مروری بر آموزشهای استاد عباسمنش در سال 87 | قسمت 1 - صفحه 25
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-22.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-21 08:17:022022-08-10 06:17:47مروری بر آموزشهای استاد عباسمنش در سال 87 | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم که هدایت شدم به این فایل
استاد نوش جونت نتایجت ،تک تک نتایجت و بهشتی که درتمام ابعاد در زندگیت داری تجربه میکنی ،میشه تو این فایل اون ایمان رو دید ،میشه اون عشق رو دید ،میشه فرکانس این صحبت هارو دریافت کرد میشه بارها دید تا بره تو ذهن آدم که با خدا هرچیزی امکان پذیره ،با خدا میشه به بهشت رسید به تمام زیبایی ها ، باید بارها ببینم تا بره تو وجودم که با دست خالی میشه و فقط ایمان به خدا و حرکت میشه به بی نهایت چیزی که میخوای رسید ، باید بارها ببینم تا بره تو وجودم که اگر قلبا با عشقت زندگی کنی و اشتیاق سوزان داشته باشی ،در تک به تک لحظات میتونی با حس رضایت درونی و عشق زندگی کرد و هیچ کمبودی احساس نکرد حتی اون روزهایی که به ظاهر سخته ،باید بارها ببینم تا بره تو وجودم که من تنها زمانی میتونم با عشق زندگی کنم و لذت ببرم که برم دنبال رویایی که منو میکشه نه توهم زدن اینکه دارم به قانون عمل میکنم ،
استاد اول صحبت ها گفتی که باید مثل بچه ها خواست خواسته رو و من میخوام یه داستان واقعی تعریف کنم که پریروز اتفاق افتاد
داستان از این قراره که تو باغ یکی از دوستان بودیم و داشتیم کار میکردیم و یه نفر آورده بودیم که بیل مکانیکی داره و خلاصه داشت کار میکرد این بنده خدا و بعد اتمام کار عصری دوستم تو باغ بزرگشون یه خونه کوچیک درآوردن که خیلی خنک میشه زمستونا و هرسال انگور آویزون میکنن از سقف اون خونه و تازه ی تازه میمونه و تا الآنم که چند ماه دیگه فصل برداشت انگوره هنوزم اونجا انگور دارن ، خلاصه دوستم چنتا خوشه تو پلاستیک گذاشت و منم روزه بودم و آوردم خونه و چنتا خوشه هم داد به اون بنده خدا ، بعد که من با ایشون هم مسیر شدم که بیام یه مسیری ،گفت که باورت نمیشه بچه ی 3ساله ی من الان سه روزه پاشو کرده تو یه کفش که من انگور میخوام ،میگفت چنتا میوه فروشی رفتم نداشت بخرم (چون شهر ما شهر کوچیکیه احتمال میدم نمیاد زیاد اینور ،حالا خودم تا حالا میوه فروشی سوال نکردم که این فصل انگور هست یا نه )ولی میگفت همه جارو گشتم نتونستم بخرم و آب انگورم خریدم براش قبول نکرد و اگه الانم دوستت اصرار نمیکرد و خودش نمیداد بهم همین که چنتا خوردم کافی بود روم نمیشد درخواست کنم ازش که ببرم و همچین آدمی نیستم و ….
توی صحبتاش من یه چنتا نکته فکر کردم
اول اینکه اون بچه فقط میخواد خواستشو و اصلا حالیش نیست که آیا فصل انگوره یا نه و خداوند یه جوری براش میفرسته که اصلا معجزه آسا ، داستان رفتن دوستم تو اون خونه دنبال یه وسیله ای و بعد که خودم بهش گفتم و داستان و تعریف کردم براش ،گفتم چی شد اصن رفتی اونجا یهویی ،گف والله نمیدونم رفتم یه وسیله ای وردارم ،گفتم آخه چه وسیله ای گف هیچی والله آخرشم چیزی ور نداشتم ، آره اون بچه فقط خواست و هیچ ترمزی نداشت و خداوند همه رو مأمور کرد و خواستشو تقدیم کرد بدون اینکه اون بچه زجری بکشه و ….
اون بچه منطق حالیش نیست و ای کاش ماهم یاد بگیریم از اون بچه که انقد اعتماد داره به خدای خودش ، اون بچه فقط میخواد اصلا هیچی حالیش نیست ،تحلیل نمیکنه
و خدا اونو میرسونه به خواستش ،همینقدر زیبا ، و امیدوارم به جای اینکه به بچه ها بگیم که بیا یادت بدم شیوه ی زندگیو ،ازشون یاد بگیریم ،اونان که همه چی و بلدن نه ما ،اونان که دارن واقعی زندگی میکنن نه ما ، اونان که داناترینن چون هنوز ذهن استدلالی ندارن و میدونن که زندگی همش بازیه و ما جوری جدی گرفتیم و پیشه خودمونم میگیم بابا اون بچس چه میفهمه ،اتفاقا در صددرصد موارد اون میفهمه نه ما اون دوست داره تجربه کنه ،اون از امتحان کردن و شکست نمیترسه ،اون خوده واقعیشه وفیلم بازی نمیکنه ، اون مهربونه و همینجا سره چیزی وحشتناک هم باهاتون دعوا کنه ،یک دقیقه بعد همه چی یادش میره چون اگاهه که دنیا ارزش کینه و دشمنی و نداره ،اون در لحظه زندگی میکنه و کوچکترین چیزها مثل رقص پروانه مثل یه تیله یه گل یه اسباب بازی و هر چیز کوچیکی اونو چنان به هیجان میاره که انگار بزرگترین و عمیق ترین خواستش محقق شده ، پس اگه بچه ای تو خونه دارید خوش به حالتون ، ازش یاد بگیرید ،اون همه چیزو میدونه و ما هیچی نمیدونیم در مقایسه با اون و اگر هم میدونیم حتی یک درصد اون به آگاهی هامون عمل نمیکنیم و منم به خودم قول میدم که از این به بعد بیشتر و بیشتر ازشون یاد بگیرم خودم یه پسرخاله دارم 4سالشه اسمش سپهره ، من عاشق این بچم بس که مهربونه شیرینه خوش زبونه و وقتی میرسه بهم جوری میاد بغلم میکنه که انگار فقط منم تو این دنیا چقدر خوب بلده که به آدما احساس مهم بودن و ارزشمندی بده و بازهم میگم ما هیچی نمیدونیم ،بچه هان که همه چیو میدونن ، پس مام بیایم بچه شیم ،نمیخواد چیزی یاد بدیم به بچه .
الهی شکرت بابت وجود نازنین بچه ها که من خودم عاشقشونم .
در پناه الله یکتا .
به نام خداوند بخشنده ی مهربان سلام استاد جاانم و خانوم شایسته نازنین و همه ی دوستانم
استاد من فقط سر. موهاتون اومدم رو فایل ولی اینو تیک توی ذهنم خورد که استاد عباسمنش الانو با اون موقع که 15 سال پیشه مقایسه کردم داستان تکاملتون چقدر قشنگ تکامل رو متوجه شدم اون موقع شما و الان شما فقط بحث از نظر آگاهی ها کاملا مشخصه داستان تسلط مصاحبه کردن شما خیلی برام تاثیر داشت همون که گفتین من در مسیر حرکتم چقدر عالی بود خب استاد من الانمو نگاه کردم که چقدر میتونم پیشرفت کنم من تازه اول راهم یه ساله دارم رو خودم کار میکنم از نتایجمم تو کامنت های قبلی گفتم من کلی نتایج گرفتم چه مالی چه سلامتی ارامش از همه مهمتر یکتا پرستیم خدامو پیدا کردم بهشت رو پیدا کردم استاد داستان صفر پنج کرمان رو هم گفتین من آموشی صفر پنج کرمان بودم دوره ی عالی بود خدایا شکرت خدایا عاشقتم چقدر تو خوبی
خدایا بی نهایت سپاسگذارتم
استاد زیبای من سپاسگذارم
سلامِ باعشششق به استادعزیزم ومریم نازنینم
وهمه دوستان ِعالیم دراین روزوشب چهارشنبه سوری واولین روزماه مبارک رمضان
خدایاشکرت بابت این حجم ازاحساس عالی که مراهرروزشاداب تروسرزنده باانرژی فوقالعاده مثبت لبریزکرده وجوووونم استادمهربان وخوش قلبم که نشانه امروزم پیوندخورده ورفته به سال 87ودیدن روی ماه استادم ، به صحبت های نابشان که همه راامروزهم شنیده وچقدرتغییروتحول،رشدوپیشرفت رادرتمام ابعادزندگی زیباولبریزازخداوندخودشاهدهستیم.
واین یعنی لحظه به لحظه های امروزراهرنفس بایدشاکربودوسپاسگزاربودوسجده شکربه جاآورد.
الان هم باعزیزدلم باموتوربه جایی زیباهدایت شده وکلی چوب به راحتی خداوندجلوچشمان مان قراردادبرای آتش چهارشنبه سوری امشب درحیاط خانه باغ زیبای مان ،خدایاشکرت.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، دوستتون دارم عزیزانم….
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش، خانم شایسته مهربان، مایک برادر ام، و تمام اعضای گروه:
جاوید بختیار هستم از افغانستان ولایت غزنی میخواهم مطالبی در باره آموزش های استاد بدهم.
در سال 1399 بود در دفتر کار داشتم فایل های استاد انوشه را می دیدم یک خانم همکار ما گفت من مجموعه فایل از یک استاد ایرانی دارم به نام عباس منش من اول توجه نکردم بعدا فایل ها را گرفتم که همان فایل های صوتی قانون آفرینش بود، خیلی خوشحال شدم شروع کردم به گوش دادن، بعدا از طریق اینترنت دفتر در کانال های تیلیگرام که تمام فایل های استاد را طور غیر قانونی و رایگان عرضه میکند دریافت کردم، من هم شروع کردن به استفاده، من تمام دوره ها تا آن زمان را دانلود کردم طور رایگان، دوره قانون آفرینش، روانشناسی ثروت یک ،دو و سه را تقریبا سه بار گوش کردم هر بار گوش میکردم عذاب وجدان می گرفت چون در شروع هر فایل میگفت این فایل مختص کسی است که بها شان را به سایت عباس منش پرداخته باشد، من هم تمام دوره ها را شیفت دیلیت کردم، حتی فایل های رایگان که دانلود کرده بودم از همان کانال های تیلیگرام تقلبی همش را حذف کردم، تمام کتب که از آن سایت ها دانلود کرده بودم همش را در جا حذف کردم و آمدم الان فایل های رایگان استاد را از سایت دانلود میکنم ، گوش میکنم، همان طور در حد خیلی خوب عمل میکنم، حالا خیلی راحت، آرام و زندگی خیلی عالی دارم، و احساس عذاب وجدان ام هم از بین رفت من از فایل های رایگان که شخصا از سایت عباس منش دانلود کردم، مانند مجموعه گفتگو با استاد، نتیجه دوستان از آموزه های استاد، لایف با استاد و فایل توحید عملی را گوش کردم، چنان این فایل ها در دل ام چنگ زده که زندگی ام دچار تحول شده است که تشریح میکنم استاد جان.
من الان یک ملک خریدم به مبلغ معادل 3500 دالر، پول نقد دارم دارم مبلغ معادل 7000 دالر ، خانم ام و دو تا پسرم را خیلی دوست دارم، رابطه ام با خانمم نازم خیلی خیلی خیلی عالی است ایشان مرا خیلی دوست دارد.
من از چندین سال به شغل ادویه فروشی طور عمده علاقه بی نهایت زیاد داشتم ، حالا سه ماه میشه در یک عمده فروشی ادویه در شهر غزنی با بهترین انسان ها به حیث شاگرد کار میکنم، تا کار را یاد گرفته و کسب کار خودم را شروع کنم، استاد جان من وقتی از کار می آیم فقط نان شام را میخورم تا ساعت 11 شب فایل های رایگان تان را گوش میکنم، آرامش، شادی، روابط عالی با بقیه، افزایش ثروت، احساس خوب، لذت بردن از حال را دارم،
استاد گرامی روابط ام با فامیل تم مخصوصا پدرم خیلی شده من وقتی داشتم دنبال کار در ادویه فروشی یا همان دارو فروشی طور عمده می گشتم در اولین عمده فروشی وقتی رفتم گفتم شاگرد نمیخاهید، گفت برو به برادر کلان ام که حمید نام داره بگو رفتم گفتم میخواهم شاگرد باشم در عمده فروشی تان گفت چی بلدی من گفتم انگلیسی، کمپیوتر و به کار دوا خیلی علاقه دارم گفت درسته من هم گفتم چی وقت کار را شروع کنم گفت اول هفته بعدی ، من وقتی روز شنبه آمدم برم گفت بنشین در یک جوکی من نشستم تا ظهر که این عمده فروشی به حدی شلوغ است که 6 نفر به کار ها نمی رسد. ظهر گفت کار ما همینطوری اس چیطور میتانی یا نه من هم با اعتماد گفتم آری واقعا من عاشق کار دوا هستم، کار را شروع کردم با حقوق معادل 50 دالر در ماه بعد یکنیم ماه به من گفت آخر هفته دیگر به کار نیایی اخراج هستی، من هم گفتم مشکلی نیست بابت همین قدر کار که به من دادی تشکر، حساب ام را تصفیه کردم برآمدم، یکنیم هفته یک کاری دیگر برایم پیدا شد که معادل110 دالر پول بدست آوردم البته علاقه ام به کار دوا همچنان پا برجا بود، یکنیم هفته بعد از اخراج ام از کار یک روز پسر عمه ام زنگ زد که دوا کارم است گفتم برو به همان عمده فروشی که من کار میکردم بگو من پسر عمه جاوید هستم مرا فلان دوا بده برت ارزان میده، وقتی اون می ره به همان عمده فروشی برایش میگه من از دوستان جاوید هستم فلان دوا را بده اون صاحب عمده فروشی میگه اوووو زنگ بزن به جاوید من کار دارم به از تیلفون پسر عمه ام زنگ زد برایم گفت کجایی جاوید من گفتم به اتاق ام هستم، گفت فردا بیا کار ات را دوباره شروع کن ما به شما ضرورت دارم من برگشتم با شوق تمام کارم را دوباره شروع کردم، جالب اینکه همه عمده فروشان برایم میگوید کی شما را معرفی کرد به این شغل من میگم هیج کس، فقط خداوند هدایت ام کرد تعجب میکند.
استاد جان الان هر روز افرادی میاد میگه من رایگان برایت کار میکنم اینا قبول نمیکند.
یک چیزی دیگر اینه که اولین بار با کمک خداوند رزاق بدون اینکه کسی بگویند که این پسر فلان آدم است با هدایت الهی و توانایی های خودم دارم کار میکنم استاد بزرگوارم.
استاد گرامی برایت ثروت و نعمت و توفیق نشر توحید و یکتا پرستی را برای بشریت و آنان که دنبال زندگی عالی است از درگاه خداوند منان تمنا دارم.
جاوید بختیار غزنی افغانستان.
مورخ 14،11،1402
سلام و هزاران سلام به این استادجوان وقدبلند.واییییییی چقدر دیدن شمادراین حال و هوا برایم خوشایندبوداولین باربوداین فایل و میدیدم و تمام مدت لبخندمیزدم و کیف می کردم حس جوانی شمامن و به وجداورده بودویه جورایی برام اشنابودچون خودم هم دراین زمینه هامثل کنفرانس همیشه پیش قدم بودم .دلم میخواست همون لحظه شماروبغل کنم وبگم مردجوان برات اینده ای روشن طلب می کنم .اما اینده الان شماشایداون موقع خارج ازتصورمن بودواقعا شاهکارخلقتیدشما.مثل موشک بالا رفتیدوهمه روبهت زده کردیداین نشان میده شماکلیدویافته بودیدودرحال چگونه بازکردن گنجینه کائنات بودید.احسنت به شماوخداوندروهزاران بارشاکرم که چون شمایی داریم که راه رو به ماشناساند.عاشقانه دوستتون دارم وشمارو به اغوش خداوندمیسپارم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود
برای موفق شدن نیاز به کار خیلی خیلی سخت نیست
استاد اردیبهشت ماه سال 87 شروع کنی به سخنرانی در کلاس 209 دانشگاه آزاد بندرعباس،دی ماه سال 87 تو سالن تفاهم تهران برای اینهمه جمعیت صحبت کنی.
این باور هاست که زندگی ما را تغییر میده،باور به اینکه میشه موفق بود،میشه حرکت کرد و در مقابل اون ترسهاست که نمیزاره ما هیچ وقت حرکت کنیم،
موفقیت شکستن توهم ترس و در دل اون رفتن هست
مطمئن باشید میتوانید زندگی کاملا متفاوت از گذشته داشته باشید اگر متفاوت فکر کنید و متفاوت عمل کنید
انسان های موفق از آموخته های خود در زندگی استفاده می کنند
آدم های موفق سریع و درست تصمیم میگیرن،اینقدر تصمیم میگیرن که عضله تصمیم قوی میشه
زندگی ما را شرایط نمیسازه،تصمیم های ما میسازه
از مشکلات و تضادها نباشن ما خواسته هامون را درک نمی کنیم
استاد این فایلی مربوط به دومین دوره برگزاری دوره های 21 جلسه ای هست که مربوط به 15 سال پیشه ولی آگاهی و خط مشی شما و افکار شما دقیقا همونه و اصلا تغییرات اساسی در نوع فکر،صحبت شما دیده نمیشه و یاد اون حرف میفتم که میگه راه در دنیا یکیست و آن را راست هست
تکامل در عرض 8 ماه،واقعا فوق العاده اس
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم
با دیدن این فایل یاد خودم افتادم سال 1385
سالهای قبلش با این مباحث آشنا شده بودم و با دیدن فیلمهای آرنولد عاشق بدنسازی شده بودم میخواستم هر طور شده توی بدنسازی موفقیتهای آرنولد به دست بیارم یادم هست توی اولین مسابقم سالن پر از تماشاگر بود و من که تا اون روز حتی جلو یک نفر هم فیگور نگرفته بودم رفتم و تنها با سه ما تمرین بدنسازی مقام سوم وز 60کیلوگرم رو کسب کردم بعد از مسابقه ازم دوستام پرسیدن چطور جلو این همه آدم استرس نداشتم من تازه اون موقع یاد تماشاگرا افتادم بع از اون هم کلی مسابقه دادم ولی هیچوقت به تماشاگرا توجهی نداشتم و فقط توی ذهنم خودم رو ارنولد میدیدم که داره مسابقه میده من حتی وقتایی که مقام سوم و دوم و چهارم هم کسب میکردم بینهایت ذوق میکردم چون من مقام برام درجه دوم رو داشت و در درجه اول اون عشق به بدنسازی بود که تو وجودم مثل آتیش شعله ور بود من استا عباسمنش رو که دیدم میدونم چه عشقی تو وجودش شعله میکشه توی لحظه ای که داره سخنرانی میکنه عشقی که زمینی نیست و مال این عالم مادی نیست هر چه هست هدیه الله هست عشقی که با پول و ثروت و هیچ چیز قابل مقایسه نیست ولی در آخر همین عشقه که پول و ثروت و نعمتها رو با خودش میاره بی نهایت سپاسگذار خداوند هستم که من هم این عشق رو بارها تجربه کردم و با این عشق مدتها زندگی کردم از خدا بخواید تا شمارو در مسیر خودتون قرار بده تا عشق واقعی رو تجربه کنید که اگر غیر از این باشه شما زندگی نکردین فقط زنده بودید
به نام پادشاه جهانیان
سلام به استاد بینظیرمون و مریم نازنین
و سلام به همه دوستان جویای رشد و پیشرفت.
این فایل نشانه امروز من بود و چه همزمانی زیبایی با حال و هوای این روزام داشت. که همان ابتدا استاد عنوان کردن اگر بدانید مشکلات و ناخواسته هاتون چقدر براتون خوبه و برای رشدتون اومده.یعنی
همون وضوح از طریق تضاد.
و در ادامه فایل از داشتن اگاهی ها و عمل نکردن گفتن که تلنگر خوبی بود برام برای انجام تمریناتی که هدایت شدم انجام بدم و میدونم چقدر کمک کنندست برای ساخت باور ولی هی دارم پشت گوش میندازم. و از قدرت ذهن و قدرت درونی انسان گفتین. دقیقا من اینروزا به قدرتِ فعالیت ذهنی خیلی بیشتر ایمان پیدا کردم. اره ذهن قدرت منده و با فرکانس هاش شرایطمون رو میسازه هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی و انتخاب و اختیار با ماست که به چی توجه کنیم.
استاد از ترس ها گفتید که مانع حرکت ماست و ما باید با غلبه بر نجواهای منفی ذهن ترس ها رو کم و ایمان رو قوی کنیم. که این یک هنره و هرکس بتونه درهایی از نعمت و رحمت نصیبش میشه. واقعا لذت بردم از این فایل که حدود15 سال پیش شما همون حرفایی رو میزدید که الان در امریکا دارید اموزش میدید. اساس و ریشه و اصل یکیه و انگار حرفا و فایل های الان شما و حرف های سال 87 شما، پرتوهای مجزای نوری اند که ازیک منبع خارج شدند و نشاءت گرفتن.
شما اصل رو درک کردید از همون ابتدا و دلیل نتایجتون همینه درک درسته.
و چه زیبا گفتید اگه به خواسته هامون نمیرسیم چون عاشقش نیستیم و تمام فکر و تمرکز مون روش نیس. البته بدون چسبیدگی
اگه نگران اتفاق نیفتادن یک موضوع باشیم یعنی به اون موضوع چسبیدیم و محتاجش شدیم و باید بدونیم وقتی به خواسته ها میرسیم که نسبت بهش احساس بی نیازی داشته باشیم.
خداروشکر که در این مسیر دوستداشتنی هستم.
به نام خداوندم تنها قدرت برتر جهان
سلام استادعزیزم وسلام مریم جانم
سلام به دوستان عزیزم
نکته قابل توجهی که این فایل برام داشت علاوه بر نکته های مفید وکلیدی که دراین فایل گفته شد واستاد صحبت کردن هرکدوم موضوعات خیلی خیلی خیلی مهم در زندگیست.
این بود که چه از همون لحظه که استاد به قول خودشون هنوز نتیجه ی آنچنانی نگرفتن ودرمسیر حرکت هستن وتقریبا هفت وهشت ماه بیشترنبود که داشتن دوره برگزار میکردن وچه الآن که سالها از اون دوره گذاشته و استاد چنین نتایج بزرگ در دوران زندگیشون دریافت کردن وبه رشد وپیشرفت رسیدن هیچ تغییری در آموزشهاون نبوده از همون اول برپایه واساس یه قانون (توحید)صحبت میکردن وحرکت کردن وجلو اومدن وتا حالا همچنان تا بی نهایت ادامه دارد.
تحسین میکنم استاد عزیزم که اینقدر خوب قانون رو درک کردن ونتیجه گرفتن وبا ما به اشتراک گذاشتن
تحسین میکنم استاد عزیزم با اینکه هیچ الگویی نداشتن چنان قدرتمند صحبت میکردن که انگار یکبار این مسیر رو رفتن ونتیجه هارو گرفتن و
تجربه کردن والان برگشتن باز دوباره مارو دراین مسیر هدایت کنن.
تحسین میکنم استاد عزیزم بخاطر ایمان قلبی وپاکی که داشتن وبا قدرت تمام وفارغ از حرف مردم ادامه دادن و چنین نتایج بزرگی رو کسب کردند.
ودرسی که واسم داشت این بودکه مهم نیست الان درچه جایگاهی ودرچه شرایطی وچه سنی ودر چه کشور یا شهری زندگی میکنی مهم اینه که از همونجا ازهمون لحظه در همون شرایطی که هستم شروع کنم وبطور تکاملی جلو برم وهربار با گرفتن نتیجه،قدرت وانرژی وسرعتم رو برای دریافت خواسته ها بیشتر کنم وبا انرژی بیشتری به مسیرم ادامه بدم ودنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن بکنم.
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان عالی و خوب خودم
نکته زیبایی که در این فایل یاد گرفتم این بود که به قدرت درونی خودم ایمان داشته باشم
به مشکلات به چشم خوب نگاه کنم
این مشکلات و تضاد ها که در زندگی من رخ می دهد برای رشد و پیشرفت من است
برای بزرگ تر شدن من است
برای رسیدن من به اهداف من است
چه نکته زیبای دیگری
در زندگی من تصمیم های من است که سرنوشت زندگی من را می سازد
یاد بگیرم که عمل کنم و آنچه را که یاد می گیرم باید عملی بسازم در زندگی خودم
هر زمان که عمل کنم آنوقت من موفق خواهم بود
این را که در حال تماشا کردن آن هستم می بینم که استاد چقدر رشد و پیشرفت کرده اند و چقدر روند تکاملی خودشان را تا به اکنون طی کرده اند
این برای ذهن من این منطق را دارد که من هم می توانم به این رشد و پیشرفت برسم
فقط کافی است که متفاوت فکر کنم
متفاوت ببینم
متفاوت عمل کنم
درس عالی که از این فایل و این جلسه یاد گرفتم این بود که من زمانی که ترس دارم به دل آن ترس وارد بشوم
وقتی که وارد آن ترس بشوم آنوقت ذهن من می تواند به این درک برسد که ترس هیچ چیز نیست
پس می توانم آن را انجام بدهم
رسیدن به هدف کار سختی نیست
ذهن من باید این را باور کند
ممنونم استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها