دلیل نتایج پایدار - صفحه 1

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مسعود محمدی» در این صفحه: 13
  1. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش، بانو شایسته ی شایسته و همه عزیزان.

    من که انگار زندگیم تقسیم به دو بخش شده، قبل از شنیدن فایل «دلیل نتایج پایدار» و بعدش! بیشتر از 2 ماهه که با این فایل، انس گرفتم و شاید بالای 70 بار گوشش دادم! چقدر این فایل فوق العادس خدای من! انگار خودش یه دوره آموزشیه که هربار با شنیدنش، درهایی از آگاهی به روم باز میشه. و شاید باورتون نشه با این که شاید کلماتش به ظاهر تکراری باشن اما حس می کنم هر بار جدیده. و چیزایی بهم میگه که دفعات قبلی نگفته بوده.

    چرا میگم این فایل انقلابی در من به وجود آورد؟ چون که بعد از شنیدنش تصمیم به ایجاد یه سری تغییرات اساسی در راستای کار روی باورهام گرفتم. تغییراتی که زندگی منو تحت الشعاع خودش قرار داد. تا پیش از اون، به موضوع باورها و کنترل کانون توجه، به عنوان یه چیز خیلی شیک و قشنگ نگاه می کردم. یه آموزه خیلی جذاب که جون میده در موردش ساعت ها سخنرانی کنی و به به و چه چه بقیه رو برای خودت بخری.

    اما این که چقدر در عمل به این قانون پایبندی و در زمان های خاصی که باید نشون بدی این آموزه ها برات فقط در حد حرف نیست،‌ کم میاری و میگی نه! تا همین حد زیادم بوده! بالاخره من دارم به فایل های استاد عباس منش گوش میکنم. مگه چند درصد مردم به این فایل ها گوش می کنن؟! مگه چند درصد مردم اصلا این چیزارو قبول دارن؟ همین که من به این فایل ها گوش می کنم یعنی از بقیه خیلی جلوترم! و از این سری خزعبلات بی پایه و اساس که صرفا برای باد کردن خودم توی ذهنم به صورت ناخوداگاه گفته میشد!

    الان می تونم بگم در این حدودا دو ماه، فقط یه ذره، به اندازه یه اپسیلون بهتر شدم. اما واقعا نتایجم خیلی ملموس تر شده. چه از لحاظ مالی که 4 ماه پیش در شرایط صفر بودم! چه از لحاظ ارتباطی که در رابطه عاطفی خودم خبری از بحث و دعوا نیست! چه در سلامتیم که خداروهزاران بار شکر هیچوقت تا این اندازه سالم و سلامت در همه ابعاد جسمانی نبودم. چه از نظر اعتباری و جایگاه اجتماعی که خداروشکر به واسطه شغلم (مشاوره تحصیلی) در جایگاه خوبی از نظر اعتبار هستم و همه این نعمت ها (که عمیقا باور دارم از جانب پروردگار من و به خاطر کار روی کانون توجه به من داده شده)، باعث شده که در زمینه معنویت هم بهتر از قبل باشم و ارتباط نزدیک تری رو با خدای خودم تجربه کنم. و این طبیعیه که وقتی اتفاقات بهتری رو تجربه می کنی، نسبت به خداوند هم متواضع تر میشی و بیشتر باورش می کنی!

    حس می کنم اراده قوی تری نسبت به گذشته دارم. کارامو منظم تر و با تعهد بیشتر انجام میدم. به قول استاد در جلسه 1 قدم اول دوره دوازده قدم، بهتر افکارمو مانیتور می کنم. و بهتر از قبل میتونم بفهمم کانون توجهم در حال حاضر روی چیه و بهتر از قبل می تونم این کانون توجه رو تغییرش بدم.

    هرچند که هنوز اول راهم! کلی راه مونده که باید برم. راهی که تا لحظه مرگم باید ادامه داشته باشه و نباید رهاش کنم. در راستای این تغییرات، تعهد دادم که در حد توانم روزی یک کامنت رو روی سایت بذارم تا از مسیر خارج نشم. و امروز خواستم بازهم در مورد فایل «دلیل نتایج پایدار» که فایل محبوب منه صحبت کنم و بگم همین یه فایل خودش دریایی از آگاهیه.

    از تمام وجودم، از استاد عباس منش عزیز، از بانو شایسته ی شایسته و از شما دوست عزیزم که وقت گذاشتی و این کامنت رو خوندی سپاسگزاری می کنم.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و موفق باشید.

    خدانگهدار

    23/06/1402

    03:20

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوارم، استاد عباس منش، بانو شایسته همراه و هم مسیر و همه دوستان عزیزم در این سایت مقدس

    و باز هم «دلیل نتایج پایدار»!

    بیشتر از یک ماهه که از انتشار این گنج کمیاب می گذره و من هنوز در درک صحبتهای استاد در این فایل عاجزم. وای که چقدر استاد در این فایل خوب صحبت می کنن! وای که چقدر به پاشنه آشیل من اشاره می کنن!

    از خوندن یکی از کامنت های دوستان ایده گرفتم که یه تاپ تن از فایل های استاد ایجاد کنم و هر روز تمرکزی گوششون بدم. یکی از فایلهایی که الان جزو این تاپ تنه و من فکر می کنم تا ابد توی تاپ تن میمونه همین فایله.

    در هر جایی از مسیر که باشیم، نیاز داریم که همیشه به خودمون یاداوری کنیم اگه حتی یه ذره نسبت به قانون کم کار و بی توجه بشیم، مجازات خواهیم شد! مجازاتشم برگشت همون تضادهاییه که یه روز برای فرار از اونا به اجرای قانون پناه آوردیم. بعد از شنیدن این فایل درهایی از آگاهی به روی من باز شد. عینکی اومد روی چشمام که با اون دلایل موفقیت و نتیجه گیری رو از یه زاویه دیگه ای دیدم. وقتی به فایل های قدیمی تر استاد گوش می کنم، میفهمم که چقدر استاد تونستن روی خودشون کار کنن و اون چیزایی که ده سال پیش عنوان می کردن و به عنوان حرفهای زیبا بهش نگاه میشد، با یک عزم راسخ در عمل هم اون ها رو پیاده کردن و در نهایت باعث شدن که این همه اتفاق خوب براشون بیفته.

    تغییراتی که استاد بعد از عمل به قانون سلامتی برای خودشون ایجاد کردن، برای من یکی حجت رو تموم کرد که این آدم با تعهد لیزری که داره، دست به هر کاری بزنه توش به موفقیت می رسه. یه جورایی تا قبل دوره قانون سلامتی فکر می کردم استاد به خاطر ثروتی که دارن به هر هدفی می رسن. ولی با این دوره کامل متوجه شدم که اون ثروت بخاطر تعهد ایجاد شده! و همون تعهد باعث میشه هر چیزی ایجاد بشه.

    دوست داشتم توی این کامنت یکم از فکرامو بنویسم تا یادم بمونه همیشه باید متعهد باشم. تعهد مهمترین فاکتور زندگی منه.

    سپاسگزارم از استاد عزیز بخاطر این صحبت های گرانبها و بانو شایسته گرامی بخاطر کمک به استاد برای تهیه این فایل

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند باشید.

    خدانگهدار

    3/6/1402

    00:30

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه دوستان عزیزم.

    یه پاشنه آشیل بزرگ من که به عنوان یک ترمز همیشه جلوی موفقیت خودمو گرفته، چیزیه که بانو شایسته به زیبایی در این فایل خطاب به استاد اون رو گفتن. ایشون گفتن «استاد عباس منش، استاد تشخیص اصل از فرع هستن»!

    این پاشنه آشیل بزرگ منه که گاهی اوقات اینقدر درگیر چیزهای حاشیه ای میشم که از اصل که تمرکز روی خودم و مباحث مهم زندگیم مثل توانایی کنترل ذهن و توانایی کنترل کانون توجهه باز میمونم. و همون موضوع حاشیه ای رو اینقدر بهش گیر میدم که احساسم رو بد می کنه و یه ضربه ای به اعتماد به نفس من می زنه.

    الان که تصمیم گرفتم به شکل قوی تری روی باورها و افکار ذهنی خودم کار کنم، باید یاد بگیرم برای چیزی که ارزش نداره اصلا وقت نذارم. زمانمو بذارم روی چیزی که باعث نتیجه گرفتنم میشه. چیزی که بهم کمک می کنه در مسیر درست حرکت کنم.

    وقتی استادی دارم که به زیبایی هرچه تمام تر داره اصل رو بهم میگه، من نباید درگیر حاشیه باشم. انتظار کمالگرایی هم نباید از خودم داشته باشم و فکر کنم که دیگه هیچوقت نباید اشتباهی بکنم. نه! من یه آدمم که ممکنه در شرایط مختلف رفتارهای اشتباهی ازم سربزنه. این جزو طبیعت منه و من نمی خوام به صورت احساسی با خودم برخورد کنم. باید خودمو با همین چیزی که هستم بپذیرم. حتی با اشتباهاتی که ممکنه در ادامه ازم سر بزنه. اینقدر به خودم سخت نگیرم و فقط سعی کنم هر بار کمی بهتر از بار قبل باشم.

    سعی کنم اشتباهاتی که انجام میدم آگاهانه نباشه و فاصله بین اون ها هم بیشتر و بیشتر بشه. وقتی همیشه با خودم در جنگم و دارم عزت نفسمو به خاطر اشتباهات طبیعی که هرکسی ممکنه اون ها رو مرتکب بشه سرزنش می کنم، دیگه چه انتظاری می تونم داشته باشم برای اینکه به موفقیت برسم؟!

    این کامنت رو گذاشتم تا هم به خودم یاداوری کنم باید به مسیر موفقیت منطقی نگاه کنم(نه احساسی) و هم به دوستانی که ممکنه مثل من باشن این رو بگم که در مسیر موفقیت، چیزی که باعث نتیجه گیری ما میشه، پیشرفت های مداوم و مستمرمونه. نه پیشرفت های یکهویی و احساسیمون که بعد از مدتی دوباره رها میشه.

    خیلی ممنونم که به این کامنت من توجه کردین.

    برای همه شما عزیزانم از درگاه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، آرزوی موفقیت و سربلندی و سعادت دارم.

    خدانگهدار

    1402/5/31

    18:40

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش بزرگوار، بانو شایسته دوست داشتنی و همه عزیزان.

    واقعا وقتی که انسان تصمیم می گیره به صورت جدی در حوزه اجرای آگاهی ها در عمل کار کنه و ذهن خودشو تربیت کنه که زیبایی ها رو ببینه و به جای تمرکز بر نکات منفی، روی نکات مثبت متمرکز باشه، اون موقعس که تازه می فهمه چقدر این افکار و باورهای اشتباه در عمق وجودش ریشه دوونده و مثل همون پیچک های معروف پارادایس، وقتی که می خوایم درخت باورهای منفی رو از ریشه قطع کنیم، آن چنان اون پیچک ها مقاومت می کنن که آخرش مجبور میشیم قبل از درخت، یکی یکی اون ها رو قطع کنیم تا بعد بتونیم درخت رو از ریشه دربیاریم.

    اون موقعس که می فهمیم کار یه نفر مثل استاد عباس منش، کاری نیست که به سادگی قابل باور باشه حتی. این که ما خیلیامون لغلغه زبونمون شده که داریم روی ذهن و باورامون کار می کنیم، نشون میده که در عمل چیزی برای ارائه نداشتیم. وگرنه کار روی باورها به اون سادگی که فکر می کنیم و مثل طوطی تکرارش می کنیم نیست. خیلی باور می خواد. خیلی جدیت میخواد. به قول استاد در جلسه دوم دوره «به صلح رسیدن با خود» مثل جنگل انبوهی میمونه که بخوایم توش یه جاده احداث کنیم. باید خیلی حرکت کنیم. درخت های زیادی رو باید از ریشه دربیاریم، خیلی نیاز به تلاش و استمرار ما هست تا بشه یه جاده ساده رو در دل جنگل احداث کنیم.

    مغز من یکی پره از این پیچکا! پره از این درخت هایی که با افکار و باورای منفی رشد کردن و همین الانشم که تصمیم دارم آگاهانه روی خودم کار کنم، از تاثیر این باورهای منفی به دور نیستم. اون ها کار خودشونو می کنن. قبلا خیلی سعی می کردم باهاشون بجنگم. اما به قول استاد با جنگیدن بیشتر با باورهای منفی، به اون ها داریم توجه بیشتری می کنیم و بهشون خوراک میدیم که بزرگتر بشن. راهش برداشتن کانون توجه از روی اونا و گذاشتن روی باورهای مثبت و تقویت کننده است. مثل دیواری که روش رنگ سیاه پاشیده. لازم نیست که من بخوام اون رنگ رو اول از روی دیوار پاک کنم تا بتونم دوباره رنگ سفید بهش بزنم.

    همین که روی اون رنگ سیاه رنگ سفید بپاشم، کار تمومه. من باید جلوی ورودی های منفی رو بگیرم. باید سعی کنم به شکل متفاوتی به دنیا نگاه کنم. اون نگاهی که تا الان داشتم منو به جایی نرسونده. من باید یاد بگیرم نگاهمو به دنیا عوض کنم. به شکل زیباتری این دنیارو ببینم و بعد می تونم انتظار داشته باشم که نتایجم آروم آروم شروع به تغییر کنه.

    در راستای تعهد برای نوشتن کامنت روی سایت استاد، اومدم و این کامنت که برای خودم جنبه یاداوری داشت، نوشتم. امیدوارم به شما هم کمک کرده باشه.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و موفق باشید.

    خدانگهدار

    1402/5/25

    00:02

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش، بانو شایسته و همه عزیزان

    اگه بخوام بعدا عنوان کنم که از کجا مسیر موفقیت های من شروع شد،‌قطعا از فایل «دلیل نتایج پایدار» نام می‌برم.

    چی بگم واقعا؟! این فایل خودش به تنهایی یه دوره‌اس! یه دوره جامع و کامل که هر بار با شنیدنش کلی نکته ریز و درشت به ما آموزش میده.

    باوری که این روزها خیلی بهش فکر می کنم و دارم سعی می کنم در ذهنم جا بدمش اینه که: «توی این دنیا هیچ محدودیتی وجود نداره» هر چیزی که اراده کنم به راحتی می تونم خلقش کنم و همه چیز برای من در دسترسه.

    این جمله رو بارها و بارها شنیدمش. ولی شنیدن و طوطی‌وار تکرار کردن با باور کردنش یه دنیا فرق داره. وقتی این باور در وجود من نهادینه بشه که دیگه چیزی نیست که ازش بترسم. چیزی نیست که نگرانش باشم. هر چیزی رو بخوام ایجاد می کنم و به راحتی در زندگیم خلق میشه. دقیقا عین یه بازی که خلق می کنم و اتفاق می‌افته. یا بقول استاد در جلسه 2 قدم اول مثل باب راس نقاشیشو می کشم و بعد بهش میگم موجود باش!

    اومدم برای تثبیت این باور در ذهنم، از آگاهی های فایل «دلیل نتایج پایدار» استفاده کردم. به این شکل که یه تعهد غیرقابل مذاکره به خودم دادم که روز به روز و لحظه به لحظه روی ساخت این باور کار کنم. اون قدر که تبدیل به ماهیت وجودی من بشه و دیگه نتونم به چیزی غیر از این موضوع که خودم خالق صد درصدی زندگی خودم هستم فکر کنم.

    در این راستا اومدم یه سری کارها که تا پیش از این انجام نمی دادم رو گذاشتم توی برنامم که دوست داشتم این جا هم بنویسم:

    1- به خودم تعهد دادم هر روز بخشی از کامنت‌های سایت استاد رو بخونم. واقعا خوندن این کامنت ها منو تنظیم میکنه و میذاره توی جای درست.

    2- روزی حداقل یه کامنت توی سایت بذارم. هم به این دلیل که شاید تجربیاتم بتونه به کسی کمک کنه (همونطور که تجربیات افراد بسیاری در قالب کامنت ها به من کمک کرد.) و هم این که ردپایی از خودم برای آینده به جا بذارم.

    3- تمرین ستاره قطبی رو خیلی دقیق و مشخص مطابق چیزی که استاد گفتن انجام بدم.

    4- تمرین سپاسگزاری روزانه رو هم به عنوان کاری که فرکانس های منو مدیریت می کنه توی برنامم داشته باشم.

    5- کار روی دوره های استاد به صورت دائمی انجام بشه. (دوره ای که فعلا بهم الهام شد روش کار کنم «به صلح رسیدن با خود» هست.

    6- در نرم افزار google keep که توسط استاد در یکی از فایل های زندگی در بهشت معرفی شد، اتفاقات خوبی که در طول روز بهش برمی‌خورم رو می نویسم تا در راستای توجه بر نکات مثبت حرکت کنم. در این مورد استاد توی فایل «شکارچی نکات مثبت باشیم» به صورت فوق العاده ای توضیح دادن.

    7- تمرین سلف تاک رو به صورت روزانه و خیلی منظم تر از قبل انجام بدم.

    8- تمرین تجسم رو هم که استاد در جلسه دو و سه قدم دوم از دوره دوازده قدم به شکلی فوق العاده آموزش دادن به صورت روزانه انجام بدم.

    9- عبارات تاکیدی مناسب رو ضبط کنم و بارها و بارها بشنوم. و بخشی از روز رو هم به تکرار این عبارات اختصاص بدم.

    اینا بخشی از کارهایی بود که به خودم تعهد دادم در راستای تغییر باورام با تمرکز لیزری و تعهدی که استاد در فایل «دلیل نتایج پایدار» در موردش صحبت کردن، انجام بدم.

    از استاد عزیزم بابت این آموزش های بی نظیر که هیچ قیمتی نمیشه روشون گذاشت سپاسگزارم و از خدا میخوام در این مسیر یار و یاور و نگهدار من باشه.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.

    خدانگهدار

    1402/05/03

    19:58

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم، بانو شایسته و همه عزیزانی که کامنت من رو میخونن.

    از زمانی که فایل «دلیل نتایج پایدار» روی سایت گذاشته شده، من نتونستم ازش جدا بشم. فایل های دیگه رو کم و بیش گوش دادم و سعی کردم به دوره «به صلح رسیدن با خود» که به صورت الهامی بهم گفته شد تهیه‌اش کنم هم گوش بدم اما انگار این فایل همون چیزیه که نیاز داشتم بارها و بارها بشنوم.

    این‌قدر صحبتهای استاد در این فایل نکته داره که بعد از شاید 50 بار گوش دادن، هر بار حس می کنم یه نکته جدید رو دارم می‌شنوم.

    واقعا چقدر ما انسان‌ها فراموش کار هستیم! چقدر این شیطان درونی ما کارشو خوب بلده! با این‌که بارها دیدیم تا روی خودمون کار می‌کنیم و به خاطر برخورد با تضاد‌ها به احساس عجز می‌رسیم و از خدا می‌خوایم مارو هدایت کنه، نتایج یکی پس از دیگری خوب میشه و اتفاقات خوب یکی یکی رخ میدن، اما باز یادمون میره و برمیگردیم به خونه اول. خود من بارها و بارها برام این اتفاق افتاده. خیلی دلم می‌خواد مغزمو بشکافم و ببینم در اون لحظه‌ای که این نتایجی که گرفتم یادم میره و برمیگردم به مسیر قبل، چه اتفاقی داره توش میفته که این منطق واضح که تا وقتی روی خودم کار کنم نتایج رخ میده رو یادم میره!

    آخرش به همین میرسم که باید برای کارکردن روی قانون نه به اندازه غذا خوردن که سه وعده در روز و آب خوردن که پنج شیش وعده در روزه، بلکه به اندازه نفس کشیدن که هر لحظس، اهمیت قائل بشم. هر لحظه باید به قانون فکر کنم! به خدا فکر کنم! افکارمو مانیتور کنم! باید فکر کنم که الان چرا این فکر توی ذهن من ایجاد شده؟ باید هر لحظه مراقب باشم که چه کاری رو انجام بدم درسته و چه کاری رو نباید انجام بدم!

    آخ بنازم استاد عباس‌منشو! در دوره 12 قدم مثال کسی که لبه دره داره راه میره و میدونه با کوچکترین لغزشی صدها متر سقوط می‌کنه و میمیره رو میزنن و میگن برای کار کردن روی ذهنمون، باید همچین جدیتی داشته باشیم! مسعود! چه کسی این حرفو میزنه؟! آیا این حرف جز از کسی که خودش این راهو رفته و پیچ و خماشو می‌شناسه برمیاد؟! نتایج استاد عباس‌منش هم دقیقا حاصل همین راه رفتن بر لبه دره افکار منفیه! حتی یه لحظه هم از این فکر غافل نشدن که باید حواسشون باشه روی خودشون کار کنن. حتی یه لحظه هم نباید چیت کنن. cheat day چیه اصلا؟ استاد عباس منش حواسشون بوده cheat second هم نداشته باشن! شاید یه جاهایی قانون از دستشون در رفته باشه، که قطعا هیچکس کامل نیست. اما برای استاد این جاها خیلی خیلی کمتر بوده نسبت به منی که … بگذریم.

    خوندن کامنت‌های این فایل دیوونه کنندس. گاهی با خوندن بعضی کامنت‌ها اشکم درمیاد، با بعضیاشون حسرت می‌خورم. با بعضیاشون می‌خندم. اصلا دنیاییه! به نظر من هر کسی که می‌خواد روی خودش کار کنه این فایل رو باید نصب العین زندگیش کنه. آخه که این 46 دقیقه یه دوره کامله. بخدا قسمت چند ده میلیون تومن ارزش همین یه فایله. هرچی گوش میدم سیر نمیشم ازش. چون استاد این فایل رو هدیه دادن ارزششو بازم نمی‌فهمم! نه! نمی فهمم! باید چند میلیون پول میدادم تا می‌فهمیدم استاد چی میگن! الله اکبر! خدای من………

    حالاحالا ها باید گوش بدم این فایل الهی رو….

    خیلی ممنونم استاد که این گنج گرانبهارو به ما هدیه دادین. عاشقتونم!

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و پیروز و سربلند و موفق باشید.

    خدانگهدار

    1402/5/2

    03:08

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم، بانو شایسته و همه عزیزان.

    از روزی که این فایل منتشر شده تا به امروز، شاید بیشتر از 40 بار گوشش دادم اما هربار بیشتر می فهمم که چیزی نمی فهمم! یعنی انگار استاد توی این فایل در مورد یه کتاب بی پایان حرف میزنن. کتاب عملگرایی! کتاب تعهد برای بودن در مسیر. کتاب ناامید نشدن و ادامه دادن در زمانی که به ناخواسته ها برمی‌خوریم. کتاب نموندن تو احساس بد وقتی اشتباهی آگاهانه یا ناخودآگاه ازمون سر میزنه. کتاب تمرکز بر روی خود و عدم توجه به دیگران و حاشیه‌هایی که بیرون از خودمون وجود داره.

    چی بگم استاد! همیشه فکر می کردم به این که چرا استاد عباس منش این قدر شرایط بهتری دارن نسبت به بقیه. و وقتی توی این فایل گفتید من وقتی به خودم و تعهدی که در مسیر حرکتم دادم فکر می کنم، می فهمم که لایق این زندگی بودم. می فهمم که این چیزی که ایجاد شده، دقیقا در جای درستشه. من تعهدی رو دادم که بقیه حاضر نبودن بدن.

    و منی که خودمو با شما مقایسه می کنم و می بینم که چقدر تفاوت داره عملکردم نسبت به روزهای ابتدایی شما. اون روزهایی که تازه به این نتیجه رسیدین که باید روی ذهن و باوراتون کار کنین. تازه شما که استاد و راهنمایی نداشتین، و همه چیز رو بر اساس الهامات خداوندی پیش بردین. اما منی که استاد توانمندی مثل شما دارم، چرا باید در عملکردم این قدر ضعیف باشم؟

    می دونم این یه مسیر تکاملیه و ذره ذره انسان در اون رشد می کنه. اما خب، انتظار دارم که بعد این همه مدت، خیلی قوی تر از چیزی که الان هستم باشم. تا یه کم میام و روی خودم کار می کنم، شیطان به طرق مختلف تلاش می کنه تا من رو از مسیر درست خارج کنه. این شیطانیه که درون خودم نفس می کشه. اما خب، سعی کردم حداقل در این دو سه روز اخیر که بیشتر مفهوم این فایلتون رو درک کردم، حداقل وقتی از مسیر خارج میشم، زود برگردم و اشتباهمو جبران کنم.

    تصمیم گرفتم تمرکزمو بذارم روی زیباییا و هر زیبایی ای که می بینم رو بنویسم. ولی می بینم که چقدر ذهن من پر از توجه به نازیبایی هاست. الان که یه مقدار بیشتر دارم سعی میکنم روی ذهنم کار کنم، تازه می فهمم چقدر این ذهن من پر از آت و آشغال بوده و استاد چه جهاد اکبری کردن که این ذهن رو تحت اختیار خودشون درآوردن.

    الحق که کار خیلی سختیه. ولی باید تعهد بدم و هرجوری شده اجرا کنم. قانون توجیه سرش نمیشه. باید عمل کرد و تلاش کرد و این قدر روی خود کار کرد تا این باورا کم کم شروع کنه به سفید شدن.

    و من میخوام این بار این تعهد رو اجرا کنم. دقیقا مثل الان که واقعا خستم اما تعهد دادم که بیام و کامنت رو بذارم. اگه این کارو نکنم، خودم یه پیغام به ذهنم فرستادم که دارم در مسیر کار روی باورام چیت می کنم. پس باید هرطور شده این کارو انجام بدم. باید برای من داستان مرگ و زندگی باشه. یا انجامش میدم و یا میمیرم.

    از خداوند کمک میخوام و ازش میخوام در این مسیر دست منو بگیره و کمکم کنه.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و پیروز و سربلند و موفق باشین.

    خدانگهدار

    30 تیر 1402

    00:46

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام به استاد جانم. بانو شایسته و همه عزیزانی که این کامنت رو می خونن.

    الان چند روزی هست که این فایل روی سایت منتشر شده و من شاید بالای سی بار این فایل رو شنیدم. هربار که می شنوم بیشتر میفهمم که چیزی ازش درک نکردم و باید خیلی بیشتر بهش گوش بدم. اومدم در مورد تجربیات خودم از صحبتهای استاد توی این فایل کامنت بذارم، چشمم افتاد به کامنت های منتخب و کامنت سیدعلی خوشدل عزیز رو دیدم. گفتم بذار بخونم کامنتشو ببینم چی می نویسه که هر بار کامنتش جزو منتخب هاست. خوندن کامنتش همان و متحول شدن همان! کتمان نمی کنم که حسودی هم کردم ولی خدایی این قدر کامنت سید علی عزیز درس برای من داشت که اصلا اجازه نداد اون حسودی بمونه. وقتی نظرات دوستان رو در مورد کامنتش می خوندم، بیشتر مطمئن میشدم که چقدر وقتی یه آدم تصمیم به تغییر میگیره، نتایج خیلی طبیعی و بدون اینکه بخواد اتفاق خاص غیرمنتظره ای بیفته، وارد زندگیش میشن. دقیقا همون طوری که همیشه 2+2 در نظام جهان هستی 4 میشه، محال ممکنه کسی روی خودش کار کنه و نتایج رو دریافت نکنه.

    و بعد به خودم نگاه کردم، منی که انگار در 9 سال گذشته هیچی نمی شنیدم. فقط یه سری جملات قشنگ و انگیزشی بود که از زبون استاد میشنیدم و بس. عمل؟ هیچی!

    شده بودم یه طوطی که فقط تکرار می کنه. انگار یه نوار براش گذاشتن و اون هم محتویات اون نوار رو حفظ کرده و تکرار می کنه. صحبتهای استاد و آموزه‌هاشون برای من همینطوری بود. شنیده بودم راه درست رو، ولی در عمل، هیچی!

    میشنیدم که استاد میگفتن حتی یه لحظه نباید از کار روی خودتون دست بکشین، ولی وقتی یه عادت مخرب رو میخواستم بذارمش کنار، هزار بار چیت می کردم.

    وقتی تو بدترین شرایط مالی، از خدا کمک خواستم و کمی روی خودم کار کردم، نتایج خودشونو نشون دادن و تا حدودی از اون شرایط دراومدم اما باز همه چی فراموش شد. الله اکبر! چقدر من فراموش کارم. چقدر!

    وقتی میبینم دوستانی مثل استاد عطار روشن، هادی ترابی و سیدعلی خوشدل بعد از من با استاد آشنا شدن و این همه در زندگیشون تغییرات ایجاد کردن، چیزی جز خجالت برای من نمیمونه! امشب دیگه یه جورایی دلم می خواست کلمو بکوبم به دیوار! می دونین؟ وقتی آدم راه درست رو می دونه ولی بنابه هر توجیحی اون رو اجرا نمی کنه، وقتی که نتایج رو از دست میده حسرت شدیدی روی دلش میشینه. که چرا از فرصتم خوب استفاده نکردم!

    هر چند، همه این فایل های استاد و صحبتهای عزیزانم در کامنت ها ناظر به این موضوعه که گذشته مهم نیست! اگه از الان تصمیم به تغییر گرفتی، جوری عمل کن که انگار گذشته‌ای وجود نداشته. میخوام اینطوری که استاد به قوانین متعهدن متعهد باشم. همونطور که علی عزیز به مغزش میگه غلط کردی که خسته ای! باید بشورمت!!! دلم میخواد منم اینطور عمل کنم. البته به دل خواستن نیست! باید عمل کرد.

    منم میخوام همینطور باشم. هرچند بارها تعهد دادم به تغییر و هربار به دلیلی نتونستم اجراش کنم، و از تعهد دادن خسته شدم، اما خب خدا از من ناامید نیست. چرا من ناامید بشم؟ توکل به خودش، یه بار دیگه با همه وجود تصمیم میگیرم به حرکت. همونطور که استاد حرکت می‌کنن! بدون چیت دی، بدون ذره ای نگرانی از حرف بقیه و بدون کم کاری در هیچ زمینه ای.

    این هم باشه به عنوان ردپایی از من! بعنوان شروع حرکت با تمرکز لیزری برای کار روی باورها و افکار.

    ممنونم از شما که وقتتون رو در اختیار من قرار دادین.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و ثروتمند باشید.

    خدانگهدار

    1402/04/22

    02:31

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    دوست عزیزم محمد حسین جان

    خیلی خیلی ازت ممنونم بخاطر پیام پرمهر و عشقی که برام نوشتی. کسی که ذره ای در این مسیر حرکت می کنه و سعی می کنه روی خودش کار کنه، باید این دست کامنت ها رو صحبت مستقیم خداوند با خودش ببینه.

    چی میشه که در این سایت به این بزرگی، شما به این کامنت هدایت بشی، وقت بذاری و بخونیش و بعد الهاماتی رو از جانب رب دریافت کنی و بعد وقت بذاری و این قدر با عشق برای من بنویسی. الله اکبر. همه این‌ها توسط نیروی فوق العاده ای که همه چیز رو در جهان هستی داره مدیریت می کنه، ایجاد میشه.

    این کامنت تورو صحبت مستقیم خداوند با خودم می دونم. اون جایی که باید گذشته رو فراموش کنم و بیش از حد درونش گرفتار شدم، از خدا هدایت می خوام تا راه رو برام روشن کنه و بعد خدا پاشنه آشیل بزرگ منو از طریق کامنت یکی از دستان خودش، محمد حسین عزیز، بهم یاداوری می کنه که بابا مسعود! چه خبرته! پاشو جمع کن خودتو.گذشته هر چی بوده تموم شده و از همین لحظه باید تعهد بدی به تغییر. باید تغییر کنی. گذشته رو من برات خیلی زود جبران می کنم.

    هزاران هزار بار ازت سپاسگزارم محمدحسین عزیز. دستانت رو به گرمی می فشارم و برات از درگاه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، آرزوی موفقیت و سربلندی و شادکامی دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3782 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته گرامی، آقا علیرضا حقگوی با دانش و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…

    جناب علیرضای گرامی…

    از وقتی فایل «دلیل نتایج پایدار» در سایت منتشر شد، به طرز عجیبی باهاش ارتباط برقرار کردم و حس کردم نیاز دارم که هر روز و هر روز این فایل رو بشنوم. این شد که این فایل رفت توی تاپ تن فایل های استاد که هر روز باید بشنومش.

    خوندن کامنت های این فایل هم کار دیگه ای بود که انجام دادم. تا به خودم بگم همیشه و همیشه باید استمرار و تعهد رو سرلوحه زندگیم قرار بدم. امروز که کامنت شمارو خوندم از بیان تئوری «پنجره شکسته» خیلی خیلی لذت بردم. جوری که در فایل سپاسگزاریم به خاطرش نوشتم و خداروسپاسگزاری کردم که این کامنت زیبای شمارو مطالعه کردم. چقدر این تئوری زیباست. و چقدر کاربردیه! این که وقتی یک پنجره در خونه می شکنه، اون خونه مستعد نابود شدن میشه. اگه در همون ابتدای شکسته شدن این پنجره جلوش رو نگیریم و اصلاحش نکنیم، رفته رفته اون خونه به محلی برای بدترین اتفاقات تبدیل میشه. چقدر نیاز دارم به این مثال فکر کنم. چقدر این صحبت درسته. واقعا وقتی می پذیرم که می تونم لغزش کنم و با هر لغزشی جلوی خودمو نمی گیرم، اون وقته که به خودم اجازه میدم خونه زندگیم به فساد کشیده بشه.

    خیلی ممنونم جناب حقگو بابت این کامنت فوق العاده و تاثیرگذار. ممنون که به هدایت خداوند برای نوشتن این کامنت عمل کردید. در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و موفق باشید.

    خدانگهدار

    1402/6/21

    19:00

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: