ضرورت نماندن در «احساس گناه و عذاب وجدان» - صفحه 5

75 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 275 روز

    سلام استاد جانم و خانم شایسته عزیز

    تقریبا یه مدتی که می‌دونم باید روی احساس لیاقتم کار کنم و اون رو تقویت کنم ولی همش به خودم می‌گفتم که بهتره رو ابعاد دیگه‌ای کار کنم حالا وقت اونم می‌رسه یعنی یه جورایی حس مقاومت درونی داشتم همین امشب که دارم این متن رو می‌نویسم فکر می‌کنم حدوداً در همین امروز سه بار بهم گفته شده که باید روی احساس لیاقتم کار کنم خواستم اینجا ثبت کنم و بگم که باید به نشونه‌ها توجه کرد چون هر وقت که به نشونه‌ها به هدایت‌ها توجه نکردم بعدش خیلی پشیمون شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمدامین سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2698 روز

    سلام. عاشقتم استاد عاشقتونم خانم شایسته مطمئنم ک فرکانس دریافت می کنید با تمام وجودم سپاسگزار خداوند هستم بابت این هدایت و سپاسگزار شما هستم بابت این فایل بی نظیر

    یعنی اولاً شما مسئولیت ایجاد احساس خوب برای اطرافیانت را پذیرفته ای. نه به خاطر آنها، نه به این دلیل که زندگی آن افراد برایت بسیار مهم است، بلکه دلیلش این است که بودن و موجودیت خودت را در انجام این کار می بینی، ضمن اینکه قضاوت دیگران درباره تو، برایت بسیار مهم است.

    حتی با اینکه من الان توی دوره احساس لیاقت هم هستم ولی این باور داره اون توی لایه های زیرین ذهنم داشت run می‌شد. خب محمدامین عزیزم من ارزشمندم فارغ از اینکه درنظر بقیه چجوری باشم من نیاز ندارم برای به ارزشمندی رسیدن به بقیه احساس خوب بدم من فقط به این دلیل که هستم ارزشمندم بدون هیچ قید و شرطی

    هرکسی هرجایی هست جای درستش هست اگر دوستم به تضاد خورده و عشق ش داره ازدواج میکنه این تضاد میتونه بهش کمک کنه تا در مورد خواسته ش به وضوح برسه و احساس لیاقت و ارزشمندی من وابسته به حس خوب دادن به بقیه نیست محمدامین عزیزم.

    اگر فامیل من به مسئله ای خورده و نیاز داره به کنترل ذهن من مسول حس خوب دادن به اون نیستم من مسوول حس خوب درونی خودم هستم و هرکسی درهرجایی هست بهترین جاش هست و ابن از عدل خداوند هست.

    خدایا سپاسگزارم که به این باگ ذهنی هدایت شدم

    خدایا سپاسگزارم برای بودن در این مکان شگفت انگیز خدایا سپاسگزارم برای این رشد و بزرگ شدن. چقدر خودم الان دوست دارم که دیدم ابن آگاهی هارو دریافت میکنم خدایا شکرت محمدامین دوست دارم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    خانم موفق گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته توانا و دوستان همراهم

    پیرامون این موصوع عذاب وجدان و حس دلسوزی موضوعی یادم اومد:

    من حدود 10 سال پیش دریک شرکت معتبر باحقوق و مزایای بالامشغول بودم و نزدیک به 3 سال بودم وخیلی راضی بودم .

    بعدمدتی یهو دلم واسه یکی از عزیزانم سوخت که اون بنده خدا بعد 30 سال کار حدودا نصف من حقوق میگرفت ومن اون موقع از قانون اطلاع نداشتم .

    وباخودم مرور میکردم عجب ظلمی درحقش شده که یک کارفرمای قدرنشناس نصیبش شده و داره به سختی امورات زتدگیش را پیش میبره .

    باورتون نمیشه تا چشم بازکردم دیدم خودم رفتم تو یک شرکت باحقوق ومزایای خیلی پایین دارم کارمیکنم و حقوقم رو به سختی میگرفتم .

    الانا تازه دارم دلیل این تصمیم اشتباهم چی بوده که از اون شرکت خوب با دستای خودم تسویه ام رو نوشتم اومدم بیرون .

    آخه من چه کمکی به اون فرد کردم هیچی . ولی خودم به زنجیره بدبختی اضافه شدم .

    اگرچه مدتی هست که از این شرکت هم اومدم بیرون . ودارم برای کار موردعلاقه ام مهارت کسب میکنم .

    دلسوزی انسان دوستی نیست بلکه انسان سوزی است چون داریم حس لیاقتمون وارزش خودمان رو میسوزانیم .

    دلسوزی مقدس نیست بلکه شرک محض است .

    یعنی خدا عرضه نداره یه قانون بزاره برای جهان وجهان رو اداره کنه .

    منتظر یه ناجی باشیم اون بیاد مردم رو ازاین فلاکت وحق کشی نجات بده .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1622 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خدایا توراسپاس به خاطر هدایت به این قسمت که به موقع بود.

    از زمانی که دوره عالی احساس خود ارزشمندی را کارکردم از زمین تا آسمان شخصیتم تغییر کرد .

    استاد اگر نگم اولین ،بهترین دوره که عزت نفس که چه بگم کوانتومی تغییرمیکنی در این دوره خلاصه میشه .

    از درون و بیرون خیلی تغییرم داد .

    از زمانی که یاد داشتم دلسوزی کردم برای از خود وغریبه .

    فکر میکردم من مسئول بدبختی یا مسئله بقیه هستم وباید حلش کنم .

    ولی با این دوره فهمیدم از عدم لیاقت بوده و کاری که خدا باید انجام بده را من میخواستم من انجام بدهم.

    الان هم با وجود دوماهی که مهاجرت کردم به تهران

    وهمسرم به خاطر یه سری مسائل هنوز نتوانسته به ما ملحق بشه .

    داشتم این دلسوزی واحساس گناه میکردم که چرا اینقدر اذیت میشه و اصرار میکردم که زودتر برگرده.

    دیروز فهمیدم دارم دلسوزی میکنم ودخالت بی جا ووابستگی.

    تا اینکه به خودم گفتم ببین سمیه تو مسئول هیچ کس نیستی ،من فقط باید روی خودم وباورهام کارکنم وهرکسی هرجا هست جای درستی هست.

    آرام شد ذهنم

    امشب همسرم زنگ زد و گفت دیگه می‌خوام بیام زودتر جمع کنم کارها را وبرگردم پیش شما.

    پس جهان درست کارمیکنه .

    پس یادم باشه فقط من مسئول عواطف و احساسات وباورهام هستم وجای هرکسی درسته وخدا عادله .

    خوان نعمت الهی پهن است و هرکس به اندازه باورش به خداونیت وتلاش ذهنی اش دریافت می‌کنه ،تمام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    شکوفه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 741 روز

    فقط می‌تونم بگم خدایا شکرت بابت این هدایت عالی بابت این آگاهی های عالی

    اینجا مکتوب می‌کنم که من شکوفه نوروزی از تاریخ 30 مرداد ماه 1403 روی دوره عزت نفس کار خواهم کرد

    چون میدونم که بسیار بسیار تو عزت نفس مشکل دارم و دیگه باید حلشون کنم

    خدایا شکرت

    به امید الله مهربان شروع می‌کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 848 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار تشکر از شما که در بهترین حالت منو هدایت می‌کنید دقیقا استاد من الان احتیاج به این آگاهی داشتم چند روزی که خودم را درگیر کردم روی این که تو وظیفه داری تو مادری تو باید احساس مسوولیت کنی تو باید بتونی کاری برا بچه ات بکنی وگرنه تو چرا مادر شدی پس چرا بچه به دنیا آوردی پس تا ابد باید مواظب و مراقب او باشی هر روز این افکار تو ذهنم مرور میشه با این در دوره ها استاد همیشه تاکید دارند که شما فقط مسوول زندگی خودتون هستید ولی این باور های خیلی تو وجودم ریشه داره با دوره احساس لیاقت خیلی بهتر شدم ولی بعضی مواقع این ذهن چموشم مرا به دام خودش می‌اندازد و مرا از مدار خارج می‌کند ولی با من می روم روی نشانه ها کلید می‌کنم که خدا هم همان موقع جواب می‌دهد واین نشانه دقیقا جواب سوالات این چند روز من بود

    خدا را شکر برای وجودم برای وجود شما عزیزان برای وجود دوستان همراه برای این سایت الهی

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    شهین سیف اللهی خیاوی گفته:
    مدت عضویت: 1074 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگرِمن

    خدارو هزاران مرتبه شکر که از وقتی با استاد گرانقدر آشنا شده ام این احساس با من غریبه شده آنقدر از من دور هست که یک آن به فکرم هم نمی‌رسد. چون استاد گفتند که هرکس مسئول زندگی خودش هست هرکسی باید برای خودش زندگی کنه یه ذره کار و رفتار و فکرمان تاثیری در زندگی دیگران نمیذاره. من قبل از آشنایی با سایت با ارزش استاد برای حال و احوال و مشکل عزیزانم زجه میزدم که با فکر کردن بهشون خندم میگیره که چقدر در مسیر اشتباه بودم ولی خداروشکر که در مسیر درست قرارگرفتم، من مادرم بیماری داره که اگه خودش بخواد کنترل میکنه و سرحال میمونه ولی متأسفانه اهمیتی به سلامتی خودش نمیده همون باورهای غلط در غلط قدیمی که من مجبور بودم زندگی خودم رو افکار خودم رو و احوالات خودم رو قربانی حال مادرم کنم حتی مشکلات خواهر برادر من رو به شدت تحت تاثیر میذاشت و این خیلیییی خیلی بد شد چون غوطه ور شدن در مشکلات دیگران باعث شد زندگی خودم دچار مشکلی بشه که از دست هیچکس کاری ساخته نیست و اگر بود هیچکس کاری نکرد و من با آشنایی استاد تونستم در مساله زندگی ام با تکیه بر لطف و مهربانی و بخشندگی خدای وهابم روی قدمهای خودم بایستم و قدم ب قدم زندگیمان را روبه راه کنیم و هرروز روبه راهتر می‌شود خداروشکر. شاید در نظر دیگران با بی اهمیتی آدم سنگدلی به نظر برسیم ولی اسم این بی اهمیتی نیست آدم در همه حال همیشه در کنار عزیزانش هست ولی به زور و زجه زدن به درگاه خداوند و گذشتن از زندگی خود نمی‌شود کاری درست برای خود و طرف مقابل کرد. من همیشه سعی میکنم در حل مشکل دیگران فقط یادآور بزرگی خداوندباشم و امید بدهم و روحیه زندگی زیبا را جلوه گر کنم بیشتراز این نمیتوانم مشکل یا مساله شخصی را حتی مادر خواهر پدر را حل کنم. چون میدانم بزرگتر و قوی‌تر و دلسوزتراز من خدای مهربانی هست که هرکس بخواهد اورا در قلب و روح و زندگی اش خواهد دید. زندگی پراز تضادهایی هست که درکنار یکدیگر قراردارند و این ماهستیم که خوبتر و بهتر را لمس کنیم بله احساس خوب برابر است با زندگی خوب افکار خوب حال خوب و خوب و خوب. خدایا شکرت

    خدای مهربانم برای همه ی جهان آرزوی سلامتی خوشی و خوشبختی ثروتمندی و سعادتمندی در دنیا و آخرت را دارم.

    استاد و بانوی عزیز سپاسگذارم که هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    درود وصبح همگی بخیر..

    اصل مطلب ب خود آوری من با این نشانه عالی ک کلی برام راه بازکرد کلی روشن شدم آره منم مدتها بود ک همیشه اسیر خانواده ام و مشکلاتشون بودم ب مرور و باگوش کردن فایلهای رایگان استادعزیزمون ک راه و روشهای بهتر زندگی کردنو آموزش میدن خیلی خیلی بهتر شدم و با اون سکینه قبل کلی فاصله گرفتم و خیلی جالبه برام ک دقیقا دو روز پیش برادرم بامن تماس گرفت و از اختلافش با همسرش گفت و من بعداز صحبت کردن بهش گفتم ببین توکل بخدا از همه چیز بهتره و مانمیتونیم راهنماباشیم برای همدیگه توی ناراحتی تصمیم نگیر و صبرکن اوضاع آرومتر بشه ب امید خدا بتونی بهترین تصمیمو بگیری خلاصه اونم تشکر کرد و خداحافظی اما من شروع کردم ب کنترل ذهنم و همش داشتم با خودم کلنجار میرفتم ک برم دیدن داداشم با خانومش صحبت کنم ی کاری انجام بدم ک خلاصه داداشم ازاین وضع و حال در بیاد ولی باز پیش خودم میگفتم هرکسی باید تمرکزش روی خواسته هاش و اهدافش باشه اونام باهم خوب میشن و زندگیشون ادامه داره باید خودشون تغییر کنن و من نمیتونم کاری انجام بدم حتی خواستم داداشمو برای نهار دعوت کنم بیاد ولی گفتم ورودیهات چی میشه میاد از اختلافات و مسائلش میگه مجبوری مشارکت کنی و ورودیت میشه منفی و تصمیم گرفتم ک کلا بیخیال بشم و تمرکزمو بزارم روی خواسته هام و زندگی خودم و فقط از خدا براشون طلب خیر کنم و اما امروز ک این نشانه برام اومد گفتم چ جالب و خداروشکر ک نشستم و روی خودم تمرکز کردم و تونستم ذهنمو کنترل کنم و ب این نتیجه رسیدم ک هرکسی ب قول استاد خودش مسئول صد درصد زندگیشه و نه من حتی خداهم نمیتونه براش کاری انجام بده چون قوانین جهان ثابته احساس خوب اتفاقات خوب احساس بد اتفاقات بد و این منم ک باید مواظب همه جانبه افکارم و احساسم باشم وقتی این موضوع ک هرکسی با فرکانس خودش داره زندگی میکنه و دست خودشه ک فرکانسشو تغییر بده و میتونه درخواست بده و خداوند جواب درخواستشو میده برامون قابل درک باشه دیگه درمورد هیچکس و هیچ موضوعی وارد نمیشیم و فقط میتونیم براشون دعا کنیم و از خداوند براشون خیر بخوایم ب امید اینکه همه ما در بیداری باشیم و صدای قلبمونو بشنویم ک خداوند هر لحظه هدایتگر وپاسخگوی ماست..

    درپناه قادر مطلق شادو سالم و سعادتمندو ثروتمند باشید..

    خودم بینهایت لذت بردم و دوباره و سه باره این نشانه عالی رو میخونم تا درکم بیشتر بشه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    مجید کدخدایی گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    سلام و درود

    یکی از پاشنه های اشیل من همین احساس گناه همیشگی بود که دمار از روزگارم دراورده بود ،،

    تقریبا حدود دوسال قبل بود که برای اولین بار فایلهای مربوط به دوره عزت نفس رو گوش میدادم واقعاً شُکّه شده بوده که اینهمه مشکلی که من دارم همش از عزت نفس است؟؟؟خدایا من کجای کار هستم !!؟؟؟چقدر پاشنه آشیل دارم

    همیشه هنگام برخورد با مسائل و مشکلات کم‌می اوردم و توانایی روبه رو شدن با مشکلاتم رو‌نداشتم

    مثلاً پرونده ای در دادگاه داشتم و چند روز قبل از تشکیل جلسه دادرسی استرس داشتم و نگران بودم و کل خواب و خورد و خوراکم بهم میریخت ،،لرزش در دستام ایجاد میشد ،رنگ چهره ام تغییر میکرد

    یا اینکه میخواستم در مورد یه مشکلی که با دیگری دارم حرف بزنم تپش قلبم شروع میشد و جرأت اینو‌نداشتم باهاش حرف بزنم ،،

    یا اینکه بر سر کوچکترین حق خودم در مقابل دیگران نمیتونستم اظهار نظری بکنم و‌مدام خودم رو سرزنش میکردم

    و صدها مشکل دیگر

    همیشه کارهام رو به عقب می انداختم و بی توجهی میکردم و کارهای ناتمام زیادی رو داشتم که همیشه یاد اوری آنها اذیتم میکرد

    اما همیشه دوس داشتم اینچنین نباشم و سعی در پیداکردن راه حلی برای این مشکلاتم داشتم تا اینکه به این مسیر کارکردن روی باورها هدایت شدم و دوره مربوط به عزت نفس رو مشاهده کردم و شروع به کارکردن روی خودم‌کردم و هنگام‌کارکردن فهمیدم چقدر عزت نفسم پایین است و چقدر به تواناییهای خودم شک دارم ،،

    اینهمه پاشنه آشیل خدایا از کجا آمده ،،،،

    تمرینات رو انجام دادم ،،احساس گناهم خیلی بهتر شد،،دلسوزی کردن رو کلا ول کردم خیلی ماهرانه

    به تواناییهایم ایمانی تازه اوردم و‌خودم‌را خیلی ارزشمند تصور کردم و همینم باعث شد همه به تواناییهای من ایمان بیاورند ،، و‌همه‌من رو‌ارزشمند بدانند

    شکر الله مهربان بابت این مسیر زیبا و پر از نعمت و پراز رشد و شکوفایی و آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    مهناز رویانی گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    سلام دوستان عزیزم و استاد مهربانم و همراه همیشگی ایشان مریم خانم شایسته عزیز

    الان که دارم دیدگاه خودم رو می‌نویسم سوار اتوبوس هستم و از خونه یکی از عزیزانم که چند روزی مراقبتش میکردم به سمت شهر خودم هستم .

    نشانه امروز من این پیام زیبا بود که منو تکون داد

    دقیقا این چند روز تک تک این کارها رو انجام دادم یعنی من غرق برآورده کردن نیازهای این عزیزم که دخترم بود شده بودم و به کل از همه چیز غافل انگار من یه حس شدید وظیفه داشتم و نیاز به تایید و نگران تایید دختر و.دامادم بودم با اینکه از صب تا غروب سرویس میدادم و هزینه میکردم حالم خوش نبود و بیشتر به پوچی می‌رسیدم و همش تو فکرم این بود که چرا فلانی به اهدافش رسیده و من اندر خم یه کوچه موندم امروز با خواندن این سوال و جواب زیبا خیلی اشکال با پاشنه آشیل پیدا کردم مخصوصا تو عزت نفسم چقدر من هنوز لنگ میزنم ،چقدر نیاز به تایید،چقدر سطل مالی من سوراخه

    بعد میگم چرا نمیشه؟

    من به راحتی برای ایشون هزینه میکردم که واسه خودم زورمدمیومد و اضطرار نمی‌دونستم همه جا نفر اول بودم طوری که فرزند من ناراحت میشد اما غرق شده بودم و نمیشنیدم و چقدر جالب امروز خدا پیامش رو داد که اجازه بده اونام رشد کنن و تو سرت به کار خودت باشه به خدا همین پیام برام اومد و من که هنوز قرار بود سه روز دیگه بمونم بلافاصله جمع کردم و اومدم این یعنی راه اشتباهی رفته بودم و برگشتم

    چقدر زیبا و چقدر تاثیر گذار

    خدایا شکرت برای بودن هر لحظه تو با من و هدایت زیبای تو

    استاد ممنونم و سپاسگزار از شما

    بهترین ها نصیب قلب مهربون شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای: