگیشون نابود شده و خیلی ضربه خوردن .طبق قانون فکر کردن به موضوعی که احساس ما رو بد میکنه ، اون مورد ما رو از خدا و موفقیت و ثروت و سلامتی و خوشبختی دور میکنه مانند حسادت و اما تحسین کاملا برعکس عمل میکنه و ابتدا حس شادی و رهایی خاصی به میده و سپس یکی از بزرگترین ترمز ها را رو برامون حذف میکنه و ما با سرعت به سمت

    نعمت ها و شادیها میریم .

    همیشه سعی میکنم وقتیکه حس حسادت میاد سراغم ذهن خودمو کنترل کنم با استفاده از چند دلیل زیر :

    1- خداوند زمین و آسمانها را مسخر ما قرار داده و طبق آیه « اذا سالک عبادی » 186 بقره اکه به خدا ایمان واقعی داشته باشیم

    و قدم برداریم و رها و ازاد باشیم در مورد اون نعمت ، خداوند هم اونو به ما میده

    2- طبق قانون اگه تکامل رو رعایت کنیم و موفقیت دیگران رو تحسین کنیم به ما داده میشه

    3- تمام نعمت ها در دنیا به میزان خیلی زیاد در این دنیا وجود دارند و به هیچ عنوان نباید ما به کمبود باور داشته باشیم

    4- به هیچ عنوان ما نباید خودمونو با دیگران مقایسه کنیم و ما باید بدانیم قانون فرکانس و تکامل در این دنیا وجود داره این باعث میشه دست از مسابقه با دیگران برداریم و وقتی اینو میفهمیم به رهایی و آزادی خیلی زیادی میرسیم

    ممنون از همه عزیزان ، هر کجا هستین شاد باشین و سربلند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1483 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان

    این فایل نشونه من بود

    الله اکبربه این قوانین بدون تغییرخداوند

    دقیقامن روزقبل داشتم این مقاله خانم شایسته عزیزرومیخوندم وحسی بهم گفت که بیااین مقاله روبخون چون ازخداونددرخواست کردم که باورهای محدودکننده وپاشنه اشیل من وقدم بعدی من روبگه واین متن روخوندم وبعدالان هم زدم رودکمه نشانه وبازهم این مقاله به صورت نشانه برام اومدالله اکبر

    یعنی من بزرگترین پاشنه اشیلم حسادته وترس ازموفقیت دیگران وکمبودعزت نفس

    وباوربه کمبودواحساس لیاقت نداشتن من

    که البته داره هرروزبهترمیشه

    یعنی این خیلی مهمه که دوباربه این متن هدایت بشی که اگراین پاشنه اشیل رورفع کنم ودرست کنم دریایی ازنعمت وثروت واردزندگیم میشه

    قدرت تحسین دربرابرحسادت

    خدایاازت میخوام که کمکم کنی تاموفقیت های دیگران روتحسین کنم وبه انهایاداوربشم ونکات مثبت دیگران رابهشون توجه کنم وصحبت کنم

    خدایاازت میخوام که باورفراوانی واحساس لیاقت رودروجودمن بهتروعالی تربشه که اگه اون تونسته منم میتونم هرکسی هرجایی هست درجای درستی هست وخودم روبادیگران مقایسه نکنم

    خدایاکمکم کن که توانایی هاواستعدادهای خودم روبیشترباورکنم که منم لایق بهترین هایم منم میتونم داشته باشم وثروت ونعمت بینهایته

    خدایاازت میخوام که رقابت -مقاسیه خودم بادیگران-اثبات خودم به دیگران ومسابقه وعجله کردن رودروجودمن کمتروکمترکنی

    چون نیازبه مسابقه وعجله کردن نیست چون ثروت بینهایته وخداوندبه ماوعده فزونی وثروت داده پس نگرانی معنی نداره

    بینهایت شغل وایده های عالی برای کسب درامدهست

    بینهایت مشتریان خوب وثروتمندهستندکه به خاطرتوانایی هاومهارت های من حاظرندپول پرداخت کنند

    وقتی باورداشته باشی که همه چیزورجهان بینهایته وخودت باباورهات وفرکانس هایت داری زندگیتوخلق میکنی وتوتمرین ستاره قطبی ازخداونددرخواست میکنی وخداوندپاسخ میدهدبه بهترین نحوپس نگرانی معنی نداره وخداوندهمیشه درکنارتوهست وهدایت وحمایتت میکنه پس حرکت کن تاقدم به قدم هدایت شوی به سمت خواسته هات ونعمت وثروت بیشترکبه خواسته هات نچسب وازهرلحظه اززندگیت لذت ببردرزمان ومکان عالی به خواسته هات میرسی به صورت طبیعی وبدون مشکل وراحت

    چون خدای ماخدای اسونی وراحتی هست هرجورخداروباورکنی همین جوربرات خدایی میکنه

    خدایامارواسان کن برای اسونی ها

    دوست دارم صبح تاشب ازخداونددرخواست کنم وباهاش صحبت کنم

    خدایابانشانه هات بامن حرف بزن تابیشترحست کنم وباورت کنم وبهت بیشترایمان بیاورم

    خداوندبرای من همه چیزمیشودهمه کس را

    به شرط پاکی دل به شرط ایمان به شرط پرهیزازمعامله باابلیس به شرط طهارت روح

    بعدببینیدچطورخداونددرکوچه های خلوت شب باشمااوازمیخواند

    خدایاهدایتمون کنم به راه کسانی که به انهانعمت داده ای

    الهی امین

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    به نام خدای مهربان🪴

    ارتباط بین موندن در فرکانس حسادت با تجربه ناخواسته های بیشتر

    حسادت یکی از مهمترین بیماری های مزمن فکریه که ریشه اش توی باور به کمبود و باور به عدم لیاقت و عدم درک ساز و کار جهان داره

    وقتی که حسادت میکنم، این حسادت مثل آتیشیه که دودش فقط و فقط چشم خودم رو میسوزونه و زندگیم رو پر از صدمه های جبران ناپذیر جسمی و ذهنی میکنه بیماری که منو در جنگ دائمی با خودم نگه میداره از در صلح بودن با خودم خارج میکنه اتصالم رو با جریان هدایت قطع میکنه، هماهنگیم رو از بین میبره و آروم آروم این بیماری فکری در قالب ناخواسته های بیشتر و در قالب بیماری‌های جسمی زیادی وارد زندگیم میشه

    باید سعی کنم تا قانون جهان رو درک کنم قانون جهان و ساز و کاری که بر اون هست و به فرکانس ها و باورهای خودمون پاسخ میده

    اگه این قانون رو درک کنم اون وقت میفهمم که هر فردی توی هر جایگاهی که هست خوشبخت یا بدبخت، فقیر یا ثروتمند، سلامت یا بیمار، دقیقاً جای درستشه و نتیجه باور ها و فرکانس های خودش رو تجربه میکنه

    درک این موضوع مهم ترین کلید برای رسیدن به صلح با خودم میشه

    باعث میشه از جنگ فرسایشیِ مسابقه با دیگران بیرون بیام

    و آماده بشم تا به سبک شخصی خودم زندگی کنم

    این موضوع شاه کلید رسیدن به احساس خوب و بیشتر موندن توی احساس بهتره موقعی که حسادت میکنم یعنی باورم اینه که به اندازه کافی ارزشمند و توانا نیستم

    باورم اینه که موفقیت، ثروت، یا هر چیزی که توی جهان ارزش داره به مقدار خیلی کمی وجود داره

    باورم اینه که زندگیم تحت سلطه عوامل بیرونیه و میخوام به جای اینکه از موفقیت‌های دیگران انرژی بگیرم و خودمو رشد بدم

    دوست دارم اونا رو هم توی همون کمبودها و مشکلاتی ببینم که خودم دارم ازشون رنج میکشم

    و میخوام با این کار درد ذهنیِ کمتری بکشم از محدودیت هایی که به خاطر باورهای محدود کننده خودمه

    به خاطر همینه که وقتی میبینم کسی زودتر از من به موفقیتی رسیده بهش حسادت می کنم

    چون احساس عقب موندن از قافله میکنم انگاری توی مسابقه ای بودم که وقتش تموم شده و این فرد زودتر از من همه چیزو به دست آورده

    نتیجه این باورهایی که دارم باعث میشه که محدودیت های بیشتری رو تجربه کنم کمبودها و ناکامی های بیشتری وارد زندگیم میشه

    خودم رو یه فرد سرخورده و ناتوان میبینم که توانایی رسیدن به موفقیت رو ندارم

    اگه کسی از موفقیت هاش صحبت کنه یا فردی از فرد دیگه ای تعریف کنه و این کارها باعث بشه که ناراحت و عصبی بشم و احساس بدی در من به وجود بیاد به خاطر اینه که عزت نفس ندارم

    اگه ناراحت میشم چون خودم رو سریع دارم باهاش مقایسه می کنم و چون هنوز اون موفقیت ها رو ندارم به شدت بهش حسادت میکنم

    اون وقت به خاطر کمبود عزت نفسم، نمیتونم توانایی های خودمو ببینم

    فکر میکنم که همه افراد از من بهتر و توانا ترن

    این کارها باعث میشه که خودمو قضاوت کنم و به احساس یاس برسم

    از دست اونایی که موفق شدن عصبانی بشم چون فکر میکنم که توانایی رسیدن به این موفقیت ها رو ندارم

    احساس عقب موندن از قافله و بی ارزش بودن در برابر اون فرد موفق میکنم

    اونوقت به جای اینکه به خواسته های خودم تمرکز کنم، تمرکزم اینه که چه جوری مانع موفقیت دیگران بشم

    اگه احساس لیاقت و عزت نفس نداشته باشم اون وقت این باور همیشه مثل یه دشمن گوشه ذهنم منتظر میشینه تا با کوچکترین روزنه ای اونقدر با نجواهاش منو تخریب کنه و توانمندی هام رو در نظرم ناچیز نشون بده که دیگه نتونم باور کنم که منم میتونم اون موفقیت ها رو داشته باشم برای همینه که وقتی از موفقیت کسی خبر دار میشم نه تنها خوشحال نمیشم بلکه از دست این فرد هم عصبانی میشم، چون فکر می کنم خودم ناتوانم

    بهترین راه برای درمان حسادت اینه که بدونم و ایمان بیارم هر وقت حسادت میکنم دارم به جهان درخواست کمبود بیشتر رو میدم جهان هم قطعاً منو به مسیری میبره که کمبود های بیشتری رو تجربه کنم، ولی اگه هر بار که موفقیت یک فردی رو تحسین کنم به جهان درخواست داشتن اون موفقیت رو ارسال میکنم و جهان هم قطعاً منو به مسیر اون موفقیت هدایت میکنه

    اون وقت دیگه فکر حسادت کردن هم به سرم نمیزنه

    اما موقعی موفق به انجام این کار میشم که این قانونو باور کنم

    موقعی که بتونم باورهای قدرتمند کننده ای مثل باور به فراوانی و داشتن احساس لیاقت درباره بهترین ها و همچنین عزت نفس رو در خودم ایجاد کنم، تا این باورها توی این لحظات کمکم کنن تا بتونم به نجواهای ذهنم غلبه کنم

    طوری که از دیدن موفقیت افراد خوشحال بشم

    موقعی که باور احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کنم درهایی از برکت به زندگیم باز میشه و باعث میشه تحسین جزء ویژگی های طبیعیم بشه

    وقتی بتونم تحسین رو جایگزین حسادت کنم اون وقت در تجربه زندگیم فراوانی جایگزین کمبود میشه

    عشق جایگزین نفرت میشه

    سلامتی جایگزین بیماری میشه

    ثروت جایگزین فقر میشه

    و آرامش جایگزین نگرانی میشه

    سپاس فراواوان از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان🪴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 1222 روز

    به نام خداوند قادر

    سلام خدمت استاد عزیز

    حسادت حس بدیه من در دوره ای از زندگی ام تجربه کردم بوی تعفن میده و هر کاری کنی تو منجلاب غرق میشی

    کمبود عزت نفس و احساس عدم لیاقت و ارزشمندی باعث این حس میشه

    تا میتونیم روی عزت نفسمون کار کنیم باورهامون به شکل صحیح تغییر بدیم و این دید مسابقه دادن در خودمون فروکش کنیم

    چون این حس باعث پسرفت در زندگی میشه یعنی انقد حس کمبود می‌کنی که کمبودهای بیشتری رو در زندگی تجربه می‌کنی

    خداروشکر من سالهاست از این مدار خارج شدم و امیدم فقط به خدا و تواناییها و خلق های خودم هست که هر روز درحال پیشرفت هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    فاطمه پارسا گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    به نام الله سخاوتگر

    سلام به استاد عزیزم بانو مریم زیبا نویس و هم خانواده عزیزم

    واقعا حس حسادت حس ویرانگریه آرامش رو ازت چنان میگیره که اینگار تو وجودت حول ولا شده دیگه در لحظه نیستی آرامش نداری و در نهایت میشی ناسپاس و واویلا به این شرایط و روزها اما اما اگر احساس ارزشمندی و لیاقت رو در خودت پرورش بدی چقدرررر به آرامش میرسی چقدرررر اون نعمت‌ها که روزی با حسرت و حسادت بهشون خیره میشدی برات لذت بخش میشن …یه مثال ملموس یه موقع هایی یه جایی هستی بقیه نمیشناسنت تو از لحاظ پوشش دوست داشتی ساده بپوشی راحت تر باشی در صورتی که کلی لباس عالی و با کیفیت تو خونه داری ذهنت و باورت اینه که کلی لباس داری ولی خودت انتخاب کردی اینو بپوشی پس آرامش داری نگاه ونظر بقیه برات مهم نیست چون خودت میدونی داشتی ولی نپوشیدی برات کافیه ولیییی ولی امان از روزی که لباسی رو که میخواستی رو نداشته باشی یا به دلیل نداشتن لباس با کیفیت و خوب مجبوری یه لباس ساده بپوشی ذهنت باور کمبودت به اندازه کافی ناراحت هست کافیه یکی تلنگر بزنه کافیه یه نگاه تمسخر آمیز ببینی از هم میپاشی داغون میشی خودتو سرزنش میکنی که ببین چه بیچاره ام و ….. و فرکانس کمبود بیشتر و ….عزت نفس و احساس لیاقت هم مثل همون لباس با کیفیت می‌مونن نگاه بقیه و تمسخر بقیه برات اصلا مهم نیست چون خودت میدونی چند چندی حالا اون نمیدونه مهم نیست دیگه با خودت در صلحی در آرامشی …خیلی باید کار کرد هر روز و هر روز باور فراوانی باور ارزشمندی و احساس لیاقت در هر جنبه ای از زندگی واقعا غوغا میکنه اون آرامش و فرکانسی که از این باور به جهان می‌فرستیم به آرامش ارزشمندی رو چندین برابر میکنه که واقعااا ارزشش رو داره روزها کار کنیم روی خودمون

    خدارو هزاران بار سپاسگزارم من رو انسانی ارزشمند و لایق بهترینها آفریده و کافیه فقط بخوام و فرکانسشو بفرستم برام مهیاست 😇🙏

    از استاد عزیزم و مریم جان سپاسگزارم بابت انتقال این آگاهی های ناب

    خدا یارو نگه دار خانواده ارزشمند و با لیاقتم💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    به نام خدا

    استاد چون من زندگی حسادتی نسبت به کسی نداشته ام شاید نمیتوانم به درستی کلمه حسادت را درک کنم

    مدعی 100 در 100 نیستم ولی تا جایی که الان حضور ذهن دارم نسبت به هیچ شخصی حسادت نداشته ام

    درک نمیکنم که چرا ما اصلا باید حسادت داشته باشیم اگه ما به خدا و خودمون ایمان داریم و معتقد هستیم که به هر آنچه که می‌خواهیم می‌توانیم برسیم پس دیگه حسادت معنی نمیده

    وقتی سعی کنیم در لحظه حال زندگی کنیم نه ترسی داریم و نه اندوهگین هستیم داریم از زندگی لذت میبریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1176 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر همه دوستان خوب

    چقدر زیبا و عالی واضح و روشن استاد در این متن توضیح دادند در مورد حسادت ورزیدن

    چقدر تا حال پای صحبت های دیگران نشستم که از روی حسادت در مورد دیگری حرف می زنند

    چقدر خودم حسادت کردم به دیگران

    می فهمم که چقدر راهم اشتباه بوده و خدا رو شکر که حال متوجه شدم

    نکته جالبی که از این متن یاد گرفتم برایم این بود که می توانم از حسادت کردن در مورد موفقیت های دیگران برای خودم و پیشرفت خودم استفاده کنم

    وقتی نسبت به موفقیت یک فرد حسادت می کنم به خودم بگویم ببین او توانست پس من هم می توانم آنرا داشته باشم و بهتر از آنرا هم داشته باشم

    آنوقت تلاش می کنم و انگیزه می گیرم برای به دست آوردن آن

    این نوع حسادت کردن برای من نه تنها باعث عقب ماندگی من نمی شود بلکه باعث پیشرفت من هم خواهد شد

    ممنون استاد عزیز از این راهنمایی خوبتون

    خدا رو شکر بابت این همه آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    زہرا کاظمے گفته:
    مدت عضویت: 1129 روز

    سلام استاد خوبم منبه یاد میارم چقدرررر یک دوره ای همه ی اون ایراد هایی که داشتم رو مخفی میکردم حتی از خودم همیشه سعی میکردم برای تمام ادم ها مدینه ی فاضله به نظر برسم اصلا خودم نبودم با هرکسی حرف میزدم فکر میکردم اون درست میگه و حرف هاشو تایید میکردم فرق نمیکرد اخوند باشه یا یک روسپی همیشه سعی میکردم چیزی بگم در مقتبل هرکسی جوری بپوشم و ررفتار کنم و نشون بدم که اره منم شبیه توام چقدر اون ادمی که بودم از خود واقعیش دور بود اصلا خودم رو نمیشناختم و به هیچ چیز باور نداشتم اما انگار به همه چیز هم باور داشتم!

    تو مدرسه با درس خونا میگشتم با شررو شیطونا میگشتم نمیدونستم جزو کدوم دسته میخوام باشم چادر سر میکردم اما دوست داشتم با بچه های شر سیگار هم بکشم هیچ کس با من دوست نمیشد چون خودم هم نمیدونستم کی هستم و چی میخوام

    حجاب میگرفتم که تو خانواده و جامعه مقبول باشم ازم تعریف کنن اون جوری باشم که دیگران دوست دارن و در خلوتم فیلم های مستهجن نگاه میکردم

    خلاصه گذشت و گذشت این مخفی کردن ایراد های خودم و خوب به نظر رسیدن از دید دیگران یهو ترکید

    و به کل به راه بد کشیده شدم و خودم رو هم در چشم همه خراب کردم چون دیدم من هرچی دارم تلاش میکنم نمیتونم همه رو راضی کنم من نمیتونم همزمان اون چیزی که بابام میخواد باشم و به سلیقه ی خودم لباس بپوشم

    و این ها منو به سمتی پیش برد که با وجود اینکه تا حدودی شجاعت اینکه خودم باشم رو پیدا کرده بودم ولی بازم در پذیرش ایراد خودم ضعف داشتم و با دیدن و ایراد گرفتن از بقیه از ایراد های خودم فرار میکردم

    گذشت و گذشت ی روزی با خودم صادقانه حرف زدم گفتم بسه بابا هرچی گفتی فلانی اینجوریه بهمانی اونجور ببین خودت چیشدی از همه بدتر اونا هرچیم که بودن برای خودشون ی کارایی کردن تو چی؟تو یا داری انتقاد میکنی یا حسادت!

    اومدم قبول کردم زهرا بشین به فکر بهبود خودت باش

    هنوزم ذهن چموشم بقیه رو تجزیه تحلیل میکنه ک وای فلانیو نگاه باپول باباش این د یا فلانی باوراش محدوده ک اینه ولییییییییی دارم افکارم رو میبینم

    من حسادت دارم تو وجودم اروم اروم دارم دورزشو میارم پایین

    این صفحه خیلی هدایتی که من برای چیز دیگه ای سرچ کرده بودم اومد ولی خیلی جالبه من دارم این موضوع رو روش کار میکنم و اومدم تمام فایل های کلید قدرت تحسین در برابر حسادت رو یکی یکی کار میکنم و آگاهانه مچ ذهنم رو میگیرم

    مثلا اون جایی که همکلاسیم دانشگاه قبول شد و با رفیقم صحبت میکردم دیدم داره مدام میگه اینا همشون سهمیه داشتن و فلان اومدم تو اون فضا صحبت رو به این سمت بردم که اره اون تو این یکسال همش تو گروهای کلاسیمون شکرگزاری میکرد مدام درمورد فایلای قانون جذب یکی از اساتید که گوش میداد با ما هم صحبت میکرد و دوست داشت این اگاهی هارو به همه بگه و کمکشون کنه روابطش خوب شده بود باهمه مهربون بود محبت میکرد اصلا اون ادم سابقی که مامیشناختیم نبوده پس موفقیتش نوش جونش حتییییییی اگر سهمیه داشته بازمممممم نوش جونش با اینهمه تغییری که کرده بود دمش کردم به هدفش رسید

    من اگاهانه شروع کردم از زاویه ی دیگه ای به هرچیزی نگاه کنم و حس حسادتم رو با تحسین از بین ببرم و برعکس گذشتم که مثلا با رفیقم شروع میکردیم به غیبت و اینجور حرفا من بیام چنین چیزایی که اون هم دیده بود رو بگم که هم ذهن خودم رو کنترل کنم هم رفیقم ادامه نده و ناراحت نشه

    استاد جان من دارم تلاشم رو میکنم این ایرادم رو تغییر بدم دارم تمام رفتارامو زیر ذره بین قرار میدم بفهمم ابشخورش کجاست

    من از خودم دختری میسازم که فقط تحسین کنه تبریک بگه لذت ببره از موفقیت ها

    در مورد کار من دوست دارم برم یک فروشگاه کار کنم یکی از همکلاسی هاییم که خیلی رابطمون خوب نبود اونجا مشغول به کار بود از لحاظ مالی من خیلی اون کارو میخوام اولش حسادت میکردم که اون چنین حقوقی داره اما یک روزی اومدم گفتم من دوست دارم اونجا استخدام بشم نیرو نمیگیره امیدوارم همین دختر به درامد 10برابر ین عدد برسه تا دیگه اصلا نیازی به این کار نداشته باشه این دعای خیر رو از ته قلبم کردم عدد 60 میلیون در ماه خیلی برای من هنوز بزرگه و در مدارش نیستم و قبلا هم به اون دختر بخاطر 6تومن حسادت میکردم ولییییییی سعی کردم به تحسین کردن که ایول بابا اون در مدار خوبی بوده حتما من ک نمیدونم چه فرکانسی داشته ولییییی بدون شک احساس و باورش در این مدار قرارش داده دمشر گرم نوش جونش ی خبر احتمالی شنیدم که اون دختر ممکنه از اونجا بره و نیرو میخوان توهم ممکنه زنگت بزنن اینا هنوز تا اخر هفته معلوم نیست امااااا برای من نشونه ی بزرگیه که فرکانس هام دارن کار میکنن اینم نشونه ی خداوند حتی اگر نشه خدا یک کار بهتر از جایی ک من فکرشو نمیکنم بهم میده و به این درامد میرسم خدایا شکرت من به سپاسگزاری تحسین کردن ادم ها ادامه میدم خلاصه دارم از همه لحاظ خودم رو بهتر میشناسم تا با خودم به صلح برسم

    اره من ایراد های خیلی بزرگی دارم ولی قراراه که تغییرشون بدم و یک ادم دیگه ای بشم اونی که میخوام باشم رو از خودم میسازم مرسی از مقاله های خوبی که خانوم شایسته مینویسید برامون عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      هادي گفته:
      مدت عضویت: 1974 روز

      سلام _از خوندن دیدگاه تون واقعا لذت بردم

      تحسینیتون میکنم به خاطر این شجاعتتون که چقد راحت و بی محابا اون چیزی که تو ذهنتون بود رو گفتین و ایراد های خودتون رو نوشتین.

      این نوشتنتون می تونه خیلی بهتون کمک کنه مثلا چند وقت دیگه وقتی میان و دیدگاه جدید تون و افکار تون رو تو هفته ها و ماه های آینده نگاه میکنین متوجه میشین که آیا تغییر کردین و یا همین افکار ایراد دار رو دارین….

      دوره دوازده قدم قدم سوم و چهارم خیلی میتونه براتون کمک کننده باشه.

      و هم چنین فایل تحسین به جای حسادت و ما خالق زندگی خودمون هستیم هم میتونه براتون مفید باشه.

      خداوند به همگی ما برکت بدهد 🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: