نقش عشق و اشتیاق در موفقیت - صفحه 33

553 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 739 روز

    1403/10/16روز183

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز ودوستان گل

    خدایا شکرت بخاطر یک روز فوق العاده دیگه خدایا شکرت بخاطر یک فایل پرازآگاهی های ناب که باورهایی که ساختم و تثبیت کرد.

    من توی زندگیم کسی و‌نداشتم که حتی مسیر تحصیلی و راهنمایی کنه البته این لطف خداوند بوده که باعث بشه من خودم برای زندگیم تصمیم بگیرم و مسیرمو انتخاب کنم . پدرومادرم اصلا به من نمیگفتن که درس بخون یا فلان رشته رو برو … این واقعا جای شکر داره چون باعث شد که من الان در جای باشم که عاشقش هستم

    ازبچگی خودم عاشق درس خوندن بودم خودم باعشق میرفتم مدرسه و کارامو میکردم از بچگی عاشق نقاشی کردن و کارهای هنری بودم.

    و همین علاقه باعث می‌شد من در سخت ترین شرایط زندگی به درس و رشته ی مورد علاقه ام پناه ببرم و غرق در لذت میشدم و مشکلات و فراموش میکردم

    عشق به طراحی منو تا اینجا رسوند هنوزم عاشقشم و با جون و‌دل برای یادگیری بیشتر تلاش می‌کنم

    من قبل از دوره روانشناسی ثروت 1 باورهام درمورد اینکه میتونم از علاقه ام پول بسازم مشکل داشت. یعنی من مهندس بودم پروژه هم میگرفتم اما میگفتم باید بیزنس یاد بگیرم تا بتونم ثروتمند بشم میگفتم باید بازاریابی و فروش بلد باشم باید مدیریت بلد باشم تا ثروتمند بشم. با همین نگاه یک سال و8ماه کارمندی کردم و البته که خیلی تجربه های فوق العاده ایی داشتم اگر حرکت نمیکردم الان اینجا نبودم

    بعدازاینکه دوره رو گوش کردم دیدم من دارم یه مسیر دیگه و سختی و میرم تا به هدفم برسم

    هدف من این بود که از علاقه ام پول دربیارم اما داشتم جای دیگه انرژی میزاشتم و تمرکز صددرصدی روی علاقه ام نداشتم و باورهام هم اشکال داشت و فکرمیکردم اگر صددرصد تمرکز بزارم روی هدفم نمیتونم پول بسازم

    ولی خداروشکر الان چندماه تمرکز صددرصدی روی طراحی گذاشتم و دارم خودمو و بهبود میدم و آموزش میبینم و هر روز سعی می‌کنم یه قدم خیلی کوچیک براش بردارم حالا ممکنه طراحی باشه مممکنه ارتباطات باشه و ممکنه تحقیق و مطالعه باشه ممکنه مشورت کردن باشه و….

    خداروشکر اولین نعمت هایی که وارد زندگیم شد آزادی زمانی که باعشق هر موقع از شبانه روز بخوام میتونم کارکنم و هیچ فشاری از نظر تایم کاری روم نیست یروز ممکنه 12ساعت کارکنم یه روز ممکنه 3ساعت کار کنم. اما هرروز کار می‌کنم . چون جنس پروژه ها باهم فرق داره

    خداروشکر آزادی مکانی هم دارم یعنی میتونم هرجایی برم و لب تابمو باخودم ببرم طراحی کنم .

    اوایل راه هستم و هنوز به آزادی مالی نرسیدم

    اما نشانه هاس هست به قول گفته های شما استاد این حرفتون همیشه آویزه گوشم هست که میگفتید وقتی میری دنبال علاقه ات اولش نشانه ها اینطور میاد که یه نفر حداقل بهت رجوع میکنه و ازت نظر می‌خواد بعدش میگه فلان کارو میتونی برام انجام بدی یعنی هیچ مساله مالی درمیون نیست همینکه قبولت داره و درخواست میکنه براش کاری انجام بدی یعنی در مسیر درست داری حرکت میکنی بعدش یکی میاد و کارو انجام میدی بهت یه هدیه کوچیک میده یا یه مبلغ کم اما همین هم یعنی تو داری پیشرفت میکنی و آروم آروم درهمین حین که ادامه میدی هم مهارتت رشد میکنه هم احساس لیاقت رشد میکنه هم اعتماد به نفست میره بالا و هم یادمیگیری چطوری ارتباط سازی کنی یاد میگیری چطوری مدیریت کنی و کلی چیز تجربه میکنی

    دقیقا برای من همینطور قدم به قدم داره اتفاق میفته

    اولش هیچ خبری از پول نبود اما من با ایمان شروع کردم به حرکت کردن و آموزش دیدن با حداقلی ترین امکاناتی که داشتم یعنی به قول شما استاد با همون چیزی که الان داری شروع کن و شروع کردم بعد خداروشکر یه نفر به من اعتماد کرد و پروژه اشو با مبلغ نصف براش انجام دادم بعد خداروشکر یسری ادما بهم بیشتر اعتماد کردن و ازم نظر میپرسیدن من همینطور ادامه دادم و دارم میدم و هر روز داره اتفاقات عالی رخ میده و آدمای بیشتری بهم اعتماد میکنن همینکه پروژه اشون میدن که بررسی کنم و روشون کار کنم احساسم عالیه چون میدونم که من اگر کارمو درست انجام بدم به قول شما استاد ثروت لاجرم وارد زندگیم میشه.

    این نکته آخر که گفتید واقعا باید با طلا نوشت:

    زندگی فقط پول نیست.

    من واقعا اینو تجربه کردم دوران هایی توی زندگیم داشتم که غرق در پول بودم البته نه با پول خودم

    اما هیچ خوشبختی و تجربه نمیکردم و لذت نمیبرم

    اما ازوقتی شروع کردم زندگی جدید خودمو با اینکه روزایی توی این چندماه داشتم که حسابم خالی خالی بوده اما باعشق و لذت کارمو انجام میدادم و احساس خوشبختی میکردم.

