تأثیرگزارترین عامل تفاوت در نتایج - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

71 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    سلام

    چه وقت موفق می شویم؟ وقتیکه شخصیتمان عوض شود

    تجربه چگونه بدست می آید؟ خواسته ات را بشناسی و برای تحقق آنها کاری کنی

    چطوری انگیزه هایمان را از دست میدهیم؟ وقتی عزت نفسمان کم است

    چرا در مرحله ای یک دفعه دست از خواسته امان بر میداریم؟ چون عزت نفس نداریم و باورهایمان محدود کننده است

    چرا عده ای فکر می کنند سرنوشتشان بدون تغییر است؟ چون به شکستها و عدم موفقیتهایشان توجه دارند و آنها را یاد دارند

    نه ازتحقق نشدن خواسته ات ناامید شو و نه بی انگیزه شو وقتی به خواسته هایت میرسی

    نگرش یا باور است که رخدادهای زندگیمان را پدید می آورد

    رابطه ما با خدا همیشگی است

    باورها دو نوع هستند 1- محدود کننده 2- قدرتمند کننده

    چرا زندگی بیشتر آدمها بر روی ثروت نیست؟ به خاطر باورهای محدود کننده

    عزت نفس یعنی هماهنگی ذهن و روح

    تغییر یعنی چه ؟ یعنی متفاوت عمل کردن از شیوه های قبلی و ادامهدادن این روند تا تشکیل عادتهای جدید

    پاشنه آشیل یعنی چه؟ همان فکرهایی است که تمام ایده ها را کنترل می کند و همانی است که اجازه جریان نعمت در زندگی را نمی دهد ایراد شخصیتی است و همان الگوهای تکراری از شکستها است

    تنها راه رسیدن به خود شناسی چیست؟ ریشه یابی و حل پاشنه آشیلها

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2660 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    مهم نیست که چقدر اطلاعات داری راجب قوانین مهم اینه که چقدر عمل کردی

    چقدر زیگ زاگی مسیر و رفتی و ب خیال خودت داشتی مسیر و درست می رفتی

    چقدر ترسیدی از مسیر چقدر ناامید شدی

    چقدر حرکت کردی تو مسیر توحید؟؟

    پاشنه آشیلت چیه ؟؟

    پاشنه آشیل من شک و تردید های همیشگی و تحت تاثیر حرفهای گذشتگان و کسانی که ی حرفهایی برای خودشون میزنن

    پاشنه آشیل من نداشتن اعتقاد به این موضوع که بدون استثنا بدون استثنا

    این من هستم که اتفاقات و با باورهای کانون توجه أم و فرکانس و احساساتم دارم خلق میکنم

    و چ کشید م و میکشم من از این شک و تردیدها و چ انتظاراتی دارم از این ذهن که با من هماهنگ باشه تا اتفاقات برام رخ بده .میخام همه چیز باب میل من باشه ، و وسواس فکری و ترس و از آینده

    برعکس خود خداوند تو قرآن میگه من ب شیطان رخصت دادم تا نجوا کنه تا آزمایش بشید کی توکل داره کی کفار هست

    بله تفاوت تو همین کنترل ذهن هست که میشه همون عزت نفس هر کی عزت نفس بیشتری داشته باشه خود باوری بیشتری داشته باشه برنده هست

    دنیا دنیای عزت نفس هست نه تلاش فیزیکی دنیای باورها هست دنیای توکل هست و ایمان به خدا و خودت .

    البته که عزت نفس از داخل شکم مادر همراه کسی نبوده نه درختی هست که سفارش بدی و بیاری تو حیاط خونه و ریسه هاش آویزون باشه

    عزت نفس ساختنی هست .تو باید بسازیش مثل نهال باید ازش مراقبت کنی باید هر روز نور و خاک و آب مناسبی براش فراهم کنی

    ببین تو چ نقاطی آشیلت زیاده

    در تمام موارد پیشرفتهای ریز و درشتی داشتم ب نسبتی که تمرین میکنیم تغییرات هم خودش و نشون میده

    پاشنه آشیل

    دنبال تضمین هستم که مثلا از فلان مسیر ب چنین خاسته ای میرسم یا نه

    قانون رهایی رو بلد نیستم نمیتونم در عمل زیاد ازش استفاده کنم

    من ب هر صورت ب خاسته هام میرسم باید منعطف باشم نسبت ب مسیر ،ب ی مسیر خاص نچسبم .نهایت میرسم این مسیر یا ی مسیر دیگ

    من قدم و برمیدارند خدا خودش مسیرها رو میگه

    من مثل برگی تو باد نیستم من ب خدا اعتماد دارم و اون من و هدایت می‌کنه

    مهم احساس خوبه تو مسیر

    احساس خوب=اتفاقات خوب

    نباید دنبال تضمین باشم

    مگه موسی ب سمت دریا حرکت کرد تضمینی داشت نه فقط احساسش خوب بود و اون احساس اتفاقات و ب سمتش آورد

    مگه یوسف تضمینی داشت که عزیز مصر میشه نه فقط حالش خوب بود و امیدوار بود

    مگه استاد عباس منش تضمینی داشت که تو تهران یا اروپا موفق میشه که خونش و رها کرد و دفترهای و رها کرد و رفت نه فقط إحساسش خوب بود

    چقدر بعضی موقع از خودم لج أم میگیره

    مهم مسیر و اون آدم و این شغل و این سرمایه گذاری و اون کشور و شهر و دولت و خانواده و همسر و پدر و مادر و خانواده نیست

    مهم حال دل خودته

    پس اول بیام حال دلم و خوب کنم

    ارزشمندی نسبت ب اینکه من خالق هستم و با اطمینان ب خودم و توکل بخدا مسیر و طی کنم

    و فکر نکنم که ذهن باید همراهیم کنه اون ذهنه با ی سری ویژگی خودش

    تو فایلی صحبت شد که اول قلب تشکیل شده تو بدن جنین

    این باور تو خودت ایجاد کن که تو از فرکانس کسی اطلاع نداری تو زمینه ای که مسئله داری

    هر کسی نتایج افکار خودش و میگیره .تو ب خودت ایمان داشته باش و حرکت کن و اونکاری که میدونی درسته رو انجام بده

    استاد بهت ماهیگیری یاد میده نه اینکه بیاد ماهی بهت بده .

    خود استاد هم میگه تمام موفقیت های من از عزت نفس شروع شده

    و کنترل ذهن تنها تنها تنها تنها تنها تنها تنها تنها چیزی هست که باعث موفقیت یک انسان با انسان دیگه ای میشه

    کنترل ذهن و کار هرکسی نیست

    که اگه کار هر کسی بود العان همه موفق میشدن

    امیدوارم روزی این کانونها رو بخونم و کلی پیشرفت های شخصی کرده باشم

    چ از لحاظ شخصیتی و چ باورها و نتایج عالی

    ب امید الله غفور و رحیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    ندا رنجبری گفته:
    مدت عضویت: 3354 روز

    امروز به دلم افتاد که مقالات عزت نفس رو دوباره‌ مرور کنم کامنتاش رو کامل بخونم و خیلی خوب روی عزت نفسم کار کنم، باید اعتراف کنم که عزت نفس من ایراد اساسی داره و باید همت زیادی بزارم برای ترمیمش، کنترل نجواهایی که بهم احساس بی عرضگی یا بی ارزشی میدن کار سختی برام نیست میدونی چرا میگم نیست چون هر‌وقت سر و کله شون پیدا میشه و بهم احساس نالایقی و بی ارزشی میده اونقدر نتیجه گرفتم تو زندگیم که با یادآوری اون نتایج‌راحت در دهن اش بسته میشه و لااقل برای مدت کوتاهی دست از سرم بر میداره اما مشکل اصلی من جدی نگرفتن نجواهای ذهنمه و نداشتن خودشناسی عمیق که بدونم این حس بدم از کجا داره آب میخوره و‌چطور میشه عوض اش کنم، به قول استاد عزیزم نباید اجازه بدیم بشینه برامون جهنم درست کنه باید بشینیم مونیتور کنیم افکارمون رو.

    در مورد عزت نفس، اولین موردی که باید روش کار کنم مقایسه نکردن خودم با دیگرانه حالا این دیگران میتونه خواهرم باشه که هم شغل و هم رشته ی منه و دیرتر از من کارشو شروع کرده اما مشتریای بیشتری داره (و ذهن بدجنس من نمیاد بگه که تو به سن خواهرت موفقیتات چند برابر بود چرا اینو یادت نمیاد اینکه یه سر و گردن از تمام دخترای فامیل بالاتر بودی از نظر درآمد و جایگاه شغلی، پس انصاف داشته باش نسبت به خودت و با مقایسه ی نابجا عزت نفس ات رو نابود نکن در حالی که باورای تو در مورد شغل جدیدت فرق داره با کسانی که هم حوزه ی تو هستن و تو مسیرت و خواسته هات و تکاملت کلا فرق داره).

    یا یکی میبینم از فامیلم یا دوستام یا فامیل همسرم به محض برخورد باهاشون سریعا شروع میکنم به فکر کردن به اینکه چقدر دارایی من کمتر یا بیشتره اون طلاهاش بیشتره لباساش قشنگتره خونه اش بزرگتره این داره اون داره یا حتی رنگ پوست و قدشو با خودم مقایسه میکنم، چرا از اجتماع فراری ام چرا از آدما وحشت دارم؟دلیلش همین نجواها و همین عزت نفس پائینه، خودم رو کوچیک و بی ارزش میدونم نگران نظر و قضاوت بقیه ام و برای خودم و دستاوردهام و شخصیتم ارزش قائل نیستم و حتی قیافه ام و رنگ پوستم و لکای صورتم و شکل لباس تنم هم بهم استرس میده، بعدش میگم چرا نتایج بزرگ و درآمد بالا سراغم نمیاد.

    بعد از عدم خودشناسی و مقایسه ی خودم با بقیه، ایراد بعدی که باید رفع بشه کمالگرایی هست اینکه نخوام همه کارام بی نقص بی ایراد بدون خطا پرفکت و در نهایت عالی بودن باشه چون قانون تکامل این اجازه رو نمیده پس توقع بی جا از خودم نداشته باشم و اینقدر به خودم سخت نگیرم و بپذیرم که انسانم با نقص ها و‌کمبودهای انسانی.

    یه ایراد دیگه ام‌ که میدونم میتونم تغییرش بدم اینه که من دائما میترسم از اینکه دیگران ازم دلخور نشن و مدام مواظب کلامم رفتارم به شکلی وسواس گونه هستم در حدی که تو رابطه با دیگران دچار اختلال و‌وسواس و ترس شدید شدم.

    آره به قول یکی از دوستان که توی کامنتا گفته بود: بخش اعظم احساس بدم در طول روز نشات گرفته از عزت نفس پائینه و من تازه متوجه این موضوع شدم و عزت نفس این نیست که یکباره و تماما وجود داشته باشه یا نباشه بلکه کیفیتی هست پویا و دائما در نوسان و اینکه عزت نفس ربط عمیقی داره به توحید.

    این ایرادات رو ردیف نکردم که باز به خودم عیب گرفته باشم یا بر نقاط ضعفم تمرکز کنم اما واقعا نمیخوام با این بهانه آشغالا رو بزنم زیر مبل، این ایرادات رو فقط من نیستم که دارم ایرادیه که اکثرا دارن اما خدا رو شکر میکنم که من اینقدر جلو هستم که هدایت شدم به کشف اش و حل این مسئله به صورت ریشه ای، این نشون میده که من پیش خدای خودم جایگاه بالایی دارم و اون دوسم داره که بهم فهمونده و هدایتم‌کرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    امیرحسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 2900 روز

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته ی مهربون

    تاثیرگزار ترین عامل تفاوت نتایج

    نکات کلیدی و ارزشمند این مقاله:

    *مهمترین عامل برای ایجاد نتایج عزت نفس هست…

    *اینکه ذهن ما فقط جاهایی که “نتونستیم” کاری رو انجام بدیم یا شکست خوردیم رو به یادمون میاره…در صورتی که خیلی جاها “تونستیم” و موفقیت هایی کسب کردیم، و حتی ذهن ما نمیاد دلیل اینکه نتونستیم رو به ما بگه که بخاطر باورهای محدودمون بود که نتونستیم، و اینکه میتونیم و توانایی این رو داریم که اون باورهای محدود کننده رو تغییر بدیم.

    *برای بهبود عزت نفس، باید “آگاهانه” جاهایی که موفقیت کسب کردیم و تونستیم کاری رو انجام بدیم رو به خودمون یادآوری کنیم، و “آگاهانه” بدونیم که دلیل نتوانستن های ما باورهای محدود بوده که اگه تغییرشون بدیم نتایج عوض میشه…پس خیلی مهمه که برای بهبود و ترمیم عزت نفس آگاهانه نکات مثبت و نقاط قوت خودمون رو مرور کنیم و به یاد بیاریم.

    *اینکه سرنوشتی وجود نداره و اتفاقات ما بخاطر باورهای ماست… و اگه باورهامون رو تغییر بدیم و عزت نفسمون رو بهبود بدیم، سرنوشت هم عوض میشه…مثال بارزش خیلی ها هستن که با ترمیم عزت نفسشون زندگیشون 180 درجه چرخیده…پس وقتی ما میتونیم شکل فکر کردنمون رو آگاهانه جهت بدیم، و باورهامون رو عوض کنیم، سرنوشت معنایی نداره…

    *و این ذهن نجوا کننده و منفی نگر و تخریب کننده هم جزئی از این جهانه و اگه قرار بود وجود نداشته باشه، دیگه موضوعاتی مثل تقوا و ایمان و عزت نفس معنایی نداشت و در کل هیچ موفق شدن یا نشدنی معنا نداشت و این لذتکنترل ذهن و احساس خوب معنایی نداشت…پس بپذیریم که این ذهن منفی نگر و تخریب گر رو تمام افراد جهان دارن و فقط ما نیستیم که اینجوری هستیم…تمام افراد دارنش، و اون کسی که تونسته موفق بشه تونسته کنترلش کنه و اون که نتونسته موفق بشه تلاشی برای کنترلش نکرده…

    *استاد عباسمنش هم مهمترین و اصلی ترین موضوع برای موفقیت رو با اختلاف بسیار زیاد “عزت نفس” میدونن و به این نکته خیلی اهمیت میدن که “همیشه” باید روی عزت نفسمون کار کنیم.

    *عزت نفس یعنی رسیدن و بهتر شدن توی کنترل ذهن؛ که کنترل ذهن برترین تواناییِ هر انسانه…یا اینکه خدا میکه ان اکرمکم عند الله اتقاکم …گرامی ترین شما نزد پروردگار، کسی هست که به این توانایی برسه و رشدش بده و بهتر بشه توش…چون یک نقطه خاص نیست و کنترل ذهن هم همیشه ادامه داره…

    *اینکه مقدار تغییر کردن ما وقتی خوب خودشو نشون میده که توی شرایط کمی سخت قرار بگیریم، تا وقتی که اوضاع خوبه همه خوب عمل میکنن…اما کسایی واقعا تغییر کردن که سر بزنگاه خوب عمل کنن…کس عزت نفسش رو تقویت کرده که وقتی یک حرف نابجا میشنوه، بتونه اون نجوای فلج کننده ی ذهن که مارو بخاطر اون حرف بی ارزش کرده رو کنترل کنه…یعنی میان تغییر و بهبود توی عزت نفس ما، خودشو توی این شرایط نشون میده و اگه تغییرات واقعی باشه راحت تر و بهتر از پس نجواها بر میایم، چون باور داریم که ارزش ما دست خودمونه و خودمون هستیم که ارزش خودمون رو تعیین میکنیم و نیازی به تعریف ها و تمسخر ها نداریم برای تعیین ارزش خودمون…ما بسیار ارزشمند هستیم و این فقط یک باور درونیه بدون اینکه بخواد از بقیه اعتبار بگیره…

    *زندگی ما فقط حاصل باورهای ماست…اگه از چیزی که نمیخوایم اعراض کنیم و بی توجه باشیم، اون چیز لاجرم از زندگی ما بیرون میره…تنها معیار برای درک اصل از فرع، و یا اینکه بفمیم در مسیر مسیر خداییم یا در مسیر شیطان هستیم، “احساس” ماست…احساس خوب یعنی خدا داره حرف میزنه و حقیقت رو میگه…احساس بد یعنی شیطان داره حرف میزنه و طبق معمول دروغ میگه…معیار خیلی مهم احساس ماست…

    *عزت نفس یعنی بازگشت به درون و کنار گذاشتن و بی توجهی به افراد و گفته هاشون و تجربیاتشون و تعاریفشون از مسائل مختلف…

    *عزت نفس یعنی رسیدن به هماهنگی ذهن و روح…با کمک تغییر باورها و هرچیزی که از قبل شنیدیم…

    *عزت نفس یعنی اجرای توحید در عمل…

    *ساختن عزت نفس پولادین، تعهد غیرقابل مذاکره با هر ترفند و استدلالی میخواد…ساختن عزت نفس تعهد و تمرکز بسیار بالا میخواد…

    *چه نکته ی مهمی: درسته که تا ساختن این حد از عزت نفس فاصله ی زیادی داریم، اما رسیدن به اون حد از عزت نفس از برداشتن همین قدم های کوچیک و آرومی هست که همه در هر جایگاهی توانایی انجامش رو دارن…

    *با برداشتن هر قدم، نه تنها یک قدم از شرایط نادلخواه فاصله میگیریم، بلکه یک قدم به شرایط دلخواه نزدیک میشیم…همونطور که اگه 1% جلو بریم 99% میمونه، و اگه 2% جلو بریم 98% میمونه، اینجوری نیست که 1% جلو بریم و 100% مونده باشه…و “درک این موضوع‌، مهم‌ترین رازِ زنده نگه داشتن انگیزه و ایمان‌مان برای طی کردن این فرایند است”

    *چه نکات ارزشمندی واقعا: چنین حدی از عرت نفس نصیب کسایی میشه که رهروان راستین و صبوری هستن که “فرایند بودن” ساخت عزت نفس و ایمان رو درک میکنن و “قدم به قدم” و “بدون عجله” پیش میرن…و خودشون رو “مقایسه” نمیکنن با کسی و با معیار های اشتباه نتایج رو نمیسنجن…بلکه با معیار قوانین میسنجن…و همواره و همیشه این مسیر رو ادامه میدن و در برابر نجواهای ذهنشون مقاومت نشون میدن…

    *اولین قدم برای ساختن چنین حدی از عزت نفس، اینه که باور کنیم ما انسان هستیم و انسان نقص ها و کمبود هایی داره…یعنی موجودیت انسان گونه ی ما، دارای نقص و کمبوده…ساختن عزت نفس لازمه ی “پذیرفتن” اینن موضوعه…که هیچ روزی نمیرسه که ما بی نقص باشیم و بی نقص عمل کنیم، چون انسانیم و انسان با آزمون و خطا جلو میره و توقع اینکه بی نقص باشیم بسیار به عزت ما آسیب میزنه…با این پذیرش، باید جهادی اکبر برای بهبود دادن عزت نفسمون راه بندازیم و نقص های شخصیتیمون رو بهبود بدیم و عزت نفسمون رو بازیابی کنیم…

    *ساختن چنین حدی از عزت نفس لازمه ی اینه که بدونیم در چه جایگاه فرکانسی هستیم، و خودمون رو با حد اعلایی که میخوایم باشیم مقایسه نکنیم، و بدونیم این مدارها و فرکانس ها با آروم آروم عمل کردن و طی کردن این تکامل ایجاد میشه…اینجوری از ناامیدی خودمون جلوگیری میکنیم و توقع بیجایی از خودمون و خدا هم نداریم…و بدونیم که به اندازه ای که عمل کردیم و تمرین کردیم، این مدارها طی میشن…

    *عزت نفس یک درخت کهنسال و پر بار نیست که سفارشش بدیم و یک شبه بزاریمش تو حیاط…بلکه یک بذر ساده هست که با مراقبت و آبیاری و نور مناسب و کود مناسب، به مرور زمان رشد میکنه و بزرگتر میشه و باید همیشه مراقب این نهال رشد یافته باشیم چون رها کردن این مراقبت های ذهنی و کنترل نکردن این ورودی ها باعث میشه اون نهال از بین بره و بیهوده بشه نتایج…پس مراقبت مستمر و مداوم و مداوم و مداوم میخواد…بودن در این مسیر رو میخواد…

    *و این ادامه دادن و پروروندن نهال کوچک عزت نفس، نیاز به صبر و صلاه داره، به این معنی که صبر داشته باشیم و همیشه نشانه ها و نکات مثبت رو ببینیم و تایید کنیم و تحسین کنیم تا موجب تقویت ایمانمون بشه…و وقتی میبنیم که این نهال یک برگ جدید و یک شاخه ی جدید زده، ذوق زده میشیم و با ایمان بیشتر ادامه میدیم…تایید نشونه ها و نتایج کوچیک در این مسیر بسیار مهمه…چون تشویق کننده و انگیزاننده ی ما تو این مسیره…

    *مرور این آگاهی ها و هر تمرینی که انجام میدیم، در حکم تقویت خاک این نهال، هرس کردن شاخ و برگ های اضافیش، وجین کردن علف های هرز، آبیاری های روزانه و در کل باعث رشد آروم آروم این نهال میشه…

    *این آگاهی ها نباید به صورت مطالب انباشته شده توی مغز ما دربیاد…بلکه باید همیشه و همیشه در عمل ازش استفاده کرد و انقدر تکرار کرد که بشه جزئی از شخصیت و رفتارهای ما…

    *ذهن همیشه میگه تو ایرادی نداری توی این موضوعات، اما ما هم همیشه با همین فریب ذهن توی چاهش میریم و دست از عمل کردن بر میداریم…به نظر شخص خودم، اصل رو باید بر این بزاریم که ما توی تمام ابعاد ضعف دارم و هیچوقت عالی نمیشیم، با عمل کردن به این آگاهی ها بهتر میشیم، اما فقط بهتر…بهتر از روز گذشته و ماه گذشته…و هیچوقت نیست که بی ایراد باشیم و نقصی نداشته باشیم یا عالی شده باشیم…ما همیشه نیازمندِ بهبود هستیم…

    *هر تمرینی که برای بهبود عزت نفسمون میدونیم باید انجام بشه اما با هر بهونه و استدلالی انجامش نمیدیم، مثل سایه ی بزرگی روی نهال عزت نفسمونه که نه تنها اون رو از رشد و سرحال بودن باز میداره، بلکه ممکنه کلا خشکش کنه و از بین ببرتش…

    *نکته ی بسیار مهم: تغییر به معنای “متفاوت از شیوه های قبلی عمل کردن” و “ادامه دادن به این روند جدید” و “عادت های جدید ایجاد کردن” هست…و این موضوع مخصوصا برای عزت نفس، فقط در صورتی امکان پذیره که تمریناتش رو انجام بدیم و همیشه تکرار کنیمشون…این کار باعث میشه به مدار بعدی و جایگاه بعدی برسیم و قدم بعدی رو برداریم و انقدر به این شیوه عمل کنیم تا بهبود رو در بازه زمانی بلندمدت به صورت واضح مشاهده کنیم…

    *تنبلی و انجام ندادن تمرینات عزت نفس، به معنی اینه که باورهای محدود کننده ی قبلی دارن مارو کنترل میکنن و اونا دارن run میشن…این تمرین انجام ندادن ها از بی انگیزگی میاد و به معنای غلبه ی شیوه ها و باورها و عادات قبلی بر انگیزه های و باورهای جدید میشه…

    *تمرین انجام ندادن یعنی نپذیرفتن و دست رد زدن به سینه ی موهبت ها و پیشرفت ها و بهبود هایی هست که به اینصورت میخوان در زندگی ما متجلی بشن…

    *تمرین انجام دادن تغییرات شخصیتی و رفتاری ای ایجاد میکنه که باعث میشه مسیر قبلی که بدون اختیار بر ما تحمیل شده بود کنار گذاشته بشه و یک مسیر جدید و یک پیمانه ی جدید و دقیق به ما نشون داده بشه…

    *خیلی از افراد فکر میکنن که این مسیر رو طی کردن اما نتیجه ی خاصی براشون ایجاد نشده؛ اما دلیل اصلی اینه که هنوز به باور 100% نرسیدن که تمام زندگی ما دست باورهای ماست و باید این مسیر رو با ایمان و عملگرایی طی کرد، نه به صورت زیگزاگی و بدون عمل…در اینصورته که نتایج واضح میشن…کسایی که نتیجه نگرفتن، اگه دقیق نگاه کنن میفهمن که مدت زمانی که طبق این آگاهی ها عمل کردن و تو این مسیر بودن، بسیار بسیار کمتر از زمانی بود که تو این مسیر نبودن…واقعا هم حقیقته…

    *وقتی بخاطر غلبه ی شیوه های قبلی ذهن، تمرین انجام دادن، که تنها راه تقویت و بهبود عزت نفس هست رو به تعویق میندازیم و انجام نمیدیم، یک قدم به جلو و دو قدم به عقب برمیگردم…به همین دلیل نتایج واضحی نمیبینیم…

    *نگاهی بندازیم به زمان هایی که فرکانس هامون و تمرکزمون صرف “ترس از طرد شدن” و “ترس از پسندیده نشدن” و “ترس از مورد قضاوت واقع شدن” شده…

    *نگاهی بندازیم به زمان هایی که پشت “ترس های واهیِ ذهن” متوقف شدیم و برای فرصت های جدید هیچ “قدمی” بر نداشتیم…

    *نگاهی بندازیم به زمان هایی که بخاطر “احساس عدم لیاقت” ایده های خودمون رو جدی نگرفتیم و بی ارزش دونستیمشون و انجامشون ندادیم…

    *نگاهی بندازیم به زمان هایی که به جای نشون دادن “ایمان و جسارت” برای خواسته هامون، منتظر “تصمین” موندیم که هیچوقت هم نمیاد…

    *یک نگاهی بندازیم به زمان هایی که بخاطر “راضی نگه داشتن بقیه” خواسته هامون رو نادیده گرفتیم و خواسته های دیگران رو در “اولویت” قرار دادیم…

    *یک نگاهی به زمان هایی بندازیم که به “توانایی هامون” اعتماد نکردیم، و “پل های پشت سرمون” رو خراب نکردیم و نخواستیم از “تردید ها و شک ها” رها بشیم…

    *یک نگاهی به “تصمیمات گرفته نشده” بندازیم…

    *یک نگاهی به تصمیمات گرفته شده اما “اجرا نشده” بندازیم…

    *وقتی به این موارد توجه میکنیم و میبینیم اوضاع چقدر وخیمه، دیگه برامون سوال نیست چرا نتیجه هامون کمرنگه و این فرکانس در چه جهتی حرکت کرده…

    *به قول خانوم شایسته، اگه به جای فرکانس پول بزاریم و هر لحظه از فرکانس رو 1 دلار در نظر بگیریم، متوجه میشیم این فقر عزت نفس از کجا آب میخوره…

    *فرکانس ها و تمرکزی رو لحاظ کنیم که صرف پیروی از باورهای قبلی شده و باورهای جدید جایی نداشته توش…

    *خانوم شایسته در نهایت دقت یک مثال فوق العاده میزنن که یک صاحب کسب و کار رو در نظر بگیریم که سالهای زیادی کار کرده و تلاش کرده اما هیچ موفقیتی حاصل نشده براش و یک روزی میاد حسابدارهاش رو صدا میزنه و میشینه با دقت حساب کتاب میکنه ببینه مشکل چیه و بعد میبینه که بهای تموم شده ی محصول بیشتر از قیمت فروششه…و بعد شوکه میشه که چرا تا الان با این دقت نگاه نکرده بودم و فقط داشتم دست و پا میزدم…و میفهمه که مشکل تعداد فروش نیست، حتی اگه محصولاتش پرفروش ترین در جهان بشن بازم فایده نداره…و میبینه که وقتی قیمت تموم شده ی محصول بیشتر از قیمت فروششه، چطور انتظار موفقیت مالی داره؟

    *در مورد عزت نفس هم همینه، وقتی خودمون رو میشناسیم، وقتی خودمون رو ارزیابی میکنیم و میفهمیم که نشتی ها کجاست، ضعف ها کجاست، تمرین نکردن ها کجاست، عمل نکردن ها کجاست، دیگه برامون منطقی میشه چرا نتیجه نگرفتیم…

    *وقتی ضعف ها و نشتی های فرکانسی رو کشف میکنیم، متوجه میشیم که اصل چیه و فرع چیه و باید دقیقا چکار کرد…خودشناسی واقعا بسیار اهمیت داره…اینکه خودمون رو بررسی کنیم که چند چندیم با خودمون و تکلیفمون چیه…

    *و به قول خانوم شایسته “فقط با انجام تمرینات” میتونیم به “خودشناسی” برسیم، چون تا قبل از عمل کردن به این آگاهی ها، فکر میکنیم که بی نقصیم توشون..اما وقت عمل کردن به این آگاهی ها متوجه میشم که چقدر سخته برامون و چقدر مقاومت داریم در برابرشون و متوجه میشیم که نشتی های فرکانسی کجاست…

    *فقط با انجام “تمرینات” هست که متوجه میشیم این انرژی و فرکانس از کجا داره هدر میره و پاشنه های آشیل کجاست و اگه جلوش رو بگیریم چه معجزاتی رخ میده…

    *هدف تمرین های عزت نفس، شناختن پاشنه های آشیله و در ادامه با عمل کردن و تمرین انجام دادن باعث بهبود این پاشنه های آشیل میشیم…پاشنه های آشیل هم برای هر فردی متفاوته و طبق گذشتش فرق داره…مهمترین موضوع در ساخت عزت نفس شناختن پاشنه های آشیله…پاشنه های آشیل مهمترین نشتی های فرکانسی هستن…مهمترین و بزرگترین ایرادات شخصیتی در پاشنه های آشیله…

    *پاشنه های آشیل، ایرادات و فکر های ارشدی هستن که تمام افکار دیگه و ایده ها و راهکارهای مارو تحت کنترل گرفتن…و هرجوری از هر زاویه ای نگاه کنیم به بن بست پاشنه های آشیل میخوریم…چیزی که واقعا مهمه…

    *پاشنه های آشیل مثل سوراخ های سطل هستن که نمیزارن نتایج ما تداوم داشته باشه و سیرابمون کنه از نعمت ها و به مرحله ی لعلک ترضی برسیم…

    *پاشنه های آشیل باعث میشن که حتی در لذت بخش ترین لحظات زندگیمون نگران باشیم و این نگرانی ها همون پاشنه های آشیله…پس پرداختن به پاشنه های آشیل و رفعشون و بهبود دادنشون، مهمترین راه برای خودشناسی و تقویت عزت نفس و رسیدن به نتایج لذتبخشه…

    *اما نادیده گرفتن پاشنه های آشیل، باعث میشه که این ایراد های هر بار از یه جا خودشو نشون بده و همیشه باهامون باشه…پس باید بسیار جدی بگیریم این تمرینات و آگاهی هارو و این نشتی هارو بپوشونیم و شخصیت قدرتمندتری از خودمون بسازیم…

    *ذهن ما همیشه میگه که برای رسیدن به خواسته هات باید سخت ترین کارهارو انجام بدی و یا انقدر برامون غیرقابل باور میکنه که اصلا انگیزه ای نمیمونه برامون…اما عزت نفس واقعی که نقططه مقابل ذهنه، و بالاترین حد عزت نفس ایمان به این قوانینه…میگه که به محض وضوح خواسته، به اون میرسیم، اونم از راه های ساده و ایده های الهامی خداوند…

    *اما این نوع رسیدن به خواسته ها فقط با تغییر باور ها و در راسشون، تقویت عزت نفس میسر هست…و این تقویت عزت نفس و حرکت به سمتش، فقط ناشی از باور کامل به این قوانین و اینکه باورهای ماست که داره زندگیمون رو رقم میزنه حاصل میشه…

    *باید متعهد باشیم و عمل کنیم به تمرینات و بدون عجله و قدم به قدم عزت نفسمون رو تقویت کنیم…

    *به قول خانوم شایسته وقتی در یک بازه زمانی به عقب نگاه میکنیم و خودمون رو با قبلمون مقایسه میکنیم، متوجه این تغییرات و قدم های کوچیکی میشیم که به آرومی و با “لذت” برداشتم…یعنی خیلی خیلی نکته ی مهمی گفتید…اینکه قدم های درست، قدم هایی هستن که در این لحظه در دسترس و لذتبخشه برامون…چون به این شیوه تکامل رو طی میکنیم و هر لحظه لذت میبریم و این لذت بردنه باعث میشه که دست از تمرین برنداریم…و اینکه بخوایم یهویی جامپ کنیم فایده ای نداره و سریع به حالت قبلی برمیگردیم…اما قدم های ممکن و در دسترس کوچیک رو باید به صورت مستمر و مداوم برداریم و شاید در نگاه اول به چشم نیاد و فکر کنیم که اثری نداره، اما اگه همین قدم های کوچیک رو ادامه بدیم، در بازه ی بلن مدت وقتی نگاه میکنیم، میبینیم که تغییرات عظیمی کردیم…و این راه موفقیته…راه تقویت عزت نفسه…

    خانوم شایسته و استاد عباسمنش عزیز، این صفحه از سایت هم پر از گنج بود و واقعا سپاسگزارم از شما بابت مهیا کردن این مطالب ارزشمند…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      محمدرضا یکتای مقدم گفته:
      مدت عضویت: 1335 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام دوست عزیزم

      واقعا مطالب عالی گفتی

      اینکه ما همیشه باید فکر کنیم که تو هیچ چیزی عالی و بی نقص نمیشیم.

      خیلی برام جالب بود که همیشه و هر لحظه باید روی خودمون کار کنیم تا بهتر و بهتر بشیم که این روند تا بی نهایت ادامه داره

      و کلیت عزت نفس رو عالی توضیح دادین

      خیلی عالی بود.

      منم چند ماهی هست دوره عزت نفس رو از سایت خریدم و تنبلی میکردم برای کار کردنش

      و از خدا برای کار هام هدایت خواستم و توی نشانه امروز من خدا بهم گفت عزت نفست رو شروع کن.

      جهاد اکبر راه بنداز

      ی کار کن هر لحظه عاشق خودت بشی

      خودت و خودت و دنیای خودت

      و الان خیلی ذوق دارم و فکر میکنم آلان آماده ام که عزت نفسم رو شروع کنم

      و برم به سوی موفقیت

      بازم ممنون 🙏🙏🙏🙏❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    دژکام گفته:
    مدت عضویت: 2757 روز

    سلام

    کار ذهن ما این که همیشه روی ناخواسته ها، مشکلات، کمبودها و اشتباهات گذشته تمرکز کند ولی ما باید با تمرکز ذهن و کنترل کانون توجه روی نعمت ها و سپاسگزاری و کارها که در گذشته و در حال حاضر انجام داده ایم به ذهن مون بفهمونیم که از عهده ی تغییر شرایط فعلی و رسیدن به شرایط بهتر بر میاییم(حرکت به سمت کمال).

    بیماری با کنترل ذهن و بی نهایت روش توسط خداوند درمان می شود به شرط باور نکردن بیماری و توجه نکردن به اون بیماری به آن بیماری که ایمانی فولادین می خواهد ولی میشه این ایمان رو ساخت و در راستای آن حرکت کرد. اگر ذره ای ایمان داشته باشیم قابل درمان هست. به قول قرآن اگر به اندازه دانه خردلی ایمان بیارید می تونید کوه ها رو جابجا کنیم. ایمان به خداوند..ایمان به خداوند . ایمان به خداوند.

    باور کردن این موضوع که بیماری زمانی به وجود می آید که که خداوند، نعمتها و ثروت ها رو فراموش کردیم و وقتی به منبع الهی وصل شویم و از او انرژی بگیریم بیماری بهبود می یابد. همه چیز در این جهان انرژی هست ما انرژی پاک و الهی رو دریافت می کنیم و مسلما هم این انرژی را به وجودمان منتقل می کنیم.

    اگر صبر و صلوه(توجه کردن به خواسته ها)و اعراض (توجه نکردن به ناخواسته ها) پیشه کنیم معجزه رخ می دهد.

    تمام شغل های دنیا پتانسیل ساختن بی نهایت ثروت را دارند با تلاش ذهنی و ساختن باورهای مناسب و قدرتمند و حرکت در مسیر علایقمان و طی کردن تکامل برای رشد و پیشرفت.

    به بی نهایت طریق ما می توانیم به خواسته هامون برسیم . وقتی در مسیر آن خواسته قرار بگیریم توسط خداوند هدایت می شویم اما به شرط اینکه این هدایت رو بپذیریم و منطق ذهن مون رو مانع راه مون قرار ندیم.

    هدایت میشیم.

    هدایت الهی… هدایت الهی… هدایت الهی

    احساس خوشبختی رسیدن به یک خواسته خاص مثلا داشتن فرزند یا داشتن ماشین خاص نیست احساس خوشبختی داشتن احساس خوب و سپاسگزاری به خاطره داشته های همین لحظه من هست.این موضوع از عدم لیاقت ما بر می آید چون ما خودمون رو ارزشمند نمی دونیم و می گیم اگر به فلان خواسته ام برسم من خوشبخت هستم. چقدر نکته ظریف و ریزی در لایه های زیرین ذهن من نهفته هست که تا دست به قلم نشم نمی تونم اون رو درک کنم و این ترمز ذهنی رو برطرف می کنم تا به موفقیتهای چشم گیری برسم. عزت نفس یعنی ارزشمند بودن خودم. من انسان ارزشمندی هستم.این ارزشمندی به خاطر این هست که خداوند مرا اشرف مخلوقات قرار داده و من انرژی ای از جنس خداوند هستم پس من هم خالق هستم. من خالق زندگی خودم با افکار و باورهام هستم و این عادلانه ترین قانون خداوند هست که من با افکار و باورهام زندگی م رو خلق می کنم و نیازی به تغییر شرایط بیرونی نیست. پس بیام روی ارزشمندی و احساس لیاقت م کار کنم تا به نتایج زیادی دست پیدا کنم و لذت ببرم و احساس عالی داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  6. -
    محسن قنادی عرب گفته:
    مدت عضویت: 1871 روز

    سلام سپاسگزارم خانم شایسته با این متن زیبا

    امروز نشانه ی من بود این فایل،دوبار خوندم اما انگار باز حس میکردم آگاهی های زیادتری رو باید یاد بگیریم

    حسی از درونم گفت واژه سخر را در قرآن سرچ کن تا ببینی انسان چه قدرتی دارد

    بدانی قدرت داده شده هستی

    تا آنگاه در پی ساختن ایمان و باوری برآیی که دست یابی به این قدرت را امکان پذیر میکند

    اول قدرتت را بشناس تا سپس تعهد بدهی در پی شناختن قوانین دستیابی به این قدرت

    وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۴﴾و اوست کسى که دریا را مسخر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید و پیرایه‏ اى که آن را مى ‏پوشید از آن بیرون آورید و کشتیها را در آن شکافنده [آب] مى ‏بینى و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید (۱۴- نحل)

    باید شکرگزار باشیم که دریاها مسخر ما شده است.

    أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۶۵﴾آیا ندیده‏ اى که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتیها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه مى دارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقیقت ‏خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است (۶۵-حج)

    زمین رام،کشتی ها در دریا، و آسمان مسخر تو شده است.

    أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ ﴿۲۰﴾آیا ندانسته‏ اید که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمى ‏خیزند (۲۰- لقمان)

    آنچه در زمین آسمان است مسخر تو شده است.

    لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَهَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿۱۳﴾تا بر پشت آن[ها] قرار گیرید پس چون بر آن[ها] برنشستید نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید پاک است کسى که این را براى ما رام کرد و[گرنه] ما را یاراى [رام‏ساختن] آنها نبود (۱۳- زخرف)

    دام ها و انچه سوار آن میشوید مسخر ما شده است

    اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۲﴾خدا همان کسى است که دریا را به سود شما رام گردانید تا کشتیها در آن به فرمانش روان شوند و تا از فزون بخشى او [روزى خویش را] طلب نمایید و باشد که سپاس دارید (۱۲-الجاثیه)

    وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۱۲﴾و شب و روز و خورشید و ماه را براى شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شده‏ اند مسلما در این [امور] براى مردمى که تعقل مى کنند نشانه‏ هاست (۱۲- نحل)

    ماه و ستارگان مسخر ما شده اند.

    اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ ﴿۳۲﴾خداست که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرستاد و به وسیله آن از میوه ‏ها براى شما روزى بیرون آورد و کشتى را براى شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود و رودها را براى شما مسخر کرد (۳۲- ابراهیم)

    رودها مسخر ما شده اند.

    وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ﴿۳۳﴾و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخر شما ساخت (۳۳- ابراهیم)

    خورشید هم مسخر ما شده است.

    إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۵۴﴾در حقیقت پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش [جهاندارى] استیلا یافت روز را به شب که شتابان آن را مى طلبد مى ‏پوشاند و [نیز] خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‏ اند [پدید آورد] آگاه باش که [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدایى است پروردگار جهانیان (۵۴)

    و در این آیه مشخص است که تمام انچه افریده شده است مسخر خداست

    و خدا آن را برای انسان نیز مسخر کرده است

    کمی تامل برانگیز است.انچه مسخر خداست مسخر من وتو نیز شده است.

    این است قدرتی که به تو ومن داده است،حال با شناخت این قدرت باید عزت نفسی در من و تو بوجود بیایید که بتوانی از این قدرت استفاده کنیم

    مانند خودرویی که روشن شده است،فقط باید این قدرت را از طریق گیربکس به چرخ ها منتقل کرد تا حرکت کند

    گیربکس باورهای قدرتمند کنننده هستند و در راس انها عزت نفس

    و شاید جهنم از جایی شروع شود که آگاه میشویی میتوانستی با شناخت این قدرت و حرکت دادن این خودرو چه جاده های زیبایی را بپیمایی و چه بهشتی برای خود خلق کنی ولی از این نیرو استفاده نکردی.

    خداوندا بر دانش ما بیفزا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  7. -
    نوشا گفته:
    مدت عضویت: 3130 روز

    ب نام خدای مهربون پاک،

    دوباره و دوباره میخام راجع ب عزت نفس بنویسم،جریانی ک هرچی بیشتر میرم تو عمقش،بیشتر متوجه میشم چقدر عظیمه،در راستای تعهدی ک ب خودم دادم ک اولویت این روزام فعلا کار کردن رو عزت نفسم باشه،تصمیم گرفتم هرچی کتاب دارم راجع بهش بخونم و هرچی فایل و پادکست هست گوش کنم و جهاد اکبر راه انداختم برا افزایش عزت نفسم،یه کتاب دارم مطالعه میکنم ک مربوط ب عزت نفس هست،هرچی بیشتر میرم جلو و میخونمش بیشتر حیرت میکنم ازینکه چقدر من مشکل داشتم تو این موضوع و خودم ازش بی خبر بودم،پاراگراف هایی ک خودم هایلایت شون کردم و براتون میارم و بعدش توضیحات خودمو میدم،

    ‘ عزت نفس چیزی نیست ک یکباره و تماما وجود داشته باشد یا اصلا نباشد،بلکه کیفیتی است نسبتا پویا و در نوسان.یک روز ممکن است خود را ب قدری قدرتمند و مهم بدانیم ک حاضر باشیم جهان را اداره کنیم و روز دیگر بخواهیم پرده های اتاقمان را بکشیم و در لاک خود فرو برویم،خودمان را زیرنظر بگیریم،زیر نظر گرفتن خودمان ب این معناست ک نه تنها ب احساس پر افت و خیزی ک درباره ی ارزشمند بودنمان داریم ب دقت توجه کنیم،بلکه ب اشخاص و اموری ک بر ما تاثیر میگذارند هم توجه دقیق نشان دهیم.’

    این پاراگراف و ک خوندم دوتا احساس داشتم،یکی اینکه واقعا استاد عزیزم تحسین تون میکنم برا تمام این آگاهی هایی ک با ما ب اشتراک میذارید و بهمون یاد میدید چطور ب رفتارهامون توجه کنیم و باورهامونو از لاب لاشون بکشیم بیرون و روشون کار کنیم،درواقع بهمون یاد میدید چطور خودمونو زیرنظر بگیریم،دوم اینکه انگار یه بار چندصد کیلویی رو از رو شونه هام برداشتن،من چندوقتیه (کمتر از ده روز) ک متوجه شدم حجم زیادی از احساس های بدی ک تجربه میکنم و دقیقا نمیدونستم علت شون چیه،مربوط ب کمبود عزت نفسم هست و تازگی ها با خوندن مقالات خانوم شایسته ی عزیز و کامنت های بچه ها تو سایت متوجه شدم ارتباطی وجود داره بین عزت نفس و توحید،امروز ک داشتم رانندگی میکردم تو جاده،ب سمت محل کارم،متوجه شدم اگه خودم و تحسین کنم و نکات مثبت مو ب خودم مدام یاداوری کنم و بگم بابا نگار تو تونستی اینکارو اونکارو ب راحتی انجام بدی،تو از پسش براومدی،تو توانا هستی،تو تونستی تو سن ۲۹ سالگی خونه بخری براخودت،ماشین بخری،یه پزشک موفق باشی ک دستت تو جیب خودته و استقلال مالی داری،تمام اینارو ک ب خودم یاداور شدم،متوجه شدم ب مرور تمام حس های بدی ک داشتم از بین رفت،میخام بگم من خودم بعد این همه سال گوش کردن ب فایل های شما و محصولاتتون و بودن کنارتون تو خانواده ی صمیمی عباس منش،تازه متوجه شدم یکی از باگای اصلی م عزت نفسه،خیلی وقتا میشد بی هیچ علت خاصی احساس خلا میکردم،دوس نداشتم از خواب بیدار شم و ب قول یکی از دوستام ب تخت چسبیده بودم،الان ک بهش فک میکنم متوجه میشم دقیقا مربوط ب روزایی بوده ک بیش از همیشه نسبت ب ارزشمندی خودم تردید داشتم،شک میکردم ک ایا توانمند هستم یا نه و ترکیب احساس پوچی و قربانی بودن و حس انفعال منو ب مرز افسردگی میکشوند،دقیقا مثل همین پاراگراف کتاب ک میگه گاهی در لاک خودمون فرو میریم و دوس داریم پرده هارو بکشیم،اون روزا من نه دلم معاشرت میخاد،نه ب تغذیه م توجه میکنم و نه رفتارهای سالمی دارم،سرشارم از حس بی ارزشی و تردید نسبت ب خودم و توانایی هام،نوسانات ش برامن بیشتر مربوط ب زمان هایی هست ک تو روابطم دچار مشکل میشم،درواقع من متوجه شدم ک در شروع یه رابطه ی عاشقانه من در اوج بسر میبرم،در اوج احساس ارزشمندی و زیبایی و جذابیت و همه چی و سرشارم از عزت نفس و میتازونم،همین ک رابطه تموم میشه میچسبم ب تخت،هم ب علت وابستگی هایی ک ایجاد شده برام و ب اون ادم وابسته میشم و مثل ترک اعتیاد هست ترک اون رابطه،هم برا اینه ک من احساس خودارزشی مو از بیرون میگیرم نه از درون،یعنی عزت نفس مختلی دارم،درواقع اگه من رو عزت نفسم کار کنم و خودمو آدم ارزشمندی بدونم،فارغ ازینکه رابطه ی عاطفی دارم یا نه،فارغ ازینکه بقیه منو دوست دارن یا نع و فارغ ازینکه توانایی های منو کسی تحسین میکنه یا نع،وقتی رابطه تموم میشه نمیچسبم ب تخت،چرا ک خودم براخودم ارزش قائلم و احساس خودارزشی م از منبعی درونی میاد نه بیرونی،باید تمام تلاش مو بکنم ک نجواهامو کنترل کنم،خودمو رفتارهامو زیرنظر بگیرم،روابط مو (چه عاطفی چه غیر اون) زیرنظر بگیرم و اگه آگاهانه زندگی کنیم چه درسای بی نظیری جهان بهمون میده و چقدر قشنگ و گام ب گام هدایت میشیم ب اونجایی ک باید و لایقشیم.

    ازتون تشکر میکنم بازم بابت تمام آگاهی هایی ک با ما ب اشتراک میذارید،مطالب محشرتون تو سایت و مقاله های خانوم شایسته ی عزیزم و کامنت های گرانبهای دوستان،

    هزاربار ازتون ممنونم،

    یه دنیا نور سر راه زندگی تون ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  8. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2889 روز

    قسمت 1

    Part 1

    سوال: در میان عوامل موفقیت‌ و بوجودآورنده‌ی تغییرات واضح در نتایج‌، کدام عامل بالاترین اولویت را دارد که‌، لازم است اولین قدم‌ها برای تغییر‌، از آنجا برداشته شود؟

    Question: Out of all success factors that lead to changes in a tangible manner, which one has the highest priority and should be the first step toward change?

    پاسخ گروه تحقیقاتی عباس‌منش

    Answer by Abasmanesh Research Group

    موفقیت‌ (تحقق خواسته‌های واقعی) ثمره‌ی همراه شدنِ باورهای قدرتمندکننده و در رأس‌شان‌، عزت نفس راستین‌‌ با‌، انگیزه‌ و شور و اشتیاقی‌ است که برای تحقق آن خواسته‌ها داریم.

    Success (realization of real wants) is the fruit of a combination of empowering beliefs—with self-confidence being the most important one—and the motivation, passion, and enthusiasm that we have to fulfill those wants.

    وقتی این فرمول تکمیل باشد‌، نتیجه‌ مد نظر‌، ۱۰۰٪ رخ خواهد داد.

    When this formula is complete, the desired result occurs 100%.

    به همین دلیل ساده و منطقی می‌توان فهمید که همواره موفقیت و رشد شخصیت‌، دو موضوع موازی با هم هستند که همزمان با هم شکل می‌گیرند.

    For this simple and logical reason, it can be understood that success and personality development are always two parallel issues that take shape simultaneously.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  9. -
    یاشار غراوی گفته:
    مدت عضویت: 3851 روز

    سلام

    چندین ساعت طول کشید تا این نوشته پربار رو خوندم

    خیلی از مطالب رو کپی کردم و تو سیستمم گذاشتم تا بیشتر و بیشتر ازش استفاده کنم خودم کلی توضیحات برای خودم اضافه کردم و کلی نت برداری کردم یجوری بود که با خوندن این قسمت روحم همواره در حال تغذیه شدن بود به قدری انرژی اینجا خالص و زیاد بود که نمیتونستم فقط بشینم و بخونم همش از جام بلند میشدم تو اتاق راه میرفتم و با خودم حرف میزدم و حلاجی میکردم بررسی میکردم تطبیق میدادم با تضاد هایی که بهش برخورده بودم برسی و مقایسه میکردم و اره فکر میکردم و فکر میکردم خود خدا مستقیما با زبان مریم عزیز و استاد مهربونم داشت با من حرف میزد و به قدری اگاهی های خوبی به من داد که من تاب و تحمل این همه انرژی رو نداشتم………نمیدونم چطوری بگم ولی واقعا همین بود یه انرژی بسیار بالا و خالصی پشت این نوشته ها بود وهست که متصل به خود پروردگار قادر و مطلق این عالمه و این انرژی به قدری زیاد بود من نمیتونستم بشینم و بخونم یجورایی دلم هی داشت تغذیه میشد و بسیار سطح انرژیم بالا رفته بود طوری یجورایی بیش از حد ظرفیتم بود و من واقعا سپاسگذار پروردگارمم که این چنین عاشقانه و خالصانه با دستان بینهایش میخواد که بنده خودشو هدایت کنه و باهاش عشق بازی کنه اره دقیقا این هممون بود یکی رو خیلی دوس داری و اونم عاشقانه تو رو دوس داره و باهم ساعت ها مشغول معاشقه و عشبازی میشین و اون اونقدر تو رو دوس داره که دوس داشتن اون بیش از حد ظرفیت انسانی یا روحی تو هست و مدهوش میشی از این همه دوست داشته شدن و لذت بردن ودقیقا سطح بالایی از انرژی رو احساس میکنی که میتونه تو روبیهوش کنه که میتونه کاری کنه که تو اصلا نتونی بشینی و هی با خودت حرف بزنی و هی فکر کنی بررسی کنی و حل کنی

    عشق بازی با خدا

    عشق بازی با کسی که تو رو بیشتر از خودت دوست داره و تو نهایت حد این دوست داشتن رو نمیتونی درک کنی

    این نشون میده من بسیار جایگاه بالایی دارم

    این نشون میده که حتما باید خودمو بیشتر و بهتر بشناسم

    این نشون میده که باید با لیاقت و شرافت و بزرگی زندگی کرد

    وای چقد لذت بردم من همین الان که دارم حرف های دلم رو تایپ میکنم ….. فقط یبار این قسمت رو خوندم اگه دوباره بخونم بازم همون اگاهی ها و انرژی خالص رو بارها و بارها احساس خواهم کرد ..و حتما بارها و بارها میخونم و ازش استفاده میکنم …چون من انسان ارزشمندی هستم

    من کسی هستم که خدای این عالم وقتی منو از گل افرید به خودش که اینقدر بزرگه و مطلقه همه چیزه در اسکیل بی نهایت تبریک گفت ….من خیلی ارزشمندم خودمو نباید کوچیک کنم فقط کافیه با معشوقم باشم من مثل یک پادشاه خدایی مثل دانیال نبی مثل داوود نبی زندگی خواهم کرد و مثل ابراهیم حنیف دوست خدا خواهم بود و البته که هستم …..خودمو خیلی دوست دارم عاشقتم پرودرگارمم ..ای انرژی خاالص

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 81 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3851 روز

      درود و صد سلام آقا یاشار عزیز

      آقا مرحبا احسنت

      تبریک میگم

      آفرین میگم به این همه انرژی ای که از اتصال با منبعه زیبایی ها و ارشد عشق ها ارشد موهیبت ها و نیکویی ها حاصلت شده

      از تمرکز بر خواسته ها و کنترل ورودی هات

      از حس شوق و قدردانی و رهایی و وجد و سرور و پایکوبیت

      از ارسال و دریافت انرژی بی نظیر عشق، وحدت و یگانگی با عالم هستی و پروردگار بی همتا

      از حس ارزشمندی و دوست داشتنی و عاشق بودن خودت که خالصه نابه اصیله حقیقیه.

      از اینکه اینقدر در لحظه ی اکنونی نه گذشته ای نه آینده

      نه دروغی نه نفرت

      نه خشمی نه انتقام

      نه کینه ای نه رنجش

      نه آزاری نه عذاب

      نه گمراهی نه جاهل

      نه خوفی و نه ترسی

      نه تنبلی و بی حالی

      و سنگینی و نه سردرگمی

      و نه ابهام

      نه تلاشی نه تقلا و نه زور

      و نه اجبار….

      تو همش تسلیمی

      آزادی

      سبکی

      آرامشی که در حین شادی و سروری

      مثل حرکت نسیمی ملایم در بین برگها روی موج ها…

      آقا دمتون گرم

      خوب و سرزنده باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3817 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام میکنم به پدر عزیزم به انسانی که خواست و جور دیگه فکر کرد و هدایت شد به مسیر کسانی که به آن ها نعمت روز افزون ایمان روز افزون اعطا میکند .. خدایااا شکرت صدهزارمرتبه شکرت به خاطر اینکه پدر را هدایت کردی و اراده دادی و اراده ای که هر روز با انجام یک سری کارهای ساده و نو و پیروی از اصل و دوری از حاشیه این اراده مدام با تکامل قوی تر شد و قوی تر و هر چقدر که شخصیت رشد بیشتری پیدا کرد در عین اینکه باورهای قدرتمندتری ساخته شد و باورهای محدود کننده هم جاشونو حالا به خودشناسی بیشتر و باورهای قدرتمند و ثروت آفرین داده .. آره هر چقدر این شخصیت رشد کرد موفقیت های بیشتری هم شکل گرفت .. چه موفقیت هایی ؟ یعنی رسیدن به خواسته ها .. چطور این خواسته ها شکل گرفته؟ از حرکت .. حرکت .. حرکت .. حرکتم اانگیزه میخواد انگیزه هم باورهای قدرتمند کننده میخواد شور میخواد تعهد میخواد جور دیگه نگاه کردن میخواد توکل میخواد صبــــــــــــر میخواد سپاس گزاری میخواد ..

    خدایاا شکرت که استاد جان را اینجوری و به این شکل با تحول عظیم میبینم تحولی و تغییری که منجر به تغییر و تحول بی نهایت هم پاره های ارزشمند دیگرم هم شد .. خدایا شکرت به خاطر این همه باغ و خونه و مال و املاک و تکنولوژی و روابط عالی و معنویت و پول خدایاا که غنی کردی پدر را از این همه خواسته و نیاز و بیشتر از همیشه به خودت وابسته تر و دل بسته ترش کردی و چقدر چقدر این شخصیت توحیدی تحسین برانگیز این شخصیت ابراهیمی وقتی که همچین الگویی داری و مثل اون عمل میکنی بله بله بله .. نتیجه هااا شگفت انگیزِ و مهم ترین نتیجه هم بیشتر بودن در احساس خوب = احساس خوشبختی خوشبختِ خوشبختِ دو عالمم .. خدایا شکرت

    و به خودم میگم آگاهانه که اگر پدر تونسته منم میتونم منم میتونم که همه چیزهای عالی را با هم یکجا داشته باشم

    منِ محمد جانِ ارزشمند پاره ی خداوند، یادم باشه که اگر محدویت هست اینجاست ( اشاره به ذهنم ) نه تو خدا ..

    خدایا شکرت برای این بیداری

    خدایا شکرت برای اینجاا

    خدایا شکرت برای اینکه توی تمرین ستاره قطبی امروزم نوشتم که خدا جون میخوام بهم یک باور محدود کننده ای را بگی یک پاشنه ای را بگی که فهمیدنش درکش و راه حل هاش و عمل کردنم در همین راستا میتونه درهاااییی را از ثروت و سلامتی و روابط عالییی تر برای من ایجاد کنه .. و امروز صبح بود که یک دفعه میخواستم یک مسیری را برم و یک دفتر جدید خوشگلِ دیگه برای تمرین ستاره قطبیم بگیرم که توی مسیر به دلم افتاد که به دوست عزیزم هم پاره ام تماس بگیرم و برای اینکه این مسیر برام لذت بخش تر بشه وهم خودم بیشتر لذت ببرم در ابتدا و هم اینکه قانون را مرور کنم و هم اینکه به خواسته ام توجه کنم و میخواستم در مورد اینکه وقتی خواسته ها به وضوح میرسه حالا چه کار باید کنی که به خواسته ات برسی صحبت کنم و مرور کنم چیزی که الان دارم انجامش میدم .. اماا اماا بازمم بازم بازمم این خداوند یکتا که استاد برنامه ریزی هست ببین چطوری اومد با این مکالمه به جای اینکه من صبحت کنم! خداوند توسط هم پاره ام با من در مورد احساس لیاقت | ثروتمند .. صحبت کرد و مثال زد و تایید کرد و راه حل داد .. خدای من خدایا شکرت برای هدایت این لحظه برای درک این لحظه برای گشایش قلب این لحظه برای قلمِ این لحظه .. خدایا سپاس گزارم.

    و دقیقا خداوند بهم در مورد این مقاله گفت و امروز اومدم و خواندم دوباره و Share هم کردم با دوستای عزیزم

    در عین اینکه خودم لذت بردم از خواندنش ..

    چقدر چقدر چقدر مریم جان عزیزممم چقدر تحسینت میکنم

    چقدر قلمت شگفت انگیز

    چقدر بینظیری تو

    چقدر با خودت در صلحی چقدر خوب روی خودت کار میکنی

    چقدر قانون تمرکز را درک کردی و عمل میکنی بهش

    چقدر عالیی هستی توی همه چیز، در صلح، مهربون، شاد، رنگارنگ، خوش اوا، تحسین برانگیز، تحسین کننده زیبایی ها، سپاس گزار، بهترین همسر، بهترین کدبانو، عکاس، فیلم بردار پرفکت، ادیتور، استوری تلر حرفه ای، آشپز، قناد، با اعتماد به نفس با عزت نفس، ثروتمند، پولدار، شجاع، جذاب، دوست داشتنی، مهربون و بازم مهربون و عاشق عاشق عاشق عاشق خودش عاشق دنیا عاشق همسر بینظیر عاشق فرزندش عاشق دوستانش عاشق خانواده اش عاشق این مردم عاشق این خانواده ای بی نهایت بزرگ عاشق هر کاری عاشق این لحظه زندگی توی این لحظه .. خدای من خدای من .. خدایااا شکرت

    بهتون افتخار میکنم خدایا شکرت به خاطرو جود ارزشمند استاد عزیزم مریم عزیزم این خانواده ی شگفت انگیزم

    خدایاا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    عاشقتونممم

    خیلی خوشحالمم و سپاس گزار از خدا که فرصت دوباره نوشتن برای اعضای گرم و صمیمی ام را بهم داده در بهترین زمان و مکان مناسبش و گفتم بنویسم و از ثروتی که بهم داده شده از قلم جاویی ام که قلم رب العالمین جاری کنم کلام خدایم را که چیزی جز زیبایی و تحسین و عشق بی قیدوشرط نیست .. گفتم بنویسم و تشکر کنم به خاطر زمان و وقت ارزشمندی که برای نوشتن این بی نهایت مقاله ارزشمند و گران بها گذاشتی مریم جان عزیز دلمم دوستِ بینظیر و شگفت انگیز و تحسین برانگیز و هیجان انگیز و شادِ شادم .. عاشقتمممم

    پدر جان عاشقتممم

    میخوام بازمم با ادامه دادنممم (که کنترل ذهنِ قوی تر میخواد) بگم که چقدر دوست دارم بگم به خداوند یکتا که چقدر دوسش دارم ..

    یوهووو ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 160 رای:
    • -
      vahid z گفته:
      مدت عضویت: 1710 روز

      سلام دوست عزیز هم مسیرم

      خوشحالم واسه شماوواسه خودم وهمه بچه های هم مسیر

      بااستادخوابیدن بااستادبلندشدن بااستادزندگی کردن بااستادخندیدن واشک شوق ریختن بااستادامیدداشتن بااستادنفس کشیدن وبااستادهدایت شدن تجربه های مشترک همه ماست این موهبت لطف خداوند است که شامل حال ما شد

      باکامنت زیبای شمااشک ریختم

      ممنون دوست عزیز🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      Shabnam گفته:
      مدت عضویت: 1715 روز

      سلام به شما دوست عزیزم

      من شما رو خیییییییییییییلی خییییییییییییلی دوست دارم

      واقعا نتونستم کامنت نذارم و ازتون تشکر نکنم چون کامنت شما در عقل کل و توضیحاتی که داده بودید و من اونا رو انجام دادم مدارم رو برد بالا و هدایت شدم به خرید این دوره بی نظیر و اتفاقات عااااالی تجربه کردم.

      واقعا از صمیم قلبم شمارو تحسین میکنم

      این شاد بودنتون

      این درصلح بودنتون

      این خودتون بودن رو

      این سخاوتمندیتونو

      خیییییییلی دوستون دارم

      وبراتون بهترین ها رو آرزو میکنم. داداش محمد جونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        محمد فتحی گفته:
        مدت عضویت: 3817 روز

        منمم منممم منممم عاشقتممم عزیزممم

        چقدر خودتتت با خودت در صلحی که چنین عشق می‌ورزی و چقدر خداروشکر میکنم به خاطر اسنکه اول خودم تونستم فرکانسش را بفرستم و حالا دارم میبینم ادم و ادمایی که به راحتی و سادگی با اینکه شاید همدیگرو نشاسند ولی به راحتی عشق میورزند و تحسین میکنند. خدایا شکرت

        منم عاشقتممم المیرا جان چقدر اسم زیبایی داری و درون زیبایی داری عزیزم

        ممنونم که برام نوشتی

        ممنونم که لحظه هام را زیباتر کردی امروز این کامنت بینظیرت برای من اومده.

        عاشقتمم من الهی شکرت برای وجود ارزشمندت عزیزم.

        خداروشکر برای بارونی که الان میباره

        میدونی دارم فکر میکنم فکرم کردم واقعاا تمام موفقیت ها و شکست ها به داشتن و نداشتن و چقدر داشتن عزت نفس تو برنیگرده اینکه چقدر خودتو باور داری چقدر خودتو لایق میدونی و من میدونم چرا این پیام برای من اومده و چنین خدا بهم پاسخ داده دقیقااا دقیقااا این روزها اتفاقاتی که برای من ها میافتاد به خودم همون لحظه میگفتم ببین محمد به خاطر اینه که تو لایق میدونی خودتو هااا به خاطر اینه که تو خودتو لایق میدونی عزیزمم ..

        و میبینم هر جایی که نتیجه ی ملموسی به دست اوردم واقعا به خاطر همین عزت نفس به خاطر همین خود باوری بوده.

        من ( خودت ) هم باید خداروباور کرد که میتونه .. و هم توانایی خودت را .. و البته که ما از هم جدا نیستیم.

        خیلی وقته هم ننوشتم دلم برای نوشتن هم تنگ شده و ممنونم که المیرا جان باعث شدی دوباره بنویسم ..

        خیلی خوشحالم فردا دارم میرم شیراز تا توی یک مراسم فوق العاده عروسی زوج عباسمنشی باشم و کلییی عشققق و حال کنیم و بگیم و بخنیدیم و برقصیممم یوهووو اصن سفررر عشق عشقققققه به خدا .. الهی شکررر

        هر جاا هستی شادترین باشیییییی شادترین هااا … عاشقتم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1322 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      هزار الله اکبر

      چه درک عمیق وعالی در گفتارتون بود

      انگار خدا از زبان وکلام شما بامن سخن می گفت .

      در سخنان شما عرفان ودرک عمیقی از پروردگار مشهوده

      احسن وتبریک بر شما .

      مقاله ی عالی مریم جان شایسته و سخنان گهربار شما که از منبع به سوی شما جاری شده ،بی نظیره

      احسن

      احسن

      احسن

      خداوندرو سپاسگزارم

      ازخداوند برایخودم و شما و دوستان عزیزم طلب بهترین هارو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: