مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال 87 | قسمت 1

به نام خداوند بخشنده و مهربان

هنگام گوش دادن به صحبتهای استاد ذهنم رفت روی دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها، چونکه هرکسی از دوره رو دیده باشه میدونه استاد هر خاطره ایی از گذشته ش میگفت توی این 23 دقیقه فایل دوباره براتون زنده میشه با این تفاوت که این فایل برای سال 87 نه 99 یعنی هرکسی اگر یه تردیدی یا شکی به استاد داشته باشه باید با این فایل دیگه برطرف شده باشه چون توی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها که برای فصل پاییز سال 95 بود استاد برای اینکه بگه خودش تجربه ش چی بوده اینارو گفتن و شاید خیلیا نتونسته باشن باور کنن که واقعا استاد درست میگه یا نه چون ندیدن ولی دیگه با دیدن این فایل نمیتونن بگن هنوز به حرفهاو مثالهای استاد از زندگیش شک داریم.

توی فایلها و دوره ها همیشه شنیدیم که استاد میگن فقط کسایی که با من بودن میفهمن من از کجا به کجا رسیدم و از چه شخصیتی تبدیل به چه شخصیتی شدم، الان داریم میبینیم، هم توی این فایل و هم فایل رویاهایت را باور داشته باش قسمت اول. خدایی الان دیگه هیچ جای بهونه گیری و توجیهی نمیتونه باشه .

من خودم وقتی این فایل میدیدم ( اینو بگم تا همین الان من چندین بار این فایل دیدم) مبهوتش میشدم برای همین این فایل چندبار دیدم چونکه بهم آرامش میداد، شاید اون یکی دو دفعه اول که فایل دیدم زیاد متوجه حرفهای استاد نمیشدم چون محو کلا استاد و اون بازه زمانی ش بودم و همه اتفاقات زندگیش که تا الان رقم خورده و چی بوده توی ذهنم مرور میشد.

استاد میگفت با باورهای توحیدی قدرتمند رفت تهران و کارش شروع کرد من دارم از زبون خودش میشنوم توی این فایل که میگه از 1387/2/5 استاد کارش شروع کرده و توی 7 ماه اونم توی تهران سخنرانی میکنه به فکر فرو میرم….

یادمه که استاد میگفت موقعی که امده تهران هیچی از تهران نمیدونسته و کاملا همه چی براش هدایت بوده، حتی میدون ولیعصر نمیدونسته چیه و کجاست، اما هدایت شده، وقتی امده تهران به قول خودش فکر میکرده تهرانیا چه ادمهای خاصی هستن ولی وقتی هدایت میشه به یک همایشی و میره اونجا میبینه اونا اصلا اون چیزی که تو ذهنش بوده نیستن و از اون سخنران خیلی حرفه ایی تر میتونه صحبت کنه که بقیه میخکوب حرفاش بشن من بیشتر به فکر فرو میرم…

وقتی میگفت استاد 200 هزار تومن اون موقع بیشتر توی زندگیش نداشته و همه اون پول میده و اولین کارگاه اموزشیش شروع میکنه توی تهران بدون هیچی الان دارم توی این فایل میبینم که چجوری نزدیک 120 نفر توی کارگاهش نشستن و به فکر فرو میرم….

وقتی میگفت من برای اینکه تو دل ترسهام برم به مدت 2 یا 3 هفته 30 تا کلاس رفته صحبت کرده که خجالت و ترس سخنرانی توی جمع براش بریزه من دارم توی این فایل میبینم که این خاطره از گذشته ش دوباره تعریف کرد و دقیقا گفت که همچینکاری رو کرده پس بچه هایی که شک داشتین یا تردیدهایی توی دلتون از استاد هست واقعا دیگه اونارو بریزین دور…

نکته خیلی مهمی که از استاد توی این فایل دیدم پایه صحبتهاشون بود که الان هم همونارو میگن ولی خیلیییییییییی پخته تر و زیباتر، خیلی با ظرافت خیلی با مثالهای مفهومی تر، خیلی با تجربه های بزرگتر و خیلی عمیق تر امااااااااااااااا بیس و پایه همونه، یعنی میخوام بگم قانون عوض نشده، قانون تغییر نکرده، تنها چیزی که ثابت بوده قوانین حاکم بر جهان هستی چیزی که تغییر کرده درک و فهم استاد از قوانین و بهتر عمل کردن که الان داریم نتیجه ش توی زندگی و فایلها و محصولات میبینیم.

نکته بعدی ظرفیت اون تالار تفاهم که فکر میکنم 300 نفری بوده و نزدیک 120 نفر اونجا بودن این یعنی طی کردن تکامل چون استاد به قول خودشون دوره دومی بود که برگزار میکردن توی تهران و طی کردن این تکامل چقدر برای من روشن بود و نکته جالبترش اینه که چه رده سنی افرادی اونجا بودن، هم جووون هم بزرگسال و هم میانسال همه بودن یعنی استاد به خودش نگفته واای این طرف مثلا دوبرابر سن منه پر از تجربه من چی بهش بگم و از اینااااا یعنی هم از صحبت کردن استاد و هم از راه رفتن استاد کاااااااااااملاااااااااا عزت نفسسسس و ایمان به خداوند و باورهای توحیدی موج میزنه که الان هم میبینیم طی و تکامل باورهای توحیدی استاد چقدرررررررررررر قویتر شده .

پایه حرفهای استاد رو میبینیم که از همون زمان میگفتن که آقا دو دوتا چهارتا نکنین، اینقدر با ذهنتی منطقی زندگی نکنین، تصمیمات زیاد بگیرین تا قدرت بگیره تصمیم گیری تون، قوت بگیره الهاماتتون و چه زیبا که مثال کودکان میزنن و اینکه نیم کره منطقیشون ضعیف و بیشتر نیمکره راستشون کار میکنه چون با خدای خودشون یکی تر هستن و هنوز باورهای محدود قالب ذهنشون نشده.

واقعا چقدرررررررر از همون اول استاد فقط روی خدا حساب باز میکردن برای همین خودشون میگفت باورهای توحیدی ساخته بوده قبل از تهران از عملهاشون معلومه.

توی این فایل به دانشجوها میگه باید تمرین کنین، اگه فقط امدین که چهارتا مطلب بشنوین و کاری نکنین آخر جلسه پولتون بگیریم و دیگه هم نیاین ……. دقیقا همین الان استاد هم میگه من روی شماها حساب باز نکردم که اگه این حرف بزنم منو ترک کنین یا نه ………… یا جای دیگه میگه استاد من فقط میخوام با کسایی باشم که برای خودشون و زندگی شون ارزش قائل هستن و میخوان واقعااااا تغییر کنن چون اونا هستن که نتیجه میگیرن و بعدش حتی به نفع خود استاد هم هست برای کارای خودشون.

یعنی میبینم که استاد از همون اول فقط فقط فقط روی خدا حساب باز میکرده و نه هیچ کس دیگه.

چقدررررررررر تاکید میکنه استاد مثل الان روی تمرین کردن که به جز تمرین هیچ اتفاقی نمیفته، یعنی هرکسی که فکر میکنه اگه تکرار و تمرین نباشه میتونه به میوه ها برسه سخت در اشتباهه.

و نکته اخر ترس که از همون اول استاد واقعاااااااا تاکید داشتن به شجاعت به غلبه بر ترسها به توحید و ایمان به خدا که اگر این توحید پر رنگ بشه توی زندگی ادمها کل زندگی تغییر میکرده ولی این توحید به صورتهای مختلف میگفته مثل الان که دوره عزت نفس میگه ، دوره ثروت میگه، دوره عشق و مودت میگه، دوره جهان بیینی توحیدی و راهنمای عملی میگه حتی فایلهای رایگان همه اینااااااا توحید داره میگه.

واقعااااا ازتون ممنونم که این فایل قرار دادین استاد و از خداوند سپاسگزارم که این فایل در مسیر زندگی من و خیلی هایی که تو مدارش هستن قرار داد تا درک و ظرفمون رشد کنه و کلیدهایی داد بهمون که اگه استفاده کنیم و فکر کنیم میتونیم باهاش خیلی زندگی و مسیر زندگیمون قشنگ تر کنیم

همه تون دوست دارم

مهرداد مرادی نظیف یکشنبه 4 ام آبان 1399