    استاد ازتون ممنونم بخاطر اینکه اینقدر خوب و اینقدر صادقانه. و متعهدانه مسیر زندگیتون و پیش بردید و باعث شدید جهان جای زیباتری بشه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    آرزو جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 534 روز

    الهی شکرت

    سلام ب استاد عزیزم عاشقتم استاددددد

    خیلی دوستتت دارم با تمام وجودم

    استاد اولین سوال که از چه شغل هایی که قبلا فکرشم نمیکردیم و میشه پولسازی کرد ؟

    نگهداری از سالمندان قبلا از نظر ما فکر مسخره ایی بود اما الان میشه پول سازی کرد

    تستر خوردن غذاهای متنوع و پولسازی کردن

    مدیر شدن در گروه های خاص و برای وارد شدن در گروه و یاد گرفتن پولسازی کنیم

    تجربه های خودم فایل درست کنم و پولسازی کنم چقدر جالبه مثل استاد با فروش فایل هاش داره پولسازی میکنه

    اسنپ یا پیک برای خرید وسایل مورد نیاز و حمل وسیله پولسازی کنه

    برای پخت کیک یا غذا پولسازی کنه

    دومین سوال

    من عاشق چی هستم چه کاری

    استاد من عاشق آرایشگریم چقدر خوبه که عاشق باشی و بعد پولسازی کنی

    امروز ی فکری پیدا کردم تو ذهنم که باعث شد که پولسازی نکنم مرسی استاد که چقدر قشنگ حرف میزنی که ما خودمون را پیدا کنیم ممنونم

    من آموزشگاه آرایشگری دارم

    من عاشقش هستم ولی نمیام زیاد تجربه کسب کنم بیشتر پولشو در نظر گرفته بودم تا تجربه یا ایده دادن تو کارم و تجربه بیشتر کسب کردن این باعث شده من ثروت جذب نکنم اما این فایل را ده بار باید گوش کنم تا افکارم عوض کنم من از امروز تصمیم گرفتم بیشتر تجربه کسب کنم تا پولسازی کنم بعد تجربه و عاشق بودن پول هم ب سراغم میاد الهی شکرت میخواهم تمرکزی جلو برم خیلی بهتره خدایا شکرت خیلی خوشحالم این اتفاق برم افتاد

    اسبر روی شما باز باشه الهی امین تاد ازت مچکرم که راهنماییم کردی انشالله درهای نعمت و ثروت و سلامتی و موفقیت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 619 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    قدم 186

    سلام به همه دوستان

    چقدر کار اشتباهی هست که از کسایی توی زندگی نسخه بگیری که خودشون هنوز اندر خم یه کوچه هستن .

    سالها پیش که سطح انتخاب رشته رسیدم بهم گفتن برو حسابداری بخون پول توش خوب هست و حتا پدرم منو برد پیش همسایمون که با من صحبت کنه و من با اینکه چیزی نمیدونستم رفتم حسابداری ولی تو همون ماههای اولی فهمیدم اصلا دوسش نداشتم و این با روح من در تضاد بود ولی هی ادامه دادم و توی این مسیر رنج کشیدم که مدرک بگیرم و به زور مدرک دیپلم گرفتم

    و بازم هم گفتن برو دانشگاه بری فلان میشی و تحصیل کرده میشی و از این حرف های دهن پر کن و باز مدت ها بارنج و مشروطی اون رشته رو دو سال بیشتر از بقیه تموم کردم و هر روز این برام مثل سوهان بود و بعد سراغ کارهای متفاوت و حتا به گفته دیگران پولساز رفتم ولی ولش میکردم

    اگر فرض کنیم وارد شغلی بشی که ماهی بیشترین درامد رو بهت میده اما چون علاقت نیست مطمئنا عذاب خواهی کشید و رهاش میکنی اینو من چشیدم و از بقیه هم دیدم .

    و خداروشکر با هدایت خداوند اون علاقه ای که سالها جلو روم بود ولی نمیدیدم وارد شدم و این همون فضایی هست که من دوسش دارم و لذت میبرم . خداوند میدونه, از خداوند هدایت بخواهیم.

    شغل های جدید که به وجود اومده و برام جالب هست:

    بلاگر بودن . تولید محتوا کردن . ارایشگر سگ و فروشگاه لباس و وسایل حیوان خانگی . تدریس مجازی . سگ گردانی . پیک موتوری فروشگاهها . خشک کردن میوه جات . فروش سبزی خرد شده. تولیدی جوراب . پرورش گیاهان خانگی و پرورش طوطی و قناری و… . شغل گرفتن تیک اینستاگرام . پخت کیک فنجانی کافی شاپی . ماساژور . مربی ورزشی خصوصی . ادمین تلگرام و اینستاگرام . فروش vpn .روانپزشک حیوانات .برنامه نویسی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3535 روز

    به نام‌ خدا

    سلام به استاد عزیزوخانم شایسته

    روزشمارتحول زندگی من روز 186

    امروزه شغل‌هایی رو میشه در اینترنت و یوتیوپ دید که جدید هستن و حتی نوجوان‌ها و جوان‌ها از مهارتهایی که دارن کسب درآمد میکنن مثل تهیه کلیپ ویدئویی خنده دار و یا آموزشی و غیره ویا دیدن افرادی درخارج از دنیای مجازی مثلا فردی وسیله ای میسازه که کاربردی هستش و در منزل ویا در محل کارویا صنایع استفاده میشه و قبلا کسی اون رو اختراع نکرده بود و خیلی ایده های دیگه که افرادی با پیاده کردن اونها به شغلشون تبدیل شده.

    من به کار موبایل و عکاسی علاقه دارم و با دیدن و شنیدن توضیحات استاد و پیداکردن الگوهایی که به کارموبایل و عکاسی تونستن به درآمد برسن و شغل و عشقشون بوده من هم باورم تقویت میشه و میدونم که باید باعشق وقت و انرژی بزارم و تحقیق کنم و متخصص در این مورد بشم تابتونم در این حوزه موفق بشم .

    خداروشکر میکنم که در این مسیر زیبا هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 637 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    استادعزیزم بابت همه چی ازتون سپاسگزارم//

    حقیقتا من میخواستم داستان خودم تواین شغلی که الان هستم که بی نهایت عاشقشم روبرای دوستان تعریف کنم

    شغل من :(سوغات سرای گیلانه هست واما هدف بزرگ و”والای من “رسیدن به پیشرفته ترین صنعت گردشگری درجهان است)دوستان بنده درسال 1400اومدم گیلان وداستان گذشته ام رو قطعا توفایلهای دیگه خوانده اید من با یک دست لباس وبدون اعتباروشناختی ازبازاروبدون ریالی پول وبدون سلامتی ومشکلات روحی فراوان وخلاصه ته داغونها/خخخ/اومدم منزل استجاری پدرم درسیاهکل وازآنجا که بازهم قبلا گفته ام که پدرومادرم چه باورهای منفی ای درمورد فراوانی ثروت دارندو…”بگم که “من خلاصه باشرایط زیر صفر/اومدم فقط روی باورهام کارکردم وتوطول 6ماه هم فرزندانم روازهمسرسابقم تحویل گرفته ام که اونم داستان هدایتی اش رو”حتما درفایلی که مربوط بهش بشه تعریف خواهم کرد”وعشق 22ساله ای که بهش رسیدم همسر عزیزم رومیگم که الان یک زندگی عاشقانه ای باهاش دارم وسلامتیو ارتباط بافرزندانم ….من اومدم چکارکردم یک مغازه اجاره کردم وسوغات سرام رواونجاافتتاح کردم باعشق جدیدم “دوستان همه فامیلها وافرادبهم میگفتندتوبیچاره میشی نه کسی تورومیشناسه نه پولی وال وبل وفقط منفی ازدرودیواربهم میخواستن تزریق کننداما من چون درزندگی سابقم بی نهایت پوست کلفت شده بودم/خخخ/کانون توجهم روفقط به زیبایی هامیبردم وازهمه کارکه مربوط به سوغاتی میشدانجام دادم ومیدم :ازبرنج وچای وزیتون وعسل وحصیربافی وصدف کاری وسفال وهمه چی تااینکه ازماهی عیدوسبزه عیدفروشش رو” ودستگاه جوجه کشی خریدم جوجه فروشی وو…بچه ها اینهارومیگم حالا فکرکنید بیرون طوفان هست امادرونم درصلحم خلاصه هرچی منو همسرم داشتیم رو تزریق بازارمیکردیم بدون هیچ ریالی درآمدوورودی مالی اوایلش رومیگم”وباتوجه به اینکه همسرسابقم یکسره مامورودادگاه وزندان منومیبردوپول بهش میدادم و… وچون عاشقانه روزوشب کارم روانجام میدادم تونستم درست سرقراردادسال دوم یک مغازه بابهترین شرایط بخرم” اونم با صددرصدهدایت خداوندکه ما فقط یک تیکه زمین کشاورزی که همسرم داشتندوطلاهاشون که تونستم رازیش کنم” تازه سر جمع 700میلیون شداما مغازه چندبود؟1میلیاردتومان”اما خداوندکمکمان کردوماتونستیم این مغازه روبخریم “خوب درسته اولش خانمم رازی نبود چون میگفت عباس جان تمام دارایی مون همینه ودرست هم میگفت اما من گفتم خداوندروزی رسان بی حساب هست واین کلام روازاستادعرشیانفرعزیزم درسال 1398دراینستا شنیدم البته یک روزی این هدایتی روهم تعریف خواهم کرد…که الان هم دراین فروشگاه فوق العاده ام دارم پیام رومینویسم باعشق براتون /بچه هاهنوزکه هنوزه هیچ کس باورش نشده که این مغازه روماخریدیم وخیلی چیزهای دیگه /اما چون من به باورکسی نیازی ندارم وچون فوقالعاده ازبچگی عاشق این کاربوده ام وبی نهایت خداروشکرفردصبوری هستم میدونم طبق قانون تکامل به همه خواسته های مالیم هم خواهم رسید”همانطوری که دراین 3سال به :روابط عاشقانه ای که باهمسروفرزندانم دارم /درسلامتیم بچه ها “قلبم رو2سال پیش عمل کرده بودم اما الان یکسال ونیم هست بدون یک دانه قرص سلامتی کاملی دارم وبدن زیبا وورزشکاری بدون ورزشی/درآرامشی که الان دارم درزندگی وکارتفریح بارم که عاشقشم “عالیم/درارتباط باخداوندبی نظیرم درحدی که وقتی باتمام وجودم ازش درخواست میکنم همه روبهم داده ومیده/ودرمالی هم خداروشکر یک فروشگاه داریم باتمام دم ودستگاههای روزفروشگاههای ایران/ویک زمین تجاری مسکونی دربهترین روستای شهرمون که توریستی وگردشگری هست رو داریم به متراژ500متر/ویک زمین باغ میوه وچای داریم تویک روستای بی نظیردیگه به متراژ1600متر/درباغ بهشتی که الان زندگی میکنیم وفقط به صورت هدیه ماهی 1میلیون به صاحب ملک میدم که اونم هدایتی بهم رسیدبامتراژ20هزارمتر”پورازمیوه و طبیعت بکروزیباکه البته ترشروف خریدیک ویلا باغ هستیم باعشقم /ازخودروهایی که داریم دوتا پراید که انشاالله درشروف خریدشاستی بلندهستیم/ازدوچرخه های فرزندانم/بازارسیاهکل غرفه داریم به صورت سیارهم پسرم وهم خواهرخانمم هستندودخترم هم بعضی موقعها میرندوخداروشکرتمام دستگاهها وابزارآلات کارباغبانی وفنی کاری رودارم ودودستگاههای حرفه ای خیاطی ودودستگاه جوجه کشی ولوازم خانگی که همه رودوتا 3تا داریم و….دوستان من ازهیچ به اینهارسیدم بخداقصم هیچ کسی غیرازخداوندحتی یک ریالی بامن کمک نکرده وهمیشه سپاسگزارخداوندهستم وهمیشه به خودم میگم خداروشکرکه کسی بهم کمک نکرده است وگرنه توقعات بی جاو…”راستی اینم بگم من وعشقم باهمدیگه یک جشن عروسی ساده اما بی نهایت زیباهم در”روستای همسرم اینها گرفتیم /خخخ/ودیگه چی بگم ازتفریحاتی که تمام گیلان ومازنداران رفته ام ومیرم و…خلاصه دوستان عزیزم کاری که عشق ولذت توش باشه بخداقصم ثروت هم میاد/اینهاروگفتم که باورتان قویتربشه که همه شماهم میتونید/وهمچنین به خودم گفتم که ذهنم قویتربشه باسپاسگزاری داشته هام/اینم اضافه کنم من چون عاشق کارم بودم وهستم وبرای اینکه باورهای منفی مردم وجامعه تاثیری روی ذهنم وافکارم نزاره شایدباورتان نشه بالای 500تاکتاب وفایل صوتی وکلیپ و…که خیلی روافکارهام هزینه میکنم کلا” درموضوع موفقیت زندگی وکاری میخواندم اونم درطول 6ماه درحدی که یک 24ساعت فقط چشمهام کامل کورشد وفقط بااستراحت وگذاشتن سیب زمینی خام وتوفاله چایی آرام شدم وخوابیدم وخوب شدم “اما چون عاشقه کارهام بودم ازمطالعه دست نکشیدمو دوباره دارم مطالعه میکنم توپیشرفت بهتردرتمام ابعادزندگیم وتاآخرعمرم متعهدبه خودم خواهم بود”ولی بافکروباحوصله وتمام تمرکزم روتوی فایلهای استادعباس منش عزیزم گذاشته ام وکتاب بی نظیرقرآن/تمام/

    دوستون دارم وامیدوارم درپناه الله یکتا:شاد/سالم/خوشبخت/ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید…

    یاحق//

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    ایمان روزبهانی گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    سلام بر استاد عزیزممممممم

    خداروشکر که خداوند شما رو سر راه من قرار داد تا اشنا بشم با این قوانین محکم.

    استاد در جواب به سوال هاتون

    اولین نمونه که به ذهنم رسید فردی هست به نام ” خابی ” قطعا همه میشناسند این شخصیت رو

    که الان به یک شخصیت معروف در اینستاگرام و تیک تاک تبدیل شده ، کسیکه از کارگری و اخراج از کارش شروع کرد به انجام یکسری کارهای خنده دار که الان دیگه با تمام شخصیت های معروف دنیا داره همکاری میکنه.

    یکی دیگه مستر بیست هست که در فضای یوتیوب فعالیت میکنه.

    در سن 15 سالگیش از خونواده جدا میشه و میره واسه خودش زندگی میکنهو خونه خودش رو میکنه استودیوی کارهاش

    الان به چایی رسیده که بزرگترین شرکت های دنیا مثل مایکروسافت باهاش کار میکنن!

    اما سوال دوم شمامیتونم چند صفحه بنویسم در موردش

    استاد شغل من اپراتور دستگاه چاپ هستش

    چاپ روی اجسام، یه کار فوق العاده سخت و حرفه ایی که بین خیلی از کارها این کار گمه

    و اصلا به چشم نمیاد، ولی من به قدری این کارو دوسدارم بقدری عاشقشم که حد نداره

    چندین سال پیش من اصلا بلد نبودم طراحی ، به حدی که ترم اول رفتم دانشگاه انجمن علمی که رفتم

    گفتن دنبال کسی هستیم که مجله رو طراحی کنه

    من با وجود اینکه هیچی هیچیییی بلد نبودم از طراحی و فتوشاپ ، گفتم من بلدم

    در حدی وقتی باز میکردم برنامه رو اصلا نمیدونستم ابزار چیه چیکار میکنن

    ولی رفتم تو دل کار حتی برنامه ورد هم بلد نبودم در حدی که یادمه داشتم مجله رو تایپ میکردم ( این رو هم بگم رشته من ادبیات عرب بوده، داشتم عربی تایپ میکردم )صفحه تموم شده بود یه دفه دیدم یه جای متن رو اشتباه نوشم همه متن رو پاک کردم رفتم از اول نوشتم :)

    درین حد داغان بودم:)

    ولی شروع کردم به انجامش!

    بعدش علاقمند شدم به برنامه کورل و یواش یواش دستم راه افتاد دانشگاه برامون کلاس اموزش کورل گذاشت من شرکت کردم

    ترم بعد گفتند استاد این دوره رفته یکی بیاد درس بده

    بازم من گفتم هستم

    من اموزش میدم با انیکه خیلی مسلط نبودم، دقیقا مثل شما که میگفتین جلسه اول دستم میلرزید ، صدام میلرزید

    منم همونطوری بودم

    من که ادم خجالتی بودم حالا باید درس میدادم

    همه اینها باعث شد رشد کنم و به شغلی هدایت شدم که مبناش رو قبلا یاد گرفته بودم

    ” اپراتوری چاپ ”

    من به حدی این کارو دوسدارم که قابل توصیف نیست!

    توی همین مدت که کار میکردم یه دستگاه جدید هم اضافه شد به مجموعه ما

    دستگاهی که اولین دستگاه ایران بود

    و دیدن مبنای این دستگاه اینه برنامه کورل رو بلد باشی

    و توی شرکت کسی نبود جز من

    بازم رفتم تو دل این کار

    یه دستگاهی که اصلا کسی بلد نیست

    بچه ها منو مسخره میکردن که مگه چقدر حقوق میگری که یه دستگاه دیگه هم قبول کردی و میحخنددن که تو چقدر دیونه ایی!

    ولی من گفتم این یه فرصته جای پامو محکم تر میکنم تو شرکت

    الان به حدی رسیدم که برای این دستگاه خود شرکت وارد کننده این دستگاه زنگ میزنن از من سوالاتشون رو میپرسن من میرم برای سرویس این دستگاه !

    از اول هر کسی اومد برای سرویس دستگاه چاپ که کارمیکنم میرفتم کنارش یچیزی یادمیگرفتم هر چند کم

    اونقدریاد گرفتم که الان خودم صاحب نظرم توی شرکت و تشخیص میدم ایرادات دستگاه رو با اعتماد به نفسی که پیدا کردم خودم سعی میکنم دستگاه به این مهمی رو خودم سرویس کنم

    جالب ترین قسمت کار من رنگ شناسی و رنگ درواردن هستش

    جایی که به جرائت میگم از همه بهترم

    اینقدر سرچ کردم یاد گرفتم مطالب خوندم مدرک گرفتم تو کار خودم از سایت های خارجی

    که الان دیگه به این بار رسیدم که ایمان وقتشه خودت استارت بزنی

    و با اگاهی هایی که از شما گرفتم( همونطور که خودتون هم میگید ) که شما نمیگی این حرفا رو بلکه خداونده که داره این مطالب رو از زبان شما به ما میگه ، دارمم کار خودم رو شروع میکنم و دارم برای شروع کار خودم یه سازه تبلیغاتی خاص میسازم و اینقدر توی این مسیر خدا داره کمک میکنه هدایتم میکنه که باور کردنی نیست، و خداروشکر میکنم که داره منو هدایت میکنه

    قدم به قدم داره میگه ایمان این کارو بکن ، حالا که اومدی اینجا دیدی اشتباهه پس ازین مسیر برو

    باید میومدی این مسیر رو میدی که نتیجه اشتباهی میده ، الان با این مسیر اشتباه اشنات کردم که بعدا تو دل کار به مشکل برنخوری ، پس بیا این مسیر رو برو ، فلان قطعه رو بخر یا موقع خواب چندشب پیش وقتی فوق العاده خسته بودم شب قبلش هم تا صبح داشتم کارمیکردم ولی بااشتیاق داشتم کار خودمو میکردم

    که به نتیجه نرسید !

    داشتم میخوابیدم که صدای دینگ اومد تو مغزم صدای دینگ رو شنیدم که یه ایده جدید داد

    که این کارو بکن

    خدا همواره پاسخ میده ، فراتر از انتظارمون هم پاسخ میده کارش پاسخ دادنه

    ولی مهمه که ازش چی درخواست میکنیم که اونم براساس اون درخواست بما پاسخ میده

    دوستون دارم استادددددددد

    خداروشکر که توی این جمع هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 650 روز

      سلام دوست عزیز

      از خواندن کامنت شما لذت بردم

      چقد حرفایی ک نوشتید دقیقا همینه وراهی جز این نیس

      ک ایمان داشته باشیم توکل کنیم ب خداوند وبریم توی دل کار بقول دوره عزت نفس

      وبعد خداوند ایده هارو میده صدای دینگ میات توی ذهنمون باورتون شاید نشه

      توی خواب بهم میگه برای لباس مشتری چیکار کنم چ مدلی بدوزم

      شاید واسه کسی تعریف کنم خندش بگیره مسخرم کنه

      اما دقیقا همینه ایده های خداوند غیر منطقی ب نظر میرسه اما ما کم کم داریم یاد میگیریم که ب ایده ها عمل کنیم

      وادامه دادن

      وادامه دادن

      طی چندماه یا چندسال باعث،میشه ما توی علاقه مون حرفه ای بشیم

      سپاسگذارم از اینکه تجربتون رو دراختیار من وبقیه دوستان گذاشتید

      براتون آرزوی موفقیت میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      آرزو جمشیدی گفته:
      مدت عضویت: 534 روز

      سلام دوست عزیزم واقعا حرفاتون منطقی و دوست داشتی

      منم بعضی موقع ها تو بیشتر کارهام کمک میگیرم از خدا و ب قول شما باید بدونیم چه درخواستی داریم و چقدر خدا قشنگ جواب میده و کمکت میکنه

      خیلی همه چیز قشنگ و جذابه الهی شکرت دوست خوبم امیدوارم همیشه موفق و سالم باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        ایمان روزبهانی گفته:
        مدت عضویت: 1053 روز

        سلام دوست عزیز

        امیدورارم حالتون خوب باشه

        سپاسگزارم ، من قبلا خدارو نمیشناختم و دایم گله میکردم چرا جوابمو نمیده

        اونم میگفت درست میگی جوابت رو نمیدم ، ولی توی سه هفته کار کردن روی بارهام داره درها باز میشه ینی باز شده اینطوری بگم بهتره

        پولی که خیلی وقته منتظرش بودم فقط تو عرض 3 هفته رسید

        اونم توی همین 3 هفته که بهش وصل شدم

        تا الان اینجوری قبولش نمیکردم

        به شما هم پیشنهاد میکنم توی همه کارهات کمک بگیر کمک هم ازش نگیری اون اینقدر باحال هست که بهت میگه چیکار کن ولی اون موقع میزان هدایت و فرکانس ضعیف تری میده باید گوشِت خیلی تیز باشه بشنویش ، ولی وقتی از همون اول ازش بخایی نقشه راه رو بهت میده .

        امیدوارم هممون جا پای استاد بزاریم و خدارو بهتر بشناسیم .

        موفق باشی دوست من :)

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          آرزو جمشیدی گفته:
          مدت عضویت: 534 روز

          سلام دوست عزیزم

          امروز هدایت قشنگی داشتم کلمه شما برایم ی هدایت بود از خودش کمک بگیرم چند روزی هست توی در دیوارم

          امروز با پاسخ شما بیشتر تمرکز میکنم ممنونم ازتون

          بعضی موقع ها باورهایی دارم که با عکس العمل بهم نشون داده میشه باید اون ها را درست کنم ولی چقدر قشنگ جواب میده خدا ب قول شما حتی هدایتم که میکنه گوشت باید تیز باشه این حقیقته که منم مثل شما خدا را الان بیشتر شناختم امیدوارم که ایمان قوی داشته باشیم و همواره مسیر زیبایی ادامه دهیم

          در پناه خدا موفق . سربلند و سلامت و ثروتمند باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 243 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، یگانه خالق آفرین من ،،

    خیلی وقتها شده از خودم پرسیدم که واقعاً علایق من چیا می‌تونه باشه ، چه حرفه ای که من واقعا بهش علاقه دارم ! کار و حرفه من باید به صورت فیزیکی باشه باید حضور من به صورت کارمندی باشه ، همین که بیشتر وقتا نشستم و روی این قضیه فکر کردم به عنوان مرحله اول قدم اول هدایتی که دریافت کردم اینه که برای کسی دیگری کار کردن اصلا نمیتونه با روحیات من جور در بیاد چون من به صورت کلی اهل تغییرم دوستدارم دوره ای توی کار خودم حتماً تغییر ایجاد کنم دوستدارم خلاقیت داشته باشم پیشرفت داشته باشم مدت و کار که انجام میدم باید با هم تناسب داشته باشه نمی‌خوام کل تایم روزم صرف کار کردن باشه و تمام زندگیمو تحت شعاع قرار بده ،،

    کار و حرفه باید به گفته استادم به بی زمانی و بی مکانی نزدیک باشه تا به تحقق بپونده ،،

    ی وقتایی اصلا شاید باید متوقف بشه ی روزایی باید استوپ کرد ببینی کجایی الان درحال حاضر ،،

    هدفات کجان ،، اوضاع مالیت چطوره ،،

    برنامه ات چجوری داره پیش میره ،،

    و اون معجزه تغییر قبل از اینکه کل پنیرات تموم بشن !!

    خیلی دوستدارم تک تک کامنتای زیباتون بخونم و ببینم چه برنامه های و چه تجربه های و پشت سر گذاشتین دوستان عزیزم ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 650 روز

      سلام دوست عزیز

      دوست داشتم بنویسم براتون وخودم درسشو بگیرم چون مرتبط با کامنت زیبای شماست

      اصلا کار کردن واسه بقیه باعث میشه استعدادهای ما وخلاقیت ما هیچوقت شکوفا نمیشیم هیچوقت اون روحی ک خدا ب ما داده واون رسالتی ک بخاطرش ب این دنیا آمدیم آشکار نمیشه

      اگه من یکجا ساکن بشم ب شغلی ک هیچ ایده ای رونمیتونم اجرا کنم هیچ تغییری نمیتونم انجام بدم

      زندگی ک هیچ چالشی نداشته باشه من بعد چند سال از همه زندگی سیر میشم. واقعا وهیچ انگیزه ای برای این زندگی ندارم

      کلا روح من همش دنبال تغییر هست وتعجب میکنم از اطرافیانم ک سالیان سال هیچ چیز جدید و تجربه نمیکنن نه شغل جدید نه شهر ومحله جدید نه دوستان جدید نه غذای جدید

      زندگی تکراری بدون چالش ب همون اندازه هم زیبایی هارو تجربه نمیکنن

      سپاسگذارم از اینکه تجربتون نوشتید

      براتون آرزوی موفقیت در زندگی وشغل مورد علاقتون دارم

      همیشه زندگی بخور نمیر داریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اگر خواسته ای داشته و انگیزه و شور اشتیاق زیادی برای تحقق آن داشته باشیم:

    کارهای زیادی برای دستیابی به آن انجام می دهیم اما زجر نمی کشیم و انجام آنها برای ما بسیار ساده و آسان است

    زمانی که افراد موفق را می بینیم:

    فکر می کنیم آنها برای تحقق اهدافشان زجر می کشند تفریح ندارند و دائما به انجام کار مورد نظر مشغول هستند اما در واقع:

    این افراد عشق لذت تفریح و سفرشان : انجام کار مورد علاقه شان است

    انجام کار مورد علاقه:

    از دید شخص بسیار آسان و لذت بخش اما برای افراد و ناظران بیرونی بسیار سخت و طاقت فرسا است

    اگر به دنبال خوشبختی سلامتی ثروت شادی آرامش و اعتبار هستیم:

    به کار مورد علاقه ی خود بپردازیم در انجام آن حرفه ای شویم و باور کنیم:

    می توانیم از مهارتی که عاشق آن هستیم کسب درآمد کنیم

    در گذشته به ما گفته شده:

    شغل عامل بیرونی که تنها برای زنده ماندن و پول درآوردن است و عشق و علاقه انجام کاری است که پس از شاغل شدن به انجام آن می پردازیم

    در ذهن ما این باور را به وجود اورده که:

    نمی توانیم از شغل مورد علاقه ی خود کسب درآمد کنیم

    در واقعیت

    اگر به دنبال شغل مورد علاقه ی خود باشیم و جهان را چرخ دنده ای متشکل از افراد مختلف با علایق متفاوت در نظر بگیریم که تنها زمانی درست کار می کند:

    ما به انجام فعالیت مورد علاقه ی خود پرداخته و در مهارت مورد علاقه ی خود تبدیل به فردی حرفه ای می شویم:

    پیشرفت کرده و به گسترش جهان کمک می کنیم و ثروت لاجرم به سراغ ما خواهد آمد

    افراد :

    دارای علایق و استعدادهای متنوع هستند و اگر هر کسی در جایگاه درست و مناسب خود قرار گیرد لذت واقعی را در زندگی خود تجربه خواهد کرد

    همواره رفتارها و صحبت های خود را که به صورت ناخودآگاه بر زبان می آوریم بررسی کرده تا متوجه:

    باورهای مخرب و نامناسب خود شده و بتوانیم آن ها را اصلاح و جایگزین کنیم

    چگونه باورهای خود را تغییر دهیم؟

    با یافتن الگوها

    مشاغل زیادی اکنون وجود دارد که: در گذشته وجود نداشته است

    زندگی تنها:

    کسب درآمد نیست اشخاصی که از کسب و کار خود لذت نمی برند و از انجام آن زجر می کشند:

    فارغ از اینکه تا چه حد درآمد دارند خوشبختی و لذت واقعی را تجربه نمی کنند

    هر چند افرادی که در این فضا قرار دارند و به این شیوه عمل می کنند:

    مهارت های خود را بهبود نداده و به پیشرفت و موفقیتی دست نمی یابند

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    بنام خداوند وهاب من

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    خب خیلی سری بریم سراغ تمرین اول

    شغل‌هایی که مینویسم، طبق سورس شغل‌هایی هستن که افراد کسب درآمد میکنن ازش.

    Professional sleeper:

    هتلی برای کیفیت تخت‌خواب‌هاش افرادی رو استخدام میکنه تا روی تخت بخوابن و صبحش در مورد کیفیت تخت گذارش و نقد بنویسن.

    Drying paint watcher:

    ایشون پس از رنگ زدن و ترکیب رنگ‌های مختلف، زمان خشک شدن هر کدوم رو یادداشت میکنه و پول درمیاره.

    Full-time Netflix viewer:

    برای دسته بندی فیلم‌های نتفلیکس یه نفر قبل از نمایش عمومی بصورت فول تایم فیلم تماشا میکنه تا بقیه راحت به فیلم های موردنظرشون هدایت بشن. (فقط چه بر سر باورهای این طرف خواهد آمد)

    Train Pusher:

    جمعیت زیاد توکیو باعث شده یه نفر موقعی که قطار مترو میاد، تا میتونه آدم فشار بده تو مترو تا درهاش بسته بشن و بابت این پول بگیره.

    Professional Mourner

    گریه کن حرفه‌ای. خداوکیلی این یکی خیلی باحاله!

    برای مراسم خاکسپاری گریه کن کرایه کنید تا مراسم بهتون بچسبه.

    Dog food taster:

    تست کن غذای سگ خونگی، البته غذاها تقریبا شبیه به غذای ماست. گوشت و بیسکوییت و … ولی فقط افراد تست میکنن تا بگن کیفیت کدوم بهتره

    Scuba Diving Pizza Delivery Man:

    این یکی دیگه باورها رو کلا متحول میکنه

    غواص پیک که برای هتل زیرآب پیتزا تحویل میده

    فقط فکرشو بکنیم که جهان چه سخاوتمندانه از هر ایده ای هدایت میکنه، دوستان این شغل‌ها رو میتونید سرچ کنید من مختصر نوشتم و بعضی‌هاشون واقعا خوب پول میسازن… از افرادی که سگ دیگران رو ساعتی میبرن قدم زنی و بابتش پول میگیرن یا افرادی که تستر بستنی هستن و هرچقدر بخوان بستنی میخورن و راجع به کیفیت‌شون نقد مینویسن و….

    برم سراغ تمرین دوم که راجع به خودمه و من تدریس زبان انگلیسی رو الان به عنوان شغل دارم انجام میدم و باورهام میدونم خیلی کار داره و با تکرار این باورهای لیاقت و فراوانی رو باید بینهایت تکرار کنم تا فرصت‌ها نمایان بشه، ایده‌ها بیان و به خوشبختی جهان کمک کنم. من به اندازه ای که باورهام بهتر میشه، دریافت میکنم و همون درآمدی که از هرکار دیگه‌ای داشتم رو میتونم از همین شغل تدریس و حتی بیشترش رو هم داشته باشم و من عاشقانه این کار رو انجامش میدم، چون اگر نچرالی ولم کنن، میرم دنبال همین کار.

    فقط کافیه باورهای فراوانی و لیاقت خودم رو بهتر کنم که فرصت‌ها و موقعیت‌ها هست و همیشه بیشتر و بیشتر هم میشه و رزق و روزی دست خدای وهاب منه، دست ارباب رزاق منه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    ردپای 186

    از سری فایل های دانلودی روزشمار تحول زندگی من

    نقش عشق و اشتیاق در موفقیت

    سلام به استاد عزیز و نازنیم

    سلام به خانم شایسته ی بینظیر و نازنینم.

    درود و وقت بخیر خدمت همه ی نوری چشمی های خداوند در این سایت بهشتی

    سوال اول ــ چه شغل هایی

    منبع کسب درآمد افراد هستند اما تا همین چند سال پیش بسیار خنده دار و غیر قابل بود که بشود از طریق انجام چنین کارهایی پول ساخت؟

    مثلا چند وقت پیش توی کلیپی دیدم که برای اسباب کشی از روی بالکن بصورت آسانسور از داخل خیابان براحتی وسایلشون رو جابجا می کنند یعنی ی چیزی مثل پله برقی که جمع میشه روی یک ماشین بزرگ مثل ماشین آتش نشانی بود . در ترکیه بود . و هزینه آن هم از چهل میلیون به بالا بود البته فکر کنم فقط برای ساختمان هایی باشه که درب و پنجره شون روی بالکن بود و روی آن قرار میدادند و دو نفر هم در خیابان توی کامیون ایستادن و بار و رو تحویل میگیرفتند و براحتی داخل کامیون جاسازی می کنند یعنی آن دو نفر بالای اتاق کابین کامیون وایستاده بودند و اون پله برقی آسانسوری دقیقا تا جلوی درب اتاق کابین بود و آن دونفر آقا به سبکی یک فرش و گلیم تحویل میگیرفتند و میذاشتن داخل بار و چیدمان می کردند .. واقعا جالب بود!!!

    مورد دیگه … اینکه اشخاصی هستند که برای معرفی جاهای دیدنی تولید محتوا می کنند و توضیحاتی مختصر و مفید انجام میدن و راهنما هستند و این اطلاعات رو توی پیج شون قرار میدم و منبع درآمدشون هست ..مثلا دیروز دیدم که راجب آب گرم رینه توی پلور و لاریجان هست توضیح میداد و نحوه ی حرکت از تهران و چقدر مسافت داره و یا آنجا ویلا و سوییت و اتاق چطوری تهیه کنیم و یا لوازم مورد نیاز برای آنجا چه چیزهایی هست و خلاصه در مورد این سیر و سفر تفریحی کلی راهنمایی کرده بود . !!! دمش گرم!!

    مورد دیگه اینکه برام جالب بود

    یک آقایی طرز دوچرخه سواری رو به شیوه ی فوق العاده عالی و ساده و روان یاد میداد یعنی بدون چرخ کمکی و بدون رکاب زدن .. حتی پدال رکاب رو بست .. یعنی این آموزش آنقدر روان بود که حد نداشت .. البته من دوچرخه سواری بلدم و ولی در زمان کودکی بسختی یاد گرفتم از بس میوفتادیم روی زمین !!!!!

    نحوه ی یادگیریش هیچ ربطی به سن و سال نداشت گفت از سن پایین تا پنجاه شصت سال .. .. یعنی فقط اندازه دوچرخه مهم بود و باید جوری باشد که وقتی روی صندلیش نشستیم کف پا کاملا روی زمین باشه و بعدش مثل قدم زدن پامون رو روی زمین حرکت میدیم و راه میریم و گهگداری هم پاهامون رو از زمین بلند میکنیم تا تعادل بدست بیاریم .. بدون اینکه کسی بیوفته روی زمین و آسیب ببینه و زخمی بشه به همین راحتی ظرف سه چهار روز میشه براحتی دوچرخه سواری رو یاد گرفت .. خودش هم لباس ورزشی و دستکش و شیک و مرتب و منظم بود واقعا از نحوه ی آموزشش لذت بردم . یعنی از همین کار داشت توی پیجش پول در میآورد.. دمش گرم!!!!

    سوال دوم ــ ، چه موضوعی را به عنوان شغل انتخاب می کنی؟! که می تواند از لحاظ مالی شرایط تجربه زندگی ای سرشار از شادی و آرامش را برای شما فراهم کند؟؟

    در این فایل استاد از شور و شوق برای پولسازی و ثروت سازی صحبت میکنند

    و برای اینکه آدم از یه راهی یه درآمد خوبی داشته باشه باید نسبت به آن شغل و کسب و کارش عشق و علاقه و شور و شوق داشته باشه تا آن درآمد رشد و پیشرفت داشته باشه و گسترش پیدا کنه و اگر بغیر از این باشه و شور و شوقی نداشته باشه آن کار بمرور براش عذاب آور میشه و مدام منتظر اینه که یک جوری کار رو تعطیل کنه و یا بمناسبتی تعطیل بشه تا بلکه یک روز هم که شده از آن شرایط کاری خلاص بشه …

    من با عشقو شور و شوق و اشتیاق دوست دارم قبل از سپیده دم صبحگاهی بیدار بشم و از دیدن لحظات ملکوتی سپیده دم و طلوع خورشید لذت ببرم و بعدش فوری بیام توی سایت و فایل ها رو ببینم و کامنت ها رو بخونم و روی تغییر افکارم کار کنم و با عشق تمام این کارها رو انجام میدم .. در واقع انگار تازه جایگاه درستم قرار گرفتم .. نه ساعتی کوک می کنم و نه آلارمی..

    از بچگی خیلی دوست داشتم میهماندار هواپیما بشم . یعنی پرواز رو دوست داشتم .. بیشتر اون تیپ و پرستیژ و لباس فرم و کلاه زیباشون دوست داشتم اون نظم و سفر کردن شون رو خیلی دوست داشتم … یادمه مادرم وقتی فهمید من به این شغل علاقه دارم بهم گفت ی ورزشی بکن که بپری بالا و پایین چون میهماندار هواپیما باید قد بلند و خوش اندام باشه ..یعنی مثل بسکتبال و یا والیبال .. فکر کنم یکی از شرایط استخدامی برای میهماندار شدن در آن زمان باید قد و وزن درست و مناسبی داشت .. آنقدر عاشق این شغل بودم که شروع کردم به دویدن و پریدن . یک جاهایی رو هدف قرار میدادم تا موقع پریدن دستم بهش اصابت کنه .. سیزده چهارده سالم بود واقعا آرزوی قشنگی بود آنقدر قشنگ بود که هر روز روز شماری میکردم که درسمو بخونم و فوری دیپلمو بگیرم و برم استخدام هواپیمایی بشم مدتی طول نکشید که انقلاب شد و منم نامید شدم چون چند سالی هم دانشگاه تعطیل شد و منم توی سن شانزده. هفده سالگی ازدواج کردم و آرزومو رها کردم و درگیر زندگی شدم ..

    البته بعدها درس خواندم و به رشته های هنری علاقمند شدم و مهارت هایی رو کسب کردم و شروع کردم به بافتنی و قلاب بافی و دو میل و خیاطی و گلسازی چینی .و آرایشگری و شیرینی پزی و مربیگری رانندگی و خلاصه هر هنری رو یاد گرفتم یادمه از تمام هنرهام پول هم در میاوردم و پول می ساختم .. بعد از ده پانزده سال در شغل مربیگری احساس کردم دیگه به این شغل علاقه ای ندارم و برام خسته کننده شده و میخواستم استعفاء بدم و برای خودم باشم و همزمان شروع کردم مجددا درس خواندن .. رشته های مختلف هتل‌داری رو در اقدسیه تهران بصورت عملی و دروس مربوط به آن رشته ها رو گذراندم و مدرک گرفتم .. از اطاق داری هتل و دیزاین و نورپردازی و دکوراسیون هتل . اغذیه و نوشابه که همان رشته ی رستوران های بین‌المللی هست .. کافی شاپ .و آشپزی درجه ی 2 هتل .. رشته ی KAB یعنی کارآفرینی .. و بعدش بصورت خودآموز زبان آلمانی رو خواندم .. غیره .. ..خلاصه هنر نزد ایرانیان هست و بس !!!!! ولی از وقتی که با مباحث موفقیت فردی و قانون جذب و خودشناسی و استاد عباسمنش و سایت آشنا شدم فقط به خانه داری علاقمند شدم و اینکه دوست دارم آزاد و رها باشم .. دوست دارم تمام وقت در اختیار خودم باشم . دوست داشتم که با زندگیم و اسباب و لوازم خانه ام حال کنم و تمیزشون کنم دوست دارم فقط روی خودم و ذهنم کار کنم . دوست دارم از همه فاصله بگیرم و در این فضای سایت زندگی کنم .. دوست داشتم از زندگی شهری فاصله بگیرم و شکر خدا حدودااا ده سالی از تهران فاصله گرفتم و آمدم پردیس .. تازه بازم دوست دارم برم اونورتر در دل طبیعت و چشمه و کوه زندگی کنم .. دوست دارم هر شب سرشب بخوابم و قبل از سپیده دم بیدار بشم .. دوست دارم مطالعه کنم و صدای پرندگان رو بشنوم و به آسمان و ماه و خورشید و ستارگان نگاه کنم . دلم میخواست مثل استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم توی فایبرپیت آتش روشن کنم و لذت ببرم و غذاهای ذغالی درست کنم ..

    قبلنا اینجوری که نبود . باید حتما سر وقت میرفتم آموزشگاه چون شاگردام از ساعت شش صبح منتظرم بودند . اصلا نمی فهمیدم کی شب میشد .کی صبح میشد اصلا تمام وقت زمانم برای دیگران بود . هیچوقت یک خواب درست و حسابی نداشتم . یک استراحت دلچسب نداشتم .. اگر مریض هم میشدم باید با همان حال میرفتم سر کار ..هیچوقت خانه نبودم . همیشه دل تنگ بچه هام بودم ..کلا بزرگ شدن بچه هامو ندیدم .. همیشه دلم میخواست بدونم آفتاب خونه ام از کدام طرف میتابه اصلا کجاها می تابه اصلا خوابیدن تا لنگ ظهر یعنی چه . اصلا دلشوره نداشتن یعنی چی .! چون در هر شرایطی باید آماده باش می بودم … هم کار خونه داشتم و هم شغل و حرفه ی بیرون از خانه که شغل سختی بود . روز و شب و زمستون و تابستان تعطیلات و غیره هم نداشتم همه چی به هم دوخته شده بود.!!. هیچی از زندگیم نفهمیدم ؟. همیشه دلم میخواست خودمو بفهمم . خودمو بشناسم .. با خودم خلوت کنم ولی بخاطر همان افکار و باورهای قدیمی و سنتی باید میسوختم و می ساختم و به ناخواسته هام تن میدادم و فکر میکردم زندگی همینه دیگه !! کاریش نمیشه کرد ..فکر می کردم من برای سختی ساخته شدم و باید همه چی رو بسختی بدست بیارم تازه هیچ تلاش و کوششی هم در انتها به نتیجه ی قابل قبولی نمی‌رسید !!!! بقول استاد بخاطر همان باورهام بود که زندگیم مزخرف و مسخره شده بود .. انگار تازه دارم میفهمم چی می‌خوام … انگار تازه در میان هشت میلیارد چرخ دنده ی این جهان دارم جایگاه خودمو پیدا میکنم ..

    دقیقا انگار آدم توی جایگاه و چرخ دنده ی مناسبش باید باشع تا زندگی براش لذت بخش باشه..

    الان دوست دارم توی گل و گیاه کار کنم خیلی بهم آرامش میده خیلی دوستشون دارم .. هر میوه ای رو میخورم همش توی این فکر هستم که دانه هاشو کجا بکارم !!؟؟؟? . گاهی میرم روی بالکن توی گلدون های کوچولو میکارم . خیلی به گل و گیاه علاقه دارم . دوست دارم باغی داشته باشم که همه چی در آن بکارم و این ایده رو خیلی وقته که در ذهنم کاشتم ولی از طرفی .. از طرفی هم سفر کردن رو دوست دارم .. حالا این دو گزینه رو چطوری هندلش کنم نمیدانم باید بسپارمش به خداوند . و از خداوند درخواست می کنم منو بسمت آن چیزی هدایت کند که بهترین برایم باشد

    بری اینکه در چرخ دنده ی خودم قرار بگیریم باید اول ایمان به خودم داشته باشم

    دوم اینکه داشتن باورای درست و مناسب و صحیح درباره اون کار رو باید در خودم ایجاد کنم و دانستن قانون برای نتایج پایدار

    سوم اینکه معنویت است یعنی از خداوند کمک بخوام و در هر شرایطی توحیدی فکر کنم توحیدی عمل کنم و آزاد و رها باشم و همه چی رو بخداوند بسپارم و هدایت الهی بطلبم

    و در آخر .. اینکه عاشق کاری که دوست دارم باشم و مطمعن هستم که پول و ثروت هم بدنبالش میآید

    خدا روزی میده . از هزاران طریق. به وسیله دستانش . اون آدماشو میفرسته تا بهم ثروت ببخشن

    واللهُ یَرزَقَ من یشاء به غیر الحساب

    و خدا هر که را خواهد روزی بی‌حد و حساب بخشد). اگر در سیستم و قوانین باشد

    خدایاااا من می خوام متفاوت زندگی کنیم پس باید متفاوت فکر کنم

    ای جهان هستی از تو سپاسگذارم که انسداد های درونی من را که باعث محدودیت من شده بود و وزنه های سنگین و موانع من برای پرواز و صعودم شده بودند را بدون هیچ اشتباه و خطایی بر من نمایان و آشکار و شناسایی کنی تا با نتایجم اوج بگیرم و رشد کنم و به بلند آوازگی بدرخشم..!!!

    بارالها!!!!

    من با دریافت ارزش درونی خود و شناخت قدرت خلق و آفرینش در خودم مسعولیت همه ی پروگرام های ذهنی که از خانواده و جامعه فرهنگ و غیره به من القا و در من نهادینه شده بود و مرا شرطی کرده بودند و باورهای من را شکل داده بودند و یا بدون اینکه خودم در انتخاب آنها دخیل بوده باشم را میپذیرم .!! و خودم را از قید و بند تمام آنها آزاد و رها میکنم.

    خدایاااا شکرت که من در این روزهای شروع فصل پاییزی مهر ماه آماده ی تغییر و تحولات بینظیر رویایی و جادویی و عاشقانه ی الهیم هستم..

    خدایاااا مرا در جایگاهی پر خیر و برکت فرود آور که تو بهترین فرود آورندگانی

    خدا گفته، من تورو بخاطر خودم خلق کردم و جهان رو بخاطر تو، و تمام جهان رو غلام تو کردم و تو هرچی بخوای بهت میدم. منم از اونجایی که به خدا و حرفهای خدا ایمان دارم هر روز ظرفمو بزرگتر میارم تا بیشتر ببرم

    .خدایا شکرت

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: