در قسمت نظرات به این 2 سوال جواب دهید:
1.چه شغل هایی را الان می شناسی که به عنوان منبع کسب درآمد افراد هستند اما تا همین چند سال پیش بسیار خنده دار و غیر قابل بود که بشود از طریق انجام چنین کارهایی پول ساخت؟
2. اگر باور داشته باشی که موضوع مورد علاقه ی شما می تواند به عنوان یک شغل وجود داشته باشد و می تواند از لحاظ مالی شرایط تجربه زندگی ای سرشار از شادی و آرامش را برای شما فراهم کند، چه موضوعی را به عنوان شغل انتخاب می کنی؟!
به این سوالات فکر کن و پاسخ های خود را بنویس تا هم خودت و هم دوستانی که نوشته شما را می خوانند، باور کنند که می توان از هر آنچه به آن علاقه داشته باشی، پول ساخت و آن را به عنوان کسب و کار گسترش داد.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD197MB23 دقیقه
- فایل صوتی نقش عشق و اشتیاق در موفقیت22MB23 دقیقه
تنها تو را میپرسیتم و تنها از تویاری میجوییم
الان که داشتم این فایل رو گوش میکردم دیدم که ای بابا چند وقته که من کامنت نمینویسم و باعث شده که از فضای سایت دور باشم و برای همین درسته که هر روز داخل سایتم و کامنت و فایل گوش میکنم ولی انگار مثل قبل نیست که درکم بره بالا و فقط دارم مثل ضبط صوت فقط آگاهی ها رو ضبط میکنم
خب ببینیداستاد میگه که بابا برو دنبال علاقت وقتی که این حرف رو شنیدم و داخل وجود خودم کنکاش کردم دیدم که بابا من عاشقه مدیریتم ، مدیریتی که توام با خلق ارزش باشه دوست دارم که خودم صاحب کسب و کار خودم باشم و یک کار آفرین و این کار آفرینی مهم نیست که محصولش چی باشه میخواد ساختمان سازی باشه یا میوه و محصولات کشاورزی و یا برنامه ولی دوست دارم که خلق ارزش کنم اما الان که دارم روی دروه املاکم کار میکنم که مسادل حقوقی رو داخلش جا بدم میبینم که برای این دستم به کار نمیره که باور دارم نمیشه منظور از باور دارم نمیشه دو چیزه اولیش این که من در محیط بزرگ شدم و به این سن رسیدم که همه از کارگری و کشاورزی کردن و کار های فیزیکی پول در آوردن و باید حتما کار فیزیکی انجام بدی که پول در بیاری وگرنه نمیشه این یه باور محدود کننده و باور بعدی این بود که پکیج فروش ها مردمان ظالمی هستند که بدون اینکه کاری کنند دارم از مردم برای هیچ و پوچ پول میگریند خب این باعث میشه که من اگه هم بخوام که کارم رو تموم کنم با عذاب وجدان اینکه دارم کار حرامی رو انجام بدم این کار رو انجام میدم و دارم از خدا دور میشم و این قدم اول که بهم الهام شد که برو و دوره کسب و کار املاک رو درست کن و سایت خودت رو تاسیس کن رو کنار گذاشتم و الان روش کار نمیکنم و با اینکه واقعا وقتی که دارم دوره رو آماده میکنم حس پیشرفت و امید بهم دست میده اما باز هم زور باور ها بر من بیشتره خب درسته که میدونم باید این کار رو کنم ولی دستم بلند نمیشه که کاری که میخوام رو انجام بدم
اما سوال دوم استا که کدوم کار ها بودن که مسخره به نظر میرسیدندکه پول در بیارند ؟
استیو هاروی یک کمدینه که با جک گفتن پول در میاره و انگیزشی هم صحبت میکنه دیشب یه تیکه فایل داخل آپارات دیدم که میگفت که یه رفیق داشته که چمن های خونه هارو کوتاه میکرده به خاطر چهار دلار و استعدادش داخل این بود و از کارش هم لذت میبرد و میگفت که من و دوستام مسخرش میکردیم با اینکه اونم دوستمون بود و ادامه داد و گفت که الان میدونی کی به ما میخنده ،اونه چون الان داره داخل شرکتش سالی چهار میلیون دلار در آمد کسب میکنه و تنها کاری که میکنه اینه که چمن ها رو کوتاه میکنه و خدا میدونه که چقدر الان بیشتر شده کارش
و کار بعدی که خیلی مسخره که نه غیر ممکن این بود که با متقاعد کردن آدم ها میتونی پول در بیاری مثل همین دلال های بازار املاک خودمون که من خودم هم شغل الانم هم همینه آخه تویه ذهن من اینه که بابا چرا باید طرف به من پول بده و مردم چرا راحت به بعضی از این همکارای من این قدر راحت پول میدن و ازشون هم تشکر ویژه میکنن ولی این شغل به چندین هزار سال پیش بر میگرده و دلیلش رو هم گفتم چون تویه خانواده ما اینه که باید حتما کار فیزیکی کنی و یا سرمایه خودت باشه که ازش پول بتونی در بیاری
در پناه حق